PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : انرژی تاریک



Mahdieh. GH
08-25-2013, 01:41 PM
سلام به همه ی دوستان نجومی و هم آوایی!
تو این تاپیک قصد داریم یکی دیگه از مهم ترین و جالب ترین چالش های فیزیک رو بررسی کنیم، معمایی که هنوز مدتی از کشف ماده تاریک نگذشته، ذهن کیهان شناسان رو درگیر خودش کرد :15:


<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
<o:p></o:p>

http://up.avastarco.com/images/tq7cn9j7v5h7nhfo2t7.jpg (http://up.avastarco.com/)

قراره که با همراهی همدیگه در رابطه با " انرژِی تاریک " بحث کنیم و دانسته هامون رو به اشتراک بزاریم!
پیشاپیش ممنون از همراهی تون :)
موفق باشیم :دی

........

پ.ن: فعلا روند تاپیک به این صورت باشه که در رابطه با کشف و مفهوم انرژی تاریک بحث کنیم.
ممنون

Mahdieh. GH
08-25-2013, 04:02 PM
درود دوباره، بد نیست داستان انرژی تاریک و مفهومشو به صورت مختصر داشته باشیم...
ستاره شناسان بعد از سرشماری تمام کهکشان های مرئی، جرم کلی آنها را (شامل ماده تاریک) محاسبه کردند، اما تنها یک سوم جرم بحرانی که برای شناخت تئوری تورم لازم بود، به دست آمد.ابتدا کیهان شناسان اندیشیدند که تورم باید غلط باشد. اما سپس داده های اندازه گیری شده از تابش زمینه کیهانی نشان دادند که چگالی کل عالم به مقدار جرم بحرانی خاص افزوده شده است، بنابراین تورم دوباره برقرار شد و راه حلی جدید کشف گردید. بعد از جستجوی عالی منجمان برای از نو ساختن کیهان، اغلب عالم در حال انبساط و فرار از ما باقی ماند.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
آنها به این نتیجه دست یافته اند که افزایش سرعت گسترش کائنات وابسته به عاملی است که بر خلاف گرانش عمل می کند. این عامل ممکن است ثابت کیهانی و یا چیزی به نام انرژی تاریک باشد. دانشمندان هنوز به یک تئوری برای وجود انرژی تاریک نرسیده اند اما آنها می دانند که چقدر از آن احتمالا" در دنیا وجود دارد. مقدار انرژی تاریک کائنات حدودا" دو برابر مقدار ماده در آن است. <o:p></o:p>

در کیهان‌شناسی، انرژی تاریک نوعی انرژی فرضی و شگفت‌انگیز و ضد گرانش است که جاذبه را خنثی کرده و سرعت انبساط جهان را می‌افزاید. انرژی تاریک رایج‌ترین راه برای توضیح‌دادن مشاهدات اخیر است که می‌گویند جهان با شتاب منبسط می‌شود. در مدل استاندارد کیهان‌شناسی حدود ۷۳٪ از جرم-انرژی جهان از انرژی تاریک ساخته شده است. توضیح پیچیده ریاضیاتی انرژی تاریک نظریه میدان اسکالر می باشد.اندازه گیری های اخیر از ابرنواخترها بر این استنتاج مهر تائید می گذارد که جهان با سرعتی زیاد در حال انبساط است.<o:p></o:p>
این موضوع قبلا در معادلات اینشتن در سال 1917 برای نسبیت عام آمده بود، چراکه اینشتین برای تفسیر یک جهان ایستا از یک ثابت در معادلات پیچیده نسبیت عام استفاده کرد و آن را ثابت کیهان شناسی نامید اما همانطور که می دانید تحقیقات ادوین هابل نشان داد که جهان آنگونه که با ثابت کیهان شناسی تعریف می شود نیست بلکه در حال گسترش و انبساط است .ادوین هابل با مطالعه سرعت عقب رفتن 25 کهکشان، انتقال به سرخ آنها را محاسبه و آنها را در نموداری با توجه به فاصله قرار داد. او متوجه شد که سرعت انتقال به سرخ و فاصله با هم رابطه ای خطی دارند. این، اثبات انبساط عالم بود و نشان دهنده آن بود که کهکشان های دور تر با سرعت بیشتری از ما دور می شوند. شیب این خط نیز ثابت هابل نامیده شد.اینشتن پس از توجه به داده های هابل، ضریب کیهانشناختی را بدترین اشتباه زندگی خود دانست، اما او از این موضوع بی طلاع بود که 85 سال بعد همین اشتباه تنها توضیح برای نمایش نیروی ضدگرانشی در فواصل زیاد عمل می کند. پدیده تورم نیز بدین شکل پیش بینی شد . این اصل کیهان شناسی به ما یادآوری کرد که ذرات مجازی انرژی می پراکنند . همین اصل ساده که مکانیک کوانتوم نیز آن را به ما گفته بود موجب شد مشکلی پیش آید . این اصل پیش بینی می کرد که چگالی انرژی آن باید 120 برابر بزرگتر از آنچه که به ما نشان می دهد باشد . این یعنی این که کهکشان اجازه دارند تا زیر گرانش شکل گیرند .همچنین پیش بینی شد که جهان خیلی سریع بعد از بیگ بنگ فضایی مسطح به خود گرفت آن گونه که ما می بینیم . در نتیجه نظریه اینشتین با توجه به این پیش بینی های غیر معمول اصلاح شد . همچنین گفته می شد که جهان چهار بعدی ما باید در یک بعد بالاتر قرار گرفته باشد، بنابراین گرانش در میان آن رخنه کرده بنابراین تسلط آن بر روی ماده موجب ضعف آن شده و این دلیل موجب افزایش انبساط می گردد . و یک حدس ذهنی نیز یاد آور می شد تفاوت بین قسمت های مختلف جهان موجب این موضوع شده و ما از روی شانس در این منطقه ی مناسب قرار گرفته ایم .<o:p></o:p>
انیشتین ثابت کیهانی را بزرگترین اشتباه خود خواند اما شاید این عامل یکی از بزرگترین دستاوردهای مطالعات او باشد. <o:p></o:p>
در سال 1998 وقتی گروهی از اختر شناسان دربررسی یک سوپر نوا دور برای اندازه گیری سرعت انبساط جهان بودند چیزی خلاف انتظار رخ داد . <o:p></o:p>
آنها انتظار داشتند که این انبساط روندی کند شونده داشته باشد اما مشاهدات نشان داد که این انبساط با شتاب مثبت انجام می گیرد . در این زمان بود که کیهان شناسان گرد هم آمدند تا مقصر اصلی برای این شتاب را شناسایی کنند . این عامل در حدود دو سوم چگالی انرژی را در بر میگیرد . دارای خاصیت عکس گرانش است . این عامل خود را در خوشه های کهکشانی خود را نمایان نمی سازد . این عامل با نام انرژی تاریک معرفی شد.<o:p></o:p>
بسیاری از دانشمندان در ذهن خود به ثابت کیهانی مظنون بودند . این عامل دقیقا" با این انبساط شتاب دار تناسب دارد . این انرژی یک نتیچه ی دراماتیک برای فیزیک بنیادی است . شاید محافظه کارانه ترین حدسی که برای این موضوع زده می شد این است که دنیا دریایی است که از ذرات کوانتومی بدون انرژی پرشده است یا اینکه دارای ذراتی است که هم چگالند و دارای جرمی معادل 39- ^ 10 برابر یک الکترون است . <o:p></o:p>
برخی از نظریه پردازان نیز پیشنهاد دادند که تئوری نسبیت عام تغییر کند تا یک تعریف متناسب برای گرانش ارائه شود . با این وجود بر این پیشنهاد محافظه کارانه نیز نقص های زیادی وارد آمد . برای مثال چگالی انرژی صفر می بایست با یک مقدار باور نکردنی معادل 120 ^ 10 هماهنگ باشد . با نگاهی به این راه حل بی نهایت در می یابیم که شاید بهتر باشد با توجه به نسبیت عام به دنبال راه حلی مناسب برای این شتاب باشیم . این امکان بسیاری از فیزیکدانان را تا نیمه شب برای پیدا کردن نظریه ای مناسب در شب بیدار نگه داشت . <o:p></o:p>
تا اینکه نتایج مشاهدات اخیر از یک سوپرنوا مدرکی محکم مبنی بر انبساط کیهانی شتاب دار بود و تنها دلیل قابل قبول برای این موضوع بحث انرژی تاریک بود . اندازه گیری های دقیق تابش زمينه ميكرو موج كيهاني ( CMB ) شامل اطلاعات WMAP مدارک مبنی بر وجود انژی تاریک است . ترکیب اطلاعات WMAP و پروژه SDSSکه توسط چند گروه مستقل اختر شناسی به دست آمده اند نشان هایی از دافع گرانشی را به دست آورده اند .<o:p></o:p>
در نهایت به نظر می‌رسد این نیروی عجیب ، اجزای جهان را با سرعت فزاینده‌ای از یکدیگر دور می‌کند، در حالی که نیروی گرانش با این نیرو مقابله کرده و از سرعت این گسترش می‌کاهد. این اکتشافها بوسیله رصدخانه مداری که کاوشگر ناهمسانگرد ریز موج ویلکینسون (WMAP) نامیده می‌شود،انجام شده است. این کاوشگر افت و خیزهای ناچیز موجود درپرتوهای ریز موج پس زمینه کیهانی را اندازه می‌گیرد که در اثر پژواکهای انفجاربزرگ بوجود آمده است<o:p></o:p>
<o:p>این جمع بندی من بود، </o:p><o:p>منتظر تکمیل مطالب از سوی شما دوستان :67:</o:p>

|Alireza|
08-25-2013, 04:36 PM
سلام:)

عجب علم زیباییه این کیهان شناسی:دی

4 تا اینفوگرافی اون بالا بود!

من فعلا یکیشو ترجمه کردم.

امیدوارم مفید فایده باشه:)


بفرمایید:




http://up.avastarco.com/images/eq41z1nmsn4t34dvpp.jpg (http://up.avastarco.com/images/eq41z1nmsn4t34dvpp.jpg)

پی نوشت:فکر کنم کیهان شناسی محسوب بشه!:)

mohsen4465
08-25-2013, 04:39 PM
هیچ میدونید که انرژی تاریک و ماده تاریک معادل های فارسی غلطی برای Dark Energy و Dark Matter هستند.

Dark در اینجا هم معنای کلماتی مانند Hidden، Secret و Unexplained هست که در فارسی این معادل ها و نظیر اونها رو میشه برای اون مناسب دونست:
نامشخص، نامعلوم، ناشناخته، پنهان، توصیف ناپذیر و ... . شاید ترجمه انرژِی نامعلوم و ماده نامعلوم صحیح تر باشه. :)

-----------------------------------------------------------------------

جواب به پست آقای علیرضای عزیز (پست بعدی): :)

این کدوم لغتنامه‌ هست؟ نه در فرهنگ دهخدا و نه در فرهنگ معین چنین معنایی برای اون نیاوردن. بله در فارسی هم برای مثال میشه گفت «آینده تاریک» اما این بیشتر یکجور آرایه ادبی بنظر میرسه تا یک معنای واقعی برای تاریک.

|Alireza|
08-25-2013, 05:01 PM
هیچ میدونید که انرژی تاریک و ماده تاریک معادل های فارسی غلطی برای Dark Energy و Dark Matter هستند.

Dark در اینجا هم معنای کلماتی مانند Hidden، Secret و Unexplained هست که در فارسی این معادل ها و نظیر اونها رو میشه برای اون مناسب دونست:
نامشخص، نامعلوم، ناشناخته، پنهان، توصیف ناپذیر و ... . شاید ترجمه انرژِی نامعلوم و ماده نامعلوم صحیح تر باشه. :)
نه!!;).

من فکر میکنم غلط نیست!:)

عکس زیر رو نگاه کنید:

[/URL]http://up.avastarco.com/images/ka6ag2r4vbd190qo2l.png (http://up.avastarco.com/images/ka6ag2r4vbd190qo2l.png)

درسته که نامعلوم ،ناشناخته است.
ولی فکر نکنم نیازی باشه از واژه دیگری استفاده کنیم.
وقتی خود تاریک :معنای مبهم ،نامعلوم را در دل خود دارد.


پی نوشت:این پست به جهت بهم نخوردن پیوستگی مطالب و نظم تاپیک بعدا حذف می شود.
یا شاید میتونه به این تاپیک منتقل بشه!;).


دیکشنری اصطلاحات نجومی (Astronomical Idioms Dictionary) (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1235-%D8%AF%DB%8C%DA%A9%D8%B4%D9%86%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85%DB%8C-%28Astronomical-Idioms-Dictionary%29)

__________________________________________________ __________________________________________________ ____________________________
شیوه ای جدید برای بهم نخوردن نظم تاپیک!:دی.
ویرایش@ mohsen4465 (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?4153-mohsen4465) : در جواب ،جواب!پست بالا!:این لغت نامه نیست!بلکه یک سایتیه که از همه ی لغت نامه ها میزاره!
آدرسشم!:واژه مثل سایت:واژه یاب.
این از سایت خود لغت نامه دهخدا:
[URL="http://up.avastarco.com/images/wrcs5m8wikjy19o88iv3.png"]http://up.avastarco.com/images/wrcs5m8wikjy19o88iv3.png (http://up.avastarco.com/images/wrcs5m8wikjy19o88iv3.png)



http://www.vajje.com/
http://www.vajehyab.com/

Mahdieh. GH
08-25-2013, 05:06 PM
سلام:)






عجب علم زیباییه این کیهان شناسی:دی


4 تا اینفوگرافی اون بالا بود!


من فعلا یکیشو ترجمه کردم.


امیدوارم مفید فایده باشه:)



بفرمایید:





http://up.avastarco.com/images/eq41z1nmsn4t34dvpp.jpg (http://up.avastarco.com/images/eq41z1nmsn4t34dvpp.jpg)


پی نوشت:فکر کنم کیهان شناسی محسوب بشه!:)


ممنون از شما، در رابطه با پی نوشتتون باید بگم، من چند جا از جمله در مقاله ای این موضوع رو به عنوان موضوع فیزیکی - اختر فیزیکی دیدم، یعنی اینطور نوشته شده بود، اما چند جای دیگه هم کیهان شناسی! امیدوارم زود تر در این مورد مطمئن بشیم و این ابهام همچنین واسه خودم برطرف بشه


هیچ میدونید که انرژی تاریک و ماده تاریک معادل های فارسی غلطی برای Dark Energy و Dark Matter هستند.

Dark در اینجا هم معنای کلماتی مانند Hidden، Secret و Unexplained هست که در فارسی این معادل ها و نظیر اونها رو میشه برای اون مناسب دونست:
نامشخص، نامعلوم، ناشناخته، پنهان، توصیف ناپذیر و ... . شاید ترجمه انرژِی نامعلوم و ماده نامعلوم صحیح تر باشه. :)

:58:خیلی ممنون آقا محسن اینجا نوشتم انرژی تاریک چونکه تو اکثر منابع فارسی زبان اینطور نوشتن که خب اگه مطمئن بشیم که باید از انرژی تاریک یا انرژی نامعلوم استفاده کنیم خیلی خوب میشه، چون متاسفانه انرژی تاریک بیشتر استفاده شده و میشه، اما از لحاظ معنای درست انرژی نامعلوم درسته! اگه این اول کار معلوم بشه خیلی خوبه

Astro_M111
08-25-2013, 05:13 PM
سلام
پاراگراف دوم-خط 10 نوشته شده:این اصل پیش بینی می کرد که که چگالی انرژی آن باید 120 برابر بزرگتر از آنچه که به ما نشان می دهد باشد .این یعنی این که کهکشان ها اجازه دارند تا زیر گرانش شکل گیرند.

ببخشید من منظور کهکشان ها اجازه دارند تا زیر گرانش شکل گیرند رو متوجه نشدم. اگر امکانش هست لطفا یکم توضیح بدید.
ممنون

Mahdieh. GH
08-25-2013, 05:33 PM
سلام
پاراگراف دوم-خط 10 نوشته شده:این اصل پیش بینی می کرد که که چگالی انرژی آن باید 120 برابر بزرگتر از آنچه که به ما نشان می دهد باشد .این یعنی این که کهکشان ها اجازه دارند تا زیر گرانش شکل گیرند.

