PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دیکشنری اصطلاحات نجومی (Astronomical Idioms Dictionary)



gandom
10-27-2012, 11:24 PM
[/URL][URL="http://up.avastarco.com/images/v5t3qnf11cv7d5z0nh9m.jpg"]http://up.avastarco.com/images/v5t3qnf11cv7d5z0nh9m.jpg (http://up.avastarco.com/images/v5t3qnf11cv7d5z0nh9m.jpg)


یک لغت نامه نجومی لازمه یک منجم است!;)...خیلی وقت ها که به یک متن تخصصی نجومی برخورد می کنیم دیکشنری های عمومی زبان انگلیسی جواب گوی ما نیستند و اگرهم کلمه مورد نظر ما رو داشته باشن می بینیم که معنی موجود با متن همخوانی نداره...!....پس چاره چیه؟!
این یک تاپیکی خواهد بود که نیازمند همکاری شما است تا تکمیل بشه...تعجب نکنید که چرا به فارسی نوشتم....برای اینکه بتونیم فروممون رو به دنیا نشون بدیم باید اول خودمون رو تا یه سطحی برسونیم و بعد بتونیم خودمون رو مطرح کنیم;)

این تاپیک یک تاپیک دوزبانه خواهد بود...پس متنی که وارد می کنید در انتها به صورت انگلیسیشم وارد کنید.
در هر پست هم فقط یک کلمه رو وارد نکنید،بلکه حداقل ده کلمه باشه که کار رو جلو ببرید.
در نهایت اگر که پستی نیازمند تکمیل بود پست خودتون رو بذارید...در نهایت یک مرتب سازی کلی انجام میشه که ترتیب حفظ بشه.

هنگامی که می خواید معنی یک لغت نجومی رو به فارسی وارد کنید،تنها ترجمه لفظی رو وارد کنید و اگر دیدید که خیلی لغت تخصصی هستش یه لینک بدید که اگر کسی نمی دونست حداقل یه مقاله راجع بهش بخونه.


.................................................. .............



an astronomical dictionary is the necessity of an astronomer....most of the time we read a professional text and then we encounter an unknown word. in this time the general dictionaries are not useful! Or if there were a meaning for our puzzle, there won’t be a good answer to our purpose.
So what’s the solution? ….this is a topic which need your help to be complete…. Don’t wonder if it’s in Persian !....if we want to show ourselves to the astronomical world, we should improve ourselves first and then we can show our forum to this vast and virtual world.


-This topic is a bilingual topic. So first write your text in Persian and then translate it to English language.


-
please try to enter at least 10 words in each post!


-
finally if you see that the last post is needed to be edited, continue the topic without care!



- whenever you want to enter such a professional word or idiom which need an external source, just write down the source without any paraphrase .






Good luck! ;)

پیمان اکبرنیا
10-27-2012, 11:51 PM
با تشکر از ایجاد که تاپیک خوب که میتونه به دوستان مترجم خیلی کمک کنه. فقط باید حتما لغاتی که برای ترجمه ذکر می شوند ترتیب خاصی داشته باشند تا مثلا بعد از 10 صفحه اگر کسی خواست لغتی را پیدا کند بتواند در میان این همه لغت پیدا کند. یا باید ترتیب ذکر مطالب بر حسب حروف الفبا باشه و یا موضوعی. مثلا اول منظومه شمسی(با یک سری زیر شاحه) بعد اختر فیزیک(با زیرشاخه ها ) و به همین ترتیب پیش بره :) اول این ترتیب را تعیین کنیم و بعد شروع کنیم.

این پست پس از توافق درباره روند تاپیک حذف خواهد شد.

gandom
10-28-2012, 01:13 AM
ابتدا قرار بر این بودش که به ترتیب لغات و اصطلاحات دانشنامه آنلاین خودمون باشه که دیدم نامنظم می شه. بنابراین سعی میشه که مثل یک دیکشنری که به ترتیب حروف الفبای انگلیسی هستش جلو بریم. در نهایت هم می تونیم خود تاپیک رو ویرایش کنیم و حروف الفبا رو جدا کنیم و صفحات مربوط به اون حرف رو لینک بدیم اول تاپیک.

gshahali
10-28-2012, 05:54 AM
سلام دوستان
فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای بسیاری از واژه‌های انگلیسی، معادلی را پیشنهاد کرده است.
در آدرس زیر می‌توانید فایل pdf این معادلها را دانلود کنید:

http://www.persianacademy.ir/fa/wordspdf.aspx

هر چند پیشنهاد من دانلود همه فایلها است، می‌توانید فقط فایلهایی را که با عنوان «به ترتیب الفبای لاتینی» می‌بینید دانلود کنید.
پیشنهاد بعدی من اینه که بعد از دانلود، فایلها را با هم ترکیب کرده، یک فایل مستقل بسازید. در این صورت برای جستجوی معادل یک کلمه انگلیسی، کافی است آنرا در قسمت جستجوی adobe acrobat یا برنامه دیگری که دارید وارد کنید.

موفق باشید

gissoo
10-28-2012, 09:04 AM
چه كار خوبي، واقعا چنين چيزي خيلي لازمه من شاهد مشكلات ترجمه بخاطر دسترسي نداشتن به معادل فارسي كلمات نجومي بودم:yaeh am not durnk:
ممنونgandom عزيز

هانیه امیری
10-29-2012, 10:10 PM
Thank you dear gandom for making this topic :thumbsup:

Let me start. I'll put some words through some dictionaries.


aberration ==> ابیراهی، کجراهی، انحراف، کجنمایی

لینک ابیراهی در ویکی نجوم (http://wiki.avastarco.com/index.php/%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C)

aberration of lens==> انحراف عدسی
aberration of light==> انحراف نور
aberration of starlight==> ابیراهی یا انحراف نور ستاره

absolute==> مطلق
absolute altitude==> ارتفاع مطلق
absolute luminosity==> تابندگی مطلق
absolute magnitude==> قدر مطلق

لینک قدر مطلق در ویکی نجوم (http://wiki.avastarco.com/index.php/%D9%82%D8%AF%D8%B1_%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%82#.D9.85 .D9.86.D8.A8.D8.B9)

absolute temperature==> دمای مطلق
absolute zero==> صفر مطلق

absorption==> جذب
absorption lines==> خطوط جذب
absorption nebula==> سحابی جذبی
absorption of light in space==> جذب نور در فضا
absorption of light in the earh's atmosphere==> جذب نور در جو زمین؛ خاموشی جوی
absorption of starlight==> جذب نور ستاره
absorption spectrum==> طیف جذبی


امیدوارم به زودی تمامی کلماتی که در این تاپیک نوشته میشه در ویکی نجوم هم تکمیل بشه تا مورد استفاده دوستان قرار بگیره، البته با کمک تمام دوستان عزیزمون ;)


Good night my dear friends :)

Hadise
10-29-2012, 10:53 PM
Acceleration==> شتاب
Acoustic Waves==> امواج صوتی
Albedo==> ضریب بازگشت
Alpha centauri==> آلفاقنطورس
Angular momentum==> اندازه تکانه زاویه ای
Artificial satellites==> اقمار مصنوعی
Asteroid belt==> کمربند سیارکی
Asteroids==> سیارک ها
Astronomical Unit==> واحد نجومی
Atmosphere==> جو
Atmospheric refraction==> انکسار جوی
Atomic mass==> جرم تمی
Atomic number==> عدد اتمی
Aurorae==> شفق قطبی

Flare star
10-30-2012, 12:42 AM
Absolute scale=مقیاس مطلق
Absorber=جذب کننده
Achromatic lens=لنز آکروماتیک(غیر رنگی)
Active galactic nucleus=هسته فعال کهکشانی
Active galaxy=کهکشان فعال
Aldebaran=دبران
Aimanac=تقویم سالانه اختری
Alpha particle=ذره آلفا
Alpheratz=سرة الفرس
Alt-azimuth mounting=استقرار سمت-ارتفاعی
Altair=نسر طایر
Altitude=ارتفاع
Andromeda=امراة المسلسلة
Angular diameter=قطر زاویه ای
Angular magnification=بزرگ نمایی زاویه ای
Annular eclipse=كسوف حلقوى
Antares=قلب العقرب
Aphelion=اوج خورشیدی
Apogee=اوج زمینی
Apparent magnitude=قدر ظاهری
Apparent motion=حرکت ظاهری
Apparent visual magnitude=قدر ظاهری بصری

mohsen4465
10-30-2012, 01:19 AM
خدمت مدیران محترم سایت مخصوصاً خانم امیری در مورد ویکی نجوم یک پیشنهاد داشتم و اون اینکه تو ویکی نجوم برای هر صفحه معادل انگلیسی اون رو هم تعریف کنیم طوری که حتی اگه کسی معادل انگلیسی یک واژه نجومی رو هم تو ویکی نجوم سرچ کرد صفحه فارسی اون باز بشه. ضمناً تو خود صفحه هم معادل انگلیسی وجود داشته باشه تا مثلاً اگه کسی فارسی سرچ کرد و خواست معادل انگلیسیش رو بدونه بتونه ازش استفاده کنه. اینطوری ویکی نجوم علاوه بر یک دانشنامه تبدیل به یک دیکشنری نجومی هم میشه. مثلاً میتونیم کنار اسم اون صفحه یه لینک کوچیک بذاریم با این عنوان: «معادل انگلیسی» که با کلیک کردن روی اون تمام معادل های انگلیسیش بیاد. اگه تلفظ هم داشته باشه که عالی میشه.

