PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاریخ نجوم



مرشد
12-07-2010, 06:37 PM
این تاپ ایک را بنا می کنم تا مددی باشد بر این سیر قهقرایی حرکت اصحاب آسمان من باب گذشتگان اخترشناسی و تاریخ نجوم



http://forexrainbow.com/files/bhxvxsu00wjlz0z2zkri.jpg

بنا های آباد گردد خراب، ز زباران و از تابش آفتاب / برآوردم اکنون تاپیکی بلند، که از باد و باران نیابد گزند
دیگران نیز با ذکر تاریخ نجوم و زندگی نامه ی آسمان شناسان یاری کنند مارا در این بزم فهم و حکمت، باشد که سهمی یابید در تسلی فراموش شدگانی که در زباله دان تاریخ همچون من انتظارتان را می کشند.
در شرح حال قدر ِکیفیت و اهمیت پرداختن به تاریخ هر علمی نیز سخن گفتن بیهوده می نماید چرا که همگی بر این مهم آگاه و بصیریم.

Green Dream
12-08-2010, 02:57 PM
ممنون مرشد جان بسیار کار خوبی را شروع کردید

منتها اگر بتوانید روال معرفی مشاهیر را منطبق با تاریخ انجام دهید خیلی خیلی عالی میشود .

مثلآ میتوانید این کار را انجام دهید :

شما یک لیست کامل از همه منجمان ایرانی به ترتیب قدمت ارائه کنید .

بعد شما و سایر بچه ها به مرور دانشمندان را به ترتیب قدمت معرفی کنیم .

اینجوری پیدا کردن یک منجم و کارهای او و دوره او خیلی راحت تر میشود .

با تشکر از شما

Setare KOchOlO
12-08-2010, 10:17 PM
سلام به همه...

مي گم كه يه تايپيك ديگه با اين موضوع هستا!!! فك كنم اسمش مشاهير نجوم ايران بود...فك كنم خانم بنيادي هم نوشته بودش... ميخواين يه سري بزنين ... اگه هم هدفين بذارين اونجا اين پست ها رو... مي گردم لينكشو پيدا مي كنم ميذارم.

Setare KOchOlO
12-08-2010, 10:20 PM
ببببببببببببببببله... پيداش كردم...

http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?t=81


البته بگم اگه هم هدفين اونو ادامه بدين...قصدم راهنمايي بود...

مرشد
12-09-2010, 12:13 AM
سلام به همه...

مي گم كه يه تايپيك ديگه با اين موضوع هستا!!! فك كنم اسمش مشاهير نجوم ايران بود...فك كنم خانم بنيادي هم نوشته بودش... ميخواين يه سري بزنين ... اگه هم هدفين بذارين اونجا اين پست ها رو... مي گردم لينكشو پيدا مي كنم ميذارم.

فرزندم
در این تاپیک قرار بر این است که مطلب در سطحی بسیار جامع تر و با فراگیری کلیه ی ابعاد تاریخ نجوم پیش برود
البته به دلیل کمبود فضا و لزوم تخضضی کردن زیر شاخه های این تاپیک به ناچار همه ی مسائل رو در سطحی تقریباً اولیه مورد بررسی قرار بدیم.
از اعضائی هم که فکر می کنند مطلبی با مرتبط با تاریخ نجوم دارند تقاضا می کنیم برای حمایت از این تاپیک مطلبشونو پست کنند.
هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم.

Green Dream
12-10-2010, 12:17 AM
جناب مرشد عزيز

لطفآ به اين مطلب بنده كه قبلآ گفته بودم دقت كنيد !

فكر ميكنم اينجوري كار راحت تر پيش بره ...



ممنون مرشد جان بسیار کار خوبی را شروع کردید

منتها اگر بتوانید روال معرفی مشاهیر را منطبق با تاریخ انجام دهید خیلی خیلی عالی میشود .

مثلآ میتوانید این کار را انجام دهید :

شما یک لیست کامل از همه منجمان ایرانی به ترتیب قدمت ارائه کنید .

بعد شما و سایر بچه ها به مرور دانشمندان را به ترتیب قدمت معرفی کنیم .

اینجوری پیدا کردن یک منجم و کارهای او و دوره او خیلی راحت تر میشود .

با تشکر از شما

m.aryayi
01-25-2011, 09:57 PM
يكي از علاقه مندي هاي من تاريخ نجوم و اگه اين تايپيك جمع و جور شه خوشحال ميشم كمك كنم



شما یک لیست کامل از همه منجمان ایرانی به ترتیب قدمت ارائه کنید .
چرا مي خوايد بحث رو به منجمان ايراني محدود كنيد
هنوز شعار سال نجوم رو فراموش نكرديم

آسماني بدون مرز

m.aryayi
01-25-2011, 10:12 PM
داستاني از خواجه نصير الدين طوسي (ببخشيد وقت ندارم تايپ كنم(و حتي پاك نويس كنم) اگه جايي ناخوانا بود بگيد)

http://images.comoj.com/images/9287a53b9462.jpg

Sunrise
01-25-2011, 11:03 PM
يكي از علاقه مندي هاي من تاريخ نجوم و اگه اين تايپيك جمع و جور شه خوشحال ميشم كمك كنم

آسماني بدون مرز

خب بسم الله!
آسمان بدون مرز و عضو فعال آوا استار جناب m.aryayi:wink:

هیچ عجله ای هم نیست! سر فرصت تایپ کنید و متون مورد نظرتون رو برای استفاده همه ما منتشر کنید!:have%20a%20nice%20d

(راستش قرار بود این تاپیک حذف بشه و بعد اگر کسی مایل به بحث پیرامون این موضوع بود ایجاد کنه!!! بسیار خوشحالیم که شما به این موضوع علاقه نشون دادید! :thumbsup:اینجا (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?t=81) رو هم ببینید...)

m.aryayi
01-26-2011, 04:14 PM
به لطف دكتر باقري (دكتراي تاريخ علم ، اگه نميشناسيدشون بريد شماره 200 نجوم رو بخونيد) كتابخونه ما سرشار از كتب تاريخي است ، بعضي وقت هاي كه ميرم انجمن با چندين صفحه يادداشت بر ميگردم خونه ، از اين دست ياد داشت ها زياد دارم كه اگه بخوام تايپ كنم بايد خيلي روش وقت بگذارم و از اونجايي كه الان سال سومم و سال ديگه كنكور دارم و به شدت تريپ بچه درس خون ها رو بر داشتم بايد به اين اسكن هاي بسنده كنيد !!

m.aryayi
01-27-2011, 10:51 PM
قبلا يك جا خونده بودم ، ارسطو رو ميشه پيامبري از سوي شيطان در زمين دانست !

نظرتون در مورد ارسطو كه حداقل ما ايراني ها شاهكارش رو با پرورش اسكندر ديديم چيه؟

ايا بايد به خاطر تفكر (و نحوه تفكر) استباهي كه وجود آورد جوابگو باشه؟

و ....

m.aryayi
01-28-2011, 11:55 PM
چرا كسي نظري نداد؟
واقع كسي علاقه نداره؟

باشه براي اينكه بيشتر ترقيب شيد بحث رو مي كشيم به وطن!!