ببخشید من منظور کهکشان ها اجازه دارند تا زیر گرانش شکل گیرند رو متوجه نشدم. اگر امکانش هست لطفا یکم توضیح بدید.
ممنون


سلام
خب اینطور شد که ذرات مجازی هم انرژی پراکنده میکنند، پس انرژی 120 برابر از اون چیزی که ما فکر میکنیم بیشتر میشه و این که کهکشان ها اجازه پیدا کردن که تحت تاثیر این گرانش و انرژی شکل بگیرن، همچنین پیش بینی شد که جهان خیلی سریع، بعد از بیگ بنگ، فضایی مسطح به خود گرفت آن گونه که ما می بینیم ....
امیدوارم منظورمو خوب انتقال داده باشم! اگه بد بود بگید یا بقیه ی دوستان لطفا توضیح بدن!

mohsen4465
08-25-2013, 06:27 PM
:58:خیلی ممنون آقا محسن اینجا نوشتم انرژی تاریک چونکه تو اکثر منابع فارسی زبان اینطور نوشتن که خب اگه مطمئن بشیم که باید از انرژی تاریک یا انرژی نامعلوم استفاده کنیم خیلی خوب میشه، چون متاسفانه انرژی تاریک بیشتر استفاده شده و میشه، اما از لحاظ معنای درست انرژی نامعلوم درسته! اگه این اول کار معلوم بشه خیلی خوبه

این اصطلاحات رو دفعه اول شما به هر کس بگید تنها چیزی که به ذهنش خطور میکنه ماده و انرژی اییه که نور کمی داره. اما بعید میدونم معادل انگلیسی اون برای انگلیسی زبانها تا این حد معنای کم نور بودن رو جلوه بده. بهرحال من هدفم این نیست که حتماً بگم باید از معادل جدید استفاده کرد فقط چون خیلی وقت بود که این Dark واسم گنگ بود (از همون بار اولی که این واژه‌ها رو شنیدم) رفتم یه سرچ کوچولو کردم و نتیجشو اینجا گفتم تا دوستان هم اطلاع داشته باشن. تا همین حد هم که حداقل مفهوم اونو بتونیم صحیح درک کنیم خیلی خوبه. :)

ضمناً:
!Keep It Dark ;):دی
-----------------------------------------------------------
مدیران اگه لازم دیدن این پست ها رو پاک کنن.

skynight
08-25-2013, 06:38 PM
سلام دوستان
در فرهنگ معین تاریک به معنیه تار و سیاه است
اما در معانی تاریکی به "بی خبری " هم اشاره شده پس استفاده کردن از کلمۀ"ماده تاریکی" از لحاظ لغوی درسته
اگر اشکالی هست بفرمایید

narcissus flower
08-25-2013, 07:36 PM
خب خب ,میبینم که یک شیرزن پیدا شد که تاپیک انرژی تاریک رو بزنه:)
خیلی ممنون از مشارکت دوستان ...

اما چی شد که پای انرژی تاریک اومد وسط ؟؟ما کجا به بست رسیدیم که حضور انرژی مجهول رو حس کردیم؟

مهدیه خانم در فرمایشاتش به نواخترها اشاره کردند , اما این موضوع چه کمکی به ما میکنه؟


اجازه بدید کمی به عقب تر برگردم...

شما برای سنجیدن مسافت از چی استفاده میکنید؟مثلا از متر

امابرای مسافت های طولانی در ابعاد کیهانی هم میتونیم یک متر دستمون بگیریم واندازه بگیریم؟؟نه خب این چه حرفیه!

در این مواقع از اجرامی به نام شمع های استاندارد استفاده میکنیم...حالا یعنی چه؟


یک مثال قشنگ پیدا کردم بزارید با این مثال پیش بریم.

فرض کنید در یک خیابون ایستادید که یک ردیف چراغ داره ...براساس فرمول بندی ها میگند که نور چراغ دوم , یک چهارم نور چراغ اولی هست و روشنایی چراغ سوم , یک نهم اولی .. ..و القصه در نهایت میتونند بگویند فاصله ی چراغ ها رو به وسیله ی روشنایشون تخمین بزنند.

http://hubblesite.org/hubble_discoveries/dark_energy/graphics/darkenergy_typesn_3lampposts.jpg

ما هم در اسمان یه همچین کاری را انجام میدیم. در اسمان شمع های استانداری (ستاره) هایی داریم که مقدار معین و شناخته شده ای نور و روشنایی دارند.از طرفی دانشمندان میزان حقیقی روشنایی انها رو میدونند ... وبه کمک محاسبات میتوانند فاصله ها رو تخمین بزنند...

در اسمان بسته به نیاز و مسافت ها از گروه خاصی از ستاره ها استفاده میکنند

مثلا در مورد مسافت های داخل کهکشانی یا کهکشان های همسایه از متغیرهای قیفاووسی بهره میبرند (حالا وارد جزئیات نمیشم)

ولی یک سوال, برای مسافت های خیلی دورتر چه کار کنیم؟؟از چی استفاده کنیم؟؟
در پست بعدی میگم :wink:

---------------------------------
پ.ن. من متوجه نمیشم الان مشکل شما با عبارت انرژی تاریک چیه؟؟
پ.ن 2 مدلهای ارائه شده رو کمی صبر کنید بعد بگید...اهسته پیش بریم که دوستان دیگه هم همراه بشوند

Mahdieh. GH
08-25-2013, 08:07 PM
پ.ن. من متوجه نمیشم الان مشکل شما با عبارت انرژی تاریک چیه؟؟
پ.ن 2 مدلهای ارائه شده رو کمی صبر کنید بعد بگید...اهسته پیش بریم که دوستان دیگه هم همراه بشوند


تشکر خانوم مدیر ;)
مشکلی که با این عبارت وجود داره ( که البته فک کنم دیگه وجود نداره )؛ این بود که تاریک در اول حس سیاهی رو در ذهن به وجود میاره و ممکنه در ابتدا فکر کنیم این انرژی رنگ داره و تاریک یا سیاه یا کدر رنگه، که دوستان هم گفتن ( من خودمم اولین باری که لفظ تاریکو برای ماده شنیدم فک کردم ماده ایه که تاریکه یعنی رنگش اینجوریه :دی ) اما تاریکی معنای نامعلوم و ابهامم میده دیگه، در کل این مواردی که برای عبارت انرژی تاریک گفته شد، برای این بود که کسی که متون بعدی رو میخونه در مورد ماهیت ماده تاریک و انرژی تاریک به غلط نیفته و این یکی معنای تاریکو دریابه :دی وگرنه مشکلی نیست :دی
با تشکر از دوستان که این موضوع رو در ابتدا باز کردن ;)

narcissus flower
08-25-2013, 09:06 PM
خب داشتم میگفتم, برای فاصله های دور باید از گروه دیگری از ستاره ها به نام نواخترها استفاده کنیم .
این ستارگان وقتی منفجر میشوند , انرژی و نورانیتی زیاد ساطع میکنند.روشنایشون به قدری زیاده که محیط و اطراف رو تحت الشعاع خودشون قرار میدهند.در حالیکه شاید کهکشان مادرش اصلا دیده نشه ولی خودش معلوم میشه. قضیه با این شکل فکر کنم کاملا روشن بشه که نقش شمع استاندارد چه جوریه

http://hetdex.org/images/dark_energy/standard_candles.jpg

حالا از یک نواختر به نام la برای تخمین مسافت های دور استفاده میشه.
این ستاره در واقع در واقع یک ستاره ی دوتایی هست که دور هم میگردند.یکی از اونها کوتوله ی سفید هست.این کوتوله ی سفید چون خیلی خیلی سنگین هست و متعاقب آن گرانش زیادی داره , میتونه از همدم خودش تغذیه کنه ...



http://hetdex.org/images/dark_energy/supernova_explosion_34452.jpg

ولی تا کی ؟تا موقعی که به یک حد بحرانی برسه.در این موقع در ستاره واکنشهای هسته ای فعال میشوند در به واسطه ی آنها ستاره مترکه یا منفجر میشه .ودر این موقع انرژی و نور زیادی میپراکند....
حالا همه ی این جرم بحرانی و انچه به واسطه ی واکنش رخ میده و میزان روشنایی رو که حاصل میشه برای دانشمندان مشخص هست ودر واقع قابل پیش بینیه.

دانشمندان با بهره گیری از این موضوع در کهکشان هایی که حاوی نواختر هستند , میان یک کار قایسه ای و محاسباتی انجام میدهند .یعنی میدونند باید این میزان نور ستاره واقعا داشته باشه و یک میزان نور رو هم دریافت میکنند و در نهایت میزان فاصله رو تخمین میزنند...

خب اینها رو گفتیم .چه ارتباطی به انرژی تاریک داره؟؟؟شما بفرمایید....:41:

Mahdieh. GH
08-26-2013, 10:48 AM
خب داشتم میگفتم, برای فاصله های دور باید از گروه دیگری از ستاره ها به نام نواخترها استفاده کنیم .
این ستارگان وقتی منفجر میشوند , انرژی و نورانیتی زیاد ساطع میکنند.روشنایشون به قدری زیاده که محیط و اطراف رو تحت الشعاع خودشون قرار میدهند.در حالیکه شاید کهکشان مادرش اصلا دیده نشه ولی خودش معلوم میشه. قضیه با این شکل فکر کنم کاملا روشن بشه که نقش شمع استاندارد چه جوریه

http://hetdex.org/images/dark_energy/standard_candles.jpg (http://hetdex.org/images/dark_energy/standard_candles.jpg)

حالا از یک نواختر به نام la برای تخمین مسافت های دور استفاده میشه.
این ستاره در واقع در واقع یک ستاره ی دوتایی هست که دور هم میگردند.یکی از اونها کوتوله ی سفید هست.این کوتوله ی سفید چون خیلی خیلی سنگین هست و متعاقب آن گرانش زیادی داره , میتونه از همدم خودش تغذیه کنه ...



http://hetdex.org/images/dark_energy/supernova_explosion_34452.jpg (http://hetdex.org/images/dark_energy/supernova_explosion_34452.jpg)

ولی تا کی ؟تا موقعی که به یک حد بحرانی برسه.در این موقع در ستاره واکنشهای هسته ای فعال میشوند در به واسطه ی آنها ستاره مترکه یا منفجر میشه .ودر این موقع انرژی و نور زیادی میپراکند....
حالا همه ی این جرم بحرانی و انچه به واسطه ی واکنش رخ میده و میزان روشنایی رو که حاصل میشه برای دانشمندان مشخص هست ودر واقع قابل پیش بینیه.

دانشمندان با بهره گیری از این موضوع در کهکشان هایی که حاوی نواختر هستند , میان یک کار قایسه ای و محاسباتی انجام میدهند .یعنی میدونند باید این میزان نور ستاره واقعا داشته باشه و یک میزان نور رو هم دریافت میکنند و در نهایت میزان فاصله رو تخمین میزنند...

خب اینها رو گفتیم .چه ارتباطی به انرژی تاریک داره؟؟؟شما بفرمایید....:41:


با اجازه !:yarr:
شما مثال هایی رو برای ارتباط نور و درخشندگی با فاصله و مسافت زدید، اخترشناسان هم طبق پیش بینی هاشون در بررسی سوپرنوا ها به این نتیجه رسیدند که اگر کوتوله ی سفید x منفجر بشه باید یک نور مشخص برابر با Y تولید کنه، اما پس از انفجار متوجه شدند که مقدار نوری که ما دریافت میکنیم کمتر از اون چیزیه که می بایست باشه!
این وسط به این رسیدن که جهان با شتاب مثبتی در حال انبساطه و فاصله ها نسبت به قبل بیشتر شده ،حالا این انبساط کیهانی و دور شدن ها چه ارتباطی با انرژی تاریک داره؟ ربطش به اینه که باید یک انرژی زد گرانشی ای وجود داشته باشه که موجب انبساط کیهان بشه به جای تراکم اون! محرک این شتاب به انرژی تاریک نسبت داده شد و درباره انرژی تاریک گفته شد: سرده، غیر نسبیتی و از ذراتی بیگانه که در واکنش ضعیف با نور و اتم ها پدید میان ساخته شده . این مشاهده ها در نهایت نشانگر این شدن که تمام ماده و انرژی جهان که قابل رؤیت هستند تنها یک سوم اون چیزیه که وجود داره که این نظریه با تحقیقات پروژه های 2DF و SDSS تائید شد...
کامل ترشو دوستان بگن :)

mohsen4465
08-26-2013, 01:37 PM
من نفهمیدم از روی فاصله سنجی چطور میشه به انرژی تاریک رسید؟ تا اونجایی که میدونم باید سرعت رو هم داشته باشیم تا به وجود انرژی تاریک پی ببریم. فکر کنم از روی رابطه بین جابجایی قرمز و فاصله به وجود انرژی تاریک پی برده شده. هر چقدر کهکشان دورتر باشه سرعت دور شدنش بیشتره.

arashgmn
08-26-2013, 02:09 PM
... پدیده تورم نیز بدین شکل پیش بینی شد . این اصل کیهان شناسی به ما یادآوری کرد که ذرات مجازی انرژی می پراکنند . همین اصل ساده که مکانیک کوانتوم نیز آن را به ما گفته بود موجب شد مشکلی پیش آید . این اصل پیش بینی می کرد که چگالی انرژی آن باید 120 برابر بزرگتر از آنچه که به ما نشان می دهد باشد . این یعنی این که کهکشان اجازه دارند تا زیر گرانش شکل گیرند...

من چندتا ابهام برام پیش اومد. ابهاما رو پررنگ و رنگی کردم تا دونه دونه بپرسم :

آبی : تورم یعنی با ثابت کیهانشناسی حل شد ؟ یا با مدل تورمی و اینفلاتون و ... ؟! :confused:

قرمز : ذرات مجازی چین دقیقا ؟ منظور چیه ؟

بنفش : کدوم اصل ساده ؟ همگنی و همسانگردی ؟

سبز : کلا این جمله رو نفهمیدم !!!

Mahdieh. GH
08-26-2013, 02:13 PM
من نفهمیدم از روی فاصله سنجی چطور میشه به انرژی تاریک رسید؟ تا اونجایی که میدونم باید سرعت رو هم داشته باشیم تا به وجود انرژی تاریک پی ببریم. فکر کنم از روی رابطه بین جابجایی قرمز و فاصله به وجود انرژی تاریک پی برده شده. هر چقدر کهکشان دورتر باشه سرعت دور شدنش بیشتره.

منظورم این بود که وقتی پیش بینی ها برای مقدار نور دریافتی از یک ابرنواختر غلط درومد، متوجه شدن که فاصله ش بیشتر شده، و به این رسیدن که کیهان در حال انبساطه، حالا مقصر این انبساط شتابدار کیهان که درحالی که باید کند تر میشده بیشتر شده چیه؟ به این نتیجه رسیدن که این انرژی تاریکه که با انرژی عکس گرانش خود باعث شده فاصله بیشتر شه و در نتیجه نور هم تغییر کنه...
بعد حالا برای اندازه گیری فاصله های بین کهکشانی متغییرهای قیقاووسی یکی از بهترینان، که نورشون بسته به یک دوره ی زمانی خاص تغییر می کنه و درخشندگیشونم متناسب با دوره شونه. <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
فاصله از یک متغییر قیقاووسیو میشه با اولین اندازه گیری دوره اش که از درخشندگیش تبعیت می کند تعیین کرد . که حالا با توجه به دوره ی زمانیش روی سوپر نوا اون چیزی که پیش بینی میشد، نشد...پس اینجا یه چیزی عوض شده... که دوره همونیه که میدونستن، پس درخشندگی هم باید همون باشه، اما نیست پس فاصله عوض شده
(منظورتون این بود؟ درس فهمیدم؟)
بعد یه چیز دیگه، ربط سرعت و انرژی تاریکو اینه که اگه سرعت بیشتر از حد انتظار باشه به انرژی تاریک مربوط میشه یا چیز دیگه ای و بیشتره؟ میشه توضیحش بدی؟

Neda Jafari
08-26-2013, 02:58 PM
یه کم شفاف سازی:have a nice day:

همونطور که میدونیم کیهان از ذرات نسبیتی مثل فوتون و نوترینوها و ماده ی غیر
نسبیتی مثل ماده ی باریونی ، ماده ی تاریک و مؤلفه ی انرژی تاریک تشکیل شده ...

در کیهان شناسی ذرات نسبیتی رو (در کل) تابش و مؤلفه ی غیر نسبیتی رو ماده می نامند و به ترتیب دوران هایی از کیهانشناسی عالم (به قول بزرگی: گیتی شناختی سپهر :wink:) رو که تابش و یا ماده ، غالب چگالی انرژی کیهان رو تشکیل می داده ، دوران تابش-غالب و ماده-غالب نام گذاری کردن...

و اما...

این دوران اخیر رو که کیهان در فاز انبساط تندشونده(شتابدار) قرار داره رو فاز انرژی تاریک-غالب می نامند...