===============================
پست تو پست شده بودیم ولی تابحال پیشنهاد تو پیشنهاد نشده بودیم!
با پیشنهاد آقای سلیمانی همزمان شد (این پست (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?90-پيشنهادات-جهت-ارتقا-سايت&p=47450&viewfull=1#post47450)) :پی

Flare star
10-30-2012, 04:59 PM
alcor=سها
aquarius=دلو
aquila=عقاب
arc=قوس
arcturus=سماک رامح
argo=سفینه
aries=حَمَل
artificial satellite=ماهواره
asteroid=سیارک
astrograph=اخترنگار
astronomical unit=واحد نجومی
astronomy=نجوم
astrophysics=اخترفیزیک
atmospheric absorption=جذب جوی
atmospheric diffusion=پخش جوی
aurora=شفق قطبی
aurora australis=شفق قطبی جنوبی
aurora borealis=شفق قطبی شمالی
autumnal equinox=اعتدال پاییزی
azimuth=زاویه سمت

هانیه امیری
10-30-2012, 11:35 PM
سلام دوستان. با اجازه لغات قبلی رو که دوستان زحمتشو کشیدن، تکمیل می کنم تا بتونیم بریم سراغ لغات بعدی ;)

abundance of elements==> فراوانی کیهانی، فراوانی عناصر (cosmic aboundance)
acceleration of gravity==> شتاب ثقل (gravitational acceleration)
acceleration of planets==> شتاب سیارات
accelerometer==> شتاب سنج

accidental errors==> خطاهای تصادفی

accretion==> برافزایش
accretion disk==> قرص برافزایش
accretion hypothesis==> فرضیه برافزایش
accretion theory==> نظریه برافزایش

Achernar,Alpha Eridani==> آلفای نهر؛ آخر النهر

achromatism==> بی رنگی

Acrab==> اکلیل
achondrite==> آکندریت (http://wiki.avastarco.com/index.php/%D8%A2%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%AA)
acronical,acronychal,acronycal==> شامگاهی
acronical rising==> کنار روزی؛ تغریب
acronycal setting==> کنار شبی؛تشریق

Acrux,Alpha Crucis==> نیر صلیب جنوبی،آلفا چلیپا

actinometer==> تابش سنج
actinometry==>تابش سنجی

ادامه دارد ... ;)

هانیه امیری
11-01-2012, 06:19 PM
active optics==> اپتیک فعال؛ نورشناسی فعال
active prominence==> زبانه فعال
active region==> ناحیه فعال
active sun==> خورشید فعال

Adhara=Epsilon Canis Majoris==> اپسیلون کلب اکبر
Advanced Eart Observing Satellite =ADEOS==> ماهواره پیشرفته رصدگر زمین
advance of the perihelion ==> پیشروی حضیض خورشیدی

aeoro==> هوا-
aerography==> هوانگاری
aerolite==> شهابسنگ
aestival==> تابستانی؛صیفی
aestival signs==> برج های صیفی
Agena=Hadar=Beta Centauri==> حصار؛ بتا قنطورس
AGN=Active dalactic nucleus==> هسته کهکشانی فعال

airglow=nightglow==> هواتاب؛ شب تاب؛درخشندگی
airy signs==> بروج هوایی؛ بروج بادی
airy triplicity==> مثلث بادی؛ مثلث هوایی

Aitken's formula==> فرمول آتکین
Albireo=Beta Cygni==> منقار دجاجه؛ بتا دجاجه
َAlcyone=Eta Tauri==> اتا ثور

ادامه دارد... ;)

gissoo
11-02-2012, 12:23 AM
خوب دوستان هر چی پیش میریم کار از لحاظ تکراری نبودن کلمات مشکلتر میشه!

aberration==>کج نمایی
absolute temperature==>دمای مطلق
absolute zero==>صفر مطلق
absorption spectrum==>طیف جذبی
active galaxy==>کهکشان فعال
adaptive optics==>اپتیک تطابقی
Alkaid==>قائد
Alpha Centauri==>آلفای قنطورس
Alpha particle==>ذره ی آلفا
Alphard==>فرد
Alpheratz==>سرةالفرس
Altair==>نسر طایر
altitude==>ارتفاع
angular momentum==>تکانه ی زاویه ای
Antarctica==>جنوبگان
antimatter==>پاد ماده
antiparticle==>پاد ذره
Aquila==>عقاب
َArgo==>سفینه
Auriga==>ارابه ران

gandom
11-02-2012, 02:24 PM
ممنون از همه دوستانی که دارن کمک می کن به تکمیل شدن دیکشنری نجومیمون....فقط نکته ای که هست یکم به پست های قبلی دقت کنین و سعی کنین پست قبلی رو ادامه بدین;)


thanks from all friends that help us to complete our dictionary....but there is a point!please pay attention to previous posts and then try to continue the last post....thanks ;)

هانیه امیری
11-04-2012, 06:51 PM
به قول دوستان دیگه تکمیل کردن داره سخت میشه ;)

Alderamin=Alpha Cepheie==> آلفا قیفاووس
Algenib=Gamma Pegasi==> جناح الفرس، گاما اسب بالدار
Algieba=Gamma Leonis==> جبهه الاسد، گاما اسد

Algol=Beta Persei==> راس الغول، بتا برساووش
Algol star==> ستاره غول
Algol symbiotic==> هم زیست غول
Algonquin Radio Observatory==> رصدخانه رادیویی آلگونکین

almanc==> سال نما
almucantar=circle of altitude=altitude circle=parallel of altitude==> دایره قائم،دایره ارتفاع،دایره مقنطر
AlNa'ir=Alpha Gruis==> آلفا درنا
Alpha Scorpiid meteors==> شهاب های آلفا عقربی، شهاب های قلب العقربی
Alpha radiation==> تشعشع آلفا

altazimut==> سمت - ارتفاع
altimeter==> ارتفاع سنج
altitude of the pole==> ارتفاع قطب

Amalthea==> آمالته (قمر مشتری)
Amor==> آمور (سیاره صغیر)
Amor asteroid==> سیارک آموری
Amor group==> گروه آموری
Amor object==> جسم آموری

Amphitrite==> آمفیتریت
amplitude==> دامنه

ادامه دارد...

gandom
11-04-2012, 11:35 PM
دوستان خواهشاً پستای خارج از نوبت نذارین و بیش تر به پستای قبلی دقت کنین و الا مجبوریم پستتون رو به خاطر به هم ریختن نظم و روند تاپیک حذف کنیم....
اصلن حس ترجمه نیست :) (من که نفهمیدم ترجمه بهتره آخر سر یا تألیف :s)

هانیه امیری
03-10-2013, 03:59 PM
سلام دوستان گرامی. :)

در ادامه دادن این تاپیک وقفه زیادی رخ داد که انشالله به مرور با کمک دوستان این تاپیک رو فعال خواهیم کرد. این تاپیک، یکی از تاپیک هایی هست که کامل شدن اون

کمک زیادی بهمون خواهد کرد ، مخصوصا در امر ترجمه متن های نجومی ;)

خوب بریم سراغ ادامه لغات:

Andromeda=Chained lady==> امراه المسلسله، زن بر زنجیر
Andromeda Galaxy==> کهکشان امراه المسلسله
Andromedid meteors==> شهاب های امراه المسلسله ای

analema==> شاخص تمایل، آنالما
angle==> زاویه
angle of aberration==> زاویه انحراف
angle of equation of sun==> زاویه تعدیل خورشید
angle of incidence==> زاویه تابش
angle of parallax==>زاویه بازتاب
angle of reflection==>زاویه بازتاب
angle of refraction==>زاویه شکست
angle of commutation==> زاویه جابه جایی
angle of vertical==> زاویه عمود

Angstrom==> واحد آنگستروم
angular diameter=apparant diameter==> قطر زاویه ای
angular distance=apparent distance==> فاصله زاویه ای
angular elevation==> ارتفاع زاویه ای
angular momentum==> اندازه حرکت زاویه ای
angular motion==> حرکت زاویه ای
angular velocity==> سرعت زاویه ای

anisotropy==> ناهمسانگردی
annihilation==> نابودی
annihilation radiation==> تابش نابودی

annual==>سالانه
annual aberration==> ابیراهی سالانه
annual equation==> تعدیل سالانه
annual parallax==> اختلاف منظر سالانه

فقط یکم طولانی شد تا زودتر حرف A رو تموم کنیم و بریم سراغ B.

