چرا نجوم؟

[Panahandeh]

هواي سرد، دوري از شهر و تمدن، بي خوابي،‌ ناامني، حمل تلسكوپ و لوازم اپتيكي سنگين، كمبود منابع آموزشي، هزينه‌هاي گزاف و... بخش كوچكي از مشكلاتي است كه به طور كلي و در يك رصد، گريبانگير يك منجم مي‌شود، اما او همچنان به نجوم عشق مي‌ورزد، از آن دست نمي‌كشد، باز هم اگر فاصله‌ي بين دو رصد او زياد شود، دلش براي آسمان صاف و پرستاره‌ي كوير و كوهستان تنگ مي‌شود، با وجود اطلاعات فراواني كه دارد باز هم مشتاقانه به دنبال كتاب‌هاي جديد مي‌گردد و هنوز هم از اول ماه از جلوي هر دكه‌ي روزنامه فروشي كه مي‌گذرد سراغ مجله نجوم را مي‌گيرد، اما چرا؟
اين علاقه نمي‌تواند پايه‌هاي سستي داشته‌باشد و قطعاً بر مبناي محكمي استوار است. اما وقتي به يك منجم مي‌گوييد: «خب حالا كه چي؟ نجوم به چه دردت مي‌خوره؟ برو دنبال يه لقمه نون كه خربزه آبه!» اغلب جوابي كه مي‌شنويد خيلي شمارا قانع نمي‌كند.
هر کس به دلیلی خاص نجوم را دنبال می کند.
شما چطور؟ با چه هدفی نجوم را دنبال می کنید؟ شما چرا نجوم را دوست دارید؟ به کدام بخش نجوم علاقه مندید؟

[پیام بهرام پور]

احتمالاً کلی جواب داده می شه به این موضوع اما به نظر من کنجکاوی دقیقاً چیزی هست که منو به نجوم کشونده (به نجوم کشونده با به خاک سیاه کشونده متفاوت است!:))
چون دست ما به ستاره ها نمی رسه احتمالاً بیشتر کنجکاو می شیم چون آدما اصولاً از چیزی که منع می شن بیشتر خششون می آد و کنجکاو می شن

[Panahandeh]

حس کنجکاوی یکی از همان دلایلی است که از آن گفتیم.
اما صرفاً نمی توان بر حس کنجکاوی تکیه کرد؛ یا حداقل لازم است تعریف کامل تری برای این توجیه ارائه کنیم.
حس کنجکاوی مسئله ی بسیار مهمی است اما چرا بیشتر افراد آن را درباره ی نجوم بیان می کنند؟
بهترین دلیل برای این ماجرا آن است که؛
نجوم بیش از هر علم دیگری سرشار از ناشناخته ها است و همین موضوع سبب می شود که نجوم از حیث کنجکاوی مورد اهمیت قرار گیرد.

[رویا افشار]

من فقط جذب زیبایی های نجوم شدم و کاری به این که بقیه چرا نجوم رو دنبال می کنن ندارم
به نظر من فقط زیبایی های نجوم برای عشق ورزیدن به اون کافیه، البته دلایل دیگه ای هم داره که اهمیت کمتری داره.

[faza3000]

nojom yani eshgh,yani eshghe be aseman va zibaiye an ,yani eshgh be zibai hai ke khoda afaride.

[Sharafi]

دوست گرامي ، جناب faza3000

ضمن تشكر از شركت مفيد شما در مباحث ، لطفآ براي درج نظرات خود از حروف فارسي استفاده بفرماييد .

ممنون :)

[yperseusy]

من عاشق نجومم به خاطر اين كه واقعا باعث كنجكاوي آدم ميشه

[faza3000]

ba arze mazerat man nemitavanam farsi type konam

[Panahandeh]

دوستان عزیز سلام مجدد؛
خیلی مهم نیست فارسی یا انگلیسی بنویسیم، پس از راه اصلی به حاشیه نرویم.
نظرات دوستان پیرامون دلایل علاقه و پیگیری نجوم تاکنون بسیار خوب بوده است، درضمن ازدوستان جدیدی هم که وارد بحث شده اند (Mohsen, yperseusy, faza3000) تشکر می کنم و کماکان از همه ی دوستان تقاظا می کنم دلایل خود را برای پرداختن به نجوم (در هر سطحی) بیان کنند.

[رویا افشار]

جداً می گم.
جذاب ترین و جالب ترین بخش سایت این بخشه که من خودم شخصاً خیلی بهش علاقه مندم.
راستی یه دلیل دیگه هم به ذهنم رسید و اون هم گره خوردن نجوم با زندگی ما آدماست. مثلاً اگه نجوم نبود نه ساعت بود نه تقویم بود نه تاریخ. خب اگه اینا نباشه خودتون می دونید چی میشه دیگه!

[Panahandeh]

دوست عزیز ما این بار به طور سطحی به موضوعی اشاره کردند که قالباً اخترشناسی کاربردی شناخته می شود.
در این شاخه از اختر شناسی مباحث مربوط به تقویم، فصل ها، زمان، جهت یابی و ... بررسی می شود.
بدیهی است اگر این بخش نجوم مورد توجه قرار نگیرد چه اتفاق یا اتفاقاتی می افتد!:eek:

[رویا افشار]

دوستان دو تا از تاپیک ها که من خودن خیلی دوستشون دارم (چرا نجوم؟ و نجوم آماتوری) خیلی فعالن، امیدوارم با کمک همدیگه فعال تر هم بشن بشن.
پس همه بیاین نظظاتتونو راجع به این که چرا نجوم رو انتخاب کردید بگید.

[Edwin]

من نجوم رو انتخاب نكردم .

نجوم من رو انتخاب كرد ! از وقتي به دنيا اومدم به نجوم علاقه داشتم ....

واقعآ فكر ميكنم امكان نداره كسي يكبار به آسمون پر ستاره نگاه كنه و عاشق اين علم ، هنر و سرگرمي لذت بخش نشه !

[Panahandeh]

واقعاً از نظر زیبا و متفاوت بودن نظر این دوست عزیزمون شخصاً خیلی لذت بردم.
البته دوستان به این موضوع هم توجه کنید که ممکنه زیبایی برای بعضی از دوستان همه چیز باشه اما دلایل دیگری که شایدخیلی با تفکر ما جور نباشه هم وجود داره.
پس مجدداً از دوستان عزیز می خوام مارو تو این بحث داغ و جذاب همراهی کنند.

[شايان سليم شهشهانى]

من دنبال دليلى براي چرا نجوم نيستم ، با اينكه نجوم علم متفاوتيه نسبت به علوم ديگر ، اما من هيچوقت دنبال چراييش نرفتم ،
جواب اين چرا؟ فقط بدرد بستن دهن مردم مي خوره ، چون اين مردمن كه ميگن چرا ميري دنبال اين چيزا ، يا خود داداشم كه بهم ميگه خدا شفات بده :دي ، البته يسري متفكرا هم هستن مثه معين پناهنده كه به خودشون ميگن چرا نجوم:دي ،

چرا نجوم؟ ، سواليه كه نميتونم بهش جواب بدم

[Panahandeh]

اولن از آقای شهشهانی تشکر می کنم که بنده رو متفکر خطاب کرند اما :

زمانی که بنده برای اولین بار این سؤال را در یک رصد مطرح کردم(چرا نجوم)؛ فقط از یک نفر جوابی قانع کننده شنیدم. البته منظور من از این حرف تعمیم دادن این موضوع به همه ی جامعه نجومی نیست.
به طور کلی بعضی از انسان ها برای برخی از افکار و فعالیت هایشان دلایل خاصی ندارند و به هیچ وجه نمی شه رو این موضوع ارزش گذاری کرد و گفت خوبه یا بد!

[NiNi]

من نجوم آماتوری رو بخاطر قشنگیای نجوم انتخاب کردم.

[مهدی نوابی]

سلام
من میخوام جواب خودمو بدم : چرا نجوم؟
فکر کنم از هر کسی که به نجوم علاقه منده بپرسید به چه چیز از اون علاقه داری یه چیزی بگه؟ مثلا: کیهان شناسی , عکاسی , رصد , خود آسمون , رویت هلال , تقویم (خدا حافظ آقای صیاد باشه هرجا که هست چون یکی از مهربون ترین معلم هام بوده و هست) , و n جواب دیگه ..... پس به نظر من ما به یک جواب واحد برای سوال چرا نجوم نمی رسیم...(البته در حوزه ی آماتوری داریم صحبت می کنیم) جواب خود من : نجوم رادیویی (آسمان نامریی) و هرچه که به اون مربوط میشه....

[Panahandeh]

مقدمه :
فرض کنید خانه ی شما در حال خراب شدن است و به خانه ی دیگری نیاز دارید. در این حالت اگر مستقیماً به فروشندگان ملک دسترسی نداشته باشید، به طور کامل دست به دامن بنگاه های معاملات ملکی خواهید شد.
نجوم نقش این بنگاه ها را دارد چون فقط نجوم است که این راه را به ما نشان می دهد.


متن اصلی :
پیشرفت های انسانی، آلودگی جمعیت، وضعیت اقلیمی زمین، شرایط جو زمین و ... همه و همه از این می گویند که زمین خانه ی ابدی ما نیست.
یکی از مهم ترین وظایف نجوم یافتن مکانی برای زندگی (پس از زمین) است.
هر چقدر هم علوم دیگر تلاش کنند نمی توانند زمین را از خطر نابودی نجات دهند، لذا؛ پیدا کردن خانه ی دوم برای انسان یکی از مسائلی است که پرداختن به آن امری بسیار خطیر و مهم به شمار می رود!
پس یکی دیگر از دلایل اهمیت نجوم این است که؛ تنها راه پیدا کردن خانه ی دوم در آن نهاده است.

[NiNi]

مقدمه :
فرض کنید خانه ی شما در حال خراب شدن است و به خانه ی دیگری نیاز دارید. در این حالت اگر مستقیماً به فروشندگان ملک دسترسی نداشته باشید، به طور کامل دست به دامن بنگاه های معاملات ملکی خواهید شد.
نجوم نقش این بنگاه ها را دارد چون فقط نجوم است که این راه را به ما نشان می دهد.


متن اصلی :
پیشرفت های انسانی، آلودگی جمعیت، وضعیت اقلیمی زمین، شرایط جو زمین و ... همه و همه از این می گویند که زمین خانه ی ابدی ما نیست.
یکی از مهم ترین وظایف نجوم یافتن مکانی برای زندگی (پس از زمین) است.
هر چقدر هم علوم دیگر تلاش کنند نمی توانند زمین را از خطر نابودی نجات دهند، لذا؛ پیدا کردن خانه ی دوم برای انسان یکی از مسائلی است که پرداختن به آن امری بسیار خطیر و مهم به شمار می رود!
پس یکی دیگر از دلایل اهمیت نجوم این است که؛ تنها راه پیدا کردن خانه ی دوم در آن نهاده است.

آخه یه سؤال : زمین که تا زمان زندگی ما قرار نیست نابود بشه. پس به ما چه ربطی داره برای آینده خودمونو اذیت کنیم؟
پس نجوم از این دید خیلی مهم نیست!:evanwhateverlinethi

[Tahereh Ramezani]

به نظر من علاوه بر حس کنجکاوی ذاتی بشر و عشق به زیبایی ، دلایل دیگری هم وجود دارند ( همان طور که یکی از آن ها را آقای پناهنده بیان کردند ) ؛ چیزهای زیادی وجود دارند که ما روی زمین استفاده می کنیم و به خاطر پیشرفت های فناوری فضایی توسعه و ارتقا پیدا کرده اند مانند : ابزار اندازه گیری میزان آلودگی ، دستگاه های پرتو ایکس قابل حمل ، لباس های محافظ ، دستگاه های تنظیم کننده ضربان قلب ، سامانه پیش بینی زلزله ، پالایشگر هوا و بسیاری موارد دیگر .

[Tahereh Ramezani]

توسعه فناوری فضایی منجر به ساخته موشک و ماهواره شده که در سالهای 1950 به بعد سبب رقابت دو ابر قدرت جهان شد ، آمریکا و شوروی ، که هر کدام در پی تسخیر فضا برآمدند . ماهواره های جاسوسی و سیستم مکان یابی جهانی ( gps ) ساخته شد . در سال 1962 یک شرکت مخابراتی آمریکایی ماهواره (تل استار) را به فضا فرستاد ، ماهواره ای که برای اولین بار در جهان یک برنامه تلویزیونی را به طور زنده از آمریکا پخش کرد و بسیاری پیشرفت های دیگر ... .
همان طور که با پیشرفت زمان تاریخ را مرور می کنیم ، می بینیم که علم نجوم چه کاربردهای وسیعی در زندگی بشر دارد .