همونطوری که دوستان عزیزم پست گذاشتند و همگی استفاده کردیم در باره ی تاریخچه ی انرژی تاریک شاید به اندازه ی لازم اطلاعات به دست آوردیم. و از همه مهمتر تو تاپیک ماده تاریک تمایز 2 مقوله ی ماده تاریک و انرژی تاریک رو درک کردیم....
از اینجا به بعد کلی کار داریم و امیدوارم بتونیم حق مطلب رو ادا کنیم به کمک هم ...

Neda Jafari
08-26-2013, 03:11 PM
خوب حالا 1 سؤال::65:

(نمی خوام تو این تاپیک به بیراهه بریم و از اصل ماجرا دور شیم.. چون راه معلومه... ولی این سؤال اینجا جاش خیلی خالیه)

تا به حال هیچ فکر کرده اید که ماده ی گرانش داری، مانندماده ی موجود در عالم، منبسط شود وفشار هم داشته باشد چه می شود؟

(شاید تکراری باشه اما نتیجش جالبه...)

mohsen4465
08-26-2013, 03:33 PM
منظورم این بود که وقتی پیش بینی ها برای مقدار نور دریافتی از یک ابرنواختر غلط درومد، متوجه شدن که فاصله ش بیشتر شده، و به این رسیدن که کیهان در حال انبساطه، حالا مقصر این انبساط شتابدار کیهان که درحالی که باید کند تر میشده بیشتر شده چیه؟ به این نتیجه رسیدن که این انرژی تاریکه که با انرژی عکس گرانش خود باعث شده فاصله بیشتر شه و در نتیجه نور هم تغییر کنه... یعنی منظورتون اینه که اومدن و دو دفعه فاصله سنجی کردن و متوجه شدن که کهکشان نسبت به قبل دورتر شده؟ مگه دقت فاصله سنجیشون چقدر بوده؟:wut:




بعد حالا برای اندازه گیری فاصله های بین کهکشانی متغییرهای قیقاووسی یکی از بهترینان، که نورشون بسته به یک دوره ی زمانی خاص تغییر می کنه و درخشندگیشونم متناسب با دوره شونه. در خصوص متغییرهای قیقاووسی هم که همونطور که خانم narcissus flower اشاره کردن نمیشه ازشون برای سنجش های بین کهکشانی استفاده کرد و بجاش از نواخترها استفاده میشه.

<?xml:namespace prefix = "o" ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p>
</o:p>
ربط سرعت و انرژی تاریکو اینه که اگه سرعت بیشتر از حد انتظار باشه به انرژی تاریک مربوط میشه یا چیز دیگه ای و بیشتره؟ میشه توضیحش بدی؟ خب این سرعت خودش مفهوم انرژی تاریکه دیگه. کهکشان های نزدیکتر آهسته تر دور میشن و کهکشان های دورتر سریعتر دور میشن. در حالی که در یک انفجار عادی همه ذرات چه دور چه نزدیک نه تنها بایستی با یک سرعت دور بشن بلکه حتی ذرات دورتر بایستی حرکتشون آهسته تر شده باشه.

mehrnoosh00
08-26-2013, 05:22 PM
میشه لطف کنید و نظریه ی تورم رو توضیح بدین؟
همچنین مفهوم این انتقال به قرمز و... رو!
اگه یه توضیح مختصر و مفید بدین ممنون میشم!

galaxy 1996
08-26-2013, 07:42 PM
منظورم این بود که وقتی پیش بینی ها برای مقدار نور دریافتی از یک ابرنواختر غلط درومد، متوجه شدن که فاصله ش بیشتر شده، و به این رسیدن که کیهان در حال انبساطه، حالا مقصر این انبساط شتابدار کیهان که درحالی که باید کند تر میشده بیشتر شده چیه؟ به این نتیجه رسیدن که این انرژی تاریکه که با انرژی عکس گرانش خود باعث شده فاصله بیشتر شه و در نتیجه نور هم تغییر کنه...
بعد حالا برای اندازه گیری فاصله های بین کهکشانی متغییرهای قیقاووسی یکی از بهترینان، که نورشون بسته به یک دوره ی زمانی خاص تغییر می کنه و درخشندگیشونم متناسب با دوره شونه. <!--?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /--><o:p></o:p>
فاصله از یک متغییر قیقاووسیو میشه با اولین اندازه گیری دوره اش که از درخشندگیش تبعیت می کند تعیین کرد . که حالا با توجه به دوره ی زمانیش روی سوپر نوا اون چیزی که پیش بینی میشد، نشد...پس اینجا یه چیزی عوض شده... که دوره همونیه که میدونستن، پس درخشندگی هم باید همون باشه، اما نیست پس فاصله عوض شده
(منظورتون این بود؟ درس فهمیدم؟)
بعد یه چیز دیگه، ربط سرعت و انرژی تاریکو اینه که اگه سرعت بیشتر از حد انتظار باشه به انرژی تاریک مربوط میشه یا چیز دیگه ای و بیشتره؟ میشه توضیحش بدی؟
درود
مهدیه خانوم تا اونجایی که من اطلاع دارم از متغیر های قیفاووسی نمیشه برای فواصل بیش از همین دو سه تا کهکشان دور و بر خودمون استفاده کرد.برای همین ما نمیتونستیم سالیان سال درباره ی اندازه عالم صحبت کنیم چون روش خوبی برای فاصله سنجی نداشتیم.وقتی نواختر ها اومدند مشکل حل شد. (:
(انقلابی هستند این نو اختر ها در کیهانشناسی ، خیلی مهم اند ، خیـــــــــــــــــلی!)


من نفهمیدم از روی فاصله سنجی چطور میشه به انرژی تاریک رسید؟ تا اونجایی که میدونم باید سرعت رو هم داشته باشیم تا به وجود انرژی تاریک پی ببریم. فکر کنم از روی رابطه بین جابجایی قرمز و فاصله به وجود انرژی تاریک پی برده شده. هر چقدر کهکشان دورتر باشه سرعت دور شدنش بیشتره.
عزیزم قانون هابله دیگه:

V = d H0
در H0 عدد 0 اندیس است!خوب امکانات کمه چیکار کنم؟! دی:



یعنی منظورتون اینه که اومدن و دو دفعه فاصله سنجی کردن و متوجه شدن که کهکشان نسبت به قبل دورتر شده؟ مگه دقت فاصله سنجیشون چقدر بوده؟:wut:


در خصوص متغییرهای قیقاووسی هم که همونطور که خانم narcissus flower اشاره کردن نمیشه ازشون برای سنجش های بین کهکشانی استفاده کرد و بجاش از نواخترها استفاده میشه.[/FONT]

[FONT=Arial] خب این سرعت خودش مفهوم انرژی تاریکه دیگه. کهکشان های نزدیکتر آهسته تر دور میشن و کهکشان های دورتر سریعتر دور میشن. در حالی که در یک انفجار عادی همه ذرات چه دور چه نزدیک نه تنها بایستی با یک سرعت دور بشن بلکه حتی ذرات دورتر بایستی حرکتشون آهسته تر شده باشه.
نه لزوما.این نسبت از روی اون ثابت هابل میاد.این که کهکشان های دورتر سرعتشون متفاوته با کهکشان های نزدیک تر خاصیت انبساطه.
برای اینکه بهتر پی ببرید خاصیت انبساطه رو به مثال کلیشه ای(!) زیر توجه کنید(واقعا اگه این مثال رو بفهمیم همه مشکلاتمون با انبساط حله!):
یه باد کنک رو بردارید و روش چند تا نقطه بگذارید.
یه نقطه رو در نظر بگیرید.
بادکنک رو خیلی کُند(به آهستگی ، در واقع تعبیر همون سرعت یکنواخت) باد کنید.
نقاط نزدیک به نقطه ی قرمز با سرعت کم تری نسبت به نقاط با فاصله ی بیشتر از نقطه ی قرمز از آن دور می شوند.
این خاصیت انبساطه.میدونید چرا؟توی سینماتیک نیوتونی یادتونه سرعت نسبی رو؟دو تا ماشین از دور بشند ، سرعت دور شدنشون بیشتر میشه.اگه یه ماشین وایسه و فقط اون یکی حرکت کنه ، سرعت دور شدن کاهش پیدا میکنه.برای همینه که توی کیهانشناسی سرعت نسبی دو تا کهکشان به هم میتونند از سرعت نور هم بالا تر برند.چون سرعت دو جسم روی هم هستند.
راستی!
همه ی اینا رو گفتم که بگم اون سرعت ، یه سرعت نسبیه.به خاطر فاصله است که سرعت افزایش پیدا میکنه نه به خاطر انرژی تاریک.
امیدوارم خوب گفته باشم.(خیلی بد گفتم خدایی!من به شما حق میدم متوجه این اراجیف بنده نشده باشید!!!) (:

galaxy 1996
08-26-2013, 08:33 PM
میشه لطف کنید و نظریه ی تورم رو توضیح بدین؟
همچنین مفهوم این انتقال به قرمز و... رو!
اگه یه توضیح مختصر و مفید بدین ممنون میشم!
چرا نمیشه ، دوست به همین درد میخوره دیگه! دی:
تورم نظریه ایه که اصل و اساسش رو واینبرگ پایه گذاری کرد.(حالا بماند که در چه شرایطی!!!!)
تورم میگه که در یک زمان خاصی در عالم یک انبساط چشمگیر اتفاق افتاده و بعد سرعت انبساط به شکل قابل ملاحظه ای کم شده.یه جورایی میشه گفت مثل باد کنکی که یهو یه نفس عمیق بکشید و بفرستید توش.اما بعدش با نفس های کوچیک کوچیک بادش کنید.(خدایی خوب گفتما!مثال کاملا آبستره بود باو!)همین.مفهوم کلیش همینه.حالا دیگه هزار تا چیز درمیاد از توش.


اما انتقال به سرخ یا Red Shift :

میخوام از اساس توضیح بدم این داستان رو.
بور چی میگه؟میگه الکترون ها در تراز های انرژی قرار دارند و هر چه از هسته دورتر میشیم این انرژی بیشتر میشه.
حالا اگه این وسط طی یه سری اتفاقات ، یه الکترون از ترازی به تراز دیگه بره ، از خودش موجی ساطع میکنه با یک طول موج خاص.(این جمله مهمه)
خوب اگه تا اینجا فهمیده باشید همه چیز حله دیگه.
میام یه گاز هیدروژن رو محبوس می کنیم توی یه ظرفی و بهش انرژی میدیم(مثلا الکتریکی).این وسط یه تک الکترون هیدروژن به خاطر دریافت انرژی چند تا موج با طول موج خاص از خودش ساطع می کنه.(در اثر تغییر تراز انرژی که گفتم)

به این میگند طیف نشری هیدروژن و مثل یه بارکد میمونه.یعنی همه میدونند هیدروژن مثلا این چند تا موج رو از خودش ساطع می کنه که چهار تاش توی محدوده ی مرئی اند.دقیق تر بگم ، به اون چهار تا موجی که توی طیف مرئی هستند میگند طیف نشری هیدروژن.به شکل زیر نگاه کن:

http://www.uploadtak.com/images/w8767_Untitled1.jpg
این طیف نشری برای هر عنصری تعریف میشه.یعنی هر عنصر یه بارکد داره که قبلا توی آزمایشگاه پیداش کردیم.
حالا یه چیز دیگه هم داریم به نام طیف جذبی هیدروژن.تصور کنید ما یه مقدار گاز هیدروژن داریم.وقتی نور مرئی رو میفرستیم توش ، چه اتفاقی میافته...؟طیفی که ازش خارج میشه ، یه سری خط سیاه روش افتاده.انگار یه سری موج حذف شده اند.اینها همون امواجی هستند که انرژیشون با اون انرژی که الکترون هیدروژن نیاز داره تا از یه تراز به تراز دیگه بره مساویه.پس هیدروژن موج هایی با اون طول موج ها رو میگیره تا الکترون هاش به تراز های دیگه برند و نمیزاره ازش عبور کنند.نتیجه میشه شکل زیر:
http://www.uploadtak.com/viewer.php?file=h45_Untitled2.jpg
همه ی اینها رو گفتم که شکل زیر رو بگم و بعدش انتقال به سرخ رو.شکل زیر رو ببینید:
http://www.uploadtak.com/viewer.php?file=e1113_emissionabsorptionsp.jpg
یه ستاره داشتیم ، یه سری گاز جلوش بودند.طیف سالم ستاره که بهش میگن طیف پیوسته زیرش نشون داده شده.طیف نشری گاز هم نشون داده شده.حالا اون نوری که از ستاره اومده از توی گاز رد شده و به ما رسیده ، شده یه طیف جذبی.
این میشه چیزی که ما از نور ستاره میتونیم به دست بیاریم.حالا از روی این رنگ ، نوع ، دما و... رو به دست میارند اما ما با انتقال به سرخش کار داریم.
اما انتقال به سرخ چیه؟
اگه ما از ستاره دور بشیم ، امواج طول موج بلند تری پیدا می کنند.اما اگه بهش نزدیک بشیم ، طول موج کوتاه تری نسبت به اندازه واقعی دارند. (چرا؟به شکل زیر نگاه کن:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/d/d3/Doppler_effect.jpg?uselang=fa
اون نقطه وسط منبع موج هست.اینجا میشه اون ستاره.الان ستاره داره به سمت چپ حرکت میکنه.درست شد؟) حالا این تغییر طول موج توی دید ما چجوریه؟
آفرین ، درست حدس زدی.جابجایی همون خطوط سیاه در طیف جذبی:
http://www.uploadtak.com/viewer.php?file=e127_redshift.jpg

ازین بهتر نمیتونستم توضیح بدم. (:
امیدوارم مفید باشه برات. (:

mohsen4465
08-26-2013, 08:49 PM
به خاطر فاصله است که سرعت افزایش پیدا میکنه نه به خاطر انرژی تاریک.
آره راست میگید. انگاری کلاً قاطی کردم این دوتا رو. (انبساط با شتاب گرفتن این انبساط فرق داره :hidden:)

ولی اینجوری تنها یه راه برای پی بردن به انرژی تاریک میمونه و اون دوبار فاصله سنجی در دو زمان مختلفه تا بدین ترتیب شتاب بدست بیاد. لطفاً یکی تاریخچه کشف انرژی تاریک رو برامون بگه. :)

Mahdieh. GH
08-26-2013, 09:32 PM
آره راست میگید. انگاری کلاً قاطی کردم این دوتا رو. (انبساط با شتاب گرفتن این انبساط فرق داره :hidden:)

ولی اینجوری تنها یه راه برای پی بردن به انرژی تاریک میمونه و اون دوبار فاصله سنجی در دو زمان مختلفه تا بدین ترتیب شتاب بدست بیاد. لطفاً یکی تاریخچه کشف انرژی تاریک رو برامون بگه. :)
خب منم همین قرمزو منظورم بود و گفته بودم دیگه...:innocent:
خیلی مختصر و مفید تاریخچه ی کشف انرژی تاریکو می توان به انتشار نسبیت عام در سال 1917 ربط داد . که انیشتین برای تفسیر یک جهان ایستا از یک ثابت در معادلات پیچیده نسبیت عام استفاده کرد و آن را ثابت کیهان شناسی نامید و هابل اومد داده داد و... انیشتینم به این نتیجه رسید که اشتباه خیلی بدی کرده :دی اما اینجورام نبود!
با این اوصاف باز هم موضوع اصلی از این جا آغاز نشد . در سال 1998 وقتی گروهی از اختر شناسان دربررسی یک سوپر نوا دور برای اندازه گیری سرعت انبساط جهان بودند چیزی خلاف انتظار رخ داد . که همون جریان اینه که، انبساط باید کند بود، اما کند نبود و با شتاب مثبت پیشروی میکرد!
که بعدش نتایج مشاهدات اخیر از یک سوپرنوا مدرکی محکم مبنی بر انبساط کیهانی شتاب دار بود و تنها دلیل قابل قبول برای این موضوع بحث انرژی تاریک بود . اندازه گیری های دقیق تابش زمينه ميكرو موج كيهاني ( ( CMB شامل اطلاعات WMAP مدارک مبنی بر وجود انژی تاریک شد . ترکیب اطلاعات WMAP و پروژه SDSSکه توسط چند گروه مستقل اختر شناسی به دست آمدند نشان هایی از دافع گرانشی را به دست آوردند .
همین قدر کافیه؟ :)<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>

galaxy 1996
08-26-2013, 10:22 PM
خب منم همین قرمزو منظورم بود و گفته بودم دیگه...:innocent:
خیلی مختصر و مفید تاریخچه ی کشف انرژی تاریکو می توان به انتشار نسبیت عام در سال 1917 ربط داد . که انیشتین برای تفسیر یک جهان ایستا از یک ثابت در معادلات پیچیده نسبیت عام استفاده کرد و آن را ثابت کیهان شناسی نامید و هابل اومد داده داد و... انیشتینم به این نتیجه رسید که اشتباه خیلی بدی کرده :دی اما اینجورام نبود!
با این اوصاف باز هم موضوع اصلی از این جا آغاز نشد . در سال 1998 وقتی گروهی از اختر شناسان دربررسی یک سوپر نوا دور برای اندازه گیری سرعت انبساط جهان بودند چیزی خلاف انتظار رخ داد . که همون جریان اینه که، انبساط باید کند بود، اما کند نبود و با شتاب مثبت پیشروی میکرد!
که بعدش نتایج مشاهدات اخیر از یک سوپرنوا مدرکی محکم مبنی بر انبساط کیهانی شتاب دار بود و تنها دلیل قابل قبول برای این موضوع بحث انرژی تاریک بود . اندازه گیری های دقیق تابش زمينه ميكرو موج كيهاني ( ( CMB شامل اطلاعات WMAP مدارک مبنی بر وجود انژی تاریک شد . ترکیب اطلاعات WMAP و پروژه SDSSکه توسط چند گروه مستقل اختر شناسی به دست آمدند نشان هایی از دافع گرانشی را به دست آوردند .
همین قدر کافیه؟ :)<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>

یه چیزی!
شما میگید این عددی که زیاده 120 برابره.
پس چرا ما تو درسامون خوندیم 120^10 ؟!؟!
شما از این 120 برابر بودن مطمئنید؟
من از این 120^10 مطمئنما!
این عدد رو پاولی اولین بار حساب کرد که یه چیز کاملا کوانتومیه.همون که میگه خلا تشکیل شده از یه سری ذرات مجازی و مثبته.انرژی اون ها جمع زد میشه این!
حالا باز شاید من قاطی کردم!