ادامه دارد .... ;)

حامد پورخرسندی
03-10-2013, 05:53 PM
active optics==> اپتیک فعال؛ نورشناسی فعال


aerolite==> شهابسنگ




شهاب سنگ سنگی

هانیه امیری
05-06-2013, 02:52 PM
Annual variation==> تغییر سالانه
Annualar eclipse==> گرفتگی حلقه ای
Annualar eclipse of the sun==> حورشید گرفتگی حلقوی (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%DA%A9%D8%B3%D9%88%D9%81#.D8.AE.D9 .88.D8.B1.D8.B4.DB.8C.D8.AF_.DA.AF.D8.B1.D9.81.D8. AA.DA.AF.DB.8C_.D8.AD.D9.84.D9.82.D9.88.DB.8C)
Annulus==> حلقه
Annulus of light==> حلقه نور

Anomalistic month (http://en.wikipedia.org/wiki/Anomalistic_month#Anomalistic_month)==> ماه بی هنجار
Anomalistic period==> دوره بی هنجار
Anomalistic year==> سال بی هنجار
Anomaly==> بی هنجاری

Ansae==>کنج حلقه
Antares=Alpha Scorpii==> قلب العقرب= آلفا عقرب
Antenna==> آنتن
Anthelic arc==> قوس بدل خورشیدی
Anthelion==> بدل خورشیدی
Anthropic pronciple (http://en.wikipedia.org/wiki/Anthropic_principle)==> اصل انسانی

Anticenter==> پاد مرکز
Anticrepuscular rays==> پرتوهای پاد شفقی
Antimatter==> پاد ماده
Antinode==> پاد گره
Antiparticle==> پاد ذره
Antisolar point==> نقطه پاد خورشیدی
Antitail==> پاد دم
Antoniadi Scale==> مقیاس آنتونیادی

Apache Point Observatory==> رصدخانه آپاچی پوینت
Apareon==> اوج مریخی
Apastron==> اوج ستاره ای

Aperture==> دهانه
Aperture efficiency==> بازده دهانه
Apeture ratio==>نسبت دهانه
Aperture synthesis==> ترکیب دهانه ای

Apex==> آماج
Solar apex ==> آماج خورشیدی (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%AC_%D8%AE%D9 %88%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF%DB%8C)


انشالله تا چند پست آینده حرف A تموم میشه

پس ادامه دارد .... ;)

هانیه امیری
05-07-2013, 09:54 PM
Aphelion==> اوج خورشیدی
Aphesperian==> اوج زهره ای
Apocronus ==> اوج زحلی
Apocynthion==> اوج قمری
Apofocus==> اوج کانونی
Apogalacteum==> اوج کهکشانی
Apogee==> اوج زمینی
Apogee of epicycle==> اوج فلک تدویر
Apojove==> اوج مشتری
Apolune=Aposelene==>اوج قمری
Apoplutonian==> اوج پلوتویی
Apoposeidon==> اوج نپتونی

Apollo==> آپولو
Apollo asteroid==> سیارک آپولویی
Apollo group==> گروه آپولویی
Apollo object==> جسم آپولویی

Apparent==> ظاهری
Apparent altitude==>ارتفاع ظاهری
Apparent distance=Angular distance==> فاصله ظاهری=فاصله زاویه ای
Apparent diameter=Angular diameter==> قطر ظاهری=قطر زاویه ای
Apparent frequency==> بسامد ظاهری
Apparent horizon==> افق ظاهری
Apparent liberation==> رخگرد ظاهری
Apparent luminosity==> تابندگی ظاهری
Apparent lunar orbit==> مدار ظاهری ماه
Apparent magnitude=Apparent brightness==> قدر ظاهری
Apparent motion==> حرکت ظاهری
Apparent noon==> ظهر ظاهری
Apparent place==> مکان ظاهری
Apparent position==> موضع ظاهری
Apparent photographic magnitude==> فدر عکاسی ظاهری
Apparent rising==> طلوع ظاهری
Apparent rotation==> حرکت وضعی ظاهری
Apparent setting==> غروب ظاهری
Apparent solar day==> روز خورشید ظاهری
Apparent solar time==> زمان خورشید ظاهری
Apparent visual magnitude==> قدر بصری ظاهری

ادامه دارد ;)

الیزابت
05-08-2013, 12:51 PM
سلام دوستان عزیزم
امیدوارم در کار تکمیل کردن دیکشنری نجومی موفق باشید اگر من هم بتونم کمک می کنم. باعث افتخارست.
از همه شما که در انجام این کار تلاش می کنید سپاسگزارم

معرفت زمانی تکامل می یابد که کار و کوشش با آن همراه باشد

هانیه امیری
05-08-2013, 09:50 PM
Apparition==> منظر
Apsisal motion==> حرکت راسی
Apsis ==> راس ( اوج و حضیض (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D9%88%D8%AC_%D9%88_%D8%AD%D 8%B6%DB%8C%D8%B6) )

Apus=Bird of Paradise=Apodis==> صورت فلکی مرغ بهشتی
Aquarius=Water Bearer=Aquarii==> صورت فلکی (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9 %84%DA%A9%DB%8C_%D8%AF%D9%84%D9%88)دلو (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9 %84%DA%A9%DB%8C_%D8%AF%D9%84%D9%88)، آب ریز
Aquarid meteors=aquarids==> شهاب های دلوی
Aquila==> صورت فلکی عقاب (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9 %84%DA%A9%DB%8C_%D8%B9%D9%82%D8%A7%D8%A8)
Arago distance==> اوج فلک تدویر

Arc==> قوس، کمان
Arc of latitude==>قوس عرض
Arc of longitude==> قوس طول
Arc of meridian==> قوس نصف النهار
Arc of progression==> قوس استقامت؛ قوس حرکت مستقیم
Arc of retrogression==> قوس رجعت؛ قوس حرکت راجعه
Arc of revolution==> دایر
Arc of spectrum==> طیف قوسی
Archer==> صورت فلکی قوس (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9 %84%DA%A9%DB%8C_%D9%82%D9%88%D8%B3)
Arcmin==> دقیقه قوسی (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D9%87_%D9 %82%D9%88%D8%B3%DB%8C)
Arcsec==> ثانیه قوسی
Arcturus=Alpha Booties==> سماک رامح (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B3%D9%85%D8%A7%DA%A9_%D8%B1%D8 %A7%D9%85%D8%AD)= آلقا گاوران

Areal velocity==> سرعت سطحی
Arecibo Observatory==> رصدخانه آرسیبو

- Areo==> مریخ -
Areacentric ==> مریخ مرکزی
Areo coordinates==> مختصات مریخ مرکزی
Areo latitude ==> عرض مریخ مرکزی
Areo longtitude==> طول مریخ مرکزی
Areodesy==> مریخ پیمایی
Areography==> مریخ نگاری
Areology==> مریخ شناسی

Argelander method==> روش آرگه لاندر
Argo Navis=Ship Argo=Argus Navis==> کشتی=سفینه

Argument==> شناسه
Argument of latitude==> شناسه عرض
Argument of perigee==> شناسه حضیض

Ariel==> آریل ( قمر اورانوس )
Aries=Ram=Arietis==> صورت فلکی حمل (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9 %84%DA%A9%DB%8C_%D8%AD%D9%85%D9%84) = بره

ادامه دارد ;)

هانیه امیری
05-09-2013, 09:46 PM
Armillary sphere==> ذات الحلق

Artificial==> مصنوعی
Artificial gravity ==> گرانش مصنوعی
Artificial horizon==> افق مصنوعی
Artificial meteor==> شهاب مصنوعی
Artificial satellite==> ماهواره، قمر مصنوعی

Ascending==> صعودی
Ascending node==> گره صعودی
Ascensions==> طلوع

Ashen light=earth shine==> زمین تاب (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D8 %AA%D8%A7%D8%A8#.D8.B2.D9.85.DB.8C.D9.86_.D8.AA.D8 .A7.D8.A8)
Aspect==> موقعیت ظاهری
Association==> اجتماع
Aster fictif==> ستاره خیالی
Asterism==> جمع اختری
Aster==> ستاره
Asteroid=planetoid=minor planet==> سیارک (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DA%A9)
Astral=stellar==> ستاره ای

- Astro==>ستاره- ، فضا -
Astrobiology==> اختر زیست شناسی، نجوم زیستی
Astro bleme==> داغ اختری
Astrochemistry==> اختر شیمی
Astrochronology==> گاه شمار نجومی
Astrodynamics==> اختر پویایی شناسی
Astrogeology ==> اختر زمین شناسی
Astrography==> اخترنگاری
Astrograph mean time ==> زمان میانگین اخترنگاری
Astrogation=space navigation==> فضانوردی
Astrolabe==> اسطرلاب (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D8%B1%D9%84%D8% A7%D8%A8)
Astrology==> اختربینی، احکام نجوم
Astrometric binary==> دوتایی اخترسنجی (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%88%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB% 8C_%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8 C)
Astrometric position==> مکان اخترسنجی
Astrometry==> اخترسنجی
Astronaut==> فضانورد
Astronautics==> فضانوردی
Astronomer==> اخترشناسی، منجم
Astronomic=Astronomical==> اخترشناسی، نجومی