به نظرتون ايرانيان بعد از اسلام چه نقشي در پرورش نجوم داشتند؟! ايا اصلا كاري كردند كه بشه اون ها رو تاثير گذار دونست؟!

m.aryayi
02-01-2011, 10:11 PM
3-4 روز گذشت و هيچكس هيج نظري در اين مورد نداد
الان منم با حذف اين تايپيك موافقم
فرومي كه 500 عضو داره ولي هيچكدوم نظري در مورد دانشمند هايي كه فقط ياد گرفتيم ازشون تعريف كنيم و مايه افتخار خودمون بدونيمشون و بدون اينكه هيچي ازشون بدونيم ، نداره ، همون بهتره كه چنين بحثي نداشته باشه


:snooty:

Mostafa
02-01-2011, 10:31 PM
ممنون جناب آريايي از اهميتي كه به اين موضوع ميديد

منتها بايد توجه كنيم كه افراد بر اساس علاقه شخصيشون به نجوم در اينجا عضو ميشوند و ممكن است هر كس به موضوع خاصي بيشتر علاقمند باشد و طبيعي است كه در آن موضوع مورد علاقه اش فعاليت كند .

واقعآ نميشود انتظار داشت كه همه تاپيك ها هميشه فعال باشند .

الآن با توجه به موضوعات روز ، فعاليت اعضا در موارد ديگر متمركز شده . ضمن اينكه حتي اگر اينگونه تاپيك ها براي مدتي طولاني پست نخورد نيازي به قفل كردن يا حذف آنها نيست !

اين تاپيك ها خود به خود به صفحات آخر تالار ها منتقل ميشوند .

ممكن است در آينده اعضايي باشند كه مايل به فعال كردن اين موضوع داشته باشند در آن صورت همين تاپيك را ادامه خواهند داد .

ضمن اينكه غالبآ مسئوليت اداره هر تاپيك بر عهده شروع كننده آن تاپيك است كه اميدواريم دوستاني كه موضوعي ايجاد ميكنند ، بر ادامه فعاليت آن تاپيك نيز نظارت داشته باشند .

ستاره بنیادی
02-02-2011, 12:28 AM
به نظرتون ايرانيان بعد از اسلام چه نقشي در پرورش نجوم داشتند؟! ايا اصلا كاري كردند كه بشه اون ها رو تاثير گذار دونست؟!

ایرانی ها در دوران طلایی اسلام ( دورانی که نه !!از طرف خود مسلمون ها به این عنوان نامیده شد) در پیشبرد علم نقش عمده ای داشتند. در مورد نجوم هم به زودی مفصلا بحث می کنم :brigade.baka-wolf.c

در دوران طلایی اسلام ، خردگرایی و تسلط پارادایم فکری عقل گرایی ( در مقابل نقل گرایی) از جمله عوامل مهم در افزایش دانش بود.

از زمینه های افول دوران طلایی می توان برکناری برمکیان ( ایرانیان ) را از مقام مشورت در دستگاه خلافت دانست.

از جمله تاثیرات ایرانی ها در این زمینه ترویج روحیه پرسشگری بوده است که خود این مطلب نیاز به شرح و بحث داره

پس با این حساب با این مقدمه بحث ادامه دارد ...

m.aryayi
02-02-2011, 11:05 AM
ایرانی ها در دوران طلایی اسلام ( دورانی که نه !!از طرف خود مسلمون ها به این عنوان نامیده شد) در پیشبرد علم نقش عمده ای داشتند. در مورد نجوم هم به زودی مفصلا بحث می کنم :brigade.baka-wolf.c
در دوران طلایی اسلام ، خردگرایی و تسلط پارادایم فکری عقل گرایی ( در مقابل نقل گرایی) از جمله عوامل مهم در افزایش دانش بود.
از زمینه های افول دوران طلایی می توان برکناری برمکیان ( ایرانیان ) را از مقام مشورت در دستگاه خلافت دانست.
از جمله تاثیرات ایرانی ها در این زمینه ترویج روحیه پرسشگری بوده است که خود این مطلب نیاز به شرح و بحث داره
پس با این حساب با این مقدمه بحث ادامه دارد ...

دوران طلايي رو دوران قبل از برمكيان دانستيد كه مخالفم
تا قبل از قرن دوم هجري عمده كار تاثير گذاري كه انجام مي شد ترجمه متون يوناني و پهلوي به عربي بود
گرچه تعدادي دانشمند هم در اين بين حضور داشتند ولي با قابل مقايسه با دانشمند هاي قرون 4-9 قابل مقايسه نيست !!
كساني كه ما ازشون به عنوان منجمان ايراني ياد مي كنيم همه بعد از استقلال نسبي ايران از خلافه ي عباسي ظهور كردند

ستاره بنیادی
02-02-2011, 01:01 PM
اصلا نگفتم دوران طلایی قبل از برمکیان بوده !! زمینه سازی افول با آغاز افول فرق داره!

معمولا از قرن هشتم تا سیزدهم میلادی رو دوران طلایی می دانند .

m.aryayi
02-02-2011, 05:00 PM
اصلا نگفتم دوران طلایی قبل از برمکیان بوده !! زمینه سازی افول با آغاز افول فرق داره!

معمولا از قرن هشتم تا سیزدهم میلادی رو دوران طلایی می دانند .
خودتون جواب خودتون رو داديد !!
با سرنگوني برمكيان (قرن هشتم) دوران طلايي شروع شد !!
البته اين يك تشابه و نميشه هيچ ربطي بين اين دو رويداد قائل شد


مسلمانان در زمينه هاي مختلف دستاورد هاي مختلف داشتند ، به وجود آوردن علم شيمي و ايجاد تمايز بين اون و كيمياگري ، پيشرفت چشمگير در پزشكي ، ابداء علم جبر و تاثير گذاري غير قابل انكار در مثلثات و ...

اما وقتي از نجوم صحبت ميشه هيچ دانشمندي اسلامي رو نمي بينيد كه صاحب نظريه خاصتي باشه و در اكثر كتب تاريخي ، بعد از بطليميوس به سراغ كوپرنيك ميرن!!

آيا دانشمندان مسلمان در حدود نظري مانند منجمين دوران وسطي هيچ دستاوردي نداشتند؟

sara sadeghian
02-02-2011, 05:26 PM
از ميان ستاره شناسان مسلمان نيز نام ابوسعيد سجزي (احمد بن محمد بن عبدالجليل سجزي، اواخر قرن 4 و اوايل قرن 5 ق، معاصر با ابوريحان بيروني) چنان پر تلألؤ مي درخشد كه كمتر كسي در تاريخ علوم دوره اسلامي به منزلت و مقام علمي او مي رسد; چرا كه علاوه بر قايل شدن به حركت زمين و مخالفت با گردش افلاك به دور آن، اصطرلابي طراحي كرده و اختراع نمود، كه عملا كاركرد و چگونگي سيستم چرخش زمين را نشان دهد. او اين اصطرلاب را، كه به نام «اصطرلابِ زورقي» معروف است، به گونه اي ساده و زيبا ساخته بود كه دقيقاً بر اساس حركت محوري زمين كار مي كرد. علاوه بر اين، از پيچيدگي اصطرلاب هاي ديگري كه بر اساس زمين مركزي ساخته مي شدند، خالي بود; زيرا ساير اصطرلاب ها شامل اجزاي پيچيده زيادي بودند (مركب از شمالي، جنوبي، و... ) در حالي كه، اين اختراع بسيط و غير مركب از آن اجزا بود.
با توجه به اين توضيح، «اهميت و مقام بلند سجزي در تاريخ علم فلك از اين نظر است كه او مخترع اصطرلاب زورقي است كه پايه اش بر اين اصل است كه زمين متحرك است و بر محور خود مي چرخد، و فلك با آنچه در آن است به استثناي كواكب سياره هفتگانه، ثابت است. »29
ابوريحان بيروني معاصر وي، درباره اختراع بي نظيرش چنين مي نويسد: «حقيقتاً براي ابوسعيد سجزي اصطرلابي از نوع بسيط و غيرمركب از شمالي و جنوبي ديدم كه آن را زورقي ناميده بود، و او را به خاطر اين اختراعش بسيار تحسين كردم; اختراعي كه بر اساس اصل مستقل و قائم به خودش استوار گشته و ساخته شده بود، همان اصلي كه (چنان كه برخي از مردم معتقدند) مي گويد: حركت كلي مرتب شرقي (از جانب غرب به شرق) همانا به زمين تعلق دارد نه فلك و آسمان. و به جانم قسم كه اين مسئله شبهه بسيار سخت و غير قابل حلي بود (كه شايد با ساخته شدن اين اصطرلاب، مسئله حل شود )و چيزي از رد آن براي مهندسان و دانشمندان دانش نجوم حاصل نمي آيد. »30
«زورقي» به معني «بيضوي» مي باشد، و اساس انديشه سجزي در ساختن اين اصطرلاب بر پايه علمي كشف شده به وسيله خودش بود كه قايل به منظومه شمسي با مدارهايي بيضوي براي سيارات آن بود. از اين رو، مي بينيم كه كاشف و نظريه پرداز اصلي درباره سيستم منظومه اي نه تنها كوپرنيك نبوده است، بلكه اساساً اين انديشه به فكر غربي ها خطور نكرده است، و هر آنچه كه در اين باره گفته اند به بركت غارت هايي بوده است كه از كتاب ها و منابع مسلمانان به انجام رسانده اند.
http://forum.downloadina.com/thread2769.html
بی نقطه...

m.aryayi
02-02-2011, 10:10 PM
خوب پس اگه اجازه بديد يك نتيجه گيري كنم و چند سوال بپرسم ... اصطرلاب رو تو پست خودش ادامه بديم ، البته در مورد معني زورق ممنون ميشم توضيح بديد

يك سري از دانشمندان مسلمان به حركت وصعي زمين فكر كرده بودند و در نظرياتشون مطرح كرده بودند

1- چه جوري به اين نظريه رسيده بودند؟

2- چه جوري اين حركت رو علارقم اينكه قابل درك نيست توجيح مي كردند؟

3- چرا در زيج ها ، فرض حركت زمين لحاظ نشده؟

4- چه جوري با مشكلي كه اريستارخوس داشت رو توجيح مي كنند ... نبود اختلاف منظر در حركت ستاره ها؟

ستاره بنیادی
02-04-2011, 01:17 PM
خودتون جواب خودتون رو داديد !!
با سرنگوني برمكيان (قرن هشتم) دوران طلايي شروع شد !!


اون مطلب با استفاده از کتاب مبانی تاریخ اجتماعی ایران نوشته احمد میرسندسی بود که توضیح مفصل داره!



مسلمانان در زمينه هاي مختلف دستاورد هاي مختلف داشتند ، به وجود آوردن علم شيمي و ايجاد تمايز بين اون و كيمياگري ، پيشرفت چشمگير در پزشكي ، ابداء علم جبر و تاثير گذاري غير قابل انكار در مثلثات و ...


معمولا نمی توان ریاضیات و نجوم رو در اون زمان از هم جدا کرد؛ا چون معمولا کسایی که

در زمینه نجوم فعالیت میکردن در ریاضیات هم دستی داشتند مثلا در کتب تاریخی حل

مساله جمع زوایا را به کوپرنیک منسوب می دارند و او که از راه حل ابوالوفا بیخبر بوده طریقه

پیچیده تری از ریاضیدانان اسلامی یافته است. (( منبع:carra de vaux, in larg of islam/ 390))

احوال و آثار منجمین و ریاضیدانهای اسلامی در کتاب « ریاضیدانان و منجمین عرب» نوشته

سوتر، « تاریخ ادبیات عرب» تالیف بروکلمان بررسی شده است.

همینطور کارهایی را که مسلمین در نجوم و ریاضیات انجام داده اند نالینو ایتالیایی، کارادو

فرانسوی و تعداد دیگه ای از مولفان معاصر بررسی کرده اند.


آيا دانشمندان مسلمان در حدود نظري مانند منجمين دوران وسطي هيچ دستاوردي نداشتند؟





به عقیده سارتون از سه شاهکار نجومی مسلمین یکی صورالکوکب عبدالرحمان صوفی است،

دیگری زیج ابن یونس، و زیج الغ بیک است که با همکاری امثال قاضی زاده رومی و غیاث الدین

جمشید کاشانی تدوین شد.

علمای اسلامی مکرر از هیئت بطلمیوس و اقوال یونانیان انتقاد کردند و هرچند ایرادهایی که بر

آن گرفتند بکلی موجب دگرگون کردن دنیای بطلمیوسی نشد ولی زمینه را برای اصلاحات

گالیله و کوپرنیک و کپلر فراهم کرد. حتی مساله حرکت زمین هم نزد مسلمین مطرح شد.

چنانکه ابوسعید سجزی - جمله معترضه: مرسی سارا جون- اسطرلابی ساخت مبتنی بر

فرض حرکت زمین و سکون افلاک و جالب اینکه ابوریحان بیرونی هم که از این اسطرلاب صحبت

کرده این فرض را ممکن دانسته ولی اثباتش را مشکل یافته است. (( منبع:

تقی زاده، تاریخ علوم در اسلام /99 ))

در میان کسانی که هیئت بطلمیوسی را نقد کرده اند نام خواجه نصیر را هم باید شمرد. او

صرف نظر از تخریر اقلیدس و مطالعات راجع به مثلثات که آن را از گرو نجوم بیرون آورد و مستقل

ساخت ، در کتاب تذکره هیئت بطلمیوسی را به شدت نقد نمود. اثبات و طرح عیوب سییتم

بطلمیوس به ضرورت اظهار طرح تازه یی که بعدها به وسیله کوپرنیک عرضه شد کمک کرد.

((منبع: همان /97 ))

ابومعشر بلخی در کتاب المدخل الکبیر که راجع به نجوم است - و در 1130 بوسیله یوهانس

هیسپالنسیس ترجمه شده - تاثیر ماه را در مساله جزر و مد بررسی کرده و اروپا ظاهرا در قرون

وسطی قوانین راجع به جزر و مد را از وی آموخته است. (( منبع: Milllas, JM. EI (2). vol 1 / 143 ))

در مورد اپتیک و مساله مربوط به هیدورلیک هم هست که باقی اش بمونه واسه ی فرصت دیگه!!





يك سري از دانشمندان مسلمان به حركت وصعي زمين فكر كرده بودند و در نظرياتشون مطرح كرده بودند

1- چه جوري به اين نظريه رسيده بودند؟

2- چه جوري اين حركت رو علارقم اينكه قابل درك نيست توجيح مي كردند؟

3- چرا در زيج ها ، فرض حركت زمين لحاظ نشده؟

4- چه جوري با مشكلي كه اريستارخوس داشت رو توجيح مي كنند ... نبود اختلاف منظر در حركت ستاره ها؟




خوب در مورد این سوالا باید بیشتر مطالعه کرد، ولی یکی از راه هاش اینه که به کتاب اونهایی

که این کار رو کردن مراجعه کنی و بفهمی که چجوری (؟!):thumbsup:

m.aryayi
02-04-2011, 01:43 PM
صورالكواكب و اكثر زيج ها رو نميشه در جرگه كتب نظري جا داد
در مورد رصد منجمين مسلمان بعد از اين بحث صحبت مي كنيم


و در مورد مطالعه هم مشكل اينه كه اكثر كتب علمي به عربي نوشته شدند و پارسي شون موجود نيست ، متال ملموسش زيج ايلخاني كه كلي دنبالش گشتم و پيداش نكردم و به كتاب "پژوهشي در زيج هاي اسلامي" بسنده كرد(البته ممكنه در حاشيه همايش بزرگداشت خواجه نصير كه ماه ديگه برگزار ميشه كتاب چاپ شه)

solh
07-08-2011, 07:40 PM
راستش من به تاريخ علم خيلي علاقه مند هستم ولي مطالب زيادي در مورد تاريخ نجوم (حداقل در اينترنت) نتوانستم پيدا كنم . يكي از مواردي كه كه خيلي كنكاو ي من رو بر ميانگيزه تاريخ نجوم چين هست (كلا تمدن چين و شرق باستان) كه اطلاعات خيلي كمي هم در اين مورد به دست آوردم . ميخواستم بدونم كه كسي در اين زمينه اطلاعاتي داره ؟

m.aryayi
07-19-2011, 01:04 PM
فكر كنم كتاب"تاريخ تحول دانش رياضيات و نجوم(در چين)" بتونه كمكتون كنه
http://www.forooshi.com/index.php?productID=132

Sunrise
07-19-2011, 01:27 PM
ظاهرا رصد خانه مراغه که به تدبیر خواجه نصیر الدین طوسی در زمان سلطان محمد خدابنده پایه گذاری شده، الگوی جالبی برای منجمین چین بوده و با توجه به اون رصدخانه ای در پکن ساخته میشه و حتی برخی منجمان چینی برای گذروندن دوره های آموزشی در مدرسه این رصد خانه آموزش میبینن...

حتی ابزرا آلاتی شبیه دوربین های دو چشمی فعلی رو از ایران خریداری میکنن.

این نکته وقتی خیلی جالب میشه که این اتفاقات به تاریخی قبل از اختراع تلسکوپ بر میگرده:)

مورخین این ارتباطات علمی و تجاری رو به دلیل سلطه مغول ها بر ممالک آسیای میانه شرقی میدونن.

اما به نظر من نکته جالب این اتفاقات تاریخی در این هست که در زمان بسیار بدی که مغولانِ به دور از علم و فرهنگ حاکمیت داشتند، تدبیر مردی فرزانه مثل خواجه نصیر سبب ایجاد چنین حرکت علمی وسیعی میشه که تا چین هم پیش میره...

قابل توجه فعالین این تاپیک (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?453-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86-...) :)

behnood
01-10-2012, 09:33 PM
سلام دوستان

اين تاپيك می توانید به معرفي منجمان دوره اسلامي و معرفي آثار و كارهاي علمي اونها نیز بپردازید .

[/URL] (http://www.astroupload.com/)
[URL="http://www.astroupload.com/uploads/13262239871.jpg"] (http://www.astroupload.com/uploads/13262239871.jpg)http://www.astroupload.com/uploads/13262239871.jpg (http://www.astroupload.com/uploads/13262239871.jpg)

هركدوم از دوستان كه مايل باشند ميتونن مطالب مفيدشون درباره نجوم اسلامي رو در اين تاپيك قرار بدن تا در نهايت مجموعه كاملي از اين بخش ايجاد كنيم .

Astronomy
01-10-2012, 09:43 PM
سلام

این فایل pdf نوشتاري در باب نجوم اسلامي است كه توسط مركز پژوهش هاي فلكي تهيه شده است :


http://www.astroupload.com/do.php?filename=13262192061.pdf

behnood
01-10-2012, 09:45 PM
دوستان کسی راجع به رصد های صوفی منبعی می شناسه که به من معرفی کنه ؟

Tara
01-12-2012, 02:01 PM
می تونید اینجا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D 8%A7%D9%86_%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C) رو ببینید !

behnood
01-13-2012, 11:09 AM
هیچ کس دیگه منبع نداره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کتاب صورالکواکب ( فارسیش ) از کجا می تونم پیدا کنم ؟

mahdad_haghighi
01-13-2012, 11:35 AM
هیچ کس دیگه منبع نداره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کتاب صورالکواکب ( فارسیش ) از کجا می تونم پیدا کنم ؟

صورالکواکب

خواجه نصیرالدین طوسی / به کوشش بهروز مشیری

انتشارات ققنوس :wink:

حامد پورخرسندی
01-13-2012, 01:23 PM
http://daneshyar.blogfa.com/post-616.aspx

مسعود فرح بخش
01-20-2012, 08:19 PM
مراحل ساخت فیلم مستند بلند و ۳۵۰ دقیقه‌ای «سیر اختران در فرهنگ ایران» به پایان رسید. این فیلم همراه با فیلم مستند «روشنان آسمانی» که سه سال پیش ساخته شد، تنها فیلم‌های مستندی هستند که در زمینه اخترباستانی‌شناسی ایرانی ساخته شده‌اند. این دو فیلم که نخستین‌های کوشش‌های جدی و پردامنه برای به تصویر کشیدن این یادمان‌های بزرگ و فراموش شده تاریخ علم ایران هستند، به همت و پشتکار و علاقه‌مندی آقای محسن رمضانزاده ساخته شده‌اند.

نگارنده این فرصت را داشت تا در کارهای پژوهشی و تألیف گفتار متن با ایشان همکاری کند.

فیلم مستند «سیر اختران در فرهنگ ایران» در هفت قسمت ۳۰ دقیقه‌ای تهیه شده است. نام و موضوع هر یک از بخش‌ها عبارت است از:

۱- آگاهی‌های کیهانی ایرانیان،
۲- اسطوره‌های کیهانی،
۳- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی،
۴- باورهای کیهانی،
۵- نگاره‌های کیهانی،
۶- گاهشماری ایرانی،
۷- سازه‌های خورشیدی: تجسم کیهان بر روی زمین.

این فیلم از ساعت هشت شب هشتم بهمن‌ماه ۱۳۹۰ مدت هفت روز پیاپی از شبکه مستند پخش می‌شود.
منبع (http://ghiasabadi.com/seyre-akhtaran.html)

Tara
01-27-2012, 02:22 PM
الان داشتم ویکی بدیا رو نگاه میکردم که دیدم سالروز مرگ سه فضانورد و ابولو 1 هستش خواستم یادی از انان بکنم نمیدونم جاش اینجاست یا نه ولی به هر حال اینجا نوشتم

آپولو ۱ (به انگلیسی (http://forum.avastarco.com/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84% DB%8C%D8%B3%DB%8C): Apollo 1) قسمتی از پروژهٔ آپولوی (http://forum.avastarco.com/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87_%D9%81%D8%B6%D8%A7% DB%8C%DB%8C_%D8%A2%D9%BE%D9%88%D9%84%D9%88) ناسا (http://forum.avastarco.com/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7) برای آماده‌سازی فرود انسان بر سطح کره ماه (http://forum.avastarco.com/wiki/%DA%A9%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%A7%D9%87) بود.
این ماموریت ناسا (http://forum.avastarco.com/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7) در سال ۱۹۶۷ (http://forum.avastarco.com/wiki/%DB%B1%DB%B9%DB%B6%DB%B7_(%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7 %D8%AF%DB%8C)) بوقوع پیوست، و طی حادثه‌ای مرگبار هر سه فضانورد آپولو ۱ که در حال تمرین روی زمین بودند در آتش سوختند. این حادثه باعث شد ناسا (http://forum.avastarco.com/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7) تغییرات اساسی در طراحی کپسول فضاپیما بدهد.

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/1/18/A1prayer.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/1/18/A1prayer.jpg)

در حال دعا خواندن


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/28/Apollo1_Crew_im_Simulator.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/28/Apollo1_Crew_im_Simulator.jpg)


در حال تمرین

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7a/Apollo_1_-_02.jpg/753px-Apollo_1_-_02.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7a/Apollo_1_-_02.jpg/753px-Apollo_1_-_02.jpg)



در حال معاینه فنی سفینه فرود


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/43/Apollo_1_-_06.jpg/608px-Apollo_1_-_06.jpg (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/43/Apollo_1_-_06.jpg/608px-Apollo_1_-_06.jpg)


صدماتی که به سفینه وارد شد

smhm
02-06-2012, 10:18 AM
اینم مطلبی که قبلا (در تایپیک پروژه های نجوم آماتوری) قولشو داده بودم.



ایرانویچ یا گرینویچ ؟
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
محل رصدخانه سلطنتی شهر گرینویچ از سال 1884 بعنوان نصف النهار مبدأ شناخته شد.<o:p></o:p>
اما آیا تاکنون فکر کرده اید که منجمین سالهای قبل و بخصوص منجمین بزرگ ایرانی و اسلامی از کدام نصف النهار بعنوان نصف النهار مبدا جهت محاسبات نجومی خود استفاده می کردند.<o:p></o:p>
بله نصف النهاری که از شهر ایرانویچ می گذشت.<o:p></o:p>
ایرانویچ یکی از شهرهای شمال شرقی ایران باستان است که در آنجا قلعه ای (احتمالا نوعی رصدخانه) وجود داشته که به آن کنگ دژ گفته می شود. این قلعه مرکز فرمانروایی هفت اقلیم جهان در آن زمان بوده و بعلت اینکه دارای هفت ستون یا هفت حصار بوده به آن هفت اورنگ نیز می گفتند. <o:p></o:p>
شهر ایرانویچ از چهار طرف در نقطه وسط جهان (مسکونی) قرار داشته و به همین علت نصف النهار ایرانویچ را بعنوان مبدا در نظر گرفته بودند.<o:p></o:p>
طبق اسطوره های ایرانی بنای اولیه این قلعه بدست سیاوش انجام شده و در نهایت توسط فرزندش کیخسرو استقرار و رسمیت یافته.<o:p></o:p>
مکان دقیق این شهر و این قلعه هنوز در دست بررسی تاریخدانان و جغرافی شناسان است.<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
چیزی که تعجب مرا برانگیخته این است که چرا یک نصف النهار با این همه سابقه نجومی به راحتی کنار گذاشته می شود بدون هیچگونه اعتراضی از سوی دیگر کشورها و حتی ایران؟!<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
این مطلب می تواند مقدمه یک پروژه مهم تاریخی- نجومی باشد که امیدوارم دوستان با تحقیقات خود بحث را تکمیل کنند.<o:p></o:p>

af.skylover
02-06-2012, 10:35 AM
اینم مطلبی که قبلا (در تایپیک پروژه های نجوم آماتوری) قولشو داده بودم.



ایرانویچ یا گرینویچ ؟
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
محل رصدخانه سلطنتی شهر گرینویچ از سال 1884 بعنوان نصف النهار مبدأ شناخته شد.<o:p></o:p>
اما آیا تاکنون فکر کرده اید که منجمین سالهای قبل و بخصوص منجمین بزرگ ایرانی و اسلامی از کدام نصف النهار بعنوان نصف النهار مبدا جهت محاسبات نجومی خود استفاده می کردند.<o:p></o:p>
بله نصف النهاری که از شهر ایرانویچ می گذشت.<o:p></o:p>
ایرانویچ یکی از شهرهای شمال شرقی ایران باستان است که در آنجا قلعه ای (احتمالا نوعی رصدخانه) وجود داشته که به آن کنگ دژ گفته می شود. این قلعه مرکز فرمانروایی هفت اقلیم جهان در آن زمان بوده و بعلت اینکه دارای هفت ستون یا هفت حصار بوده به آن هفت اورنگ نیز می گفتند. <o:p></o:p>
شهر ایرانویچ از چهار طرف در نقطه وسط جهان (مسکونی) قرار داشته و به همین علت نصف النهار ایرانویچ را بعنوان مبدا در نظر گرفته بودند.<o:p></o:p>
طبق اسطوره های ایرانی بنای اولیه این قلعه بدست سیاوش انجام شده و در نهایت توسط فرزندش کیخسرو استقرار و رسمیت یافته.<o:p></o:p>
مکان دقیق این شهر و این قلعه هنوز در دست بررسی تاریخدانان و جغرافی شناسان است.<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
چیزی که تعجب مرا برانگیخته این است که چرا یک نصف النهار با این همه سابقه نجومی به راحتی کنار گذاشته می شود بدون هیچگونه اعتراضی از سوی دیگر کشورها و حتی ایران؟!<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
این مطلب می تواند مقدمه یک پروژه مهم تاریخی- نجومی باشد که امیدوارم دوستان با تحقیقات خود بحث را تکمیل کنند.<o:p></o:p>

خیلی ممنون ولی یه سوالی تو ذهن من به وجود آمد ...
من تو منبعی خوندم که ایرانویج ( ائيرينه وئيجه ) که به معنی خواستگاه آریایی هاست در اصل زادگاه زرتشت بوده و با توجه به این که تقریبا همه قبول دارن که زرتشت در شمال غرب ایران به دنیا آمده ، الآن این که شما میگید این شهر در شمال شرق بوده یه کم منو گیج کرد ...
میشه در این باب منبعی معرفی کنید ؟؟ممنون میشم...

smhm
02-06-2012, 12:06 PM
جای دیگری که برای ایرانویج تعیین می‌کنند در خاور ایران‌زمین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D9%8 5%DB%8C%D9%86) بزرگ است. بسیاری از دانشمندان جای آن را در آسیای مرکزی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D8%B1%DA%A9% D8%B2%DB%8C) می‌دانند. این دانشمندان بر نوشته‌های وندیداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%AF) تکیه می‌کنند. در قسمت جغرافیایی آن فهرستی از شهرها و سرزمین‌ها برشمرده می‌شود که در آغاز آن ایرانویج آمده است و پس از آن سغد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%BA%D8%AF)، مرو (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D9%88)، بلخ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%84%D8%AE)، نیسا و هرات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%AA) آورده شده‌است و می‌بینیم که در این شهرها و سرزمین‌ها که بر می‌شمارد یک نظم جغرافیایی وجود دارد و اگر این ترتیب منطقی جغرافیایی را بپذیریم بایستی ایرانویج را در نقشه جغرافیایی در بالای آنها جستجو کنیم و در این جستجو جای ایرانویج کهن سرزمین خوارزم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%85) می‌شود که در گذشته بسیار آباد بوده است. نوشتهٔ دیگری هم این فرضیه را تأیید می‌کند و آن اینست که در وندیداد آمده است که ایرانویج در کنار رود «ونگوهی دائیتی» واقع شده است و در نوشته‌های پهلوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C) آمده است که این رود همان «وهرود» است و در جای دیگر آم‌است که وهرود رود جیحون (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%DB%8C%D8%AD%D9%88%D9%86) یا رود اکسوس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%AF_%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D9%88%D8%B3) است
منبع: ویکی پدیا واژه «ایران ویج»

smhm
02-09-2012, 09:05 AM
مطالب استاد منوچهر آرين هم در اين سايت خواندني است.
http://www.jamejamshid.com/gangedej1.htm

yasiii
02-17-2012, 01:34 PM
ستاره‌شناسی در دوران اسلامی به اخترشناسی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D B%8C) در تاریخ کشورهای اسلامی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C) گفته می‌شود که بر اساس ستاره‌شناسی بطلمیوس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B7%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%88%D8%B3) پایه نهاده شد. نخستین ستاره‌شناسان مسلمان، در نیمهٔ دوم قرن سوم هجری در بغداد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%BA%D8%AF%D8%A7%D8%AF) پدیدار شدند. آثار اخترشناسی دانشمندان مسلمان بیشتر برپایه زیج‌های ایرانی و هندی بنا شد. زیج شهریاری (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B2%DB%8C%D8%AC_%D8%B4%D9%87%D8 %B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) که به دستور انوشیروان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%D 9%86) در ایران نگاشته شده بود، توسط ابوالحسن تمیمی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D8% AD%D8%B3%D9%86_%D8%AA%D9%85%DB%8C%D9%85%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) به عربی ترجمه شد؛ و نخستین اثر ستاره‌شناسی در دوره اسلامی تألیف گشت. نخستین ستاره‌شناسی رسمی عباسیان، محمد فزاری (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%81%D8 %B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) بود. شخص دیگری که در شناساندن نجوم هندی به مسلمانان سهم مهمی داشت، یعقوب بن طارق (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8_%D8%A8%D9%86_%D8%B7 %D8%A7%D8%B1%D9%82) بود؛ او اثر سانسکریت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%AA) موسوم به سدهانت (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B3%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%86%D8% AA&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) را که آریابهاتا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%AA%D 8%A7) نوشته بود، به عربی ترجمه نمود.
مأمون (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A3%D9%85%D9%88%D9%86) خلیفه عباسی دستور داد که کتاب المجسطی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AC%D8%B3%D8%B7%DB%8C) را از یونانی به زبان عربی ترجمه کنند. همچنین مأمون دستور به تهیه زیج مأمونی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B2%DB%8C%D8%AC_%D9%85%D8%A3%D9 %85%D9%88%D9%86%DB%8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) داد. در نیمه دوم سده سوم، نیریزی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%86%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%B2%DB% 8C&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) شرحی بر المجسطی نوشت و اثری درباره اسطرلاب (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D8%B1%D9%84%D8%A7%D8%A8) تألیف کرد. ثابت بن قرة، حرکت نوسانی برابران (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8% A7%D9%86&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) (اعتدالین) را نپذیرفت اما فاصله اوج خورشید را از زمان بطلمیوس تا زمان خودش کشف کرد، وی همچنین کتابی درباره خورشیدگرفتگی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D 9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C) و ماه‌گرفتگی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%A A%DA%AF%DB%8C) نوشت. به دستور ابن سینا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%A7) فهرستی از ستارگان تهیه شد. ابوریحان بیرونی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AD%D8%A7%D9%86_% D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C) نخستین دانشنامه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) ستاره‌شناسی در کشورهای اسلامی را تدوین کرد، و در آن از حرکت سیارات و گردش زمین به دور خورشید نوشت.

منبع:اسلام و علم هیأت. چاپ دوم. تهران، ۱۳۵۵.

smhm
02-21-2012, 12:12 PM
اینم مطلبی که قبلا (در تایپیک پروژه های نجوم آماتوری) قولشو داده بودم.



ایرانویچ یا گرینویچ ؟
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
<o:p></o:p>
محل رصدخانه سلطنتی شهر گرینویچ از سال 1884 بعنوان نصف النهار مبدأ شناخته شد.<o:p></o:p>
اما آیا تاکنون فکر کرده اید که منجمین سالهای قبل و بخصوص منجمین بزرگ ایرانی و اسلامی از کدام نصف النهار بعنوان نصف النهار مبدا جهت محاسبات نجومی خود استفاده می کردند.<o:p></o:p>
بله نصف النهاری که از شهر ایرانویچ می گذشت.<o:p></o:p>
ایرانویچ یکی از شهرهای شمال شرقی ایران باستان است که در آنجا قلعه ای (احتمالا نوعی رصدخانه) وجود داشته که به آن کنگ دژ گفته می شود. این قلعه مرکز فرمانروایی هفت اقلیم جهان در آن زمان بوده و بعلت اینکه دارای هفت ستون یا هفت حصار بوده به آن هفت اورنگ نیز می گفتند. <o:p></o:p>
شهر ایرانویچ از چهار طرف در نقطه وسط جهان (مسکونی) قرار داشته و به همین علت نصف النهار ایرانویچ را بعنوان مبدا در نظر گرفته بودند.<o:p></o:p>
طبق اسطوره های ایرانی بنای اولیه این قلعه بدست سیاوش انجام شده و در نهایت توسط فرزندش کیخسرو استقرار و رسمیت یافته.<o:p></o:p>
مکان دقیق این شهر و این قلعه هنوز در دست بررسی تاریخدانان و جغرافی شناسان است.<o:p></o:p>
<o:p></o:p>
چیزی که تعجب مرا برانگیخته این است که چرا یک نصف النهار با این همه سابقه نجومی به راحتی کنار گذاشته می شود بدون هیچگونه اعتراضی از سوی دیگر کشورها و حتی ایران؟!<o:p></o:p>
<o:p></o:p>
این مطلب می تواند مقدمه یک پروژه مهم تاریخی- نجومی باشد که امیدوارم دوستان با تحقیقات خود بحث را تکمیل کنند.<o:p></o:p>
ظاهرا دوستان چندان علاقه ای به مطالعات تاریخی ندارند.

smhm
02-21-2012, 12:18 PM
در کتاب تاریخ بخارا مطلبی راجع به ارگ بخارا دیدم که احتمالا همان قلعه کنگ دژ باشه:

"ذكر بناى ارگ بخارا و از عجايب آن‏<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
احمد بن محمد بن نصر گويد كه: ابو الحسن نيشابورى در خزاين العلوم آورده است كه (سبب) بناى قهندز [کنگدژ یا کهندژ] بخارا يعنى حصارك ارگ بخارا آن بود كه سياوش بن كيكاوس از پدر خويش بگريخت، و از جيحون بگذشت، و نزديك افراسياب آمد. افراسياب او را بنواخت و دختر خويش را به زنى به وى داد. (و بعضى گفته‏اند كه جمله ملك خويش را به وى داد). سياوش خواست كه از وى اثرى ماند در اين ولايت، از بهر آنكه اين ولايت او را عاريتى بود . پس وى اين حصار بخارا بنا كرد و بيشتر آنجا مى‏بود. و ميان وى و افراسياب بدگوئى كردند، و افراسياب او را بكشت. و هم در اين حصار بدان موضع كه از در شرقى اندر آئى (اندرون در كاه فروشان، و) آن را دروازه غوريان خوانند او را آنجا دفن كردند. و مغان بخارا بدين سبب آنجاى را عزيز دارند . و هر سالى هر مردى آنجا يكى خروس برد و بكشد پيش از بر آمدن آفتاب روز نوروز.<o:p></o:p>
و مردمان بخارا را در كشتن سياوش نوحه‏هاست، چنانكه در همه ولايت‏ها معروف است. و مطربان آن را سرود ساخته‏اند، و مى‏گويند و قوّالان آن را گريستن مغان خوانند. و اين سخن زيادت از سه هزار سال است، پس اين حصار را بدين روايت وى بنا كرده است.<o:p></o:p>
و بعضى گفته‏اند افراسياب بنا كرده است، و اين حصار ويران گشت، و سالها ويران بماند ، چون بيدون بخار (خدات) به ملك نشست، شوى آن خاتون بود كه ياد كرديم. و پدر طغشاده [بود]، كس فرستاد و اين حصار را آبادان كرد و آن كاخ كه بود وى آباد كرد و نام خويش بر آهن نوشت ، و بر در كاخ محكم كرد، تا به روزگار مترجم آن آهن نوشته بر در آن كاخ بود. و ليكن احمد بن محمد [بن‏] نصر گويد: چون حصار را ويران كردند آن در را نيز ويران كردند.<o:p></o:p>
(و احمد بن محمد بن نصر آورده است) و [محمد بن‏] جعفر و ابو الحسن نيشابورى گفته‏اند كه چون بيدون بخارخدات اين كاخ را بنا كرد ويران شد، باز بنا كرد و باز ويران شد، چند بار بنا مى‏كرد و (باز) ويران مى‏شد.<o:p></o:p>
حكما را جمع كردند و تدبيرى خواستند، بر آن (اتفاق) افتاد كه اين كاخ را بر شكل بنات النعش كه بر آسمان است بنا كنند به هفت ستون سنگين، برآن صورت ويران نشد.<o:p></o:p>
(و عجب آن است كه تا اين كاخ را بنا كرده‏اند هيچ پادشاهى در وى نمرده است نى در كفر و نى در اسلام. و چون پادشاه را اجل نزديك شده است ، سببى (پديد) آمده است كه از آن كاخ بيرون آمده است، و به جاى ديگر وفات يافته است، مردم بخارا بلا خلاف گويند: كه قلعه بخارا را خاصيتى است كه هرگز جنازه هيچ امير و پادشاهى از اين قلعه بيرون نشده. و همچنين هر پرچم و رايتى كه در اين قلعه بسته شده منهزم و شكسته نشده است، و اين از اتفاقات عجيب است اگر صحت داشته باشد. راجع به بغداد هم در كتاب كليله و دمنه چنين داستانى نقل شده است.)<o:p></o:p>
از وقت بناى اين كاخ تا ويران شدن وى همچنين بوده است و اين حصار را دو در است، يكى در شرقى و ديگر در غربى . در شرقى را در غوريان خوانند، و در غربى را در ريگستان خوانند.<o:p></o:p>
و به روزگار مترجم در علف فروشان خوانده‏اند. و در ميان حصار راهى بوده است راست، از اين در تا بدان در.<o:p></o:p>
و اين حصار جاى با شش پادشاهان و اميران و سرهنگان (بوده است) و زندان و ديوانهاى (پادشاهى و كاخ جاى نشست) پادشاهان از قديم باز و سراى حرم و خزينه در وى بوده است.<o:p></o:p>
و به روزگار مترجم (اين حصار) ويران شد. و سالى چند بر آمد، ارسلان خان (آبادان) فرمود كردن، و جاى نشست خود آنجا ساخت. و امير بزرگى را بر اين حصار كوتوال ساخته بود تا به شرايط نگاه مى‏داشت. و اين‏ حصار را در چشم خلق حرمتى عظيم بود. و چون خوارزم شاه به بخارا رسيد در شهور سنه اربع و ثلاثين و خمسمائه، امير زنگى على خليفه بود. و به فرمان سلطان سنجر والى بخارا بود، او را بگرفت و بكشت، و حصار را ويران كرد. و دو سال زيادت ويران بماند.<o:p></o:p>
و چون در شهور سنه ستّ و ثلاثين و خمسمائة البتكين از جانب گورخان والى بخارا شد ، هم در اين سال بفرمود تا حصار را آبادان كردند، و جاى با شش خود آنجا ساخت. و حصار نيكوتر از آن شد كه بود. در ماه رمضان سنه ثمان و ثلاثين و خمسمائة حشم غز به بخارا رسيد، عين الدوله و قراچه بيك و شهاب وزير محصور گشتند و جنگى و رنجى عظيم شد، و حشم غز حصار بگرفتند و شهاب وزير را بكشتند، و حصار ويران كردند، و همچنان ويران بماند.<o:p></o:p>
چون در شهور سنه ستين و خمسمائة خواستند در شهر بخارا ربض زنند، و كدواده ربض از خشت پخته مى‏بايست، كدواده حصار را و برجهاى او كه از خشت پخته بود باز كردند. و به ربض شهر بخارا خرج كردند. و آن [حصار] به يكبارگى ويران شد، و از آن كاخ و هيچ عمارت (ديگر) نشانى نماند.<o:p></o:p>
در شهور سنه اربع و ستمائة خوارزمشاه محمد بن سلطان تكش بخارا را بگرفت، و باز حصار [را] آبادان كرد (و ختايان مقهور شدند، باز) در شهور سنه ست عشر و ستمائة لشكر تاتار بيامد، و امير ايشان چنگيزخان بود و بر در قلعه دوازده روز جنگ كردند، و قلعه را بگرفتند، و ويران كردند." تاریخ بخارا، ص32<o:p></o:p>

lllll l lll lll l l ll
02-24-2012, 11:17 AM
من این متن رو به تازگی دیدم

همیشه میدونستم که اهمّیت علم نجوم در گذشته علیرغم امکانات کم خیلی بیشتر از حالا بوده ولی واقعآ این جملات خیلی غلیظن:Psmiley:

منبع:دائرةالمعارف اسلامی


"بتّاني‌ " يكي‌ از منجمين‌ سخت‌ كوش‌ آن‌ دوره‌ -دورهء اسلامی- مي‌گويد، "در نهادآدمي‌، طبعي‌ وجود دارد كه‌ براي‌ دستيابي‌ به‌ حقيقت‌ اشياء كوتاهي‌ مي‌كند، ولي‌ ميتوان‌ با سخت‌ كوشي‌ و خويشتن‌ داري‌، مخصوصاً به‌ روزگار دراز، آن‌ را از ميان‌ برد. درستي‌ نظر و به‌ كار انداختن‌ انديشه‌ و بردباري‌ بر رسيدن‌ به‌ چيزها البته‌ هر اندازه‌ دشوار باشد، به‌ طبع‌ آمدمي‌ مدد مي‌رساند. و ماية‌ نيكبختي‌ مي‌شود و كمي‌ بردباري‌ و تنبلي‌ و شيفتگي‌ بر خود نمايي‌ در نزد پادشاهان‌ به‌ بهانة‌اينكه‌ به‌ چيزي‌ دست‌ يافته‌ است‌ كه‌ دسترسي‌ به‌ آن‌ ممكن‌ نيست‌، ماية‌ خزلان‌ است‌. از بزرگترين‌ دانشها از حيث‌ مقام‌ و دلچسب‌ترين‌ و جانفروزترين‌ علوم‌ كه‌ سخت‌ باعث‌ تيزي‌ فكر ونظر مي‌شود و عقل‌ را پرورش‌ ميدهد، پس‌ از علوم‌ ديني‌، كه‌ نداشتن‌ آن‌ بر آدمي‌ روا نيست‌، علم‌ صناعت‌ نجوم‌ است‌ ."

در اون‌ زمان‌، گفته‌ مي‌شد كه‌، سه‌ دانش‌ وجود دارد: فقه‌ براي‌ دين‌، طب‌ براي‌ تن‌، و نجوم‌ براي‌ زمان‌ .

mamdoo
03-14-2012, 09:15 PM
سلام
ببخشید میشه کمک کنین و بگین از کجا میتونم کتاب التفهیم ابوریحان رو پیدا کنم؟

Sunrise
03-14-2012, 10:54 PM
سلام
ببخشید میشه کمک کنین و بگین از کجا میتونم کتاب التفهیم ابوریحان رو پیدا کنم؟

سلام
من پی دی افش رو دارم... میتونم از طریق primeastro عزیز به شما برسونم ;)

melika bidabadi
07-25-2013, 07:58 PM
سلام چرا این تاپیک در حال خاک خوردن در حالی که موضوع خوبی دارد.

اخترشناسی فیثا غورسی
اختر شناسی فیثا غورسی مانند اختر شناسی یونانی نظری بود,ولی در عین حال حاوی آرای مهمی نیز بود که بعدها احیا شد.اما برای آن آرا دلیل های علمی جدی نمی آوردندوگذشته از ان ,خود آرا با حدس وگمان های بی ارزش در هم ]میخته بود. فیثاغورسیان به کروی بودن زمین عقیده داشتندوبرای این عقیده خود دو دلیل می آوردند:دلیل نخست گرچه کاملا قانع کننده نبود ,اما خرد پسند می نمود;زیرا دلیل آنان از مقایسه زمین با خورشید ماه استنتاج شده بود.دلیل دوم ,رازورانه بود. فیثاغورسیان می گفتند که کروی کاملترین شکل است ,حتی کاملتر از 12وجهی .بنابراین همه ی اختران می بایست کروی باشند.براستی هیچ نیازی نمی دیدندکه بنگرند و به چشم ببینند.
همچنین عقیده داشتند زمین مرکز عالم نیست وهمراه با خورشید وماه وسیارگان به گرد آتشی که مرکز عالم است می گردد.
مدارها هم لزوما دایره هستند. دایره در دو بعد از لحاظ کمال شبیه کره در سه بعد است. خورشید,ماه,زمین آتش مرکزی و5 سیاره ی معروف دیگر,روی هم عدد9 را تشکیل میدهند.فیثاغورسیان معتقد بودند جز ستارگان ,باید 10اختر دیگرهم باشد.آنها دلبستگی خاصی به عدد مثلثی 10 داشتند بنابراین,یک ضد زمین خیالی را بر نظام خود افزودند. معتقد بودند که فاصله های اختران از آتش مرکزی به نسبتهای عددی ساده است.به نظر آنها عالم مانند چرخ فلکی است که می چرخد واز آن موسیقی مترنم میشود. ما موسیقی آسمان ها را نمی شنویم,اما فیثاغورسیان در پاسخ این سخن می گفتند:چون گوش ما به موسیقی آسمانها خو گرفته وبه آن عادت کرده.
سه دیدگاه مهم فیثاغورسیان :advise:
1- زمین کروی است.
2-زمین مرکز عالم نیست
3- زمین ساکن نیست
دیدگاه نخست در میان دانشمندان یونانی متداول بود. دو دیدگاه دیگر را اساسا جدی نگرفتند,تا اینکه در سده پانزدهم از سوی کوپرنیک دوباره مطرح شد;با وجود این پس از کوپرنیک باز هم گسترش این دیدگاه ها با دشواری روبه رو بود.
آتش مرکزی,درهاله ای ار رمز وراز است.می گویند فیثاغورسیان آتش را مرکز عالم قرار دادند,چون خورشید را مرکز واقعی آن می دانستند.اما از ترس تعقیب وآزار عقیده اصلی خود را پنهان داشته بودند.
اگر اینطور بوده باشده آنها بر کوپرنیک تقدم فضل داشتند.
معلوم نیست چرا ممکن بود فیثاغورسیان را به دلیل اعتقاد به مرکزیت خورشیدمورد تعقیب وآزار قرار دهند.!!!!
اما هر چه بود ,بعد از آنها آناکساگوراس(انکساغورس) را به دلیل دیدگاه ها وتفکرات اختر شناسی اش آزار داده اند. پس ممکن است ملاحضه فیثاغورسیان بی جهت نبوده باشد.
درنتیجه چون هیچ کس آتش مرکزی یا ضد زمین را نپذیرفت,اختر شناسی فیثاغورسی هم با استقبال رو به رو نشدوحتی نکته های درست آن هم از یاد ها رفت.:)
:)

jalal jazayeri
10-03-2013, 08:32 PM
از ميان ستاره شناسان مسلمان نيز نام ابوسعيد سجزي (احمد بن محمد بن عبدالجليل سجزي، اواخر قرن 4 و اوايل قرن 5 ق، معاصر با ابوريحان بيروني) چنان پر تلألؤ مي درخشد كه كمتر كسي در تاريخ علوم دوره اسلامي به منزلت و مقام علمي او مي رسد; چرا كه علاوه بر قايل شدن به حركت زمين و مخالفت با گردش افلاك به دور آن، اصطرلابي طراحي كرده و اختراع نمود، كه عملا كاركرد و چگونگي سيستم چرخش زمين را نشان دهد. او اين اصطرلاب را، كه به نام «اصطرلابِ زورقي» معروف است، به گونه اي ساده و زيبا ساخته بود كه دقيقاً بر اساس حركت محوري زمين كار مي كرد. علاوه بر اين، از پيچيدگي اصطرلاب هاي ديگري كه بر اساس زمين مركزي ساخته مي شدند، خالي بود; زيرا ساير اصطرلاب ها شامل اجزاي پيچيده زيادي بودند (مركب از شمالي، جنوبي، و... ) در حالي كه، اين اختراع بسيط و غير مركب از آن اجزا بود.
با توجه به اين توضيح، «اهميت و مقام بلند سجزي در تاريخ علم فلك از اين نظر است كه او مخترع اصطرلاب زورقي است كه پايه اش بر اين اصل است كه زمين متحرك است و بر محور خود مي چرخد، و فلك با آنچه در آن است به استثناي كواكب سياره هفتگانه، ثابت است. »29
ابوريحان بيروني معاصر وي، درباره اختراع بي نظيرش چنين مي نويسد: «حقيقتاً براي ابوسعيد سجزي اصطرلابي از نوع بسيط و غيرمركب از شمالي و جنوبي ديدم كه آن را زورقي ناميده بود، و او را به خاطر اين اختراعش بسيار تحسين كردم; اختراعي كه بر اساس اصل مستقل و قائم به خودش استوار گشته و ساخته شده بود، همان اصلي كه (چنان كه برخي از مردم معتقدند) مي گويد: حركت كلي مرتب شرقي (از جانب غرب به شرق) همانا به زمين تعلق دارد نه فلك و آسمان. و به جانم قسم كه اين مسئله شبهه بسيار سخت و غير قابل حلي بود (كه شايد با ساخته شدن اين اصطرلاب، مسئله حل شود )و چيزي از رد آن براي مهندسان و دانشمندان دانش نجوم حاصل نمي آيد. »30
«زورقي» به معني «بيضوي» مي باشد، و اساس انديشه سجزي در ساختن اين اصطرلاب بر پايه علمي كشف شده به وسيله خودش بود كه قايل به منظومه شمسي با مدارهايي بيضوي براي سيارات آن بود. از اين رو، مي بينيم كه كاشف و نظريه پرداز اصلي درباره سيستم منظومه اي نه تنها كوپرنيك نبوده است، بلكه اساساً اين انديشه به فكر غربي ها خطور نكرده است، و هر آنچه كه در اين باره گفته اند به بركت غارت هايي بوده است كه از كتاب ها و منابع مسلمانان به انجام رسانده اند.
http://forum.downloadina.com/thread2769.html
بی نقطه...

فکر میکنم یکم اینجا داریم بزرگنمایی میکنیم
ابوریحان اساسا و تنها اشاره به کار ابوسعید می کند و توضیح و توجیه ای برای آن ندارد که این خود باعث می شود خیلی نتوان با اطمینان درباره کار سجزی اظهار نظر کرد
ولی نفس ساخت چنین اسطرلابی می تواند از وجود نوعی نگاه تاکید می کنم "نوعی نگاه" درباره باور داشتن به حرکت وضعی زمین در ان زمان حکایت کند
در قرن ششم هم در کتاب جهان دانش مسعودی به این حرکت زمین و وجود باوری در مورد آن اشاره میشود.
نفس اشاره به این موضوع هم میتواند ذهن کنجکاو محقق را متوجه موضوعات نهفته ای در این زمینه کند