Mahdieh. GH
08-26-2013, 10:33 PM
خب منم همین قرمزو منظورم بود و گفته بودم دیگه...:innocent:
خیلی مختصر و مفید تاریخچه ی کشف انرژی تاریکو می توان به انتشار نسبیت عام در سال 1917 ربط داد . که انیشتین برای تفسیر یک جهان ایستا از یک ثابت در معادلات پیچیده نسبیت عام استفاده کرد و آن را ثابت کیهان شناسی نامید و هابل اومد داده داد و... انیشتینم به این نتیجه رسید که اشتباه خیلی بدی کرده :دی اما اینجورام نبود!
با این اوصاف باز هم موضوع اصلی از این جا آغاز نشد . در سال 1998 وقتی گروهی از اختر شناسان دربررسی یک سوپر نوا دور برای اندازه گیری سرعت انبساط جهان بودند چیزی خلاف انتظار رخ داد . که همون جریان اینه که، انبساط باید کند بود، اما کند نبود و با شتاب مثبت پیشروی میکرد!
که بعدش نتایج مشاهدات اخیر از یک سوپرنوا مدرکی محکم مبنی بر انبساط کیهانی شتاب دار بود و تنها دلیل قابل قبول برای این موضوع بحث انرژی تاریک بود . اندازه گیری های دقیق تابش زمينه ميكرو موج كيهاني ( ( CMB شامل اطلاعات WMAP مدارک مبنی بر وجود انژی تاریک شد . ترکیب اطلاعات WMAP و پروژه SDSSکه توسط چند گروه مستقل اختر شناسی به دست آمدند نشان هایی از دافع گرانشی را به دست آوردند .
همین قدر کافیه؟ :)<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>

کدوم 120؟ :دی صدوبیسته که اینجا نیست! :دی


یه چیزی!
شما میگید این عددی که زیاده 120 برابره.
پس چرا ما تو درسامون خوندیم 120^10 ؟!؟!
شما از این 120 برابر بودن مطمئنید؟
من از این 120^10 مطمئنما!
این عدد رو پاولی اولین بار حساب کرد که یه چیز کاملا کوانتومیه.همون که میگه خلا تشکیل شده از یه سری ذرات مجازی و مثبته.انرژی اون ها جمع زد میشه این!
حالا باز شاید من قاطی کردم!

نه دیگه ادامه رم بخونین! اول پیش بینی میشد که چگالی انرژی 120 برابره و یه چیزای دیگه که پیش بینی غیر معقول بود، و باید اصلاح میشد! بعدا برخی از نظریه پردازان نیز پیشنهاد دادند که تئوری نسبیت عام تغییر کند تا یک تعریف متناسب برای گرانش ارائه شود . با این وجود بر این پیشنهاد محافظه کارانه نیز نقص های زیادی وارد آمد . برای مثال چگالی انرژی صفر می بایست با یک مقدار باور نکردنی معادل 120 ^ 10 هماهنگ بشه . همونی که شما تو درساتون خوندینه دیگه! ;)

narcissus flower
08-27-2013, 02:09 AM
1-قرار شد اول با دلایل وجود انرژی تاریک اشنا بشیم .این 120 و اینا رو یه خورده صبر کنید و بعدا بگیم...:67:

2- در مورد لزوم ماده ی تاریک یک نکته ی دیگری وجود داره.:

اگر یادتون باشه در تاپیک های دیگه در مورد پارامتری به نام پارمتر امگا حرف زدیم .این پارامتر به این صورت بیان میشه...


http://up.avastarco.com/images/zom3vltbftl68f6fbe.png

این پارامتر هندسه ی جهان ما رو معین میکنه .اگر این پارامتر برابر 1 باشه جهان تخت هست .
اگر بیشتر از یک جهان بسته ای داریم .
اما اگر کمتر از یک باشه جهان ما باز هست...

براساس محاسبات م ومشاهدات معلوم شده که جهان باید دارای پارامتر امگا حدودا 1 باشه .اما اگر کل ماده ی جهان رو جمع کنیم این 1 به دست نمیاد . مقدار ماده 27% هست .

از طرفی هم دیدیم که گویا جهان انبساط شتابدار داره ...


اگر پارامتر امگا رو به دو قسمت تقسیم کنیم قسمتش رو به ماده نسبت میدهند و یک قسمت رو به موضوعی به نام انرژی تاریک که میزان لازم برای اینکه امگا 1 باشه رو به خودش اختصاص داده...یعنی 27% جرم وما بقی 73% هم انرژی تاریک...

اگر بخوام دقیق تر بگم این مقدار برابر با 1.02 با میزانی خطاست.

http://www4.nau.edu/meteorite/Meteorite/Images/UniverseExpansion.jpg

حالا یک عبارت دیگری هم وجود داره به نام آهنگ کاهش سرعت ( از اسمش معلومه که تغییرات کاهش سرعت رو به ما میده)
جالب این هست که این مقدار برای جهان ما منفی هست.یعنی چی؟؟یعنی جهانی شتابدار داریم a>0
به نمودار بالا نگاه کنید.ما شاید الان وارد انرژی تاریک غالب شدیم و رسما حضور انرژی تاریک رو باید حس کنیم. چون از طرفی هم داره هندسه ی جهان رو داره تحت تاثیر قرار میده..درواقع ما درمرحله ای از تحول کیهان شناختی قرار داریم ...

در مرحله ای که سرعت کند کنندگی ماده و تابش از پس سرعت فزاینده ی انرژی غالب برنمیان...

بنابراین هر جوری نگاه کنیم , گویا دستی این وسط وجود داره که داره بر گرانش جهان غلبه میکنه...

البته باز هم میگم , نباید تعصبی به این موضوع نگاه کرد , نظریه های گوناگونی وجود دارند و هر کدوم از این جهان ها هم طرفدارای خودشون رو دارند ...:)

Neda Jafari
08-29-2013, 10:13 AM
برگردیم به عقب... یادمه 1 سؤال پرسیدم....:15:

تا به حال هیچ فکر کرده اید که ماده ی گرانش داری، مانندماده ی موجود در عالم، منبسط شود وفشار هم داشته باشد چه می شود؟

جواب: ببینید وقتی ماده تاریک کشف شد یا بهتره بگم وقتی فهمیدیم همه این ماده ای که دیده می شه نمی تونه حرکت (دینامیک) ستاره ها و ساختارهای دیگه رو توضیح بده، رفتیم دنبال رفع اشکال:
این ماده تاریک کجاست و اصلا چیه که تصور می کردیم 96% کل عالم رو تشکیل می ده.
این ماده دیده نمی شه (تاریک) ،اما هنوز خواص ماده معمولی رو داره یعنی جرم داره ، فشار مثبت و گرانش تولید می کنه و مواجه شدیم با انبساط شتابدار عالم...!!!!!
:13::13::13:
مگه میشه؟ ؟!!!
آیا فشار انبساط رو تندتر می کنه یا کندتر؟؟؟
مثال: 1 پیستون رو در نظر بگیرید ، فشار باید به انبساط کمک کنه امّــا ... این فقط برای گازهایی با جرم کم صادقه.
خوب یعنی چی؟ یعنی وقتی مقدار ماده به حدی کم باشه که اصطلاحا کلوخه ای نمی شه ،گاز درون پیستون خیلی راه داره تا بتونه ستاره ، کهکشان، حالا چه برسه به عالم بشه...
پس برو بالاتر.... در ابعاد کیهانی اینجوریه که فشار مثل انرژی یا ماده عمل می کنه ، به گرانش کمک می کنه ، پس جلوانبساط رو میگیره!
این پدیده کاملا نسبیتیه که خلاف شهود ماست :crazy: ;)

پس فشار شاره کیهانی اگه ناصفر باشه مثل انرژی ، جرم ماده جلو انبساط رو می گیره پس اینطوری شد که اون قدیما :advise:گفتند انبساط عالم باید کندشونده باشه و یه پارامتر معرفی کردن به نام پارامتر کندشوندگی!!!
(همینجا باشین و پست بعد رو بخونید)

Neda Jafari
08-29-2013, 10:14 AM
اما انبساط تندشونده عالم چی می گه؟؟؟؟؟ فشار منفی ؟؟؟؟؟؟:13::13::13:
این ماده رو میشناسیم و یا بهتره از اینجا به بعد بگیم این انرژی رو... پس ممکنه این انرژی ، انبساط کند شونده رو به تند شونده تبدیل کنه! به همین سادگی :))
واینطوری بود که حرف خلا یا خلا میدان به میان آمد(چه مؤدب:پی)

این خلا با اون خلا فیزیک آزمایشگاهی متفاوته هااااااا .... تفاوتشم اینه که انرژی مثبت، امّا فشار منفی داره...

فرض خلا مشکل داده های رصدی رو حل کرد :41: از طرفی چگالی انرژی این خلا باید 70% چگالی ماده عالم باشه. که تا حالا دیده نشده...

پس تا اینجا:
انرژی تاریک مؤلفه ایست شبیه به خلا با چگالی انرژی مثبت و با فشار منفی....

galaxy 1996
08-29-2013, 06:04 PM
فرض خلا مشکل داده های رصدی رو حل کرد :41: از طرفی چگالی انرژی این خلا باید 70% چگالی ماده عالم باشه. که تا حالا دیده نشده...
دقیقا ، اصل بحث فیزیکدان های امروز مشکل حل کردن این هست که وضعش هم خیلی خرابه!هیچ امیدی نیست انگار!

narcissus flower
08-29-2013, 11:52 PM
یک نگاهی به این نمودار بیاندازین...
به نظر من این نمودار خیلی حرفا داره ...

http://up.avastarco.com/images/2brxzju5s9gmefl3jx4.png




مثل اینکه چرا باید چگالی انرژی تاریک همیشه ثابت باشه؟؟چه موتور مولدی در جهان وجود داره که همواره و در هر شرایطی میزان چگالی انرژی تاریک رو ثابت نگه میداره؟؟

همون طور که میدونیم در ابتدای جهان چگالی نور و سپس ماده در جهان غالب بوده و هرکدوم دوران فرمانروایی خودشون رو داشتند ولی از دورانی به بعد , انرژی تاریک غالب شده...

علی الظاهر جهان داره منبسط میشه و از طرفی چگالی انرژی تاریک ثابت هست در حالیکه دیگران افت دارند , بنابراین خود این موضوع میتونه تلنگری باشه که عنایتی به منشا انرژی تاریک داشته باشیم .منشایی که گویا خلا هست.
یعنی انرژی تاریک سرچشمه اش خلا هست...خلا هم که در فضا هست و فضا هم که داره منبسط میشه و بنابراین چگالی ثابت میمونه....:)

narcissus flower
09-07-2013, 01:10 AM
بابا صاحب تاپیک کجایی ؟؟این بود ارمانهای ما؟؟؟ :focus::39:

خب اگر پستهای قبلی رو مطالعه کرده باشید یکی از دوستان گفتند که جهانی حاوی انرژی تاریک , فشارش منفی هست...خیلی هم عالی

در واقع فشارش داره میافته.این یعنی چه؟

بیاییم کمی از ترمودینامیک استفاده کنیم ببینیم چی گیرمون میاد.فرض کنید که جهان رو در یک کپسول قرار دادیم.میدونیم که جهان داره منبسط میشه.یعنی حجمش داره افزایش پیدا میکنه.مثل اینکه پیستون پس زده بشه.

این که داره جهان منبسط میشه , یعنی جهان داره کار انجام میده. و ما میدونیم که مفهوم کار خیلی زیبا به حجم مربوط میشه.

به فرمول های زیر نگاه کنید.

این فرموله کاره... W=F.dl که Fنیرو و dl هم جابه جابه جایی

حالا جای ............F=P.Aرو بزاریم که P فشار وAمساحت پیستون هست.

فرمول کارمیشه....W=PA.dl هست و میدانیم که حجم V=A.l هست.

پس میشه..........w=P.dv

میدونیم که وقتی انبساط داریم , در واقع تغییر حجم مثبت داریم. از طرفی انبساط یعنی کاری که سیستم انجام میده (یعنی جهان ما)منفی هست.

فرمول بالا رو نگاه کنید....

به نظر شما p;که بیانگر فشار هست باید چه علامتی داشته باشه...جواب در بالا بیان شد.


خب چه معنی داره؟؟به چه دردی میخوره؟؟جواب ما در موضوعی به نام ثابت کیهان شناختی که یکی از توضیحات مهم در رابطه با انرژی تاریک هست موجوده...:15:

آیو
09-07-2013, 11:47 AM
به فرمول های زیر نگاه کنید.

این فرموله کاره... W=F.dl که Fنیرو و dl هم جابه جابه جایی

حالا جای ............F=P.Aرو بزاریم که P فشار وAمساحت پیستون هست.

فرمول کارمیشه....W=PA.dl هست و میدانیم که حجم V=A.l هست.

پس میشه..........w=P.dv

خب چه معنی داره؟؟به چه دردی میخوره؟؟جواب ما در موضوعی به نام ثابت کیهان شناختی که یکی از توضیحات مهم در رابطه با انرژی تاریک هست موجوده...:15:


narcissus flower عزیز ممنونم از توضیحاتی که ارایه دادی اما حجم یعنی طول در عرض در ارتفاع اما من فرمول رو نمفهمم !!!!
در مورد ثابت کیهان شناختی هم میشه توضیح بدی؟؟

narcissus flower
09-12-2013, 07:09 PM
خب به اینجا رسیدیم که انرژی تاریک و موضوعی به نام ثابت کیهان شناسی به هم مربوط هستند...وقرار شد شما بگید ...

خب این ارتباط چی هست؟

اگر به معادلات در این زمینه نگاه کنیم, یه موجودی به نام لاندا رخ مینمایاند.لاندا همون ثابت کیهان شناختی هست.

حالا یعنی چی؟

اینشتن تصور میکرد که جهان ما باید ایستا باشه.برای این موضوع لازم بود تعادلی درجهانش حاکم کنه.یعنی در گرانش حاکم بر جهان یه دافعه ای هم حاکم باشه.اینو اسمش رو گذاشت ثابت کیهان شناسی.تا اینجوری معادلات نسبیت عامش جفت وجور بشه.

اما در سال 1900 و خورده ای هابل فهمید که کیهان همچین ایستا هم نیست بلکه با اجازتون با داره منبسط میشه...ا پس چی شد؟؟


اینجا به نظر من اینشتین یه حرکت عجولانه انجام داد...او گفت که پس این ثابت من یک عامل بیهوده در معادلات هست .پس برش داشت.