ادامه دارد ;)

هانیه امیری
05-10-2013, 09:19 PM
Astronomical almanac==> سال نمای نجومی

Astronomical atlas==> اطلس نجومی
Astronomical calendar ==> تقویم نجومی
Astronomical catalogue==> فهرست نامه نجومی
Astronomical clock==> ساعت نجومی
Astronomical constants==> ثابت های نجومی
Astronomical coordinates==> مختصات نجومی
Astronomical coordinate system=selestial coordinates==> دستگاه مختصات نجومی
Astronomical date==> تاریخ گذاری نجومی
Astronomical day==> روز نجومی
Astronomical distance==> فاصله نجومی
Astronomical horizon==> افق نجومی
Astronomical instruments==> ابزار نجومی
Astronomical latitude==> عرض نجومی
Astronomical mirror==> آیینه ی نجومی
Astronomical month==> ماه نجومی
Astronomical nutation==> رقص محوری نجومی

Astronomical observation==> رصد نجومی
Astronomical observatory==> رصدخانه نجومی
Astronomical refraction==> شکست نجومی
Astronomical scintillation=stellar scintillation==> سوسوزنی نجومی= سوسوزنی اختری
Astronomical table==> زیج = جدول نجومی
Astronomical telescope==> دوربین نجومی
Astronomical time ==> وقت نجومی
Astronomical triangle=spherical triangle==> مثلث نجومی=مثلث کروی (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%AB%D9%84%D8%AB_%DA%A9%D8 %B1%D9%88%DB%8C)
Astronomical twilight=Astronomical crepuscule ==> بین الطلوعین نجومی
Astronomical unit==> واحد (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF_%D9%86%D8 %AC%D9%88%D9%85%DB%8C)نجومی (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF_%D9%86%D8 %AC%D9%88%D9%85%DB%8C)
Astronomical zenith==> سمت الراس نجومی

Astronomic binary astronomy==> دوتایی نجومی
Astronomy==> نجوم، ستاره شناسی

Astrophotography==> عکاسی نجومی
Astrophotometer==> نورسنج اختری
Astrophysiscist==> اختر فیزیکدان
Astrophysics==> اخترشناسی، منجم

Asymmetry==> عدم تقارن

دیگه چیزی از حرف A نمونده

ادامه دارد ;)

هانیه امیری
05-11-2013, 01:06 PM
Atlantic time==> زمان اقیانوس اطلسی
Atlantis==> آتلانتیس (شاتل )
Atmosphere ==> جو
Atmospheric ==> جوی
Atmospheric absorption==> جذب جوی
Atmospheric pressure==> فشار جوی
Atmospheric reflection==> بازتاب جوی
Atmospheric refraction==> شکست جوی
Atmospheric scattering==>پراکندگی جوی
Atmospheric tides==> جزر و مد جوی
Atmospheric transparency ==> شفافیت جوی
Atmospheric window==> روزنه جوی

Atomic==> اتمی
Atomic clock ==> ساعت اتمی
Atomic energy==> انرژی اتمی
Atomic mass unit==> یکای جرم اتمی
Atomic number==> عدد اتمی
Atomic weight==> وزن اتمی
Atomic weight unit==> واحد وزن اتمی

Attraction==> جاذبه
Attractive force==> نیروی جاذبه
A.U.=Astronomical Unit==> واحد نجومی
Auger shower==> بارش اوژه
Augmentation==> فزونی
Auriga=Charioteer==> صورت فلکی ارابه ران (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D9 %84%DA%A9%DB%8C_%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D9%87_%D8 %B1%D8%A7%D9%86)

Aurora==> شفق (قطبی ) (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%B4%D9%81%D9%82_%D9%82%D8%B7%D8 %A8%DB%8C)
Aurora australis=southern lights ==> شفق جنوبی
Ausora borealis=northen lights==> شفق شمالی
Auroral==> شفقی

Autumn==> پاییز
Autumnal==> پاییزی
Autumnal equinox=first point of Libra==> اعتدال پاییزی=نقطه اول میزان
Auxiliary circle==> دایره کمکی
Aviation astronomy==> نجوم هوانوردی

AXAF = Advanced X-ray Astrophysics Facility ==> تجهیزات پیشرفته اختر فیزیک پرتو ایکس
Axes of an ellipse==> اقطار بیضی
Axial==> محوری
Axial inclination==> میل محوری

Axis==> محور
Axis of abcissae ==> محور طول ها
Axis of celestial sphere==> محور کره سماوی
Axis of ecliptic==> محور دایره البروج
Axis of ordinates==> محور عرض ها
Axis of rotation==> محور حرکت وضعی
Axis of symmetry==> محور تقارن
Axis of the world==>محور عالم

Azimuth==> سمت (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8% AA_%D8%B3%D9%85%D8%AA_-_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%B9)
Azimuth angle==> زاویه سمت
Azimuthal error==> خطای سمتی
Azimuthal chart=zenithal chart==> نمودار سمتی=نمودار سمت الراسی
Azimuthal tables==>جدول های سمتی

خوب حرف A تموم شد.

منابع

1. واژه نامه اخترشناسی (فارسی - انگلیسی ) / مهرداد سرمدی

2. واژه نامه نجوم و احکام نجوم (فارسی - انگلیسی / انگلیسی - فارسی ) / محمد طباطبایی


Sources

A Dictionary of Astronomy ( English - Persian ) / Mehrdad Sarmadi

A Dictionary of Astronomy And Astrology ( English - Persian / Persian - English ) / M.Tabataba'i



پس انشالله با کمک هم، میریم سراغ حرف B ;)

فائزه معتضدیان
06-05-2013, 08:58 PM
سلام دوستان
درست کردن یه دیکشنری مخصوص نجوم خیلی خیلی مفیده
ولی پیدا کردنه کلمه ی مورده نظرمون خیلی خیلی سخته!
نمیشه درنهایت دیکشنری رو به صورت نرم افزار در بیارید؟
اگه اینکارو انجام بدید خیلی خوب میشه!
یا اگه یه همچین چیزی وجود داره میشه لینک دانلودش رو بدید؟

هانیه امیری
06-05-2013, 09:52 PM
سلام دوستان
درست کردن یه دیکشنری مخصوص نجوم خیلی خیلی مفیده
ولی پیدا کردنه کلمه ی مورده نظرمون خیلی خیلی سخته!
نمیشه درنهایت دیکشنری رو به صورت نرم افزار در بیارید؟
اگه اینکارو انجام بدید خیلی خوب میشه!
یا اگه یه همچین چیزی وجود داره میشه لینک دانلودش رو بدید؟

سلام بر شما :)

بعد از تکمیل لغات، مرتب سازی انجام خواهد گرفت تا یافتن کلمات آسانتر شود.

دیکشنری نجومی به صورت نرم افزار (طوری که کامل باشه) وجود نداره ، ولی میتونید از کتاب ها استفاده کنید که منبع این لغات نیز از این کتاب هاست.

منابع

1. واژه نامه اخترشناسی (فارسی - انگلیسی ) / مهرداد سرمدی

2. واژه نامه نجوم و احکام نجوم (فارسی - انگلیسی / انگلیسی - فارسی ) / محمد طباطبایی

موفق باشید :)

mohsen4465
06-21-2013, 12:50 PM
دو روز پیش مشغول ویرایش ترجمه مسیه 19 بودم (این پست (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-ترجمه-متن-برای-ویکی-نجوم&p=62530&viewfull=1#post62530)) که با یک اصطلاح نجومی بنام Extinction روبرو شدم. این کلمه در حالت کلی به معنای انقراض هست و همچنین به معنای اطفاء (اطفاء حریق) بکار میره اما خب برای یک متن نجومی اینها نمیتونن معادل مناسبی باشن. بسراغ ویکی پدیا رفتم و توضیحی در مورد اون رو خوندم. کمی که به توضیحاتش فکر کردم بنظر خودم معادل «کم فروغ شدن» مناسب اومد که یه جورایی میشه گفت با همون اطفاء تقریباً جور در میاد. اما برای اینکه با متون دیگه فارسی هماهنگ باشه گفتم یه نگاه به ویکی پدیا فارسی هم بندازم و اینجا بود که در کمال تعجب دیدم نوشته: انقراض!!!! :13: میتونین اینجا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B6_(%D8%A7%D8%AE %D8%AA%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C))ببی نید.

حالا سوالی که واسم پیش اومده اینه که فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای این کلمه چه مترادفی رو پیشنهاد کرده؟ آیا واقعاً اونو انقراض معنی کرده؟!!!!!!!!