[Panahandeh]

نوشته اصلی توسط معین پناهنده :
مقدمه :
فرض کنید خانه ی شما در حال خراب شدن است و به خانه ی دیگری نیاز دارید. در این حالت اگر مستقیماً به فروشندگان ملک دسترسی نداشته باشید، به طور کامل دست به دامن بنگاه های معاملات ملکی خواهید شد.
نجوم نقش این بنگاه ها را دارد چون فقط نجوم است که این راه را به ما نشان می دهد.


متن اصلی :
پیشرفت های انسانی، آلودگی جمعیت، وضعیت اقلیمی زمین، شرایط جو زمین و ... همه و همه از این می گویند که زمین خانه ی ابدی ما نیست.
یکی از مهم ترین وظایف نجوم یافتن مکانی برای زندگی (پس از زمین) است.
هر چقدر هم علوم دیگر تلاش کنند نمی توانند زمین را از خطر نابودی نجات دهند، لذا؛ پیدا کردن خانه ی دوم برای انسان یکی از مسائلی است که پرداختن به آن امری بسیار خطیر و مهم به شمار می رود!
پس یکی دیگر از دلایل اهمیت نجوم این است که؛ تنها راه پیدا کردن خانه ی دوم در آن نهاده است.


آخه یه سؤال : زمین که تا زمان زندگی ما قرار نیست نابود بشه. پس به ما چه ربطی داره برای آینده خودمونو اذیت کنیم؟
پس نجوم از این دید خیلی مهم نیست!:evanwhateverlinethi

ببین nini عزیز؛ یک ضرب المثل قدیمی هست که می گه : "دیگران کاشتند و ما درو کردیم، ما بکاریم تا دیگران در آینده درو کنند و بخورند" (تصرف و تلخیص : خودم!)
راستی از hasti عزیز هم تشکر می کنم که مارو تو این بحث همراهی می کنن.

[رویا افشار]

نوشته اصلی توسط معین پناهنده :
مقدمه :
فرض کنید خانه ی شما در حال خراب شدن است و به خانه ی دیگری نیاز دارید. در این حالت اگر مستقیماً به فروشندگان ملک دسترسی نداشته باشید، به طور کامل دست به دامن بنگاه های معاملات ملکی خواهید شد.
نجوم نقش این بنگاه ها را دارد چون فقط نجوم است که این راه را به ما نشان می دهد.


متن اصلی :
پیشرفت های انسانی، آلودگی جمعیت، وضعیت اقلیمی زمین، شرایط جو زمین و ... همه و همه از این می گویند که زمین خانه ی ابدی ما نیست.
یکی از مهم ترین وظایف نجوم یافتن مکانی برای زندگی (پس از زمین) است.
هر چقدر هم علوم دیگر تلاش کنند نمی توانند زمین را از خطر نابودی نجات دهند، لذا؛ پیدا کردن خانه ی دوم برای انسان یکی از مسائلی است که پرداختن به آن امری بسیار خطیر و مهم به شمار می رود!
پس یکی دیگر از دلایل اهمیت نجوم این است که؛ تنها راه پیدا کردن خانه ی دوم در آن نهاده است.




راستی از hasti عزیز هم تشکر می کنم که مارو تو این بحث همراهی می کنن.


من هم با آقای پناهنده موافقم و میگم نجوم از این لحاظم به درد می خوره و خیلی هم مهمه!!!!!!!!!!!!!1

[بی ستاره]

من یه سوال دارم الان
می تونم بدونم کدوم منجم اماتور در یافتن خانه ی دوم کمکی کرده؟
البته می دونم که بحث اصلی در مورد نجوم است نه نجوم اماتوری اما باید به این نکته توجه کنید که حتی کسی که تحصیلاتی تا حد فوق لیسانس هم داشته باشه بازم نمی تونه کمک خاصی در کارهایی همچون یافتن اقامتگاهی جدید انجام دهد.

[پیام بهرام پور]

بی ستاره ی عزیز باید توجه کنی با این موضوع جالب
در امریکا، سازمان فضایی امریکا ناسا هر سال یک مسابقه بین علاقه مندان دبیرستانی برگزار می کند که در آن طرح ساخت و پرتاب یک اقامت گاه فضایی را خواسته می شود و دانش اموزان باید اقدام به طراحی این اقامتگاه نمایند
وقتی به بعضی از طرح ها نگاه می کردم مطئن بودم که بعضی از این موارد حتی به عقل دانشمندان ناسا هم نرسیده
پس زیاد خیال نکنید که آماتورها نمی توانند کار مهمی انجام دهند

[بی ستاره]

خیلی ممنون آقای پیام
نکته ی جالبی رو اشاره کردی که من اصلاً خبر نداشتم و بهش فکر نکرده بودم

[Panahandeh]

من یه سوال دارم الان
می تونم بدونم کدوم منجم اماتور در یافتن خانه ی دوم کمکی کرده؟
البته می دونم که بحث اصلی در مورد نجوم است نه نجوم اماتوری اما باید به این نکته توجه کنید که حتی کسی که تحصیلاتی تا حد فوق لیسانس هم داشته باشه بازم نمی تونه کمک خاصی در کارهایی همچون یافتن اقامتگاهی جدید انجام دهد.

بی ستاره ی عزیز؛
همان طور که خودتون هم اشاره کردید این بحث کلاً مربوط به نجوم میشه نه صرفاً شاخه ی خاصی مثل نجوم آماتوری.
درضمن در بسیاری از مجامع علمی به داده های منجمان آماتوری و نیمه حرفه ای توجه میشه و از اون ها به طور غیر مستقیم در بسیاری ازز برنامه ریزی ها استفاده میشه.
از طرفی مسابقاتی هم برگزار میشه که عموم علاقه مندان منحصراً در مورد همین موضوعی که گفتید توش شرکت می کنن و طرح های خودشون رو ارائه می دن.

[مهدی نوابی]

آخه یه سؤال : زمین که تا زمان زندگی ما قرار نیست نابود بشه. پس به ما چه ربطی داره برای آینده خودمونو اذیت کنیم؟
پس نجوم از این دید خیلی مهم نیست!:evanwhateverlinethi


البته این حرف شما نتیجه اش همینیه که می بینیم..یعنی خیلی از آدمهای دنیا به نجوم اهمیت نمیدن. اما بالاخره تو 7 میلیارد 50 میلیون نفر هستند که به این جریان فکر کنن..این 50 میلیون همون نجومی ها هستند.پس نجوم بی اهمیت نیست حتی از این دید....اما این که این دید یک دید درجه 2 از لحاظ اهمیت در نجوم هست رو تا حدودی قبول دارم...البته جناب پناهنده هم باید توضیح بیشتری بدن ....
ممنون

[پیام بهرام پور]

البته این حرف نی نی مانند این می ماند بخواهیم نفت را هدر دهیم و بگوییم که نسل بعدی ما به ما هیچ ارتباطی ندارد!
درضمن اصلاً هم بعید نیست که طی یک جنگ بسیار عجیب کل زمین نابود شود
پس حتی به فکر خودمان نیز هستیم.

[Panahandeh]

به نظر من علاوه بر حس کنجکاوی ذاتی بشر و عشق به زیبایی ، دلایل دیگری هم وجود دارند ( همان طور که یکی از آن ها را آقای پناهنده بیان کردند ) ؛ چیزهای زیادی وجود دارند که ما روی زمین استفاده می کنیم و به خاطر پیشرفت های فناوری فضایی توسعه و ارتقا پیدا کرده اند مانند : ابزار اندازه گیری میزان آلودگی ، دستگاه های پرتو ایکس قابل حمل ، لباس های محافظ ، دستگاه های تنظیم کننده ضربان قلب ، سامانه پیش بینی زلزله ، پالایشگر هوا و بسیاری موارد دیگر .

درسته
در ضمن یکی دیگه از فواید نجوم که بد نیست به اون هم اشاره بشه همون بخش نجوم کابردیه که در یک تاپیک دیگه مفصل به اون پرداختیم و الآ بیانش می کنم :

یکی از بخش های نجوم که نجوم کاربردی هم شناخته می شود صرفاً در رابطه با همین موضوعیه که شما به اون اشاره کردید :

محاسبه ی فصول، زمان، ساعت،تاریخ؛ زمان فعالیت های کشاورزی، تأثیرات پدیده های نجومی مانند : لکه های خورشیدی بر آب و هوای زمین و ... همگی از بخش هایی محسوب می شوند که اهمیت نجوم در زندگی ما را به منسه ی ظهور می گذارند.

[شايان سليم شهشهانى]

شايد يكي ديگر از فايده هاي نجوم اين باشد:
مثلا براي اينكه منجمان بخواهند يك تلسكوپ بسازند ، حالا از هر نوعي كه مي خواهد باشد ، اين خواستن انها باعث پيشرفت ديد اپتيكي در انسان مي شود ، كه اين پيشرفت مساوي است با پيشرفت شيميايي و البته فيزيكي ، يعني در كل پيشرفت علم.
اگر هم بخواهيم درباره ي پيشرفت هايي كه انسان كرد بخاطر ماموريت هايي مثل اپولو ها و البته سطح نشين هاي مريخي ، يا كاسيني معروف ، انوقت تاثير اين پيشرفت در زندگي همه ي ما ديده خواهد شد.
به موثر بودن ماهواره هاي هواشناسي هم كه همه اشنايي دارند.
البته خيلي از اين ها به بخش هوا و فضا مربوط مي شود ، اما لازم به ذكر است كه اگر ديد نجومي بشر نبود ، علم هوا و فضا شكل نمي گرفت.
اگر انسان دوست نداشت كه بداند ان گردالي گاهي هلال گاه تربيع در بالاي سرش چيست و چه فرقي با زمين خودش دارد ، هيچ وقت ماهواره ي هوا شناسي نداشتيم... 

[Panahandeh]

شايد يكي ديگر از فايده هاي نجوم اين باشد:
مثلا براي اينكه منجمان بخواهند يك تلسكوپ بسازند ، حالا از هر نوعي كه مي خواهد باشد ، اين خواستن انها باعث پيشرفت ديد اپتيكي در انسان مي شود ، كه اين پيشرفت مساوي است با پيشرفت شيميايي و البته فيزيكي ، يعني در كل پيشرفت علم.
اگر هم بخواهيم درباره ي پيشرفت هايي كه انسان كرد بخاطر ماموريت هايي مثل اپولو ها و البته سطح نشين هاي مريخي ، يا كاسيني معروف ، انوقت تاثير اين پيشرفت در زندگي همه ي ما ديده خواهد شد.
به موثر بودن ماهواره هاي هواشناسي هم كه همه اشنايي دارند.
البته خيلي از اين ها به بخش هوا و فضا مربوط مي شود ، اما لازم به ذكر است كه اگر ديد نجومي بشر نبود ، علم هوا و فضا شكل نمي گرفت.
اگر انسان دوست نداشت كه بداند ان گردالي گاهي هلال گاه تربيع در بالاي سرش چيست و چه فرقي با زمين خودش دارد ، هيچ وقت ماهواره ي هوا شناسي نداشتيم... 

دقیقاً. آقای شهشهانی به موضوعی که بنده اون رو خدمات متقابل نجوم و دیگر علوم معرفی می کنم اشاره کردند.
در توضیح اضافه تر باید بگم : نجوم به دلیل جامع بودن بسیار مقبول در حالی که از همه ی علوم استفاده می کند، باعث رشد و پیشرفت آن ها نیز می شود.

این هم از یکی دیگر از فواید پرداختن به نجوم.

[شايان سليم شهشهانى]

دقیقاً. آقای شهشهانی به موضوعی که بنده اون رو خدمات متقابل نجوم و دیگر علوم معرفی می کنم اشاره کردند.
در توضیح اضافه تر باید بگم : نجوم به دلیل جامع بودن بسیار مقبول در حالی که از همه ی علوم استفاده می کند، باعث رشد و پیشرفت آن ها نیز می شود.

این هم از یکی دیگر از فواید پرداختن به نجوم.

البته من بگم كه بيشتر علوم چنين اند و به علم هاي ديگر كمك مي كنند ، اما به نظر مي رسد كه خدمات علم نجوم به علوم ديگر بيشتر است ، همانطور كه الان در دانشگاه هاي ايران مهندسي ورزش داريم ، نشان مي دهد كه حتي ورزش به علوم ديگر كمك مي كند ، (اسمش روشه مهندسي ، يعني هندسه ي ورزش)

[Panahandeh]

از همه ی دوستان نجومی دعوت می کنم بیان و نظر خودشون رو درباره ی این که چرا نجوم رو ندبال می کنن بگن.

[No.1]

چون نجوم می تونه، عشق، زندگی، تفریح، شغل و... باشه
چون می تونه باهاش زندگی کنی و از زندگی هم لذت ببری
چون سر به هوا بودن هم عالمی داره
همینطور که دیوونه بودن عالمی داره

[Panahandeh]

چون نجوم می تونه، عشق، زندگی، تفریح، شغل و... باشه
چون می تونه باهاش زندگی کنی و از زندگی هم لذت ببری
چون سر به هوا بودن هم عالمی داره
همینطور که دیوونه بودن عالمی داره

No.1 عزیز از این که مارو در این تاپیک همراهی می کنی ازت متشکرم.
دقیقاً یکی از مهم ترین ویژگی های نجوم که بنده شخصاً خیلی به اون اعتقاد دارم اینه که نجوم تا حد زیادی علم جامعی محسوب میشه.
جامع یعنی خیلی از جنبه های مورد نیاز روحی، روانی، کاری و شخصیتی یک انسان رو در بر می گیره.
کسی که به نجوم می پردازه می تونه نجوم رو کار، علاقه، مایه ی تفکر و رشد و تفریح خودش بدونه.

[شايان سليم شهشهانى]

no.1 عزیز از این که مارو در این تاپیک همراهی می کنی ازت متشکرم.
دقیقاً یکی از مهم ترین ویژگی های نجوم که بنده شخصاً خیلی به اون اعتقاد دارم اینه که نجوم تا حد زیادی علم جامعی محسوب میشه.
جامع یعنی خیلی از جنبه های مورد نیاز روحی، روانی، کاری و شخصیتی یک انسان رو در بر می گیره.
کسی که به نجوم می پردازه می تونه نجوم رو کار، علاقه، مایه ی تفکر و رشد و تفریح خودش بدونه.

من قبول ندارم ، به نظر من هر کسی که به یک علمی یا کاری عشق بورزه ، اون ، میشه : جنبه های روحی و روانی و کاری و شخصیتی و ...! اون فرد!

کسی که به هر علمی عشق بورزه ، اون علم می تونه کار و علاقه و مایه ی رشد و تفریح اون باشه!
نظر منه!

[Panahandeh]

من قبول ندارم ، به نظر من هر کسی که به یک علمی یا کاری عشق بورزه ، اون ، میشه : جنبه های روحی و روانی و کاری و شخصیتی و ...! اون فرد!

کسی که به هر علمی عشق بورزه ، اون علم می تونه کار و علاقه و مایه ی رشد و تفریح اون باشه!
نظر منه!

دوست عزیز به این موضوع توجه کن که ثضیه از دو منظر بررسی می شه :
یکی از این دیدگاه فرد علاقه منده که در این قضیه ممکنه علاقه ی فرد در قضاوت در مورد مسئله دخالت داشته باشه و تا حدی تتاثیر گذار باشه.
یکی هم از این منظر منطقی. مثلا علم ریاضیات یا کار حسابداری به هیچ وجه از هر نظر جامع محسوب نمیشه.

[ستاره بنیادی]

دوست عزیز به این موضوع توجه کن که ثضیه از دو منظر بررسی می شه :
یکی از این دیدگاه فرد علاقه منده که در این قضیه ممکنه علاقه ی فرد در قضاوت در مورد مسئله دخالت داشته باشه و تا حدی تتاثیر گذار باشه.
یکی هم از این منظر منطقی. مثلا علم ریاضیات یا کار حسابداری به هیچ وجه از هر نظر جامع محسوب نمیشه.

منظورتون از جامع بودن چیه؟

[Hojjat Zafarkhah]

انسان نمي تواند به آسمان نينديشد!
چگونه مي تواند؟!
مگر انسانهايي كه عمر رابي چرا،
به چريدن مشغولند و سر به زمين فرو برده اند
و پوزه در خاك دارند
و غرق در آب و علفند!
اينها كه گوسفندان دو پايند!!!
شهيد دكتر علي شريعتي


من كه از موسيقي به نجوم علاقه مند شدم و الان شده يكي از اهداف بزرگ زندگيم يعني نجوم تبديل شده به عشق واقعي من!!!!!
من خودم تو چرايي اين كار موندم ولي شايد به خاطر اينه كه نجوم جالب و تموم نشدنيه و و و و .............!!!
مهم اينه كه از نجوم لذت ببريم!
وقتي خدا يه نعمت بزرگي رو به ما داده بايد ازش بپرسيم كه چرا اين نعمت رو دادي.....؟؟؟؟
بايد ازش تشكر كنيم و به اون نعمت علاقه ببنديم!!!!!!!

[پیام بهرام پور]

انسان نمي تواند به آسمان نينديشد!
چگونه مي تواند؟!
مگر انسانهايي كه عمر رابي چرا،
به چريدن مشغولند و سر به زمين فرو برده اند
و پوزه در خاك دارند
و غرق در آب و علفند!
اينها كه گوسفندان دو پايند!!!
شهيد دكتر علي شريعتي


من كه از موسيقي به نجوم علاقه مند شدم و الان شده يكي از اهداف بزرگ زندگيم يعني نجوم تبديل شده به عشق واقعي من!!!!!
من خودم تو چرايي اين كار موندم ولي شايد به خاطر اينه كه نجوم جالب و تموم نشدنيه و و و و .............!!!
مهم اينه كه از نجوم لذت ببريم!
وقتي خدا يه نعمت بزرگي رو به ما داده بايد ازش بپرسيم كه چرا اين نعمت رو دادي.....؟؟؟؟
بايد ازش تشكر كنيم و به اون نعمت علاقه ببنديم!!!!!!!

بله دقیقاً با شما موافق هستم. آدمی که عاشق نجوم باشه، از اون لذت می بره دکتر شریعتی هم که عالی گفتن
خدایی چطور می شه یه عده در رابطه با آسمان فکر نکنن؟

[ستاره بنیادی]

شهيد دكتر علي شريعتي

!!!!!!!

این بخش شهیدش شدیدا مورد شکه می دونید که!! من حتی با سارا نه ببخشید خانوم دکتر شریعتی فرزند ایشون هم که صحبت می کردم

می گفتن سعی کنید نگید شهید:have a nice day:

[sara sadeghian]

من اون اوایل بیشتر از پیدا کردن صور فلکی و خبرای تازه ذوق میکردم و دوسش داشتم اما کم کم وقتی شبها تنها با دوربین به آسمون نیگا میکردم جدا و بدون اغراق میگم یه جور ترس وجودم رو میگیره. تاریکی ، تنهایی، آسمون، عظمت و خدا!!!!!!!!!!!!! واقعا لذت بخشه برام اما راستش حرف دوستمون که گفتش نمیشه آدمی رو پیدا کرد که آسمون رو ببینه و عاشقش نشه رو قبول ندارم چون من با خیلی هاشون برخورد داشتم که میگن حالا که چی!!!!!!!!!!!!!!!
اما نجوم تو خون و وجودمه!!!!!!!!!!!!!!!!! جدی میگم
بی نقطه...

[Hojjat Zafarkhah]

این بخش شهیدش شدیدا مورد شکه می دونید که!! من حتی با سارا نه ببخشید خانوم دکتر شریعتی فرزند ایشون هم که صحبت می کردم

می گفتن سعی کنید نگید شهید:have a nice day:

من کاری به شخص خاصی ندارم منظور من اینه که هر کی به خاطر هدفش جونش رو بذاره شهید حساب می شه حالا اون شخص دکتر شریعتی می خواد باشه و یا هر کس دیگه!!!
خانوم دکتر شریعتی هم احتمالا به خاطر شکسته نفسی این حرف رو زدن!!
البته من به دکتر شریعتی تعصب خاصی دارم!!!!!!!!:wtfsmilie:

[ستاره بنیادی]

خانوم دکتر شریعتی هم احتمالا به خاطر شکسته نفسی این حرف رو زدن!!
البته من به دکتر شریعتی تعصب خاصی دارم!!!!!!!!:wtfsmilie:

خانوم شریعتی و شکست نفسی درباره ی پدرشون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! !!!!!!

والا چی بگم!

[Hojjat Zafarkhah]

خانوم شریعتی و شکست نفسی درباره ی پدرشون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! !!!!!!

والا چی بگم!

لازم نیست چیز خاصی بگید !
فقط یکم راجع به دکتر شریعتی بیشتر فکر کنید و کتاباش رو بیشتر بخونید اون وقت شما هم عاشق دکتر شریعتی می شید!
این شهید بودنش بهانس که بگم خیلی استاده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!:wink:

[ستاره بنیادی]

لازم نیست چیز خاصی بگید !
فقط یکم راجع به دکتر شریعتی بیشتر فکر کنید و کتاباش رو بیشتر بخونید اون وقت شما هم عاشق دکتر شریعتی می شید!
این شهید بودنش بهانس که بگم خیلی استاده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!:wink:

فکر نمی کنم اطلاعاتم درباره دکتر شریعتی کمتر از شما باشه

من تمام آثار استاد رو خوندم

ساعت ها با خانوم دکتر درباره ی ایشون صحبت کردم

چندتا همایش تو حسینیه ارشاد برگزار کردم

یه مقاله ی 50 صفحه ای درباره ی <<<شریعتی و پروتستانتیزم اسلامی>>>> دارم که توی مجله ی گرید دار چاپ شده و....

اینا رو گفتم که بگم اگه می گم نگین شهید از روی غرض ورزی نیست منم به ایشون ارادت دارم ولی نگین شهید بهتره

[پیام بهرام پور]

دوستان در اینجا نجوم شهید شد
جانم خودم دکتر شریعتی هم راضی نیست که اینقدر از بحث علمی دور بشیم

[ستاره بنیادی]

حق با شماست ببخشید!

[Hojjat Zafarkhah]

دوستان در اینجا نجوم شهید شد
جانم خودم دکتر شریعتی هم راضی نیست که اینقدر از بحث علمی دور بشیم


من هم واقعا از همگی معذرت می خوام !!:Psmiley:

بهر حال واقعا چرا نجوم؟؟؟؟؟

چرا نجوم جذابیت داره که این همه طرفدار داره؟؟؟؟؟؟:angry:

[f aslanzadeh]

به نظر من نجوم يعني عشق يعني زندگي يعني گذشته و حال و آينده يعني صفا يعني لذت بي چون و چرا از اطراف كه هر چي بيشتر جلو بري تشنه تري

[ستاره بنیادی]

ولی بیشتر یعنی گذشته

هر وقت اسمون رو نگاه می کنیم گذشته اش رو می بینیم حتی ماه رو الانشو نمی بینیم 1 دقیقه پیش اش رو می بینیم دیگه چه برسه به بقیه!

[f aslanzadeh]

ولي خب راجع به آينده از رو گذشته نظر ميديماين خيلي جالبه! مگه نه؟

[Panahandeh]

همان طور که قبلاً هم اشاره کردم یکی از پررنگ ترین جنبه های اهمیت نجوم، جامع بودن آن است.
تفکر عمیق در نجوم علاوه بر آشکار ساختن زیبایی های ظاهری به نوعی یکی از عوامل دگرگونی نوع تفکر محسوب می شود.
نجوم ورود به دنیای کشف بیکران ها است.
غرق شدن در لذتی عمیق و سرشار از فهم.
فراگیری نجوم تنها آگاهی صرف نیست، فهم است، فهمی که رشد می دهد انسان را، افکارش را.
رشدی به سوی کمال، به سوی زیبایی،
پرواز، پرواز تا عروج به سرچشمه ها، به زیبایی ها،
پرواز تا آسمان.

[169]

منجم واقعی علم نجوم به نظر من اینه که :
اگه یه منجم واقعی + درامد ماهیانه 1.5 __ 2 میلیون در ماه پول تو حسابش بیاد+ ی هرصدخانه در اطراف شهر مثلا در یه دهات داشته باشه برای همشه حاظره همونجا بمونه ! این منجم واقعیه ا نظر من من! کیا حاظرن این شرایطو داشته باشن و قبول کنن! اولیش خودمم!!!!!:thumbsup:

نجوم یه علمی که توش خستگی به خاطر تکرار وجود نداره!!!!! یعنی نجوم چیزه تکراری ای نداره!!!

[NiNi]

همان طور که قبلاً هم اشاره کردم یکی از پررنگ ترین جنبه های اهمیت نجوم، جامع بودن آن است.
تفکر عمیق در نجوم علاوه بر آشکار ساختن زیبایی های ظاهری به نوعی یکی از عوامل دگرگونی نوع تفکر محسوب می شود.
نجوم ورود به دنیای کشف بیکران ها است.
غرق شدن در لذتی عمیق و سرشار از فهم.
فراگیری نجوم تنها آگاهی صرف نیست، فهم است، فهمی که رشد می دهد انسان را، افکارش را.
رشدی به سوی کمال، به سوی زیبایی،
پرواز، پرواز تا عروج به سرچشمه ها، به زیبایی ها،
پرواز تا آسمان.

اولاً از بقیه ی دوستان که انقدر ذوق به خرج می دن و مطالب قشنگ قشنگ می نویسن تشکر می کنم. من نجومو بیشتر بخاطر زیبایی های اون انتخاب کردم و دنبال می کنم. به نظر من هیچ علمی اندازه ی نجوم زیبایی توش نیست.

[رویا افشار]

برای عشق ورزیدن به نجوم فقط زیبایی کافی است. اما ویژگی دیگر نجوم که به عنوان چاشنی به کمک این ویژگی نجوم میاد اینه که نجوم باعث میشه آدم به فکر وادار بشه.

[169]

اولاً از بقیه ی دوستان که انقدر ذوق به خرج می دن و مطالب قشنگ قشنگ می نویسن تشکر می کنم. من نجومو بیشتر بخاطر زیبایی های اون انتخاب کردم و دنبال می کنم. به نظر من هیچ علمی اندازه ی نجوم زیبایی توش نیست.

اگه شما پیش یه ریاضی دان یا هرعلمی که توش یه ادم کامل و عالم به همون رشته داشته باشه و بتونه اون علم رو به خوبی نشون بده مطمئن بشید که خوشتون میاد. یعنی ه علمی زیبایی خودشو داره و فکر نمی کنم زیباتری داشته باشیم!:wtfsmilie:مثلا یکی میاد نجومو به خاطر عظمت و گستردگیش یکی هم میره زیست شناسی (منظورم همون رصد های میکروسکوپی) به خاطر عظمت کوچکیش!( عجب جمله ای گفتم من!!!:secret laugh:)

[رویا افشار]

اگه شما پیش یه ریاضی دان یا هرعلمی که توش یه ادم کامل و عالم به همون رشته داشته باشه و بتونه اون علم رو به خوبی نشون بده مطمئن بشید که خوشتون میاد. یعنی ه علمی زیبایی خودشو داره و فکر نمی کنم زیباتری داشته باشیم!:wtfsmilie:مثلا یکی میاد نجومو به خاطر عظمت و گستردگیش یکی هم میره زیست شناسی (منظورم همون رصد های میکروسکوپی) به خاطر عظمت کوچکیش!( عجب جمله ای گفتم من!!!:secret laugh:)

astronomer169 عزیز؛
زیبایی یه چیز مطلق و مشخصه. گل همیشه خوشگله، آسمون همیشه عظیمه و خون و جراحی همیشه ...
هیچ جراحی نمیگه شغل قشنگی داره. اگر هم قشنگی ای برای کارش در نشر بگیره منظورش نفس کارشه، منظورش اهمیت کارشه و فقط به نجات آدم ها فکر میکنه.
پس نجوم اگر زیبا ترین علم نباشه حداقل در ردیف زیباترین علوم قرار میگیره

[169]

چون مثال خون و جراحی زدید بگم که احتمالا خودتون خیلی از خون و جراحی و عمل این حرفا می ترسید!:secret laugh:راستی با اون جمله ی اولین موافقم! :wink:
جراحی از علماست که کمتر کسی دنباش میره حالا علاقه یا خیر دنیا و اخرت! و اینکه جراحی چون به طبع خیلی ها سزگار نیست ولی میتونه زیبا باشه! مثلا بری پیشه یه جراح مثلا بگه نیگاه کن این رگه میر تو قلب از این ور میگیریم یه غلت میدیم تا رحت ت بشه جلوشو بست.بعد یه گره میزنیم و درست شد!
ریاضی مثله جراحی میمونه! اگه بد ببینیش زیبا که نیست خیلیهم کسالت آوره ولی بری دنبالش اونم زیبایی خودشو داره!

[رویا افشار]

چون مثال خون و جراحی زدید بگم که احتمالا خودتون خیلی از خون و جراحی و عمل این حرفا می ترسید!:secret laugh:راستی با اون جمله ی اولین موافقم! :wink:
جراحی از علماست که کمتر کسی دنباش میره حالا علاقه یا خیر دنیا و اخرت! و اینکه جراحی چون به طبع خیلی ها سزگار نیست ولی میتونه زیبا باشه! مثلا بری پیشه یه جراح مثلا بگه نیگاه کن این رگه میر تو قلب از این ور میگیریم یه غلت میدیم تا رحت ت بشه جلوشو بست.بعد یه گره میزنیم و درست شد!
ریاضی مثله جراحی میمونه! اگه بد ببینیش زیبا که نیست خیلیهم کسالت آوره ولی بری دنبالش اونم زیبایی خودشو داره!

خب دیگه پس هر کس زیبایی رو در یه چیزی میبینه.
ولی بیشتر انسان ها زیبایی رو زیبایی بصری می دونن و نجوم زیبایی بصری بالایی داره.

[169]

خب دیگه پس هر کس زیبایی رو در یه چیزی میبینه.
ولی بیشتر انسان ها زیبایی رو زیبایی بصری می دونن و نجوم زیبایی بصری بالایی داره.
نمیدونم شاید!
زیبایی تو ذات هر علمیه فقط باید بری دنبالش رو ببینیش!:wink:ه کسی از علقه ی خودش دفاع میکنه دیگه!!! یکی نجوم!یکی زیست! یکی ریاضی! یکی شیمی!و یکی ...

[Setare KOchOlO]

سلام به همه...


2سال پيش وقتي داشتم يه چندتا مصاحبه از منجماي آماتور فعال ونامي ازكشور خودمون و چند كشور آسياي شرقي و آمريكايي رو مي خوندم متوجه شدم بالاخره هركس براي هدفي وارد اين راه شده و براي رسيدن به سر منزل مقصود مشغول به فعاليتهايي ست ، ناخودآگاه عزمم جزم تر شد كه به هدفم برسم ... حالا هدف من؟؟



اينه كه يه منجمه مروجه جهانگرد بشم ... واولين رصدي كه ميذارم براي نابيناي عزيز باشه ...


تعجب كردين نه؟؟؟ نابينا و نجوم؟؟؟

حالا سوال من از شما اينه كه واقعا ميشه يه نابينا منجم بشه؟؟؟:wut:
(البته من منظورم منحصرا رصدو نگاه كردن به آسمان نيستا!!!)
ويه خواهش : يه جورايي از تراوشات ذهني خودتون به من كمك كنين...شما چه راه هايي به من پيشنهاد ميدين؟؟؟
(ويه البته ديگه : من فردي رو مي شناسم كه اين كار رو انجام داده ...تو پستهاي بعدي معرفي مي كنم...آقاي دکتر برنارد بک وینچاتز...)

دركنار كمك هاتون به من، موضوع تايپيك فراموش نشه !!!؟؟؟:hope my fake smile

[artistuneh]

چون:
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
بچه های نجوم کاری با زمین پر مشغله ندارند!

[Setare KOchOlO]

سلام به همه ...

مي بينم كه چقد جواباي قشنگ و متفكرانه گرفتم...:are you for real : وحالا معرفي از موفقاي عرصه ي نجوم...دكتر برنارد بك وينچاتز...

هنگامی که فعالیت خود را در "لمس کیهان" * آغاز کردم، به زودی دریافتم که دیدگاه های نادرستی در مورد نجوم وجود دارد و یکی از آنها این است که بسیاری از مردم معتقدند نجوم یک علم بصری است. تصور آنها از یک ستاره شناس کسی است که که از درون تلسکوپ به آسمان می نگرد و از آنچه مشاهده می کند یادداشت بر می دارد.این ممکن است روشی باشد که گالیله ، 400 سال پیش ، از آن برای مشاهدات خود استفاده می کرد.اما ستاره شناسی نوین بسیار متفاوت است.توان دوربین های دیجیتالی برای مشاهده ، بسیار بالاتر از چشمان ماست( حتی فیلم های عکاسی) و مدتهاست که از آنها به عنوان آشکارسازهای نور جمع آوری شده توسط تلسکوپها استفاده می شود.این دوربین ها بسیار حساس تر از چشمان ما هستند و این امکان را ایجاد می کند تا به دقت ، کوچکترین تفاوت در درخشندگی،موقعیت و شکل ظاهری اجرام را اندازه گیری کنیم .همچنین با استفاده از چنین ابزارهای پیشرفته ای می توان با نوردهی طولانی مدت ، اجرامی که میلیاردها بار کم نور تر از آنچه چشمان ما می توانند ببینند را آشکارسازی کرد.هنگامیکه دوربین های دیجیتالی نور ناشی از اجرام آسمانی را به صورت الکترونیکی ثبت کردند ، این نور به یک رایانه منتقل می شود و با استفاده از نرم افزارهای ویژه مراحلی را طی می کند.اخترشناسان از چشمان خود برای خواندن ارقام ، کلمات و برخی اوقات نمودارهایی که بر صفحه نمایشگر رایانه نمایان می شوند استفاده می کنند اما چشمان آنها هیچ گاه به عنوان یک ابزار علمی برای انجام اندازه گیری ها تلقی نمی شود.هیچ چیز وجود ندارد که یک فرد نابینا نتواند انجام دهد.


http://myup.ir/images/90376450579483498545.jpg (http://myup.ir/)


http://myup.ir/images/15428704939347491395.jpg (http://myup.ir/)

[solh]

نجوم برای نجوم

[fampersi]

من نجوم رو به خاطر آرامشش دوست دارم...
آرامش زایدالوصفی که با هیچ چیز دیگه نمی تونم به دستش بیارم...و البته با هیچ چیز آرامش دهنده ای هم عوضش نمیکنم...
یه جورایی ستاره ها توتم من به حساب میان...
دوسش دارم به خاطر اینکه نداشته هام رو همیشه توش پیدا میکنم...دوسش دارم چون آسمون مثل یه همدم آروم و ساکته که همیشه به حرفام گوش میده...
دوسش دارم چون جواب سوال بچگیام رو که از مامانم می پرسیدم خدا کجاست و خودم قبلش چواب میدادم که تو آسمونه رو هنوز قبول دارم...
وقتی آسمون رو نگاه میکنم اولین چیزی که یادش میفتم خداست...و شکرش میکنم به خاطر همه ی زیبایی هاش...
دوسش دارم چون یکی از چیزایی که همه می تونن داشته باشن و داشتنش مایه ی فخر و مباهات یه عده نیست...
دوسش دارم چون....(این سری بود)
بدانیم که نجوم تنها علم شناخت عالم و ستارگان و کهکشان ها نیست....قبل از آن علم خداشناسی است....
پس ما نجومی ها یه قدم به خدا نزدیک تریم...از پل آسمون...
آسمانی باشید...

[Mojtaba.M]

من فکر میکنم که نجوم یه علم همیشه زنده است .....
یعنی هر لحظه ممکنه که در نجوم پدیده ی نجومی خاصی رخ بده ......


البته نجوم یکی از علم هایی هستش که نمیشه اونو تا یه حد خاص تصور کرد...
به همین دلیل حس کنجکاوی انسان رو به وجد میاره.!!!!!!!!!!!!
به همین خاطره که میگیم چرا نجوم رو بین همه ی علم ها انتخاب کردیم.

[subaro]

سلام

من علم نجومو دوست دارم چون با ان به ارامش رسیدم. وقتی به اسمان نگاه میکنم و زیبایی های ان را میبینم به یک نتیجه میرسم.کوچکی خود و بزرگی خدا.
همیشه وقتی از بزرگی خدا صحبت میکردنند درکی از این موضوع نداشتم ولی وقتی با علم نجوم اشنا شدم فهمیدم کجای عالم هستیم.
در علم نجوم همیشه یک چیز تازه و جدید وجود دارد و این باعث جذابیت این علم می شود.
من با رشته ها وگروههای مختلفی اشنا شدم ولی هیچکدام منرا به ارامش نمیرساند ولی از وقتی با نجوم اشنا شدم انگار یک چیز گم شده را پیدا کردم.

[medman]

سلام
وقتی از دیدن یه چیزی در حدی حیرت می کنی که ....
-حتی نمیدونی چجوری حستو نشون بدی!
-گاهی می خندی
-گاهی جیغ میزنی (که این یکی بستگی به جنسیت داره البته نه همیشه!!)
-گاهی از سر شوق اشک می ریزی!!
- این یکیو گاهی نه! همیشه تک تک سلولهای بدنت پر از حس الله اکبر گفتن میشن، و هی میخوای بگی "خدایا ناز شستت"!! ولی خب! نمیشه همیشه هوار زد و گفت.
این حس رو توی خودت نگه میداری و ...
و... کیف می کنی از اینکه این حس تو وجودت ایجاد شده.
و بعد باز خدا رو شکر می کنی که تو رو با آسمونش آشنا کر تا این حس رو بهت القا کنه و هدیه بده.
...........................................
البته این حس فقط توی نجوم ایجاد نمیشه، پزشکی هم همینجوره و جستجوی همین حس باعث شد دنبال علوم تجربی، زیست شناسی و پزشکی برم.
اما... توی نجوم از همه جا بیشتر به کوچیکی خودت و دنیات پی میبری.

[galaxy 1996]

سلام
به نظر دلایل زیادی هست که ما رو به نجوم کشونده اما مهمترینش به نظر من اون حس کنار هم بودن تو دل کویر و با هم یه شب رو به صبح رسوندنه گرچه غافل نباشیم که شهاب های آسمون خیلی جذابیت داره و شمردنشون یه حس خاصی داره.
بچه ها شنیدین میگن هر چیزی حدی داره؟
به نظر من نجوم هیچ حدی نداره چون تمومی نداره.

[Mojtaba.M]

چرا نجوم؟

چون تنها علمیه که نیاز به هیچ گونه زحمتی نداره آزمایشگاه نجوم آسمان شبه هر شبی که صاف باشه کافیه برین بالا پشت بوم و از آسمونی که خدا به ما هدیه کرده لذت ببری.

به همین دلیله که نجوم رو تنها علمی میدونم که واقعا هیچ وقت کامل نمیشه.

یعنی همیشه یه چیزایی تو دنیا هست که ما هیچ وقت ممکنه اونارو ندونیم.

[sepideh*]

ما انسانها موجوداتی محدود هستیم اما آسمان را نامحدود فرض میکنیم و به همین دلیل ان را دوست داریم اما در اصل ما نمیدانیم که ان محدود است یا نه و همین خاصیت عجیبش ما را به سمت ان میکشد.

ما آسمان را دوست داریم چون عجیب چون ناشناخته است و... . که این هم برمیگردد به همان خاصیت انسان که چیزهای عجیب غریب را دوست داره.

[arminsom]

من زمانی عاشق فضا بودم.کتابهای ابزاک اسیموف رو کامل مطالعه کردم.این صحبت مال 15 سال پیش بوده ولی هنوز هم خیلی از مطالبش تو خاطرم هست.مثلا جای

صورتهای فلکی رو تو اسمون میدونم.

من عاشق اسمون شبم.

[jemadore]

سلام!
جدا از بخش كنجكاوي و دلايل شخصي، جدا از در دسترس بودن اين علم...
علت اين همه هزينه اي كه براش مي شه چيه؟ اصلاً با پنداشتن توطئه چيني كشورهاي اجنبي و بلاد كفر (!) و دشمن فرضي و اين ها موافق نيستم. ولي اگر فكر كنيم كه ناسا براي كنجكاوي اين همه خرج مي كنه، ساده انگاري كرديم.
فرض من:
1)بهانه براي پيشرفت علوم بنيادي براي توسعه اين همه ماهواره جاسوسي
2)بهانه براي پيشرفت علوم بنيادي براي توسعه اين همه موشك با كاربرد نظامي (يه بار ديگه اون جمله رو بخونيد كه من طرفدار توهم توطئه نيستم!)
3)اگر قرار بر برداشت از منابع كرات ديگه يا سكونت در اون ها باشه، اولين كسي كه حق داره از منابع بهره برداري كنه يا به كرات ديگه بره همون كسيه كه «مي تونه» اين كارو بكنه!
4)به دست گرفتن افكار عمومي (مشابه ايجاد قدرت در آغاز عصر فضا از 1957 به بعد با رقابت روسيه و امريكا)
5)يك زماني هم يادمه كه واقعاً خيلي اين قضيه «جنگ ستارگان» جدي گرفته مي شد و بحث اين بود كه اگر تمدن هاي ديگه حمله كنن ما چي كار كنيم؟ بايد بتونيم پايگاه هاي اونا رو هدف بگيريم ديگه! خيلي تخيليه! ولي موضوع تخيلي تو نجوم كم نداريم. همين سفر به ماه هم اساساً يه زماني ديوونگي محسوب مي شده. حالا هم كه ما تعداد زيادي نشونه از خودمون رو توي دنيا منتشر كرديم.
6)براي كشوري كه مثلاً براي اولين بار انسان رو به ماه مي فرسته خيلي بحث غرور ملي مطرحه. تازه تأثيرش در اقتصاد ملي رو هم در نظر بگيريد. درسته كه عملاً پول زيادي خرج مي شه اما خوب مالياتش هم گرفته مي شه. قبل از فرستادن انسان به ماه تا سال ها توي كميك استريپ و داستان هاي مجلات عامه پسند در مورد آدم فضايي ها (!) نوشته مي شد. اين خيلي فضاي ذهني ايجاد مي كنه كه كسي كه داره ماليات مي ده، بگه بفرماييد اين رو هم بگيرين براي تحقيقات فضايي. اما در عوض توي گردشگري يا كارآفريني يا صادرات تكنولوژي فضايي خيلي خوب مي شه پول در آورد. (به صورت مازاد)
البته دونستن يا ندونستن اين مسئله هيچ اثري روي انگيزه هاي هيچ كدوم از ما نداره. ولي صرفاً چون يكي از دوستان من اين سؤال رو پرسيدن و من احساس كردم كه هنوز نمي تونم جواب كاملي بهشون بدم گفتم با شما مطرح كنم.

[mobi]

سلام
من هم مثل همه دوستان عاشق زیبایی های اون شدم!!البته فقط زیباییاش نیست بلکه بخاطر گستردگی این علم نیز هست.این علم خیلی وسیع وآدم هر چی میخونه و اطلاعات کسب میکنه بیشتر به سمتش کشیده میشه!!!!و اینکه به خاطر زیباییاش آدم هیچ وقت خسته یا زده نمیشه!!:have%20a%20nice%20d
با تشکر از شما به خاطر ایجاد این پست.:wink:

[farzane]

نجومو دوس دارم چون با همه چی فرق میکنه.
تنها چیزیه که بدون دلایل به قول آدما منطقی(ازجمله درآمد) به سراغش میریم.
وقتی سرتو میبری بالا واین آسمون بزرگ ومیبینی به کوچیکی این دنیا ایمان میاری.که چقدر مشکلاتی که فکر میکنی بزرگتر از اونا نیست کوچیکن و بی ارزش.
میفهمی حقیقت یه چیز دیگه است...

[پیمان اکبرنیا]

سلام!
جدا از بخش كنجكاوي و دلايل شخصي، جدا از در دسترس بودن اين علم...
علت اين همه هزينه اي كه براش مي شه چيه؟ اصلاً با پنداشتن توطئه چيني كشورهاي اجنبي و بلاد كفر (!) و دشمن فرضي و اين ها موافق نيستم. ولي اگر فكر كنيم كه ناسا براي كنجكاوي اين همه خرج مي كنه، ساده انگاري كرديم.
فرض من:
1)بهانه براي پيشرفت علوم بنيادي براي توسعه اين همه ماهواره جاسوسي
2)بهانه براي پيشرفت علوم بنيادي براي توسعه اين همه موشك با كاربرد نظامي (يه بار ديگه اون جمله رو بخونيد كه من طرفدار توهم توطئه نيستم!)
3)اگر قرار بر برداشت از منابع كرات ديگه يا سكونت در اون ها باشه، اولين كسي كه حق داره از منابع بهره برداري كنه يا به كرات ديگه بره همون كسيه كه «مي تونه» اين كارو بكنه!
4)به دست گرفتن افكار عمومي (مشابه ايجاد قدرت در آغاز عصر فضا از 1957 به بعد با رقابت روسيه و امريكا)
5)يك زماني هم يادمه كه واقعاً خيلي اين قضيه «جنگ ستارگان» جدي گرفته مي شد و بحث اين بود كه اگر تمدن هاي ديگه حمله كنن ما چي كار كنيم؟ بايد بتونيم پايگاه هاي اونا رو هدف بگيريم ديگه! خيلي تخيليه! ولي موضوع تخيلي تو نجوم كم نداريم. همين سفر به ماه هم اساساً يه زماني ديوونگي محسوب مي شده. حالا هم كه ما تعداد زيادي نشونه از خودمون رو توي دنيا منتشر كرديم.
6)براي كشوري كه مثلاً براي اولين بار انسان رو به ماه مي فرسته خيلي بحث غرور ملي مطرحه. تازه تأثيرش در اقتصاد ملي رو هم در نظر بگيريد. درسته كه عملاً پول زيادي خرج مي شه اما خوب مالياتش هم گرفته مي شه. قبل از فرستادن انسان به ماه تا سال ها توي كميك استريپ و داستان هاي مجلات عامه پسند در مورد آدم فضايي ها (!) نوشته مي شد. اين خيلي فضاي ذهني ايجاد مي كنه كه كسي كه داره ماليات مي ده، بگه بفرماييد اين رو هم بگيرين براي تحقيقات فضايي. اما در عوض توي گردشگري يا كارآفريني يا صادرات تكنولوژي فضايي خيلي خوب مي شه پول در آورد. (به صورت مازاد)
البته دونستن يا ندونستن اين مسئله هيچ اثري روي انگيزه هاي هيچ كدوم از ما نداره. ولي صرفاً چون يكي از دوستان من اين سؤال رو پرسيدن و من احساس كردم كه هنوز نمي تونم جواب كاملي بهشون بدم گفتم با شما مطرح كنم.

دوست عزیز مسلما انگیزه پیشرفت در علوم نظامی و غرور ملی و افکار عمومی درسته ولی باور کنید کنجکاوی هدف اوله میدونید چرا؟

اگر فقط بحث این مسائلی که گفتید بود، نیاز نبود 6 بار به ماه سفر کنه آمریکا! یک بارش هم کافی بود برای تکنولوژی و غرور و ابداعات جدید. یا مثلا بحث سفرهای پیاپی به مریخ برای کشف شواهد گذشته این سیاره یا تعداد بسیاری تلسکوپ فضایی و زمینی و ... شما اگر کلی در نظر بگیرید هدف اصلی کنجکاویه وگرنه بسیاری از تحقیقات به درد علوم نظامی نمیخوره. اینها همه یک زنجیره به هم پیوسته است. یعنی اگر تو علوم فضایی پیشرفت حاصل بشه در بسیاری از علوم دیگه هم وارد میشه.

[پیمان اکبرنیا]

نجوم همه چیز بوده برای من. لذت درک جهان و بزرگی اون! زیبایی بصری! کلی دوست خوب! بهترین معلمای زندگیم! همه چیز

[saeedmozah]

به نظر من آدم تا با نجوم سر و کله نزنه خدا رو نمیشناسه
تا به عدد 13 میلیارد سال نوری برنخوره فک میکنه زمین ته دنیاست و نمیفهمه واقعا کی اونو آفریده
قطعا نمیفهمه
ولی با این همه نجوم فوق العاده قشنگه و من هم نمیتونم بگم چرا قشنگه ولی من ازش دست نمیکشم

[melika bidabadi]

با سلام به تمام دوست داران نجوم. راستش باید بدون اغراق بگم که علاقه من به نجوم بر میگرده به زمانی که 4 سال داشتم در ان زمان کتاب داستان مورد علاقه من کتابی بود که با زبان کودکانه درباره خورشید وماه و... نوشته شده بود. همچنین این علم کمک بزرگی به ایجاد واثبات قوانین فیزیک میکند که با بهره بردن از آن ها میتوان به پیشرفت جامعه بشری هم کمک کرد.ادر ضمن علاقه مندی من بیشتر در زمینه کیهان شناسی وبه نظر من علمی که هیچ وقت تمامی ندارد.وپر از ناشناخته هاست.**اما سوالی که برام پیش امده اینه که با وجود قدمت نجوم در ایران واین همه علاقه مندچرا افراد زیادی در این رشته بصورت حرفه ای(تحصیلات دانشگاهی) حضور ندارند ونجوم در ایران آن طور که باید پیشرفت نکرده.؟

[Negar Najafi]

**اما سوالی که برام پیش امده اینه که با وجود قدمت نجوم در ایران واین همه علاقه مندچرا افراد زیادی در این رشته بصورت حرفه ای(تحصیلات دانشگاهی) حضور ندارند ونجوم در ایران آن طور که باید پیشرفت نکرده.؟
دوست عزیز
متاسفانه به دلیل کم بودن بازار کار در این رشته در کشور ما، افراده کمی برای تحصیل در این رشته عزم خود رو جزم میکنن و بعد از پایان تحصیلات خیلی سخت جذب بازار کار میشن.:sad:

[Negar Najafi]

من تنها به یک دلیل جذب نجوم شدم: فلسفه به خداشناسی بر میگرده و من به فلسفه علاقه دارم و نجوم هم به خداشناسی بر میگرده و من عاشق نجومم. فلسفه به قسمت کیهان شناسی برمیگرده و شروع عالم...
زمانی که خداوند تمام عالم رو در یک لحظه آفرید. و من در نجوم عاشقه این لحظه شدم و تا زمانی که زنده هستم به دنبال پاسخ سوالام در مورد مهبانگ میگردم ولی زمانی که وارده نجوم شدم دیدم همه چیزشو دوست دارم و واقعا" الآن به همه ی موضوعاتش دل بستم.

[solh]

من تنها به یک دلیل جذب نجوم شدم: فلسفه به خداشناسی بر میگرده و من به فلسفه علاقه دارم و نجوم هم به خداشناسی بر میگرده و من عاشق نجومم. فلسفه به قسمت کیهان شناسی برمیگرده و شروع عالم...
زمانی که خداوند تمام عالم رو در یک لحظه آفرید. و من در نجوم عاشقه این لحظه شدم و تا زمانی که زنده هستم به دنبال پاسخ سوالام در مورد مهبانگ میگردم ولی زمانی که وارده نجوم شدم دیدم همه چیزشو دوست دارم و واقعا" الآن به همه ی موضوعاتش دل بستم.
فلسفه هيچ ربطي به خدا شناسي نداره( دليلش: چون اثبات وجود خدا امكان پذير نيست ( اين رو فيلسوفان معتقد هم قبول دارن ) و چيزي كه وجودش بيان نشه كسي درباره ي ويژگيهاش بحث نميكنه (البته در فلسفه))

[melika bidabadi]

نگار جان ممنون از پاسخت. اما من فکر کنم کسی که میگه من عاشق نجوم باید به خاطر علاقه اش با سختی های این علم کنار بیاد و موجب پیشرفت این علم بشه.البته اگر هدفش دنبال کردن این رشته به صورت حرفه ای

[Sunrise]

فلسفه هيچ ربطي به خدا شناسي نداره( دليلش: چون اثبات وجود خدا امكان پذير نيست ( اين رو فيلسوفان معتقد هم قبول دارن ) و چيزي كه وجودش بيان نشه كسي درباره ي ويژگيهاش بحث نميكنه (البته در فلسفه))

صلح عزیز؛ موضوع فلسفه وجود هست و اتفاقا مباحثش میتونه به خوبی و البته از نگاه فلسفی ( که میدونیم با نگاه علمی یا کلامی یا عرفانی متفاوته) به بحث راجع به واجب الوجود یعنی آفریدگار-پروردگار بپردازه و اتفاقا پرداخته!
البته این موضوع جزئیاتی داره که حالا اینجا موضوع بحثهای این چنینی نیست و میشه در یه گروپ بحثایی رو داشت :wink:
این رو هم اینجا گفتم که بحث با نگار عزیز اینجا ادامه پیدا نکنه...

[Negar Najafi]

نگار جان ممنون از پاسخت. اما من فکر کنم کسی که میگه من عاشق نجوم باید به خاطر علاقه اش با سختی های این علم کنار بیاد و موجب پیشرفت این علم بشه.البته اگر هدفش دنبال کردن این رشته به صورت حرفه ای

بله، اما وقتی میشه نجوم رو آماتوری ادامه داد و پیشه ی انسان چیز دیگه ای باشه پس خیلی ها از ادامه ی تحصیل در این رشته خودداری میکنن!:sad:

[romena]

منجم واقعی علم نجوم به نظر من اینه که :
اگه یه منجم واقعی + درامد ماهیانه 1.5 __ 2 میلیون در ماه پول تو حسابش بیاد+ ی هرصدخانه در اطراف شهر مثلا در یه دهات داشته باشه برای همشه حاظره همونجا بمونه ! این منجم واقعیه ا نظر من من! کیا حاظرن این شرایطو داشته باشن و قبول کنن! اولیش خودمم!!!!!:thumbsup:

نجوم یه علمی که توش خستگی به خاطر تکرار وجود نداره!!!!! یعنی نجوم چیزه تکراری ای نداره!!!



منم هستم البته يكم دوره ولي ارزومه يه همچنين شرايطي داشته باشم البته گاهي هم بيام يه سر به شهر بزنما

[Flare star]

من عاشق نجومم چون خیلی عجیبه و با بعضی از سوالاتی که واسم درباره ی کهکشانا و این جهان پیش میاد واقعا ذهنمو مشغول میکنه و وادارم میکنه به تفکر
حسه کنجکاوی اینارم که بچه ها گفتن،من دیگه نمی گم!
ولی واقعا زیبایی آسمان شب به نظر من غیر قابل توصیف و فوق العادس!
به نظر من نجوم مثه فلسفه آدم رو به چالش می کشه و این چالش ما رو جذب نجوم می کنه!

[Night*]

شکوه آسمون که شکوه خالقشو تداعی میکنه احساسی به منجم میده که نمیذاره سختی های راه نجومیش به چشمش بمیاد...!


به غیر از اون جایگاه نسل های بعدمون و باید تو اسمون جستجو کنیم!!

[yperseusy]

درود
از نظر من نجوم علمی است برای آینده گذشته و حال ما! در هر لحظه میتوان این علم را از دیدگاه جدید مورد بررسی قرار دادچرا که در هر لحظه اتفاقه جدیدی در کیهان به وقوع میپیونده! و دیگر موضوعی که در علم نجوم جذاب هستش شاخه شاخه بودن اون هست! از هر علمی میشه به نجوم رسید و از نجوم به همه ی علوم میشه دست رسی داشت!

[nakhodaye aseman]

سلام
چرا نجوم نه ؟
وقتي ميري خارج شهر زير گنبد خدا وقتي ستاره هاي آسمون رو مي بيني كه برا تو سو سو ميكنن چيكار نكني جزعشق به آسمون و نجوم

[دختر ستاره]

خیلی ها به ما منجمین خرده می گیرند حالا که نجوم آماتوری یاد گرفتید چه کاره می شوید؟وچه نفعی برای دنیا دارید؟ اما ما آماتورها که به واسطه دلمان کار می کنیم هیچ موقع جواب قانع کننده ای برای این سوال ها نداریم .به نظر من اولین خصیصه نجوم این است که ما را به دوران کودکیمان پیوند می زند و باعث می شود سوالاتی که در دوران کودکیمان پرسیده ایم یک بار دیگر مطرح کنیم :چرا آسمان آبی رنگ است ؟چرا رنگین کمان هفت رنگ است ؟و... همه این سوالات به این معناست که نجوم یعنی بازگشت به کودکی و این ارزشمند است . دومین مورد مفهوم بی نهایت است که ما فقط در مدرسه و دانشگاه با آن آشنا می شویم اما در نجوم به آسانی آن را درک کرده و می بینیم و از همه مهمتر این که با این کاوش ها و علم آموزی ها جزو خردمندان و اهل یقین هستیم و طرف حساب کلی از آیات قران محسوب می شویم ! و این یعنی یک سر و گردن از بقیه بالاتر !!!که وعده قران است. مورد دیگر این که وقتی می بینیم که به ما لفظی اطلاق می شود که در دوره ای به خواجه نصیر -عبدالرحمن صوفی -ابوریحان و... اطلاق می شده سرا پا غرور می شویم و اما از طرفی شرمنده که ما به عنوان یک منجم چه کرده ایم ؟ لذت بعدی را از منجمی زمانی تجربه می کنیم که در یک رصد نقش رصدگر را بر عهده داریم . آن جاست که احساس می کنیم پیامبری هستیم که نقش ما رسالت است . گویی خدایی را که پشت تلسکوپ دیده ایم باید به مردم نشان بدهیم و این معجزه توست معجزه توی منجم . همه این ها لذت های نجوم بود . از این به بعد به خودت ببال که منجم هستی . البته همه این مزایا یک عیب کوچک هم دارد که کمی ما را سر به هوا می کند ! همیشه سر به هوا باشید .

[*artemis]

همیشه دوست داشتم دنبال چیزی باشم که جستجو کردن در اون تمومی نداشته باشه .
چی بهتر از آسمون که روز و شبش بی کران و هر چقدر که توش قدم بزنی باز هم راهی برای نو دیدن هست .
چه خوب 2 دوست خوب منو به شهر ستاره ها دعوت کردن
با تموم یکدلی

[mahnejad]

خودتونم بهتر از من میدونید ذات ادمی سیری ناپذیره پس همیشه دنبال چیزیه که بی انتها باشه و تمومی نداشته باشه واسه همینه که من به نجوم علاقه مند و شاید عاشقش شدم.

[roset]

من بیشتر از چرا نجوم میگم چرا آسمان .آسمان تنها چیزی که همه ی آدمای دنیا ازش سهم دارن محدود به مکان نیست ونمیشه مرزبندیش کرد شاهد بزرگ تاریخ زندگی انسان وبهترین معلم. فکر میکنم آسمان به خاطر عظمتش میتونه روح عاشقانش رو بزرگ کنه وبه خاطر زیباییش زیبایی درون آدمها رو آشکار کنه و حس خضوع و فروتنی رو در مقابل آفریدگار این همه زیبایی بدون توصیف رو به انسان هدیه کنه .(مدت ها پیش یه مطلبی برای خودم راجع به این موضوع نوشته بودم خواستم اونو بذارم بعد گفتم یه وقت نجوم شهید میشه! این شد که اینا رو با اقتباس از نوشته ی خودم نوشتم )

[tamay]

به نظرم نجوم علمی هست که شاید بیشترین مجهولات رو داشته باشه چون یه علم جامعی هست و میشه گفت کل علوم پایه رو دربرمیگیره.
کنجکاوی بهترین و قشنگ ترین دلیلی هست که باعث میشه آدم نجوم رو انتخاب کنه

[m32]

چون فعلا برای بشر یک علم بی انتها محسوب میشه و حالا حالا ها جاداره برای تازه شدن و هر روز تازه تر شدن
ستاره ها رو تماشا کردن آرومم میکنه و دلیل اینکه توی اشعارم هم از ستاره برای اسم مستعار استفاده می کنم اینه که ستاره ها شبها که همه تو خواب نازن تا خود صبح بالای سر آدمان و هواشونو دارن...
http://www.shereno.com//
هانیه سیدمردانی

[yasiii]

چون آسمون تنها جایی از هستیه که انسان اگه خودشم بکشه نمیتونه کلشو آلوده کنه...:grin:
در جریان هستید دیگه که فاتحه ی زمین و اقیانوس هاش خیلی وقته خونده شده!!!!!!؟؟؟؟

[marzieh]

آسمان برای انسان جالب است . شاید به خاطر محدودیتهای انسان در ابتدا توجه به نقاط دور دست و غریب آسمان برای او جالب بود ، اما کم کم با پیشرفت علم فیزیک جذابیتهای موجود در آسمان برایش بیشتر و بیشتر شد . انسان خدا را در آسمان بیشتر از همه جا انتظار کشیده است .هرچه ما بیشتر در آسمان پیش رفتیم ، با عجایب و حقایق بیشتری مواجه شدیم . در نهایت به این نتیجه رسیدیم که آسمان آزمایشگاهی زنده از بالاترین سطح دانش بشر است . هرچند که نگاه ما رو به گذشته اتفاقات جهان است .

خوبی آسمان اینست که همیشه و همه جا با ما همراه است . آسمان همیشه هست ، حتی اگر ساعتی ابری باشد نیز ساعتی بعد با رویی گشاده به ما لبخند میزند و پس از این لبخند نوبت ماست که روز و شب آنرا کند و کاو کنیم . هر چه جسارت به خرج دهیم و از آلودگیهای نوری ایجاد شده توسط اجتماعات بزرگ انسانی دورتر شویم افق گسترده تری از آسمان پیش روی ماست ، چه شب و چه روز .
شاید حدود ۴۵۰۰ سال پیش ، اولین بار مردم خاور میانه شروع به بررسی آسمان نمودند و ستارگان را دسته بندی کردند و با اشکال و طرحهایی جالب مشخص نمودند و نامهای شخصیتهای افسانه ای خود را بر آنها نهادند و این آغاز تقسیم بندی آسمان با صور فلکی بود . کره آسمان با صور فلکی تقسیم و بررسی شد مانند کره زمین که با نقشه کشورها تقسیم شده بود .

[farimah sh]

<!--[if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves/> <w:TrackFormatting/> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:DoNotPromoteQF/> <w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther> <w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian> <w:LidThemeComplexScript>FA</w:LidThemeComplexScript> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> <w:SplitPgBreakAndParaMark/> <w:DontVertAlignCellWithSp/> <w:DontBreakConstrainedForcedTables/> <w:DontVertAlignInTxbx/> <w:Word11KerningPairs/> <w:CachedColBalance/> </w:Compatibility> <w:BrowserLevel>MicrosoftInternetExplorer4</w:BrowserLevel> <m:mathPr> <m:mathFont m:val="Cambria Math"/> <m:brkBin m:val="before"/> <m:brkBinSub m:val="--"/> <m:smallFrac m:val="off"/> <m:dispDef/> <m:lMargin m:val="0"/> <m:rMargin m:val="0"/> <m:defJc m:val="centerGroup"/> <m:wrapIndent m:val="1440"/> <m:intLim m:val="subSup"/> <m:naryLim m:val="undOvr"/> </m:mathPr></w:WordDocument> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!--[if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;} </style> <![endif]--> چرا نجوم؟ مسلما شايد ها زيادي در جواب اين سوال مي ياد اما نمي تونيم انكار كنيم كه نجوم علمي است كه از تمام شاخه هاي ديگر علوم كمك گرفته تا كامل بشه از هنر عكاسي گرفته تا فيزيك رياضيات شيمي ..زيست...نجوم علمي كه روي همه ابعاد جهان پايه گذازي شده...افراد كمي هستند كه وارد نجوم بشن و از هيچ كدوم از شاخه هاي نجوم استقبال نكنند..عكاسي نجومي براي هنرمندان... اختر فيزيك براي علاقمندان به فيزيك..نجوم كروي براي دوستداران رياصي....شبيه سازي هاي نجومي و..................نجوم علمي كه خواه و ناخواه توي ذات انسان ها وجود داره....

[سیاره ی ناهید]

زیبایی و حس کنجکاوی شدید در مورد اجرام اسمانی باعث شد من به نجوم علاقمند بشم.

[Orion Nebula]

نجوم علم ناشناخته هاست,یه دنیا که خیلی وقت می بره کامل کشف شه و شایدم هیچ وقت نشه کاملا شناختش و من عاشق ناشناخته هام
همینطور بهم نشون میده که جهان هستی چه عظمتی داره و من در مقابلش قطره ای هستم در برابر دریا,و این یه حس عجیب در من ایجاد می کنه و احساس می کنم هرچی بیشتر باهاش اشنا میشم شخصیتم بیشتر پرورش پیدا می کنه انگار هم علمه هم درس اخلاق و معنویت

[rosokh2004]

چرا نجوم ؟؟؟

آسمان سادست ولی یه حس غرییبی داره که آدم با یه نگاه مجذوبش میشه !!!! یه جورایی بی نهایته و همین جذاب ترش میکنه

رضا صادقی یه آهنگ داره به اسم آسمون اونایی که بهش گوش دادن میفهمن من چی میگم

واسه همین نجوم

[marsgirl8]

بنظرمن مهمترينش حس بي نهايت طلبي ادمه من خودم عاشق عظمت دنياي نجومم ادمو واقعا به بي نهايت ميكشونه يعني توهيچ علمي بي نهايتو انقد از نزديك لمس نميكني كه تو نجوم لمس ميكني.اينم1چيز كاملا فطريه. هيچكيم نميتونه انكارش كنه. ممنون تاپیك باحالي بود

[دختر ستاره]

نجومو دوست دارم چون علم شگفت انگیزیه !وقتی دارم دنیایی فراتر از زمین و کهکشان خودمون رو می بینم

مثلا یه کهکشان دیگه مثل آندرومدا که دو میلیون سال نوری با ما فاصله داره خیلی برام شگفت انگیزه یه حس

عجیبی بهم میده و این حس اونقدر برام شیرینه که نمی خوام هیچ وقت ازش دل بکنم و مهمتر از همه زیبایی

و عظمت وصف ناپذیری که اجرام آسمانی دارند چشم هر بیننده ای رو جذب می کنه میلیاردها

کهشان ،میلیادرها ستاره در خوشه های کروی و باز با اندازه هایی بسیار بزرگ و میلیون ها سحابی رنگ و
وارنگ منو شیفته نجوم کرده ..:گل

[Mahdieh. GH]

سلام به همگی
من نجوم رو خیلی دوست دارم چون به نظر من با همه ی علوم فرق داره و در این حال با خیلی از علوم ارتباط مستقیم و غیر مستقیم داره، مثلا رابطه ی خیلی نزدیکی با فیزیک داره که من اونو خیلی دوست دارم. خیلی از فورمول های ریاضی و اعدادش به نجوم ربط داره مثل عدد 19 و...
اما مهمتر از همه فواید این علمه که علاوه بر چیزهایی که دوستان عزیزمون توی بحث های قبلی مطرح کردن به نظر من علم دستیابی به واقعیات هست و کسایی که به طالع بینی اعتقاد وعقیده دارن باید ممنون این علم باشن در گذشته هم یکی از کارهای منجمان این بوده که از روی ستاره ها و کواکب آینده رو پیشگویی میکردند،
اگه کسی نبود که به این علم علاقه داشته باشه و اونو ادامه بده حتما الان جمعیت کره ی زمین خمس جمعیت امروزی بود، چون با هر ماه گرفتگی یا خورشید گرفتگی کلی آدم بر اثر خرافات نادانی سکته میکردن و جان به جان آفرین تسلیم میکردن و ماهنوز یا بت میپرستیدیم یا ته تهش آتش و خورشید5062

[Mostafa]

سلام به همگی
من نجوم رو خیلی دوست دارم چون به نظر من با همه ی علوم فرق داره و در این حال با خیلی از علوم ارتباط مستقیم و غیر مستقیم داره، مثلا رابطه ی خیلی نزدیکی با فیزیک داره که من اونو خیلی دوست دارم. خیلی از فورمول های ریاضی و اعدادش به نجوم ربط داره مثل عدد 19 و...
اما مهمتر از همه فواید این علمه که علاوه بر چیزهایی که دوستان عزیزمون توی بحث های قبلی مطرح کردن به نظر من علم دستیابی به واقعیات هست و کسایی که به طالع بینی اعتقاد وعقیده دارن باید ممنون این علم باشن در گذشته هم یکی از کارهای منجمان این بوده که از روی ستاره ها و کواکب آینده رو پیشگویی میکردند،
اگه کسی نبود که به این علم علاقه داشته باشه و اونو ادامه بده حتما الان جمعیت کره ی زمین خمس جمعیت امروزی بود، چون با هر ماه گرفتگی یا خورشید گرفتگی کلی آدم بر اثر خرافات نادانی سکته میکردن و جان به جان آفرین تسلیم میکردن و ماهنوز یا بت میپرستیدیم یا ته تهش آتش و خورشید5062

سلام به شما :)

ورودتون رو به فروم تبریک میگم و امیدواریم حضور شما در این جمع باعث پیشرفت همه جانبه بشه

البته لازمه در مورد بخشی از مطلبتون این رو عرض کنم که طالع بینی اساسآ مطلبی غیر علمی است و ربطی به عقیده داشتن یا نداشتن ندارد

طالع بینی و پیشگویی آینده هیچ ارتباطی با علم نجوم ندارد و کسانی که در این مورد فعالیت می کرده اند یا اشتباه میکنند یا قصد دارند که دیگران را به اشتباه بیندازند .

اما در مورد اینکه علم نجوم زیبایی ها و جذابیت های زیادی دارد قطعآ حق با شماست و خوشحالیم که با این فصل مشترک در کنار ما حضور دارید :)

[Mahdieh. GH]

سلام، ازتون خیلی ممنونم.
اما فکر میکنم که نتونستم منظورمو خوب بیان کنم منظور من از پیشگویی آینده پیشگویی آینده ی زمین بوده،
البته حالا که شما این موضوع رو مطرح کردید میتونید جواب این سوال من رو بدید که چرا توی خیلی از فیلم های تاریخی زمانی که پیشگویی از روی ستاره ها پیشگویی انسان ها رو میکرده اون اتفاق می افتاده؟
البته شخصا بگم که من کلا به هیچ گونه طالع بینی اعتقاد ندارم

[پیمان اکبرنیا]

سلام، ازتون خیلی ممنونم.
اما فکر میکنم که نتونستم منظورمو خوب بیان کنم منظور من از پیشگویی آینده پیشگویی آینده ی زمین بوده،
البته حالا که شما این موضوع رو مطرح کردید میتونید جواب این سوال من رو بدید که چرا توی خیلی از فیلم های تاریخی زمانی که پیشگویی از روی ستاره ها پیشگویی انسان ها رو میکرده اون اتفاق می افتاده؟
البته شخصا بگم که من کلا به هیچ گونه طالع بینی اعتقاد ندارم

این پیشگویی ها اکثرا یا خیلی مبهم و کلی هستند، یا این که شانسی هستند و معمولا ترکیبی از این دو! مثلا من اگر پیشبینی کنم که در سال 2013 اتفاق بدی می افته که جهان را تحت تاثیر قرار میده این پیشگویی دقیق نیست :) بعد از 2013 میتونم توجیه کنم که دیدید راست گفتم! فلان جای جهان جنگ شد یا مثلا یک زلزله خیلی شدید اومد ولی خب اینها همینطوری هم احتمالش زیاده ربطی به پیشگویی من نداره ;)

[mohsen4465]

سلام، ازتون خیلی ممنونم.
اما فکر میکنم که نتونستم منظورمو خوب بیان کنم منظور من از پیشگویی آینده پیشگویی آینده ی زمین بوده،
البته حالا که شما این موضوع رو مطرح کردید میتونید جواب این سوال من رو بدید که چرا توی خیلی از فیلم های تاریخی زمانی که پیشگویی از روی ستاره ها پیشگویی انسان ها رو میکرده اون اتفاق می افتاده؟
البته شخصا بگم که من کلا به هیچ گونه طالع بینی اعتقاد ندارم


این پیشگویی ها اکثرا یا خیلی مبهم و کلی هستند، یا این که شانسی هستند و معمولا ترکیبی از این دو! مثلا من اگر پیشبینی کنم که در سال 2013 اتفاق بدی می افته که جهان را تحت تاثیر قرار میده این پیشگویی دقیق نیست :) بعد از 2013 میتونم توجیه کنم که دیدید راست گفتم! فلان جای جهان جنگ شد یا مثلا یک زلزله خیلی شدید اومد ولی خب اینها همینطوری هم احتمالش زیاده ربطی به پیشگویی من نداره ;)
مهدیه خانم
در این مورد که گفتید از روی ستارگان پیش بینی میشه انجام داد با نظر آقای اکبرنیا موافقم. بهیچ وجه چنین چیزی واقعیت نداره. کافیه تا جامون رو در فضا تغییر بدیم تا اونوقت آسمون دیگه ای رو بالای سرمون شاهد باشیم. مکان اجرام آسمانی در آسمان بستگی به مکان ما و زاویه دید ما داره و هیچ ارتباطی با آینده و پیشگویی و ... نداره. بنابراین تمام افرادی که از روی موقعیت ستارگان پیشگویی میکنن و کردن راه اشتباه رو رفتن. اگه دقت کنین گفتم راهو اشتباه رفتن چون من با وجود اینکه شدیداً به منطق علمی اعتقاد دارم اما احساس میکنم که در جهان نیروهایی وجود داره که ما هنوز اونها رو کشف نکردیم و ازشون بی خبریم. پیشگویی ممکنه اما نه با نگاه کردن به موقعیت ستارگان. ساده ترین مثال برای واقعیت داشتن پیش گویی رویاهای صادقانه خود ماست که معمولاً بهشون توجه نمیکنیم. آیا تابحال خوابی ندیدین که به واقعیت تبدیل بشه؟ بیشتر دانشمندان میگن خاطرات گذشته و کارهایی که در آینده قصد انجام دادن اونها رو داریم در خواب برامون ظاهر میشن. تا چند سال پیش خودم همین اعتقاد رو داشتم تا اینکه بهم ثابت شد که اینطور نیست. ذهن ما قادره خاطراتی از آینده رو ببینه و در خودش داشته باشه. اینکه چطوری نمیدونم. اصلاً هم بسراغ ماوراء الطبیعه برای درک اون نرین. اینها یکجور علم هستن. یکجور علمی که هنوز کشف نشدن. ضمناً اینو بگم که هم اعتقاد پیدا کردن به چیزی که ازش علمی نداریم خطاست هم نفی کردن اون. :)

[Viola]

بنظر من نجوم یه چیز فرا زمینی
یعنی وقتی آدم خسته میشه از زمین وکارای انسانا و چیزای روزمره وتکراری به نجوم پناه میبره و این خب خیلی لذت بخشه!
و اینکه نجوم منو بوجد آورده همیشه و هیچ چیزی رو زمین برام اینطور نبوده!
نمیدونم اسمشو چی بذارم شادی یا شوق نجومی یا شایدم کنجکاوی بیش از حد به آسمون!


بله، اما وقتی میشه نجوم رو آماتوری ادامه داد و پیشه ی انسان چیز دیگه ای باشه پس خیلی ها از ادامه ی تحصیل در این رشته خودداری میکنن!:sad:

آره ولی فکر کنم نجوم آماتوری و حرفه ای خیلی باهم فرق داشته باشه!
چه از لحاظ حد اطلاعات و نوع تحقیقات
نمیشه بگیم چون میشه ادامش داد بصورت اماتوری پس بریم اماتوری
شاید بیشتر علاقه مندای نجوم همین فکرو کردن ک الان تعداد منجمای حرفه ای نزدیک 50 نفره و آماتوری 5000 نفر تو ایران!!!!!

[Arian Soltani]

با سلام به همگی .
من نجوم رو دوست دارم به خاطر ارامشی که داره .
اخه کجای دنیا میتونه چنین ارامشی به ادم بده ؟

[pulsar]

از زمانی که به نجوم علاقه پیدا کردم نمی دونم چرا اما همواره چیزی منو به نجوم جذب می کنه و نمی تونم هیچ وقت از فکرش بیرون بیام
شاید به این دلیله که زیبایی های آسمون خیلی زیاده و اونقدر جرم های جذاب و دیدنی داره و اگه تا آخر عمرتم دنبال نجوم باشی هیچ وقت واست تکراری نمیشه

زیبایی های زمینم زیاده اما آسمون خیلی از زمین زیباتره درست میگم ؟

به هر حال میشه گفت من در کل عاشق طبیعتم:love: چه زمین و چه آسمان شگفت انگیز شب!

[zohreh3135]

من آسمونو خیلی دوست دارم با نگاه کردن بهش آرامش می گیرم وقتی تو شب صاف و پرستاره به آسمون نگاه می کنم احساس سبکی و آرامش می کنم شماها از من بیشتر می دونید ولی من بخاطر احساسم به نجوم علاقه دارم شاید به همین دلیل تو این سایت عضو شدم

[علیرضا محمدی]

من به نجوم علاقه دارم و ازش لذت میبرم
لذت میبرم چون بی پایان هست
لذت میبرم موقعی که بعد از بارها شکست در رصد به موفقیت میرسم
لذت میبرم از آسمانی که زیبایی هایش را به رخ ما می کشد
لذت میبرم که به خالق زیبایی ها عشق می ورزم

[آیو]

با سلام
من نجومو دوست دارم چون آسمون رو دوست دارم به خاطر اینکه آرامش میده ،زیباست،جذابه،ناشناخته است و........
میدونید من به نجوم (والبته احساس میکنم همه ی اعضای فروم )عشق میورزم و کسی که عاشقه نمیتونه به طور کلی برای معشوقش دلیل بیاره میتونه؟:wink:

[Navid MMM]

متاسفانه با هوای آلوده ی تهران دیگه اون آرامش هم تو تهران از بین رفته....مگر بیرون از تهران رصدی انجام بشه....
من نجومو دوست دارم چون هیچ حد و مرزی نداره....علمیه که یک سری زیبایی هایی داره که بقیه علم ها ندارند...البته نمیگم علم های دیگه بد هستند اما نجوم در کل یک چیز دیگس :d

[Ali Ahmadi]

حقیقتش نجوم مثل موسیقیه
وقتی ی سازی رو منوازین ی حس قشنگی هست که مو به تنتون سیخ میکنه اگ اون هارمونی رو کامل حس کنین
خوب تو نجوم
و بین منجما این هارمونی داره حس میشه

ی دلیل دیگه ش ی گروه بزرگ از ادمای نجومیه که برا عشقشون تا ته کویر باهات میان
بخشی از این جمع بودن هم حس باحالیه
و این جمع یه گروه هم فکرن ، خیلی ایناش جالبه
کدوم جامعه دیگه هست تو کشور که انقد حاشیه هاش کم باشه؟

[اماتور]

من به شخصه به دلیل زیبایی همینطور عجیب و ناشناخته بودنش و البته عظمتش به نجوم علاقه مند شدم. چون واقعا به این مسله فک میکنم که ماییکه درحد اماتور هستیم

و تا یه حدی تونستیم به عظمت و شگفتیای زیبای کیهان پی ببریم پس اونایی که تو ناسا هستنو دارن در عمیق ترین جاهای کیهان چشم میندازن به چه چیزایی پی بردن.

[آیو]

منم با حرفتون موافقم :have a nice day:.
ما مثل یه اتم کوچولو توی دنیای نجومیم:23:.

[skynight]

راسش کنجکاوی (نه فضولی ) واقعا تو خون منه
از بچگی به هر در بسته ای که میرسیدم میخواسم بدونم پشت در چیه
نجوم هم یه در بسس هیچ وقت نمیتونیم اجرام سمائی رو لمس کنیم
آسمون برای همه یه چیز عجیب غربه، هولناک و زیبا
خیلیا عاشق نجومن
تعداد کمیشون به سمتش میان واز میان اونا تعداد کمتری توش می مونن
به عقیده ام دنبال کردن نجوم عین یاد گرفتن ویولن یه علاقه ی خاص میخواد
و تو ذات کمتر کسی اون علاقه هس
پس اگر شماها یه نجومی هسین باید به خودتون ببالین

[platopluto]

اول كه علاوه بر كنج كاوي يه جور عظمت و شگفتي خاصي تو اين علم هست،
گردش ستاره ها، پديده هاي نجومي و يا حتي ساده ترين روابط فيزيك كه ميتونن اين وقايع رو ثابت كنند، همه و همه به نوبه خود باعث كف كردن بنده ميشوند.
و اينكه واقعا زيباست و محض نيست.

(اي بابا..عذاب وجدان گرفتم،..از مرحله ١ ب اينور فقط فيزيك خوندم.. )

[aysa]

راستش به نظر من زيبا ترين بخش نجوم اينه كه وقتي بهش(به آسمون )نگاه ميكني هيچ آثاري از انسان نميبيني...
همش زيبايي هستش و مبرا از هرچي بدي توي زمينه.همچنين وقتي فك ميكني در مقابل جهان چه قدر كوچيكي احساس غرور بهت دست نميده...
وهمچنين حداقل اگه دليلشم ندوني اينو ميدوني كه كجا زندگي ميكني و موقعينتت چيه...
ويه عالمه توضيح ديگه كه من ترجيح ميدم بيخيال شم چون خيلي زياده...
هدفم از خوندنش به دست اوردن همينان ولي اصلي ترينش اينهكه جهان رو بشاسم.
با توجه به توضيحاتمم فك كنم معلومه :كيهان شناسي رو بيشتر از هرقسمت نجوم دست دارم واون قسمت هايي كه با فيزيك در ارتباط اند.

[bahare akbarie]

نمیدونم چطور باید بیانش کرد ولی یه جور حسیه که اگه دنبالش بری دیگه نمیتونی ولش کنی!
یه جورایی وقتی دنبالش میری اونم دنبالت میاد و حتی اگر شغلت هم نجوم باشه با تمام سختی هایی که ممکن وجود داشته باشه بازم از اون لذت میبری ...
چون هم ما به نجوم نیاز داریم هم نجوم به ما.
و ......

[berjis93]

من بزرگترین دلیل علاقه مندیم به نجوم به خاطز اینه که وقتی پشت تلسکوپم(قربونش بشم الهی)میشینم و به عمق جهان نگاه میکنم ودرحالدردن کهکشان ها و سحابی های دور دستم احساس میکنم که نوری که چندین میلیون سال تو راه بوده تا به چشم من برسه منو به سفر در زمان میبره و به اون زمانی میرم که اون نور از اون جرم راه افتاده تا به من برسه.دلیل دومم اینه که واقعا بزرگی و دوری اجرام منو شگفت زده میکنه طوری که پشت تلسکوپ فکم میچسبه زمی:yaeh am not durnk::yaeh am not durnk:ن

[Viola]

خیلیا عاشق نجومن
تعداد کمیشون به سمتش میان واز میان اونا تعداد کمتری توش می مونن
به عقیده ام دنبال کردن نجوم عین یاد گرفتن ویولن یه علاقه ی خاص میخواد
و تو ذات کمتر کسی اون علاقه هس
پس اگر شماها یه نجومی هسین باید به خودتون ببالین

دقیقا موافقم!
هر کس یه بار آسمون پرستاره رو نگاه کنه، ناخودآگاه عاشق نجوم میشه! و این بخاطر عظمته آفرینشه
من خودم به شخصه نجومو دوس دارم چون خالصه، انسانا نساختنش، دسته انسانا تو کار نیس، فقط میتونیم کشفش کنیم و هی بریم جلوتر و ببینیم که چقد نمیدونستیم! و هیچوقت تموم نمیشه..
ولی بازم دوس داشتنه نجوم یه چیزه طبیعیه چون واقعا زیباس
ولی خب موندن توش، یه علاقه خاص میخواد بقوله دوستمون

[storm]

آسمون واقعا زیباست
اینکه هر لحظه داره تغییر میکنه...
اینکه یه عظمت خاصی داره همه همه باعث میشن به آسمون خیره بشه آدم
ام هب جز اون هم همه به ناشناخته ها علاقه مندن
آسمون و فضای خارج از جو زمین یه جای ناشناخته س که آدما سعی در کشفش دارن و روز به روز ب چیز های حجدید تر دست پیدا میکنن و گیج تر از قبل میشن:دی
ولی خب ما همه ی این دسیابی هامون رو مدیون منجمان سالیان پیش هستیم.. نظیر استاد هیپارخوس، ارسطو، که تونستن بیندیشن که آسمون جدای از زمینه در زمان خودشون ستودنی بودن

[zahra moayedi]

چون انسان همیشه دنبال ناشناخته هایی بوده که با فهم اونها بتونه مرزهای محدود تفکر و اندیششو وسعت ببخشه. آسمونم با تمام پدیده هاو جذابیت هاش از ابتدای خلقت بشر تا امروز جزو یکی از این ناشناخته ها محسوب میشه

[علی بیگتاشی]

در طبیعت هر انسانی این وجود داره که برای کشف اینکه کی هست از کجا اومده و... تلاش کنه وکسی هم که به طرف نجوم میره و با اون همه زیبایی آشنا می شه باید هم دنبالش کنه و سختی ها رو به جون بخره مثل من. بزارین از خودم براتون بگم:
14 سالمه و سه ساله که درباره نجوم تحقیق و بررسی می کنم سال قبل یه مقاله در مورد نجوم نوشتم که باعث شد عضو انجمن نجوم شهرستانم بشم ولی هدف اصلی من رفتن به جشنواره ی نوجوان خوارزمی بود ولی با این که هشت ماه روش وقت گذاشته بودم به خاطر موضوعش حذف شد ولی باز هم به کارهام ادامه می دم حتی تابستون رو باچند تا از دوستان نجومیم میریم سر کار که ان شاء الله اخر تابستون یه تلسکوپ خوب بخریم.