اما حقیقت این هست این ثابت , شاید همین انرژی تاریک باشه که روز به روز حضورش داره پررنگ تر میشه که اتفاقابه خاطر همین ثابت بودنش در جهان هست . چون عوامل دیگر نظیر جرم رفته رفته قدرتشون در اثر انبساط جهان کم شد .در حالیکه انرژی تاریک یه جورایی خاصیت فضا هست و با گسترش جهان زاده میشه وبه همین خاطر ثابت هست...

که در واقع اگر مدلهای کیهانشناسی رو نگاه کنید به عبارتlambda CDMبرخورد میکنید که یکی از معروف ترین وموفق ترین مدلها هست...




narcissus flower عزیز ممنونم از توضیحاتی که ارایه دادی اما حجم یعنی طول در عرض در ارتفاع اما من فرمول رو نمفهمم !!!!


در مورد حجم هم, مگه من خلاف اینو گفتم فرزندم؟؟:) شما یک مکعب مستطیل رو در نظر بگیر.مگه
نمیشه طول * عرض* ارتفاع؟؟ خب مگه به فرض طول و عرض , مساحت مقطع رو به من نمیده؟
ایا من اجازه ندارم به جای طول و عرض , بنویسم مساحت * ارتفاع؟؟
خب حالا بسط بده به یک استوانه . .در واقع همون هست :)

http://www.freightpros.com/wp-content/uploads/2013/08/volume-of-a-cuboid.png




خب این یه توضیح کوچولو برای دست گرمی بود ...فانتزیم این روزا این شده که شما هم پست بزارید :redbullsmiley:

Ehsan
09-28-2013, 09:22 PM
فکر کنم بهتر باشه قبل از این که مدلِ لامبدا برای انرژی تاریک رو نگاه کنیم، ببینیم در کُل نسبیتِ عام چه می‌طلبه و حرفش چیه، چون این مدل وابستگی عمیقی به مفاهیمِ نسبیتِ عامی داره، اما قبلِ قبلِ همه ی اینها یه حرفِ دیگه می‌خوام بزنم، اونم نگاه به تمامِ این قضایا از دیدِ نیوتونی هستش :دی

(این چیزا رو خانمِ جعفری به یک زبانِ دیگه گفتند اما منم دوست دارم یه جورِ دیگه بگم :پی )

با یک سوال شروع می‌کنم:

سوال اینه که اگه یه کره داشته باشیم پر از ماده ی معمولی، چه اتفاقی برای این کره می‌افته؟

(فرض کنید کره گازی هستش، یعنی مثلِ سنگ نیست که صلب باشه و می‌تونه منقبض و منبسط بشه، عجالتا هم از نیروهای بینِ ملوکولی صرفِ نظر کنید :دی این نیرو ها نه جذب می‌کنن نه دفع)

ویژگی ماده ی معمولی اینه که هم دیگر رو جذب می‌کنند (نسبیتِ عام ساز و کارِ این جذب رو شرح می‌ده اما ما فعلا با نگاهِ نیوتونی سر و کار داریم پس موضوع خیلی سخت نیست، همه اش قانونِ گرانشِ نیوتونه) پس کره ی ما بعد از مدتی شروع به انقباض می‌کنه، این رو میشه مثلِ یک فشارِ مثبت از بیرون در نظر گرفت که داره کره رو فشرده تر می‌کنه.

این شکل رو ببینید:


http://up.avastarco.com/images/nyiwc2lucqf5d6oil98i.png

نیروی گرانشی که از ذره های دیگه به یک ذره وارد میشه رو نشون دادیم که برایندِ این نیروها می‌تونه مثلِ یک فشارِ به سمتِ تو عمل کنه که اسمش رو عجالاتا فشارِ مثبت می‌گذاریم.

دقت کنید که این فشار با فشاری که توی ترمو دینامیک خوندید که از سوی اتمها وارد میشه زمین تا آسمون فرق داره! تعریفِ این فشار اصلا یه چیزِ دیگه است. این فشار نیروی وارد بر واحدِ سطح روی ذراتِ سطحی کره تعریف میشه که یک نیرو ایجاد میکنه تا کره رو فشرده کنه و عاملش گرانشه، و الا فشارِ ترمودینامیکی دقیقا برعکسِ این هستش و کره رو منبسط میکنه، همین فشار هستش که باعث میشه ما تو زمین فرو نریم :دی


اما میزانِ این فشار (مربوط به گرانش) به چی بستگی داره؟

این فشار به چگالی ماده ی کره بستگی داره، هر چی کره چگالتر باشه فشار بیشتره و گرانش قویتر هستش و کره شدیدتر منقبض میشه.

حالا یک فرضِ مسخره و جالب! فرض کنید یک جرمِ نقطه ای بسیار زیاد اما با جرمِ منفی توی مرکزِ این کره قرار بدیم! چه اتفاقی می‌افته؟

نگاه‌تون نیوتونی باشه :دی :دی

خُب! منتظرم!

(امیدوارم به اندازه ی مدیرِ گرامی‌مون منتظرم نگذارید ;) )

gandom
09-29-2013, 01:24 AM
ینی یه جور پاد گرانش ایجاد کنیم؟...اگر که فرضم درسته پس باید با نگاه نیوتنی این کره منبسط بشه

Ehsan
09-29-2013, 09:26 PM
ینی یه جور پاد گرانش ایجاد کنیم؟...اگر که فرضم درسته پس باید با نگاه نیوتنی این کره منبسط بشه

آفرین، دقیقا. جرمِ منفی در فرمالیسمِ نیوتونی باعثِ ایجادِ پادگرانش میشه (یه جور نیروی دافعه)

نکته اینه که اگه جرمِ منفیِ درونِ کره به اندازه ی کافی زیاد باشه کره رو منبسط می‌کنه و یک فشارِ منفی ایجاد می‌کنه که با گرانش مقابله می‌کنه.


http://up.avastarco.com/images/5gixhtick3dn6egqnc4.png

اما هنوز این طوریه که اگر جرمِ منفی به اندازه ای زیاد باشه که نیروی غالب دافعه باشه (فشارِ برایند منفی باشه)، همیشه این وضعیت ثابته و به مرور کره منبسط میشه و اگر از حدی کوچکتر باشه که گرانش بچربه و کره رو منقبض کنه، همیشه گرانش برتره و کره رو منقبض می‌کنه.

اما می‌خوایم یه مدلِ واقعی تر از انرژی تاریک ارائه بدیم، طوری که وقتی کره بزرگتره اثرِ دافعه اش بیشتر باشه و وقتی کره کوچکتره اثرش کمتر باشه، بنا بر این باید توزیعِ جرمِ منفی رو عوض کنیم تا چنین اثری بگذاره، یعنی به جای این که همه ی جرمِ منفی رو تو مرکز بگذاریم، یه جور دیگه تو فضا پخشش کنیم.

حالا سوال اینه که چه جوری پخشش کنیم؟! :دی

narcissus flower
09-29-2013, 10:09 PM
آفرین، دقیقا. جرمِ منفی در فرمالیسمِ نیوتونی باعثِ ایجادِ پادگرانش میشه (یه جور نیروی دافعه)

نکته اینه که اگه جرمِ منفیِ درونِ کره به اندازه ی کافی زیاد باشه کره رو منبسط می‌کنه و یک فشارِ منفی ایجاد می‌کنه که با گرانش مقابله می‌کنه.


http://up.avastarco.com/images/5gixhtick3dn6egqnc4.png

اما هنوز این طوریه که اگر جرمِ منفی به اندازه ای زیاد باشه که نیروی غالب دافعه باشه (فشارِ برایند منفی باشه)، همیشه این وضعیت ثابته و به مرور کره منبسط میشه و اگر از حدی کوچکتر باشه که گرانش بچربه و کره رو منقبض کنه، همیشه گرانش برتره و کره رو منقبض می‌کنه.

اما می‌خوایم یه مدلِ واقعی تر از انرژی تاریک ارائه بدیم، طوری که وقتی کره بزرگتره اثرِ دافعه اش بیشتر باشه و وقتی کره کوچکتره اثرش کمتر باشه، بنا بر این باید توزیعِ جرمِ منفی رو عوض کنیم تا چنین اثری بگذاره، یعنی به جای این که همه ی جرمِ منفی رو تو مرکز بگذاریم، یه جور دیگه تو فضا پخشش کنیم.

حالا سوال اینه که چه جوری پخشش کنیم؟! :دی

اقا احسان اجازه, من سوال دارم:دی

یعنی با این حرف شما , هر چی کره ی ما داره بزرگتر میشه , اون دافعه بیشتر خودشو نشون میده ...
حالا این نشون دادن , چه جوری نمود پیدا میکنه؟؟!!! :دی
مثلا میشه این فرض رو بکنیم که حالا که داره زورش میچربه , هول میشه و شتاب ایجاد میکنه تا همه چیزو رو تحت سلطه ی خودش قرار بده؟؟ هوم؟

smhm
09-30-2013, 08:17 AM
اما می‌خوایم یه مدلِ واقعی تر از انرژی تاریک ارائه بدیم، طوری که وقتی کره بزرگتره اثرِ دافعه اش بیشتر باشه و وقتی کره کوچکتره اثرش کمتر باشه، بنا بر این باید توزیعِ جرمِ منفی رو عوض کنیم تا چنین اثری بگذاره، یعنی به جای این که همه ی جرمِ منفی رو تو مرکز بگذاریم، یه جور دیگه تو فضا پخشش کنیم.
حالا سوال اینه که چه جوری پخشش کنیم؟!
به نظرم اینطوری پخشش کنیم:
جایی که جرم مثبت بیشتر است جرم منفی کمتر است و جایی که جرم مثبت کمتر است حضور جرم منفی بیشتر است.

با این توزیع میشه گفت در فضای درون کهکشانها جرم منفی کمتر است اما در فضای میان کهکشانها جرم منفی بیشتر است. و از طرفی چون در مقیاسهای کیهانی حجم فضای میان کهکشانها بیشتر از حجم فضای درون کهکشانهاست بنابراین در کل، ماده منفی در جهان غالب است.

مداد رنگیهام
09-30-2013, 08:52 PM
اگه قرار باشه همه جرم منفی در مرکز باشه و انقدر قوی باشه که نیروی غالب دافعه باشه با منبسط شدن کره شعاع کره هم افزایش پیدا میکنه و چون گرانش نیوتونی با فاصله دو جسم رابطه معکوس داره رفته رفته این دافعه کم و کمتر میشه و سرعت انبساطم کم میشه تا در نهایت انبساط در جایی متوقف میشه پس باید دنبال مدلی باشیم که انبساط تندشونده رو بهمون بده نه کندشونده.:)حالا این مدل چیه؟:دی

بعد یه چیز دیگه الان بین دو جسم با جرم منفی نیروی جاذبه وجود داره؟

narcissus flower
10-03-2013, 12:19 AM
اگه قرار باشه همه جرم منفی در مرکز باشه و انقدر قوی باشه که نیروی غالب دافعه باشه با منبسط شدن کره شعاع کره هم افزایش پیدا میکنه و چون گرانش نیوتونی با فاصله دو جسم رابطه معکوس داره رفته رفته این دافعه کم و کمتر میشه و سرعت انبساطم کم میشه تا در نهایت انبساط در جایی متوقف میشه پس باید دنبال مدلی باشیم که انبساط تندشونده رو بهمون بده نه کندشونده.:)حالا این مدل چیه؟:دی

بعد یه چیز دیگه الان بین دو جسم با جرم منفی نیروی جاذبه وجود داره؟

سوال خوبی پرسیدی مونا خانم
اول اینکه طبق قوانیم فیزیکی ما دلیلی نداریم که جرم منفی نداشته باشیم .یعنی جایی ما رو ممنوع نکرده ...پس فرض میکنیم که این جرم منفی وجود داشته باشه...حتی با وجود اینکه تا حالا ندیده باشیم شون.

http://up.avastarco.com/images/6dyqxtarffsc1y2li07i.png

خب بزاراول اصلا ببینیم دو تا جرم مثبت چه کار میکنند و قوانین رو روشون اجرا کنیم...
وقتی جرم +mدر فاصله ای از جرم +m2 هست , نیرویی که بین این دو هست چه جوریه ؟این جوری

http://up.avastarco.com/images/mbadn7ad26radb7i5ks9.png
حالا اگر این ها –m1و-m2باشند چه نوع نیرویی بین شان هست؟؟

یک نکته ای که وجود داره این هست که تصور جامع این هست که عامل تصمیم گیرنده در این حالات نیرو هست , اما فیزیکدانان میگند موجودی به نام شتاب تصمیم میگیره که چی به چی باشه.
خب حالا میاییم میگیم گرانشی که برای جرمm1به واسطه ی جرمm2 ایجاد میشه اینجوریه:

http://up.avastarco.com/images/eg2iyd51fx641yxwch7g.png
یعنی چی؟
یعنی انچه باقی ماند جمله ی شتاب هست.چون m1از دو طرف ساده شد. وحالا معادله ای با هویت شتاب داریم نه نیرو!و این شتاب هست که حاوی اطلاعات در مورد راستای حرکت هست .و
متقابلا برای دو جرم مثبت داریم:

http://up.avastarco.com/images/r4a3lou52007qw6demz.png

حالا نیرویی که بین اون دوتاست , از جنس جاذبه هست.و دو جرم به سمت مرکز جرمشون حرکت میکنند.و راستای شتاب شان
-r هست.بنابراین فاصله ی این ها رفته رفته کم میشه... دوست دارند به سمت یکدیگر حرکت کنند.
سوالت رو حواسم هست .در ادامه جواب میدم
گفتم طولانی نشه :)

narcissus flower
10-03-2013, 01:01 AM
حالا اگر یک جرم مثبت و منفی داشته باشیم چی؟؟میشه قضیه ی دزد و پلیس



جرم منفی مشتاق و واله به دنبال و راستای جرم مثبت میشتابد :دی

اما جرم مثبت خیلی جالبه , در راستایی که از جرم منفی فرار کنه , حرکت میکند.

فرمول رو ببینید .a1روی m1 منفی کار میکنه .(-r) به این خاطر هست که یه جوری حرکت کنه که فاصله اش از جرم مثبت کم بشه.
اما a2 چی؟؟
راستای شتابگیری a2 که روی m2 مثبت کار میکنه +r هست.پس جرم میخواد شتابان از دست جرم منفی فرار کنه.اون +r رو میبیند یعنی میخواد ازش دوری کنه


http://up.avastarco.com/images/xqcshycveiv124aa86gw.png

حالا یه خورده در مورد جرم ها حرف بزنیم:
اگر جرم مثبت بزرگتر از جرم منفی باشه , بالاخره در روزی روزگار این دوتا به هم خواهند رسید و ملاقات خواهند داشت
اما
اگر جرم مثبت کوچکتر از جرم منفی باشه , فاصله شان رفته رفته زیاد و زیادتر میشه و یکدیگر را نخواهند دید .در واقع یک تاثیر رانش و دافعه انگاری دارند...
ادامه داره

narcissus flower
10-04-2013, 01:08 AM
سلام
اول از همه خوش به حال اونایی که رفتن رصد ....بهشون خوش بگذره...
ولی خب نباید بزاریم چراغ خونه خاموش بمونه که !!

خب رسیدیم به حالتی که دو جرم منفی داریم .میخواهی ببینم چه جوری رفتار میکنند.
مثل قبلی هامیاییم یه جاگذاری ساده تو فرمول اصلی میکنیم.چی شد؟؟
راستای حرکت در این حالت +r .پس این دو تا ذره در راستایی حرکت میکنند که از که از هم فاصله بگیرند و دور بشوند...
http://up.avastarco.com/images/ujjxoy3h16lhuvyfyc93.png

اگر ما فرض رو براین بزاریم که این جرم منفی با انرژی تاریک یه ارتباطی داره , پس به این نتیجه میرسیم که نوعی از دافعه در این موجود نهفته است و شاید تمایلی به تشکیل ساختار نداشته باشه و حرکت شان به صورتی باشه که فاصله از هم بگیرند و این به معنی گسترش و پخش شدنش هست.نه؟؟


حالا اینکه جهان به صورت شتابدار گسترده میشه رو , به نظر من خوبه اینجوری استدلال کنیم
در دوران ماده غالب شاید جهان مثل گلوله خمیر سفت بوده وکم کش میومده .اما رفته رفته که این خمیر کش میاد انگار در مجموع قدرت بازگرداننده و منقبض کننده اثرش از بین میره ...در حالیکه این نیروی کش اومدن داره به خمیر وارد میشه .
حالا بعد از گذشتن از مرزی دیگه نیروی جاذبه توانایی این رو نداره که جلوی انرژی تاریک بگیره .پس انرژی تاریک چون دیگه مانعی نمیبینه رفته رفته حضورش و تاثیرش بیشتر میشه...:) :pirate_2:

مداد رنگیهام
10-05-2013, 12:12 PM
ممنون از نرگس جان :)

خب تا اینجا فهمیدیم که دوجرم مثبت همواره همدیگه رو می ربایند دو جرم منفی همواره تمایل به دور شدن از هم دارن و در مورد جرم مثبت و منفی بسته به علامت شتاب اگر جرم ماده مثبت بیشتر باشه برآیند نیروها جاذبس و اگر جرم منفی غالب یاشه برآیند نیروها دافعه میشه.از طرفی ما الان در دوران انرژی غالب هستیم و با انبساط کیهان رفته رفته داره چگالی ماده کم میشه در حالی که چگالی انرژی تاریک ثابته.