البته بنظر خودم همون معادل «کم فروغ شدن» خیلی مناسبتره و از اون استفاده کردم.

stargazer
06-21-2013, 01:15 PM
دو روز پیش مشغول ویرایش ترجمه مسیه 19 بودم (این پست (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-ترجمه-متن-برای-ویکی-نجوم&p=62530&viewfull=1#post62530)) که با یک اصطلاح نجومی بنام Extinction روبرو شدم. این کلمه در حالت کلی به معنای انقراض هست و همچنین به معنای اطفاء (اطفاء حریق) بکار میره اما خب برای یک متن نجومی اینها نمیتونن معادل مناسبی باشن. بسراغ ویکی پدیا رفتم و توضیحی در مورد اون رو خوندم. کمی که به توضیحاتش فکر کردم بنظر خودم معادل «کم فروغ شدن» مناسب اومد که یه جورایی میشه گفت با همون اطفاء تقریباً جور در میاد. اما برای اینکه با متون دیگه فارسی هماهنگ باشه گفتم یه نگاه به ویکی پدیا فارسی هم بندازم و اینجا بود که در کمال تعجب دیدم نوشته: انقراض!!!! :13: میتونین اینجا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B6_(%D8%A7%D8%AE %D8%AA%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C))ببی نید.

حالا سوالی که واسم پیش اومده اینه که فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای این کلمه چه مترادفی رو پیشنهاد کرده؟ آیا واقعاً اونو انقراض معنی کرده؟!!!!!!!!

البته بنظر خودم همون معادل «کم فروغ شدن» خیلی مناسبتره و از اون استفاده کردم.

این کلمه چندین معنا داره که در ترکیبات مختلف هم معانی مختلف میده (چندتاشو خودتون گفتید)

اینم برخی معانیش:

خاموشى ،اطفاء،خاموش سازى ،اعدام ،انهدام ،انقراض

علوم مهندسى : اطفاء خاموشى
روانشناسى : خاموش سازى
زيست شناسى : انقراض
علوم هوايى : کاهش نور

حالا بعضی ترکیبات:

biological extinction = انقراض زیستی (زیست شناسی)
covert extinction = خاموشی پنهان یا نا آشکار (روانشناسی)
extinction coefficient = ضریب جذب (شیمی)
extinction of an obligation = انقضا تعهد (قانون و فقه)
extinction voltage = ولتاژ خاموشی (علوم مهندسی) ولتاژ تخلیه (الکترونیک)
و ...

و همونطور که می دونید باید متناسب با متن و موضوع و جملات و غیره ترجمه رو انجام داد، گاهی حتی مجبوریم کلمات رو بسازیم (برای آنهایی که معادل فارسی هنوز ندارند) که خب خیلی از تلاشهایی که در نت و بر مبنای گوگل انجام میشه ترجمه های مناسبی نیستند و نمیشه روی اونا حساب کرد
حتی وقتی سرچ می کنیم باید از بین اونها بهترین و مناسبترین رو انتخاب کنیم

و این کلمه طبق ترجمه ای که در کتاب درآمدی بر نجوم و کیهانشناسی گفته شده ، خاموشی معنا می ده:


.... یکی از مشکلات تعیین قدر ظاهری، کاهش نور به دلیل جذب توسط غبار است، پدیده‌ای که به خاموشی (Extinction) معروف است. این پدیده باعث برآورد کمتر درخشندگی ظاهری شده، بالطبع عدد قدر ظاهری بالاتر می‌رود و قدر مطلقی متفاوت را نتیجه می‌دهد ....

اما خب بازم متن مورد نظر مهمه برای تصمیم

به نظر من شاید بشه از دو کلمه جذب و خاموشی توی اون جمله استفاده کرد

بازم اگر دوستان معادل بهتری سراغ دارن و یا پیدا کردن دریغ نفرمایند

gandom
06-21-2013, 03:36 PM
من خودم این مشکلو تو ترجمه ام22 داشتم و ویکی پدیا رو که باز کردم به همون مشکلی که دوستان گفتن برخوردم...اگر که بگیم همون معنی انقراضو میده منظورمون یه بلایی که سر یک نوع موجود زنده اومده...اما با توجه به تعریف نجومی extinction منظور عملیه که باعث میشه امواج الکترومغناطیسی توسط گرد و غبارهایی که بین ما و اون ستاره قرار گرفتن جذب بشن و قدر ستاره رو بر حسب هر کیلو پارسک 1.8 تا کم کنن...پس این می تونه یه ربطی به همون ضریب جذبی که تو فیزیک ازش استفاده میشه داشته باشه...نمی دونم ترجمه ام تعریف محسوب میشه یا تحریف ولی به نظر من جذب میان ستاره ای ترجمه اش کنیم بهتره...اگر که این تعبیر اصلاً یه معنیه دیگه میده حتماً بگین:)

mohsen4465
06-21-2013, 09:02 PM
من روی این قضیه خیلی فکر کردم. از اونجایی که extinction یک اسمه بنابراین باید اونو بشکل یک اسم معنی کنیم. از طرف دیگه باید واژه ای انتخاب کنیم که در همه حالات کاربری extinction در جمله انگلیسی بعنوان معادل فارسی اون قابل استفاده باشه. همچنین باید معادلی متمایز صرفاً برای extinction باشه. مثلاً جذب میان ستاره ای مناسب نیست چون ممکنه میان ستاره ای نباشه مثل: Atmospheric extinction. از طرف دیگه extinction میان ستاره ای طبق این جمله فقط یک نوعی از extinction هست:

...Interstellar extinction—also called Galactic extinction

اگر هم بخوایم واژه میان ستاره ایش رو حذف کنیم واژه جذب میمونه که بیشتر معادلی مناسب برای absorption هست مثل مثلاً Atmospheric absorption. بنابراین از لحاظ علمی مناسب نیست چون extinction علاوه بر جذب ناشی از تفرق هم هست.

خاموشی این وسط بنظر من معادل خیلی بهتریه. :)

gandom
06-22-2013, 07:44 PM
من روی این قضیه خیلی فکر کردم. از اونجایی که extinction یک اسمه بنابراین باید اونو بشکل یک اسم معنی کنیم. از طرف دیگه باید واژه ای انتخاب کنیم که در همه حالات کاربری extinction در جمله انگلیسی بعنوان معادل فارسی اون قابل استفاده باشه. همچنین باید معادلی متمایز صرفاً برای extinction باشه. مثلاً جذب میان ستاره ای مناسب نیست چون ممکنه میان ستاره ای نباشه مثل: Atmospheric extinction. از طرف دیگه extinction میان ستاره ای طبق این جمله فقط یک نوعی از extinction هست:

...Interstellar extinction—also called Galactic extinction

اگر هم بخوایم واژه میان ستاره ایش رو حذف کنیم واژه جذب میمونه که بیشتر معادلی مناسب برای absorption هست مثل مثلاً Atmospheric absorption. بنابراین از لحاظ علمی مناسب نیست چون extinction علاوه بر جذب ناشی از تفرق هم هست.

خاموشی این وسط بنظر من معادل خیلی بهتریه. :)

من رو معنی فارسیه خود خاموشی فکر کردم...درسته که از نظر نظری absorption با extinction کوچولو فرق داره ولی خب زبان فارسیم بین دو کلمه که از نظر علمی با هم فرق دارن و باید براش یه اسم خاص انتخاب بشه یه جور محدود کننده است و مثلاً برای 5 تا کلمه که کاربرداشون فرق داره یه معنیو میده :| چون معنی این کلمه مربوط به نور میشه اگر که خاموشی ترجمه کنیم یعنی دیگه نوری از اون جرم دریافت نمیشه که حالا قدرش کم شده باشه یا اصلاً تو طیف مرئی بشه راجع بهش صحبت کرد... ...جذب هم اگر انتخاب کنیم دوباره به محدودیت زبان فارسی اشاره کردیم...ولی خب نزدیک ترین معنی که میشه با توجه به همون متون انگلیسی پیدا کرد همون جذب هستش چون ما با همه طیف های الکترومغناطیسی سروکار داریم نه فقط طیف مرئی به نظر من خاموشی زیاد از نظر علمی درست نباشه....اگر که باز کلمه بهتری هست دوستان حتماً بگن:)

In physics, the "extinction coefficient" is the imaginary part of the complex index of refraction (http://en.wikipedia.org/wiki/Complex_index_of_refraction), which also relates to light absorption
البته این فقط فیزیکی شه به نظرم دوستان این صفحه رو کامل مطالعه کنین
http://en.wikipedia.org/wiki/Extinction_(astronomy)

mohsen4465
06-22-2013, 09:29 PM
من رو معنی فارسیه خود خاموشی فکر کردم...درسته که از نظر نظری absorption با extinction کوچولو فرق داره ولی خب زبان فارسیم بین دو کلمه که از نظر علمی با هم فرق دارن و باید براش یه اسم خاص انتخاب بشه یه جور محدود کننده است و مثلاً برای 5 تا کلمه که کاربرداشون فرق داره یه معنیو میده :| چون معنی این کلمه مربوط به نور میشه اگر که خاموشی ترجمه کنیم یعنی دیگه نوری از اون جرم دریافت نمیشه که حالا قدرش کم شده باشه یا اصلاً تو طیف مرئی بشه راجع بهش صحبت کرد... ...جذب هم اگر انتخاب کنیم دوباره به محدودیت زبان فارسی اشاره کردیم...ولی خب نزدیک ترین معنی که میشه با توجه به همون متون انگلیسی پیدا کرد همون جذب هستش چون ما با همه طیف های الکترومغناطیسی سروکار داریم نه فقط طیف مرئی به نظر من خاموشی زیاد از نظر علمی درست نباشه....اگر که باز کلمه بهتری هست دوستان حتماً بگن:)

In physics, the "extinction coefficient" is the imaginary part of the complex index of refraction (http://en.wikipedia.org/wiki/Complex_index_of_refraction), which also relates to light absorption
البته این فقط فیزیکی شه به نظرم دوستان این صفحه رو کامل مطالعه کنین
http://en.wikipedia.org/wiki/Extinction_(astronomy)
بله خود من هم ابتدای کار با خاموشی مخالف بودم چون این تفکر رو در ابتدا بوجود میاره که جرم نورانی کاملاً خاموش شده. این رو حتی تا حد تایپ کردن هم پیش بردم ولی قبل از ارسال دوباره یکم که بیشتر فکر کردم نظرم عوض شد. در مورد واژه جذب درسته که یکجورایی اونو توصیف میکنه اما کامل نیست و فقط یک قسمتی از extinction رو در بر میگیره. extinction میتونه به روش های مختلفی روی یک منبع نور ایجاد بشه نه فقط جذب. تو اون جمله ای هم که مثال زدید درسته که نوشته میزان جذب نور با میزان extinction رابطه داره اما نگفته سایر موارد رابطه ندارن. بسته به موقعیت عواملی که روی extinction تأثیر میذارن مختلفه.

بجز جذب من به معادل دیگه‌ای هم که گستره بیشتری از معنای extinction رو بپوشونه فکر کردم و اون واژه حذف بود. بدین صورت که مثلاً بگیم "حذف میان ستاره ای" یا "حذف اتمسفری". ولی خب حذف میتونه معناهای زیادی داشته باشه و اگه کسی ندونه در مورد چی صحبت میکنیم نمیفهمه که چی بوده که حالا حذف شده!

پس از اون بود که دوباره به معادلی که خانم دشمن فنا عنوان کردن فکر کردم. extinction یه جورایی یعنی حذف کردن، نیست کردن و کلاً از این مفاهیم میاد. حالا اگه حذف نور رو بخوایم بشکل یک کلمه واحد در بیاریم تنها کلمه ای که میتونیم پیدا کنیم خاموشیه. درسته که در ابتدا این تصور رو بوجود میاره که منبع نور بلکل خاموش شده اما اگه دقیقتر نگاه کنیم این تصور میتونه در زمان استفاده از واژه های جذب و حذف هم بوجود بیاد. حالا بیاین و این خاموشی رو بشکل چند مثال ببینیم:

extinction coefficient = ضریب خاموشی
extinction curve = منحنی خاموشی
Atmospheric extinction = خاموشی اتمسفری

البته اگه میبینید هنوز یجوریه بخاطر اینه که در اصل حذف نور رو باید خاموش سازی معنی کنیم. مثلاً اینجوری:

Atmospheric extinction = خاموش سازی اتمسفری

ضمناً من یه کلمه پیدا کردم (واقعیتش از خودم اختراع کردم! :دی) که دقیقاً معنی extinction رو به فارسی بیان میکنه. البته یکم خنده داره و تا حالا نشنیدینش ولی خب صرفاً جهت درک معنای واقعی extinction (اونطور که من درکش کردم) میخوام عنوانش کنم و اون این کلمه است:

خاموشایی!!! (قرار شدن نخندین دیگه :دی:دی:دی)

این خاموشایی هم بر وزن رسانایی، تراوایی، سپیدایی و از این قبیل هستش.

اگه یخورده عمیق به این کلمه عجیبی که گفتم فکر کنید می‌بینید که معناش بی عیب و نقصه مثل مثلاً ضریب خاموشایی یا خاموشایی اتمسفری. فقط حیف که خیلی ضایع است! :دی

gandom
06-22-2013, 11:13 PM
:)) واقعاً نتونستم!
میگم بیایم و یه حرکتی در حق زبان پارسی بزنیم...بیایمو پیج انقراض ویکی پیدا رو از منقرض شدن در بیاریم!...واقعاً چه وضعشه؟؟... پیج انگلیسیشو ترجمه کنیم و نهایت ترجمه ها رو یکی کنیم و هم پیج ویکی پدیا رو ویرایش کنیم هم ویکی خودمونو...حس می کنم دایره لغوی مون خیلی پایین اومده راجع به این کلمه!....از کسایی که دایره لغوی شون وسیع تره درخواست کمک داریم!کجایید ویراستار ادبی آوا؟؟ این جا کلمه ای دارد میدهد جان! sh* (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?7-*sh)
الان می دونم پست خودم هیچ کلمه غیر پارسی ای نداره!:))

Mahdieh. GH
07-15-2013, 06:48 PM
سلام دوستان
درست کردن یه دیکشنری مخصوص نجوم خیلی خیلی مفیده
ولی پیدا کردنه کلمه ی مورده نظرمون خیلی خیلی سخته!
نمیشه درنهایت دیکشنری رو به صورت نرم افزار در بیارید؟
اگه اینکارو انجام بدید خیلی خوب میشه!
یا اگه یه همچین چیزی وجود داره میشه لینک دانلودش رو بدید؟




سلام بر شما :)

بعد از تکمیل لغات، مرتب سازی انجام خواهد گرفت تا یافتن کلمات آسانتر شود.

دیکشنری نجومی به صورت نرم افزار (طوری که کامل باشه) وجود نداره ، ولی میتونید از کتاب ها استفاده کنید که منبع این لغات نیز از این کتاب هاست.

منابع

1. واژه نامه اخترشناسی (فارسی - انگلیسی ) / مهرداد سرمدی

2. واژه نامه نجوم و احکام نجوم (فارسی - انگلیسی / انگلیسی - فارسی ) / محمد طباطبایی

موفق باشید :)



منم یک دیکشنری ژئو فیزیک، نجوم و اختر فیزیک انگلیسی به انگلیسی سراغ دارم، که میتونید از این لینک (http://www.noojum.com/images/stories/books/new/files/25.rar) دانلودش کنید :) که ترتیب کلمات هم داخلش رعایت شده ;)
پسورد فایل PDF ش هم www.noojum.com (http://www.noojum.com)

فائزه معتضدیان
07-27-2013, 10:36 AM
ادامه ی لغات:حرفB

background noise==>نوفه ی زمینه
background radiation==>تابش زمینه
Baily's beads==>دانه های بَیلی
Balance-->Libra
(Libra==>میزان؛ترازو)
Bamberga==>بامبرگا
barium star==>ستاره ی باریمی
Barnard's loop==>حاقه ی بارنرد
Barnard's Star==>ستاره ی بارنرد
barred spiral galaxy==>کهکشان مارپیچی میله دار
Barringer Crater==>دهانه ی بارینجر
barycentre==>مرکز جرم
barycentric coordinates==>مختصات مرکز جرمی
barycentric Dynamical Time(TDB)==>زمان دینامیکی مرکز جرمی
barycentric element==>جزء مرکز جرمی
baryon star==>ستاره ی باریونی
baryon-to-photon ratio==>نسبت باریون-فوتون
basin==>حوض
Bautz-Morgan classification==>رده بندی باوتس-مورگن
Bayer letters==>حروف بایر
Bayer names==>نام های بایر
Bayer's constellations==>صورت های فلکی بایری
BD catalogue==>فهرست نامه ی بی دی
Becklin-Neugebauer object(BN object)==>جسم بکلین-نویگه بائر
Becrux-->Mimosa
(Mimosa==>مُمحِظه؛بتا چلیپا)
Beehive Cluster-->Praespe
(Praespe==>معلف؛خوشه ی آخور)
Belinda==>بلیندا
Bellatrix;Gamma Orionis==>ناجِذ؛مِرزَم؛گاما جبّار
Beppo-SAX==>بپوساکس
Berenice's Hair-->Coma Berenices
(Coma Berenices==>گیسو؛مُظلَم)
Besselian elements==>اجزای بسلی
Besselian epoch==>دورِ بسلی
Besselian star numbers==>اعداد ستاره ای بسلی
beta==>بتا
Beta Andromedae-->Mirach
(Mirach==>جنب المسلسله؛بتا امراۀ المسلسله)
Beta Aquilae-->Alshain
(Alshain==>شاهین)
Beta Arietis==>Sheratans
(Sheratans==>شرطین؛بتا حمل)
Beta Aurigae-->Menkalinan
(Menkalinan==>منکب ذی العنان؛بتا ارابه ران)
Beta Canis Majoris-->Mirzam
(Mirzam==>مرزم؛بتا کلب اکبر)
Beta Cassiopeia-->Caph
(Caph==>کفّ الخضیب؛کفّ الثّریّا؛بتا ذات الکرسی)
Beta Centauri-->Agena
(Agena==>حصار؛حضار؛بتا قنطورس)
Beta cephei stars==>ستاره های بتا قیفاووسی
Beta Ceti-->Diphda
(Dophda==>ذنب القیطس جنوبی؛بتا قیطس)
Beta Crucis-->Mimosa
(Mimosa==>مُمحِظه؛بتا چلیپا)
Beta Cygni-->Albireo
(Albireo==>منقار دجاجه؛بتا دجاجه)
beta decay==>واپاشی بتایی
Beta Geminorum-->Pollux
(Pollux==>راس التّوام الموخّر؛سر پیکر پسین؛بتا جوزا)

فائزه معتضدیان
07-28-2013, 10:38 AM
ادامه ی لغات حرفB
Beta Leonis;Denebola==>دنب الاسد؛بتا اسد
Beta Librae;Kiffa Borealis==>کفه ی شمالی؛زبانیِ شمالی؛بتا میزان
Beta Lyrae;Shelyak==>شلیاق؛بتا شلیاق
Beta Lyrae star==>ستاره ی بتا شلیاقی
Beta Orionis;Rigel==>رجل الجبّار؛بتا جبّار
beta particle==>ذره ی بتا
Beta Pegasi;Scheat==>منکب الفرس؛بتا اسب بالدار
Beta Persei;Algol==>راس الغول؛بتا برساووش
Beta Persei star==>ستاره ی بتا برساووشی
Beta Regio==>ناحیه ی بتا(در مریخ)
Beta Tauri;El Nath==>قرن الثور؛بتا ثور
Beta Taurid meteors==>شهاب های بتا ثوری
Beta Ursae Majoris;Merak==>مراق؛بتا دبّ اکبر
Betelgeuse;Alpha Orionis==>ابط الجوزا؛آلفا جبّار
Bianchi cosmology==>کیهان شناسی بیانکی
Biela==>بیلا(دنباله دار)
big bang theory==>نظریه ی مهبانگ؛نظریه ی انفجار بزرگ
big crunch==>خرد شدن بزرگ
Big Dipper;Ursae Major==>دبّ اکبر؛خرس بزرگ
Big Four==>چار بزرگ
binary Pulsar==>تپ اختر دوتایی
binary star==>ستاره ی دوتایی
Binoculars==>دوچشمی؛دوربین شکاری دوچشمی
bipolar group==>گروه دوقطبه
bipolar nebula==>سحابی دوقطبه
Bird of Paradise;Apus==>مرغ بهشتی؛طایر الفردوس
Birefringent filter==>صافی دوشکستی
Blaauw mechanism==>سازوکار بِلو

فائزه معتضدیان
07-29-2013, 10:59 AM
ادامه ی لغات حرف B
Black Eye Galaxy==>کهکشان سیه چشم
black body==>جسم سیاه
black body radiation==>تابش جسم سیاه
black drop==>چکه ی سیاه
black dwarf==>کوتوله ی سیاه
black hole==>سیاه چاله
Blaze Star;T Coronae Borealis==>تی اکلیل شمالی
blink comparator==>تطبیق گر چشمک زن
Blinking Planetary==>سیاره ایِ چشمک زن
blink microscope ==>میکروسکوپ چشمک زن
BL Lacertae objects;Lacertid==>اجسام بی اِل سوسماری؛سوسماری ها
blue band==>نوار آبی؛نوار نیلی
blue edge==>لبه ی آبی؛لبه ی نیلی
blue giant==>غول آبی
blue haze==>مهِ آبی
blue Moon==>ماهِ آبی
Blue Planetary==>سیاره ایِ آبی
blueshift==>انتقال به آبی
blue star==>ستاره ی آبی
blue stragglers==>آوارگانِ آبی
B magnitude==>قدرِ B
BN object;Becklin-Neugebauer object==>جسم بکلین-نویگه بائر
Bode's Law==>قانون بُده
bolometer==>تابش سنج
bolometric correction==>تصحیح تابش سنجی
bolometric magnitude==>قدر تابش سنجی

فائزه معتضدیان
07-31-2013, 06:09 PM
قسمت آخر حرفB
Boltzmann constant==>ثابت بولتزمن
Bond albedo ;spherical albedo==>بازتاب نسبی باند؛بازتاب نسبی کروی
Bootes; Herdsman; gen:Bootis; abbr:Boo==>گاوران؛عَوّا؛صَنّاج؛بقّار :حارس الشّمال
boundary layer==>لایه ی مرزی
bowl crater==>دهانه ی جامی
bright rim structures==>ساختار های درخشان لبه
bright star catalog==>فهرست نامه ی ستارگان درخشان
Brooks 1911==>بروکس 1911
brown dwarf==>کوتوله ی قهوه ای
B star==>ستاره ی B
B-type star==>ستاره ی گونه ی بی
Bull;Taurus==>ثور؛گاو
Burin;Caelum==>اسکنه؛قلم النّحات
Butterfly Cluster==>خوشه ی پروانه
Butterfly diagram==>نمودار پروانه ای
Butterfly Nebula==>سحابی پروانه
حرف Bاز کتاب واژه نامه اخترشناسی(مهرداد سرمدی)تموم شد:)

Viola
07-31-2013, 08:29 PM
Acceleration==> شتاب
Acoustic Waves==> امواج صوتی
Albedo==> ضریب بازگشت
Alpha centauri==> آلفاقنطورس
Angular momentum==> اندازه تکانه زاویه ای
Artificial satellites==> اقمار مصنوعی
Asteroid belt==> کمربند سیارکی
Asteroids==> سیارک ها
Astronomical Unit==> واحد نجومی
Atmosphere==> جو
Atmospheric refraction==> انکسار جوی
Atomic mass==> جرم تمی
Atomic number==> عدد اتمی
Aurorae==> شفق قطبی

acceleration همیشه همه جا معنی شتاب میده؟
تو دیکشنری معنی سرعت رو هم نوشته براش!

Viola
07-31-2013, 09:04 PM
baryoni massجرم لختیه؟
و اینکه کسی میدونه glitch یعنی چی دقیقا؟

gandom
07-31-2013, 09:30 PM
acceleration همیشه همه جا معنی شتاب میده؟
تو دیکشنری معنی سرعت رو هم نوشته براش!

این کلمه معنی شتاب رو میده...تو فیزیکم با اول همین کلمه، شتاب رو نشون میدن...شاید شما با خوندن توضیحات شتاب که وابسته به سرعت هستش دو تا مفهوم رو اشتباه گرفتین...وگرنه همون معنی شتاب رو میده :)


baryoni massجرم لختیه؟
و اینکه کسی میدونه glitch یعنی چی دقیقا؟

این هم تعریف جرم لختی:

1.Inertial mass is a quantitative measure of an object's resistance to changes in uniform velocity

اما این کلمه ای که گفتید baryonic mass معنی جرم باریونی رو میده

.................................................. ................................
2. تو دیکشنری وبستر دوتا معنی براش پیدا کردم:

1:
a usually minor malfunction / a minor problem that causes a temporary setback
یک نقص کوچک
2 :
a false or spurious electronic signal
یک سیگنال الکترونیکی نادرست یا جعلی

فائزه معتضدیان
08-02-2013, 12:44 PM
حرفC
Caelum; Burin; gen:Caeli ; abbr:Cae.==>اسکنه؛قلم النّحات
calcium star==>ستاره ی کلسیمی
calendar==>گاه شماری؛تقویم
calendar day==>روز تقویمی
calendar month==>ماه تقویمی
calendar year; civil year==>سال تقویمی؛سال رسمی
Callisto; Jupiter IV==>کالیستو
Caloris Basin==>کالوریس بِیسین("حوض گرماها")
Calypso==> کالیپسو
Camelopardalis; Giraffe; gen:Camelopardalis; abbr:Cam.==>زرافه
Cancer;Crab; gen:Cancri; abbr:Cnc.==>سرطان؛خرچنگ
Canes Venatici;Hunting Dogs; gen:Canum Venaticorum; abbr:CVn.==>تازی ها؛سلوقیان؛کلاب الصّید؛سگان تازی
Canes Venatici I cloud==>اَبرِ تازی ها
Canicula;Sirius==>شعرای یمانی؛کلب جبّار؛آلفا کلب اکبر
Canis Major; Greater Dog; gen:Canis Majoris; abbr:CMa.==>کلب اکبر؛سگ بزرگ؛کلب جبّار
Canis Minor; Little Dog; gen:Canis Minoris; abbr:CMi.==>کلب اصغر؛سگ کوچک؛سگ پیشین
Canopus; Alpha Carinae==>سهیل؛آلفا شاه تخته
Cape Canaveral==>کیپ کاناورال
Capella; Goat; Alpha Aurigae==>عیّوق؛بزبان؛آلفا ارابه ران
Caph; Chaf; Beta Cassiopeia==>کفّ الخضیب؛کفّ الثّریّا؛بتا ذات الکرسی
Capricornus; Sea Goat; gen:Capricorni; abbr:Cap.==>جَدی؛بزغاله؛رتیس
captured rotation==>چرخش همگام
carbon-nitrogen cycle==>چرخه ی کربن- نیتروژن
carbon sequence==>دنباله ی کربنی
carbon star==>ستاره ی کربنی
Carina; Keel; gen:Carinae; abbr:Car.==>شاه تخته؛تیر حمّال؛حمّال
Carina Nebula==>سحابی شاه تخته
Carme; Jupiter XI==>کارمه
Carrington rotation number==>شمارِ چرخش کارینگتن
Cartwheel Galaxy==>کهکشان چرخ گاری
Cassegrain telescope==>تلسکوپ کاسگران

فائزه معتضدیان
08-06-2013, 11:12 AM
ادامه ی لغات حرفC
Cassini orbiter==>کاسینی(مدار پیما)
Cassini's division==>شکاف کاسینی
Cassiopeia; Queen; gen:Cassiopeiae; abbr:Cas.==>ذات الکرسی؛خداوند اورنگ
Cassiopeia A==>ذات الکرسی آ
Castor; Alpha Geminorum==>راس التّوام المقّدم؛سر پیکر پیشین؛آلفا جوزا
cataclysmic variable==>متغیر طغیانی
Catharina==>کاتارینا
cD galaxy==>کهکشان سی دی
celestial==>آسمانی؛سماوی؛فلکی
celestial body==>جسم آسمانی
celestial coordinates==>مختصات آسمانی
celestial equator==>استوای آسمانی
celestial globe==>گوی آسمانی
celestial horizon==>افق آسمانی
celestial latitude==>عرض آسمانی
celestial longitude==>طول آسمانی
celestial mechanics==>مکانیک آسمانی
celestial meridian==>نصف النهار آسمانی
celestial pole==>قطب آسمانی
celestial sphere==>کره ی آسمانی
Centaur ; Centaurus==>قنطورس؛حامل السّبع
Centour==>سنتاور(سیارک)
Centaurus; Centaur; gen:Centauri; abbr:Cen.==>قنطورس؛حامل السّبع
Centaurus A==>قنطورس آ
Centaurus cluster==>خوشه ی قنطورس

فائزه معتضدیان
08-23-2013, 10:11 AM
ادامه ی لغات حرف C:
Centaurus X-3==>قنطورس ایکس-3
central condensation==>چگالش مرکزی
central eclipse==>گرفتگی مرکزی
central meridian==>نصف النهار مرکزی
central-meridian transit==>عبور نصف النهار مرکزی
central peak==>قله ی مرکزی
Cepheid variable==>متغیر قیفاووسی
Cepheid meteors; Cepheids==>شهاب های قیفاووسی؛قیفاووسی ها
Cepheids; Cepheid meteors==>شهاب های قیفاووسی؛قیفاووسی ها
Cepheus; King; gen:Cephei ; abbr:Cep.==>قیفاووس؛ملتهب
Ceres==>سرِس
Cerro Tololo Inter-American Observatory==>رصدخانه ی بین-آمریکایی سروتولولو
Cetus; Whale; gen:Ceti; abbr:Cet.==>قیطس؛نهنگ؛سّبُع البحر
CGRO(Compton Gamma-Ray Observatory)==>رصدخانه ی پرتو گامای کامپتون
Chaf;Caph==>کفّ الخضیب؛کفّ الثّریّا؛ بتا ذات الکرسی
Chained lady; Andromeda==>امراه المسلسله؛زن با زنجیر
Challenger==>چلنجر(شاتل)
Chamaeleon; Chameleon; gen:Chamaeleontis; abbr:Cha.==>حرباء؛چلپاسه
Chameleon ;Chamaeleon==>حرباء؛چلپاسه
Chandrasekhar limit==>حدّ چاندراشیکهر
Chandrasekhar-Schonberg limit==>حدّ چاندراشیکهر-شوئنبرگ

حسین زارعی
09-03-2013, 11:43 AM
با سلام خدمت دوستان :)

می خواستم بدونم که اصطلاح " Narrow Band Imaging " در عکاسی نجومی یعنی چی؟

و آیا برای معادل فارسیش میتونیم از " عکاسی در باند باریک " استفاده کنیم؟

mohsen4465
09-12-2013, 10:24 PM
با سلام خدمت دوستان :)

می خواستم بدونم که اصطلاح " Narrow Band Imaging " در عکاسی نجومی یعنی چی؟

و آیا برای معادل فارسیش میتونیم از " عکاسی در باند باریک " استفاده کنیم؟
"تصویربرداری باند باریک" یا "تصویربرداری نوار باریک" همونطور که از اسمش مشخصه نوعی تصویربرداریه که در اون از نواحی بسیار باریکی از طیف الکترومغناطیس استفاده میشه. در تصویر برداری RGB از سه فیلتر آبی، سبز و قرمز با پهنای "باند عبوری" (Bandpass) زیاد استفاده میشه. این پهنای باند متناسب با ساختار چشم انسانه و در نهایت تصویری با "رنگ واقعی" (True Color) ایجاد میکنه. اما در تصویربرداری باند باریک "باند عبوری" بسیار نازکه و عموماً مربوط به طیف عناصر مختلفه. پهنای باند عبوری در تصویر برداری معمولی در حدود 100 نانومتره اما در تصویربرداری باند باریک باندعبوری فقط 3 تا 5 نانومتر پهنا داره.

http://up.avastarco.com/images/r6g6bbpxwm8rxg8l7is8.jpg
پهنای باندعبوری در تصویربرداری RGB


http://up.avastarco.com/images/gcj2cssshx9urhhgp0bg.jpg
پهنای باندعبوری در تصویربرداری نوار باریک

polhar
04-19-2014, 05:44 PM
lunar laser ranging

|Alireza|
04-19-2014, 10:46 PM
lunar laser ranging
سلام،وردودتون رو به انجمن خوش آمد میگم :)

این چی هست؟؟ :)

اگر معنی اون رو می خواستید بهتر بود اعلام می کردین :)

اگر هم می خواستین جمله ای رو اضافه کنید.به این نکته در پست اول توجه کنید.

سپاس :)




این تاپیک یک تاپیک دوزبانه خواهد بود...پس متنی که وارد می کنید در انتها به صورت انگلیسیشم وارد کنید.
در هر پست هم فقط یک کلمه رو وارد نکنید،بلکه حداقل ده کلمه باشه که کار رو جلو ببرید.


هنگامی که می خواید معنی یک لغت نجومی رو به فارسی وارد کنید،تنها ترجمه لفظی رو وارد کنید و اگر دیدید که خیلی لغت تخصصی هستش یه لینک بدید که اگر کسی نمی دونست حداقل یه مقاله راجع بهش بخونه.


lunar laser ranging

فاصله سنجی لیزری وابسته به ماه،یا فاصله سنجی لیزری قمری!

اطلاعات بیشتر : اینجا (http://en.wikipedia.org/wiki/Lunar_laser_ranging)

cosmologist
06-20-2014, 11:49 AM
سلام
O’Connell Effect و
W UMa-type contact binaries composed of two late-type main sequence stars commonly exhibit asymmetries in their light curves
یعنی چی؟؟

cosmologist
06-22-2014, 01:52 PM
معنی این جمله چی میشه ؟؟؟
They determined the spectral type of the companion as K5-M1 dwarf, which is consistent with the late-K dwarf inferred from the K-band magnitudes.

ᗩᖇ☂ᗰᓰᔕᔕ
09-10-2014, 03:56 PM
سلام دوستان
من احتیاج بسیار شدیدی به یک دیکشنری کامل دارم اومدم دیدم اینجا هم دیکشنری کامل نیست فقط حرف c رسیده!!!!!من از کجا می تونم دیکشنری کامل پیدا کنم خواهش می کنم کمکم کنین:( واقعا احتیاج دارم

plata sky
06-17-2017, 12:07 PM
سلام. در علم نجوم بلندترین روز سال با اسم خاصی شناخته می شود؟

Mostafa
07-03-2017, 07:56 AM
سلام. در علم نجوم بلندترین روز سال با اسم خاصی شناخته می شود؟

سلام
خود " بلندترین روز سال" نام خاصی ندارد
اما به وضعیت زمین در مدارش در این روز " انقلاب تابستانی " گفته می شود.