حالا دو تا سوال:
1.اگر بخوایم انبساط کیهان رو به ماده ای با جرم منفی نسبت بدیم به جای اینکه بگیم عامل انبساط کیهان انرژی تاریک هست چه مشکلی پیش میاد؟چه لزومی داره که حتما عامل انبساط ماهیت انرژی داشته باشه؟!
2.چرا اجرام دورتر سریعتر از ما دور میشن؟!

فکر کنم اگر بخوایم با ماده جلو بریم با انبساط کیهان چگالی هر دو ماده با جرم مثبت و منفی کم میشه و فاصلشونم زیاد میشه و قدرت نیروهایی که به هم وارد میکنن هم کم میشه بنابر این مانمیتونیم انتظار داشته باشیم اجرام دورتر سریعتر از ما دور بشن حالا اگر ماهیت انرژی بهش بدیم چه اتفاقی میوفته؟یا بهتر بگم ماهیت انرژی چه طور میتونه سریعتر دور شدن اجرامی که در فاصله دورتری از ما قرار دارنو توجیه کنه؟

ممنون:)

Ehsan
10-07-2013, 09:40 PM
اقا احسان اجازه, من سوال دارم

یعنی با این حرف شما , هر چی کره ی ما داره بزرگتر میشه , اون دافعه بیشتر خودشو نشون میده ...
حالا این نشون دادن , چه جوری نمود پیدا میکنه؟؟!!! :دی
مثلا میشه این فرض رو بکنیم که حالا که داره زورش میچربه , هول میشه و شتاب ایجاد میکنه تا همه چیزو رو تحت سلطه ی خودش قرار بده؟؟ هوم؟

شما که ماشالله نصفِ جوابتونو دادین خودتون! :دی


به نظرم اینطوری پخشش کنیم:
جایی که جرم مثبت بیشتر است جرم منفی کمتر است و جایی که جرم مثبت کمتر است حضور جرم منفی بیشتر است.

با این توزیع میشه گفت در فضای درون کهکشانها جرم منفی کمتر است اما در فضای میان کهکشانها جرم منفی بیشتر است. و از طرفی چون در مقیاسهای کیهانی حجم فضای میان کهکشانها بیشتر از حجم فضای درون کهکشانهاست بنابراین در کل، ماده منفی در جهان غالب است.

این هم پخش کردنِ خوبیه اما میشه ساده تر از این هم پخش کرد، چیزی که من پسِ ذهنمه اینه که موقعِ پخشِ جرمِ منفی، همه ی دنیا رو مرزهای قابل دید در نظر نگیرید، در واقع این «پسِ ذهن» به خاطرِ یک مدل‌سازی در نسبیتِ عام هستش، والا نظرِ شما به قوتِ خودش صحیحه :)


ممنون از نرگس جان :)

خب تا اینجا فهمیدیم که دوجرم مثبت همواره همدیگه رو می ربایند دو جرم منفی همواره تمایل به دور شدن از هم دارن و در مورد جرم مثبت و منفی بسته به علامت شتاب اگر جرم ماده مثبت بیشتر باشه برآیند نیروها جاذبس و اگر جرم منفی غالب یاشه برآیند نیروها دافعه میشه.از طرفی ما الان در دوران انرژی غالب هستیم و با انبساط کیهان رفته رفته داره چگالی ماده کم میشه در حالی که چگالی انرژی تاریک ثابته.

حالا دو تا سوال:
1.اگر بخوایم انبساط کیهان رو به ماده ای با جرم منفی نسبت بدیم به جای اینکه بگیم عامل انبساط کیهان انرژی تاریک هست چه مشکلی پیش میاد؟چه لزومی داره که حتما عامل انبساط ماهیت انرژی داشته باشه؟!
2.چرا اجرام دورتر سریعتر از ما دور میشن؟!

فکر کنم اگر بخوایم با ماده جلو بریم با انبساط کیهان چگالی هر دو ماده با جرم مثبت و منفی کم میشه و فاصلشونم زیاد میشه و قدرت نیروهایی که به هم وارد میکنن هم کم میشه بنابر این مانمیتونیم انتظار داشته باشیم اجرام دورتر سریعتر از ما دور بشن حالا اگر ماهیت انرژی بهش بدیم چه اتفاقی میوفته؟یا بهتر بگم ماهیت انرژی چه طور میتونه سریعتر دور شدن اجرامی که در فاصله دورتری از ما قرار دارنو توجیه کنه؟

ممنون:)

عجله نکنید، ما هنوز انرژی تاریک رو کاملا مدل نکردیم :دی داریم کم کم پیش میریم. اما

1. توی کیهان شناسی نوین ماده و انرژی فرقِ خاصی با هم ندارند، این که اینجا به صورتِ انرژی بیان شده شاید به این خاطر باشه که ما هنوز ساختارِ ذرات مانندی براش پیدا نکردیم و ماهیتش هنوز قابلِ لمس نیست.

2.این سوال مربوط به قانونِ هابل و نوعِ انبساطِ کیهانه، اگر به تاپیکِ انفجارِ بزرگ مراجعه کنید جوابِ سوالتون اونجا هست :)



....
اگر ما فرض رو براین بزاریم که این جرم منفی با انرژی تاریک یه ارتباطی داره , پس به این نتیجه میرسیم که نوعی از دافعه در این موجود نهفته است و شاید تمایلی به تشکیل ساختار نداشته باشه و حرکت شان به صورتی باشه که فاصله از هم بگیرند و این به معنی گسترش و پخش شدنش هست.نه؟؟


حالا اینکه جهان به صورت شتابدار گسترده میشه رو , به نظر من خوبه اینجوری استدلال کنیم
در دوران ماده غالب شاید جهان مثل گلوله خمیر سفت بوده وکم کش میومده .اما رفته رفته که این خمیر کش میاد انگار در مجموع قدرت بازگرداننده و منقبض کننده اثرش از بین میره ...در حالیکه این نیروی کش اومدن داره به خمیر وارد میشه .
حالا بعد از گذشتن از مرزی دیگه نیروی جاذبه توانایی این رو نداره که جلوی انرژی تاریک بگیره .پس انرژی تاریک چون دیگه مانعی نمیبینه رفته رفته حضورش و تاثیرش بیشتر میشه...:) :pirate_2:


خوب حالا سوالِ اصلی اینجاست که چرا انرژی تاریک قدرتش ثابته؟! (بام همون بحثِ توزیعِ جرمِ منفی هستش :دی یعنی جرمِ منفی رو چه طور توزیع کنیم که قدرتِ انرژی تاریک ثابت باشه، اصلا قدرت چی معنی میشه؟)

narcissus flower
10-14-2013, 09:17 PM
بچه ها کجایید؟؟؟ انقدر پست نزارید تو رو خدا:دی

اقا احسان حالا که پای جرم منفی رو کشیدید وسط من یه چیزی بگم؟؟امروز از شخصی دانا در این زمینه پرسیدم و او هم خیلی راحت جواب داد, جرم منفی اصلا معنی نداره ....حالا من کلی داشتم توجیه میکردم ... ولی ایشون میگفت نه...و میگفتند اصلا با وجود جرم منفی انرژی جنبشی سیستم منفی میشه و درست نیست و این یک نظریه هست...و ثابت بودن چگالی انرژی تاریک چیزی هست که مدلها رو خوب پوشش داده و این ثابت بودن رو خلا فقط میتونه داشته باشه...

حالا این جرم منفی الان چه هویتی داره؟؟(بچه ها یاری کنید:دی)

smhm
10-15-2013, 11:54 AM
ولی به نظر من ماده منفی یا همون انرژی تاریک وجود داره.
همانطور که میدونید منشا پیدایش کهکشانها یکی از معماهای کیهانشناسی است. چرا که اگر بیگ بنگ یک انبساط همگن و همسان باشد هیچ دلیلی وجود ندارد که در برخی نقاط فضا تراکمی از ماده بوجود آید و هسته اولیه کهکشانها شکل بگیرد.
با پذیرفتن انرژی تاریک شاید بتونیم این معما را حل کنیم. به نظر من پس از بیگ بنگ همزمان با انتشار ماده مثبت، ماده منفی نیز در جهان منتشر شد. اما ماده منفی بخاطر خاصیت دافعه ای ذاتی آن به تدریج پخش شد و انبساط یافت با این عمل حوضچه هایی از ماده مثبت در حصار ماده منفی تشکیل شد و همین حوضچه ها منشا پیدایش کهکشانها شدند. حتی علت ساختار شبکه ای و اسفنجی شکل عالم نیز در اثر همین پخش شدن ماده منفی در بین ماده مثبت بوجود آمده. والله اعلم.

Ehsan
10-16-2013, 01:39 PM
بچه ها کجایید؟؟؟ انقدر پست نزارید تو رو خدا:دی

اقا احسان حالا که پای جرم منفی رو کشیدید وسط من یه چیزی بگم؟؟امروز از شخصی دانا در این زمینه پرسیدم و او هم خیلی راحت جواب داد, جرم منفی اصلا معنی نداره ....حالا من کلی داشتم توجیه میکردم ... ولی ایشون میگفت نه...و میگفتند اصلا با وجود جرم منفی انرژی جنبشی سیستم منفی میشه و درست نیست و این یک نظریه هست...و ثابت بودن چگالی انرژی تاریک چیزی هست که مدلها رو خوب پوشش داده و این ثابت بودن رو خلا فقط میتونه داشته باشه...

حالا این جرم منفی الان چه هویتی داره؟؟(بچه ها یاری کنید:دی)

خوب اون شخصِ دانا راست می‌گه :دی

جرمِ منفی از لحاظِ نظری موجودِ عجیب غریبیه، مثلا تصور کنید که من یک صندلی که جرمش منفی هستش رو به جلو هُل می‌دم اما صندلی باید بیاد عقب!

یا در موردِ همین بحثی که دو تا جرمِ مثبت و منفی نیروشون چه طور میشه، خواهید دید که سیستم به طورِ خالص به یک سمت حرکت می‌کنه (گرچه مرکزِ جرم همچنان ثابته چون جسمِ منفی m*xش در سوی مخالف قرار میگره ) و کلی پیچیدگی های نظری دیگه! اما من از مطرح کردنِ بحثِ جرمِ منفی هدفی داشتم که به زودی بیانش می‌کنم (حالا اتفاقا ادامه ی حرفام به بحثِ جنابِ smhm مربوطه)



ولی به نظر من ماده منفی یا همون انرژی تاریک وجود داره.
همانطور که میدونید منشا پیدایش کهکشانها یکی از معماهای کیهانشناسی است. چرا که اگر بیگ بنگ یک انبساط همگن و همسان باشد هیچ دلیلی وجود ندارد که در برخی نقاط فضا تراکمی از ماده بوجود آید و هسته اولیه کهکشانها شکل بگیرد.
با پذیرفتن انرژی تاریک شاید بتونیم این معما را حل کنیم. به نظر من پس از بیگ بنگ همزمان با انتشار ماده مثبت، ماده منفی نیز در جهان منتشر شد. اما ماده منفی بخاطر خاصیت دافعه ای ذاتی آن به تدریج پخش شد و انبساط یافت با این عمل حوضچه هایی از ماده مثبت در حصار ماده منفی تشکیل شد و همین حوضچه ها منشا پیدایش کهکشانها شدند. حتی علت ساختار شبکه ای و اسفنجی شکل عالم نیز در اثر همین پخش شدن ماده منفی در بین ماده مثبت بوجود آمده. والله اعلم.

انرژی تاریک وجود که داره اما خوب، این که آیا ماهیتش ماده ای با جرمِ منفی هستش یا نه جای بحثه، اینجا یه اشکال پیش میاد، مگه نمی‌گفتیم ماده و انرژی هم ارز هستن، پس چی شد؟ چرا داریم تفکیک قائل میشیم؟ اصلا منظور از ماده و انرژی چیه؟

خوب واقعیت اینه بیشترِ اوقات وقتی از جرمِ منفی صحبت می‌کنیم منظورمون اینه که «ذراتی» هستند که خواصِ جرمِ منفی رو دارند، و مثلِ همه ی ذرات می‌تونن جاری بشن جمع بشن و پخش بشن و.... اما وقتی داریم از انرژی منفی حرف می‌زنیم بیشتر منظورمون یک میدانه که فعلا ماهیتش نا شناخته است و این میدان نمی‌تونه مثلِ ماده رفتار کنه و ذره باشه، گرچه از طرفی کوانتم هم پیشبینی می‌کنه که ذره و میدان خیلی فرقی با هم ندارند اما اِعمالِ همزمانِ کوانتم و نسبیت برای این بحث می‌تونه غیر مجاز باشه!

کلا وقتی من مثالِ جرمِ منفی رو برای انرژی تاریک بیان کردم فقط خواستم قضیه رو از دیدگاهِ کلاسیک نگاه کنم، حالا اگر اجازه بدید من مدلِ انرژی تاریک رو با ماده ای با جرمِ منفی بسازم و ویژگی های کیهانی این نیرو رو بیان کنم بعد بگیم که توی مدلِ استاندارد کیهان شناسان دقیقا چه طور با کمک ِ نسبیتِ عام این قضیه رو مدل می‌کنند :)

Ehsan
10-17-2013, 07:01 AM
خوب داستانِ ما به اینجا رسید که خواستیم با جرمِ منفی، انرژی تاریک رو بسازیم، من اینجا می‌خوام یه ذره جوب بزنم! :دی

فرض کنید که من یک ماده ی نامرئی با جرمِ منفی داشته باشم که قبل از انفجارِ بزرگ توی کلِ فضا پخش بوده (دقت کنید کلا دیدگاهم کلاسیکه هااااااا، یعنی کاری با این که فضا موقعِ انفجارِ بزرگ به وجود اومده و این حرفا، ندارم :دی از این گذشته به پیچیدگی های نظری وجودِ جرمِ منفی هم وارد نمی‌شم،
صرفا یک استفاده ی ابزاری از این موجودِ خیالی می‌کنم) این که این ماده نامرئی هستش یعنی این که جاری نمیشه و اثرِ اتلافی هم روی حرکت نداره و کلا برهمکنشِ الکترومغناطیسی نداره.

فرض کنید تو شکلِ پایین، فضا به صورتِ یکنواخت از ماده ی جرمِ منفی پر شده (صورتی)، هر ذره ای با جرمِ مثبت توی این فضا قرار بدم هیچ نیرویی بهش وارد نمیشه:


http://up.avastarco.com/images/jqel407lwkbhlpvbznt3.png

حالا دو تا ذره با جرمِ مثبت قرار می‌دم، فرقی که این حالت با حالتِ عادی داره اینه که گرانشِ بینِ دو تا ذره ی با جرمِ مثبت کمتر از حالتی هستش که هیچ جرمِ منفی تو فضا پخش نشده باشه.


http://up.avastarco.com/images/qyhrx3xz3idni7gpy4ke.png

سوالاتی که دارم اینه:

آیا اصلاً کلاً عملاً و نظراً (:دی) این گزاره که «گرانش در این حالت ضعیفتر از گرانش در خلا هستش» صحیحه؟

چرا در این مورد اثرِ گرانش تضعیف میشه؟

این تضعیف شدن یک نواخته یا تابعِ فاصله است؟ چرا و چه طور؟ (یعنی اگر تابع هستش چه طور تابعی؟)

آیا فاصله ای وجود داره که بعد از اون فاصله پادگرانش کاملا غالب بشه یا نه، در بینهایتِ دور هم فقط گرانش احساس میشه؟

مداد رنگیهام
10-17-2013, 11:50 AM
من یه چیزی بگم؟:)
این که بگیم در همه حالت ها جرم منفی باعث تضعیف نیروی گرانش بین دو جرم مثبت میشه یکم اشکال داره
ما میدونیم در مورد گرانش نیوتونی نیروی بین 2 جرم منفی همیشه دافعس و نیرویبین دو جرم مثبت همیشه جاذبس.میمونه نیروی بین یک جرم منفی و یک جرم مثبت حالا یه بار دیگه به شکل زیر نگاه کنین:

[/URL][URL="http://up.avastarco.com/images/2uujpf8swupgkbhwk7zg.png"]http://up.avastarco.com/images/2uujpf8swupgkbhwk7zg.png (http://up.avastarco.com/images/2uujpf8swupgkbhwk7zg.png)

تو این شکل دو جرم مثبتمون به هم نیروی جاذبه وارد میکنن و جرم های منفی که در فاصله ی بین این دو جرم مثبت وجود داره به هم دافعه وارد میکنن تا اینجا درست؟ حالا بریم سراغ بر هم کنش بین جرم مثبت با جرم منفی که در فاصله ی بین دو جرم مثبت قرار داره.اگر جرم مثبت بیشتر باشه نیرو میشه جاذبه و اگر جرم منفی بیشتر باشه نیروی حاکم دافعس!(رجوع به پست 43)حالا اگر فرض کنیم جرم منفی به صورت یکنواخت در همه جا پخش شده باشه هر چه قدر که فاصله دو جرم مثبت از هم کمتر بشه مسلما مقدار ماده منفی کمتری در فاصله بینشون قرار میگیره وبا بیشتر بودن میزان جرم مثبت به منفی برآیند نیروها به سمت گرانش میل پیدا میکنه از طرفی با کم شدن فاصله با توجه به اینکه گرانش با مجذور فاصله رابطه عکس داره نیروی گرانش بین دو جرم مثبت هم بیشتر میشه و این خودش کمک کنندس تا برآیند نیروها به سمت گرانش میل کنه.
با بیشتر شدن فاصله, هم جاذبه بین دو جرم مثبتمون کم میشه هم میزان جرم منفی که میتونه بین دو جرم مثبت قرار بگیره بیشتر میشه و به این ترتیب با غلبه میزان جرم منفی به مثبت بر آیند نیروها میره به سمت پاد گرانش و در نهایت انبساط.
شاید به همین دلیله که در مورد اجرام نزدیک مثله دو کهکشان نزدیک نیروی گرانش میتونه بر انبساط عالم غلبه کنه و دو جرم به جای دور شدن به هم نزدیک بشن.:)

مداد رنگیهام
10-18-2013, 03:32 PM
اِهم اِهم... :دی دوستان من یه اشتباهی در پست قبل انجام دادم....در مورد نیروی بین یک جرم منفی و یک جرم مثبت، چه جرم مثبتمون بزرگتر باشه چه جرم منفیمون، همواره جرم منفی به سمت جرم مثبت حرکت میکنه و جرم مثبت در همون راستا از جرم منفی دور میشه،تاثیر اندازه جرم مثبت و منفی روی جهت نیرو نیست بلکه نتیجه ی این حرکت رو مشخص میکنه یعنی چی؟یعنی اگر جرم منفی بزرگتر باشه دو جسم در حین حرکت لحظه به لحظه از هم دور میشن و به هم نخواهند رسید و اگر جرم مثبت بزرگتر باشه روزی جرم مثبت و منفی به هم میرسن(با در نظر گرفتن فرض اولیه که جرم منفیمون ثابته و جاری نمیشه اندازه جرم منفی و مثبتمون خیلی اینجا برامون تاثیر گذار نیست و اهمیت خاصی فکر نکنم داشته باشه)
بنابر این ماده منفی که در بین دو ماده مثبتمون قرار داره همواره نیرویی به سمت خارج بهش وارد میکنه و باعث تضعیف نیروی گرانش بینشون میشه.
....................
بازم شرمنده بابت اشتباهم...اینم بگم که هیچ اطمینانی راجع به این پستم و پستهای بعدیمم نیست :دی

Ehsan
10-18-2013, 10:49 PM
سوالاتی که دارم اینه:

آیا اصلاً کلاً عملاً و نظراً (:دی) این گزاره که «گرانش در این حالت ضعیفتر از گرانش در خلا هستش» صحیحه؟

چرا در این مورد اثرِ گرانش تضعیف میشه؟

این تضعیف شدن یک نواخته یا تابعِ فاصله است؟ چرا و چه طور؟ (یعنی اگر تابع هستش چه طور تابعی؟)

آیا فاصله ای وجود داره که بعد از اون فاصله پادگرانش کاملا غالب بشه یا نه، در بینهایتِ دور هم فقط گرانش احساس میشه؟



....
بنابر این ماده منفی که در بین دو ماده مثبتمون قرار داره همواره نیرویی به سمت خارج بهش وارد میکنه و باعث تضعیف نیروی گرانش بینشون میشه.
....................


نکته ی کلیدی داستان همین عبارتِ بولد شده در نقلِ قولِ بالاست :دی


این شکل رو عنایت داشته باشید:


http://up.avastarco.com/images/epcim2hqkzicayjocvlx.png

توی این شکل تنها جرمهای منفی درونِ کره ای که بینِ دو جرمِ مثبت قراره داره موثر هستند واسه همین من بقیه ی جرمهای منفی رو ریختم دور چون تاثیری ندارند! (از نظرِ ریاضی هم میشه اینو نشون داد، به این میگن قضیه پوسته ی نیوتون)

حالا با این تفسیر میشه جوابِ سوالات رو داد:

خوب اولا وثانیا جرمِ منفی ِ بینِ دو تا جرمِ ما باعثِ ایجادِ نیرویی بر خلافِ گرانش میشه و اون رو تضعیف میکنه، پس واقعا گرانش تضعیف میشه

ثالثا و رابعا با دورتر کردنِ دو تا جسم از هم اتفاقی که می‌افته اینه:

1.گرانشِ خالص (یعنی بدونِ در نظر گرفتنِ جرمِ منفی) به خاطرِ دورتر شدنِ فاصله ضعیفتر میشه
2. میزانِ جرمِ منفی ِ موثرِ بینِ* دو جسم زیادتر میشه، بنا بر این نیروی خالصِ پادگرانش قویتر میشه

در نتیجه ی این دو اتفاقِ توامان، جایی وجود خواهد داشت که یک هویی زورِ جرمِ منفی به جرمِ مثبت می‌چربه و این فاصله به بعد نیرویِ حاکمِ بینِ این اجسام دافعه خواهد بود!

نیروی گرانش (قرمز) نیروی پادگرانش (آبی) بر حسبِ فاصله میشه یه چیزی شبیهِ این:



http://up.avastarco.com/images/hnaibqedc1z1wktkgj3.png

میبینید که از جایی به بعد پادگرانش قویتره، بنا بر این نیروی برایند دافعه است (دقت کنید وقتی فاصله خیلی نزدیکه، گرانش این قدر قویه و جرمِ منفی این قدر ضعیفه که تقریبا هیچ اثری از جرمِ منفی دیده نمیشه)

حالا داستان از این جا به بعد جالبتر می‌شه:

فرض کنید که توی این دنیایِ پر از جرمِ منفی، ناگهان یک اتفاقِ عجیب و غریب رخ بده طوری که ما مثلِ فامیلِ دور توی این کلیپ (http://www.aparat.com/v/129pc) بهت زده بشیم :دی

فرض کنید ناگهان یک انفجاری درونِ این ماده ی منفی رخ بده طوری که از یک نقطه، گویی بسیار بسیار کوچک با چگالیِ بینهایت زیادِ مثبت، مقداری ماده به وجود بیاد و شروع کنه به منبسط شدن.

حالا باید تحلیل کنیم همین طوری که این گویِ ما که پر از ماده ی مثبته داره منبسط میشه، چه اتفاقی براش می‌افته و شتابِ انبساطش تو هر لحظه چه جوریه.

خوب تحلیل کنید :دی (تحلیلش تقریبا شبیهِ تحلیلِ بالاست، اما کمی تفاوت داره و کمی زیباتره)


http://up.avastarco.com/images/8cw7aib3cz2xy3xixp7b.png

(این گوی جهانِ ماست و این انفجار همون انفجارِ بزرگه)

smhm
10-19-2013, 10:26 AM
http://up.avastarco.com/images/8cw7aib3cz2xy3xixp7b.png

(این گوی جهانِ ماست و این انفجار همون انفجارِ بزرگه)
اگر فرض کنیم انفجار بزرگ درون یک فضای بینهایت از ماده منفی ایجاد شده باشه، مثل آن است که یک انفجار در عمق یک اقیانوس رخ بدهد ممکنه در ابتدا انفجار کمی پیشروی کنه ولی بعلت فشار زیاد آب، دوباره به سرعت جمع میشه و بحالت اول برمیگرده. حالا تصور کنید گوی جهان ما درون یک جهان بزرگ با جرم منفی از هر طرف داره بهش فشار وارد میشه حتی اگر جرم منفی خیلی رقیق هم باشه با توجه به اینکه محدودیتی برای حجم فضا نداریم، در مجموع فشار خیلی زیاد میشه بقدری که حتی انفجار بزرگ جهان ما شاید اصلا نتونه اتفاق بیافته.





http://up.avastarco.com/images/epcim2hqkzicayjocvlx.png (http://up.avastarco.com/images/epcim2hqkzicayjocvlx.png)

توی این شکل تنها جرمهای منفی درونِ کره ای که بینِ دو جرمِ مثبت قراره داره موثر هستند واسه همین من بقیه ی جرمهای منفی رو ریختم دور چون تاثیری ندارند! (از نظرِ ریاضی هم میشه اینو نشون داد، به این میگن قضیه پوسته ی نیوتون)
چرا جرمهای خارج از کره مؤثر نیستند؟ همونطور که جرمهای داخل کره جرمهای مثبت را از هم دور می کنند، جرمهای خارج از کره هم می تونند دو جرم مثبت را بهم نزدیک کنند.

مداد رنگیهام
10-19-2013, 01:26 PM
در اولین لحظه شروع انبساط، ما ماده مثبتی در دریایی از ماده منفی داریم،در این لحظه به علت قضیه پوسته نیوتون :دی (آقا احسان توضیح میدن من دقیق نمیدونم چیه) از طرف ماده منفی نیرویی به ماده مثبت وارد نمیشه وقتی جرم مثبت شروع میکنه به انبساط ، چون ماده منفیمون خیلی رقیقه و جاری هم نمیشه اگر فرض رو بر این بذاریم که ماده مثبت بتونه درون ماده منفی نفوذ کنه ، با انبساط ماده مثبت، مقداری ماده منفی در درون ماده مثبت قرار میگیره و نیرویی به سمت خارج به ماده مثبتمون وارد میکنه که این باعث میشه ماده مثبتمون بیشتر و سریعتر منبسط بشه با انبساط بیشتر ،ماده منفی بیشتری در داخل ماده مثبتمون قرار میگیره و این چرخه همینطور تکرار میشه و انبساط سریعتر و سریعتر میشه.

narcissus flower
10-19-2013, 08:43 PM
ببخشید . من هوس کردم ساز مخالف بزنم:دی

من کلا با فرض اولیه مشکل دارم...( جسارتا).اینکه ما فرض کنیم که اون دریای جرم منفی رو داریم , مثل این هست که انگار قبل از انفجار , فضای ما تعریف شده و وجود داره.و مملو از جرم منفی هست .این داره ایده ی انفجار بزرگ که با انفجارش فضا تشکیل میشه رو نقض میکنه.ایا ما این اجازه را داریم؟؟
یعنی قالب جهان ما از ابتدا تعیین و ثابت شده .
حالا من دچار ابهام شدم:دی
کلا جهان ما ( فضای ما ) باید منبسط بشه .یعنی اون دریای ما گسترش میابد.از طرفی چگالی ثابت فرض کردیم.( میدونیم که اینجوریه).کی تو این دریا , اب میریزه؟؟
دچار تناقض برای پایستگی و بقای جرم و انرژی نمیشیم:)

Ehsan
10-21-2013, 09:10 PM
چرا جرمهای خارج از کره مؤثر نیستند؟ همونطور که جرمهای داخل کره جرمهای مثبت را از هم دور می کنند، جرمهای خارج از کره هم می تونند دو جرم مثبت را بهم نزدیک کنند.

توضیحش یه کمی ریاضیه، اما شهودی‌ش میشه این، فرض کنید یک جسمی درونِ توی یک پوسته ی کروی با جرمِ مفی قرار گرفته، این تصویر رو نگاه کنید:

http://up.avastarco.com/images/gd5y5fqwnq9n5kg9uqg9.png

فرض کنید فقط اثرِ جرمِ های موثر رو در نظر بگیرید، مقدارِ جرمِ یک کمتر از جرمِ دو هستش پس باید نیروی بیشتری داشته باشه اما همان قدری که جرمش کمتره، نزدیکتر هم هست و جرمِ دو علی رغمِ زیادیش دوره و اثرش کم، این نزدیکی دقیقا اثرِ کم جرمی رو خنثی و نیروی دو طرف برابر میشه، چون این کار رو به ازای تمامِ سطحِ کره میشه انجام داد، پس در نتیجه پوسته ی یکنواخت به اجرامِ درونِ خودش هیچ نیرویی وارد نمی‌کنه. چون تمامِ جرمِ منفی بیرون رو میشه مجموعه ای نامتناهی از پوسته ها در نظر گرفت، پس هیچ نیرویی هم از طرفشون وارد نمیشه.



اگر فرض کنیم انفجار بزرگ درون یک فضای بینهایت از ماده منفی ایجاد شده باشه، مثل آن است که یک انفجار در عمق یک اقیانوس رخ بدهد ممکنه در ابتدا انفجار کمی پیشروی کنه ولی بعلت فشار زیاد آب، دوباره به سرعت جمع میشه و بحالت اول برمیگرده. حالا تصور کنید گوی جهان ما درون یک جهان بزرگ با جرم منفی از هر طرف داره بهش فشار وارد میشه حتی اگر جرم منفی خیلی رقیق هم باشه با توجه به اینکه محدودیتی برای حجم فضا نداریم، در مجموع فشار خیلی زیاد میشه بقدری که حتی انفجار بزرگ جهان ما شاید اصلا نتونه اتفاق بیافته.



این تیکه از پستم رو دقیقتر بخونید :دی


....
فرض کنید که من یک ماده ی نامرئی با جرمِ منفی داشته باشم که قبل از انفجارِ بزرگ توی کلِ فضا پخش بوده (دقت کنید کلا دیدگاهم کلاسیکه هااااااا، یعنی کاری با این که فضا موقعِ انفجارِ بزرگ به وجود اومده و این حرفا، ندارم :دی از این گذشته به پیچیدگی های نظری وجودِ جرمِ منفی هم وارد نمی‌شم،
صرفا یک استفاده ی ابزاری از این موجودِ خیالی می‌کنم) این که این ماده نامرئی هستش یعنی این که جاری نمیشه و اثرِ اتلافی هم روی حرکت نداره و کلا برهمکنشِ الکترومغناطیسی نداره.



پس خبری از اتلاف و این حرفا نیست



ببخشید . من هوس کردم ساز مخالف بزنم:دی

من کلا با فرض اولیه مشکل دارم...( جسارتا).اینکه ما فرض کنیم که اون دریای جرم منفی رو داریم , مثل این هست که انگار قبل از انفجار , فضای ما تعریف شده و وجود داره.و مملو از جرم منفی هست .این داره ایده ی انفجار بزرگ که با انفجارش فضا تشکیل میشه رو نقض میکنه.ایا ما این اجازه را داریم؟؟
یعنی قالب جهان ما از ابتدا تعیین و ثابت شده .
حالا من دچار ابهام شدم:دی
کلا جهان ما ( فضای ما ) باید منبسط بشه .یعنی اون دریای ما گسترش میابد.از طرفی چگالی ثابت فرض کردیم.( میدونیم که اینجوریه).کی تو این دریا , اب میریزه؟؟
دچار تناقض برای پایستگی و بقای جرم و انرژی نمیشیم:)

من خودمم به می‌دونم که این مدل غلطه، اما برای شباهتِ زیادش به مدلِ استاندارد ِ واقعی دارم شرحش می‌دم و بعدا پیچیدگی های این مدلِ غلط رو بحث می‌کنیم، حالا شما پیش دستی کردید برای تاکیدِ غلطیش :دی بعدا از پستِ شما استفاده ی مفیدی به عمل خواهد آمد :دی



در اولین لحظه شروع انبساط، ما ماده مثبتی در دریایی از ماده منفی داریم،در این لحظه به علت قضیه پوسته نیوتون :دی (آقا احسان توضیح میدن من دقیق نمیدونم چیه) از طرف ماده منفی نیرویی به ماده مثبت وارد نمیشه وقتی جرم مثبت شروع میکنه به انبساط ، چون ماده منفیمون خیلی رقیقه و جاری هم نمیشه اگر فرض رو بر این بذاریم که ماده مثبت بتونه درون ماده منفی نفوذ کنه ، با انبساط ماده مثبت، مقداری ماده منفی در درون ماده مثبت قرار میگیره و نیرویی به سمت خارج به ماده مثبتمون وارد میکنه که این باعث میشه ماده مثبتمون بیشتر و سریعتر منبسط بشه با انبساط بیشتر ،ماده منفی بیشتری در داخل ماده مثبتمون قرار میگیره و این چرخه همینطور تکرار میشه و انبساط سریعتر و سریعتر میشه.

حرفاتون تا حدودِ بسیار بالایی درسته و طرحِ کلی قضیه رو شرح میده اما جزئیاتش باید کمی تجدید ِ نظر کرد، اونجا که گفتین «انبساط سریعتر میشه» باید تصحیح بشه، بله تو بعضی شرایط تسریع میشه اما انبساط الزاما همیشه تسریع نمیشه، فقط کندی انبساط کمتر میشه!

حالا یکی می‌تونه خیلی دقیقتر اتفاقی که می‌افته رو شرح بده؟! (راهنمایی: به پستهای ابتدایی تاپیک و بحثِ چگالی انرژی تاریک مراجعه کنید:دی )

mohsen4465
10-21-2013, 10:25 PM
بستگی به قدرت انفجار داره. اگه انفجار ضعیف باشه جرم مثبت دوباره روی خودش فرو میریزه. اگه یک مقدار خاصی باشه با جرم منفی به تعادل میرسه و برای همیشه در همون اندازه ساکن میمونه و اگه انفجار قوی باشه و بتونه از اون نقطه تعادل عبور کنه (هر چند خیلی کند و آهسته) از اونجا به بعد شتاب مثبت میگیره و دیگه نمیشه جلوی انبساطشو گرفت. اینهو قطار شهربازی میمونه. لحظه انفجار رو اون لحظه در نظر بگیرید که قطار تو گودی ریله و حداکثر سرعت رو داره. با صعود به بالای قله ریل، رفته رفته از سرعتش کم و کم‌تر میشه. بسته به اینکه سرعتش چقدر باشه سرنوشتهای متفاوتی داره. شاید اصن به بالای ریل نرسه و دوباره برگرده پایین. شاید همچین که رسید به بالای ریل سرعتش 0 بشه. شاید هم با سرعت مورچه‌ای از نوک قله مسیر عبور کنه و بیافته تو سرآزیری سقوط!!! :دی


راستی آقا احسان اون نموداری که در خصوص نقطه تعادل گذاشتین نباید خط آبی هم دقیقاً مثل خط قرمز حالت صعودی توان‌دار در سمت مخالف و بصورت قرینه داشته باشه؟ چرا خطیه؟ این نمودار رو میگم:

http://up.avastarco.com/images/hnaibqedc1z1wktkgj3.png (http://up.avastarco.com/images/hnaibqedc1z1wktkgj3.png)

یه چیز دیگه؛ میگم که ما الان داریم تو اون قطاره شیرجه بعد از قله رو میریم دیگه؟ :دی

مداد رنگیهام
10-22-2013, 08:05 PM
با منبسط شدن ماده مثبتمون از چگالی ماده مثبت کم میشه در حالی که چگالی ماده منفیمون ثابت میمونه چون ما فرض کردیم ماده منفیمون جاری نمیشه از طرفی ماده ای هم که بهش اضافه نمیشه پس چگالیش ثابته.خب در لحظه اول چگالی ماده مثبتمون زیاده و ذرات به هم نزدیکن بنابر این نیروی گرانش بینشون باعث کند شدن انبساط میشه ولی با پیش رفتن انبساط چگالی ماده مثبت کم میشه ذرات از هم فاصله میگیرن پس گرانش بینشون کم میشه و از طرفی ماده منفی هم داره بینشون قرار میگیره و پادگرانش ماده منفی هم به کمک انبساط میاد و از کندی انبساط کم میکنه :دی و به این ترتیب در ابتدا گرانش بین ماده مثبت غالبه و انبساط رو کند میکنه در حالی که رفته رفته پاد گرانش ماده منفی غالب میشه .

smhm
10-23-2013, 01:00 PM
و از طرفی ماده منفی هم داره بینشون قرار میگیره و پادگرانش ماده منفی هم به کمک انبساط میاد و از کندی انبساط کم میکنه


این ماده نامرئی هستش یعنی این که جاری نمیشه و اثرِ اتلافی هم روی حرکت نداره و کلا برهمکنشِ الکترومغناطیسی نداره.
اگر قرار باشه این ماده منفی هیچ برهمکنشی با ماده مثبت نداشته باشه در اینصورت هیچ نیروی پادگرانشی هم در کار نیست.

Ehsan
10-23-2013, 06:58 PM
اگر قرار باشه این ماده منفی هیچ برهمکنشی با ماده مثبت نداشته باشه در اینصورت هیچ نیروی پادگرانشی هم در کار نیست.

دقت کنید گفتم فقط بر هم کنشِ الکترومغناطیسی نداره:



این ماده نامرئی هستش یعنی این که جاری نمیشه و اثرِ اتلافی هم روی حرکت نداره و کلا برهمکنشِ الکترومغناطیسی نداره.

درست مثلِ ماده ی تاریک، ماده ی تاریک هم بر همکنش ِ الکترومغناطیسی نداره، میشه از توش رد شد، میشه توش شناور شد و احساسش نکرد و درونش با سرعتِ نزدیک به نور حرکت کرد بدونِ این که سرعتمون رو کند کنه، تنها اثری که روی ما داره اثرِ گرانشی هستش و لاغیر و این هیچ ایرادی نداره

از این گذشته (تقریبا دارم برای بارِ چهارم تو این تاپیک تاکید می‌کنم که) اولِ اولِ بحث هم گفتم که تمامِ مدلِ ساخته شده ی ما غلطه ولی چون شباهتِ زیادی به مدلِ اصلی داره داریم ازش استفاده می‌کنیم، یعنی ماده ی منفی و پخش شدنش قبل از انفجارِ بزرگ و این حرفا همش کشکه! فقط چون دینامیکش شبیهِ مدلِ استاندارد هستش داریم این طوری به قضیه نگاه می‌کنیم :)

Ehsan
10-26-2013, 11:31 PM
خوب دوستان جانِ کلام رو تو این پست (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1496-%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9&p=70438&viewfull=1#post70438) و این پست (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1496-%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9&p=70417&viewfull=1#post70417) گفتن، مخصوصا این نکته که انفجار باید از یه حدی قویتر باشه، فرض کنید انفجار از اون حد قویتر بود حالا ببینیم مرحله به مرحله چی میشه:

1)اولِ اولِ انفجار ماده خیلی فشرده بوده، هیچ پادگرانشی وجود نداشته، هر چی بوده گرانش بود و بس! پس انبساط کند شونده بود

2)حالا یه ذره دنیا بزرگتر میشه و ذرات از هم بیشتر فاصله می‌گیرن، اتفاقی که می‌افته اینه که چگالیِ ماده ی معمولی یه ذره کم میشه، اما چگالی ماده ی منفی هنوز ثابته ولی با وجودِ کم شدنِ چگالی ماده ی مثبت، همچنان خیلی موثرتر از ماده ی منفیه، اثرِ غالب همچنان گرانشه و انبساط داره کند میشه

3)حالا کم کم چگالیِ ماده ی مثبت این قدری کم شده که بشه با چگالی ماده ی منفی مقایسه اش کرد، کم کم اثرِ انرژی تاریک داره دیده میشه، اما هنوز گرانش غالبه و انبساط داره کندتر میشه، اما کمتر

4) اوخ اوخ اوخ! چگالی ماده ی مثبت این قدری افت کرد که الان دقیقا برابر با چگالی ماده ی منفی شده، حالا اثرِ غالبی وجود نداره و همه چی ثابته انبساط نه کند میشه و نه تند.

5) حالا انبساط اون قدر چگالی ماده ی مثبت رو کم کرده که چگالیش حتی از چگالی ماده ی منفی هم کمتر شده، حالا اثرِ ماده ی منفی (انرژی تاریک) غالبه، انبساط شروع شده به سریعتر و سریعتر شدن و جهان به نظر میاد قراره تا ابد منبسط بشه.


همه ی این پنج گزاره ی بالا رو تو شکلِ پایین یکجا ببینید (شرمنده هر چی زور زدم کوچکترش کنم نشد، ولی جای نگرانی نیست، کم حجمه) :

(دقت کنید توی این شکل، اولا محورِ زمان لگاریتمی هستش و صفرِ زمان، زمانِ حاله (مثلا!)

نمودارِ اول (بالایی) شعاعِ کیهان رو بر حسبِ زمان نشون میده، کیهانِ قرمز بدونِ جرمِ منفی هستش ولی کیهانِ آبی با جرمِ منفی، محاسبات کاملا دقیقه و با نرمافزار حساب شده

نمودارِ دوم (پایینی) چگالی جرمِ مثبت رو بر حسبِ زمان و در مقایسه با چگالی جرمِ منفی نشون داده، دقت کنید اینجا هم محورِ عمودی لگاریتمیه، یعنی در لحظه ی صفر چگالی ماده ی مثبت ده برابرِ ماده ی منفیه، در لحظه ی اولِ نمودار ( انفجار) بیش از یک میلیارد برابرِ جرمِ منفی و الی آخر، ولی محورِ عمودی برای شعاعِ کیهان لگاریتمی نیست)


http://up.avastarco.com/images/akiu7111onbjgkdtbubi.png

می بینید که تا زمانی که چگالی جرمِ مثبت زیاده هنوز اثرِ جرمِ منفی دیده نشده و اختلافِ فاحشی بینِ کیهانِ آبی و قرمز نیست، اما به محض ِ این که چگالی قابلِ مقایسه میشه اختلاف ها شروع میشه و بعد از مدتی اختلاف به قدری زیاد میشه که در انتهای نمودار اندازه ی کیهان 3 برابرِ حالتِ بدونِ ماده ی منفی شده.


دقت کنید انبساط برای حالتِ بدونِ ماده ی منفی همیشه کند شونده است این که در انتهای نمودار کیهانِ قرمز کمی به بالا انحنا پیدا کرده به خاطرِ محورِ لگاریتمی زمانه، برای حالتِ عادی محورها این نمودار رو داریم:


http://up.avastarco.com/images/pp29jq67fvnjykuuv4h7.png

که دیده میشه انبساطِ کیهانِ قرمز همیشه کند شونده است (انحنا به سمتِ پایینه)

اما چرا این همه به خودمون زحمت دادیم تا با این مدلِ غلط این چیزا رو حساب کنیم؟!

جواب ساده است!

چون این دینامیک (تحول بر حسبِ زمان) دقیقا دینامیکی هستش که انرژی تاریک باهاش کار می‌کنه و جهان دقیقا همین طوری منبسط میشه، مثلا لحظه ی شماره ی 4 در کیهانِ ما حدودا 5 میلیارد سالِ پیش بوده که کشف شده از اون موقع تا الان انبساط تند شونده است و هنوز هیچ علتی براش پیدا نشده.

حالا کارِ من تموم شد! اما سوالم نه:

حالا که این مدل غلطه، پس مدلِ درست چیه؟

منتظرِ جوابم :)

مداد رنگیهام
10-28-2013, 10:55 AM
خوب تا الان ساز و کار انبساط و یاد گرفتیم اگر بخوایم کمی دقیقتر بهش نگاه کنیم عاملی که این پاد گرانش رو ایجاد میکنه انرژی تاریکه .
حالا دوتا سوال برام پیش اومده وقتی می گیم چگالی انرژی ثابته یعنی چی؟مگه انرژی هم چگالی داره؟:دی
بعد یه چیز دیگه اگر بخوایم کمی دقیقتر نگاه کنیم میتونیم بگیم عاملی که پاد گرانش رو ایجاد میمکنه(حالا اسمشو میخوایم انرژی تاریک بذاریم یا هر چیز دیکه) خاصیتی از بافت فضا زمانه و بهش وابستس همونطور که میگفتیم فضا زمان با ایجاد کیهان به وجود اومدو معنای وجودی گرفت و با گسترشش داره گسترده میشه انرژی تاریکم خاصیتی از فضا زمانه و با گسترش کیهان گسترده میشه؟
ممنون :)

narcissus flower
10-30-2013, 12:39 AM
خب اقا احسان زحمت کشید و یک نظریه ی غلط رو به ما تلقین کرد :دی

اما بیایم از همین نظریه ی غلط استفاده کنیم و دوباره بررسی رو ادامه بدیم.

میدونیم که موجودی مثل جرم منفی ماهیت خارجی ظاهرا نداره که بخواد پاد گرانش و انبساطی رو که ما دنبالش هستیم رو ایجاد کنیم. چون اصولا جهان ما در یک دریای جرم منفی یا چیز دیگه ای اغاز به کار نکرده .بلکه خود انفجار بوده که اغاز همه چیز بوده , حتی اغاز فضا زمان.
یعنی خود مجموعه ی ما یک مجموعه ی مادر بوده, نه زیر مجموعه....:)

حالا به نظر چه چیزی میتونه در این حالت جایگزین جرم منفی باشه؟
شاید خلا این کار رو بکنه...میگند که میتونه و دارای این انرژی هست .
به نظر بهتره , به خلا به چشم هیچ و پوچ نگاه نکنیم.فکر کنیم این خلا خودش از یک چیزی درست شده شاید نوسانات میدان های کوانتومی باشه(نمیدونم)

خب حالا اینکه چرا چگالی ثابت هست, برای این میتونه باشه :

مگه ما نمیگیم انبساط داریم, مگه این انبساط باعث بزرگتر شدن جهان نمیشه؟خب جرم باریونی که زیاد نمیشه ؟همون قبلیه.پس یه چیزی داره بزرگ میشه. که فضا هست .فضایی که خلا داره .
پس داره با بزرگ شدن فضا , خلا بیشتر میشه.
یعنی اون اولا فضا کوچولو بود(حجم در نظر بگیر), خلا هم کم بود(که فرض کردیم عامل انرژی رو در خودش داره)
حالافضا بزرگ شده , خلا هم بزرگ شده ...پس چگالی ثابت میمونه ...

یعنی حالا که بادکنک داره بزرگ میشه , توش فوت هم بکنیم تا مثل قبل میزان مولکول های هوا در واحد حجمش ثابت بمونه و افت چگالی نداشته باشیم...

ولی یک سوال دارم:دی حالا بعدا میپرسم:دی


و اینکه بقیه دوستان هم اگر نظری دارید بگید, اینجوری خیلی بیشتر یاد میگیریم...:)

narcissus flower
11-24-2013, 08:08 PM
خب سلام
گفتیم یادی از این تاپیک بکنیم و با یک سوال دوباره راهش بیندازیم

ببینید من درست میگم...:دی
من میدونم که توی جهان قراره قانون بقای جرم و انرژی داشته باشیم؟درسته؟؟اگر نیست بهم بگید چرا؟؟
اگر من این فرض رو قبول کنم که گزینه ی بالا درست هست .حالا یک ابهام دارم
جهان ما داره منبسط میشه .درسته؟

و فهمیدم که در جهان انرژی تاریک دارم(اصلا فرض کنید جرم منفی)

میدونم که چگالیش ثابته...درسته؟؟

ثابت بودن چگالی میگه که همون طور که جهان داره بزرگ میشه به همون میزان انرژی تاریک هم داره تولید میشه ...درسته؟؟

سوال من:ایا با این اتفاق ما نقض بقا نداریم؟؟

به نظر من میتونیم در این مورد گپی دوستانه داشته باشیم:)
هر جا هم من اشتباه گفتم لطفا من رو ارشاد کنید :دی

منتظرم:)

Naruto Sh
02-23-2014, 03:13 PM
یعنی خود مجموعه ی ما یک مجموعه ی مادر بوده, نه زیر مجموعه

سلام میشه یخورده بیشتر توضیح بدید ممنون.

مداد رنگیهام
09-18-2014, 07:43 PM
... فهمیدم که در جهان انرژی تاریک دارم(اصلا فرض کنید جرم منفی)

میدونم که چگالیش ثابته...درسته؟؟

ثابت بودن چگالی میگه که همون طور که جهان داره بزرگ میشه به همون میزان انرژی تاریک هم داره تولید میشه ...درسته؟؟

سوال من:ایا با این اتفاق ما نقض بقا نداریم؟؟....



واقعا این ثابت بودن چگالی انرژی به چه معناست؟ اگر قرار باشه انرژی به سیستم اضافه بشه این انرژی از چه منبعی تامین میشه؟:wut: