توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ترجمه متن برای ویکی نجوم
پیمان اکبرنیا
04-15-2012, 11:55 PM
سلام به همه همراهان آوایی
همون طور که میدونید، ویکی نجوم مدتی هست که کار خودش را به صورت آزمایشی آغاز کرده است. در راستای تکمیل ویکی نجوم و همچنین آموزش ترجمه متن های انگلیسی نجومی، مناسب دیدم که این تاپیک را ایجاد کنم تا بتونیم توی اون، به کمک هم، متن های مناسب برای ویکی نجوم را ترجمه کنیم.
در این تاپیک از منابع مختلفی استفاده خواهیم کرد ولی سعی میکنیم که حتما معتبر باشند. ویکیپدیای انگلیسی شاید پر استفاده ترین منبع ما باشه.
روند این تاپیک به این صورت هست:
مدیران ویکی نجوم در اینجا، یا به صورت پیام خصوصی به من اعلام می کنند که مثلا به ترجمه یک مدخل خاص در ویکی نجوم احتیاج دارند. بعد من در اینترنت می گردم و یک منبع مناسب پیدا می کنم. متن های انتخابی معمولا خلاصه و در حد 5 تا 10 خط خواهد بود. بعد منبع و متن را اینجا قرار میدم و هر کس داوطلب ترجمه هست، اینجا اعلام میکنه و سپس ترجمه متن را تا 2 روز بعد به من ارسال میکنه (به صورت پیام خصوصی). در نهایت من متن ویرایش شده نهایی را اینجا قرار میدم و این چرخه تکرار خواهد شد.
نکته اول این که وقتی کسی اعلام میکنه که مایل و قادر به ترجمه یک متن هست، خودش مسئول ترجمه میشه و لطفا دیگه کسی درخواست ترجمه نده تا زمان متن بعدی. نکته بعدی این که متن ترجمه را حتما به من پیام خصوصی کنید چون من باید ویرایشش کنم و بعد اینجا ارسال کنم. اینطوری ایرادات متن را فقط مترجمش میفهمه و بقیه متوجه نمی شوند. ;)
با این کار هم کسانی که در ترجمه شرکت می کنند آموزش می بینند و هم ویکی نجوم تکمیل میشه :thumbsup:
----------------------------------------------------------------------
[/URL][URL="http://78.159.100.42/%7Eforumavas/forum/images/icons/icon1.png"]http://78.159.100.42/%7Eforumavas/forum/images/icons/icon1.png (http://78.159.100.42/%7Eforumavas/forum/images/icons/icon1.png) لیست افراد مترجم و ویراستار از زمان ایجاد تاپیک تا اسفند ماه 92 (کلیک کنید) (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=74052&viewfull=1#post74052)
لیست موضوعات ترجمه شده تا آخر خرداد 92 (کلیک کنید) (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=62790&viewfull=1#post62790)
لیست موضوعات ترجمه شده از ابتدای تیر 92 تا آخر آبان ماه 92 (کلیک کنید) (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=71412#post71412)
دانلود کتاب اطلس اجرام مسیه، جهت ترجمه اجرام مسیه (http://akclas.ru/books/atlas_messier.pdf)
لینک کمکی دانلود کتاب اطلس اجرام مسیه (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)
لیست موضوعات ترجمه شده از ابتدای آذر 92
مسیه 41-Fery-JWST و zeinab ashouri (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M41)
مسیه 9 - AZIN (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M9)
مسیه 59-astrophysics (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M59)
مسیه 62-Azadeh-gholipour (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M62)
مسیه 52-AZIN (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M52)
مسیه 53-AZIN (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M53)
مسیه 50-AZIN (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M50)
مسیه 55-H.Taeb (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M55)
مسیه 17-AZIN (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M17)
مسیه 39-AZIN (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M39)
مسیه 10-ویولا (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M10)
مسیه 8-Azadeh-Gholipour (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M8)
مسیه 63-حوریه آقانور (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M63)
مسیه 69-astrophysics (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M69)
مسیه 4-Ali Ahmadi (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M4)
مسیه 49-astrophysics (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M49)
مسیه 48-BehzadQ (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M48)
مسیه 68-dark galaxy (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M68)
مسیه 46-roset (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M46)
پیمان اکبرنیا
04-17-2012, 09:30 PM
دوستان به عنوان اولین متن، از یک متن ساده شروع میکنیم از ویکیپدیای انگلیسی:
Earth's location in the universe
Knowledge of Earth's location in the universe has been shaped by 400 years of telescopic observations, and has expanded radically in the last century. Initially, Earth was believed to be the center of the universe (http://en.wikipedia.org/wiki/Geocentric_model), which consisted only of those planets visible with the naked eye (http://en.wikipedia.org/wiki/Naked_eye_planet) and an outlying sphere of fixed stars (http://en.wikipedia.org/wiki/Fixed_stars). After the acceptance of the heliocentric model (http://en.wikipedia.org/wiki/Heliocentric_model) in the 17th century, observations by William Herschel (http://en.wikipedia.org/wiki/William_Herschel) and others showed that Earth's Sun lay within a vast, disc-shaped galaxy (http://en.wikipedia.org/wiki/Galaxy) of stars, later revealed to be suns like our own. By the 20th century, observations of spiral nebulae (http://en.wikipedia.org/wiki/Spiral_nebulae) revealed that our galaxy was only one of billions in an expanding universe (http://en.wikipedia.org/wiki/Expanding_universe), grouped into clusters and superclusters (http://en.wikipedia.org/wiki/Supercluster). By the 21st century, the overall structure (http://en.wikipedia.org/wiki/Large-scale_structure_of_the_cosmos) of the visible universe was becoming clearer, with superclusters forming into a vast web of filaments (http://en.wikipedia.org/wiki/Galactic_filament) and voids (http://en.wikipedia.org/wiki/Void_%28astronomy%29). Superclusters, filaments and voids are likely the largest coherent structures that exist in the Universe. At still larger scales (over 1000 megaparsecs)<sup class="reference" id="ref_Ee">[e] (http://en.wikipedia.org/wiki/Earth%27s_location_in_the_universe#endnote_Ee)</sup> the Universe becomes homogeneous meaning that all its parts have on average the same density, composition and structure.<sup id="cite_ref-Kirshner_0-0" class="reference">[1 (http://en.wikipedia.org/wiki/Earth%27s_location_in_the_universe#cite_note-Kirshner-0)
</sup>Since there is believed to be no "center" or "edge" of the universe, there is no particular reference point with which to plot the overall location of the Earth in the universe.<sup id="cite_ref-Klaus2002_1-0" class="reference">[2] (http://en.wikipedia.org/wiki/Earth%27s_location_in_the_universe#cite_note-Klaus2002-1)</sup> The Earth is at the center of the observable universe (http://en.wikipedia.org/wiki/Observable_universe) because its observability is determined by its distance from Earth (http://en.wikipedia.org/wiki/Particle_horizon). Reference can be made to the Earth's position with respect to specific structures, which exist at various scales. It is still undetermined whether the universe is infinite (http://en.wikipedia.org/wiki/Infinite), and there is speculation that our universe might only be one of countless trillions within a larger multiverse (http://en.wikipedia.org/wiki/Multiverse), itself contained within the omniverse (http://en.wikipedia.org/wiki/Omniverse)
<sup>منبع:
</sup>
<sup>http://en.wikipedia.org/wiki/Earth%27s_location_in_the_universe</sup> (http://en.wikipedia.org/wiki/Earth%27s_location_in_the_universe)
هرکس که مایل به ترجمه این متن هست، اینجا اعلام کنه و بعد خودش کار ترجمه را شروع کنه و بعد از 2 روز به من ارسال کنه.
هانیه امیری
04-17-2012, 09:36 PM
دوستان به عنوان اولین متن، از یک متن ساده شروع میکنیم از ویکیپدیای انگلیسی:
هرکس که مایل به ترجمه این متن هست، اینجا اعلام کنه و بعد خودش کار ترجمه را شروع کنه و بعد از 2 روز به من ارسال کنه.
آقاي اكبرنيا انشاالله تا يك ساعت ديگه ترجمه متن رو تحويلتون ميدم.
پیمان اکبرنیا
04-18-2012, 12:02 AM
خب دوستان من متن خانم امیری را ویرایش کردم و اینجا قرار میدم برای استفاده در ویکی. جا داره تشکر کنم از سرعت عمل و ترجمه خوب ایشون:
جایگاه زمین در جهان
آگاهی از جایگاه زمین در جهان از 400 سال پیش تاکنون با رصدهای تلسکوپی شکل گرفته و در قرن گذشته به سرعت گسترش یافته است. در ابتدا تصور بر این بود که زمین مرکز جهانی است شامل آن دسته از سیارههایی که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده بودند و کرهی بزرگی از ستارگان ثابت، که آن را فرا گرفته بود. بعد از پذیرش مدل خورشید مرکزی در قرن هفدهم، رصدهای ویلیام هرشل و دیگران نشان داد که خورشیدِ زمین، در میان کهکشانی وسیع و قرص- مانند از ستارهها قرار دارد، و بعدها مشخص شد که هر کدام از آن ستارهها، اجرامی مانند خورشید ما هستند. در قرن بیستم، با رصد سحابیهای مارپیچی (کهکشانهای مارپیچی) مشخص شد که کهکشان ما یکی از میلیاردها کهکشان موجود در عالم رو به انبساط است که این کهکشانها به صورت گروهی در خوشهها و ابرخوشههای کهکشانی تقسیم شدهاند. تا قرن بیست و یکم، ساختار کلی جهان مرئی با کشف این که ابرخوشههای کهکشانی به صورت شبکهای از تارهای گسترده در جهان پخش شدهاند و میان آنها فضای خالی (تهیجا) وجود دارد، آشکارتر شد. احتمالا ابرخوشهها، ریسمانها و تهیجاها بزرگترین ساختارهای منسجم در جهان هستند. در مقیاسهای بزرگ (بیش از 1000 مگا پارسک) جهان همگن است یعنی تمام قسمتهای آن چگالی، ترکیب و ساختار یکسانی دارند.
به دلیل این که مرز یا مرکزی برای جهان وجود ندارد، نقطه مبنا و مرجعی نیست که مکان کلی زمین را در جهان مشخص کند. زمین در مرکز جهان قابل مشاهده قرار دارد چون میزان مشاهده (قابلیت رویت) با استفاده از فاصله از زمین تخمین زده میشود. مرجع میتواند با توجه به ساختارهای بخصوصی که در مقیاسهای مختلف وجود دارند، زمین در نظر گرفته شود. هنوز معلوم نیست که آیا جهان نامحدود است یا نه، و نظریهای وجود دارد مبنی بر این که جهان ما شاید یکی از جهانهای بی شماری باشد که در داخل یک جهان چندگانه (multiverse) قرار دارند که خود آن داخل omniverse قرار دارد.
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Earth%27s_location_in_the_universe (http://en.wikipedia.org/wiki/Earth%27s_location_in_the_universe)
پیمان اکبرنیا
04-18-2012, 02:01 PM
خب دوستان، این هم از متن بعدی. هر کس داوطلبه دستش بالا:
Red dwarf
A red dwarf is a small and relatively cool (http://en.wikipedia.org/wiki/Temperature) star (http://en.wikipedia.org/wiki/Star) on the main sequence (http://en.wikipedia.org/wiki/Main_sequence), either late K or M spectral type (http://en.wikipedia.org/wiki/Spectral_type). They have a mass of less than half that of the Sun (http://en.wikipedia.org/wiki/Sun) (down to about 0.075 solar masses, below which stellar objects are brown dwarfs (http://en.wikipedia.org/wiki/Brown_dwarf)) and a surface temperature of less than 4,000 K (http://en.wikipedia.org/wiki/Kelvin). Red dwarfs are by far the most common type of star in the Galaxy, at least in the neighborhood of the Sun. Proxima Centauri (http://en.wikipedia.org/wiki/Proxima_Centauri), the nearest star to the Sun, is a red dwarf (Type M5, apparent magnitude 11.05), as are twenty of the next thirty nearest (http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_nearest_stars). However, due to their low luminosity, individual red dwarfs cannot easily be observed. From Earth, none are visible to the naked eye.<sup id="cite_ref-0" class="reference">[1 (http://en.wikipedia.org/wiki/Red_dwarf#cite_note-0)</sup>
Stellar models indicate that red dwarfs with less than 35% of the Sun's mass (http://en.wikipedia.org/wiki/Solar_mass) are fully convective (http://en.wikipedia.org/wiki/Convection).<sup id="cite_ref-aaa496_3_787_1-0" class="reference">[2] (http://en.wikipedia.org/wiki/Red_dwarf#cite_note-aaa496_3_787-1)</sup> Hence the helium produced by the thermonuclear fusion (http://en.wikipedia.org/wiki/Thermonuclear_fusion) of hydrogen is constantly remixed throughout the star, avoiding a buildup at the core. Red dwarfs therefore develop very slowly, having a constant luminosity (http://en.wikipedia.org/wiki/Luminosity) and spectral type for some hundreds of billions of years, until their fuel is depleted. Because of the comparatively short age of the universe (http://en.wikipedia.org/wiki/Age_of_the_universe), no red dwarfs of advanced evolutionary stages exist in the current era
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Red_dwarf
روند کار مثل قبله ;)
gandom
04-18-2012, 07:01 PM
مثل اینکه باید همین جا اعلام آمادگی کرد...این متن رو ترجمه می کنم و می فرستم:)
پیمان اکبرنیا
04-20-2012, 08:50 PM
خب دوستان با تشکر از خانم gandom، متن نهایی کوتوله سرخ را اینجا قرار میدم:
کوتولهی سرخ
کوتولهی سرخ (کوتولهی قرمز) یک ستارهی کوچک و به نسبت سرد در رشتهی اصلی و ردهی طیفی آن بعد از ردههای M یا K است. آنها جرمی کمتر از نصف جرم خورشید دارند (از نصف تا حدود 0.075 جرم خورشیدی، کمتر از این جرم، اجرام ستارهای با نام کوتولههای قهوهای شناخته میشوند) و دمای سطحیشان کمتر از 4000 کلوین است. کوتولههای سرخ گونهی ستارهای بسیار فراوانی در کهکشان هستند، حداقل در همسایگی خورشید که اینگونه است. پروکسیمای قنطورس، نزدیکترین ستاره به خورشید است و یک کوتولهی سرخ محسوب میشود (با ردهی طیفی M5 و قدر ظاهری 11.5)، در واقع از بین 30 ستارهی نزدیک به خورشید، 20 ستاره کوتولهی سرخ هستند. البته به دلیل درخشندگی کم این اجسام، رصد آنها سخت است. از زمین، هیچ کوتولهی قرمزی را با چشم غیرمسلح نمیتوان رصد کرد.
مدلهای ستارهای نشان میدهند که کوتولههای سرخی که جرمی کمتر از 35% جرم خورشید دارند، به طور کامل همرفتیاند. به همین دلیل هلیوم تولید شده از واکنش همجوشی هستهای هیدروژن، در تمام ستاره پخش میشود و در هسته تجمع پیدا نمیکند. بنابر این کوتولههای سرخ به کندی تحول مییابند و تا زمانی که سوختشان کاملا تمام شود، برای چند صد میلیارد سال درخشندگی و ردهی طیفی ثابتی دارند. به علت سن نسبتا کم جهان، هیچ کوتولهی سرخی که در مرحلهی تکاملی پیشرفته و نهایی خود باشد در عصر کنونی وجود ندارد.
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Red_dwarf
از دوستانی که علاقه مند به یادگیری ترجمه و ویرایش هستند خواهش میکنم خودشون متنهای انگلیسی که اینجا قرار میگیره را ترجمه کنند و نتیجه کار خود را با متن نهایی اینجا چک کنند. مطمئن باشید که با گذشت زمانی اندک، مهارت شما هم در ترجمه و خواندن متن افزایش خواهد یافت.
از همراهی همه دوستان ممنونم ;)
پیمان اکبرنیا
04-24-2012, 11:33 PM
دوستان، این هم از متن بعدی. هر کس مایل به ترجمه هست همینجا اعلام کنه مثل قبل:
A pulsar (portmanteau (http://en.wikipedia.org/wiki/Portmanteau) of pulsating star) is a highly magnetized, rotating neutron star (http://en.wikipedia.org/wiki/Neutron_star) that emits a beam of electromagnetic radiation (http://en.wikipedia.org/wiki/Electromagnetic_radiation). This radiation can only be observed when the beam of emission is pointing towards the Earth, much the way a lighthouse can only be seen when the light is pointed in the direction of an observer, and is responsible for the pulsed appearance of emission. Neutron stars are very dense (http://en.wikipedia.org/wiki/Density), and have short, regular rotational periods (http://en.wikipedia.org/wiki/Period_%28physics%29). This produces a very precise interval, between pulses that range from roughly milliseconds to seconds for an individual pulsar.
The precise periods of pulsars makes them useful tools. Observations of a pulsar in a binary neutron star system were used to indirectly confirm the existence of gravitational radiation (http://en.wikipedia.org/wiki/Gravitational_radiation). The first extrasolar planets (http://en.wikipedia.org/wiki/Extrasolar_planet) were discovered around a pulsar, PSR B1257+12 (http://en.wikipedia.org/wiki/PSR_B1257%2B12). Certain types of pulsars rival atomic clocks (http://en.wikipedia.org/wiki/Atomic_clock) in their accuracy in keeping time
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Pulsar
روند همانند قبل هست. ممنونم از همکاری همه شما ;)
Astronomy
04-24-2012, 11:37 PM
دوستان، این هم از متن بعدی. هر کس مایل به ترجمه هست همینجا اعلام کنه مثل قبل:
A pulsar (portmanteau (http://en.wikipedia.org/wiki/Portmanteau) of pulsating star) is a highly magnetized, rotating neutron star (http://en.wikipedia.org/wiki/Neutron_star) that emits a beam of electromagnetic radiation (http://en.wikipedia.org/wiki/Electromagnetic_radiation). This radiation can only be observed when the beam of emission is pointing towards the Earth, much the way a lighthouse can only be seen when the light is pointed in the direction of an observer, and is responsible for the pulsed appearance of emission. Neutron stars are very dense (http://en.wikipedia.org/wiki/Density), and have short, regular rotational periods (http://en.wikipedia.org/wiki/Period_%28physics%29). This produces a very precise interval, between pulses that range from roughly milliseconds to seconds for an individual pulsar.
The precise periods of pulsars makes them useful tools. Observations of a pulsar in a binary neutron star system were used to indirectly confirm the existence of gravitational radiation (http://en.wikipedia.org/wiki/Gravitational_radiation). The first extrasolar planets (http://en.wikipedia.org/wiki/Extrasolar_planet) were discovered around a pulsar, PSR B1257+12 (http://en.wikipedia.org/wiki/PSR_B1257%2B12). Certain types of pulsars rival atomic clocks (http://en.wikipedia.org/wiki/Atomic_clock) in their accuracy in keeping time
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Pulsar
روند همانند قبل هست. ممنونم از همکاری همه شما ;)
با اجازتون من ترجمه میکنم :)
پیمان اکبرنیا
04-25-2012, 11:00 AM
خب دوستان، با تشکر از سرعت عمل آقای Astronomy، این هم متن نهایی ترجمه ایشون:
تپ اختر
یک تپ اختر (ستاره تپنده)، ستارهی نوترونی بسیار مغناطیسی و چرخندهای است که پرتوهای امواج الکترومغناطیس از خود ساطع میکند. این امواج تنها وقتی مشاهده میشوند که پرتوهای ساطع شده درست به سمت زمین باشند، تا حد زیادی شبیه به فانوسهای دریایی که تنها موقعی دیده میشوند که نور دقیقاً به سمت ناظر باشد، و دلیل تپش نور مشاهده شده نیز به همین موضوع مرتبط است. ستارگان نوترونی بسیار چگالاند، و دوره تناوب چرخشی کوتاهی دارند. به همین دلیل بین تپشها وقفهی بسیار کوتاهی ایجاد میشود که برای تپ اخترهای مختلف در محدوده میلی ثانیه تا ثانیه است.
این دوره تناوبهای دقیق تپ اخترها، آنها را به ابزار مفیدی تبدیل میکند. رصدهای یک تپ اختر در یک منظومه دوتایی از ستارههای نوترونی، به طور غیر مستقیم برای اثبات وجود تشعشع گرانشی استفاده شد. اولین سیاره فراخورشیدی در کنار یک تپ اختر کشف شد، سیارهی PSR B1257+12 (http://en.wikipedia.org/wiki/PSR_B1257%2B12). انواع خاصی از تپ اخترها، با ساعتهای اتمی در دقت نگه داشتن زمان رقابت میکنند.
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Pulsar
پیمان اکبرنیا
05-01-2012, 09:27 PM
خب دوستان بعد از یک وقفه کوتاه به دلیل روز نجوم، به کار خودمون ادامه می دهیم، این هم از متن بعدی:
Sunspot
Sunspots are temporary phenomena (http://en.wikipedia.org/wiki/Phenomena) on the photosphere (http://en.wikipedia.org/wiki/Photosphere) of the Sun (http://en.wikipedia.org/wiki/Sun) that appear visibly (http://en.wikipedia.org/wiki/Visible_spectrum) as dark spots compared to surrounding regions. They are caused by intense magnetic (http://en.wikipedia.org/wiki/Magnetism) activity, which inhibits convection (http://en.wikipedia.org/wiki/Convection) by an effect comparable to the eddy current brake (http://en.wikipedia.org/wiki/Eddy_current_brake), forming areas of reduced surface temperature. Like magnets, they also have two poles. Although they are at temperatures of roughly 3000–4500 K (2727–4227 °C), the contrast with the surrounding material at about 5,780 K leaves them clearly visible as dark spots, as the luminous intensity of a heated black body (http://en.wikipedia.org/wiki/Black_body) (closely approximated by the photosphere) is a function of temperature to the fourth power. If the sunspot were isolated from the surrounding photosphere it would be brighter than an electric arc (http://en.wikipedia.org/wiki/Electric_arc). Sunspots expand and contract as they move across the surface of the Sun and can be as large as 80,000 kilometers (50,000 mi) in diameter, making the larger ones visible from Earth without the aid of a telescope (http://en.wikipedia.org/wiki/Telescope).<sup id="cite_ref-0" class="reference">[1] (http://en.wikipedia.org/wiki/Sunspots#cite_note-0)</sup> They may also travel at relative speeds ("proper motions") of a few hundred m/s when they first emerge onto the solar photosphere (http://en.wikipedia.org/wiki/Photosphere).
Manifesting intense magnetic activity, sunspots host secondary phenomena such as coronal loops (http://en.wikipedia.org/wiki/Coronal_loop) (prominences) and reconnection (http://en.wikipedia.org/wiki/Magnetic_Reconnection) events. Most solar flares (http://en.wikipedia.org/wiki/Solar_flares) and coronal mass ejections (http://en.wikipedia.org/wiki/Coronal_mass_ejections) originate in magnetically active regions around visible sunspot groupings. Similar phenomena indirectly observed on stars (http://en.wikipedia.org/wiki/Star) are commonly called starspots (http://en.wikipedia.org/wiki/Starspot) and both light and dark spots have been measured.<sup id="cite_ref-strassmeier_1-0" class="reference">[2 (http://en.wikipedia.org/wiki/Sunspots#cite_note-strassmeier-1)</sup>
<sup>
منبع:
</sup>
<sup>http://en.wikipedia.org/wiki/Sunspots</sup>
<sup>هر کس داوطلب ترجمه است اعلام و شروع کند
</sup>
<sup>با تشکر از همکاری همه</sup>;) :have a nice day:
sara shahabi
05-01-2012, 09:45 PM
با توجه به این که اخیرا فعالیت بنده در فروم به صفر میل کرده و برای جلوگیری از صفر مطلق شدنش، بنده ترجمه می کنم!
پیمان اکبرنیا
05-03-2012, 12:42 PM
با تشکر از خانم شهابی بابت ترجمه خوبشون، متن نهایی را اینجا قرار میدم:
لکه خورشیدی
لکههای خورشیدی، پدیدههایی موقتی بر فوتوسفر (نور سپهر) خورشید هستند که از دید چشم انسان در مقایسه با نواحی اطراف، تیره به نظر میرسند. در این لکهها، فعالیت مغناطیسی شدید با اثری مشابه ِ پدیده ترمزی جریان ادی (eddy current brake (http://en.wikipedia.org/wiki/Eddy_current_brake)) مانع از جریان همرفتی میشود و ناحیههایی با دمای کمتر را پدید میآورد. همانند آهنرباها، لکههای خورشیدی نیز دو قطب دارند. با وجود این که دمای لکههای خورشیدی به 4500-3000 کلوین (4227-2727 درجه سانتیگراد) میرسد، در مقایسه با مواد اطراف که دمایی حدود 5780 کلویندارند، به وضوح به صورت نقاطی تیره دیده میشوند؛ زیرا شدت درخشندگی یک جسم سیاه داغ (جو خورشید هم تقریبا اینگونه است) تابعی از توان چهارم دما است. اگر لکههای خورشید از نواحی اطرافشان جدا بودند، از جرقهی قوس الکتریکی روشنتر به نظر میآمدند. اندازه لکهها در حین حرکت بر سطح خورشید، گسترش و کاهش مییابد و میتوانند به اندازهای برابر 80,000 کیلومتر (50,000 مایل) برسند، به گونهای که بزرگترین آنها از زمین بدون کمک تلسکوپ قابل مشاهده است. همچنین وقتی لکهها برای اولین بار در سطح فوتوسفر نمایان شوند،ممکن است با سرعتهای نسبی (حرکت ویژه) چند صد متر بر ثانیه حرکت کنند.
با توجه به فعالیت شدید مغناطیسی، لکهها میزبان پدیدههای ثانویهای مثل حلقههای تاجی (prominence) و اتصالهای مجدد مغناطیسی (reconnection) هستند. منشا بیشتر شرارههای خورشیدی و فورانهای عظیم تاج (CME)، نواحی فعال مغناطیسی پیرامون گروههایی از لکههاست. پدیدههایی مشابه لکهها به صورت غیر مستقیم در سایر نیز ستارهها رصد شدهاند که عموما لکههای ستارهای (starspots) نامیده میشوند که هم شامل لکههای روشن و هم لکههای تیره هستند.
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Sunspot
پیمان اکبرنیا
05-14-2012, 09:28 PM
سلام
بعد از مدتی تاخیر امروز با متنی نسبتا طولانی باز میگردیم!
The Kuiper belt (http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/8a/Loudspeaker.svg/11px-Loudspeaker.svg.png / (http://en.wikipedia.org/wiki/Wikipedia:IPA_for_English)ˈ (http://en.wikipedia.org/wiki/Wikipedia:IPA_for_English#Key)k (http://en.wikipedia.org/wiki/Wikipedia:IPA_for_English#Key)aɪ (http://en.wikipedia.org/wiki/Wikipedia:IPA_for_English#Key)p (http://en.wikipedia.org/wiki/Wikipedia:IPA_for_English#Key)ər (http://en.wikipedia.org/wiki/Wikipedia:IPA_for_English#Key)/ (http://en.wikipedia.org/wiki/Wikipedia:IPA_for_English), rhyming with "viper"), sometimes called the Edgeworth–Kuiper belt, is a region of the Solar System (http://en.wikipedia.org/wiki/Solar_System) beyond the planets extending from the orbit (http://en.wikipedia.org/wiki/Orbit) of Neptune (http://en.wikipedia.org/wiki/Neptune) (at 30 AU (http://en.wikipedia.org/wiki/Astronomical_unit)) to approximately 50 AU (http://en.wikipedia.org/wiki/Astronomical_unit) from the Sun (http://en.wikipedia.org/wiki/Sun).<sup id="cite_ref-0" class="reference">[1] (http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt#cite_note-0)</sup> It is similar to the asteroid belt (http://en.wikipedia.org/wiki/Asteroid_belt), although it is far larger—20 times as wide and 20 to 200 times as massive.<sup id="cite_ref-beyond_1-0" class="reference">[2] (http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt#cite_note-beyond-1)</sup><sup id="cite_ref-2" class="reference">[3] (http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt#cite_note-2)</sup> Like the asteroid belt, it consists mainly of small bodies (http://en.wikipedia.org/wiki/Small_Solar_System_body), or remnants from the Solar System's formation. While the asteroid belt is composed primarily of rock (http://en.wikipedia.org/wiki/Rock_%28geology%29), ices, and metal, the Kuiper objects are composed largely of frozen volatiles (http://en.wikipedia.org/wiki/Volatiles) (termed "ices"), such as methane (http://en.wikipedia.org/wiki/Methane), ammonia (http://en.wikipedia.org/wiki/Ammonia) and water. The classical (low-eccentricity) belt is home to at least three dwarf planets (http://en.wikipedia.org/wiki/Dwarf_planet): Pluto (http://en.wikipedia.org/wiki/Pluto), Haumea (http://en.wikipedia.org/wiki/Haumea_%28dwarf_planet%29), and Makemake (http://en.wikipedia.org/wiki/Makemake_%28dwarf_planet%29). Some of the Solar System's moons (http://en.wikipedia.org/wiki/Moon), such as Neptune (http://en.wikipedia.org/wiki/Neptune)'s Triton (http://en.wikipedia.org/wiki/Triton_%28moon%29) and Saturn's Phoebe (http://en.wikipedia.org/wiki/Phoebe_%28moon%29), are also believed to have originated in the region.<sup id="cite_ref-3" class="reference">[4] (http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt#cite_note-3)</sup><sup id="cite_ref-4" class="reference">[5] (http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt#cite_note-4)</sup>
Since the belt was discovered in 1992,<sup id="cite_ref-qbee_5-0" class="reference">[6] (http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt#cite_note-qbee-5)</sup> the number of known Kuiper belt objects (KBOs) has increased to over a thousand, and more than 70,000 KBOs over 100 km (62 mi) in diameter are believed to exist.<sup id="cite_ref-6" class="reference">[7] (http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt#cite_note-6)</sup> The Kuiper belt was initially believed to be the main repository for periodic comets (http://en.wikipedia.org/wiki/Periodic_comet), those with orbits lasting less than 200 years. However, studies since the mid-1990s have shown that the classical belt is dynamically stable, and that comets' true place of origin is the scattered disc (http://en.wikipedia.org/wiki/Scattered_disc), a dynamically active region created by the outward motion of Neptune 4.5 billion years ago;<sup id="cite_ref-book_7-0" class="reference">[8] (http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt#cite_note-book-7)</sup> scattered disc objects such as Eris (http://en.wikipedia.org/wiki/Eris_%28dwarf_planet%29) have extremely eccentric orbits that take them as far as 100 AU from the Sun.<sup id="cite_ref-KB_9-0" class="reference">[nb 1] (http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt#cite_note-KB-9)</sup>
Pluto is the largest known member of the Kuiper belt, if the scattered disc (http://en.wikipedia.org/wiki/Scattered_disc) is excluded. Originally considered a planet, Pluto's position as part of the Kuiper belt has caused it to be reclassified as a "dwarf planet (http://en.wikipedia.org/wiki/Dwarf_planet)". It is compositionally similar to many other objects of the Kuiper belt, and its orbital period is identical to that of the KBOs known as "plutinos (http://en.wikipedia.org/wiki/Plutino)". In Pluto's honour, the four currently accepted dwarf planets beyond Neptune's orbit are called "plutoids (http://en.wikipedia.org/wiki/Plutoid)".
The Kuiper belt should not be confused with the hypothesized Oort cloud (http://en.wikipedia.org/wiki/Oort_cloud), which is a thousand times more distant. The objects within the Kuiper belt, together with the members of the scattered disc (http://en.wikipedia.org/wiki/Scattered_disc) and any potential Hills cloud (http://en.wikipedia.org/wiki/Hills_cloud) or Oort cloud objects, are collectively referred to as trans-Neptunian objects (http://en.wikipedia.org/wiki/Trans-Neptunian_object) (TNOs).<sup id="cite_ref-10" class="reference">[10] (http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt#cite_note-10)</sup>
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt
با توجه به طولانی بودن متن، زمان ترجمه اون را حدود 3-4 روز میگذارم تا دوستان اذیت نشوند. هرکس داوطلبه اعلام کنه.
ممنون از همکاریتون
Flare star
05-15-2012, 05:23 PM
من اینو ترجم میکنم:have a nice day:
فقط از فردا میشینم پاش؛)
پیمان اکبرنیا
05-21-2012, 07:19 PM
سلام
از خانم Flare star بابت ترجمه شون تشکر میکنم و متن نهایی را در ادامه مشاهده میکنید:
کمربند کوییپر
کمربند کوییپر (Kuiper belt) که بعضی مواقع Edgeworth–Kuiper belt نیز نامیده میشود، منطقهای از منظومه شمسی دورتر از سیارات است که از مدار نپتون (فاصله 30 واحد نجومی) آغاز میشود و تا فاصله حدود 50 واحد نجومی از خورشید ادامه دارد.
این کمربند شبیه کمربند سیارکهاست البته بسیار بزرگتر است: 20 برابر پهنتر و 20 تا 200 برابر پر جرمتر. کمربند کوییپر مانند کمربند سیارکها عمدتا شامل تکههای کوچک یا باقیمانده از تشکیل منظومهی شمسی است. در حالی که کمربند سیارکها بیشتر از سنگ، یخ و فلز تشکیل شده است، کمربند کوییپر عمدتا حاوی مواد یخ زده مانند متان، آمونیاک و آب است.
کمربند کلاسیک (با خروج از مرکز کم) حداقل خانهی سه سیارهی کوتوله پلوتو (Pluto)، هائومیا(Haumea) و ماکی ماکی(Makemake) است. به نظر میرسد که منشا بعضی از قمرهای منظومه شمسی مانند تریتون (بزرگترین قمر نپتون) و فیبی (قمر زحل) از این منطقه است.
از سال 1992 که کمربند کوییپر کشف شد، تعداد اجرام شناخته شدهی آن به بیش از هزار عدد افزایش پیدا کرده است. تخمین زده میشود که بیش از 70000 جرم با قطر بیش از 100 کیلومتر در کمربند کوییپر وجود دارد.
در ابتدا تصور میشد که کمربند کوییپر مخزن اصلی دنبالهدارهای دورهای است که دوره تناوب آنها به دور خورشید کمتر از 200 سال طول میکشد. هرچند مطالعات از اواسط دهه 90 نشان داده است که کمربند کلاسیک از نظر دینامیکی پایدار است، و منشا واقعی دنبالهدارها،دیسک پراکنده(scattered disc (http://en.wikipedia.org/wiki/Scattered_disc)) است، منطقهی فعال دینامیکی که 4.5 میلیارد سال پیش از حرکت رو به بیرون نپتون به وجود آمده است. اجرام دیسک پراکنده مانند اریس(Eris) دارای مدارهای به شدت کشیدهای هستند که فاصله آنها را تا حدود 100 واحد نجومی از خورشید افزایش میدهد.
اگر از دیسک پراکنده صرف نظر شود، پلوتون بزرگترین شی شناخته شده کمربند کوییپر است. پلوتون قبلا به عنوان سیاره شناخته میشد اما با توجه به موقعیت آن به عنوان بخشی از کمربند کوییپر، آن را به عنوان سیاره کوتوله طبقهبندی میکنند. پلوتون از نظر ترکیب بسیار شبیه اجزای کمربند کوییپر است و دوره تناوب مداری آن شاخص بخشی از اجرام کمربند کوییپر است که به آن ها پلوتونیها(plutinos (http://en.wikipedia.org/wiki/Plutino)) میگویند.به خاطر شهرت پلوتو چهار سیاره کوتولهی پذیرفته شدهی خارج از مدار نپتون پلوتویید(plutoids (http://en.wikipedia.org/wiki/Plutoid)) نامیده میشوند.
کمربند کوییپر نباید با ابر اوورت(Oort cloud) که فاصلهاش هزاران بار بیشتر است اشتباه گرفته شود. اجزای کمربند کوییپر همراه با اجزای دیسک پراکنده و هر عضوی از ابر هیل(Hills cloud (http://en.wikipedia.org/wiki/Hills_cloud)) یا اورت، اجسام فرا نپتونی (Trans-Neptunian_object) نامیده میشوند.
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Kuiper_belt
stargazer
07-11-2012, 10:04 PM
سلام به دوستان عزیز همیشه همراه :)
خب طبق فرمایش جناب اکبرنیا مدیر ارشد گرامی قرار شد روحی دوباره در کالبد وجودی این تاپیک بدمیم تا دوستان عزیز آوایی لطف کنن و هم به پیشرفت ویکی و هم به پیشرفت ترجمه خودشون کمک کنن.
دست در دست هم دهیم به مهر این تاپیک را کنیم آباد:wink:
پس بشتابید برای داغ کردن این تاپیک و داوطلب مشتاق و عزیز بعدی اعلام همکاری کنه زود :wink:
اینم از متن مورد نظر در مورد اشعه گاما با عنوان انفجار اشعه گاما :
Gamma-ray bursts (GRBs) are flashes of gamma rays associated with extremely energetic explosions that have been observed in distant galaxies. They are the brightest electromagnetic events known to occur in the universe.<sup id="cite_ref-0" class="reference">[1]</sup> Bursts can last from ten milliseconds to several minutes; a typical burst lasts 20–40 seconds. The initial burst is usually followed by a longer-lived "afterglow" emitted at longer wavelengths (X-ray, ultraviolet, optical, infrared, microwave and radio).<sup id="cite_ref-1" class="reference">[2]</sup>
Most observed GRBs are believed to consist of a narrow beam of intense radiation released during a supernova as a rapidly rotating, high-mass star collapses to form a neutron star, quark star, or black hole. A subclass of GRBs (the "short" bursts) appear to originate from a different process. This may be the merger of binary neutron stars and perhaps specifically the development of resonance between the crust and core of such stars as a result of the massive tidal forces experienced in the seconds leading up to their collision, causing the entire crust of the star to shatter.<sup id="cite_ref-2" class="reference">[3]</sup>
The sources of most GRBs are billions of light years away from Earth, implying that the explosions are both extremely energetic (a typical burst releases as much energy in a few seconds as the Sun will in its entire 10-billion-year lifetime) and extremely rare (a few per galaxy per million years<sup id="cite_ref-rates_3-0" class="reference">[4]</sup>). All observed GRBs have originated from outside the Milky Way galaxy, although a related class of phenomena, soft gamma repeater flares, are associated with magnetars within the Milky Way. It has been hypothesized that a gamma-ray burst in the Milky Way, pointing directly towards the Earth, could cause a mass extinction event.<sup id="cite_ref-Melott2004_4-0" class="reference">[5]</sup>
GRBs were first detected in 1967 by the Vela satellites, a series of satellites designed to detect covert nuclear weapons tests. Hundreds of theoretical models were proposed to explain these bursts in the years following their discovery, such as collisions between comets and neutron stars.<sup id="cite_ref-5" class="reference">[6]</sup> Little information was available to verify these models until the 1997 detection of the first X-ray and optical afterglows and direct measurement of their redshifts using optical spectroscopy, and thus their distances and energy outputs. These discoveries, and subsequent studies of the galaxies and supernovae associated with the bursts, clarified the distance and luminosity of GRBs. These facts definitively placed them in distant galaxies and also connected long GRBs with the deaths of massive stars, the only possible source for the energy outputs observed.
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Gamma-ray_burst
مهلت هم 4/5 روزه خوبه؟
حالا کی داوطلبه؟ :)
gandom
07-11-2012, 11:49 PM
من هستم ;)
stargazer
07-15-2012, 02:34 PM
اینم از ترجمه نهایی که توسط گندم عزیز انجام شد. ممنون گندم جان :)
انفجارهای اشعه ي گاما-GRBs
این نوع انفجارها (GRBs) درخشش تشعشعات گاما به همراه انفجار هاي پرانرژي هستند که در کهکشان هاي دوردست مشاهده شده اند. آن ها درخشان ترين پديده هاي الکترومغناطيسي شناخته شده در جهان هستند. این انفجارها ممکن است از 10ميلي ثانيه تا چند دقيقه بطول بیانجامند؛ و يک انفجار معمولي 40-20 ثانيه طول مي کشد.
معمولاً انفجار اوليه، "پستاب" طولاني مدتی را بدنبال خواهد داشت که با طول موج بلندتری ساطع می شود (یعنی به یکی از اشکال پرتو ايکس، فرابنفش، فروسرخ، ماکروويو و راديويي). دانشمندان معتقدند که اکثر GRB های مشاهده شده متشکلند از يک پرتو باريکِ تابش شديد که به هنگام دوران سريع يک ابرنواختر- ستاره ي پرجرمي که پس از رمبش، یک ستاره ي نوتروني، ستاره ي کوارکي و يا سياهچاله از آن شکل می گیرد- آزاد مي شود.
به نظر می رسد که زیر رده ای از GRB ها (انفجار هاي کوتاه) از فرايند متفاوتی ناشی می شوند. که این فرایند ممکن است ادغام ستاره هاي دوتايي نوتروني و شاید گسترش رزونانسِ بين هسته و پوسته ي این ستارگان باشد، که در نتیجه تحمل نيروهاي جزر و مدي بسیار در ثانیه های آخر، و انفجارِ پس از آن و تکه تکه شدن کل پوسته ی ستاره، رخ داده است.
منابع اکثر GRB ها ميليارد ها سال نوري با زمين فاصله دارند. و این دال بر این نکته است که انفجارها همبسيار پرانرژي هستند (يک انفجار معمولي در عرض چند ثانيه، به اندازۀ کل انرژی آزاد شده از خورشید در طول عمر 10 ميليارد ساله اش، انرژی آزاد می کند) و هم بسيار نادر (یعنی تعدادی معدود در هر کهکشان در هر یک میلیون سال).
تمام GRB هاي مشاهده شده متعلق به خارج از کهکشان راه شيري هستند، گرچه یک رده ی مربوط به این پدیده، شراره های تکرار شونده ی اشعه ی نرم گاما، همراه با مگنتار هاي منسوب به درون راه شيري هستند. چنین فرض شده است که یک انفجار اشعه ي گاما در راه شيري- که مستقیماً به سمت زمين نشانه رفته- ممکن است منجر به انهدامی عظیم شود.
GRB ها اولین بار در سال 1967 توسط ماهواره هاي Vela شناسايي شدند - یک سري ماهواره هايي که براي شناسايي آزمایشات مخفیانه ی سلاح هاي هسته اي طراحي شده اند. در سالهای بعد صدها مدل فرضي براي توجيه اين انفجارها ارائه شدند، از جمله برخورد دنباله دارها با ستاره هاي نوتروني. اطلاعات کمي براي توضیح اين مدل ها در دسترس بود تا اينکه در سال 1997 اولين پرتو ايکس و پستابهای نوري آن شناسايي شد و محاسبۀ مستقيمِ انتقال به سرخ آنها با استفاده از طيف سنجي نوري صورت گرفت، و بدین گونه فواصل و انرژي خروجيشان مورد محاسبه قرار گرفت. اين اکتشافات و تحقیقات بعدی بر روي کهکشان ها و ابرنواختر هاي مربوط به اين نوع انفجار، فواصل و درخشش GRB ها را مشخص نمود. اين حقایق قطعاً آنها را در کهکشان هاي دور قرار داده و GRB های طولاني مدت را به مرگ ستارگان پرجرم ربط می دهد، که تنها سرچشمه ي ممکن براي انرژي خروجي مشاهده شده است.
منبع: http://en.wikipedia.org/wiki/Gamma-ray_burst
stargazer
07-22-2012, 12:34 PM
سلام و طاعات و عباداتتون قبول دوستان :)
بدون مقدمه میریم سراغ متن بعدی. این متن در مورد ستاره دوتایی هست.
مهلت ترجمه : 4 روز.
Binary star
A binary star is a star system consisting of two stars orbiting around their common center of mass. The brighter star is called the primary and the other is its companion star, comes /ˈkoʊmiːz/, or secondary. Research between the early 19th century and today suggests that many stars are part of either binary star systems or star systems with more than two stars, called multiple star systems. The term double star may be used synonymously with binary star, but more generally, a double star may be either a binary star or an optical double star which consists of two stars with no physical connection but which appear close together in the sky as seen from the Earth. A double star may be determined to be optical if its components have sufficiently different proper motions or radial velocities, or if parallax measurements reveal its two components to be at sufficiently different distances from the Earth. Most known double stars have not yet been determined to be either bound binary star systems or optical doubles.
Binary star systems are very important in astrophysics because calculations of their orbits allow the masses of their component stars to be directly determined, which in turn allows other stellar parameters, such as radius and density, to be indirectly estimated. This also determines an empirical mass-luminosity relationship (MLR) from which the masses of single stars can be estimated.
Binary stars are often detected optically, in which case they are called visual binaries. Many visual binaries have long orbital periods of several centuries or millennia and therefore have orbits which are uncertain or poorly known. They may also be detected by indirect techniques, such as spectroscopy (spectroscopic binaries) or astrometry (astrometric binaries). If a binary star happens to orbit in a plane along our line of sight, its components will eclipse and transit each other; these pairs are called eclipsing binaries, or, as they are detected by their changes in brightness during eclipses and transits, photometric binaries.
If components in binary star systems are close enough they can gravitationally distort their mutual outer stellar atmospheres. In some cases, these close binary systems can exchange mass, which may bring their evolution to stages that single stars cannot attain. Examples of binaries are Sirius and Cygnus X-1 (of which one member is probably a black hole). Binary stars are also common as the nuclei of many planetary nebulae, and are the progenitors of both novae and type Ia supernovae.
منبع:
http://en.wikipedia.org/wiki/Binary_star
داوطلب ترجمه اعلام آمادگی کنه لطفا :)
رخساره روشنی
07-22-2012, 12:54 PM
من ترجمه اش میکنم
سپاس از شما
stargazer
07-27-2012, 01:20 PM
ترجمه نهایی ستارگان دوتایی که توسط رخساره عزیز انجام شد. ممنون رخساره جان :)
ستاره دوتايي :
ستاره دوتايي يک منظومه ستاره اي است متشکل از دو ستاره چرخان به دور يک مرکز جرم مشترک. ستاره درخشان تر ستاره اصلي ناميده مي شود و ستاره ديگر که ستاره همدم آن است، ستاره ثانويه. تحقيقاتي که از سالهاي اوايل قرن 19اُم تا به امروز صورت گرفته، نشان مي دهد که بسياري از ستارگان يا منظومه هاي دوتايي هستند و يا منظومه هاي ستاره اي با بيش از دو ستاره، که به آنها منظومه هاي ستاره اي چند گانه مي گوييم. ممکن است واژه ستاره دوگانه هم معني با ستاره دوتايي بکار برده شود، اما به طور کلي تر، يک ستاره دوگانه ممکن است يک ستاره دوتايي باشد يا يک ستاره دوتايي بصري- متشکل از دو ستاره اي که هيچگونه ارتباط فيزيکي با هم ندارند اما از ديد ناظر زميني نزديک به هم به نظر مي رسند. اگر اجزای یک ستاره دوگانه به اندازه کافی حرکات مناسب یا سرعتهای شعاعی متفاوت داشته باشند، یا اگر سنجش اختلاف منظر نشان دهد که دو جز آن به اندازه کافی در فواصل متفاوتی از زمين قرار دارند، ممکن است آن ستاره دوگانه، دوگانه بصری باشد. هنوز مشخص نشده است که اکثر ستاره هاي دوگانه شناخته شده، منظومه های دوتايي واقعی هستند يا دوتایی بصری.
منظومه های دوتايي در اخترفيزيک بسيار مهم اند زيرا محاسبات مداریشان امکان محاسبه مستقیم جرم ستاره های سازنده آنها فراهم می آورد، که به نوبه خود تخمین غیر مستقیم سایر پارامتر هاي ستاره اي مانند شعاع و چگالي را امکان پذیر می سازد. این نکته یک رابطه جرم-درخشندگی تجربی (MLR) را به دست می دهد که می توان با آن جرم ستارگان غیر دو تایی (تنها) را تخمین زد.
ستارگان دوتايي اغلب به طور بصری شناسايي مي شوند، که در اين صورت به آن ها دوتايي هاي ديداري (بصري) می گوییم. بسياری از دوتايي هاي بصری دوره های مداري طولاني در حد چندین قرن يا چند هزاره دارند و در نتيجه دارای مدارهای نا مشخص يا مبهمی هستند. و می توان آنها را با روش هاي غير مستقيم مانند طيف سنجي (دوتايي های طیفی) يا سنجش نجومي (دوتايي های اخترسنجی(astrometric binaries)) شناسایی کرد. اگر يک ستاره دوتايي در یک صفحه در امتداد خط دید ما گردش کند، اجزاي آن دچار گرفت شده و از مقابل هم مي گذرند؛ به اين نوع جفتها، دوتايي هاي گرفتي می گویند، یا زمانی که به واسطه تغییر در روشنایی در طول گذرها و گرفتها شناسایی می شوند، دوتایی های نورسنجی (photometric binaries) نامیده می شوند.
اگر اجزای منظومه های دوتایی به اندازه کافي به يکديگر نزديک باشند می توانند جو بيروني ستاره ای یکدیگر را بطور گرانشی تحت تاثیر قرار داده و از شکل طبیعی خارج کنند. در برخي موارد این منظومه های دوتايي می توانند با یکدیگر تبادل جرم نمایند، و با این تبادل ممکن است تکاملشان به مرحله ای برسد که ستارگان غیر دوتایی (تنها) نتوانند به آن دست یابند. نمونه هاي ستارگان دوتايي ستاره شباهنگ و ستاره x-1 دجاجه (که احتمال دارد یکی از آنها سياهچاله باشد) هستند. ستارگان دوتايي در جایگاه هسته بسياري از سحابي هاي سياره ای نیز رایج بوده، و اجداد نو اختر ها و ابر نواختر های نوع Ia هستند.
منبع: http://en.wikipedia.org/wiki/Binary_star
هانیه امیری
08-02-2012, 10:49 PM
سلام خدمت دوستان آوایی :)
طبق اولویت هایی که آقای اکبرنیا تعیین کردند، تکمیل مطالب را در این تاپیک ادامه میدیم.
در ابتدا مطلب Big Bang مد نظر ماست. از آنجایی که مطالب این عنوان طولانی است، در چند بخش توسط دوستان ترجمه خواهد شد.
در ابتدا قسمت اول:
The Big Bang theory is the prevailing cosmological model that explains the early development of the Universe.[1] According to the Big Bang theory, the Universe was once in an extremely hot and dense state which expanded rapidly. This rapid expansion caused the Universe to cool and resulted in its present continuously expanding state. The most recent measurements and observations are in agreement with a Big Bang that would have occurred approximately 13.75 billion years ago,[2][3] which is thus considered the age of the Universe.[4][5] According to the theory, after its initial expansion from a singularity, the Universe would have cooled sufficiently to allow energy to be converted into various subatomic particles, including protons, neutrons, and electrons. While protons and neutrons would have combined to form the first atomic nuclei only a few minutes after the Big Bang, it would then have taken thousands of years for electrons to combine with them and create electrically neutral atoms. The first element produced would then be hydrogen, along with traces of helium and lithium. Giant clouds of these primordial elements would then coalesce through gravity to form stars and galaxies, and the heavier elements would be synthesized either within stars or during supernovae.
The Big Bang is a well-developed scientific theory which is widely accepted within the scientific community because it offers an accurate and comprehensive explanation for a broad range of phenomena that astronomers observe. Since its conception, abundant evidence has arisen to further develop and strengthen the model.[6] Georges Lemaître first proposed what would become the Big Bang theory in what he called his "hypothesis of the primeval atom." Over time, scientists would build on his initial ideas to form the modern synthesis. The framework for the Big Bang model relies on Albert Einstein's general relativity and on simplifying assumptions such as homogeneity and isotropy of space.
منبع
(http://en.wikipedia.org/wiki/Big_Bang)
لطفا کسی که داوطلب برای ترجمه هست همین جا اعلام کنه و ترجمه نهایی رو در عرض 3 روز به خانم stargazer (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?u=584)بفرسته.
با تشکر از همکاری شما :)
Flare star
08-02-2012, 10:55 PM
با اجازه من ترجمه میکنم:grin:
stargazer
08-05-2012, 09:23 PM
با تشکر از فلر استار عزیز. متن ترجمه ایشون رو در ذیل مشاهده خواهید کرد :)
انفجار بزرگ
تئوری انفجار بزرگ، مدل معروف كيهانشناسی است كه توسعه اوليه جهان هستی را توضيح مي دهد. بر طبق تئوری انفجار بزرگ، جهان هستی زمانی در یک وضعیت بسيار داغ و چگال قرار داشت که به سرعت منبسط شد. این انبساط سریع باعث سرد شدن جهان هستی شده و منجر به انبساط مداومِ كنوني آن شد. تازه ترین اندازه گيری ها و مشاهدات با انفجار بزرگی تطابق دارند که تقریباً 13.75 ميليارد سال پيش رخ داده، و بدینسان می توان آن را عمر جهان هستی در نظر گرفت. بر طبق اين تئوری، بعد از انبساط اولیه از يك تکینگی، جهان به مقدار كافی سرد شد تا امكان تبدیل انرژی به ذرات ریز اتمیِ مختلف از جمله پروتونها، نوترونها و الكترونها را فراهم آورد. حال آنکه، تنها چند دقیقه پس از انفجار بزرگ، پروتون ها و نوترون ها تركيب شدند تا اولین هسته اتم را تشكيل دهند، سپس هزاران سال طول كشيد تا الكترون ها با آن ها تركيب شوند و اتم خنثي (از نظرالكتريكی) را ايجاد نمایند. اولين عنصری كه بوجود آمد هيدروژن بود، به همراه اثرات هليم و ليتيم. سپس ابرهای غول آسا متشکل از اين عناصر ازلی بر اثر گرانش با هم در می آمیزند تا ستارگان و كهشان ها را شکل دهند، و عناصر سنگين تر در درون ستارگان یا در طی انفجار ابرنواختری با هم ترکیب می شوند.
انفجار بزرگ يك تئوری توسعه يافته علمیست که به طور گسترده مورد پذيرش جامعه علمی قرار گرفته است، به اين دليل كه توضيح جامع و صحيحي از مشاهده ستاره شناسان در مورد محدوده وسيعي از پديده ها، ارائه ميدهد. بخاطر مفهوم این تئوری، مدارک فراوانی جمع آوری شد تا مدل آن را توسعه داده و تقویت کند. ابتدا Georges Lemaître، آنچه که موجب ایجاد تئوری انفجار بزرگ شد را در چیزی که خود "فرضيه ي اتم اوليه (باستانی)" ناميده بود، ارائه داد. در طی ای سالها، دانشمندان بر اساس ایده های ابتداییِ وی، مدل سنتز (ترکیب) مدرن را ایجاد کردند. چهار چوب مدل انفجار بزرگ بر پايه نظريه نسبيت عامِ آلبرت انيشتين و فرضیات ساده شده ای مثل همگني و ايزوتروپي فضا قرار گرفته است.
منبع: http://en.wikipedia.org/wiki/Big_Bang
هانیه امیری
08-08-2012, 12:24 PM
با سلام خدمت دوستان عزیز و قبولی طاعات و عبادات :)
طبق خواسته اعضای محترم ادامه مطلب قبلی رو قرار میدیم.
قسمت دوم Big Bang
The governing equations had been formulated by Alexander Friedmann. In 1929 Edwin Hubble discovered that the distances to far away galaxies were generally proportional to their redshifts—an idea originally suggested by Lemaître in 1927. Hubble's observation was taken to indicate that all very distant galaxies and clusters have an apparent velocity directly away from our vantage point: the farther away, the higher the apparent velocity
<sup id="cite_ref-hubble_6-0" class="reference">
</sup>
If the distance between galaxy clusters is increasing today, everything must have been closer together in the past. This idea has been considered in detail back in time to extreme densities and temperatures, and large particle accelerators have been built to experiment in such conditions, resulting in significant confirmation and further development of the model. On the other hand, these accelerators have limited capabilities to probe into such high energy regimes. There is little evidence regarding the absolute earliest instant of the expansion. Thus, the Big Bang theory cannot and does not provide any explanation for such an initial condition; rather, it describes and explains the general evolution of the universe going forward from that point on. The observed abundances of the light elements throughout the cosmos closely match the calculated predictions for the formation of these elements from nuclear processes in the rapidly expanding and cooling first minutes of the universe, as logically and quantitatively detailed according to Big Bang nucleosynthesis. After the discovery of the cosmic microwave background radiation in 1964, and especially when its spectrum (i.e., the amount of radiation measured at each wavelength) was found to match that of thermal radiation from a black body, most scientists became fairly convinced that some version of the Big Bang scenario best fit observations
.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Big_Bang)
با توجه به اینکه در شب های قدر قرار داریم، ترجمه متن فعلی رو در عرض 4 روز به خانم stargazer (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?u=584) بفرستید.
با تشکر از داوطلبی که اعلام خواهد کرد :)
شبنم مختاری
08-08-2012, 12:28 PM
با اجازه این قسمتم من ترجمه میکنم:)
هانیه امیری
08-08-2012, 01:04 PM
باز هم طبق خواسته یکی از اعضا متنی رو قرار میدیم. خوشحالم که کاربرهای فعالی داریم و با تشکر از فعالیت همه دوستان چه در داخل ویکی نجوم و چه به صورت ترجمه :)
این عنوان ها چون مطالب کوتاهی دارند ، دو عنوان رو در نظر می گیریم.
عنوان اول: کهکشان رادیویی
Radio galaxies and their relatives, radio-loud quasars and blazars, are types of active galaxy that are very luminous at radio wavelengths, with luminosities up to 10<sup>39</sup>W between 10 MHz and 100 GHz. The radio emission is due to the synchrotron process. The observed structure in radio emission is determined by the interaction between twin jets and the external medium, modified by the effects of relativistic beaming. The host galaxies are almost exclusively large elliptical galaxies. Radio-loud active galaxies are interesting not only in themselves, but also because they can be detected at large distances, making them valuable tools for observational cosmology. Recently, much work has been done on the effects of these objects on the intergalactic medium, particularly in galaxy groups and clusters.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Radio_galaxy)
عنوان دوم: متغیر قیفاووسی
A Cepheid is a member of a class of very luminous variable stars. The strong direct relationship between a Cepheid variable's luminosity and pulsation period<sup id="cite_ref-udalski99_0-0" class="reference"></sup><sup id="cite_ref-sos08_1-0" class="reference"></sup> secures for Cepheids their status as important standard candles for establishing the Galactic and extragalactic distance scales.<sup id="cite_ref-freedman2010_5-0" class="reference"></sup>
<sup id="cite_ref-freedman2010_5-0" class="reference">
</sup>
Cepheid variables are divided into several subclasses which exhibit markedly different masses, ages, and evolutionary histories: Classical Cepheids, Type II Cepheids, Anomalous Cepheids, and Dwarf Cepheids.
The term cepheid originates from Delta Cephei in the constellation Cepheus, the first star of this type identified, by John Goodricke in 1784. Delta Cephei is also of particular importance as a calibrator of the Cepheid period-luminosity relation since its distance is among the most precisely established for a Cepheid, thanks in part to its membership in a star cluster<sup id="cite_ref-dezeeuw1999_6-0" class="reference"></sup><sup id="cite_ref-majaess2012_7-0" class="reference"></sup> and the availability of precise Hubble Space Telescope/Hipparcos parallaxes.<sup id="cite_ref-benedict02_8-0" class="reference"></sup>
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Cepheid_variable)
به دلیل اینکه 2 ترجمه همزمان شد، لطفا متن نهایی رو در عرض 4 روز به بنده بفرستید.
با تشکر از داوطلب ترجمه :)
Flare star
08-08-2012, 01:04 PM
بقیه بیگ بنگ رو که نشد بگیرم:دی
با اجازه این یکیو من ترجمه میکنم:grin:
stargazer
08-13-2012, 10:39 PM
سلام
اینم ترجمه قسمت دوم بیگ بنگ. با تشکر از nereid گرامی و عزیز :)
"معادلات حاکم توسط الکساندر فریدمن ایجاد شده اند. در سال 1929 ادوین هابل کشف کرد که فواصل کهکشانهای دور به طور کلی با انتقال به سرخ آنها متناسب بودند_ایده ای که در اصل توسط Lemaître در سال 1927 پیشنهاد شد. مشاهدات هابل نشان داد که تمام کهکشانها و خوشه های بسیار دور دارای یک سرعت ظاهری هستند که طبیعتاً به دور از دیدگاه ماست: هرچه دورتر، سرعت ظاهری زیادتر
اگر اکنون فاصله ی بین خوشه های کهکشانی در حال افزایش است، پس در گذشته همه چیز به هم نزدیک تر بوده است. این نظریه در گذشته بطور مفصل، چگالی و دماهای نهایی را بررسی کرده است، و شتاب دهندگان بزرگِ ذرات ساخته شدند تا چنین شرایطی را تجربه کنند، که این امر منجر به تایید و توسعه بیشتر این الگو شد. از سوی دیگر، این شتاب دهنده ها قابلیت های محدودی در بررسی چنین رژیمهای انرژی بالایی دارند. شواهد کمی در خصوص نخستین لحظه انبساط مطلق وجود دارد. به این ترتیب، نظریه ی بیگ بنگ (انفجار بزرگ) هیچ گونه توضیحی برای این شرایط اولیه فراهم نمی آورد و نمی تواند فراهم کند؛ بلکه، تکامل کلی جهان را که از آن نقطه شروع شده و ادامه یافت، توصیف کرده و توضیح می دهد.
وفور عناصر نوریِ مشاهده شده در سرتاسر کیهان بسیار با پیش بینی های محاسبه شده در مورد تشکیل این عناصر از فرایند های هسته ای در فرایند انبساط و سرد شدن سریع جهان هستی در نخستین لحظات آن، مطابقت می کند، همانطور که به طور منطقی و از نظر کمّی بر طبق سنتز هسته ای انفجار بزرگ بتفصیل شرح داده شدند.
پس از کشف تشعشعات پس زمینه ایِ میکرو ویو در سال 1964، و به ویژه در زمان کشف طیف آن (یعنی، مقدار اشعه ی اندازه گیری شده در هر طول موج) که با تابش حرارتی از یک جسم سیاه مطابقت داشت، اکثر دانشمندان تقریباً متقاعد شدند که برخی از نسخه های سناریوی انفجار بزرگ بیشترین مطابقت را با مشاهداتِ صورت گرفته، دارند. "
هانیه امیری
08-14-2012, 02:13 PM
با سلام و خسته نباشید خدمت همه دوستان.
به خاطر برخی بلاهای طبیعی نشد به موقع ترجمه رو ویرایش کنم که امروز وقت شد :)
با تشکر از Flare star عزیز به خاطر ترجمه خوبشون و علاقه ای که در ترجمه کردن نشون میدن :)
كهكشان راديويی
كهكشان های راديويي و بستگانشان، کوازارها و بلازارها نوعي كهكشان فعال هستند كه در طول موجهای رادیویی، بسیار درخشان هستند، حداكثر در خشندگی آن ها 39^10 وات بين 10MHz تا 100GHz مي باشد.
گسيل امواج راديويی به خاطر فرآيند سنكروترون است.ساختار مشاهده شده در گسيل امواج راديويی به وسيله ی بر هم كنش بين فواره هاي گازی دو گانه و محيط بيرونی تعيين ميشود كه توسط تابش های نسبيتی اصلاح شده است. اکثر كهكشان های میزبان صرفاً كهكشان هاي بيضوی بزرگ هستند. كهكشان های فعال با طول موج بلند راديويی نه تنها در نوع خود جالب توجه هستند بلکه بدلیل امکان یافت شدن آنها در فواصل دور، می توان از آنها بعنوان ابزار ارزشمندی (معتبری) در کیهانشناسی رصدی بهره گرفت . اخيرا كارهاي زيادي بر روی اثرات اين اجرام در محيط بين كهكشاني به ويژه در خوشه ها و گروه های كهكشاني انجام شده است.
متغير قيفاووسی
قيفاووسی عضوی از گروه ستارگان متغير بسيار درخشان است. ارتباط مستقيم و مستحکمی كه بين درخشندگی متغير قيفاووسی و دوره تناوب تپش آن وجود دارد موقعیت قیفاووسی ها را بعنوان شمع های استاندارد کیهانی بمنظور تصدیق مقیاس های فاصله ی کهکشانی و برون کهکشانی، تضمین می نماید.
متغير های قيفاووسی به زير مجموعه هاي متعددی تقسيم می شوند که بطور محسوس جرم ها، سن ها و سوابق تکاملی متفاوتی مانند:قيفاووسی های كلاسيكی، قيفاووسی های نوع 2، قيفاووسی های غير عادی و قيفاووسی های كوتوله را به نمایش می گذارند.
اصطلاح قیفاووسی از ستاره دلتا قیفاووس در صورت فلکی قیفاووس، یعنی اولین ستاره از این نوع که توسط John Goodrick یافته و شناخته شد، نشات می گیرد. دلتا قیفاووس به عنوان یک کالیبراتورِ رابطه دوره تناوب-روشنایی از اهمیت ویژه ای برخوردارست چون فاصله آن برای یک قیفاووسی،در سایه عضویت آن در یک خوشه ستاره ای و وجود اختلاف منظرهای دقیقِ تلسکوپ هابل/Hipparcos ، به دقیقترین صورت ممکن محاسبه شده است.
ایشون مبحث نواختر رو هم ترجمه کردند.
A nova (plural novae) is a cataclysmic nuclear explosion in a white dwarf star. It is caused by the accretion of hydrogen on to the surface of the star, which ignites and starts nuclear fusion in a runaway manner. Novae are not to be confused with supernovae or luminous red novae.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Nova)
نواختر
یک نواختر (نواختر چندگانه)، انفجار هسته ای عظیمی است که در یک ستاره کوتوله سفید روی می دهد . این رویداد توسط افزایش هیدروژن در سطح ستاره رخ می دهد که همجوشی هسته ای را به شکل انفجاری مشتعل و آغاز می نماید. نواختران را نباید با ابرنواختران و نواختر سرخ درخشان، اشتباه گرفت.
هانیه امیری
09-02-2012, 01:16 PM
سلام خدمت همه دوستان عزیز :)
خوب بعد از وقفه ای چند روزه ، متن بعدی را برای ترجمه اعلام میکنیم.
تابش جسم سیاه
Black-body radiation is the type of electromagnetic radiation within or surrounding a body in thermodynamic equilibrium with its environment, or emitted by a black body (an opaque and non-reflective body) held at constant, uniform temperature. The radiation has a specific spectrum and intensity that depends only on the temperature of the body.4]
A perfectly insulated enclosure that is in thermal equilibrium internally contains black body radiation and will emit it through a hole made in its wall, provided the hole is small enough to have negligible effect upon the equilibrium.
A black body at room temperature appears black, as most of the energy it radiates is infra-red and cannot be perceived by the human eye. At higher temperatures, black bodies glow with increasing intensity and colors that range from dull red to blindingly brilliant blue-white as the temperature increases.
Although planets and stars are neither in thermal equilibrium with their surroundings nor perfect black bodies, black body radiation is used as a first approximation for the energy they emit.[5] Black holes are near-perfect black bodies, and it is believed that they emit black-body radiation (called Hawking radiation), with a temperature that depends on the mass of the hole.[6]
The term black body was introduced by Gustav Kirchhoff in 1860. When used as a compound adjective, the term is typically written as hyphenated, for example, black-body radiation, but sometimes also as one word, as in blackbody radiation. Black-body radiation also is called complete radiation or temperature radiation or thermal radiation.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Black-body_radiation)
داوطلب محترم لطفا ترجمه متن را در عرض 3 روز به خانم stargazer (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?584-stargazer) بفرستید.
ممنون از داوطلب گرامی و همه همکاران ویکی نجوم :)
Flare star
09-02-2012, 01:17 PM
با اجازه، من ترجمه ميكنم:دی
هانیه امیری
09-02-2012, 05:43 PM
دوستان عزیز، جناب آقای امیر حسن زاده نیز در امر ویراستاری (علمی،نگارشی) به ما کمک میکنند، پس برای اینکه سرعت عمل بالاتر برود، متن ها را اعلام میکنیم و هر متن توسط یکی از ویراستاران ویرایش شده و به ویکی منتقل میشود، امیدوارم دوستان نیز همکاری لازمه را داشته باشند.
عنوان بعدی: نجوم پرتوگاما- قسمت اول
Gamma-ray photons are the most energetic ones of the whole electromagnetic spectrum. Like all photons with wavelengths shorter than 10 nm, they are absorbed by the Earth’s atmosphere. Detection of γ -ray emission from space requires then the use of stratospheric balloons, rockets and satellites, which became feasible only with the advent of the space era.
The borderline between the spectral regions of x-rays and γ -rays is sometimes placed at an energy of E ∼ 30 keV (wavelength λ ∼ 4.13 × 10−9 cm or a frequency of ν ∼ 7.2 × 1018 Hz). At lower energies, radiation from astrophysical sources is dominated by thermal emission (i.e. resulting from radiation in equilibrium with matter, in optically thick media), while at higher energies nonthermal emission prevails. Alternatively, the x–γ -ray borderline maybe placed at 511 keV (the energy equivalent of the electron rest mass); above this ‘limit’ electrons behave relativistically. In any case, the use of large photon collectors becomes impossible above a few tens of keV: photons have wavelengths smaller than typical interatomic distances in solids and cannot be reflected by any kind of mirror (contrary to what happens at longer wavelengths).
The γ -ray domain extends over 12 decades in energy, as much as all other spectral regions put together. However, above a few tens of GeV, the number of photons received from even the brightest sources is so small that their observation during the limited lifetime of a satellite is no longer possible. Those very high energy (VHE) photons are detected through their interaction with the Earth’s atmosphere, producing cascades of secondary particles.
داوطلب محترم لطفا متن نهایی را در عرض 3 روز به بنده بفرستید تا در اختیار آقای حسن زاده قرار بدم.
با تشکر از همه دوستان :)
Astronomy
09-02-2012, 06:11 PM
اینم ترجمش با من :دی
هانیه امیری
09-02-2012, 07:46 PM
با تشکر از همه همراهان، واقعا همکاری دوستان آدم رو به وجد میاره :hope my fake smile طبق خواسته یکی از دوستان ادامه مطلب " نجوم پرتوگاما" را هم اعلام میکنیم.
نجوم پرتوگاما-قسمت دوم
Astronomy in the γ -ray domain faces several serious handicaps.
• The impossibility of using large collectors to focus the γ -ray photons implies that the detector itself should be as large as possible.
• A detector placed outside the Earth’s atmosphere is constantly bombarded by energetic cosmic ray particles, coming from the outer space or trapped in the Van Allen radiation belts. The interactions of these particles with the detector induces very high backgrounds, which are difficult to attenuate with passive or active shielding. As a result, the sensitivity of γ -ray detectors increases only as the square root of their collecting area.
• Astrophysical sources emit generally very small numbers of γ -ray photons. Statistically significant detections then require very long exposures, which are not always compatible with the generally short lifetime (a few years) of an observatory in space.
These difficulties explain why γ -ray astronomy is the last window of the electromagnetic spectrum to be opened to our observation of the universe. However, it has undergone a spectacular development in the 1990s and has grown to a mature astrophysical discipline. It offers information that is impossible to obtain in other wavelengths, allowing us to probe the close surroundings of a black hole or the interiors of a supernova, to identify nuclear isotopes and to obtain clues to the origin and acceleration of cosmic rays, either in our Galaxy or in the very active central regions of remote galaxies.
داوطلب محترم لطفا ترجمه متن را در عرض 3 روز به بنده ارسال کنید.
باتشکر از همه کاربران محترم و داوطلبان ترجمه :)
Ehsan
09-02-2012, 07:51 PM
مسئولیت ِ ترجمه ی ِ این قسمت هم با بنده :)
هانیه امیری
09-04-2012, 09:55 PM
سلام خدمت دوستان گل آوایی :)
متن بعدی رو اعلام میکنیم:
Gamma-Ray Bursts : انفجار پرتو گاما
The serendipitous discovery of cosmic gamma-ray bursts (GRBs) was announced in 1973, based on the data of the military Vela spacecraft, whose purpose was to monitor the limited nuclear test ban treaty. However, it was not until the late 1990s that a clear idea of their origin was obtained. A GRB is a short-duration pulse of gamma radiation (<20 keV to energies up to tens of GeV). With instruments of sufficient sensitivity, about one burst per day can be observed. GRB durations range from 10 ms to 1000 s or more, but an average is about 10 s. For this short time, they may be the brightest objects in the gamma-ray sky. An example is shown in figure 1. Each burst comes from a unique, random direction; no two events have ever been detected from exactly the same direction. The distribution of burst sources on the sky is completely isotropic (figure 2). These properties, which are quite unlike those of typical gamma-ray sources (see gamma ray astronomy) explain, in part, why progress in understanding the origin of bursts has been slow: Gamma-ray telescopes tend to have small fields of view and provide relatively coarse location information, making it impractical to monitor the entire sky and provide precise directional information with a single detector. The main detection techniques to date have been interplanetary networks and arrays of large-area detectors such as the Burst and Transient Source Experiment aboard the Compton Gamma-Ray Observatory. However, the inherent delays in the former, and the relatively coarse localizations provided by the latter, hampered efforts to detect burst sources at other wavelengths.
A breakthrough was achieved in 1997 by the Italian–Dutch BeppoSAX spacecraft, which carried both a wide-field x-ray camera and narrow-field x-ray telescopes. The wide-field camera made it possible to detect and locate bursts in the 2–10 keV energy range with a precision of several arcminutes. The spacecraft could then be slewed within hours to view the position of the burst source with the narrow-field telescopes. It was discovered that, long after the burst had disappeared in gamma-rays, a fading x-ray afterglow.
داوطلب گرامی لطفا ترجمه نهایی را در عرض 3 روز به بنده بفرستید.
با تشکر از همه همراهان ویکی نجوم :)
hadi669
09-04-2012, 10:01 PM
با اجازه دوستان این قست رو هم من میخوام ترجمش کنم
هانیه امیری
09-05-2012, 07:51 PM
سلام خدمت هم آواییان عزیز :)
خانم Flare star متاسفانه به دلیل مشکلات درسی قادر به ترجمه نبودند. به همین دلیل دوباره این متن را اعلام میکنیم تا یکی از دوستان ، داوطلب ترجمه شود.
سلام خدمت همه دوستان عزیز :)
خوب بعد از وقفه ای چند روزه ، متن بعدی را برای ترجمه اعلام میکنیم.
تابش جسم سیاه
Black-body radiation is the type of electromagnetic radiation within or surrounding a body in thermodynamic equilibrium with its environment, or emitted by a black body (an opaque and non-reflective body) held at constant, uniform temperature. The radiation has a specific spectrum and intensity that depends only on the temperature of the body.4]
A perfectly insulated enclosure that is in thermal equilibrium internally contains black body radiation and will emit it through a hole made in its wall, provided the hole is small enough to have negligible effect upon the equilibrium.
A black body at room temperature appears black, as most of the energy it radiates is infra-red and cannot be perceived by the human eye. At higher temperatures, black bodies glow with increasing intensity and colors that range from dull red to blindingly brilliant blue-white as the temperature increases.
Although planets and stars are neither in thermal equilibrium with their surroundings nor perfect black bodies, black body radiation is used as a first approximation for the energy they emit.[5] Black holes are near-perfect black bodies, and it is believed that they emit black-body radiation (called Hawking radiation), with a temperature that depends on the mass of the hole.[6]
The term black body was introduced by Gustav Kirchhoff in 1860. Black-body radiation also is called complete radiation or temperature radiation or thermal radiation.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Black-body_radiation)
داوطلب محترم لطفا ترجمه متن را در عرض 3 روز به خانم stargazer (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?584-stargazer) بفرستید.
ممنون از داوطلب گرامی و همه همکاران ویکی نجوم :)
Ehsan
09-05-2012, 08:06 PM
سلام خدمت هم آواییان عزیز :)
خانم Flare star متاسفانه به دلیل مشکلات درسی قادر به ترجمه نبودند. به همین دلیل دوباره این متن را اعلام میکنیم تا یکی از دوستان ، داوطلب ترجمه شود.
سلام خدمت همه دوستان عزیز :)
خوب بعد از وقفه ای چند روزه ، متن بعدی را برای ترجمه اعلام میکنیم.
تابش جسم سیاه
Black-body radiation is the type of electromagnetic radiation within or surrounding a body in thermodynamic equilibrium with its environment, or emitted by a black body (an opaque and non-reflective body) held at constant, uniform temperature. The radiation has a specific spectrum and intensity that depends only on the temperature of the body.4]
A perfectly insulated enclosure that is in thermal equilibrium internally contains black body radiation and will emit it through a hole made in its wall, provided the hole is small enough to have negligible effect upon the equilibrium.
A black body at room temperature appears black, as most of the energy it radiates is infra-red and cannot be perceived by the human eye. At higher temperatures, black bodies glow with increasing intensity and colors that range from dull red to blindingly brilliant blue-white as the temperature increases.
Although planets and stars are neither in thermal equilibrium with their surroundings nor perfect black bodies, black body radiation is used as a first approximation for the energy they emit.[5] Black holes are near-perfect black bodies, and it is believed that they emit black-body radiation (called Hawking radiation), with a temperature that depends on the mass of the hole.[6]
The term black body was introduced by Gustav Kirchhoff in 1860. Black-body radiation also is called complete radiation or temperature radiation or thermal radiation.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Black-body_radiation)
داوطلب محترم لطفا ترجمه متن را در عرض 3 روز به خانم stargazer (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?584-stargazer) بفرستید.
ممنون از داوطلب گرامی و همه همکاران ویکی نجوم :)
این مورد رو هم بنده به عهده می گیرم :دی
هانیه امیری
09-08-2012, 11:59 AM
سلام خدمت دوستان گل آوایی :)
با تشکر از جناب Ehsan به خاطر سرعت عمل و ترجمه خوبشون.
این هم متن نهایی ترجمه: تابش جسم سیاه
تابش جسم سیاه نوعی تابش الکترومغناطیسی است، این تابش در درون جسمی که با محیطش در تعادل ترمودینامیکی است، احاطه شده و یا توسط جسم سیاهی (جسم سیاه جسمی کدر است که هیچ پرتویی را بازتاب نمی کند) که در دمای ثابت و یکنواخت قرار دارد، به بیرون تابش می شود. این تابش طیف و شدت خاصی دارد که فقط و فقط به دمای جسم بستگی دارد.
محفظه ای که کاملا عایق شده است، در تعادل ترمودینامیکی شامل تابش جسم سیاه است که این تابش از طریق یک سوراخ بسیار کوچک ، به بیرون گسیل می شود که بر دیواره این محفظه تعبیه شده است. سوراخ ایجاد شده به این دلیل کوچک است که اثر آن بر روی تعادل درون محفظه ، قابل چشم پوشی باشد.
جسم سیاه در دمای اتاق، سیاه دیده می شود چرا که بخش اعظم انرژی ای که تابش می کند در ناحیه فرو سرخ قرار دارد که برای چشم انسان غیر قابل تشخیص است. تابش جسم سیاه در دماهای بالاتر افزایش می یابد و رنگ تابش با افزایش دما، از قرمز تیره تا آبی-سفید خیره کننده متغییر است.
اگر چه ستارگان و سیارات در تعادل گرمایی با محیطشان جسم سیاه کامل محسوب نمی شوند، با این حال تابش جسم سیاه به عنوان اولین تقریب برای انرژی ای که این اجرام تابش می کنند، استفاده می شود. سیاه چاله ها شبیه یک جسم سیاه کامل هستند، بنابراین دانشمندان عموما بر این عقیده هستند که سیاه چاله ها به صورت یک جسم سیاه تابش می کنند (که به تابش هاوکینگ معروف است) و دمای این تابش به جرم سیاه چاله بستگی دارد.
اصطلاح «جسم سیاه» برای اولین بار در سال 1860 توسط گوستاو کیرشهوف معرفی شد. به «تابش جسم سیاه» گاهی «تابش دمایی» یا «تابش گرمایی» هم می گویند.
هانیه امیری
09-10-2012, 02:52 PM
سلام خدمت دوستان عزیز :)
با تشکر از جناب Astronomy و جناب Ehsan برای ترجمه و با تشکر ویژه از آقای امیر حسن زاده به خاطر ویرایش ترجمه ها.
متن نهایی ترجمه : نجوم پرتو گاما
اشعه گاما پرانرژی ترین تابش در طیف الکترومغناطیس است . این پرتوها مانند تمام فوتون های با طول موج کمتر از 10 نانومتر، توسط جو زمین جذب میشوند. آشکارسازی گسیل های پرتو گاما از فضا نیازمند استفاده از بالن های استراتوسفری، موشک ها و ماهواره ها است که اینها تنها با ظهور عصر فضا ممکن شد. مرز بین اشعه ایکس و اشعه گاما جایی در حدود انرژی 30 کیلو الکترون ولت (طول موج 4.13 ×〖10〗^(-9) سانتی متر یا فرکانس 7.2×〖10〗^18 هرتز )است. در انرژی های کمتر، تشعشع از منابع اخترفیزیکی تحت سلطه تابش حرارتی می باشد، در حالی که در انرژی های بالاتر تابش های غیر حرارتی غالب اند. از سویی دیگر گاهی مرز اشعه های ایکس و گاما در 511 کیلو ولت(keV) در نظر گرفته می شود(انرژی معادل با جرم سکون الکترون). در انرژی بالاتر از این حد، الکترون ها ذرات نسبیتی می شوند. در هر صورت، استفاده از آشکارساز های بزرگ فوتون برای چند ده اکترون ولت امکان پذیر نیست. فوتون ها طول موجی کمتر از فواصل زیر اتمی در جامدات دارند و نمی توانند مشابه آینه در برخورد با اتم ها بازتاب شوند (برعکس هر آنچه در طول موج های بلندتر رخ میدهد). دامنه اشعه گاما بیش از 12 توان از پایه 10 در انرژی گسترش یافته است که این مقدار به اندازه سایر مناطق طیف الکترومغناطیس است. اما در انرژی بیش از چند ده گیگا الکترون ولت( GeV)، تعداد فوتون های رسیده از درخشان ترین چشمه ها رصد شده بسیار کمتر از حدی است که در طول عمر ماهواره ها آشکار می شود. این فوتون های بسیار پر انرژی (VHE) در برهمکنش شان با جو زمین مولد آبشار ذرات ثانویه هستند.
ستاره شناسی در حوزه ی پرتوی گاما با مشکلات و موانعی رو به رو است:
• استفاده از گرد آورنده های بزرگ فوتونهای پرتوی گاما تقریباً غیر ممکن است و این باعث می شود آشکار سازهای پرتوی گاما تا حد امکان بزرگ باشند.
• آشکار سازی که در خارج از جو زمین قرار داشته باشد دائماً با ذرات پر انرژی تابش کیهانی و یا ذراتی که در کمربند وان آلن گرفتار شده و انرژی کسب کرده اند بمباران می شود. بر هم کنش این ذرات با آشکار ساز خارج از جو باعث تولید یک پس زمینه ی قوی می شود و حذف این پس زمینه ها چه با روش های غیر فعال و چه با روش های فعال سخت و مشکل است. نتیجه ی چنین چیزی این است که حساسیت آشکار ساز پرتوی گاما با جذر مساحت آشکار ساز افزایش پیدا می کند.
• منابع طبیعی پرتوی گاما در آسمان معمولا تعداد کمی فوتون پرتوی گاما تولید می کنند. به همین دلیل برای به دست آوردن داده هایی که از لحاظ آماری ارزش بالایی دارند معمولا آشکار ساز باید مدت طولانی در حال فعالیت باشد در حالی که عمر آشکار سازهای ورای جو نسبتا کوتاه است (معمولا چند سال)
این مشکلات و موانع توجیه می کنند که چرا ستاره شناسی در حوزه ی پرتوی گاما، نسبت به بقیه ی حوزه ها جدید تر است و آخرین پنجره ای رو به جهان از طیف الکترومغناطیس است که برای ما گشوده شده است. به هر حال از سال 1990 این حوزه دستخوش یک تحول و توسعه ی اساسی شده و تبدیل به یک حوزه ی منظم و بالغ از علم اخترفیزیک شده است.
اخترشناسی پرتو گاما اطلاعاتی را در اختیار می گذارد که به دست آوردن شان از طریق طول موجهای دیگر تقریبا غیر ممکن است؛ کاوش فواصل بسیار نزدیک به یک سیاه چاله در درون انفجارهای ابرنواختری، تعیین ایزوتوپ ها و یافتن سر نخ هایی از منشا شتاب دهنده ی تابش کیهانی در کهکشان خودمان و همچنین در ناحیه ی مرکزی کهکشانهای بسیار فعال و دور مواردی است که می توان به آن اشاره کرد.
هانیه امیری
09-10-2012, 08:05 PM
متن نهایی ترجمه بعدی رو هم قرار میدیم.
با تشکر از آقای hadi669 برای ترجمه و با تشکر ویژه از آقای امیر حسن زاده برای ویرایش ترجمه.
متن نهایی ترجمه: فورانگر پرتو گاما
در سال 1973 ،کشف اتفاقی فورانگرهای پرتو گاما کیهانی(GRBs) ،بر اساس اطلاعاتی از فضاپیمای نظامی «ولا»،که هدفش نظارت بر پیمان محدودیت آزمایش هسته ای بود، اعلام شد.اما فهم یک ایده روشن از منشا آنها
تا اواخر سال 1990 طول نکشید. فورانگر پرتو گاما( GRB) یک پالس کوتاه مدت از تشعشع گاما) با انرژی حدود 20 کیلو الکترون ولت تا دهها گیگا الکترون ولت) است.
با ابزار هایی با حساسیت کافی،حدود یک انفجار در هر روز قابل آشکارسازی است.محدوده زمانی GRB از 10 میلی ثانیه تا 1000 ثانیه یا بیشتر است،ولی مقدار متوسط تقریباً 10 ثانیه است.برای این زمان کوتاه،شاید آنها روشن ترین اشیاء در آسمان پرتو گامایی باشند.یک مثال در شکل 1 نشان داده شده است.هر انفجار از یک جهتتصادفی منحصر بفرد می آید؛هیچوقت دو اتفاق از یک جهت کاملا یکسان شناسایی نشده است. توزیع منابع فورانگر گاما در آسمان کاملاً همسانگرد است (شکل 2).این خواص،که کاملا برخلاف منابع معمول پرتو گاما هستند( نجوم پرتو گاما را ببینید)توضیح می دهد که چرا پیشرفت در فهم منابع فورانگرهای پرتو گاما آهسته بوده است: تلسکوپ های پرتو گاما به داشتن میدان دید کم و ارایه دقیق اطلاعات مکانی تمایل دارند و این مسئله نظارت آنها را بر کل آسمان غیر واقعی می سازد. اصلی ترین تکنیک ردیابی برای تعیین زمان انفجار، شبکه بین سیاره ای و آرایه های بزرگی مانند رصدخانه پرتوگاما کامپتون(Compton) هستند.
در سال 1997 ، یک کشف مهم به وسیله فضاپیمای ایتالیایی-هلندی ((BeppoSAX))،که هم یک دوربین میدان گسترده و هم یک تلسکوپ میدان باریک پرتو ایکس حمل میکرد، به دست آمده است .دوربین میدان گسترده آن را قادر می ساخت تا کاوش کند و محل انفجار را در محدوده ی انرژی 2 تا 10 کیلوالکترون ولت با دقت چند دقیقه قوسی مشخص کند.سپس در عرض چند ساعت فضاپیما می توانست طوری جابه جا شود که با تلسکوپ میدان باریک موقعیت منبع انفجار را نشان دهد.
شکل1: سیر زمانی بلندمدت فورانگر قوی پرتو گاما در 29 اکتبر 1996 که به وسیله آشکارساز GRB در فضاپیمای « Ulysses » اندازه گیری شد.
شکل2: مکانهای انفجار پرتو گاما که به وسیله رصد خانه پرتوی گامای کامپتون آشکارسازی شده است. از مختصات کهکشانی استفاده شده است و بر اساس شدت فورانگر کدگذاری رنگی شده است.دقت موقعیت ها معمولا چند درجه هستند.
Amirali Fchi
09-10-2012, 08:17 PM
من هم خوشحال میشم در ترجمه کمک کنم
هانیه امیری
09-10-2012, 08:49 PM
من هم خوشحال میشم در ترجمه کمک کنم
سلام
انشالله در متن های بعدی، اعلام آمادگی میکنید. به زودی متن بعدی اعلام حواهد شد.
با تشکر از شما :)
Soroush Samadi
09-15-2012, 10:40 AM
سلام
انشالله در متن های بعدی، اعلام آمادگی میکنید. به زودی متن بعدی اعلام حواهد شد.
با تشکر از شما :)
سلام من ميتونم متن كهكشان هاي مارپيچي رو با استفاده از چند تا كتاب كامل كنم ميشه راهنماييم كنين كه بايد كجا متن رو بزارم؟؟؟
yperseusy
09-15-2012, 12:28 PM
سلام من ميتونم متن كهكشان هاي مارپيچي رو با استفاده از چند تا كتاب كامل كنم ميشه راهنماييم كنين كه بايد كجا متن رو بزارم؟؟؟
سلام
باید برید به صفحه ی مربوطش که لینکش گذاشته شده بعد در قسمت ویرایش متن رو کامل کنید.
هانیه امیری
09-15-2012, 12:35 PM
سلام من ميتونم متن كهكشان هاي مارپيچي رو با استفاده از چند تا كتاب كامل كنم ميشه راهنماييم كنين كه بايد كجا متن رو بزارم؟؟؟
سلام دوست گرامی
در تکمیل صحبت جناب yperseusy ، شما میتوانید عنوان هایی که در تاپیک اولویتها و نیازهای ویکی نجوم (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1123-%D8%A7%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85/page2) مطرح میشود را تکمیل کنید. برای تکمیل عنوان کهکشان مارپیچی، باید وارد مقاله در ویکی نجوم شوید و مطالب خود را با ذکر منابع وارد کنید.
کهکشان مارپیچی (http://wikiastro.ir/index.php/%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86_%D9%85%D8%A7% D8%B1%D9%BE%DB%8C%DA%86%DB%8C)
پ.ن : لطفا قبل از کامل کردن عنوانی که در تاپیک اولویت ها و نیازها ذکر شده، قسمت تغییرات اخیر (http://wikiastro.ir/index.php/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87:%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C% D8%B1%D8%A7%D8%AA_%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1)را نگاه کنید تا ویرایش شما با فرد دیگری تداخل نداشته باشد. برای مثال آخرین تغییرات، مربوط به همین مقاله کهکشان مارپیچی هست و ممکن است ویرایش شما با کاربر دیگری همزمان باشد و نوشته های شما پاک شود، پس لطفا به این نکته دقت کنید تا زحمات شما هدر نرود ;)
با تشکر از همکاری شما :)
هانیه امیری
09-18-2012, 01:35 PM
با سلام خدمت دوستان عزیز :)
طبق خواسته جناب Amirali Fchi ، متن زیر برای ترجمه به ایشان واگذار شد.
خوشه های کروی
Globular clusters (GCs) are aggregates of approximately 104–106 gravitationally bound stars, highly concentrated to the center, spread over a volume ranging from a few dozen up to more than 300 light-years (ly) in diameter.
They resemble shining, old islands orbiting the Milky Way. As the name indicates, GCs show a largely spherical symmetry about their centers. The stellar density in the cluster’s center is so high (up to a few 103 stars ly−3) that it is generally
impossible to separate the individual stars from ground based observations. Only recently has the refurbished Hubble Space Telescope (HST) allowed astronomers to dig
into the very central regions of many Galactic globulars, where members (sometimes peculiar or even exotic) move randomly like molecules of gas, interacting according to
the basic laws of gravity. Early studies of GCs date back to the birth of modern
astronomy. Since then, GCs have continued to offer excitement to both professional astronomers and sky lovers with surprising results, and they constitute a basic
benchmark for our astrophysical understanding.
The MilkyWay hosts about 200 GCs. They form a halo of roughly spherical shape which is highly concentrated around the Galactic center, in the Sagittarius–Scorpius–
Ophiuchus region. The most distant Galactic globulars (such as NGC 2419) are located far beyond the edge of the Galactic disk, at distances out to 300 000 ly.
RADIAL VELOCITY measurements have shown that most of the GCs are orbiting the Galaxy in highly eccentric elliptical orbits, with orbital periods of about
108 yr or even longer. While following their orbits around the Galactic
center, GCs are subject to a variety of perturbations (tidal forces fromthe parent galaxy, passage through the Galactic plane, star escape, internal dynamical evolution, etc)
which make the existing GCs perhaps just the survivors of a much wider population, partially disrupted and spread out throughout the Galactic halo and far beyond. In
this respect, it has been estimated that, within the next ten billion years or so, most of the present Galactic GCs could disappear. On the other hand, we know today
that four clusters in Sagittarius (M54 in particular) are likely members of the Sagittarius Dwarf Elliptical Galaxy (discovered in 1994), currently merging into the central
regions of the MilkyWay.
با تشکر از همه همراهان :)
هانیه امیری
09-25-2012, 04:22 PM
سلام بر دوستان و همراهان ویکی نجوم :)
طبق خواسته مدیر گرامی جناب Ehsan ، متن زیر برای ترجمه به ایشان واگذار شد.
General Theory of Relativity
The relativistic theory of gravitation that was devised in 1915 by Albert Einstein (1879–1955). The general theory extended Einstein’s previous work on special relativity to deal with observers in accelerated frames of reference. A central postulate of the general theory is the principle of equivalence, that ‘all freely-falling, non-rotating, laboratories are fully equivalent for the performance of all physical experiments’. It follows from this that an observer in a small closed box (e.g. an elevator, or a windowless spacecraft) cannot tell whether that box is subject to uniform acceleration or is at rest in a uniform gravitational
field; both situations would give the observer a feeling of ‘weight’. Conversely, if a test particle floats freely inside a closed box, an observer cannot tell whether the box is in the depths of space, far from a gravitating body, or falling freely in the gravitational field of a massive body (for example, an observer inside an elevator falling freely down its shaft would have no sensation of weight). General relativity embodies the concept that the three dimensions of space (length, breadth, height) and the dimension of time are linked together into a four dimensional spacetime. The effect of a distribution of mass (or energy) is to induce curvature into (i.e. to bend) spacetime in its vicinity. Conversely, particles and rays of light follow paths that are determined by the curvature of spacetime in their locality. In general relativity, gravitation is regarded as a geometric property of spacetime rather than, as in Newtonian gravitation, a force acting directly between individual massive bodies. Although Newtonian theory is perfectly satisfactory
for most applications, general relativity is capable of dealing with circumstances in which Newtonian theory is inadequate. In particular, the perihelion position of the planet Mercury’s orbit advances by an amount that exceeds the Newtonian prediction by 43 arcsec per century; general relativity predicts the correct rate of advance. Other important consequences of the theory, which have been tested to a high degree of
precision by experiment and observation, include: the bending of light in a gravitational field (rays of light passing close to the edge of the Sun, for example, are deflected by an amount that is consistent with general relativity); gravitational time dilation (clocks run more slowly in strong gravitational fields than in weak ones); and gravitational redshift (light emerging from a strong
gravitational field is stretched to longer wavelengths). General relativity has important applications in many areas of astrophysics and cosmology, including describing the behavior and properties of very close binaries, binary pulsars, black holes, gravitational lensing and the universe as a whole.
General Relativity and Gravitation
The General Theory of Relativity (GR), created by Albert Einstein between 1907 and 1915, is a theory both of gravitation and of spacetime structure. It is based on the assumption that matter, via its energy-momentum, interacts with the metric of spacetime, which is considered as a dynamical field having degrees of freedom of its own ( GRAVITATIONAL RADIATION). In brief, ‘matter tells spacetime how to curve, and spacetime tells matter how to move’ (J A Wheeler). GR is a generalization of Newton’s theory of gravitation and of Special Relativity, which are both approximations to GR under appropriate conditions (see below). More generally, GR provides a common, coherent basis for classical (as opposed to quantum), macroscopic physics. Its relation to quantum physics is not yet well understood ( QUANTUM GRAVITY). While this poses an important problem of principle, it does not present a practical difficulty to astrophysics, since the atomic and subatomic scales, on which quantum laws operate, are very small compared to macroscopic scales, where gravity dominates.
According to present fundamental physics, the only one among the four basic interactions which acts between all kinds of matter is the gravitational interaction. Since it always acts as an attraction and thus cannot be shielded, and because its range is unbounded, it dominates the behavior of matter on large scales in spite of its extreme weakness. Therefore, gravity plays a significant role in nearly all parts of astronomy and astrophysics. (In the atomic and subatomic domain gravity is unmeasurably weak and totally negligible, as is highlighted by the ‘fact’ that the gravitational force between a proton and an electron is weaker than the Coulomb force by the factor 5 × 10 −38 .) Relativistic gravity is important in the following areas of research: high-precision astrometry, compact objects such as NEUTRON STARS and BLACK HOLES and systems thereof (binary PULSARS, low-mass X-RAY BINARY STARS ), active galactic nuclei and quasars, supernovae and gravitational collapse, identification of dark stars and planets ( MICROLENSING), cosmology (COSMOLOGY: STANDARD MODEL , DARK MATTER, COSMOLOGICAL CONSTANT, distribution of luminous and DARKMATTER via weak GRAVITATIONAL LENSING). In the near future a new window onto the universe is expected to open when GRAVITATIONAL WAVES become observable.
Experimental and observational tests of general relativity
Experiments and measurements supporting GR can be classified into those which test the Einstein equivalence principle and those which probe the gravitational field equation.
Tests of the Einstein equivalence principle Tests of the first kind probe the approximate local validity of Special Relativity, i.e. the existence of local inertial frames or, equivalently, the possibility to assign a unique Lorentz metric to spacetime. From the viewpoint of GR these experiments serve to identify, relative to some arbitrary reference frame, a local inertial frame. Free fall experiments and Foucault pendulum experiments carried out in a terrestrial laboratory, for example, measure the acceleration and the angular velocity of the laboratory relative to a local inertial frame. Optical experiments and quantum interference experiments with neutron waves accomplish the same, and the concordance of the results establishes, up to experimental uncertainties, the uniqueness of the spacetime metric. The experimental fact that local inertial frames are accelerated relative to each other shows that spacetime is curved.
هر کدام از دوستان مایل باشند می توانند با بنده در میان بگذارند تا متنی برای ترجمه برایشان ارسال شود ;)
موفق باشید :)
هانیه امیری
09-27-2012, 04:37 PM
سلام دوستان گل :)
طبق خواسته خانم Flare star متن زیر برای ترجمه به ایشان واگذار میشود.
Scattering
Scattering is a general physical process where some forms of radiation, such as light, sound, or moving particles, are forced to deviate from a straight trajectory by one or more localized non-uniformities in the medium through which they pass. In conventional use, this also includes deviation of reflected radiation from the angle predicted by the law of reflection. Reflections that undergo scattering are often called diffuse reflections and unscattered reflections are called specular (mirror-like) reflections
The types of non-uniformities which can cause scattering, sometimes known as scatterers or scattering centers, are too numerous to list, but a small sample includes particles, bubbles,droplets, density fluctuations in fluids, crystallites in polycrystalline solids, defects in monocrystalline solids, surface roughness, cells in organisms, and textile fibers in clothing. The effects of such features on the path of almost any type of propagating wave or moving particle can be described in the framework of scattering theory.
Some areas where scattering and scattering theory are significant include radar sensing, medical ultrasound, semiconductor wafer inspection, polymerization process monitoring, acoustic tiling, free-space communications, and computer-generated imagery
Scattering theory
Scattering theory is a framework for studying and understanding the scattering of waves and particles. Prosaically, wave scattering corresponds to the collision and scattering of a wave with some material object, for instance sunlightscattered by rain drops to form a rainbow. Scattering also includes the interaction of billiard balls on a table, the Rutherford scattering (or angle change) of alpha particles by goldnuclei, the Bragg scattering (or diffraction) of electrons and X-rays by a cluster of atoms, and the inelastic scattering of a fission fragment as it traverses a thin foil. More precisely, scattering consists of the study of how solutions of partial differential equations, propagating freely "in the distant past", come together and interact with one another or with a boundary condition, and then propagate away "to the distant future".".
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Scattering)
موفق باشید ;)
هانیه امیری
09-30-2012, 10:52 PM
سلام دوستان عزیز آوایی :)
با تشکر از جناب Ehsan به خاطر ترجمه بسیار خوبشون. این هم متن نهایی ترجمه.
نظریه نسبیت عام
نسبیت عام، یک نظریه ی گرانش نسبیتی است که در سال 1915 توسط آلبرت اینشتین (1879-1955) ارائه شد. بسط و تعمیم نظریه ی قبلی اینشتین، یعنی نسبیت خاص، نهایتا به نظریه نسبیت عام انجامید ،چارچوب های مرجع شتابدار هم در این نظریه ی جدید توصیف می شوند. (نسبیت خاص فقط به بررسی چارچوب های مرجع لخت با حرکت یکنواخت نسبت به هم می پردازد). اصل «هم ارزی» یکی از اساسی ترین اصول موضوعه ی نسبیت عام است؛ این اصل بیان می کند «تمام آزمایشگاه هایی که در حال سقوط آزاد هستند و چرخشی ندارند، از نظر فیزیکی کاملا با هم هم ارز اند و نتیجه ی آزمایش های فیزیکی همیشه در این آزمایشگاه ها با هم یکسان است» از این اصل نتیجه می شود که اگر ناظری درون یک جعبه ی کوچک قرار داشته باشد (برای مثال یک آسانسور یا یک فضا پیمای بدون پنجره) با هیچ آزمایش فیزیکی نمی تواند بگوید که در جعبه ای با شتاب ثابت قرار دارد یا جعبه درون یک میدان گرانشی یکنواخت در حال سکون است (مثلا روی زمین ساکن است)؛ در هر دو وضعیت ناظر درون جعبه (یا آسانسور) احساس می کند که «وزن» دارد. از سوی دیگر اگر درون یک جعبه بسته، ذره ی آزمونی شناور باشد، ناظر درون جعبه هیچ راهی ندارد که بفهمد جعبه در فضای بیکران، دور از هر منبعی که گرانش ایجاد کند، ساکن است یا در حال سقوط آزاد در میدان گرانشی یک جسم پرجرم است (مثلا ناظری که درون یک آسانسور در حال سقوط آزاد است، هرگز وزنی احساس نمی کند). نسبیت عام متضمن این مفهوم است که سه بعد فضایی (طول و عرض و ارتفاع) و یک بعد زمانی، در یک فضا-زمان چهار بعدی با هم در ارتباط اند. توزیع جرم (یا انرژی)، در فضا-زمان اطرافش انحنا ایجاد می کند (آن را خم می کند) ، از طرف دیگر ذرات و پرتو های نور، مسیر های خمیده ای را طی می کنند که این مسیر ها توسط انحنای فضا-زمان تعیین می شوند. از نظر نسبیت عام، گرانش یک خاصیت هندسی از فضا-زمان است، اما در گرانش نیوتونی، گرانش نیرویی است که سریعا و بلافاصله بین دو جسم پرجرم عمل می کند.در بسیاری از مسئله های فیزیک که نیاز به توصیف گرانش دارد (مثل محاسبه ی مدار یک ماهواره)، نظریه ی گرانشی نیوتون می تواند جواب های دقیقی را به دست دهد که مطابق با دقت های مورد نیاز مسئله اند. با این وجود نسبیت عام مشکلات و مواردی را توجیه می کند که گرانش نیوتونی از توجیه آنها عاجز است. یکی از این موارد که توجیه آن برای نسبیت عام موفقیت بزرگی محسوب می شد، مسئله ی پیشروی حضیض مدار عطارد بود، حضیض مدار عطارد 43 ثانیه قوسی بر قرن سریعتر از آنچه که گرانش نیوتونی پیش بینی می کرد، حرکت می کند، نسبیت عام می تواند مقدار صحیح پیش روی حضیض مدار عطارد را محاسبه کندچند مورد از پیش بینی های موفقیت آمیز نسبیت عام که با دقت بالایی توسط رصدها و آزمایش ها اندازه گیری شده اند شامل موارد زیر هستند:انحراف نور در میدان گرانشی (نسبیت عام پیش بینی می کند پرتوهای نوری که از دوردست می آیند و از نزدیکی خورشید عبور می کنند، به خاطر گرانش خورشید قدری منحرف می شوند)؛ اتساع زمان توسط گرانش ( ساعتهایی که در میدان گرانشی قوی قرار داشته باشند، نسبت به ساعت هایی که در میدان گرانشی ضعیف باشند، کند تر کار می کنند)؛ انتقال به سرخ گرانشی ( پرتوی نوری که از یک میدان گرانشی قوی تر به سمت بیرون تابش می شود، طول موج اش افزایش میابد). نسبیت عام کاربرد های مهمی در بسیاری از بخشهای اخترفیزیک و کیهان شناسی دارد؛ توصیف رفتار و مشخصه های دوتایی های نزدیک به هم، پالسار های دو تایی، سیاه چاله ها، عدسی های گرانشی و حتی توصیف رفتار کل کیهان از مواردی است که نسبیت عام در آنها نقش اساسی دارد.
گرانش و نسبیت عام
نظریه ی نسبیت عام که بین سال های 1907 تا 1915 توسط آلبرت اینشتین ایجاد شد، نظریه ای راجع به گرانش و ساختار فضا-زمان است. این نظریه بر این اساس ارائه شده که ماده می تواند به همراه انرژی-تکانه اش با فضا-زمان برهم کنش داشته باشد و فضا-زمان هم به عنوان یک میدان پویا است که درجات آزادی خاص خودش را دارد و می تواند مثل یک موج نوسان کند (تابش گرانشی).
به طور خلاصه «وجود ماده تعیین می کند که چگونه فضا-زمان خمیده می شود و فضا-زمان هم تعیین که ماده چه طور باید درونش حرکت کند» (J A Wheeler). نسبیت عام حاصل تعمیم نظریه ی گرانشی نیوتون و نسبیت خاص انیشتین است. در واقع نسبیت عام به طور تقریبی در شرایطی خاص به این دو نظریه تبدیل می شود. به طور عمومی تر نسبیت عام (بر خلاف مکانیک کوانتمی) یک سنگ بنای منسجم برای فیزیک کلاسیک ماکروسکوپیک فراهم کرده است. رابطه ی نسبیت عام با مکانیک کوانتمی هنوز به درستی شناخته نشده است (گرانش کوانتمی). البته این مشکل با وجود ظاهر بغرنجش، برای اخترفیزیک مسئله ساز نیست، چرا که قوانین مکانیک کوانتمی در حوزه های بسیار کوچک اتمی و زیراتمی اهمیت پیدا می کند ولی گرانش در حوزه های بسیار بزرگ عمل می کند و در اخترفیزیک این دو نظریه همپوشانی بسیار کمی دارند و عملا مشکلی برای هم ایجاد نمی کنند. بر اساس فیزیک نوین، بر هم کنش گرانشی تنها یکی از چهار بر هم کنش اساسی طبیعت است. گرانش همیشه به صورت جاذبه ی بین دو جسم عمل می کند و همچنین چیزی نمی تواند آن را تضعیف کند و بپوشاند (میدان الکتریکی با عبور از برخی مواد می تواند ضعیفتر شود اما چنین چیزی برای گرانش وجود ندارد، پوششی وجود ندارد که برای میدان گرانشی مثل عایق باشد)، از این گذشته ، برد تاثیر این نیرو نا محدود است و از دورترین فواصل می تواند بین دو جسم، جاذبه ایجاد کند، به همین خاطر علی رغم این که بین چهار نیروی بنیادین ضعیف ترین نیرو است اما تعیین رفتار جهان در مقیاس های بسیار عظیم را بر عهده دارد.
البته این باعث می شود که گرانش تقریبا در تمامی بخشهای نجوم و اخترفیزیک نقشی اساسی ایفا کند. (نیروی گرانش در مقیاس اتمی و زیر اتمی بسیار ضعیف است و به راحتی می توان از آن چشم پوشی کرد، مثلا برای این که میزان ضعف نیروی گرانشی در حوزه ی اتمی را درک کنید، نیروی گرانشی بین یک پروتون و الکترون در اتم هیدروژن با ضریب ده به توان منفی سی و هشت ضعیف تر از نیروی الکتریکی بین آن دو است). اهمیت وجود نظریه ی گرانشی نسبیتی در حوزه های تحقیقاتی زیر بسیار بالا است: اختر شناسی با دقت بالا (توجیه نتایج اندازه گیری های بسیار دقیق نجومی مثل اندازه گیری پیش روی حضیض مدار عطارد، بدون یک نظریه ی گرانشی دقیق غیر ممکن است)، اجرام بسیار فشرده مثل ستاره های نوترونی و سیاه چاله ها و سیستم هایی که از آنها تشکیل یافته است (مثل پالسار های دو تایی و دو تایی های اشعه ی ایکس کم جرم)، هسته ی کهکشانهای فعال و کوازارها، ابر نو اختر ها و رمبش گرانشی، یافتن ستاره های تاریک و سیاره ها ( ریز عدسی گرانشی) کیهان شناسی (در کیهان شناسی نسبیت عام نقش بسیار عمیقی ایفا می کند: مدل استاندارد، ماده ی تاریک، ثابت کیهانی و توزیع ماده ی تاریک و درخشندگی به کمک اثر ریز عدسی گرانشی همگی به کمک نسبیت عام قابل بررسی اند). در آینده ی نزدیک، زمانی که بتوان امواج گرانشی را آشکار نمود و رصد کرد، امید است که یک پنجره ی جدید به سمت جهان گشوده شود.
آزمون های آزمایشگاهی و رصدی نسبیت عام
آزمایش ها و اندازه گیری هایی که محک نسبیت عام هستند و آن را تایید می کنند را می توان به دو بخش تقسیم کرد: آزمودن اصل هم ارزی اینشتین و تحقیق درستی معادلات میدان گرانشی که توسط نسبیت عام ارائه شدند.آزمایش های نوع اول در واقع بررسی اعتبار موضعی نسبیت خاص به طور تقریبی هستند؛ یعنی بررسی وجود چارچوب های لخت موضعی یا هم ارز آن، یعنی مشخص کردن یک متریک لورتنسی یکتا برای فضا-زمان.از دیدگاه نسبیت عام، کاری که چنین آزمایش هایی انجام می دهند ، تشخیص این مورد است که یک چارچوب مرجع دلخواه، چارچوب لخت موضعی هست یا خیر. آزمایش های سقوط آزاد و آونگ فوکو در یک آزمایشگاه زمینی انجام می شوند، برای مثال اندازه گیری شتاب و سرعت زاویه ای آزمایشگاه نسبت به چارچوب لخت موضعی در یک آزمایشگاه زمینی انجام می شود. آزمایش های اپتیکی و کوانتمی با آزمایشهایی که توسط امواج نوترونی در تداخل هستند، عملکرد یکسانی دارند و با کنار هم قرار دادن نتایج همه ی آزمایش های بالا، تضمین می کند که متریک فضا-زمان در محدوده ی دقت های آزمایشگاهی یکتاست. این واقعیت تجربی که چارچوب های لخت موضعی نسبت به هم شتاب دار هستند، نشان می دهد فضا-زمان ما خمیده است.
با تشکر از تمام دوستانی که برای ترجمه داوطلب میشوند ;)
هانیه امیری
10-05-2012, 09:29 PM
سلام بر دوستان هم آوایی :)
در تاپیک اولویت ها و نیازهای ویکی نجوم (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1123-%D8%A7%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=45839#post45839)، در آخرین پست مطلبی نیاز به تکمیل شدن داشت با عنوان روز قمری (http://wikiastro.ir/index.php/%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D9%82%D9%85%D8%B1%DB%8C)، که قرار بر این است برای این عنوان مطالبی ترجمه شوند.
Lunar day
A lunar day is the period of time it takes for the Earth's Moon to complete one full rotation on its axis with respect to the Sun. Equivalently, it is the time it takes the Moon to make one complete orbit around the Earth and come back to the same phase. It is marked from a new moon to the next new moon.
With respect to the stars, the Moon takes 27 Earth days, 7 hours and 43.2 minutes to complete its orbit; but since the Earth-Moon system advances around the Sun in the meantime, the Moon must travel further to get back to the same phase. On average, this synodic period lasts 29 days, 12 hours, 44 minutes and 3 seconds. This is an average figure, since the speed of the Earth-Moon system around the Sun varies slightly over a year, due to the eccentricity of the orbit. The Moon's own orbit also undergoes a number of periodic variations about its mean value, due to the gravitational perturbations of the Sun.
Alternate usage
The term lunar day may also refer to the period between moonrises in a particular location on Earth. This period is typically slightly longer than a 24-hour Earth day, as the Moon revolves around the Earth in the same direction as the Earth's axial rotation.
Lunar calendars
In some lunar calendars, such as the Hindu calendar, a lunar day, or tithi, is defined as 1/30th of a lunar month, or the time it takes for the longitudinal angle between the Moon and the Sun to increase by 12 degrees. By this definition, lunar days generally vary in duration
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Lunar_day)
داوطلب محترم لطفا متن نهایی را در عرض دو روز به بنده بفرستید.
با تشکر :)
mahdad_haghighi
10-05-2012, 09:37 PM
این متنو من ترجمه می کنم . :) (دیگه ترجمم طولانی تر از اینو جواب نمیده) :دی
هانیه امیری
10-11-2012, 03:32 PM
سلام دوستان عزیز :)
با تشکر از آقای mahdad_haghighi برای ترجمه خوبشون، این هم متن نهایی ترجمه:
روز قمری
یک روز قمری ، مدت زمانیست که طول میکشد تا ماه یک چرخش کامل در محور خود را در ارتباط با خورشید کامل کند ، یا معادل است با زمانی که طول می کشد تا ماه یک گردش کامل را به دور زمین کامل کند و به همان حالت اول برگردد . این روز از ماه نو (محاق) تا ماه نو بعدی نشانه گذاری می شود .
ماه نسبت به ستاره ها ، 27 روز و 7 ساعت و 43.2 دقیقه زمان (در مقیاس زمین) لازم دارد تا مدار خود را کامل کند . اما از آنجایی که سیستم زمین و ماه به دور خورشید حرکت می کند ، در عین حال ماه باید مسیر بیشتری را طی کند تا به حالت اولیه خود برسد .به طور میانگین این دوره تناوب هلالی 29 روز و 12 ساعت و 44 دقیقه و 3 ثانیه طول می کشد.به این دلیل که سرعت سیستم زمین و ماه به دور خورشید به خاطر خروج از مرکز مدار در طول سال کمی تغییر پیدا می کند ، این رقم یک رقم میانگین به شمار می رود .مدار ماه هم به خاطر آشفتگی گرانشی خورشید متحمل شماری از تغییرات دوره ای در مقدار میانگین خود می شود .
استفاده متناوب
واژه روز قمری می تواند به دوره مابین طلوع های ماه در یک موقعیت مکانی خاص بر روی زمین هم اشاره کند . این دوره ، با توجه به این که ماه در همان مسیری که چرخش محوری زمین انجام می شود به دور زمین می چرخد، به طور معمول کمی طولانی تر از 24 ساعت روز زمینی است .
تقویم های قمری
در برخی از تقویم های قمری از قبیل تقویم های هندو ، یک روز قمری به صورت 30/1 اُم یک ماه قمری یا زمانی که طول می کشد تا زاویه طولیِ مابین ماه و خورشید به اندازه 12 درجه افزایش پیدا کند، تعریف می شود . با این تعریف ، طول روزهای قمری عموماً تغییر می کنند .
موفق باشید :)
هانیه امیری
10-13-2012, 09:04 PM
سلام :)
با تشکر از جناب Amirali Fchi برای ترجمه و با تشکر ویژه از جناب آقای امیر حسن زاده برای ویرایش متن. این هم متن نهایی :
خوشه های کروی
تعداد ستاره های خوشه های کروی بین 10000 تا 1000000 است که بیشترشان در مرکز خوشه ها هستند. قطر این خوشه ها بین چند ده تا بیش از 300 سال نوری است.
این گوی های درخشان مانند جزیره های قدیمی حول راه شیری هستند.همان طور که از نام خوشه های کروی پیداست، آنها تقارن کروی حول مرکزشان دارند. چگالی ستاره ای حول مرکز خوشه بسیار بالاست (بیش از 1000 ستاره در هر سال نوری مکعب) به این دلیل تفکیک یک ستاره از آنها بر پایه رصد هایی که از روی زمین انجام میشود غیر ممکن است. فقط در این اواخر تلسکوپ فضایی هابل باعث شد منجمان بتوانند آن ها را کاوش کنند.
در بسیاری از مناطق خوشه های کهکشانی، جایی که اجرام کیهانی به شکلی ویژه و یا عجیب مانند مولکول های گاز به صورت تصادفی حرکت میکنند و عملکردشان مطابق قوانین پایه ای گرانشی است. مطالعه ی خوشه های کروی به تولد نجوم مدرن بر میگردد از آن به بعد خوشه های کروی هم برای منجمان حرفه ای و هم دوست داران آسمان با مضوعیت جالبی همراه بود و آن ها برای فهم ما را از اخترفیزیک محک می زدند.
كهكشان راه شيري ميزبان حدود 200 خوشه كروي است.انها از هاله ي تقريبا كروي حول مرکز کهکشان که در صورت فلكي عقرب و قوس قرار دارد، تشكيل شده اند.دور ترين خوشه های كروي مانند (NGC 2419) بسيار فراتر از صفحه ي كهكشاني قرار دارند و فاصله شان بيش از 300000 سال نوري است.اندازه گيري سرعت شعاعي انها نشان داده كه مدار بيش تر انها در كهكشان ها بسيار عجيب و حالتي بيضوي دارند. يك دوره ي مداري انها در حدود 100 میلیون سال یا حتی بیشتر طول می کشد.
همان طوری که مدارشان حول مرکز کهکشان طی می کنند، در مرز آشفتگی ها نیز قرار دارند که باعث می شود که در هنگام عبور ازصفحه ی کهکشانی، تحت تاثیرنیرو های کشندی کهکشان مادر قرار گرفته و فرار ستاره ها از خوشه اتفاق بیافتد. خوشه های کروی موجود ممکن است بازمانده ی جمعیتی وسیع تر باشد که در امتداد هاله کهکشانی و نواحی دور تر پخش و گسیخته شده است. به همین جهت تخمین زده شده است که در طی ده میلیارد سال دیگر بسیاری از آنها از بین بروند. از طرف دیگر امروزه میدانیم که چهار خوشه ی موجود در صورت فلکی قوس ( از جمله M54) اعضای کهکشان بیضوی کوتوله قوس هستند(که در سال 1994 کشف شده) هم اکنون در حال ادغام به نواحی مرکزی راه شیری هستند.
موفق باشید ;)
هانیه امیری
10-26-2012, 12:09 AM
سلام دوستان عزیز :)
طبق خواسته آقای yperseusy متن زیر برای ترجمه به ایشان واگذار می شود.
Bobak Ferdowsi
Bobak Ferdowsi (born November 7, 1979) is an American Systems Engineer at NASA's Jet Propulsion Laboratory. He served as Flight Director for the Mars Science Laboratory Curiosity rover cruise mission phase, and subsequent surface science mission.
Ferdowsi gained brief media notoriety in August 2012, when he wore an unusual mohawk hairstyle during the Curiosity landing. It unexpectedly became an iconic image of the event with coverage in the news and social media, U.S. President Obama even commented on the popularity of "Mohawk Guy
."
Life and career
Ferdowsi was born November 7, 1979, in Philadelphia, Pennsylvania.He is of partial Persian descent; his father is from Iran and his mother was raised in Mississippi. The two met in college. Soon after birth he moved to the San Francisco Bay Area where he stayed until age 11, then moved to Tokyo in 1991, where he attended the American School in Japan, graduating in 1997.
The same year, he enrolled at the University of Washington where he majored in aerospace engineering, a childhood dream. While there he did research under Nobel Laureate Hans Dehmelt in the Department of Physics. In 2001, he enrolled at MIT and joined the Lean Aerospace Initiative where he stayed until 2003.
Ferdowsi joined JPL in late 2003, and worked on the Mars Science Laboratory mission through its successful landing nearly nine years later on August 6, 2012. He was also Science Planner on the Cassini–Huygens mission
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Bobak_Ferdowsi)
شب خوبی داشته باشید :)
Ali Ahmadi
02-01-2013, 08:27 PM
سلام بر ویکی نجوم عزیز :))
ما اومدیم
بهم یاد بدین چیکار باید بکنم :) ممنون
Mehrnoosh
02-01-2013, 08:38 PM
سلام بر ویکی نجوم عزیز :))
ما اومدیم
بهم یاد بدین چیکار باید بکنم :) ممنون
الان باید همینجا بگیم ما هستیم؟ :دی
هانیه امیری
02-01-2013, 08:51 PM
سلام بر ویکی نجوم عزیز :))
ما اومدیم
بهم یاد بدین چیکار باید بکنم :) ممنون
الان باید همینجا بگیم ما هستیم؟ :دی
سلام بر شما دو دوست گرامی :)
یا در اینجا اعلام آمادگی کنید و یا شخصا میتونید با بنده در ارتباط باشید تا شمارو راهنمایی بکنم ;)
میتونید به صورت ترجمه متن کمک بکنید و یا متنی رو برای ویکی تایپ کنید که اگر مایل بودید به بنده اطلاع بدید تا متنی رو براتون انتخاب بکنم ;)
ممنون از اعلام آمادگیتون :)
هانیه امیری
02-01-2013, 10:02 PM
طبق در خواست جناب Ali Ahmadi متن زیر جهت ترجمه به ایشان واگذار می گرد ;)
Gegenschein
Gegenschein (German pronunciation: [ˈɡeːɡənʃaɪn] German for "countershine") is a faint brightening of the night sky in the region of the antisolar point.
Explanation
Like the zodiacal light, the gegenschein is sunlight backscattered by interplanetary dust. Most of this dust is orbiting the Sun in about the ecliptic plane, with a possible concentration of particles at the L2 Earth–Sun Lagrangian point
It is distinguished from zodiacal light by its high angle of reflection of the incident sunlight on the dust particles. It forms a slightly more luminous, oval glow directly opposite the Sun within the band of luminous zodiacal light. The intensity of the gegenschein is (relatively) enhanced, because each dust particle is seen in full phase
History
The gegenschein was first described by the French Jesuit astronomer and professor Esprit Pezenas (fr) (1692–1776) in 1730. Further observations were made by the German explorer Alexander von Humboldt during his South American journey from 1799 to 1803. It was also Humboldt who gave the phenomenon its German name Gegenschein.
The Danish astronomer Theodor Brorsen published the first thorough investigations of the gegenschein in 1854. He was also the first to observe that the zodiacal light can embrace the complete sky, because under near-perfect conditions, a feeble light bridge connecting the zodiacal light and the gegenschein can be observed. Besides, Brorsen had already proposed the correct explanation for the gegenschein (interplanetary dust reflections).
In modern times, the gegenschein is not visible in most inhabited regions of the world due to light pollution.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Gegenschein)
لطفا متن ترجمه شده را در عرض 2 روز به بنده ارسال بفرمایید.
با تشکر از همکاری شما ;)
هانیه امیری
02-06-2013, 07:01 AM
سلام خدمت دوستان گرامی :)
با تشکر از جناب Ali Ahmadi به خاطر سرعت عمل بالاشون. در لینک زیر میتوانید ترجمه عنوان Gegenschein را مشاهده فرمایید.
نور مخالف (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D9%86%D9%88%D8%B1_%D9%85%D8%AE%D8 %A7%D9%84%D9%81)
روز خوبی داشته باشید :)
هانیه امیری
02-08-2013, 12:17 AM
سلامی دوباره خدمت هم فرومان گرامی :)
طبق در خواست خانم Mehrnoosh متن زیر جهت ترجمه به ایشان واگذار می گرد.
Astrometric binaries
Astronomers have discovered some stars that seemingly orbit around an empty space. Astrometric binaries are relatively nearby stars which can be seen to wobble around a point in space, with no visible companion. The same mathematics used for ordinary binaries can be applied to infer the mass of the missing companion. The companion could be very dim, so that it is currently undetectable or masked by the glare of its primary, or it could be an object that emits little or no electromagnetic radiation, for example a neutron star.
The visible star's position is carefully measured and detected to vary, due to the gravitational influence from its counterpart. The position of the star is repeatedly measured relative to more distant stars, and then checked for periodic shifts in position. Typically this type of measurement can only be performed on nearby stars, such as those within 10 parsecs. Nearby stars often have a relatively high proper motion, so astrometric binaries will appear to follow a sinusoidal path across the sky
If the companion is sufficiently massive to cause an observable shift in position of the star, then its presence can be deduced. From precise astrometric measurements of the movement of the visible star over a sufficiently long period of time, information about the mass of the companion and its orbital period can be determined.Even though the companion is not visible, the characteristics of the system can be determined from the observations using Kepler's laws
.
This method of detecting binaries is also used to locate extrasolar planets orbiting a star. However, the requirements to perform this measurement are very exacting, due to the great difference in the mass ratio, and the typically long period of the planet's orbit. Detection of position shifts of a star is a very exacting science, and it is difficult to achieve the necessary precision. Space telescopes can avoid the blurring effect of the Earth's atmosphere, resulting in more precise resolution
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Astrometric_binary#Astrometric_binaries)
لطفا متن ترجمه شده را در عرض 3 روز به بنده ارسال بفرمایید.
با تشکر از شما ;)
هانیه امیری
02-09-2013, 06:36 PM
سلام دوستان گرامی :)
طبق در خواست جناب saeed jafari متن زیر جهت ترجمه به ایشان واگذار می گرد
Minute of arc
minute of arc, arcminute, or minute arc (MOA), is a unit of angular measurement equal to one sixtieth (1⁄60) of one degree (circle⁄21,600), or (π⁄10,800) radians. In turn, a second of arc or arcsecond is one sixtieth (1⁄60) of one minute of arc. Since one degree is defined as one three hundred and sixtieth (1⁄360) of a rotation, one minute of arc is 1⁄21,600 of a rotation. It is used in those fields which require a unit for the expression of small angles, such as astronomy, optometry, ophthalmology, optics, navigation and marksmanship.
The number of square arcminutes in a complete sphere is
http://upload.wikimedia.org/math/8/d/8/8d8209398588ede7c663c7446209a6e1.png or approximately 148,510,660.498 square arcminutes.
The arcsecond is 1⁄3,600 of a degree, or 1⁄1,296,000 of a circle, or (π⁄648,000) radians, which is approximately 1⁄206,265 radian.
To express even smaller angles, standard SI prefixes can be employed; in particular, the milliarcsecond, abbreviated mas, is used in astronomy
Symbols and abbreviations
The standard symbol for marking the arcminute is the prime (′) (U+2032), though a single quote (') (U+0027) is commonly used where only ASCII characters are permitted. One arcminute is thus written 1′. It is also abbreviated as arcmin or amin or, less commonly, the prime with a circumflex over it (http://upload.wikimedia.org/math/8/0/a/80ac78630bb4e8d2dd46182c168c7cd4.png).
The standard symbol for the arcsecond is the double prime (″) (U+2033), though a double quote (") (U+0022) is commonly used where only ASCII characters are permitted. One arcsecond is thus written 1″. It is also abbreviated as arcsec or asec.
In celestial navigation, seconds of arc are rarely used in calculations, the preference usually being for degrees, minutes and decimals of a minute, written for example as 42° 25′.32 or 42° 25′.322. This notation has been carried over into marine GPS receivers, which normally display latitude and longitude in the latter format by default.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Minute_of_arc)
لطفا متن ترجمه شده را در عرض 3 روز به بنده ارسال بفرمایید.
موفق باشید :)
*artemis
02-09-2013, 08:51 PM
سلام دوستان
خسته نباشید اگه ممکنه من رو هم در لیست مترجمین قرار بدین و در صورت امکان ترجمه بعدی رو هم به من بدید
با سپاس
مهدی صابری
02-09-2013, 09:29 PM
منم می تونم کمک کنم.
یه سوال . منبعی وجود ندارده که اصطلاحات نجومی رو ترجمه بکنه؟ چون توی دیکشنری های معمولی این اصطلاحات نیستند.
هانیه امیری
02-09-2013, 09:51 PM
سلام دوستان
خسته نباشید اگه ممکنه من رو هم در لیست مترجمین قرار بدین و در صورت امکان ترجمه بعدی رو هم به من بدید
با سپاس
سلام دوست عزیز :)
ممنون از اعلام آمادگیتون. انشالله متنی رو برای شما در نظر خواهیم گرفت.
منم می تونم کمک کنم.
یه سوال . منبعی وجود ندارده که اصطلاحات نجومی رو ترجمه بکنه؟ چون توی دیکشنری های معمولی این اصطلاحات نیستند.
سلام جناب صابری. ممنون از شما :)
میتونید از دیکشنری های نجومی استفاده کنید که در فروشگاه های نجومی قابل دسترس هستند و یا از تاپیک زیر، که البته این تاپیک هنوز کامل نشده.
دیکشنری اصطلاحات نجومی (Astronomical Idioms Dictionary) (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1235-%D8%AF%DB%8C%DA%A9%D8%B4%D9%86%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85%DB%8C-%28Astronomical-Idioms-Dictionary%29)
منبعی رو نمیشناسم که براتون ترجمه کنه، اگر دوستان سراغ داشتند ممنون میشیم اطلاع بدهند. :)
هانیه امیری
02-10-2013, 03:47 PM
سلام دوستان گرامی :)
با تشکر از Mehrnoosh عزیز به خاطر ترجمه خوبش. در لینک زیر ترجمه نهایی رو مشاهده میکنید.
دوتایی اخترسنجی (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%88%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB% 8C_%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8 C)
موفق باشید :)
هانیه امیری
03-02-2013, 02:38 PM
سلام همراهان گرامی :)
با تشکر از جناب Ali Ahmadi برای ترجمه خوبشون. در لینک زیر متن نهایی ترجمه را مشاهده می فرمایید.
M103 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M103)
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_103)
روز خوبی داشته باشید :)
هانیه امیری
03-04-2013, 01:13 PM
سلام دوستان عزیز:)
با تشکر از جناب saeed jafari برای ترجمه خوبشون. در لینک زیر متن نهایی ترجمه را مشاهده می فرمایید.
و البته به دلیل مشغله ای که داشتم زحمت ویرایش این متن رو خانم Mehrnoosh کشیدن، با تشکر از ایشون.
دقیقه قوسی (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D9%87_%D9 %82%D9%88%D8%B3%DB%8C)
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Minute_of_arc)
روز خوبی داشته باشید :)
mohsen4465
05-07-2013, 08:30 PM
با سلام خدمت همه آوااستاریهای عزیز
بلاخره بعد از یک وقفه طولانی قرار شد با کمک شما دوستان عزیز فعالیت خودم رو بعنوان مدیر تالار انگلیسی شروع کنم. :) طبق صحبتی که با آقای اکبرنیا داشتم قرار بر این شد تا زیر تالار ترجمه از تالار آموزش نجوم و منابع به تالار انگلیسی منتقل بشه تا بنده بتونم مدیریت اونو بر عهده بگیرم. عمده فعالیت های بنده هم در همین تالار ترجمه خواهد بود. فقط نمیدونم این یدونه تاپیک چرا از تو زیرتالار ترجمه منتقل شده به اینجا؟ :7:
بهرحال از امروز با اجازه خانم امیری و آقای اکبرنیا و با کمک و همکاری شما عزیزان وظیفه هماهنگی و اعلام برنامه ریزیهای لازم جهت ترجمه مطلب رو بر عهده میگیرم. از اونجایی که هدف اصلی در زیر تالار ترجمه، ترجمه مطلب برای ویکی نجومه بنابراین این تاپیک جزء تاپیک های اصلی و فعال تالار ترجمه خواهد بود؛ البته با کمک شما دوستان. :)
طبق صحبتی که با خانم امیری داشتم قرار بر این شده تا در اولین برنامه ترجمه خودمون برای ویکی نجوم، به اجرام مسیه بپردازیم. فعلاً برای شروع، خانم امیری ترجمه مطلب برای صفحه M12 رو به بنده اعلام کردن. با اجازه شما دوستان بنده صفحه ویکی پدیا انگلیسی رو بعنوان منبع ترجمه مطلب برای M12 خدمتتون اعلام میکنم. ویکی پدیا انگلیسی بعنوان دانشنامهای از قبل آماده برای ما میتونه باشه که با در اختیار داشتن اون ما میتونیم تمام وقت و انرژیمون رو روی ترجمه خط به خط بگذاریم و بنابراین وقتمون بخاطر گردآوری مطلب از منابع مختلف گرفته نمیشه. بنابراین در ادامه بنده بیشتر ویکی پدیا انگلیسی رو بعنوان منبع اعلام میکنم مگر اینکه منبع کاملتر و بهتری برای یک مطلب پیدا کنم (یا اینکه شما دوستان منبع بهتری پیشنهاد کنید).
پس بعنوان اولین مطلب از ترجمه سری مسیه بسراغ مسیه 12 از ویکی پدیا انگلیسی میریم. یعنی اینجا:
http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_12
از بین دوستان هر کس داوطلب برای انجام این ترجمه هست همینجا آمادگی خودش رو اعلام کنه. از اونجایی که مطلب کوتاهه فقط به یک نفر برای ترجمه داده میشه. پیشاپیش از همکاری هموتون ممنونم. به امید اینکه با کمک هم بهترین و بزرگترین دانشنامه نجومی کشور رو ایجاد کنیم.:have a nice day:
|Alireza|
05-07-2013, 11:48 PM
درود:)
مثل اینکه من باید اینجا بگم که متن رو ترجمه کردم.
که فرد دیگه ای اونو ترجمه نکنه;)
ترجمه m12برای مدیر مربوطه آقای mohsen4465 فرستاده شده.
با تشکر
mohsen4465
05-09-2013, 02:28 PM
:have a nice day:
با تشکر از سرعت عمل آقای علیرضا، ترجمه ویرایش شده ایشون رو برای استفاده در ویکی نجوم اینجا قرار میدم. فقط یه نکته بگم و اون اینکه هر کسی که داوطلب شد لطفاً قبل از شروع ترجمه یک پست جهت اطلاع دیگران اینجا قرار بده تا احیاناً یه وقت چند نفر وقتشون رو سر ترجمه نذارن.
مسیه 12، یا M12 (همچنین با مشخصه NGC 6218) یک خوشه کروی در صورت فلکی ماراَفسای است که توسط ستاره شناس فرانسوی چارلز مسیه در تاریخ 30 می 1764 کشف شد. وی آن را به عنوان یک "سحابی بدون ستاره" توصیف کرد. این خوشه کروی در یک آسمان تاریک و بوسیله یک دوربین دوچشمی بشکل جرم کمنوری قابل مشاهده است. تفکیک اجزاء ستارهای آن به یک تلسکوپ با دهانه 8 اینچ (20 سانتی متر) یا بزرگتر احتیاج دارد. در تلسکوپی با دهانهی 10 اینچ (25 سانتی متر) هستهی دانه دانه آن قطری معادل '3 (دقیقهی قوس) را نشان میدهد که توسط هالهای '10 از ستاره احاطه شده است.
با موقعیت حدودی °3 از خوشه M10 و °5.6 از ستارهی لاندا ماراَفسای (مرفق الحوا)، M12 تقریباً 15700 سال نوری (4800 پارسک) از زمین فاصله دارد و دارای قطر فضایی در حدود 75 سال نوری است. درخشانترین ستارگان مسیه 12 از قدر ظاهری 12 میباشند. با رتبه IX در مقیاس ردهبندی شپلی-سویر، بعنوان یک خوشه کروی نسبتاً تراکم کمی دارد و در گذشته تصور بر این بود که یک خوشه باز متراکم شده است. سیزده ستارهی متغیر در این خوشه ثبت شده اند.
بر اساس مطالعات منتشر شده در سال 2006 این نتیجه حاصل شد که این خوشه به طور غیرمنتظره ای دارای تعداد کمی از ستارگان کم جرم است. حدس مؤلفان مقاله این بوده است که این ستارگان در اثر تأثیر گرانشی راه شیری جدا شدهاند.
mohsen4465
05-09-2013, 09:36 PM
ترجمه آقای علیرضا توسط خانم امیری در صفحه مربوط به مسیه 12 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M12)ویکی نجوم قرار گرفت. و اما مسیه بعدی....
بله M13 رویایی. :) این زیباترین جرمیه که تو آسمون دیدم. واقعاً زیبا و مبهوت کننده ست.
M13 هم نسبتاً کوتاهه و برای ترجمه اونو فقط به یکنفر میسپریم. منبع ترجمه هم طبق معمول سایت ویکی پدیاست:
http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_13
هر کس که قصد ترجمه داشت لطفاً همینجا به بقیه اعلام کنه. متن ترجمه رو هم پس از آماده شدن با پیغام شخصی برای خودم بفرستید.
ممنون. :)
-----------------------------------------------------------------------------
ضمناً بهتره اضافه کنم که اون قسمت Literary references در صفحه ویکی پدیا رو لازم نیست ترجمه کنید و بدون اون هم مورد قبوله.
|Alireza|
05-10-2013, 02:36 AM
درود:)
ترجمه m13برای مدیر مربوطه آقای mohsen4465 فرستاده شده.
با تشکر.
s_karam76
05-10-2013, 10:58 AM
سلام
m14 درحال ترجمه شدن است
s_karam76
05-10-2013, 03:53 PM
ترجمه ی M14 تکمیل شد و برای آقای mohsen4465فرستاده شد
mohsen4465
05-10-2013, 08:57 PM
با تشکر مجدد از آقای علیرضا که M13 رو هم ترجمه کردند. البته در این بین آقا s_karam76 (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?u=7904) هم قبل از اینکه بنده بخوام مورد بعدی رو اعلام کنن از طریق پیغام شخصی M14 رو برای خودشون رزرو کردن. :)
خب اول ترجمه ویرایش شده آقای علیرضا رو قرار میدم:
مسیه 13 یا M13 (همچنین با مشخصه NGC 6205) که گاهی اوقات به آن خوشه کروی بزرگ در هرکول یا خوشهی کروی هرکول گفته می شود یک خوشهی کروی متشکل از تقریباً 300000 ستاره در صورت فلکی هرکول (زانو زده) است.
کشف و رؤیت پذیری:
M13 توسط ادموند هالی در سال 1714 کشف و توسط چارلز مسیه در تاریخ 1 ژوئن 1764 در فهرست قرار داده شد.
M13 در مختصات بعدی 16h41.7mو میل '28°36+ قرار دارد. با قدر 5.8 به سختی در یک شب بسیار صاف با چشم غیر مسلح قابل رؤیت است. قطر آن در حدود 23 دقیقه قوس است و به آسانی در تلسکوپ های کوچک دیده میشود. در نزدیکی آن NGC 6207 قرار دارد، یک کهکشان پهلونما از قدر 12 که 28 دقیقهی قوس دورتر دقیقاً رو به شمال شرق آرمیده است. یک کهکشان کوچک، IC 4617، در نیمه راه بین NGC 6207 و M13، در جهت شمال-شمالشرق از مرکز خوشه ی کروی بزرگ قرار دارد.
مشخصات:
قطر M13 در حدود 145 سال نوری است و از چند صد هزار ستاره تشکیل شده است که درخشان ترین آنها ستاره ی متغیر V11 با قدر ظاهری 11.95 می باشد. M13 در فاصله ی 25100 سال نوری از زمین واقع شده است.
پیام آرسیبو:
پیام آرسیبو سال 1974 حاوی اطلاعات کد گذاری شده در مورد نژاد انسان، DNA ، اعداد اتمی، موقعیت زمین به منظور دریافت توسط یک تمدن بالقوه فرازمینی به M13 مخابره شده است. این پیام در طی 25000 سال به خوشه کروی خواهد رسید.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
متن ترجمه شده توسط مدیر محترم ویکی نجوم خانم امیری در ویکی نجوم قرار داده شد؛ اینجا (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M13). :)
s_karam76
05-11-2013, 05:04 AM
اگه دوباره متن داشتین به من بگین تا ترجمه کنم(واقعا از این کار لذت می برم!)
مثلاm104 رو هر وقت خواستین ترجمه کنید یه بخشی ازش رو به من بدید
mohsen4465
05-11-2013, 04:39 PM
اینم از ترجمه ویرایش شده آقای s_karam76 (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?u=7904): :have a nice day:
مسیه 14 (همچنین معروف به M14 یا NGC 6402) یک خوشه کروی در صورت فلکی ماراَفسای (حوا) است. این خوشه کروی توسط چارلز مسیه درسال 1764 کشف شد.
M14 با فاصلهای حدود 30000 سال نوری شامل صدها هزار ستاره است. با قدر ظاهری 7.6+ براحتی با دوربین دوچشمی قابل رصد است. تلسکوپهای سایز متوسط نشانههایی از ستارگان را مشخص خواهند کرد که درخشانترین آنها از قدر 14+ میباشند.
مجموع درخشنگی M14 در مرتبه 400000 برابر خورشید قرار می گیرد که معادل قدر مطلق 9.12- است. شکل خوشه به وضوح دراز و کشیده شده است. از یک سو تا سوی دیگر M14 حدود 100 سال نوری است.
به طور قابل ملاحظهای در مجموع 70 ستاره متغییر در M14 شناخته شده که اکثراً از نوع متغییرهای دابلیو.ویرجینز هستند که در خوشههای کروی متداولاند. درسال 1938، یک نواختر پدیدار شد هرچند که تا زمان بررسی صفحات عکاسی بجای مانده از آن زمان در 1964، کشف نشده باقی ماند. تخمین زده شده است که نواختر به بیشترین درخشندگی از قدر 9.2+ رسید که بیش از 5 برابر درخشندتر از درخشانترین ستاره معمولی در خوشه است.
کمی بیشتر از °3 بسمت جنوب غربی M14 خوشهی کروی کمنور NGC 6366 قرار گرفته است.
با تشکر از آقای s_karam76 (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?u=7904). :)
اگه دوباره متن داشتین به من بگین تا ترجمه کنم(واقعا از این کار لذت می برم!)مثلاm104 رو هر وقت خواستین ترجمه کنید یه بخشی ازش رو به من بدید
با همین سرعت اگه پیش بریم خیلی زود به M104 هم میرسیم. ولی اگه باز هم علاقه مندید که زودتر ترجمش کنین مشکلی نیست. میتونید تو این مدت خودتون کلش رو ترجمه کنید. البته قبلش ویکی نجوم رو چک کنید ببینید مطلبش در مورد M104 چقدره. شاید مطلب داشته باشه. فعلاً طبق لیستی که خانم امیری دادن بهم میریم جلو. امشب دوتای دیگه رو اعلام میکنم.
s_karam76
05-11-2013, 06:00 PM
با همین سرعت اگه پیش بریم خیلی زود به M104 هم میرسیم. ولی اگه باز هم علاقه مندید که زودتر ترجمش کنین مشکلی نیست. میتونید تو این مدت خودتون کلش رو ترجمه کنید. البته قبلش ویکی نجوم رو چک کنید ببینید مطلبش در مورد M104 چقدره. شاید مطلب داشته باشه. فعلاً طبق لیستی که خانم امیری دادن بهم میریم جلو. امشب دوتای دیگه رو اعلام میکنم.
میشه بدونم که چند تا متن دیگه برای ترجمه باقی مونده؟
mohsen4465
05-11-2013, 06:52 PM
میشه بدونم که چند تا متن دیگه برای ترجمه باقی مونده؟ دقیقاً اگه بخوام بگم، بینهایت. :)) تموم شدنی نیست. تا دلتون بخواد هست، خیالتون راحت. :دی
---------------------------------------------------------------------------------------
ترجمه مسیه 14 توسط مدیر محترم خانم امیری در ویکی نجوم قرار گرفت: M14 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M14) :)
mohsen4465
05-11-2013, 08:45 PM
خب چون استقبال دوستان خوب بود در ادامه دوتا مسیه رو برای ترجمه میذاریم:
مسیه 15 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_15) و مسیه 16 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_16)
روی هر کدوم کلیک کنین صفحه ویکی پدیا انگلیسی اون باز میشه. M15 رو برای ترجمه به یکنفر میدیم اما M16 اون قسمت Pillars of Creation نیازی نیست ترجمه بشه. بنابراین تا این قسمت از M16 رو هم به یک نفر میدیم. اما اگه داوطلب دیگه ای هم بود میتونه اون قسمت Pillars of Creation رو ترجمه کنه. ممنون. :67::)
s_karam76
05-11-2013, 09:11 PM
با هماهنگی با مدیر m104 در حال ترجمه شدن است...
اما به دلیل شروع امتحانات و حجم زیادش تا آخر هفته طول میکشه
لطفا بخش هایی رو که نیاز نیست ترجمه کنم اطلاع بدید
mohsen4465
05-11-2013, 09:33 PM
با هماهنگی با مدیر m104 در حال ترجمه شدن است...
اما به دلیل شروع امتحانات و حجم زیادش تا آخر هفته طول میکشه
لطفا بخش هایی رو که نیاز نیست ترجمه کنم اطلاع بدید
هر چقدر که تونستید. فقط اگه یه بخشش رو شروع کردید تا انتهای اون بخش برید. :)
|Alireza|
05-13-2013, 06:34 PM
درود:)
ترجمه m15برای مدیر مربوطه آقای mohsen4465 فرستاده شده.
با تشکر.
mohsen4465
05-16-2013, 12:51 AM
با تشکر از آقای علیرضا. ترجمه ویرایش شده ایشون از مسیه 15 رو در زیر قرار میدم.
این متن به ویکی نجوم اضافه خواهد شد و برای سالها بعنوان یکی از بهترین یادگاری ها از ما برای نسل آینده باقی خواهد ماند. :have a nice day:
مسیه 15
مسیه15 یا M15 (همچنین با مشخصه NGC 7078) یک خوشه کروی در صورت فلکی اسب بالدار (فَرَس اعظم) است. مسیه 15 توسط ژان دومینیک مارالدی در سال 1746 کشف شد و در سال 1764 در فهرست اجرام دنبالهدار-مانند چارلز مسیه قرار گرفت. با سن تخمینی 12.0 میلیارد سال، M15 یکی از قدیمیترین خوشههای کروی شناخته شده است.
مشخصات:
M15 با قطری معادل 175 سال نوری در فاصله تقریبی 33600 سال نوری از زمین قرار گرفته است. قدر مطلقی برابر با 9.2- دارد، که این به معنای مجموع درخششی معادل 360000 برابر خورشید است. مسیه 15 یکی از متراکمترین خوشه های کروی شناخته شده در کهکشان راه شیری است. هستهی آن تحت انقباضی که به عنوان فروپاشی هسته شناخته می شود قرار گرفته است و دارای یک نقطه اوج تراکم مرکزی است با تعداد بیشماری از ستارگانی که دور چیزی را احاطه کردهاند که ممکن است یک سیاه چاله مرکزی باشد.
این خوشه بعنوان اقامتگاهی برای بیش از 100000 ستاره، بدلیل برخورداری از تعداد قابل توجهی از ستارگان متغییر (112) و تپ اخترها (8) قابل توجه است، از جمله یک سیستم دوتایی ستارهی نوترونی بنام M15 C. مسیه 15 همچنین شامل پیز1 است، اولین سحابی سیاره نمایی که بسال 1928 در یک خوشه ی کروی کشف شد. از آن زمان فقط سه مورد دیگر درون خوشه های کروی یافت شدند.
M15 با قدر 6.2، در شرایط خوب به آستانه بینایی چشم غیرمسلح میرسد و با دوربین دوچشمی یا تلسکوپی کوچک میتوان آن را به صورت ستارهی تار و مبهمی رصد کرد. تلسکوپهایی با دهانهی بزرگتر (حداقل قطر 6 اینچ/150 سانتیمتر) شروع به نمایان ساختن ستارگان منفرد خواهند کرد، که درخشانترین آنها از قدر 12.6+ است. این خوشه در اندازه 18 دقیقه قوس دیده میشود.
منابع اشعه ایکس:
ماهوارهی زمین-گرد یوهیورو و رصدخانه اشعه ایکس چاندارا دو منبع درخشان اشعهی ایکس را در این خوشه شناسایی کرده اند: مسیه 15 ایکس-1 (4U 2129+12) و مسیه 15 ایکس-2. بنظر میرسد مورد اول اولین منبع اخترفیزیکی اشعهی ایکس آشکار شده در اسب بالدار باشد.
ضمناً منتظر داوطلب بعدی برای ترجمه M16 هستیم ها. :دی
---------------------------------------------------------------------------------------
ترجمه آقای علیرضا توسط مدیر محترم خانم هانیه امیری در ویکی نجوم قرار گرفت: مسیه 15 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M15) :have a nice day:
Fery.JWST
05-19-2013, 10:48 PM
M16 رو من ترجمه میکنم. بسپرید به من با خیال راحت... ;)
mohsen4465
05-28-2013, 12:17 AM
:have a nice day:
ممنون از آقای feryfrt عزیز بابت ترجمه کامل متن M16. متن ویرایش شده ترجمه ایشون رو اینجا قرار میدم:
سحابی عقاب (فهرست شده با عنوان مسیه 16 یا M16 و بعنوان NGC 6611 و همچنین معروف به سحابی ملکه ستارگان) یک خوشه باز جوان ستارهای در صورت فلکی مار میباشد که در سال 46-1745 توسط ژان فیلیپ دی چزیاکس کشف شد. نام این سحابی برگرفته از شکل آن است که همانند یک عقاب میباشد. M17 سوژه عکس مشهور "ستونهای آفرینش" تلسکوپ فضایی هابل میباشد که ستونهایی از گاز و غبار ستاره-زا را درون سحابی نشان میدهد.
مشخصات:
سحابی عقاب قسمتی از یک سحابی پخشنده گسیلشی، یا ناحیه HII است که با عنوان IC 4703 فهرست بندی شده است. این ناحیه فعال زایش ستارگان به طور تقریبی در فاصله 7000 سال نوری قرار دارد. ستون گازی که در حال جدا شدن از درون سحابی دیده میشود به طور تقریبی 9.5 سال نوری یا در حدود 90 تریلیون کیلومتر ارتفاع دارد.
درخشانترین ستاره در این سحابی (HD 168076) دارای قدر ظاهری 8.24+ میباشد که به راحتی با دوربینهای دوچشمی مناسب قابل مشاهده است. این ستاره در واقع یک ستاره دوتایی است که متشکل از یک ستاره O3.5V بعلاوه یک همدم O7.5V میباشد.
خوشه همدم این سحابی شامل تقریباً ۴۶۰ ستاره است. درخشانترین آنها از رده طیفی O، دارای جرمی تقریباْ ۸۰ برابر جرم خورشید، و درخشندگی تا ۱ میلیون برابر خورشید است. سن آن در حدوده ۱ تا ۲ میلیون سال تخمین زده شده است.
اسامی توصیفی بازگو کننده تصاویر ذهنی از شکل ستون مرکزی هستند که از جنوب شرقی به منطقه درخشان مرکزی کشیده شدهاند. نام "سحابی ملکه ستارگان" توسط رابرت بورنهام، جونیور. معرفی شده است که بازگو کننده تجسم وی از ستون مرکزی بصورت ملکه ستارگان است که بصورت ضدنوری در نمای نیمرخ نشان داده شده است.
ناحیه "ستون های آفرینش":
تصاویر حاصل از تلسکوپ فضایی هابل توسط جف هستر و پائول اسکوئن در سال 1995 بطور وسیعی درک فرآیندهای داخل سحابی را بهبود بخشید. یکی از این عکسها به عنوان "ستون های آفرینش" مشهور شد، که منطقهای بزرگی از زایش ستارهای را به تصویر میکشد. تصور بر این است که مناطق کوچک تاریک درون تصویر پیش ستاره باشند. ساختار ستونی این ناحیه قابل مقایسه است با منطقه بسیار بزرگتری در سحابی روح در ذات الکرسی که در 2005 توسط تلسکوپ فضایی اسپیتزر تصویربرداری شد و به "ستونهای آفرینش ستارگان" ملقب شد. این ستون ها - که شبیه به استالاگمیتهای برآمده از کف غار هستند - از گاز هیدروژن و غبار بین ستارهای تشکیل شدهاند و به عنوان یک محل کشت برای ستارگان جدید عمل میکنند. ستارهشناسان در سطح و داخل ستونها غدهها یا گویچههای گازی متراکمتری به نام EGG ("گویچههای تبخیری گازی") پیدا کردهاند. در داخل برخی از این EGGها ستارگان در حال شکل گیریاند.
تصاویر اشعه ایکس رصدخانه چاندرا در مقایسه با تصویر "ستونهای" هابل نشان میدهد که منابع اشعه ایکس (حاصل از ستاره های جوان) با ستونها وابستگی زمانی ندارند و در عوض به صورت تصادفی منطقه را پر کردهاند. هرکدام از پیش ستارهها در EGGهای ستونها، هنوز به اندازه کافی گرم نیستند تا بتوانند اشعه ایکس منتشر کنند.
شواهدتلسکوپ فضایی اسپیتزر حاکی از آنند که ستونهای درون M16 ممکن است هم اکنون توسط یک انفجار ابرنواختری از بین رفته باشند. گاز داغی که توسط اسپیتزر در سال 2007 مشاهده شد نماینگر این بوده است که ناحیه توسط یک ابرنواختر که در حدود 8000 تا 9000 سال قبل منفجر شده آشفته گشته است. درنتیجهی فاصلهی این سحابی تا زمین نور این ابرنواختر بین 1000 تا 2000 سال قبل به زمین رسیده است. موج ضربتی آهستهتر حاصل از این ابرنواختر چند هزار سال زمان لازم خواهد داشت تا سرتاسر سحابی را طی کند و این ستونهای لطیف را به بیرون خواهد دمید – به طور محض نوری که واپاشی را به ما نشان میدهد تا یک هزاره دیگر به زمین نخواهدرسید.
مترجمان عزیز ویکی نجوم برای اعلام مسیه بعدی آماده باشین. ;)
mohsen4465
06-08-2013, 05:23 PM
خب با کمی تأخیر بسراغ مسیه بعدی میریم. مسیه 17:
http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_17
(قسمت Early Reasearch رو لازم نیست ترجمه کنید.)
منتظر ترجمه های خوبتون هستم. فقط دوستان موقع ترجمه سعی کنید تا جای ممکن شبیه به متن اصلی ترجمه کنید و از بازنویسی مفهوم، ادغام جملات، تغییر افعال و ... تا جای ممکن خودداری کنین. به حالات مختلف اسامی و افعال مثل حالت جمع اسامی و زمان افعال دقت کنین. اگه ترجمتون خوب نیست مهم نیست به مرور و با تمرین بیشتر خوب میشه. گفتم یه وقت این باعث عدم مشارکتتون نشه.
نوبت ترجمه رو میتونین با زدن یک پست همینجا جهت اطلاع سایر دوستان بگیرین.:have a nice day::54:
پیمان اکبرنیا
06-11-2013, 07:53 PM
خب با کمی تأخیر بسراغ مسیه بعدی میریم. مسیه 17:
http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_17
(قسمت Early Reasearch رو لازم نیست ترجمه کنید.)
منتظر ترجمه های خوبتون هستم. فقط دوستان موقع ترجمه سعی کنید تا جای ممکن شبیه به متن اصلی ترجمه کنید و از بازنویسی مفهوم، ادغام جملات، تغییر افعال و ... تا جای ممکن خودداری کنین. به حالات مختلف اسامی و افعال مثل حالت جمع اسامی و زمان افعال دقت کنین. اگه ترجمتون خوب نیست مهم نیست به مرور و با تمرین بیشتر خوب میشه. گفتم یه وقت این باعث عدم مشارکتتون نشه.
نوبت ترجمه رو میتونین با زدن یک پست همینجا جهت اطلاع سایر دوستان بگیرین.:have a nice day::54:
کسی نیست این متن را ترجمه کنه؟ :)
من ترجمه می کنم :)
mohsen4465
06-17-2013, 06:16 PM
خب ترجمه مسیه 17 رو هم که مدیر محترم سایت آقای اکبرنیا به عهده گرفتن. تو این فاصله گفتم شاید بد نباشه مسیه بعد رو هم برای ترجمه تو نوبت بذارم تا دوستان دیگه تو صف انتظار نمونن.
و اما برای ترجمه بعدی با هماهنگی قبلی با خانم امیری مسیه 19 رو انتخاب کردیم:
http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_19
البته این وسط مسیه 18 رو فعلاً میذاریم کنار چون متنی که در ویکی پدیا در موردش هست منبع نداره و از طرف دیگه منبع بدرد بخور دیگه ای رو هم پیدا نکردم. باید سر فرصت از منابع مختلف خودمون مطالبشو جمع آوری کنیم. مثل همیشه قبل از ترجمه با گذاشتن یک پست نوبت بگیرین. منتظر ترجمه های خوبتون هستم. ضمناً در خصوص نحوه ترجمه به مواردی که تو پست 91 اشاره کردم مراجعه کنید. :)
|Alireza|
06-17-2013, 08:28 PM
خب ترجمه مسیه 17 رو هم که مدیر محترم سایت آقای اکبرنیا به عهده گرفتن. تو این فاصله گفتم شاید بد نباشه مسیه بعد رو هم برای ترجمه تو نوبت بذارم تا دوستان دیگه تو صف انتظار نمونن.
و اما برای ترجمه بعدی با هماهنگی قبلی با خانم امیری مسیه 19 رو انتخاب کردیم:
http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_19
البته این وسط مسیه 18 رو فعلاً میذاریم کنار چون متنی که در ویکی پدیا در موردش هست منبع نداره و از طرف دیگه منبع بدرد بخور دیگه ای رو هم پیدا نکردم. باید سر فرصت از منابع مختلف خودمون مطالبشو جمع آوری کنیم. مثل همیشه قبل از ترجمه با گذاشتن یک پست نوبت بگیرین. منتظر ترجمه های خوبتون هستم. ضمناً در خصوص نحوه ترجمه به مواردی که تو پست 91 اشاره کردم مراجعه کنید. :)
سلام:)
من m19 رو ترجمه می کنم.
سپاس
mohsen4465
06-20-2013, 12:10 AM
با تشکر از سرعت عمل خوب آقای علیرضا. ترجمه خوب ایشون رو در اینجا قرار میدم. :have a nice day:
------------------------------------------------------------------------------------------------
مسیه 19 یا m19 (همچنین با مشخصهی NGC 6273) یک خوشهی کروی در صورت فلکی ماراَفسای (حوا) است. به تاریخ 5 جون 1764 توسط چارلز مسیه کشف و در همان سال به فهرست اجرام دنبالهدار مانند وی افزوده شد. در 1784 توسط ویلیام هرشل به ستارگان منفرد تفکیک شد. پسر او، جان هرشل، آن را به عنوان "یک خوشهی باشکوه قابل تفکیک به تعداد بیشماری ستاره" توصیف کرد. این خوشه در °4.5 غرب-جنوبغرب تتای مارافسای قرار دارد و با استفاده از دوربینهای دو چشمی 50 میلیمتری (2.0 اینچی)، صرفاً به صورت یک نقطهی مبهم نورانی قابل مشاهده است. بوسیلهی یک تلسکوپ با دهانهی 24.5 سانتیمتر (10.0اینچ)، خوشه ظاهری بیضوی با هستهای ’4×’3 و هالهای ’7×’5 از خود نشان میدهد.
m19 یکی از پهنترین و قطبینیترین خوشه های کروی شناخته شده است. شاید این پهن شدگی دقیقاً بازگو کننده شکل فیزیکی خوشه نباشد چرا که نورساطع شده به شدت در طول لبهی شرقی جذب می شود. این نتیجهای از کم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B6_%28%D8%A7%D8% AE%D8%AA%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%29) فروغ شدگی، ناشی از گاز و غبار حائل است. وقتی در مادون قرمز مشاهده میشود، خوشه تقریباً هیچ پهن شدگی را نشان نمیدهد. مسیه 19 در فاصلهی حدود 28.7 کیلوسال نوری (8.8 کیلو پارسک) از منظومهی خورشیدی قرار دارد، و با فاصلهای فقط حدود 6.5 کیلوسال نوری (2.0 کیلو پارسک)، کاملاً نزدیک به مرکزکهکشان است.
این خوشه جرم تخمین زده شدهای معادل 1،100،000 برابر جرم خورشید را دارا میباشد و سنی در حدود 11.9 میلیارد سال دارد. جمعیت ستارهای آن شامل چهار متغیر دلتا قیفاووسی و متغیرهای آر.وی.ثوری، به علاوه حداقل یک متغیر آر.آر.شلیاقی است که برای آن یک دوره تناوب شناخته شده است. مشاهدات انجام شده در طول مأموریت ROSAT در آشکار سازی هر نوع منابع اشعهی ایکس کم شدت ناموفق بود.
------------------------------------------------------------------------------------
تا فردا شب منتظر اعلام مسیه بعدی برای ترجمه باشین. :wink:
Fery.JWST
06-20-2013, 11:42 AM
m20,m21 مال من ;)
هانیه امیری
06-20-2013, 09:21 PM
سلام خدمت دوستان عزیز و با تشکر از مدیر گرامی جناب mohsen4465 و تمامی دوستانی که برای ترجمه اعلام آمادگی می کنند. :)
با تشکر از خانم gandom عزیز که عناوین زیر را ترجمه کردند.
مسیه 22 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M22)
مسیه 24 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M24)
مسیه 27 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M27)
موفق و پاینده باشید :)
mohsen4465
06-21-2013, 12:02 AM
خیلی خوشحالم از اینکه دوستان انقدر مشتاقن که جلو جلو مسیه رزرو میکنن! :پی البته طبق صحبتی که با خانم امیری داشتم همچنان قرار بر اینه که صفحاتی از ویکی پدیا که منبع ندارن فعلاً ترجمه نشن. بنابراین دوستان به این نکته دقت کنن تا یه وقت وقتی که بابت ترجمه میزارن بیهوده هدر نره. البته دوستان باز هم بهتره که پس از اعلام درخواست ترجمه پیش بریم چون خود خانم امیری به همراه دوستان دیگری هم مشغول ترجمه اجرام مسیه هستن و ممکنه یه وقت ترجمه همزمان یک مطلب پیش بیاد.
قبل از اعلام مسیههای بعدی میتونین یک نگاهی بهترجمه مسیه 19 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M19)توسط آقا علیرضا بندازین که توسط خانم امیری در ویکی نجوم قرار گرفت.
و اما در ادامه دوتا مسیه رو اعلام میکنم:
1- مسیه 28 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_28)
2- مسیه (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_29)29 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_29)
طبق روال سابق اعلام آمادگی خودتون رو با زدن یک پست همینجا اعلام کنید. :have a nice day:
gandom
06-21-2013, 12:11 AM
الان نباید اعلام آمادگی کنم ؟ :))
این دوتای آخری رو میشه من ترجمه کنم؟
|Alireza|
06-21-2013, 12:13 AM
سلام:)
m28 مال من.
سپاس
پ ن:پست بنده با پست خانم گندم همزمان شد!!
هانیه امیری
06-21-2013, 12:20 AM
الان نباید اعلام آمادگی کنم ؟ :))
این دوتای آخری رو میشه من ترجمه کنم؟
سلام:)
من m28 مال من.
سپاس
پ ن:پست بنده با پست خانم گندم همزمان شد!!:دی
جهت جلوگیری از دعوا :دی ترجمه M28 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_28) با آقای Alireza و ترجمه های M29 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_29) و M30 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_30) با خانوم gandom :دی
ممنون از هر دو دوست گرامی :)
gandom
06-21-2013, 12:30 AM
تا باشه از این دعواها ;)...ایشالا نفرات دعوا بیش تر هم بشن :)
mohsen4465
06-21-2013, 12:44 AM
از آنجایی که مسیههای قبلی هنوز به زمین نرسیده روی هوا پرپر شدن در نتیجه دوتا مسیه دیگه برای سایر دوستان قرار میدم: :54::thumbsup:
1- مسیه 32 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_32)
2- مسیه 34 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_34)
Fery.JWST
06-21-2013, 09:20 PM
M32 سلام :)
Astronomy
06-21-2013, 09:34 PM
m34 هم با من :)
mohsen4465
06-22-2013, 06:08 PM
خب چندتا از ترجمه ها بدستم رسیده و مشغول ویرایش اونها هستم. اما خب چه کنم که من یه نفرم و شماها چهار پنج نفر. (آقا چند نفر به یه نفر :))) نمیتونم پا به پای دوستان ترجمه های خوبتون رو قرار بدم اما سعی میکنم خیلی زود همه رو ویرایش کنم. ممنون از همتون.:brigade.baka-wolf.c فعلاً ترجمه ویرایش شده آقای Fery.JWST (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?6477-Fery.JWST) از مسیه 20 رو براتون قرار میدم:
-----------------------------------------------------------------------------------
سحابی سهتکه (فهرست شده با عنوان مسیه 20 یا M20 و بعنوان NGC 6514) یک ناحیه HII واقع در صورت فلکی قوس (کمان) است. نام این سحابی به معنای "تقسیم شده به سه تکه" میباشد. این سحابی ترکیبی غیر معمول از یک خوشه باز ستارهای، یک سحابی گسیلشی (تکه قرمز پایینی)، یک سحابی بازتابی (تکه آبی بالایی) و یک سحابی تاریک است (شکافهای ظاهری در درون سحابی گسیلشی که ظاهر سه تکه آن را ایجاد کرده است؛ همچنین با مشخصه بارنارد 85 شناخته میشوند). وقتی از درون یک تلسکوپ کوچک مشاهده میشود، سحابی سه تکه جرمی درخشان و منحصر بفرد است، از همین رو انتخابی همیشگی برای ستاره شناسان آماتور میباشد.
مشخصات
سحابی سهتکه در سال 1997 سوژه تحقیق ستاره شناسان توسط تلکسوپ فضایی هابل با استفاده از فیلترهایی بود که نشر اتمهای هیدروژن، اتمهای گوگرد یونیزه، و اتمهای دوبار یونیزه اکسیژن را تفکیک میکردند. تصاویر بصورت یک تصویر ترکیبی رنگ کاذب با یکدیگر ترکیب شدند تا سحابی را آنگونه که ممکن است به چشم برسد به تصویر بکشند.
تصاویر نمای نزدیک، ابر متراکمی از گاز و غبار را نشان میدهد، که یک مهد ستارهای پر از ستارگان نارس است. این توده ابر حدود 8 سال نوری از ستاره مرکزی سحابی فاصله دارد. یک فواره ستارهای بطول تقریباً 0.75 سال نوری از سر تودهی ابر بیرون زده است. منبع این فواره یک جرم ستارهای جوان در اعماق تودهی ابر است. این فوارهها گازهای خروجی ناشی از زایش ستارهای هستند. تشعشعات ستاره مرکزی سحابی موجب برافروختگی فواره میشود.
تصاویر همچنین ساقهای انگشت مانند در سمت راست فواره را نشان میدهند. این ساقه از روی سر ابر چگال مستقیماً به سمت ستارهای اشاره میکند که سحابی سهتکه را به بیرون میراند. این ساقه مثالی بارز از گویچههای گازی تبخیری یا EGGها میباشد. دلیل بقای این ساقه وجود توده فشردهای از گاز در نوک آن میباشد که به اندازهی کافی متراکم بوده است تا در برابر تحلیل رفتن آن در اثر پرتوهای قدرتمند ناشی از ستاره مقاومت کند.
در ژانویه 2005، تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا، 30 ستاره نارس و 120 ستاره تازه متولد شده که در عکسهای مرئی دیده نشده بودند را کشف نمود.
این سحابی تقریباً در فاصله 5000 سال نوری زمین قرار دارد. سحابی سهتکه در قدر ظاهری 6.3 میدرخشد.
-----------------------------------------------------------------------------------
امروز مسیههای بعدی رو اعلام نمیکنم. چون فعلاً ازتون خیلی عقب موندم. :grin::54:
هانیه امیری
06-22-2013, 09:43 PM
سلام خدمت دوستان گرامی و با تشکر از تمامی عزیزانی که ترجمه مطالب رو برعهده گرفتند :)
برای اینکه پست اول شلوغ نباشه، موضوعات ترجمه شده تا آخر خرداد رو در این پست قرار میدم :)
جایگاه زمین در جهان - هانیه امیری (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=32931&viewfull=1#post32931)
کوتوله سرخ - gandom (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=33073&viewfull=1#post33073)
تپ اختر - Astronomy (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=33280&viewfull=1#post33280)
لکه خورشیدی - سارا شهابی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=33689&viewfull=1#post33689)
کمربند کوییپر - Flare star (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=34885&viewfull=1#post34885)
انفجارهای اشعه گاما - gandom (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=39093&viewfull=1#post39093)
ستاره دوتایی - رخساره روشنی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=40043&viewfull=1#post40043)
انفجار بزرگ 1 - Flare star (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=40919&viewfull=1#post40919)
انفجار بزرگ 2 - nereid (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=41723&viewfull=1#post41723)
کهکشان رادیویی،متغییر قیفاووسی،نواختر - Flare star (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=41793&viewfull=1#post41793)
تابش جسم سیاه - Ehsan (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=44056&viewfull=1#post44056)
نجوم پرتو گاما 1 - Astronomy (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=44219&viewfull=1#post44219)
نجوم پرتو گاما 2 - (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=44219&viewfull=1#post44219)Ehsan (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=44219&viewfull=1#post44219)
فورانگر پرتو گاما -hadi669 (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=44239&viewfull=1#post44239)
نسبیت عام - Ehsan (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=45675&viewfull=1#post45675)
روز قمری - mahdad_haghighi (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=46345&viewfull=1#post46345)
خوشه های کروی - Amiral Fchii (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=46471&viewfull=1#post46471)
نور مخالف -Ali Ahmadi (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=53659&viewfull=1#post53659)
دوتایی اخترسنجی - Mehrnoosh (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%88%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB% 8C_%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8 C)
مسیه 103- Ali Ahmadi (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M103)
دقیقه قوسی- (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D9%87_%D9 %82%D9%88%D8%B3%DB%8C)saeed jafari (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D9%87_%D9 %82%D9%88%D8%B3%DB%8C)
مسیه 12- Alireza (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=59882&viewfull=1#post59882)
مسیه 13-Alireza (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=60015&viewfull=1#post60015)
مسیه 14- s-Karam76 (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=60072&viewfull=1#post60072)
مسیه 15- (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=60426&viewfull=1#post60426)Alireza (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=60426&viewfull=1#post60426)
مسیه 16-feryfrt (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=61212&viewfull=1#post61212)
مسیه 19-Alireza (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=62530&viewfull=1#post62530)
مسیه 22-gandom (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M22)
مسیه 24-gandom (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M24)
مسیه 27-gandom (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M27)
mohsen4465
06-23-2013, 11:59 PM
این هم از ترجمه ویرایش شده مسیه 28 توسط آقای Alireza: :have a nice day:
--------------------------------------------------------------------
مسیه 28 (همچنین معروف به M28 یا NGC 6626) یک خوشهی کروی در صورت فلکی قوس (کمان) است. مسیه 28 توسط ستاره شناس فرانسوی چارلز مسیه در تاریخ 27 جولای 1764 کشف شد. او خلاصهوار آن را اینگونه شرح داد "یک سحابی بدون ستاره ... گرد، بسختی در یک تلسکوپ ½3 فوتی دیده میشود؛ قطر '2." '2 در پایان بیانگر زاویهای معادل 2 دقیقه قوس است.
مسیه 28 در آسمان در کمتر از یک درجهای شمال غربی از ستارهی قدر سوم لاندای قوس قرار دارد. این خوشه به وسیله ی یک دوربین دوچشمی به صورت یک تکه مهآلود بسختی دیده میشود و در تلسکوپی کوچک با دهانهی 8 سانتیمتر (3.1 اینچ) براحتی بشکل یک جرم مهآلود، گسترده شده در 11.2 دقیقهی قوس قابل تشخیص است. در قطر دهانه 15 سانتیمتر (5.9 اینچ)، هسته شروع به نمایان شدن میکند و چند ستارهی منفرد در پیرامون آن میتوانند تفکیک شوند. تلسکوپهای بزرگتر تفکیک جزئیات بیشتری را به همراه خواهند داشت، با یک تلسکوپ 25 سانتیمتری (9.8 اینچ) هستهی '2 آشکار میشود.
M28 در فاصلهای در حدود 17900 سال نوری از زمین قرار دارد. روی هم رفته 551000 برابر جرم خورشید را داشته و سنی معادل 12 میلیارد سال دارد. 18 ستارهی متغیر آر.آر.شلیاقی در این خوشه مشاهده شده است. در 1986، M28 اولین خوشهی کروی لقب گرفت که در آن یک تپ اختر میلی ثانیهای، PSR B1821–24، به وسیلهی تلسکوپ لاول واقع در رصدخانهی جودرل بانک کشف شد. از آن زمان تا بحال در مجموع 11 تپ اختر میلی ثانیهای دیگر در این خوشه توسط تلسکوپ گرین بانک شناسایی شده است. تا سال 2011، این سومین جمعیت بزرگ شناخته شده از تپ اخترها در یک خوشه پس از ترزان 5 و توکانایی 47 است.
--------------------------------------------------------------------
ضمناً ترجمه مسیه 20 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M20) هم توسط خانم امیری در ویکی نجوم قرار گرفت. :67:
mohsen4465
06-27-2013, 02:38 AM
واقعاً بعضی مواقع پیدا کردن معادل فارسی برای یدونه اصطلاح تخصصی از ترجمه کردن 10 صفحه متن انگلیسی بیشتر زمان میبره. ترجمه خوب آقای Astronomy (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?u=1590) رو هم ویرایش کردم. البته همونطور که گفتم سر یه اصطلاح کلی گیر کردم و اون این اصطلاح تخصصی بود: distance modulus. واقعاً پیدا کردن معادل براش سخت بود ولی نهایتاً با هر کلکی که بود یه معادل فارسی براش پیدا کردم. بعداً سرفرصت تو تاپیک دیکشنری اصطلاحات نجومی... (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?t=1235) بیشتر در موردش صحبت میکنم. فعلاًفقط ترجمه ویرایش شده آقا پرهام رو قرار میدم:
------------------------------------------------------------------------------------------
مسیه 34 (که با نام های M34 و NGC 1039 نیز شناخته می شود) یک خوشهی باز ستاره ای در صورت فلکی برساووش است. این خوشه احتمالا توسط گیوانی باتیستا هودیرنا قبل از سال 1654 میلادی کشف و توسط شارل مسیه در سال 1764 میلادی به کاتالوگ اجرام دنبالهدار-مانند وی افزوده شد. مسیه این خوشه را چنین توصیف کرد: "یک خوشه از ستارگانی کوچک کمی پایینتر از خط موازی گاما (آندرومدا). یک فرد در یک تلسکوپ معمولی 3 فوتی میتواند ستارگانش را تمیز دهد."
بر اساس معیار فاصله 8.38، این خوشه در فاصلهای در حدود 470 پارسک یا 1500 سال نوری قرار دارد. تخمین زده می شود M34 حاوی حدود 400 عضو ستارهای در بازهی 0.12 تا 1 برابر جرم خورشید باشد. خوشه ستارهای مسیه 34 حدود '35 از پهنه آسمان را پوشانده است که به معنای شعاع واقعی معادل 7 سال نوری است. این خوشه تنها در شرایط بسیار تاریک و کاملاً دور از روشنایی شهرها با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است. در آلودگی نوری مختصر، دیدن آن با استفاده از دوربینهای دوچشمی میسر است.
سن این خوشه چیزی میان سنین نسبی خوشه باز پروین با 100 میلیون سال و سن خوشه باز قلائص با 800 میلیون سال است. مقایسه میان طیف ستارهای مشاهده شده و مقادیر پیشبینی شده بر پایهی مدلهای تحول ستارهای، تخمین سنی در حدود 250-200 میلیون سال را برای مسیه 34 ارائه میکند. این تقریباً معادل سنی است که ستارگان با 0.5 برابر جرم خورشید وارد رشتهی اصلی میشوند. در مقام مقایسه، ستارگان مشابه خورشید پس از 30 میلیون سال وارد رشته ی اصلی میشوند.
مقدار میانگین نسبت عناصر با عدد اتمی بالاتر از هلیوم، توسط منجمان "فلزیدگی" نامیده میشود. این کمیت بوسیله لگاریتم نسبت آهن به هیدروژن و مقایسهی آن با همین نسبت در خورشید بیان میگردد. برای M34، مقدار فلزیدگی برابر با 0.04 ± 0.07+ = [Fe/H] است. در مقایسه با خورشید این مقدار معادل %17 سهم بیشتر برای آهن است. عناصر دیگر فراوانی مشابهی را نشان میدهند، بجز نیکل که فراوانی آن کمتر است.
حداقل 19 عضو از این خوشه کوتوله سفید هستند. اینها باقیماندههای ستارهای از ستارگان پیشرو با حداکثر 8 برابر جرم خورشیداند که در رشتهی اصلی تکامل پیدا کردند و دیگر درحال همجوشی گرما-هستهای برای تولید انرژی نیستند. 17 عدد از این کوتولههای سفید از رده طیفی DA یا DAZ هستند، در حالی که یکی از آنها از رده DB و دیگری از رده DC است.
------------------------------------------------------------------------------------------
متأسفانه متن یکی از مسیههای خانم گندم هم یه اصطلاح تخصصی داره که پیدا کردن معادل براش سخته. بهرحال با کمک و مشورت با ایشون سعی میکنیم یه معادل خوب براش پیدا کنیم. کلاً از اونجایی که ویکی نجوم ما یکی از اولین دانشنامههای جامع نجومی هست خیلی جاها آدم مجبور میشه از خودش معادل اختراع کنه. :relief::indifferent :
gandom
06-27-2013, 08:26 PM
اول یه تشکر کنم از خانم امیری و آقای سلحشور به خاطر ویرایش متن ترجمه ها :)...ادیت یه مطلب به مراتب از ترجمه کردن اون متن سنگین تره....چون ترجمه برای یک نفر دیگه است....تا آدم بخواد یه ارتباطی با اون چیزی که تو ذهن مترجم بوده برای روان کردن مطلب و اون متنی که جلوی ویراستاره پیدا کنه مشکله کارش و زمان بر...خلاصه بگم که کدشکنیه یه جورایی ;) ....پس سعی کنیم اگر که این راهو تازه شروع کردیم شبیه به متن ترجمه کنیم تا کار برای ویراستارای محترم سخت نشه:)
mohsen4465
06-27-2013, 09:39 PM
اول یه تشکر کنم از خانم امیری و آقای سلحشور به خاطر ویرایش متن ترجمه ها :)...ادیت یه مطلب به مراتب از ترجمه کردن اون متن سنگین تره....چون ترجمه برای یک نفر دیگه است....تا آدم بخواد یه ارتباطی با اون چیزی که تو ذهن مترجم بوده برای روان کردن مطلب و اون متنی که جلوی ویراستاره پیدا کنه مشکله کارش و زمان بر...خلاصه بگم که کدشکنیه یه جورایی ;) ....پس سعی کنیم اگر که این راهو تازه شروع کردیم شبیه به متن ترجمه کنیم تا کار برای ویراستارای محترم سخت نشه:)بله دقیقاً همینطوره که گفتید. ممنون از شما. :have a nice day:
خب از اونجایی که بعضی از دوستان متقاضی اعلام مسیههای بعدی برای ترجمه شدن بنابراین لیست مسیههای بعدی رو براتون میذارم:
1- مسیه 35 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_35)
2- مسیه 37 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_37)
3- مسیه 38 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_38)
4- مسیه 40 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_40)
همگی نسبتاً کوتاه هستن. من هم سعی میکنم تا چند ساعت دیگه ترجمههای خانم گندم رو براتون بذارم. :wink:
رخساره روشنی
06-27-2013, 09:44 PM
من متقاضیم :دی
فقط خواستم بگم هر 4 مورد و ترجمه کنم گفتم شاید کسی مثه من متقاضی باشه :دی
فعلا 35 و 37 رو ترجمه میکنم اگه کسی نبود دوتای بعدی رو هم همین طور :)
ممنون
بنده هم برای شروع کار با ترس مسیه 40 رو بر میدارم که کار سخت از دوش دوستان برداشته بشه :دی
gandom
06-27-2013, 10:24 PM
2تای آخری خیلی کوتاه هستن برای ویکی نجوم...جز ویکی پدیا منبع دیگه ای سراغ ندارین واسه ترجمه؟
هانیه امیری
06-27-2013, 10:27 PM
2تای آخری خیلی کوتاه هستن برای ویکی نجوم...جز ویکی پدیا منبع دیگه ای سراغ ندارین واسه ترجمه؟
بله درسته بعضی از مسیه ها کوتاه هستن. میشه منابع دیگه ای هم پیدا کرد ولی فعلا اینا دم دسته :دی انشالله اونایی که حجمشون کمه منابع بیشتری براشون پیدا خواهم کرد :)
اگر منبع معتبری سراغ دارید ممنون میشم معرفی کنید تا بررسی شه. :)
رخساره روشنی
06-27-2013, 10:40 PM
من چندتا سایت پیدا کردم :
http://messier.seds.org/objects.html
http://www.aao.gov.au/images/general/messier.html
http://www.astro.wisc.edu/~dolan/constellations/messier_list.html
Mojtaba.M
06-27-2013, 10:44 PM
بله درسته بعضی از مسیه ها کوتاه هستن. میشه منابع دیگه ای هم پیدا کرد ولی فعلا اینا دم دسته :دی انشالله اونایی که حجمشون کمه منابع بیشتری براشون پیدا خواهم کرد :)
اگر منبع معتبری سراغ دارید ممنون میشم معرفی کنید تا بررسی شه. :)
غیر از ویکی پدیا که منبع معتبری هست سایت astropixels.com هم هستش ، مسیه 40 و مسیه 38 هم اینجا (http://astropixels.com/stars/M40-01.html)و اینجا (http://astropixels.com/openclusters/M38-01.html)هستند.
از متن هایی که توی ویکی پیدا هستش ، بلندتر و کامل ترن ، پیشنهاد من برای ترجمه این دو نسخه است. :)
.......
پ.ن: با خانم روشنی خط رو خط شدیم :دی
هانیه امیری
06-27-2013, 10:47 PM
ممنون از پیشنهاد دوستان. پس اجازه بفرمایید من و آقای mohsen4465 این سایت هارو بررسی کنیم، در صورت تایید؛ چشم از این سایت ها هم استفاده خواهیم کرد :)
mohsen4465
06-27-2013, 10:48 PM
2تای آخری خیلی کوتاه هستن برای ویکی نجوم...جز ویکی پدیا منبع دیگه ای سراغ ندارین واسه ترجمه؟ کلاً به این نتیجه رسیدم که ویکی پدیا سریعترین منبعه چون احتیاجی به گردآوری مطلب از منابع مختلف نداره. در خصوص M38 منبع بهتری پیدا نکردم اما در خصوص M40 اینجا (http://messier.seds.org/m/m040.html)یخورده بیشتر توضیح داده. اما باز نمیشه بنظرم مستقیم ترجمش کرد مثلاً این خطشو بخونید:
In March 1998, Mike Feltz communicated to me his evaluation of the data
کلاً منابع دیگه حالت نوشتاریشون بدرد درج در دانشنامه نمیخوره و فقط میشه ازشون بعنوان یک منبع برای گرآوری مطلب استفاده کرد. اگه خواستید میتونید ازش بعنوان یک مببع برای افزودن توضیحات تکمیلی استفاده کنید. مثلاً پس از ترجمه متن ویکی پدیا زیرش تیتر بزنید مشخصات، تاریخچه و یا موارد دیگه و توضیحات منبع دیگه رو گلچین کنید و بهش اضافه کنید. :)
-----------------------------------------------------
واااااو تو این فاصله تا من پستمو تایپ کنم چندتا پست ارسال شد. :دی
Fery.JWST
06-28-2013, 12:19 AM
به نظره من Wikipedia یه کوچولو با اینکه میشه ویرایشش کرد باز بهتره . من
ترجمه های خودم رو با اون 3تا سایت مقایسه کردم ! بیشتر مشخصات مکان دقیق جرم و اینکه کی به ثبت رسیده توسط چه کسانی...
کلاْ ازینجور چیزا دیدم
تا اینکه توضیحاتی در مورد گاز و غبار و یا ... باشه !
ولی سایتهای خوبی هستند البته پوست مترجم هم کنده میشه : مثلاْ M20 رو تو ۷ لینک جدا
و هرقسمت رو با تصویر مورد نظرش توضیح داده :66::43:
http://www.aao.gov.au/images/general/messier.html
gandom
06-28-2013, 12:37 AM
http://www.ebook3000.com/Atlas-of-the-Messier-Objects--Highlights-of-the-Deep-Sky_54708.html
اینم یه منبع خوب:)...البته نمی دونم قضایای ترجمه و ایناش چجوریه؟!....اجازه باید بگیریم یا نه....کتاب خوبیه برای ترجمه در کل ...سه بخش داره واسه هر جرم : تاریخچه، رصد،اختر فیزیک
.................................
اگه اجازه هست 2 تا مسیه آخریو یعنی 39 و 40 رو از رو کتاب ترجمه کنم برای نمونه
mohsen4465
06-28-2013, 07:21 AM
http://www.ebook3000.com/Atlas-of-the-Messier-Objects--Highlights-of-the-Deep-Sky_54708.html
اینم یه منبع خوب:)...البته نمی دونم قضایای ترجمه و ایناش چجوریه؟!....اجازه باید بگیریم یا نه....کتاب خوبیه برای ترجمه در کل ...سه بخش داره واسه هر جرم : تاریخچه، رصد،اختر فیزیک
.................................
اگه اجازه هست 2 تا مسیه آخریو یعنی 39 و 40 رو از رو کتاب ترجمه کنم برای نمونهعجب منبعی پیدا کردید خانم گندم. فوق العاده ست. :rambo: در ظاهر که همه چی رو تمام و کمال داره. حالا باز باید کاملتر بخونمش و با ویکی پدیا مقایسش کنم ببینم اطلاعاتش جامع هست یا نه. هر طور که باشه برای تکمیل کردن مسیهها و افزودن اطلاعات بیشتر به اونها خیلی مناسبه. شایدم کلاً منبعمون رو عوض کردیم. البته باید نظر خانم امیری رو هم جویا بشیم. :):67:
mohsen4465
06-28-2013, 05:56 PM
نمیدونم چرا هر چی میریم جلوتر به تعداد لغات تخصصی و بدون معادل بیشتر اضافه میشه. بهرحال این اولین ترجمه خانم گندم هست. دومی رو هم بعد از اختراع کردن چندتا معادل براتون میفرستم: :grin::54:
-----------------------------------------------------------------------------------------
مسیه 29 (که به نام های M29 یا NGC 6913 نیز شناخته می شود) یک خوشه باز ستارهای در صورت فلکی ماکیان (دجاجه) میباشد. این خوشه توسط شارل مسیه در 1764 کشف شد و از زمین با دوربین دوچشمی قابل مشاهده است.
M29 در ناحیه پرتراکم کهکشان راه شیری در نزدیکی ستارهی گامای ماکیان، در فاصله 7200 (اکثر منابع از جمله مالاس/کریمر و برنهام و مطابق با تخمینهای اولیه یا آر.جی ترامپلر 1930) یا 4000 سال نوری (از کنث گلاین جونز و کاتالوگ آسمان 2000.0) واقع شده است. راهنمای رصدگران نایت اسکای توسط کِپل و سَنر میزان انحرافی برابر 6000 سال نوری را برآورد کردهاند - عدم قطعیتی که ناشی از دقیق نبودن مقدار جذب روشنایی اندازهگیری شده خوشه است.
بر طبق کاتالوگ آسمان 2000، M29 در اجتماع ستارهای " OB1 ماکیان" قرار دارد، و با سرعت 28 کیلومتر بر ثانیه در حال نزدیک شدن به ماست. از آنجائیکه 5 عدد از داغترین ستارگان آن، همگی غولهایی از رده طیفی B0 هستند، لذا سن آن حدود 10 میلیون سال برآورد شده است. راهنمای رصدگران نایت اسکای، درخشش ظاهری پرنورترین ستاره این خوشه را معادل قدر ظاهری 8.59 تخمین زدهاند. قدر مطلق آن میتواند روی هم رفته برابر با 8.2- باشد یا معادل درخشندگی برابر با 160000 خورشید. قطر خطی آن تنها 11 سال نوری تخمین زده شده است. رده بندی ترامپلر آن III,3,p,n میباشد (n به این دلیل که با یک سحابی ممزوج شده است)؛ اگرچه گوتز به طور متفاوتی II,3,m و کِپل/سَنر I,2,m,n را به آن تخصیص دادهاند. کاتالوگ آسمان 2000.0، آن را با 50 عضو ستارهای فهرست بندی کرده است؛ سابقاً بکوار تنها 20 عضو به آن اختصاص داده بود.
این خوشه در دوربینهای دوچشمی قابل مشاهده است. در تلسکوپها، کمترین بزرگنماییها مناسبترند. طبق گفته مالاس، پرنورترین ستارگان M29 تشکیل یک "ملاقه دسته کوتاه" را میدهند. چهار ستاره درخشان آن یک چهارضلعی و سهتای دیگر در شمال آنها تشکیل یک مثلث را میدهند. به دلیل شباهت آن به ساختارهای هذلولوارهای، گاهی آن را برج خنک کننده نیز مینامند. چند ستاره کم نورتر در اطراف آنها قرار دارد، اما خوشه خصوصاً در تلسکوپ های کوچک، کاملاً مجزا به نظر میرسد. در عکسها، تعداد بسیار زیادی از ستارگان زمینهی بسیار کم فروغ راه شیری نمایان میشوند.
M29 را بسهولت میتوان در آسمان یافت زیرا که در 1.7 درجهای جنوب و کمی بسمت شرق ستاره گاما یا 37 ماکیان (صدر) قرار گرفته است. در مجاورت M29 تعدادی سحابی پخشنده وجود دارد که میتواند در عکسها آشکار شود.
-----------------------------------------------------------------------------------------
ضمناً ترجمه مسیه 28 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M28) و مسیه 34 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M34) هم توسط خانم امیری در ویکی نجوم قرار گرفت. :have a nice day:
mohsen4465
07-01-2013, 12:26 AM
این هم ترجمه مسیه 30 خانم گندم: :wink:
---------------------------------------------------------------------------------------
مسیه 30 (که با نام های M30 یا NGC 7099 نیز شناخته می شود) یک خوشه ستارهای کروی در صورت فلکی جنوبی جدی است. این خوشه توسط شارل مسیه در 1764 کشف شد، که آن را بصورت یک سحابی مدور بدون ستاره توصیف کرد. در فهرست جامع جدید گردآوری شده در دهه 1880، این خوشه به عنوان "یک خوشه کروی قابل توجه، درخشان، بزرگ، نسبتاً بیضوی" تشریح شده است. این خوشه به راحتی با یک دوربین دوچشمی 50×10 قابل رؤیت است که روشنایی مبهمی به پهنای تقریباً 4 دقیقه قوسی که نسبتاً در طول محور شرقی-غربی کشیده شده است را تشکیل می دهد. با ابزار بزرگتر، ستارههای منفرد آن قابل تفکیک میشوند و خوشه، زاویهای حداکثر معادل 12 دقیقه قوس با یک هسته فشرده شدهی یک دقیقه قوسی را پوشش می دهد. حوالی آگوست بهترین زمان برای مشاهده مسیه 30 است.
مسیه 30 در فاصله حدوداً 29400 سال نوری از زمین قرار گرفته است و از یک سر تا سر دیگر آن حدود 93 سال نوری است. سن برآورد شده آن تقریباً 12.93 میلیارد سال است و جرم مجموعی در حدود 160000 برابر جرم خورشید دارد. این خوشه یک حرکت بازگشتی را درون هاله داخلی کهکشانی میپیماید که این موضوع را مطرح میکند که به جای این که در داخل راه شیری شکل گرفته باشد، از یک کهکشان اقماری حاصل شده است. در حال حاضر در فاصله حدود 22.2 کیلوسال نوری (6.8 کیلوپارسک) از مرکز کهکشان در مقایسه با فاصله برآوردی 26 کیلوسال نوری (8.0 کیلوپارسک) خورشید از مرکز کهکشان، واقع شده است.
مسیه 30 یک فرایند دینامیکی به نام فروریزش هستهای را گذرانده است و اکنون در هستهاش تراکم جرمی حدوداً معادل یک میلیون برابر جرم خورشید در هر پارسک مکعب دارد. این سبب شده است تا مسیه 30 تبدیل به یکی از متراکمترین نواحی کهکشان راه شیری شود. ستارگان در چنین فاصله کمی برهمکنشهای شدیدی را تجربه خواهند کرد که این میتواند موجب تشکیل سیستم های ستارهای دوتایی شود، از جمله نوعی ستاره که "آبی سرگردان" نامیده میشود که در اثر انتقال جرم شکل میگیرد. یک فرآیند متمرکز کننده جرم در مرکز، ممکن است باعث شده باشد تا ناحیه مرکزی سهم بیشتری از ستارگان با جرم بالاتر را بدست آورد و یک شیب رنگی بسمت مرکز خوشه با افزایش گرایش رو به آبی ایجاد کند.
---------------------------------------------------------------------------------------
با تشکر از ایشون. :)
ضمناً ترجمه مسیه 29 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M29)هم توسط خانم امیری در ویکی نجوم قرار گرفت. :67:
---------------------------------------------------------------------------------------
مسیه 30 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M30) هم در کسری از ثانیه توسط خانم امیری در ویکی نجوم قرار گرفت. :grin::54:
رخساره روشنی
07-01-2013, 04:47 PM
سلام
من ترجمه میخوام :دی
mohsen4465
07-02-2013, 12:24 AM
امروز اصن نفهمیدم کی گذشت. اصن وقت نکردم برم سراغ بقیه ترجمهها. ولی خب بخاطر اینکه خانم روشنی و بقیه دوستان تو صف انتظار نمونن چندتا دیگه مسیه قرار میدم. مسیههایی که میخوام قرار بدم همونهایی هستن که بخاطر بی منبع بودنشون در ویکی پدیا ازشون عبور کردیم. اما حالا با منبع فوق العادهای که خانم گندم پیدا کردن دیگه هیچ مشکلی نداریم. چه بسا حتی صفحات اجرام مسیه ویکی نجوم ما از ویکی پدیا غنیتر هم بشن.:grin::54: خب قبل از شروع مترجمان عزیزمون باید لطف کنن و کتاب رو دانلود کنن. :)
این از لینک کتاب:
http://akclas.ru/books/atlas_messier.pdf
و حالا در یک "حرکت رجوعی" (:دی) سعی میکنیم بترتیب مسیههای جا افتاده رو از روی این کتاب ترجمه کنیم. این هم از مسیهها:
1- مسیه 39
2- مسیه 36
پیشاپیش ممنون از همکاریتون.:have%20a%20nice%20d
رخساره روشنی
07-02-2013, 10:31 AM
خیلی ممنون :)
این لینکه باز نشد .... ولی سعی میکنم بازش کنم :دی
فعلا مسیه 39 رو ترجمه میکنم
باز هم ممنون ;)
mohsen4465
07-02-2013, 03:06 PM
خیلی ممنون :)
این لینکه باز نشد .... ولی سعی میکنم بازش کنم :دی
فعلا مسیه 39 رو ترجمه میکنم
باز هم ممنون ;)
لینک سالمه. :)
چون حجمش زیاده (34 مگ) برای همین طول میکشه روی وب باز بشه. اگر هم که مثل مال من قاطی داشته باشه که اصن روی وب باز نمیشه.
روی لینک راست کلیک کنید و بعد Save Target As رو بزنید. :)
*artemis
07-02-2013, 07:34 PM
سلام دوستان
خوشحال میشم اگه من هم بتونم در زمینه ترجمه کمکتون کنم .
mohsen4465
07-02-2013, 11:46 PM
سلام دوستان
خوشحال میشم اگه من هم بتونم در زمینه ترجمه کمکتون کنم . ما هم همینطور. :)
یدونه مسیه فعلاً تو لیست انتظار مونده (مسیه 36). شما ترجمه میکنید؟ :)
skynight
07-03-2013, 12:52 AM
سلام .
میشه یه متن هم به من بدید؟
مثلا متن نیاز ضروری نباشه که یهو وقت کم آوردم بد قول نشم!
ممنون!
*artemis
07-03-2013, 11:00 AM
ما هم همینطور. :)
یدونه مسیه فعلاً تو لیست انتظار مونده (مسیه 36). شما ترجمه میکنید؟ :)
سلام باشه با کمال میل فقط تا کی باید ترجمه رو تحویل بدم ؟
-------------------
هانیه امیری:
سلام. با توجه به حجم مطلب، لطفا در عرض 2-3 روز ترجمه خود را به آقای mohsen4465 بفرستید. :)
mohsen4465
07-03-2013, 04:13 PM
سلام .
میشه یه متن هم به من بدید؟
مثلا متن نیاز ضروری نباشه که یهو وقت کم آوردم بد قول نشم!
ممنون! شما میتونید مسیه 26 رو از روی کتابی که تو صفحه قبل لینکشو دادم ترجمه کنید. :)
mohsen4465
07-07-2013, 06:47 PM
خب بخاطر گشت رصدی پلور و یکم مشغله شخصی ترجمههای خوب دوستان خیلی وقته تو نوبت ویرایش باقی مونده. با اجازتون اولین ترجمه رو از مسیه 40 از کاربر عزیز Mat براتون قرار میدم::have a nice day:
----------------------------------------------------------------------------------------
وینکه 4 (که با عنوان مسیه 40 یا WNC 4 نیزشناخته می شود) یک ستاره دوتایی در صورت فلکی خرس بزرگ (دبّ اکبر) است. این جرم در سال 1764، زمانی که شارل مسیه در آن ناحیه در حال جستجوی سحابی گزارش شده توسط یوهانس هولیوس بود، کشف شد. فارغ از مشاهده هرگونه سحابی، در عوض مسیه این ستاره دوتایی را فهرستبندی کرد. این جرم بعدها در 1863 توسط فردریک آگوست تئودور وینکه مجدداً کشف شد. برنهام مسیه 40 را "یکی از معدود خطاهای واقعی در فهرست مسیه" خواند، و از مسیه به دلیل ضمیمه کردن آن انتقاد کرد در حالی که تمام چیزی که او دید یک ستاره دوتایی بود و نه یک سحابی از هر قسمی.
در سال 1991 فاصله بین اجزاء آن برابر 7."51 اندازه گرفته شد، که از زمان مسیه افزایش یافته بود. اطلاعات جمع آوری شده توسط دو ستارهشناس، برایان اسکیف (2001) و ریچارد ال. ناجنت (2002) قویاً ثابت می کند که این دوتایی صرفاً یک دوتایی نوری است تا یک سیستم متصل شده فیزیکی.
-----------------------------------------------------------------------------------------
ضمناً خانم gandom هم لطف کردن و متن کاملتری رو از مسیه 40 از همون کتابی که خودشون لطف کردن و برامون پیدا کردن ترجمه کردن. ترجمه هر دوی این دوستان با هم ترکیب خواهد شد و در ویکی نجوم قرار خواهد گرفت. امشب در پست بعدی ترجمه خانم گندم رو هم قرار میدم.
ESA Moon
07-07-2013, 07:28 PM
میشه به منم یه متن بدید
هانیه امیری
07-07-2013, 09:57 PM
میشه به منم یه متن بدید
سلام بر شما :)
لطفا کتاب زیر رو دانلود کنید و M18 رو ترجمه کنید. :)
دانلود کتاب اطلس اجرام مسیه (http://akclas.ru/books/atlas_messier.pdf)
اگر نتونستید دانلود کنید برام پیغام بفرستید تا فقط صفحه مورد نظر رو در اختیارتون قرار بدم.
بعد از ترجمه، متن رو به صورت پیغام خصوصی به بنده یا جناب mohsen4465 بفرستید. :)
با تشکر :)
با سلام و تشکّر
اگر یک لیست از اولویت های مسیه برای ترجمه تکمیلی از کتاب اطلس ارائه کنید مثل قضیه ی ویکی پدیا هر کس یک مسیه رو بر میداره و اعلام میکنه اینجوری در وقت هم صرفه جویی میشه
با تشکّر
+پ.ن: میبخشید من تمام این مدّت هی یا انتقاد کردم یا مزاحم شدم :دی
هانیه امیری
07-07-2013, 10:21 PM
با سلام و تشکّر
اگر یک لیست از اولویت های مسیه برای ترجمه تکمیلی از کتاب اطلس ارائه کنید مثل قضیه ی ویکی پدیا هر کس یک مسیه رو بر میداره و اعلام میکنه اینجوری در وقت هم صرفه جویی میشه
با تشکّر
+پ.ن: میبخشید من تمام این مدّت هی یا انتقاد کردم یا مزاحم شدم :دی
سلام بر شما دوست گرامی :)
ممنون از پشنهادتون. ما همیشه از پیشنهادات و انتقادات استقبال میکنیم ;)
قرار بر این هست که همه مسیه ها ترجمه بشن ولی اینجوری مرتب پیش میریم و اگه از ابتدا لیست تعیین شه ممکنه اعضای عزیز فروم همه مسیه هارو ترجمه کنن،
اونموقع من و آقای mohsen4465 چه جوری به همه ترجمه ها برسیم؟ :دی
فکر خوبیه ولی کمی ممکنه بی نظمی ایجاد شه. باز اگه بتونیم، چشم حتما اجراش میکنیم :)
شما و یا بقیه دوستان هر وقت خواستید کمک کنید دریغ نکنید و آمادگی خودتون رو اعلام کنید ;)
ممنون از همه دوستان :) :گل
mohsen4465
07-10-2013, 06:49 PM
اوه اوه اوه... میگم این کتابه عجب متن سختی دارهها. :x_x:
امیدوارم همین یدونه مسیه 40ش که ترجمه کردیم اینجوری باشه. لغت سخت نداره اما جملهبندیش طوریه که خیلی ترجمشو سخت کرده بود. بهرحال چیزی از زیر دست ما ترجمه نشده در نمیره. اینهم از ترجمه خانم gandom (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?u=436)از مسیه 40: :have a nice day::54:
--------------------------------------------------------------------------------------------
تاریخچه
مسیه 40 بعنوان عجیبترین جرم در فهرست مسیه خودنمایی میکند: فقط یک جفت ستارهای! مسیه فرانسویتبار در 24 اکتبر 1764 آن را در حالی پیدا کرد که در جستجوی جرم سحاب-گونهای بود که هِوِلیوس مشروب ساز و ستارهشناس گزارش کرده بود که آن را، با تلسکوپ بسیار بلند بدون لولهی خود در دانزیگ (گدانسک، لهستان) دیده است. هرچند مسیه مطمئن نبود جرم هولیوس را پیدا کرده است، و با وجود اینکه هیچ سحابیای را در آن ناحیه مشاهده نکرد، با این حال آن جفت ستاره را به فهرست خود افزود. او نوشت: "دو ستارهی بسیار نزدیک به هم و بسیار محو، آنها با یک تلسکوپ شکستی ساده 6 فوتی [فاصله کانونی] به سختی مجزا دیده شدند."
برای مدت زمانی طولانی، تصور میشد که مسیه 40 مفقود شده است، تا اینکه در سال 1966 جان مالاس مشخصات صحیح را در ستاره دوتایی وینکه 4 یافت. بسال 1863، ستارهشناس آلمانیتبار، فردریش آگوست تئودور وینکه در پولکوا، آن را در لیست هفت ستارهدوتایی تازه کشف شده خود به عنوان No.4 (شماره 4) فهرستبندی کرد، بدون اینکه بداند مشخصات آن با M40 مطابقت دارد. او جدایی آن را "49.16 و PA (زاویه قرارگیری) آن را °88.02 اندازهگیری کرد.
امروزه علاوه بر اینکه میدانیم مسیه 40 با جرم هولیوس یکی نیست، بر این موضوع نیز واقفیم که آن یک ستاره منفرد به نام 74UMa است که بیش از °1 دورتر قرار گرفته است:
هولیوس: '12h 30min, +58° 27
مسیه: '12h 22min, +58° 5
هیچ کدام از این دو جرم تماماً ستارهای سحابی-شدگی ندارند و در همسایگی آنها هیچ کهکشان به قدر کافی روشنی وجود ندارد. این یک راز باقی مانده است که به چه دلیل هولیوس میبایستی یک سحابی در آن جا دیده باشد!
اخترفیزیک
مسیه 40، یا وینکه 4، یک هم راستایی اتفاقی از دو ستاره است که طبق اظهارات ریچارد نوجنت در 2002، تشکیل یک دوتایی نوری نزدیک به هم را میدهند.
در حقیقت اختلاف منظر اندازهگیری شده توسط ماهواره اِبَرخُس، فاصله 510 سال نوری را برای این جفت تشکل شده از یک ستاره K0 و یک ستاره G0 نشان میدهد، که از روی آن جدایی فضایی حداقل معادل 5000 واحد نجومی بدست میآید، این برای یک دوتایی فیزیکی بسیار زیاد است.
علاوه بر این، با فرض این فاصله زیاد، تغییر بسیار زیاد زاویه قرارگیری مشاهده شده، یک جفت ستاره نوری را پیشنهاد میکند. در عین حال این امر بخوبی محرض است، که روش استاندارد اندازهگیریهای اختلاف منظر ابرخس منجر به خطاهای سیستمی با دوتاییها و سایر اجرام نزدیک به هم در آسمان میشود. شاید این تمام حقیقت در مورد M40 باشد (M73 را ببینید): بر طبق مطالعه طیفسنجی انجام شده توسط نوجنت، این دو ستاره فاصلههای بسیار متفاوتی دارند، به عبارت دیگر 1860 و 490 سال نوری، که به وضوح هرگونه اتصال فیزیکی بین آنها را رد میکند.
طبق محاسبات جدیدتر (1991)، از زمان اندازهگیری وینکه تاکنون، زاویه قرارگیری به °77 کاهش، و جدایی به °53 افزایش یافته است. ستاره A (قدر 9.0) با عنوان HD 238107 و ستاره B (قدر 9.3) با عنوان HD 238108 فهرست شدهاند.
جرم قابل توجه در '12 غربی M40، کهکشان NGC 4290 از قدر 12.5 است. تصاویر، یک مارپیچ میلهای کوچک را آشکار میکنند که فاصلهاش از ما در حدود 125 میلیون سال نوری است.
رصد
M40 در یک دوربین دوچشمی 50×10 بدون نمایش دادن هیچ گونه اثر سحاب-گونهای بخوبی تفکیک میگردد. اجرام ارزشمند برای تلسکوپهای با دهانه بالای 8 اینچ شامل دو کهکشان پسزمینه میشود: NGC 4290، در '12 غربی، و حتی محوتر از آن NGC 4284، در '17 غربی.
--------------------------------------------------------------------------------------------
این ترجمه با ترجمه کاربر Mat ترکیب خواهد شد و در ویکی نجوم قرار خواهد گرفت. :have a nice day:
Fery.JWST
07-10-2013, 07:45 PM
واقعاْ خسته نباشید .
اگه M41 رو اجازه بدید من ترجمه کنم . فقط از wiki یا Atlas رو بهم بگید ممنون میشم.
هانیه امیری
07-10-2013, 08:02 PM
واقعاْ خسته نباشید .
اگه m41 رو اجازه بدید من ترجمه کنم . فقط از wiki یا atlas رو بهم بگید ممنون میشم.
سلام :)
ممنون از شما. لطفا m41 رو از کتاب ترجمه کنید. :)
موفق باشید :)
mohsen4465
07-11-2013, 11:32 PM
اینهم از ترجمه ویرایش شده خانم رخساره روشنی از مسیه 35: :have%20a%20nice%20d
-------------------------------------------------------------------------------------------------
مسیه 35 (که با نامهای M35 و NGC 2168 نیز شناخته می شود) یک خوشه باز ستارهای در صورت فلکی دوپیکر (جوزا) است. در سال 1745 توسط فیلیپ لوئیس دی چزییوکس کشف شد و توسط جان بِویس قبل از 1750 به طور مستقل کشف گردید. این خوشه تقریباً در پهنهای از آسمان به اندازه ماه کامل گسترده شده است و درفاصله 850 پارسکی ( 2800 سال نوری ) از زمین قرار دارد.
جرم M35 با استفاده از روشهای آماری بر پایه سرعت حرکت خاص ستارگان آن محاسبه شده است. جرم محصور در 3.75 پارسک مرکزی آن بین 1600 تا 3200 برابر جرم خورشید یافت شده است (با 95 درصد اطمینان)، که این جرم با جمعیت ستارهای واقع بینانه در همان شعاع سازگار است.
خوشه باز فشرده NGC 2158 مستقیماً در جنوب غربی M35 واقع است.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
ضمناً ترجمه کاربر Mat و مدیر محترم خانم گندم از مسیه 40 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M40) توسط خانم امیری ترکیب و در ویکی نجوم قرار گرفت.
gandom
07-12-2013, 12:03 AM
یه سؤالی مگه قرار نشده از روی کتاب ترجمه ها انجام بشه؟
--------
هانیه امیری
چرا عزیزم. البته فقط مطالبی که در ویکی پدیای انگلیسی کم هستند و یا منبعی ندارن ;) در برخی موارد هم از هر دو منبع استفاده میکنیم که مکمل همدیگه باشن. :)
mohsen4465
07-12-2013, 12:17 AM
یه سؤالی مگه قرار نشده از روی کتاب ترجمه ها انجام بشه؟
M35 و M37 رو خانم روشنی قبل از پیشنهاد کتاب توسط شما برداشتن. البته مدنظرم هست که دوباره M35 رو بدم بچهها از روی کتاب هم ترجمه کنن و مثل M40 شما و آقای Mat (اگه اشتباه نکنم آقا متین :) ) با هم ترکیب کنیم. :)
---------------------------------------
با پاسخ خانم امیری همزمان شد. :)
gandom
07-12-2013, 12:29 AM
آره اینجوری پیجای ویکی پربارتر میشه ;)
mohsen4465
07-12-2013, 11:50 PM
و اینهم از مسیه 37 خانم رخساره روشنی (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?u=2166): :rambo:
--------------------------------------------------------------------------------------------------
مسیه 37 (که با عنوان M37 یا NGC 2099 نیز شناخته می شود) باشکوهترین خوشه باز در صورت فلکی ارابهران است. مسیه 37 درخشانترین خوشه ستارهای باز از میان سه خوشه صورت فلکی ارابهران میباشد و توسط منجم ایتالیایی جیووانی باتیستا هودیرنا قبل از 1654 کشف شد. منجم فرانسوی گویلام لی جنتل، زمانی که M36 و M38 را در سال 1749 برای بار دیگر کشف کرد M37 را از دست داد. ستاره شناس فرانسوی چارلز مسیه، در سپتامبر 1764 به طور مستقل M37 را دوباره کشف کرد اما هر سه خوشه توسط هودیرنا ثبت شدند. مسیه 37 بعنوان ترامپلر نوع I,1,r یا I,2,r طبقه شده است.
M37 در جهت نیمقرص مخالف قرار گرفته است، از منظر زمین، در سمت مخالف مرکز کهکشان. برآوردهای زده شده از سن آن بین 347 میلیون تا 550 میلیون سال متغیرند. جرم آن 1500 برابر جرم خورشید است و شامل بیش از 500 ستاره شناخته شده است، با حدوداً 150 ستاره روشنتر از قدر 12.5. M37 حداقل دارای دوجین غول قرمز است و داغترین ستارگان بازمانده رشته اصلی آن از رده ستارهای B9 V هستند. فراوانی عناصر بغیر از هیدروژن و هلیم، چیزی که ستارهشناسان به آن فلزینگی میگویند، اگر کمی بیشتر نباشد، مشابه فراوانی در خورشید است.
در نتیجه فاصله تخمین زده شده پیرامون 4500 سال نوری (1400 پارسک) از زمین برای M37، قطر زاویهای 24 دقیقه قوسی خوشه بازگو کننده وسعتی فیزیکی در حدود 25-20 سال نوری (7.7-6.1 پارسک) است. شعاع کشندی خوشه، در جایی که اختلالات گرانشی خارجی تأثیر قابل توجهی را در مدار ستارههای عضو آن دارد در حدود 59-46 سال نوری (18-14 پارسک) است. این خوشه مداری با دوره 219.3 میلیون سال با خروج از مرکزی برابر با 0.22 را از میان راه شیری دنبال می کند. این مدار آن را به نزدیکی 19.6 کیلو سال نوری (6.0 کیلو پارسک) و به دوری 30.7 کیلو سال نوری (9.4 کیلوپارسک) از مرکز کهکشان خواهد رساند. مسیه 37 به اوج فاصلهای معادل 0.29 کیلو سال نوری (0.089 کیلو پارسک) در بالای صفحه کهکشان میرسد و با دوره 31.7 میلیون سال نوری صفحه را قطع خواهد کرد.
--------------------------------------------------------------------------------------------------
ضمناً ترجمه مسیه 35 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M35) و مسیه 37 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M37) خانم روشنی توسط خانم امیری در ویکی نجوم قرار گرفت.
هانیه امیری
07-13-2013, 03:53 AM
با سلام خدمت همراهان عزیز :)
با تشکر از آقای Ali Ahmadi به خاطر ترجمه خوبشون. این هم ترجمه نهایی ایشون.
مسیه 2 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M2)
و با تشکر از همه مترجمان گرامی و آقای mohsen4465 که در این مسیر مارو یاری میکنند. :)
روز خوبی داشته باشید :)
*artemis
07-13-2013, 06:17 PM
سلام
اگه متن جدیدی برای ترجمه بود من هستم .
خوشحال میشم بیشتر با گروه ترجمه همکاری داشته باشم .
روزاتون طلایی
هانیه امیری
07-13-2013, 06:26 PM
سلام
اگه متن جدیدی برای ترجمه بود من هستم .
خوشحال میشم بیشتر با گروه ترجمه همکاری داشته باشم .
روزاتون طلایی
سلام بر شما :)
لطفا از لینکی که در پست اول قرار دادم کتاب مورد نظر رو دانلود کنید و از کتاب m21 رو ترجمه کنید. :)
اگر نتونستید دانلود کنید بهم پیغام بزنید تا فقط صفحه مورد نظر رو در اختیارتون قرار بدم. ;)
با تشکر :)
mohsen4465
07-13-2013, 08:22 PM
و مسیه 32 آقا فرهاد عزیز (Fery.JWST) ::have a nice day::54:
-------------------------------------------------------------------------------------------------
مسیه 32 (که با عنوان NGC 221 و لی جنتل نیز شناخته میشود) یک کهکشان بیضوی کوتوله در فاصله حدوداً 2.65 میلیون سال نوری در صورت فلکی آندرومدا است. M32 یک کهکشان اقماری متعلق به کهکشان معروف آندرومدا (M31) است و توسط لی جنتل در سال 1749 کشف شد. قطر مسیه 32 در پهنترین قسمت فقط 0.2±6.5 کیلو سال نوری اندازهگیری شده است. همانند بسیاری از کهکشانهای بیضوی، مسیه 32 عمدتاً حاوی ستارههای سالخورده کم نور قرمز و زرد و تقریباً بدون غبار یا گاز و به تبع آن در حال حاضر بدون هیچگونه زایش ستارهای میباشد. با این وجود این کهکشان نشانههایی از زایش ستارهای را در گذشته نسبتاً نزدیک نشان میدهد.
بیان محتوای ساختاری و ستارهای M32 بوسیله مدلهای قدیمی تشکیل کهکشان دشوار است. شبیهسازیهای اخیر سناریو جدیدی را پیشنهاد دادهاند که در آن میدان کشندی شدید M31 میتواند یک کهکشان مارپیچی را به یک کهکشان بیضوی فشرده تبدیل کند. مادامی که یک کهکشان مارپیچی کوچک به درون بخشهای مرکزی M31 سقوط میکند، بیشتر لایههای خارجی کهکشان مارپیچی کوچکتر کنده میشوند. برآمدگی مرکزی کهکشان بسیار کمتر دستخوش تغییر گشته و شکل ظاهری خود را حفظ میکند. تأثیرات کشندی، فوران عظیمی از زایشهای ستارهای را در هسته به راه میاندازند، که منتج به چگالی بالای M32 میشوند که امروزه شاهد آن هستیم. همچنین مستنداتی نیز وجود دارند مبنی بر اینکه M32 دیسکی خارجی دارد.
سنجشهای فاصله
دست کم دو شیوه جهت سنجش فاصله M32 بکار گرفته شده است. روش فاصله سنجی نوسانات درخشندگی سطحی مادون قرمز، فاصله تا کهکشانهای مارپیچی را براساس ظاهر دانهدانهی برآمدگی مرکزی آنها برآورد میکند. فاصله اندازهگیری شده تا M32 بوسیله این شیوه 0.09±2.46 میلیون سال نوری (28±755 کیلو پارسک) میباشد. با این حال M32 به قدر کافی نزدیک است که شیوه انتهای شاخه غول قرمز میتواند برای تخمین زدن فاصله آن بکار رود. فاصله برآورد شده تا M32 بوسیله این
شیوه 0.13±2.51 میلیون سال نوری (40±770 کیلو پارسک) میباشد. میانگین این اندارهگیریهای فاصله، تخمین فاصلهای برابر با 0.08±2.49 میلیون سال نوری (24±763 کیلو پارسک) را بدست میدهند.
سیاه چاله
M32 در بر گیرنده یک سیاه چالهی اَبَرسنگین است. تخمین زده شده است که جرم آن بین 1.5 تا 5 میلیون جرم خورشیدی قرار گرفته باشد.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
بچهها هیچ دقت کردین موقع ترجمه این مسیهها چقدر اطلاعات متفرقه نجومی هم کسب میکنیم؟ واقعاً به این باید گفت یک تیر و سه نشان. هم یادگیری زبان انگلیسی، هم آشنا شدن با اجرام مسیه و آشنا شدن با مفاهیم و اصطلاحات نجومی و هم گذاشتن یه یادگاری خوب برای نسل های آینده. تیر که تیره کلاً یه چی تو مایههای وینچستر شده بنظرم. :))
این اصطلاحاتی که تو ترجمهها براتون گنگه رو حتماً برین دنبالش تو ویکی پدیا بخونیدشون. خیلی به اطلاعاتتون اضافه میشه. البته یواش یواش که ویکی نجوم ما هم کاملتر شد واسه این اصطلاحات هم یه صفحه باز میکنیم و لینکشون میکنیم به اونجا. :) :48:
mohsen4465
07-13-2013, 10:25 PM
سلام بر دوستای مترجم خوبم :)
فقط خواستم بگم از لیستهای قبلی مسیه 38 جا مونده و کسی اونو برنداشته. هر کی تمایل به ترجمه داشت میتونه مسیه 38 رو برداره. منبع ترجمه هم کتاب اطلسمونه. :have a nice day:
|Alireza|
07-14-2013, 02:49 AM
سلام بر دوستای مترجم خوبم :)
فقط خواستم بگم از لیستهای قبلی مسیه 38 جا مونده و کسی اونو برنداشته. هر کی تمایل به ترجمه داشت میتونه مسیه 38 رو برداره. منبع ترجمه هم کتاب اطلسمونه. :have a nice day:
سلام به مدیر گرامی:)
اگه اجازه بدید،بنده ترجمه می کنم.
با تشکر
پی نوشت:!آقا محسن!فقط یه چیزی:بنده مترجم نیستم!مترجم خیلی لقب سنگینیه!;)فقط علاقه است.
mohsen4465
07-16-2013, 09:21 PM
پی نوشت:!آقا محسن!فقط یه چیزی:بنده مترجم نیستم!مترجم خیلی لقب سنگینیه!;)فقط علاقه است.
حالا مترجم حرفهای نیستیم مترجم آماتور که هستیم. :پی
خب و اما ترجمه ویرایش شده بعدی مربوط به خانم *artemis (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?1569-*artemis) هستش: :hope my fake smile
------------------------------------------------------------------------------------------------
تاریخچه
M36 توسط رصدگر سیسیلیایی، جیوانی باتیستا هودیرنا قبل از 1654 میلادی بصورت "تکهی سحاب پوشیدهای" کشف شد. بهرحال مشاهدات و اکتشافات او خیلی زود فراموش شدند و این فقط در 1984 بود که نوشتههایش بار دیگر پیدا شدند. به همین دلیل، لی جنتل بایستی کاشف حقیقی مستقل این خوشه مطرح شود که آن را بسال 1749 میلادی یافت. مسیه مشاهدات خود را در دوم سپتامبر 1764 انجام داد و نوشت: "خوشهای از ستارگان در ارابهران، با یک شکستی ساده ½3 فوتی ستارگان بسختی قابل تشخیصاند، خوشه فاقد هرگونه سحاب-پوشی است. قطر '9."
جان هرشل M36 را "جرم بسیار زیبایی که میدان دید را پر میکند" خواند. اسمیث آن را اینگونه شرح داد "منظری از یک ستاره که اشعههایش بوسیله ستارههای بسیار کوچک شکل گرفتهاند." دی.آرِست هم میبایستی احساسی مشابه داشته باشد وقتی که مینویسد: "خوشهای بسیار باشکوه و زیبا. بسیاری از ستارگان در سه مارپیچ باریک مرتب شدهاند که از مرکز نشأت گرفته است."
لیو بِرِنر، در حدود 100 سال قبل، رصد M36 را به رصدگران آماتور هم کابینه خود با این عبارات توصیه کرد: "بسیار بزرگ، با شکوه و درخشان، متشکل از تعدادی از ستارگان پراکنده از قدر هشتم تا دهم که شامل دوتایی 737 ∑ از ستارگان قدر هشتم و نهم میشود که "10.6 جدایی دارند. یک جرم ارزشمند حتی برای تلسکوپهای 3 اینچی و بزرگنمایی کم."
اخترفیزیک
M36 کم پشتترین خوشه از سه خوشه مسیه در ارابهران است. تنها 178 ستاره به عنوان اعضای فیزیکی خوشه در نظر گرفته شدند. درخشانترین ستاره (قدر 8.8) یک غول آبی با رده طیفی آغازین B2 و درخشندگی معادل 360 برابر خورشید میباشد. سایر ستارگان درخشان نیز همگی از رده طیفی B هستند و هیچ غول سرخی در M36 وجود ندارد. در نتیجه گمان میرود سن خوشه به جوانی 20 تا 40 میلیون سال باشد.
با فاصله 4300 سال نوریاش، M36 در لبه خارجی بازوی مارپیچ محلی ما قرار گرفته است. در همان فاصله، نه چندان دورتر، ما اجتماعات OB ارابهران متشکل از ستارگان جوان باهم زاده شده را مییابیم که در فضایی به ابعاد 260 در 520 سال نوری گسترده شدهاند. درخشانترین عضو این اجتماع χ ارابهران با قدر 4.7 میباشد. بهرحال، این نامشخص باقی مانده است که آیا تاریخ شکلگیری M36 به هر شکل با اجتماع OB ارابهران ارتباط داشته است یا خیر.
برخی از ستارگان در M36 چرخندگانی بسیار سریع هستند، بسیار شبیه به ستارههای Be در خوشه پروین (M45 را ببینید) که شناخته شدهترین خوشه جوان است. M36 بازهم جوانتر است و به نظر میرسد که بعضی جنبههای ریختشناسی آن با خوشه پروین مشترک باشند – اما در ده برابر فاصله آن قرار گرفته است.
یک جرم قابل توجه در فقط '25 جنوب غربی M36، ستاره کربنی به شدت قرمز رنگ OW ارابهران با قدر ظاهری متغییر بین 12.3 و 13.6 است.
رصد
M36 با چشم غیر مسلح به صورت ستاره کم نوری قابل تشخیص است، ولیکن فقط از مکانهای مرتفع در کوهستان. دوربینهای دوچشمی کوچک سحابی کوچکی را نشان میدهند، که با دوربینهای 50×10 به ستارگان منفرد تفکیک میشوند.
تلسکوپهای کوچک حدود سی ستاره را در M36 نشان میدهند و دوبرابر این تعداد در یک شکستی 4.7 اینچی دیده میشود. یک جفت ستارهای نزدیک به هم واقع در مرکز خوشه، دوتایی737 ∑ با مؤلفههایی از قدر 9.1 و 9.4 میباشد که "11 جدایی دارند. این دوتایی بوسیله یک شکستی دو اینچی بخوبی تفکیک میشود. به نظر میرسد که دو زنجیرهی ستارهای شمالی–جنوبی، در شرق و غرب این خوشه، M36 را قاب گرفتهاند.
سحابی گسیلشی '1یی کوچک NGC 1931 در °1 غربی M36 قرار گرفته است. یک شکستی 4.7 اینچی چهار مجموعه متراکم از ستاره را در مرکز آن نشان میدهد. اینها درخشانترین اجزای خوشهی ستارهای "استاک 9" هستند که به صورت فیزیکی با NGC 1931 در ارتباطند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
با تشکر از ایشون. :79: :79: :79:
gandom
07-17-2013, 01:00 AM
حالا مترجم حرفهای نیستیم مترجم آماتور که هستیم. :پی
خب و اما ترجمه ویرایش شده بعدی مربوط به خانم *artemis (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?1569-*artemis) هستش: :hope my fake smile
------------------------------------------------------------------------------------------------
تاریخچه
M36 توسط رصدگر سیسیلیایی، جیوانی باتیستا هودیرنا قبل از 1654 میلادی بصورت "تکهی سحاب پوشیدهای" کشف شد. بهرحال مشاهدات و اکتشافات او خیلی زود فراموش شدند و این فقط در 1984 بود که نوشتههایش بار دیگر پیدا شدند. به همین دلیل، لی جنتل بایستی کاشف حقیقی مستقل این خوشه مطرح شود که آن را بسال 1749 میلادی یافت. مسیه مشاهدات خود را در دوم سپتامبر 1764 انجام داد و نوشت: "خوشهای از ستارگان در ارابهران، با یک شکستی ساده ½3 فوتی ستارگان بسختی قابل تشخیصاند، خوشه فاقد هرگونه سحاب-پوشی است. قطر '9."
جان هرشل M36 را "جرم بسیار زیبایی که میدان دید را پر میکند" خواند. اسمیث آن را اینگونه شرح داد "منظری از یک ستاره که اشعههایش بوسیله ستارههای بسیار کوچک شکل گرفتهاند." دی.آرِست هم میبایستی احساسی مشابه داشته باشد وقتی که مینویسد: "خوشهای بسیار باشکوه و زیبا. بسیاری از ستارگان در سه مارپیچ باریک مرتب شدهاند که از مرکز نشأت گرفته است."
لیو بِرِنر، در حدود 100 سال قبل، رصد M36 را به رصدگران آماتور هم کابینه خود با این عبارات توصیه کرد: "بسیار بزرگ، با شکوه و درخشان، متشکل از تعدادی از ستارگان پراکنده از قدر هشتم تا دهم که شامل دوتایی 737 ∑ از ستارگان قدر هشتم و نهم میشود که "10.6 جدایی دارند. یک جرم ارزشمند حتی برای تلسکوپهای 3 اینچی و بزرگنمایی کم."
اخترفیزیک
M36 کم پشتترین خوشه از سه خوشه مسیه در ارابهران است. تنها 178 ستاره به عنوان اعضای فیزیکی خوشه در نظر گرفته شدند. درخشانترین ستاره (قدر 8.8) یک غول آبی با رده طیفی آغازین B2 و درخشندگی معادل 360 برابر خورشید میباشد. سایر ستارگان درخشان نیز همگی از رده طیفی B هستند و هیچ غول سرخی در M36 وجود ندارد. در نتیجه گمان میرود سن خوشه به جوانی 20 تا 40 میلیون سال باشد.
با فاصله 4300 سال نوریاش، M36 در لبه خارجی بازوی مارپیچ محلی ما قرار گرفته است. در همان فاصله، نه چندان دورتر، ما اجتماعات OB ارابهران متشکل از ستارگان جوان باهم زاده شده را مییابیم که در فضایی به ابعاد 260 در 520 سال نوری گسترده شدهاند. درخشانترین عضو این اجتماع χ ارابهران با قدر 4.7 میباشد. بهرحال، این نامشخص باقی مانده است که آیا تاریخ شکلگیری M36 به هر شکل با اجتماع OB ارابهران ارتباط داشته است یا خیر.
برخی از ستارگان در M36 چرخندگانی بسیار سریع هستند، بسیار شبیه به ستارههای Be در خوشه پروین (M45 را ببینید) که شناخته شدهترین خوشه جوان است. M36 بازهم جوانتر است و به نظر میرسد که بعضی جنبههای ریختشناسی آن با خوشه پروین مشترک باشند – اما در ده برابر فاصله آن قرار گرفته است.
یک جرم قابل توجه در فقط '25 جنوب غربی M36، ستاره کربنی بسیار قرمز رنگ OW ارابهران با قدر ظاهری متغییر بین 12.3 و 13.6 است.
رصد
M36 با چشم غیر مسلح به صورت ستاره کم نوری قابل تشخیص است، ولیکن فقط از مکانهای مرتفع در کوهستان. دوربینهای دوچشمی کوچک سحابی کوچکی را نشان میدهند، که با دوربینهای 50×10 به ستارگان منفرد تفکیک میشوند.
تلسکوپهای کوچک حدود سی ستاره را در M36 نشان میدهند و دوبرابر این تعداد در یک شکستی 4.7 اینچی دیده میشود. یک جفت ستارهای نزدیک به هم واقع در مرکز خوشه، دوتایی737 ∑ با مؤلفههایی از قدر 9.1 و 9.4 میباشد که "11 جدایی دارند. این دوتایی بوسیله یک شکستی دو اینچی بخوبی تفکیک میشود. به نظر میرسد که دو زنجیرهی ستارهای شمالی–جنوبی، در شرق و غرب این خوشه، M36 را قاب گرفتهاند.
سحابی گسیلشی '1یی کوچک NGC 1931 در °1 غربی M36 قرار گرفته است. یک شکستی 4.7 اینچی چهار مجموعه متراکم از ستاره را در مرکز آن نشان میدهد. اینها درخشانترین اجزای خوشهی ستارهای "استاک 9" هستند که به صورت فیزیکی با NGC 1931 در ارتباطند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
با تشکر از ایشون. :79: :79: :79:
هنر ترجمه انگلیسی به فارسی اینه که با تعداد محدود کلمات فارسی معادل بسازیم نه اینکه کلماتی رو اختراع کنیم که معادلشون تو فارسی وجود ندارن. تو دو تا کلمه اول باید از کلمه سحابی گون استفاده بشه:.
-تو ترجمه nebulous patch باید تکه ای سحابی گون ترجمه بشه....و کلمه قرمز دوم هم همین طور.
-کلمه کم پشت هم اصلاً وازه مناسبی برای نشون دادن تعداد کمه ستاره نیست پس بهتره به جاش از کلماتی مثل خوشه کم ستاره استفاده بشه که کمیت رو میرسونن.
-جمه قرمز چهارم هم : یک جرم قابل توجه تنها در 25 درجه ایه جنوب غربی... درست تره
- و جمله آخر :
مترادف های very رو اگر که از دیکشنری Webster چک کنید(که جزو معتبرترین هاست و شکی توش نیست ) با این کلمات برخورد می کنین که تو اینجا بهترین ترجمه برای very این ها هستند:
absolute, precise,exact و... که بهترین ترجمه همون کاملاً سرخ هستش. پس همین کلمه ساده very همه جا معنیه بیش تر رو نمیده
.........................................
من خیلی نسبت به ترجمه ها حساس هستم به خاطر همین اینجا گفتم که همه بچه هایی که ترجمه می کنن هم یاد بگیرن که بیش تر دقت بشه
ممنون:)
mohsen4465
07-17-2013, 02:01 PM
هنر ترجمه انگلیسی به فارسی اینه که با تعداد محدود کلمات فارسی معادل بسازیم نه اینکه کلماتی رو اختراع کنیم که معادلشون تو فارسی وجود ندارن. تو دو تا کلمه اول باید از کلمه سحابی گون استفاده بشه:.
-تو ترجمه nebulous patch باید تکه ای سحابی گون ترجمه بشه....و کلمه قرمز دوم هم همین طور. بعد اونوقت معادل فارسی nebular چی میشه؟ پسوند ous- در زبان انگلیسی تقریباً معادل پسوند "ناک" در زبان فارسیه. مثلاً dangrous=خطرناک. در خصوص nebula هم با اضافه کردن این پسوند بطور خام اول به این معنا و مفهوم میرسیم "سحاب-ناک" (به معنای ابرناک). ازاونجایی که این ترکیب چندان جالب نیست بنابراین اونو کمی تغییر دادم تا به واژه هم معنا و قابل قبول تری برسیم: سحاب-پوش و یا سحاب پوشیده که با ابر پوشیده یا همون ابری هم معناست. nebulous و معادلی که من برای اون ارائه کردم (سحاب-پوش) هر دو صفت هستند. با افزودن ity- به nebulous اسم اون صفت بدست میاد یعنی این کلمه: nebulosity که در مقابلش معادل فارسی هم براحتی با افزودن "ی" به اسم تبدیل میشه: سحاب-پوشی. ضمناً شما گفتید که اختراع کلمه کار درستی نیست! خب پس اونوقت باید کلاً قید ترجمه متون علمی رو بزنیم چون بسیاری از واژگان اون معادل ندارن. خود انگلیسی زبان ها این کلمات رو ایجاد کردن و این ها چیزی نیستن که از دوران باستان در لغتنامه هاشون پیدا بشه. Metalicity، nebulousity و .... همگی کلماتی مدرن هستن. شما چطور میخواید برای اونها معادلهای سنتی پیدا کنید. ضمناً خودتون هم نهایتاً یک کلمه اختراع کردید غیر از اینه:
سحابی گون
این کلمه بیشتر بدرد nebular میخوره. و nebulous همونطور که گفتم بمعنای ابری و ابرآلود بودن هست. سحاب-پوش (ابر پوش) بهترین معادل برای این کلمه هست که به ذهن من رسید.
-کلمه کم پشت هم اصلاً وازه مناسبی برای نشون دادن تعداد کمه ستاره نیست پس بهتره به جاش از کلماتی مثل خوشه کم ستاره استفاده بشه که کمیت رو میرسونن. از اونجایی که در مورد یک خوشه دارین بحث میکنیم (حالا از هر نوعی) بنابراین کم پشت بودن میتونه استفاده بشه. البته اگه چیز دیگه ای به ذهنتون میرسه که خیلی خوشحال میشم پیشنهاد بدید اما تغییر دادن جمله و کلمات یکجور دخل و تصرف در نوشته نویسنده اصلی محسوب میشه. تو متن اصلی از least rich استفاده شده بود که بهترین چیزی که به ذهن من رسید همین کم پشت بود. اگر این واژه کم پشت در فارسی نبود مطمئناً مجبور میشدم مثل شما ترجمه کنم ولی وقتی چنین واژه ای داریم چرا باید دست خط نویسنده اصلی رو دچار تغییر کنیم. حفظ حالت نوشتاری و بیان نویسنده بنظر من از مهمترین وظایف یک مترجمه وگرنه خیلی راحت میتونیم متنو بخونیم و بعد کلاً اونو با جمله بندی جدید طوری بنویسیم که همون معنی رو بده. این دیگه بنظر من ترجمه نیست بلکه بیان مفهومه. در واقع اینجا دیگه خواننده نمیتونه با شخصیت نویسنده ارتباط برقرار کنه چون نوشته اون دچار تغییر شده و بیشتر بیانگر شخصیت مترجمه. اگه انگلیسی زبان ها بنظر ما روان صحبت نمیکنن این دلیل بر تغییر دادن نوشته اصلی نیست طوری که روان بشه. حالت صحبت کردن اونها همینه. باید بهمون شکل ترجمه بشه.
من بهیچ وجه بعنوان یک مترجم به خودم نمیتونم اجازه بدم که فعلی که نویسنده استفاده کرده رو عوض کنم و یا بعضی از کلماتش رو حذف کنم، کلمات جدید از خودم اضافه کنم و ... . مگر اینکه در تنگنای محدودیت زبان فارسی قرار بگیرم و هیچ معادلی به ذهنم نرسه.
-جمه قرمز چهارم هم : یک جرم قابل توجه تنها در 25 درجه ایه جنوب غربی... درست تره
حالا این چه فرقی کرد؟ ضمناً اون "در"ش اگه قبل از تنها قرار بگیره بهتر میشه. اینجوری ممکنه بد خونده بشه و یا یه کوچولو گنگ بشه.
- و جمله آخر :
مترادف های very رو اگر که از دیکشنری Webster چک کنید(که جزو معتبرترین هاست و شکی توش نیست ) با این کلمات برخورد می کنین که تو اینجا بهترین ترجمه برای very این ها هستند:
absolute, precise,exact و... که بهترین ترجمه همون کاملاً سرخ هستش. پس همین کلمه ساده very همه جا معنیه بیش تر رو نمیده بسیار عالی. در این خصوص با شما موافقم. اصلاحش میکنم. فقط نظرتون در مورد "به شدت قرمز" یا "شدیداً" قرمز چیه؟ چون بعید میدونم منظور از very مطلق بودن کامل اون صفت (رنگ قرمز) باشه:
very = to a great extent or degree; extremely; exceedingly :)
stargazer
07-17-2013, 03:36 PM
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت دوستانی که زحمت ترجمه ها رو میکشن و همینطور زحمت ویرایش ترجمه ها رو
از تک تکشون ممنون و سپاسگذاریم و بابت همراهیشون بسیار ممنون
اما راجع به بحث اخیر:
:wut::wut::wut::wut::wut::wut::wut:
جناب مدیر
من متن ترجمه ارائه شده رو خوندم
بپذیرید که این ترجمه نوشته شده و ارائه شده مشکل داره
اولا
ترجمه ضمن اینکه باید وفادار باشه به متن و از بار علمیش کم نشه باید برای مخاطب هم قابل فهم باشه چون تفاوت زبانی و فرهنگی بسیاری بین زبان ها وجود داره
اتفاقا زبان انگلیسی از زبانهای دیگه ساده تره و زبان انگلیسی زبان علوم هست و انتخاب شده چون در بیان مفاهیم علمی ساده تر و راحتتر تونسته منتقل کنه (مثلا زبان فرانسه زبان حقوقی هست زبان فارسی زبان شعر و ادب و ....)
شما باید در زمان ترجمه، روانی متن برگردان شده رو هم در نظر بگیرید (ضمن اینکه ریزه کاریهای ترجمه خیلی زیاده اگه بخایم واردش بشیم) وقتی متنی رو ترجمه میکنید پس از ترجمه باید یه دور دیگه (گاهی هم چند دور) هم بخونین جمله و متنتون رو، ببینید آیا خواننده و مخاطب من میفهمه این جمله رو؟ اصن قابل فهم هست؟ یا نه توی هر تیکه اش کلی باید وقفه بندازه تا بفهمه منظور چی بوده!!!! آیا به اندازه کافی روون هست که خواننده مفهوم رو براحتی بگیره یا هی باید ترمز کنه و هی سکته بیفته توی متن؟!!!
که اگه اینطوری باشه سررشته کلام مرتبا پاره میشه توی ذهن مخاطب و اینطوری به شدت از متن حاصل خسته میشه و قید خوندن ادامه اش رو میزنه ...
مترجم نه حق دخل و تصرف شدید داره نه حق داره از اونور بوم بیفته
وقتی معادلی وجود داره باید بکار ببره نباید از خودش معادل اختراع کنه، چون معادلی که وجود داره بین اذهان مخاطبین و آَشنا به اون علوم جا افتاده و میدونن مفهومش چیه، حالا من بیام یه کلمه اختراع کنم که چی؟!!! که ذهن مخاطبمو درگیر کنم؟!! که بعدش تازه بفهمه آهاااااا این همون بودهههه؟!!!
وقتیم هیچ معادلی وجود نداشت مترجم حق داره معادلی ایجاد کنه اما اونم با حساسیت بسیار طوری که نزدیکترین و قابل فهمترین مفهوم رو منتقل کنه و مخاطب بتونه باهاش ارتباط برقرار کنه
روشی که شما انتخاب کردید اسمش ترجمه نیست، ترجمه ای که شما میگید بسیار به ترجمه literal نزدیکه ، یعنی ترجمه word by word و این خیلی جاها اصلا پسندیده نیست (مگر موارد خاص) چون فهم متن رو سخت و گاهی غیر قابل درک می کنه.
در مورد معادلیابیتون هم باید ملاحظاتی رو مد نظر داشته باشید که به برخیش اشاره کردم و این روش درست نیست.
ضمن اینکه روشی که در مورد صفت و پسوندهاش گفتید به شدت ریز شده، در صورتیکه ما پیش میاد مواردی که صفت رو توی فارسی به قید ترجمه می کنیم یا قید رو به صفت یا موارد دیگه
....
الان من برخی از موارد رو میگم:
واقعا نمیفهمم کم پشت یعنی چی؟ نه که نفهمم، متوجه منظور شما هم شدم (چون هم مترجمم و رشته م اینه، و میدونم چه مشکلاتی داره، و چی به چیه و چطوری باید ترجمه کرد هم با نجوم قدری آشنایی دارم)
اما این کلمه واقعا به درد این متن نمیخوره، توی فرهنگ و زبان ما لغت کم پشت واسه مو استفاده میشه الان یکی که هیچ اطلاعی در زمینه نجوم نداره، یا داره، ولی کمه و به ترجمه آگاهی نداره، وقتی این لغت رو بخونه گیج میشه، اگه قدری هم اطلاع داشته باشه خنده ش میگیره، چرا؟ چون کم پشت تداعی مو رو براش می کنه و تصویر اون رو تو ذهنش متبادر می کنه و وقتی میخاد با ستاره یا خوشه ستاره ای ربطش بده یه ذهنیت مسخره ای براش ایجاد میشه که نهایت بخودش میگه !!!!!!!
چرا اینطوری نوشته؟!! خب میشد خیلی راحت گفت خوشه ستاره ای کم تراکم (یا با تراکم کم) چرا اینقدر پیچونده شده؟!!
در مورد اون صفتها هم، nebulous و غیره ، وقتی توی دیکشنری چک کردم دیدم معادل وجود داره و نوشته تار،محو،شبيه سحاب ،بشکل ابر،تيره...
پس دیگه اینقدر طول و تفصیل و پسوند و پیشوند نمیخاد اونم به این شدت، تکه ی سحابی گون بازم بهتره به نظرم، یا یک تکه ی شبه سحابی چون میخاد برسونه که یه چیز مبهم و سحابی مانند دیده و کشف کرده، همین.
ولی قطعا کلمه پوشیده به دردش نمیخوره ... (الان معادل سازیتون هم اشتباهه، چون معادل باید نزدیک به مفهوم باشه، الان با صفتی که ساختید، یعنی سحابی پوش، یا سحابی پوشیده، کجای این کلمه منظوری رو میرسونه که گفتم؟!!! )
شک نکنید که اونا هم در زمینه انتقال زبان فارسی به هر زبان دیگه ای مشکل خواهند داشت و نمیتونن ترجمه لغت به لغت انجام بدن چون چیزی که مشخصه فرهنگ و زبان متفاوته و این اختلافات اجتناب ناپذیر
پس دقت کنید و تا حد امکان معادل سازی نکنید وقتی هم مجبور شدید چیزی رو جایگزین کنید که قابل فهم باشه و معانی رو درست برسونه و حتی تصویر سازی ذهنی خوبی داشته باشه
هنر ترجمه خیلی ریزه کاری داره که باید حواستون بهش باشه
وقتی در زمینه ای اطلاعاتی داری ترجمه کردن راحتتره مثل همین نجوم که ماها باهاش سر و کار داریم اما وقتی اطلاعی از موضوعی نداری باید نهایت سعیتو بکنی که بازم ترجمه خوب از آب در بیاد (اون زمان یه جاهاییشم لنگید و شک داشتی میتونی از صاحب متن و کسی که تخصصی در مورد متن و موضوع داره بپرسی تا خودش راهنمایی کنه)
بارها شده ترجمه هایی رو در زمینه همین نجوم که قدری باهاش آشنایی داشتم انجام دادم اما با گیرهایی مواجه شدم که از چندینو چند نفر بخاطر فقط دو یا سه تا کلمه پرس و جو کردم تا بتونم ترجمه رو تا حد امکان نزدیک و قابل فهم ارائه بدم آخرشم بعضی جاها مجبور شدیم بعضی کلمات غیر ضروری رو حذف کنیم چون بودنش به فهم کمکی نمیکرد، نبودنش هم خللی در فهم ایجاد نمی کرد.
و مواردی که بد نیست اشاره بشه و فکر می کنم یکی از دوستان اعضا هم اشاره کردن:
+ لفظ مترجم رو نمیشه واسه هرکی متنی رو بر میگردونه به کار برد، مترجم کسیه که درسش رو خونده باشه، یا کسی که به هر دو زبان منبع و مقصد اشراف کامل داشته باشه و بتونه متن رو بخوبی منتقل کنه، و البته درهر دو مورد سابقه خوبی هم در زمینه ترجمه داشته باشه که اکثرا در زمینه های متفاوتی هم ترجمه کرده. مترجم مسئولیت داره در قبال ترجمه اش، پس خواهشا لفظ مترجم رو به این راحتی به کار نبریم، چون مسئولیتش سنگینه در صورتیکه خیلیامون فقط متنی رو بر میگردونیم و هیچ مسئولیتی رو هم قبول نمی کنیم، و فکر نمی کنیم اصلا که کارمون مسئولیت داره.
بهتره بگیم همکاران بخش ترجمه اینطوری مسئولیتش کمتره ;)
+ اینجا ما از کسی توقع ترجمه حرفه ای نداریم، بیشتر هدف همکاری اعضا در بخش ویکی هست، و البته آموزش ترجمه، پس مواردی که ویرایش میشن و حتی تذکر داده میشن برای بهتر شدن ترجمه خودمون و اعضا هست، کسی ناراحت نشه ، برای بالا بردن تواناییهای خودمونه و لاغیر...
بنده و خانوم امیری و سایر دوستان که در این زمینه همکاری داشتن و دارن هم گفتیم و باز هم میگیم، همه زحمت میکشن و همراهی و کمکشون قابل تقدیر و تحسینه و بسیار ازشون ممنون بوده و هستیم و خواهیم بود
از جناب سلحشور مدیر محترم هم بابت پشتکار و تلاشی که برای این بخش می کنن بسیار ممنونیم و میدونیم چقدر سختی داره ترجمه و ویرایش متنها.
+ بازم از همگی ممنون و متشکر بابت زحماتتون :)
mohsen4465
07-17-2013, 04:10 PM
یه چیزی رو بگم. خانم ها چون رومان و داستان و از اینا زیاد میخونن سلیقشون هم با سلیقه مردا فرق داره و متنی روان و ملایم رو می پسندن ولی ما آقایون از متون خشک و سنگین تر بیشتر خوشمون میاد. :)):دی حالا باز این متون که همچین خشک و ناروان هم نبود که میگین حالا شاید بعداً واستون خوندم ضبطش کردم ببینین چقدر روونه، لابد بد میخونیدش. اگه مقالات علمی و نتایج پژوهش ها رو بخوایم ترجمه کنیم چی میگید؟ من بشخصه مخم با خوندنشون سوت میکشه. :))
بهرحال نظر جمع همیشه برای من قابل احترام بوده و هست. من هیچ اصراری روی این روش ترجمه ندارم. بنابراین اگه دوستان هم موافق باشند از این به بعد سخت گیری در متون ترجمه شده کمتر میکنم و صرفاً مفهوم و روان بودن متن رو در نظر میگیرم. با تشکر از شما. :)
stargazer
07-17-2013, 04:24 PM
یه چیزی رو بگم. خانم ها چون رومان و داستان و از اینا زیاد میخونن سلیقشون هم با سلیقه مردا فرق داره و متنی روان و ملایم رو می پسندن ولی ما آقایون از متون خشک و سنگین تر بیشتر خوشمون میاد. :)):دی حالا باز این متون که همچین خشک و ناروان هم نبود که میگین حالا شاید بعداً واستون خوندم ضبطش کردم ببینین چقدر روونه، لابد بد میخونیدش. اگه مقالات علمی و نتایج پژوهش ها رو بخوایم ترجمه کنیم چی میگید؟ من بشخصه مخم با خوندنشون سوت میکشه. :))
گمان می کنم در جایگاه یه مترجم باهاتون حرف زدم، نه یک خانوم که سلیقه ش با آقا متفاوته :wut:
حرفهام طبق روشهایی که آموختم (اونم نه از خودم، از کتب تخصصی و دانشگاهی ترجمه، که اتفاقا مولفینش هم آقا بودن!!) و تجربه کردم (اونم روی انواع و اقسام متون علمی
از رشته های مختلف) بود
منم کسی هستم که خودش ترجمه هاش رو با حساسیت و سختگیری انجام میده (اینو برخی از دوستان که تجربه ش رو دارن میتونن تایید کنن) پس بدونید نه سلیقه ای
بوده حرفام نه چیز دیگه ای ...
بهتره از تجربیات دیگران استفاده کنیم تا اینکه اینطوری تعبیر کنیم :)
----
ممنون که احترام میزارید و از این به بعد رعایت می کنید :)
Fery.JWST
07-17-2013, 04:27 PM
بابا سخته به خدا... من سر ۱-۲ تا کلمه با دکترای مترجمی صحبت کردم هنگ کرده بود... ولی همین محسن بنده خدا تازه رشته درسیش این نبوده
واقعاْ دمش گرم متن هارو ویرایش میکنه... ولی واقعاْ خیلی از این متنهارو نمیدونیم چه کسی نوشته... شاید طرف هندی یا حتی انگلیسی باشه کلاْ نوشتن متنش
هم مثل یه فردی که تو آمریکا زندگی میکنه زمین تا آسمون فرق میکنه... بیشتر این مشکلات از اینجاها آب میخوره ... چه برسه به اینکه متن تخصصی هم باشه
من یه مقاله ieee میخواستم ترجمه کنم برا دانشگاه طرف هندی بود که نوشته بود... اشکم دراومد نتونستم کاری از پیش ببرم...
بازم دسته همگی درد نکنه... اینجا باید محلی برای انتقاد باشه اگه نباشه پیشرفتی هم نیست. به فکر این باشیم که m1 تا m110 ترجمه شده... ;)
هانیه امیری
07-17-2013, 04:40 PM
ممنون از نظرات دوستان :گل
ممنون از خانم استارگیزر، که به عنوان فردی که درسشو خوندن به حرفاشون احترام قائلم و حرفاشون رو قبول دارم و از اونجایی که قبلا ایشون و بنده
کار ویرایش ترجمه هارو انجام میدادیم، عین گذشته حساسیت زیادی روی کار ترجمه رو داریم.:)
ما هیچ وقت منکر زحمات دوستان نبودیم و همیشه تشکر هم کردیم چون همه دوستان از روی علاقه زحمت میکشند بدون هیچ پاداشی. این انتقادات هم
برای پیشرفت و بهتر شدن کارمون هست و انشالله که هیچ کس دلخور نشه ;) ما همیشه از پیشنهادات و انتقادات استقبال کردیم و خواهیم کرد. :)
با تشکر از جناب محسن که همیشه پیگیر هستند و در امر ویرایش کمک میکنند. :)
و با تشکر از همه دوستانی که در امر ترجمه متون،در تکمیل ویکی سهیم هستند.:)
خوشحالم که اینقدر به موضوع اهمیت داده میشه. :)
خوب دیگه میریم سراغ ترجمه کردن و با کمک هم ویکی خویش را میکنیم آباد :دی
پیمان اکبرنیا
07-18-2013, 08:42 AM
دوستان ترجمه متن یک کار خیلی تخصصی هست که ریزهکاریهای زیادی داره و رسیدن به مهارت بهش نیازمند تمرین و مطالعه زیاده :) این تمرین هم باید در زمینه زبان انگلیسی باشه و هم زبان فارسی :)
به نظر من هم در ترجمه متنهای ویکی نیازی به ابداع واژههای جدید نداریم. اکثر واژههای نجومی قبلا ترجمه شدهاند و اگر واژگان مصوب فرهنگستان زبان و یا واژگان به کار رفته در ماهنامه نجوم را ببینید، واژگان معادل را پیدا خواهید کرد. ماهنامه نجوم را آقای حسین شهرابی ویراستاری میکنند که از مترجمان و ویراستاران به نام ایرانی هستند. به نظرم باید در ترجمه متنها، به جز در مواردی خاص خودمان را مقید به ترجمه کلمه به کلمه نکنیم و در صورتی که میتوانیم مفهوم را به شکل بهتری منتقل کنیم، نوع جمله بندی را تغییر بدهیم.
ضمنا مطالعه کتاب «غلط ننویسیم» را به همه نویسندگان و مترجمان توصیه میکنم :) اونجا بسیاری از موارد غلط نویسی در زبان فارسی توضیح داده شده و معادلهای درست آمده است :)
ضمنا متنی که در ویکی نوشته میشه قابل ویرایش دوباره است و همه باید در ویراستاری کمک کنند. اگر مطلب ترجمه شده و ویرایش شده مشکل داشت، باید دوباره ویرایش بشه و این دقت ما رو نشون میده. پس اگر اینجا درباره ترجمه بحث می کنیم هدفمون بهتر شدن خروجی کاره و این لازمه :)
اکثر مقالههایی که ما در مجله نجوم مینویسیم حداقل 4 بار ویراستاری و بازبینی میشه. بعد از نوشته شدن متن، یک بار سردبیر یا یکی از اعضای تحریریه اون متن را میخونه و ویرایش علمی می کنه (حتی متنهایی که با تجربه ترین افراد نوشته باشند شامل این قانون هستند)، بعد یک بار ویراستار ادبی اون را میخونه و ویراستاری میکنه. بعد از ویراستار ادبی دوباره یکی دیگر از همکاران آن را مطالعه می کنه که مشکلی نباشه، بعدش مدیر اجرایی یک بار متن ریخته شده در قالب صفحه بندی را مطالعه می کنه و در آخر قبل از چاپ هم یک بار دیگه خونده میشه!
ما هم در ویکی باید روی ترجمهها حساس باشیم و وقت بگذاریم :) آقا محسن خیلی برای ویرایش زحمت میکشند ولی خب در زمینه کار ویراستاری در ابتدای راه هستند. به همین دلیل سایر دوستان از جمله مدیر ویکی، مدیر ارشد و سایر دوستانی که تجربه زیادی در کار ویرایش و ترجمه دارند، می توانند در ویرایش نهایی کمک کنند و متن بهتری به ویکی ارسال بشه، این کار دقت کار را بسیار بالاتر میبره :)
من از همه تشکر می کنم که اینقدر حساسیت نشان می دهند، این خیلی خوبه :)
ممنون از همه مدیران و اعضای گرامی که همکاری خوبی دارند
mohsen4465
07-19-2013, 09:44 PM
ترجمه ویرایش شده کاربر ESA Moon (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?6385-ESA-Moon): :have a nice day::48:
-------------------------------------------------------------------------------------------------
تاریخچه
در 3 جون 1764، چارلز مسیه M18 را به لیست خود اضافه کرد و در مورد آن اینگونه نوشت: "خوشهای از ستاره های کوچک که کمی پایینتر از سحابی شماره 17 قرار گرفته است. در اثر احاطه شدن با غبار، این خوشه از شماره 16 قبلی نمود کمتری دارد؛ در یک شکستی ساده 3.5 فوتی این خوشه بشکل سحابی به نظر می رسد، ولی با یک شکستی خوب ستاره های کوچکی دیده می شوند."
به عنوان کم نورترین خوشه ستارهای در لیست مسیه، و در نزدیکی اجرام جذاب و دیدنی چون M17 و M8، M18 مورد توجه رصدگران زیادی قرار نمی گیرد. جان هرشل در حدود 1840 میلادی آن را اینگونه به رشته تحریر در آورد: یک خوشه فقیر و زمخت که شامل دوازده ستاره از قدر ده و پانزده و بیست ستاره دیگر از قدر دوازده تا قدر پانزدهم میباشد.
اختر فیزیک
در فاصله 4200 سال نوری خوشه ستاره ای باز کوچک M18 در سمت داخلی بازوی مارپیچ کمان قرار گرفته است. بنابراین M18 نسبت به دو همسایهاش در آسمان، M17 (در فاصله 5900 سال نوری) و M16 (در فاصله 5600 سال نوری) که در سمت خارجی همان بازوی مارپیچی قرار گرفتهاند به ما نزدیکتر است، و یا نسبت به NGC 6603 در M24، که در فاصله بسیار دورتری بسمت مرکز کهکشان در 10000 سال نوری و در بازوی مارپیچ گونیا قرار دارد. M18 در اثر جذب بین ستارهای با قدری حدود 1.4 کمنورتر شده است.
فقط حدود 40 ستاره به M18 نسبت داده شدهاند. درخشانترین آنها یک ستاره آبی B2 باقدر 8.6 میباشد. از آنجائیکه سایر ستارگان درخشان آن نیز داغ و آبی هستند، لذا سن خوشه به نسبت جوان و حدود 50 میلیون سال تخمین زده شده است.
M18 بین M17 و M24 و در نزدیکی منطقهای مملو از غبار پیدا است. هرمان فون ایف (مترجم: زیرنویس عکس)
رصد
از درون دوربین های دوچشمی، M18 بصورت لکهای کوچک و تار از ستارگان دیده میشود. یک شکستی 2.5 اینچی حدود دوازده ستاره را در محدوهای با شعاع 8 دقیقه نشان میدهد. درخشانترین اعضای خوشه در شکلی مثلثی مرتب شدهاند، که برای برخی از ناظران تداعی کننده حرف S است.
تلسکوپهای بزرگتر ستارگان بسیار کم نورتری، هم متعلق به خوشه و هم متعلق به پس زمینه غنی کهکشان راه شیری را نشان می دهند. در نتیجه آن، حاشیه M18 بسختی تشخیص داده میشود. همچنین در بزرگنماییهای بالاتر مسیه 18 ظاهری پراکندهتر پیدا میکند و جذابیت خود را از دست میدهد.
سحابی گسیلشی IC 4701 (شارپلس 44) در یک درجه شمال غربی M18 یافت میشود. یک تلسکوپ 14 اینچی در ترکیب با یک فیلتر نوار باریک، فقط سایههایی از یک سحابی تکهتکه، '50×'60 را نشان میدهد.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
اینهم از ترجمه ESA Moon (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?6385-ESA-Moon) عزیز که توسط خانم امیری در ویکی نجوم قرار گرفت: M18 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M18) :79::79::79:
با سلام
این لینک دانلود اطلس مسیه خیلی سرعتش پایینه اصن آدم پیر میشه:دی
این لینک دانلود از سرور مدیافایر ;)
اطلس اجرام مسیه (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)
هانیه امیری
07-20-2013, 03:31 AM
با سلام
این لینک دانلود اطلس مسیه خیلی سرعتش پایینه اصن آدم پیر میشه:دی
این لینک دانلود از سرور مدیافایر ;)
اطلس اجرام مسیه (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)
سلام :)
ممنون از شما دوست گرامی. لینک مورد نظر نیز در پست اول قرار داده شد.
با تشکر از توجهتون :)
mohsen4465
07-20-2013, 08:40 PM
هر کی ترجمش جا مونده دستا بالا. :115:
بنظر خودم تا به اینجا هر چی ترجمه رسیده بود دستم در تاپیک قرار گرفته شده.
منتظر بقیه بچه ها هستیم تا ترجمشونو تحویل بدن. :have%20a%20nice%20d آقای اکبرنیا این M17 ما رو کجا بردین آخه؟ :brigade.baka-wolf.c
storm
07-23-2013, 01:47 PM
سلام علیکم:دی
بنده خواستم آمادگی خودم رو برای ترجمه متن اعلام بدارم:دی
ما رم بازی میدین؟:دی
:)
هانیه امیری
07-23-2013, 01:54 PM
سلام علیکم:دی
بنده خواستم آمادگی خودم رو برای ترجمه متن اعلام بدارم:دی
ما رم بازی میدین؟:دی
:)
سلام بر شما :)
بله چرا که نه ;)
لطفا مسیه 5 رو از این لینک (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_5) ترجمه فرمایید و در عرض 2-3 روز متن ترجمه شده رو به بنده بفرستید. :)
ممنون از اعلام آمادگیتون :)
reza3000
07-23-2013, 05:38 PM
از آنجایی که مسیههای قبلی هنوز به زمین نرسیده روی هوا پرپر شدن در نتیجه دوتا مسیه دیگه برای سایر دوستان قرار میدم: :54::thumbsup:
1- مسیه 32 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_32)
2- مسیه 34 (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_34)
حالا ببخشید چطور این مسیه 32رو ترجمه کنیم:brigade.baka-wolf.c
هانیه امیری
07-23-2013, 06:28 PM
حالا ببخشید چطور این مسیه 32رو ترجمه کنیم:brigade.baka-wolf.c
سلام دوست گرامی.:)
مسیه 32 توسط کاربر گرامی Fery.JWST ترجمه شده است. اگر مایل به ترجمه هستید به بنده پیغام خصوصی بزنید تا روش کار را بریتان توضیح دهم :)
s_karam76
07-25-2013, 01:23 PM
سلام به همه دوستان فعال بخش ترجمه
من یه مدتی بود که نیومدم فک کنم دو ماه میشه
اون موقع هم داشتم M104 رو ترجمه میکردم ،ولی یه اتفاق کاملا **** اتفاق افتاد و مجبور شدم ویندوز رو عوض کنم :sFun_bangdesk:که کلا فابل های وردم پاک شدن و الان همه چیز به باد رفته:th_cry:
ولی خوشبختانه خیرا در جست و جویی خطرناک در اتاقم به دست نوشته هایی تاریخی در مورد ترجمه M104 دست یافتم:yaeh%20am%20not%20d
حالا قبل از m104 میخوام یه مسیه رو به عنوان گرم شدن، ترجمه کنم.البته هر چه کوتاه تر باشه خیلی بهتره
لطفا یکی رو معرفی کنین
هانیه امیری
07-25-2013, 02:18 PM
سلام به همه دوستان فعال بخش ترجمه
من یه مدتی بود که نیومدم فک کنم دو ماه میشه
اون موقع هم داشتم M104 رو ترجمه میکردم ،ولی یه اتفاق کاملا **** اتفاق افتاد و مجبور شدم ویندوز رو عوض کنم
حالا قبل از m104 میخوام یه مسیه رو به عنوان گرم شدن، ترجمه کنم.البته هر چه کوتاه تر باشه خیلی بهتره
لطفا یکی رو معرفی کنین
سلام بر شما :)
ممنون از اینکه اعلام کردید ترجمه ای در دست دارید. هر کدام از دوستان که ترجمه ای دارند و هنوز تحویل ندادند حتی اگر چند ماه پیش قبول زحمت کرده اند، لطفا به بنده اطلاع بدند.
چون ممکن است ما به فرد دیگری ترجمه آن موضوع رو بدیم و این باعث میشه زحمت خود شما به هدر بره :)
پس جناب s_karam76 لطفا مسیه 7 رو ترجمه فرمایید.
Messier 7 or M7, also designated NGC 6475 and sometimes known as the Ptolemy Cluster, is an open cluster of stars in the constellation of Scorpius. The cluster is easily detectable with the naked eye, close to the "stinger" of Scorpius.
M7 has been known since antiquity; it was first recorded by the 1st-century Greek-Roman astronomer Ptolemy, who described it as a nebula in 130 AD. Italian astronomer Giovanni Batista Hodierna observed it before 1654 and counted 30 stars in it. In 1764, French astronomer Charles Messier catalogued the cluster as the seventh member in his list of comet-like objects. English astronomer John Herschel described it as "coarsely scattered clusters of stars".
Telescopic observations of the cluster reveal about 80 stars within a field of view of 1.3° across. At the cluster's estimated distance of 980 light years this corresponds to an actual diameter of 25 light years. The tidal radius of the cluster is 40.1 ly (12.3 pc) and it has a combined mass of about 735 times the mass of the Sun. The age of the cluster is around 200 million years while the brightest member star is of magnitude 5.6. In terms of composition, the cluster contains a similar abundance of elements other than hydrogen and helium as the Sun.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_7)
لطفا ترجمه نهایی رو در عرض 2-3 روز به صورت فایل وورد به بنده بفرستید.
با تشکر :)
هانیه امیری
07-25-2013, 05:28 PM
سلام خدمت همراهان ویکی نجوم :)
با تشکر از خانم storm برای ترجمه خوبشون و با تشکر از خانم gandom برای ویرایش ترجمه :)
این هم ترجمه نهایی قرار داده شده در ویکی نجوم:
مسیه 5 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M5)
دیگه تعداد ترجمه ها زیاد شده و از مدیران و کاربران دیگر هم در زمینه ویرایش متون کمک خواهیم گرفت ;)
با تشکر از همه مترجمان و ویراستاران :) :گل
هانیه امیری
07-26-2013, 03:19 AM
با سلام حدمت دوستان عزیز :)
با تشکر از آقای Ali Ahmadi به خاطر ترجمه خوبشون. این هم ترجمه نهایی ایشون.
مسیه 6 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M6)
با تشکر از همه دوستان :)
s_karam76
07-29-2013, 03:06 AM
با تشکر از همه ی فعالان بخش ترجمه
مسیه 7 ترجمه شد و در حال ترجمه m104 هستم
لطفا زمان تحویل دادن رو اعلام کنید
هانیه امیری
07-29-2013, 11:48 AM
با تشکر از همه ی فعالان بخش ترجمه
مسیه 7 ترجمه شد و در حال ترجمه m104 هستم
لطفا زمان تحویل دادن رو اعلام کنید
سلام و با تشکر از شما :)
لطفا قسمت های زیر رو ترجمه کنید.
Sombrero Galaxy
The Sombrero Galaxy (also known as Messier Object 104, M104 or NGC 4594) is an unbarred spiral galaxy in the constellation Virgo located 28 megalight-years (8,600 kpc) from Earth. It has a bright nucleus, an unusually large central bulge, and a prominent dust lane in its inclined disk. The dark dust lane and the bulge give this galaxy the appearance of a sombrero. Astronomers initially thought that the halo was small and light, indicative of a spiral galaxy. But Spitzer found that halo around the Sombrero Galaxy is larger and more massive than previously thought, indicative of a giant elliptical galaxy. The galaxy has an apparent magnitude of +9.0, making it easily visible with amateur telescopes. The large bulge, the central supermassive black hole, and the dust lane all attract the attention of professional astronomers.
History
Discovery
The Sombrero Galaxy was discovered in March 1767 by Pierre Méchain, who described the object in a May 1767 letter to J. Bernoulli that was later published in the Berliner Astronomisches Jahrbuch. Charles Messier made a hand-written note about this and five other objects (now collectively recognized as M104 – M109) to his personal list of objects now known as the Messier Catalogue, but it was not "officially" included until 1921. William Herschel independently discovered the object in 1784 and additionally noted the presence of a "dark stratum" in the galaxy's disc, what is now called a dust lane. Later astronomers were able to connect Méchain's and Herschel's observations
Designation as a Messier object
In 1921, Camille Flammarion found Messier's personal list of the Messier objects including the hand-written notes about the Sombrero Galaxy. This was identified with object 4594 in the New General Catalogue, and Flammarion declared that it should be included in the Messier Catalogue. Since this time, the Sombrero Galaxy has been known as M104
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Sombrero_Galaxy)
لطفا متن نهایی ترجمه شده را در عرض 3-4 روز به بنده بفرستید.
با تشکر از همراهی دوستان :)
s_karam76
07-29-2013, 02:31 PM
سلام و با تشکر از شما :)
لطفا قسمت های زیر رو ترجمه کنید.
Sombrero Galaxy
The Sombrero Galaxy (also known as Messier Object 104, M104 or NGC 4594) is an unbarred spiral galaxy in the constellation Virgo located 28 megalight-years (8,600 kpc) from Earth. It has a bright nucleus, an unusually large central bulge, and a prominent dust lane in its inclined disk. The dark dust lane and the bulge give this galaxy the appearance of a sombrero. Astronomers initially thought that the halo was small and light, indicative of a spiral galaxy. But Spitzer found that halo around the Sombrero Galaxy is larger and more massive than previously thought, indicative of a giant elliptical galaxy. The galaxy has an apparent magnitude of +9.0, making it easily visible with amateur telescopes. The large bulge, the central supermassive black hole, and the dust lane all attract the attention of professional astronomers.
History
Discovery
The Sombrero Galaxy was discovered in March 1767 by Pierre Méchain, who described the object in a May 1767 letter to J. Bernoulli that was later published in the Berliner Astronomisches Jahrbuch. Charles Messier made a hand-written note about this and five other objects (now collectively recognized as M104 – M109) to his personal list of objects now known as the Messier Catalogue, but it was not "officially" included until 1921. William Herschel independently discovered the object in 1784 and additionally noted the presence of a "dark stratum" in the galaxy's disc, what is now called a dust lane. Later astronomers were able to connect Méchain's and Herschel's observations
Designation as a Messier object
In 1921, Camille Flammarion found Messier's personal list of the Messier objects including the hand-written notes about the Sombrero Galaxy. This was identified with object 4594 in the New General Catalogue, and Flammarion declared that it should be included in the Messier Catalogue. Since this time, the Sombrero Galaxy has been known as M104
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Sombrero_Galaxy)
لطفا متن نهایی ترجمه شده را در عرض 3-4 روز به بنده بفرستید.
با تشکر از همراهی دوستان :)
با سلام خدمت شما
بنده M104 رو قبلا ترجمه کرده بودم و تحویل آقای mohsen4465 دادم اما تا آخرش کامل نشده بود ولی الان خانم امیری بخش هایی رو گفتن که ترجمه کرده بودم حتی یه بخش بیشتر هم ترجمه کردم.
لطفا بررسی کنید اگر ایشون متن ها ترجمه شده رو نداشتن ،من دوباره اون هارو میفرستم
همچنین با تشکر فراوان از آقای mohsen4465 بابت در اختیار قرار دادن متن های ترجمه شده
لطفا متن بعدی برای ترجمه رو اعلام کنید.خیلی دوست دارم :yaeh am not durnk:m64:yaeh am not durnk: رو ترجمه کنم
هانیه امیری
07-29-2013, 06:32 PM
بنده M104 رو قبلا ترجمه کرده بودم اما تا آخرش کامل نشده بود ولی الان خانم امیری بخش هایی رو گفتن که ترجمه کرده بودم حتی یه بخش بیشتر هم ترجمه کردم.
همچنین با تشکر فراوان از آقای mohsen4465 بابت در اختیار قرار دادن متن های ترجمه شده
لطفا متن بعدی برای ترجمه رو اعلام کنید.خیلی دوست دارم :yaeh am not durnk:m64:yaeh am not durnk: رو ترجمه کنم
سلام :)
شما گفته بودید که فراموش کردید و هنوز نفرستادید که بنده فکر کردم هنوز ترجمه نکرده اید برای همین مطالب رو تعیین کردم. :) ممنون که فرستادید. :)
اگر مایل بودید میتونید ادامه مسیه 104 (http://en.wikipedia.org/wiki/Sombrero_Galaxy) رو هم ترجمه کنید. :)
چون دوست دارین مسیه 64 رو ترجمه کنید پس اینجا نظم رو به هم میزنیم ;)
پس لطفا همه قسمت های مسیه 64 (http://en.wikipedia.org/wiki/Black_Eye_Galaxy)رو ترجمه کنید و در عرض 3-4 روز به بنده بفرستید.
موفق باشید :)
s_karam76
07-29-2013, 06:41 PM
سلام :)
چون دوست دارین مسیه 64 رو ترجمه کنید پس اینجا نظم رو به هم میزنیم ;)
موفق باشید :)
اگه نظم به هم میریزه ،m64 رو بعدا ترجمه می کنم ولی برام بذارید کنار:);)
به نظرم اگه لیست موضوعاتی که هنوز ترجمه نشدن و توی صف هستن رو اینجا بذارید خیلی خوب میشه،وقتی آدم یه چیز رو دوست داشته باشه ،بهتر وسریع تر اونو ترجمه میکنه
هانیه امیری
07-29-2013, 06:50 PM
اگه نظم به هم میریزه ،m64 رو بعدا ترجمه می کنم ولی برام بذارید کنار:);)
به نظرم اگه لیست موضوعاتی که هنوز ترجمه نشدن و توی صف هستن رو اینجا بذارید خیلی خوب میشه،وقتی آدم یه چیز رو دوست داشته باشه ،بهتر وسریع تر اونو ترجمه میکنه
چون به ترتیب پیش میرم برا همین عرض کردم. :) مشکلی نیست شما زحمت مسیه 64 رو بکشید. :)
در مورد قرار دادن لیست مطالب قبلا بحث شده در این پست (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=63823&viewfull=1#post63823). :)
پس هر وقت مایل بودید، کافیست فقط اعلام آمادگی بکنید. :)
هانیه امیری
07-31-2013, 09:56 PM
با سلام خدمت دوستان گرامی :)
با تشکر از جناب s_karam76 برای ترجمه مسیه 104 و با تشکر از خانم gandom برای ویرایش ترجمه.
لینک متن قرار داده شده در ویکی نجوم:
مسیه 104 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M104)
موفق باشید :)
شبنم مختاری
08-01-2013, 12:25 AM
سلام هانیه جان
منم ترجمه میخوام:)
هانیه امیری
08-01-2013, 12:29 AM
سلام هانیه جان
منم ترجمه میخوام:)
سلام بر شبنم عزیز :)
پس لطفا زحمت ترجمه متن زیر رو بکش در واقع ادامه مسیه 104 هست.
Nucleus
The nucleus of the Sombrero galaxy is classified as a low ionization nuclear emission region (LINER). These are nuclear regions where ionized gas is present, but the ions are only weakly ionized (i.e. the atoms are missing relatively few electrons). The source of energy for ionizing the gas in LINERs has been debated extensively. Some LINER nuclei may be powered by hot, young stars found in star formation regions, whereas other LINER nuclei may be powered by active galactic nuclei (highly energetic regions that contain supermassive black holes). Infraredspectroscopy observations have demonstrated that the nucleus of the Sombrero Galaxy is probably devoid of any significant star formation activity. However, a supermassive black hole has been identified in the nucleus (as discussed in the subsection below), so this active galactic nucleus is probably the energy source that weakly ionizes the gas in the Sombrero Galaxy
Central supermassive black hole
In the 1990s, a research group led by John Kormendy demonstrated that a supermassive black hole is present within the Sombrero Galaxy Using spectroscopy data from both the CFHT and the Hubble Space Telescope, the group showed that the speed of revolution of the stars within the center of the galaxy could not be maintained unless a mass 1 billion times the mass of the Sun, or 109 M☉, is present in the center.This is among the most massive black holes measured in any nearby galaxies.
Synchrotron emission
At radio and X-ray wavelengths, the nucleus is a strong source of synchrotron emission. Synchrotron emission is produced when high velocity electrons oscillate as they pass through regions with strong magnetic fields. This emission is actually quite common for active galactic nuclei. Although radio synchrotron emission may vary over time for some active galactic nuclei, the luminosity of the radio emission from the Sombrero Galaxy only varies 10-20%.
Unidentified submillimeter emission
In 2006, two groups published measurements of the submillimeter radiation from the nucleus of the Sombrero Galaxy at a wavelength of 850 µm. This submillimeter emission was found not to originate from the thermal emission from dust (which is commonly seen at infrared and submillimeter wavelengths), synchrotron emission (which is commonly seen at radio wavelengths), bremsstrahlung emission from hot gas (which is uncommonly seen at millimeter wavelengths), or molecular gas (which commonly produces submillimeter spectral lines).The source of the submillimeter emission remains unidentified
.
Globular clusters
The Sombrero Galaxy has a relatively large number of globular clusters. Observational studies of globular clusters in the Sombrero Galaxy have produced estimates of the population in the range of 1,200 to 2,000. The ratio of the number of globular clusters to the total luminosity of the galaxy is high compared to the Milky Way and similar galaxies with small bulges, but the ratio is comparable to other galaxies with large bulges. These results have been repeatedly used to demonstrate that the number of globular clusters in galaxies is thought to be related to the size of the galaxies' bulges. The surface density of the globular clusters generally follows the light profile of the bulge except for near the center of the galaxy.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Sombrero_Galaxy)
لطفا متن ترجمه شده را در عرض 3-4 روز بهم بفرست.
موفق باشی :)
هانیه امیری
08-01-2013, 09:58 PM
با سلام خدمت همراهان عزیز :)
با تشکر از جناب s_karam76 برای ترجمه مسیه 7
این هم متن ویرایش شده ایشون در ویکی نجوم:
مسیه 7 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M7)
(http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M104)موفق باشید :)
mohsen4465
08-04-2013, 01:21 AM
ترجمه M21 خانم *artemis (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?1569-*artemis):
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تاریخچه
M21 به همراه اجرام M19 تا M22 در پنجم ژوئن سال 1764 توسط چالرز مسیه کشف شد. مسیه فرانسوی در خصوص آن اینگونه نوشت: "خوشهای از ستارگان در کنار خوشه قبلی. ستارگان این دو خوشه دارای قدر هشتم تا نهم هستند که با غبار احاطه شدهاند." ظاهراً، تلسکوپ مسیه به حد کافی مناسب نبوده است تا هر یک از این دو جرم را درست نشان دهد؛ نه M20 یک خوشه ستاره ای است، و نه هیچ توده غباری در اطراف M21 موجود است.
جان هرشل و اَدمیرال ویلیام اسمیث هر دو این خوشه را پراکنده و بدون جذابیت نامیدند. M21 همچنین توسط رصدگران بعدی نیز چندان مورد توجه واقع نشد.
اخترفیزیک
این خوشهی باز با فاصلهی 3930 سال نوری، همانند M8، در بازوی مارپیچی قوس (کمان) کهکشان، اما کمی نزدیکتر به ما قرار گرفته است. M21 همچنین قسمتی از اجتماع OB1 قوس میباشد و مثل تمامی اعضای آن، جرم بسیار جوانی است. شاید شواهدی برای دو فاز مجزای شکل گیری خوشه وجود داشته باشد زیرا که پارک و همکارانش چندین ستاره در M21 با سنی فقط معادل 4 میلیون سال یافتند؛ در حالی که برای اکثر اعضای خوشه آنها سنی مابین 7.5 تا 8 میلیون سال را بدست آوردند.
در سال 1996 فوربس در میدانی به قطر '18 حدود 105 عضو از خوشه را از بین تمام ستارگان درخشانتر از قدر 15.5 تشخیص داد. درخشانترین ستاره خوشه، HD 164863 از رده طیفی B0، از قدر 7.3 است. بسیاری از مؤلفان M21 را به عنوان خوشهای نسبتاً متمرکز در نظر میگیرند و به آن رده ترامپلر I3r یا I3p را نسبت میدهند.
رصد
با در نظر گرفتن درخشش آن در قدر 5.9، و این حقیقت که قدر درخشانترین ستاره آن به اندازهی قابل توجه 6.7 میرسد، M21 میبایستی در محدوده دسترسی چشم غیر مسلح باشد. ولیکن با چندین ستاره از قدر ششم و سحابی سهتکه M20 که مستقیماً در سمت جنوب آن است، این جرم بسختی از همسایگان نزدیکش تمیز داده میشود.
در دوربینهای دوچشمی، M21 به صورت یک توده کوچک متشکل از ستاره جلوه میکند. یک تلسکوپ کوچک حدود دو جین از اعضای خوشه را در زمینهای غبارآلود مشخص میکند. مرکز، توسط یک گروه سهتایی شدیداً فشرده اشغال شده است. با دهانههای بزرگتر، تعداد ستارگان خوشه به 40 یا 50 عدد افزایش مییابد و پس زمینهی تفکیک نشده آن از بین میرود. مرزهای خوشه در مقابل پس زمینه غنی آن به خوبی قابل تشخیص نیست، بنابراین قضاوت در خصوص شکل M21 کار سختی است. اندازه تقریبی آن '7 در تلسکوپهای کوچک و '15 در تلسکوپهای بزرگتر است. برای رصدگران، M21 حاوی سه ستاره دوتایی درخور توجه است:
http://up.avastarco.com/images/x3fexkooyv5cywh87858.png (http://up.avastarco.com/images/x3fexkooyv5cywh87858.png)
سحابی گسیلشی بزرگ اما با فروغ سطحی کم شارپلس 34 را میتوان در °1 شمال شرقی M21 یافت. یک تلسکوپ 14 اینچی آن را مانند انگشت غبارآلودی نشان میدهد، که به جهت شمال غرب، بسمت ابر صورت فلکی قوس اشاره میکند. هر چند که بدون فیلتر سحابی نوار باریک، چیزی دیده نمی شود. دورتر بسمت شمال ساختار مشابهی وجود دارد، اما متشکل از ستارگانی کمنور است، زیرا که با وجود فیلتر، تضاد نوریاش را تغییر نمیدهد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
هانیه امیری
08-07-2013, 10:18 PM
با سلام خدمت همراهان عزیز :)
با تشکر از خانم p.i.w برای ترجمه مسیه 51 و با تشکر از خانم gandom برای ویرایش ترجمه.
این هم متن نهایی در ویکی نجوم:
مسیه 51 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M51)
پیشاپیش عیدتون مبارک :) :گل
zeinab ashouri
08-08-2013, 02:08 PM
سلام
میشه یه ترجمه هم به من بدین؟
البته لطفا خیلی سخت نباشه چون بار اولمه.
ممنون:)
هانیه امیری
08-08-2013, 06:55 PM
سلام
میشه یه ترجمه هم به من بدین؟
البته لطفا خیلی سخت نباشه چون بار اولمه.
ممنون:)
سلام و ممنون از اعلام آمادگیتون :)
لطفا متن زیر رو ترجمه کنید.
مسیه 54
Messier 54 (also known as M54 or NGC 6715) is a globular cluster in the constellation Sagittarius. It was discovered by Charles Messier in 1778 and subsequently included in his catalog of comet-like objects
.
Previously thought to belong to our Galaxy at a distance from Earth of about 50,000 light-years, it was discovered in 1994 that M54 most likely belongs to the Sagittarius Dwarf Elliptical Galaxy (SagDEG) making it the first globular cluster formally thought to be part of our galaxy reassigned to extragalactic status, even if not recognized as such for nearly two and a quarter centuries.
Modern estimates now place M54 at a distance of some 87,000 light-years, translating into a true radius of 150 light-years across. It is one of the denser of the globulars, being of class III (I being densest and XII being the least dense). It shines with the luminosity of roughly 850,000 times that of the Sun and has an absolute magnitude of -10.0.
As it is located on SagDEG's center, some authors think it actually may be its core; however others have proposed that it is a real globular cluster that fell to the center of this galaxy due to decay of its orbit caused by dynamical friction
M54 is easily found in the sky, being close to the star ζ Sagittarii. It is, however, not resolvable into individual stars even with larger amateur telescopes.
In July 2009, a team of astronomers reported that they had found evidence of an intermediate-mass black hole in the core of M54.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_54)
لطفا متن نهایی را در عرض 3-4 روز به صورت فایل وورد به بنده بفرستید.
موفق باشید :)
سلام خانم اميري
من هم براي انجام ترجمه براي ويكي نجوم اعلام آمادگي مي كنم :)
هانیه امیری
08-20-2013, 09:23 PM
سلام خانم اميري
من هم براي انجام ترجمه براي ويكي نجوم اعلام آمادگي مي كنم :)
با سلام خدمت شما و ممنون از اعلام آمادگیتون. :)
لطفا متن زیر را ترجمه کنید. در واقع قسمت انتهایی مسیه 104 است.
Distance
At least two methods have been used to measure the distance to the Sombrero Galaxy.
The first method relies on comparing the measured fluxes from planetary nebulae in the Sombrero Galaxy to the known luminosities of planetary nebulae in the Milky Way. This method gave the distance to the Sombrero Galaxy as 29 ± 2 Mly (8,900 ± 610 kpc).
The other method used is the surface brightness fluctuations method. This method uses the grainy appearance of the galaxy's bulge to estimate the distance to it. Nearby galaxy bulges will appear very grainy, while more distant bulges will appear smooth. Early measurements using this technique gave distances of 30.6 ± 1.3 Mly (9,400 ± 400 kpc). Later, after some refinement of the technique, a distance of 32 ± 3 Mly (9,800 ± 920 kpc) was measured.This was even further refined in 2003 to be 29.6 ± 2.5 Mly (9,100 ± 770 kpc).
The average distance measured through these two techniques is 29.3 ± 1.6 Mly (9,000 ± 490 kpc).
Nearby galaxies and galaxy group information
The Sombrero Galaxy lies within a complex, filament-like cloud of galaxies that extends to the south
of the Virgo Cluster. However, it is unclear whether the Sombrero Galaxy is part of a formal galaxy group. Hierarchical methods for identifying groups, which determine group membership by considering whether individual galaxies belong to a larger aggregate of galaxies, typically produce results showing that the Sombrero Galaxy is part of a group that includes NGC 4487, NGC 4504, NGC 4802, UGCA 289, and possibly a few other galaxies. However, results that rely on the percolation method (i.e. the "friends-of-friends" method), which links individual galaxies together to determine group membership, indicate that either the Sombrero Galaxy is not in a group or that it may only be part of a galaxy pair with UGCA 287.
Amateur astronomy observation information
The Sombrero Galaxy is located 11.5° west of Spica and 5.5° northeast of Eta Corvi.Although the galaxy is visible with 7x35 binoculars or a 4-inch (100 mm) amateur telescope, an 8-inch (200 mm) telescope is needed to distinguish the bulge from the disk, and a 10-or-12-inch (250 or 300 mm) telescope is needed to see the dark dust lane.
منبع (http://en.wikipedia.org/wiki/Sombrero_Galaxy)
لطفا متن ترجمه شده را در عرض 3-4 روز به صورت پیغام خصوصی به بنده بفرستید.
--------------------------------------------------------------------------------------------
با تشکر از خانم شبنم مختاری برای ترجمه خوبشون و با تشکر از خانم gandom برای ویرایش ترجمه.
و این هم ادامه مسیه 104 ترجمه شده توسط ایشون در ویکی نجوم :
مسیه 104 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M104#.D9.87.D8.B3.D8.AA.D9.87)
موفق باشید :)
gandom
08-21-2013, 02:56 PM
ممنون از همه دوستانی که تو کار ترجمه همکاری می کنید :)...هر روز هم داره نام کاربری های مختلف به لیست ترجمه شده ها اضافه میشه :)
یه نکته ای رو خواستم بگم که دستتون بیش تر راه بیفته تو زمینه ترجمه...اونم اینکه الان که ما داریم اجرام مسیه رو با هم ترجمه می کنیم، بیش تر اصطلاحات و جمله بندی ها دارن تکرار میشن...پس بهترین کار اینه که ترجمه های قبلی رو یه نگاهی بندازیم که متن ادیت شده مون زیاد تفاوتی با متنی که خودمون ترجمه کردیم نداشته باشه ;)
مرسی از همگی :)
هانیه امیری
08-21-2013, 05:25 PM
ممنون از همه دوستانی که تو کار ترجمه همکاری می کنید :)...هر روز هم داره نام کاربری های مختلف به لیست ترجمه شده ها اضافه میشه :)
یه نکته ای رو خواستم بگم که دستتون بیش تر راه بیفته تو زمینه ترجمه...اونم اینکه الان که ما داریم اجرام مسیه رو با هم ترجمه می کنیم، بیش تر اصطلاحات و جمله بندی ها دارن تکرار میشن...پس بهترین کار اینه که ترجمه های قبلی رو یه نگاهی بندازیم که متن ادیت شده مون زیاد تفاوتی با متنی که خودمون ترجمه کردیم نداشته باشه ;)
مرسی از همگی :)
ممنون از خانم gandom عزیز برای ویرایش ترجمه ها و اشاره به یک نکته مهم :)
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
با تشکر از خانم zeinab ashouri بابت ترجمه خوبشون و با تشکر از خانم gandom برای ویرایش ترجمه.
و این هم متن نهایی در ویکی نجوم
مسیه 54 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M54)
با تشکر از همه دوستان که در بخش ترجمه همکاری میکنند :) :گل
منتظر اعلام آمادگی سایر دوستان هم هستیم ;)
zeinab ashouri
08-23-2013, 01:53 PM
من آماده ی ترجمه ام :)
هانیه امیری
08-24-2013, 04:25 PM
من آماده ی ترجمه ام :)
سلام بر زینب عزیز :) ممنون از اعلام آمادگی مجدد.
لطفا از این کتاب " کتاب اطلس اجرام مسیه (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)" مسیه 41 رو ترجمه کنین. اگر نتونستین دانلود کنین حتما بگید تا فقط صفحه مورد نظر رو در اختیارتون قرار بدم. :)
لطفا متن نهایی را در عرض 3-4 روز به بنده بفرستید.
موفق باشید :)
tanin kazemzadeh
08-24-2013, 06:36 PM
سلام خانم امیری
منم آماده ی ترجمه هستم. :)
هانیه امیری
08-24-2013, 06:44 PM
سلام خانم امیری
منم آماده ی ترجمه هستم. :)
سلام طنین جان. ممنون از اعلام آمادگیت :)
لطفا از این لینک (http://en.wikipedia.org/wiki/Orion_Nebula)قسمت های زیر رو ترجمه کن. (مسیه 42)
Orion Nebula
The Orion Nebula (also known as Messier 42, M42, or NGC 1976) is a diffuse nebula situated south of Orion's Belt in the constellation of Orion. It is one of the brightest nebulae, and is visible to the naked eye in the night sky. M42 is located at a distance of 1,344 ± 20 light years and is the closest region of massive star formation to Earth. The M42 nebula is estimated to be 24 light years across. It has a mass of about 2000 times the mass of the Sun. Older texts frequently refer to the Orion Nebula as the [B]Great Nebula in Orion or the Great Orion Nebula.
The Orion Nebula is one of the most scrutinized and photographed objects in the night sky, and is among the most intensely studied celestial features. The nebula has revealed much about the process of how stars and planetary systems are formed from collapsing clouds of gas and dust. Astronomers have directly observed protoplanetary disks, brown dwarfs, intense and turbulent motions of the gas, and the photo-ionizing effects of massive nearby stars in the nebula. There are also supersonic "bullets" of gas piercing the hydrogen clouds of the Orion Nebula. Each bullet is ten times the diameter of Pluto's orbit and tipped with iron atoms glowing bright blue. They were probably formed one thousand years ago from an unknown violent event.
Physical Characteristics (http://en.wikipedia.org/wiki/Orion_Nebula#Physical_Characteristics)
Coloration (http://en.wikipedia.org/wiki/Orion_Nebula#Coloration)
Structure (http://en.wikipedia.org/wiki/Orion_Nebula#Structure)
لطفا متن ترجمه شده را در عرض 3-4 روز برام بفرست ;)
موفق باشی :)
رخساره روشنی
08-24-2013, 07:23 PM
سلام
اول یک خسته نباشید عرض میکنم به همه دوستانی که ترجمه می کنند :)
من یک سوال داشتم در زمان های دور من ترجمه m39 رو قبول کرده بودم بعد به دلیل مشغله و این چیزا فراموش کردم بفیه اش رو ترجمه کنم :دی
الان چیکارش کنم ؟
هانیه امیری
08-24-2013, 08:02 PM
سلام
اول یک خسته نباشید عرض میکنم به همه دوستانی که ترجمه می کنند :)
من یک سوال داشتم در زمان های دور من ترجمه m39 رو قبول کرده بودم بعد به دلیل مشغله و این چیزا فراموش کردم بفیه اش رو ترجمه کنم :دی
الان چیکارش کنم ؟
سلام رخساره جان :)
مرسی که اطلاع دادی. پس بی زحمت ترجمه مسیه 39 رو خودت انجام بده ;)
هانیه امیری
08-29-2013, 01:03 PM
سلام خدمت دوستان عزیز :)
با تشکر از خانم raad برای ترجمه خوبشون و با تشکر از خانم gandom برای ویرایش ترجمه
و این هم قسمت نهایی مسیه 104 در ویکی نجوم:
مسیه 104 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M104#.D9.85.D8.B3.D8.A7.D9.81.D8.A A)
با تشکر از همه دوستان همراه :)
zeinab ashouri
08-30-2013, 12:15 AM
سلام خانم امیری
ببخشید من موفق نشدم ترجمه رو براتون بفرستم، ظرفیت پیام های دریافتیتون تموم شده:دی
----------------------
هانیه امیری
سلام زینب جان :)
ببخشید، حل شد ;)
mohsen4465
09-04-2013, 07:13 PM
ترجمه ویرایش شده آقا فرهاد عزیز، Fery.JWST (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?6477-Fery.JWST)، از مسیه 41: :have a nice day:
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تاریخچه
جان الارد گور اشاره نموده است که M41 احتمالاً قدیمی ترین جسمِ شناخته شده در اعماق آسمان است: چنان که در بخشی از کتاب "علوم علوی" که ارسطو در سال 325 پیش از میلاد نوشته، آمده: "یکی از ستارگانِ سگ دُمی دارد که اگر به آن خیره شوی کم نور دیده میشود اما اگر نگاهی گذرا به آن بیاندازی روشن تر دیده میشود". بی گمان ارسطو در اینجا به پدیده ی "نگاه چپچپ" اشاره داشته، اما اینکه آیا منظورش دقیقاً M41 بوده یا خیر به دلیلِ دوگانگیِ نشانیِ موقیعت ارائه شده مشخص نیست. اِی.اِی بارنِت در این باره پیشنهاد میکند که نشانی بیان شده احتمالاً به راه شیری در نزدیک سیگما سگ بزرگ اشاره میکند.
با این حال شواهد محکمی برای رصد اکتشافی توسط هودیِرنا به سال 1654، و یا اکتشافات مستقلِ انجام شده توسط فلمِستید در 1702، و لی جنتیل در 1742 وجود دارد. مسیه در 16 ژآنویه 1765، M41 را رصد نمود و دراین باره چنین نظر داد: "خوشهای ستارهای در زیر شباهنگ که با تلسکوپ شکستی یک فوتی غبارآلود به نظر میرسد، اما صرفاً یک خوشه از ستارگان کم فروغ است". با این بیانات معلوم میشود که تلسکوپ شکستی با فاصله کانونی 1 فوتی مسیه، میبایستی یک تلسکوپ ساده کروماتیک کوچک و نامرغوب باشد.
مدتها بعدها، وب، به ستاره قرمز رنگی در مرکز خوشه اشاره کرد. گرچه، غیر از این مورد توجه ناچیزی به این خوشه ستارهای شده است. چنان که کورتیس هم در توصیف خود بر اساس تصاویر گرفته شدهاش مینویسد: "خوشهای بسیار درشت ترکیب و پراکنده با قطری تقریباً معادل 25 دقیقه قوس".
اختر فیزیک
خوشه باز M41 تحت سلطه چند غول قرمز از ردههای طیفی Gو K با درخشندگی ظاهری در محدوده بزرگی از 6.9 تا 8.0 قرار گرفته است. درخشانترین آنها یک غول K3 (HD 49091) با 700 برابر درخشندگی خورشید است. در مقایسه، درخشانترین ستاره رشته اصلی M41 (HD49126) دارای رده طیفی B8 و روشنایی به طور جزئی متغییر از قدر 7.2 به 7.3 است. برآوردهای سنی خوشه بر پایه این انتهای فوقانی رشته اصلی، سنی معادل 190 میلیون سال را بدست میدهند. در خصوص مجموع طول عمر، ویژگیها و دینامیک خوشه انتظار عمری حدود 500 میلیون سال را برای M41 تا قبل از تجزیهی آن پیشنهاد میکنند.
در بین ستارگان درخشانتر از قدر 12 در میدان M41، عضویت در خوشه برای 70 ستاره تأیید شده است، که این امر تعداد یکسانی از ستارگان پهنه دید را مجزا باقی میگذارد. ستاره نورانی 12CMa در نزدیکی جنوب شرقیِ M41، عضوی از خوشه نمیباشد. این غول آبی از رده طیفی B7، فاصلهای برابر با فقط 670 سال نوری دارد و مشخصاً ستارهای پیشزمینهای است.
بالغ بر 80 درصد ستارگان خوشه احتمالاً در سیستمهای دوتایی پیوند خوردهاند، نسبتی که به طور مشخصی بزرگ است. میزان افت درخشندگی بسوی M41 تنها حدود 0.2 قدر میباشد که نسبت به فاصله 2300 سال نوری آن بسیار کم است. بر اساس این فاصله و اندازه زاویهای 40 دقیقهای، قطر فیزیکی خوشه 26 سال نوری میباشد. ارتباط فیزیکی مفروض با کولایندر 121 در 4.6 درجه جنوب شرقی M41 وجود ندارد، چرا که کولایندر 121 در حقیقت بسیار دورتر در فاصله ی 3500 سال نوری قرار گرفته است.
رصد
در شبهای تاریک M41 را میتوان با چشمان غیر مسلح بدون سختی همچون تکهی ابرآلودی در 4 درجهای جنوب شباهنگ دید. حتی دوچشمیهای سالن اپرایی 15×3.5 روشنترین ستارهها را در آن نمایش میدهد و دوچشمیهای 10x50 بخوبی اجزای این خوشه باز را تفکیک میکند.
با یک تلسکوپ، ستاره غولپیکر نارنجی درخشان مرکزی خودنمایی میکند. تجسس نزدیکتر چندین ستاره مایل به قرمز دیگر را مشخص میکند. جذابیت بصری نیرومند M41 در بزرگ نمایی بالاتر از بین میرود که فقط یک زمینه پر ستاره را نمایش میدهد. اما یک جفت ستارهای درخشان در شمال غربی مرکز خوشه جلب توجه میکند. این h 2341 است با اجزائی از قدر 8.3 و 9.1 که 45” جدایی دارند. از میان سایر ستارگان دوتایی، ستارگان زیر قابل ذکر هستند:
http://up.avastarco.com/images/lixhefbvbcj9ig9enwsh.png
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
|Alireza|
09-07-2013, 10:22 PM
نانوشت:
گنجیشک لالا!....سنجاب لالا!
آمد دوباره تاپیک بالا!...
ترجمه می خوام!ترجمه می خوام!دوباره ترجمه!من می خوام!
لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی، لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی، لالا لالایی لالا لالایی!!:79:
اینه آهنگش!:
دانلود! (http://www.astroupload.com/do.php?filename=1378580642881.mp3)
سلام خدمت همه ی دوستان:)
چرا اینجا اینقدر سوت کوره!
اگه ممکنه یه ترجمه هم به من بدید!:hope my fake smile
اون بالایی ها اثرات نزدیک شدن ماه مهره!:دی
شب بر همه خوش
هانیه امیری
09-07-2013, 10:34 PM
نانوشت:
گنجیشک لالا!....سنجاب لالا!
آمد دوباره تاپیک بالا!...
ترجمه می خوام!ترجمه می خوام!دوباره ترجمه!من می خوام!
لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی، لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی، لالا لالایی لالا لالایی!!:79:
اینه آهنگش!:
دانلود! (http://snd1.tebyan.net/1389/10/shabbekheirkoochoolooo_lala_80660.mp3)
سلام خدمت همه ی دوستان:)
چرا اینجا اینقدر سوت کوره!
اگه ممکنه یه ترجمه هم به من بدید!:hope my fake smile
اون بالایی ها اثرات نزدیک شدن ماه مهره!:دی
شب بر همه خوش
سلام بر کاربر برگزیده ویکی :)
ممنون از اعلام آمادگیتون. :)
چشم ترجمه هم میدیم ;)
لطفا از کتابی که در پست اول هست (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، مسیه 43 رو ترجمه فرمایید و در عرض 3-4 روز به بنده بفرستید. :)
شب خوش :)
سلام میشه کسی بهم بگه دقیقا برای ترجمه باید چه حرکاتی از خودم بروز بدم؟
Mostafa
09-08-2013, 12:11 AM
سلام میشه کسی بهم بگه دقیقا برای ترجمه باید چه حرکاتی از خودم بروز بدم؟
سلام كامي جان
نياز نيز حركات خاصي از خودتون بروز بديد كه !
فقط كافيه براي ترجمه اعلام آمادگي كنيد ، بعد مديران بخشي رو براي شما تعيين مي كنند كه زحمت ترجمه اش رو بكشيد
بعد شما هم لطف ميكنيد و ترجمه مي كنيد و بعد هم متن شما در ويكي نجوم قرار داده ميشه هم از شما تشكر و قدر داني ميشه :)
حركت خاص ديگه اي نيست ! ;)
سلام كامي جان
نياز نيز حركات خاصي از خودتون بروز بديد كه !
فقط كافيه براي ترجمه اعلام آمادگي كنيد ، بعد مديران بخشي رو براي شما تعيين مي كنند كه زحمت ترجمه اش رو بكشيد
بعد شما هم لطف ميكنيد و ترجمه مي كنيد و بعد هم متن شما در ويكي نجوم قرار داده ميشه هم از شما تشكر و قدر داني ميشه :)
حركت خاص ديگه اي نيست ! ;)
خوب من الان دارم اعلام آمادگی میکنم
هانیه امیری
09-08-2013, 11:53 AM
خوب من الان دارم اعلام آمادگی میکنم
سلام بر شما و ممنون از اعلام آمادگیتون. :)
لطفا از این لینک (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_10) مسیه 10 را ترجمه فرمایید و متن ترجمه شده را در عرض 3-4 رو به بنده بفرستید.
فقط این قسمت را ترجمه کنید.
Messier 10 or M10 (also designated NGC 6254) is a globular cluster of stars in the equatorial constellation of Ophiuchus. The object was discovered by the French astronomer Charles Messier on May 29, 1764, who cataloged it as number 10 in his catalogue and described it as a "nebula without stars". In 1774, German astronomer Johann Elert Bode likewise called it a "nebulous patch without stars; very pale". Using larger instrumentation, German-born astronomer William Herschel was able to resolve the cluster into its individual members. He described it as a "beautiful cluster of extremely compressed stars". William Parsons, 3rd Earl of Rosse thought he could distinguish a dark lane through part of the cluster. The first to estimate the distance to the cluster was Harlow Shapley, although his derivation of 33,000 light years was much further than the modern value.
The tidal radius of M10 is 19.3 arcminutes, which is about two-thirds of the apparent diameter of the Moon. Viewed through medium-sized telescopes it appears about half that size (8–9 arcminutes), as its bright core is only 35 light-years across. It has a core radius of 48 arcseconds and a half-mass radius of 147 arcseconds (2.5 arcminutes). M10 has a spatial diameter of 83 light-years and is estimated to be 14,300 light-years away from Earth.
In terms of the abundance of elements other than hydrogen and helium, what astronomers term the metallicity, Messier 10 is "moderately metal–poor". The abundance of iron, measured as [Fe/H] equals –1.45 ± 0.04 dex, is only 3.5% of the abundance found at the surface of the Sun. The cluster shows evidence of being enriched by the elements generated through the s-process in massive stars and Type II supernovae. It shows little evidence of enrichment by Type 1a supernovae.
Because binary stars are, on average, more massive than normal stars, the binaries tend to migrate toward the center of the cluster. The fraction of binary stars in the core region is about 14%. This proportion decreases with increasing radius to about 1.5% in the outlying regions of the cluster. Correspondingly, the core region contains a concentration of interaction-formed blue straggler stars, most of which formed 2–5 billion years ago. The density of stars in the core region is about 3.8 solar masses per cubic parsec. Four variable stars have been discovered in this cluster.
The cluster is currently located about 5 kiloparsecs (16 kly) from the Galactic Center.It completes an orbit around the Milky Way galaxy about every 140 million years, during which it crosses the plane of the galactic disk every 53 million years. Its rosette orbit has an eccentricity of 0.21.
موفق باشید :)
سلام بر شما و ممنون از اعلام آمادگیتون. :)
لطفا از این لینک (http://en.wikipedia.org/wiki/Messier_10) مسیه 10 را ترجمه فرمایید و متن ترجمه شده را در عرض 3-4 رو به بنده بفرستید.
فقط این قسمت را ترجمه کنید.
Messier 10 or M10 (also designated NGC 6254) is a globular cluster of stars in the equatorial constellation of Ophiuchus. The object was discovered by the French astronomer Charles Messier on May 29, 1764, who cataloged it as number 10 in his catalogue and described it as a "nebula without stars". In 1774, German astronomer Johann Elert Bode likewise called it a "nebulous patch without stars; very pale". Using larger instrumentation, German-born astronomer William Herschel was able to resolve the cluster into its individual members. He described it as a "beautiful cluster of extremely compressed stars". William Parsons, 3rd Earl of Rosse thought he could distinguish a dark lane through part of the cluster. The first to estimate the distance to the cluster was Harlow Shapley, although his derivation of 33,000 light years was much further than the modern value.
The tidal radius of M10 is 19.3 arcminutes, which is about two-thirds of the apparent diameter of the Moon. Viewed through medium-sized telescopes it appears about half that size (8–9 arcminutes), as its bright core is only 35 light-years across. It has a core radius of 48 arcseconds and a half-mass radius of 147 arcseconds (2.5 arcminutes). M10 has a spatial diameter of 83 light-years and is estimated to be 14,300 light-years away from Earth.
In terms of the abundance of elements other than hydrogen and helium, what astronomers term the metallicity, Messier 10 is "moderately metal–poor". The abundance of iron, measured as [Fe/H] equals –1.45 ± 0.04 dex, is only 3.5% of the abundance found at the surface of the Sun. The cluster shows evidence of being enriched by the elements generated through the s-process in massive stars and Type II supernovae. It shows little evidence of enrichment by Type 1a supernovae.
Because binary stars are, on average, more massive than normal stars, the binaries tend to migrate toward the center of the cluster. The fraction of binary stars in the core region is about 14%. This proportion decreases with increasing radius to about 1.5% in the outlying regions of the cluster. Correspondingly, the core region contains a concentration of interaction-formed blue straggler stars, most of which formed 2–5 billion years ago. The density of stars in the core region is about 3.8 solar masses per cubic parsec. Four variable stars have been discovered in this cluster.
The cluster is currently located about 5 kiloparsecs (16 kly) from the Galactic Center.It completes an orbit around the Milky Way galaxy about every 140 million years, during which it crosses the plane of the galactic disk every 53 million years. Its rosette orbit has an eccentricity of 0.21.
موفق باشید :)
میبخشید من تازه امروز اینو دیدم
اگه یکم تایم بهم بدین ممنون میشم
هانیه امیری
09-10-2013, 10:51 PM
میبخشید من تازه امروز اینو دیدم
اگه یکم تایم بهم بدین ممنون میشم
سلام بر شما. :)
اشکالی نداره. هرموقع تموم کردید بفرستید ;)
با تشکر :)
s_karam76
09-11-2013, 09:52 AM
سلام به دوستان زحمت کش بخش ترجمه
چند وقت پیش درحال ترجمه m64 بودم ولی اونو هنوز تحویل ندادم
به خاطر اینکه بدقولی کردم منو ببخشید
حداکثرتا 4 روز دیگه ترجمه میشه
-----------------------
هانیه امیری
سلام بر شما. بله، اشکالی نداره. تکمیل کردید بفرستید.
ممنون از شما :)
mohsen4465
09-13-2013, 11:39 PM
اینم از ترجمه آقا علیرضا (Аlireza (http://forum.avastarco.com/forum/member.php?u=6374)) از مسیه 38: :have a nice day:
ضمناً یه معذرت خواهی به آقا فرهاد و آقا علیرضای محترم بدهکارم. چون ویرایش ترجمههاشون رو خیلی معطل کردم. راستش خیلی این مدت سرم شلوغ بود.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
تاریخچه
M38 همانند دو خوشهی دیگر ارابهران توسط جیووانی باتیستا هودیـِرنا قبل از 1645 میلادی کشف شد، و او آن را به صورت "ناحیه سحابآلودی" توصیف کرد. لی جنتل بی خبر از مشاهدات هودیرنا، در سال 1749 اکتشافی مستقل انجام داد و M38 را بعنوان یک خوشهی ستارهای برشمرد. مسیه در 25اُم سپتامبر 1764 نوشت: “خوشهای از ستارگان کم نور، در فاصله کمی از دو خوشهی قبلی (M36 و M37)، اگر با دقت و با یک ابزار مناسب مورد بررسی قرار گیرد،این یکی مربعی شکل است و فاقد سحابپوشی است. وسعت آن در حدود '15 میباشد."
اَدمیرال اسمیث آن را به صورت "یک صلیب مورب، با جفتی از ستارگان بزرگ در هر بازو، و یک ستاره ی مشهود در مرکز" مشاهده کرد، در حالی که جان هرشل به "شکلی بیقواره" اشاره کرد و نوشت: "ستارگانی ریز و درشت، بسیار غنی." توضیحات لئو بـرِنـر بطور وافری نزدیک به مسیه است: “در یک میدان دید بههمراه NGC1907، با قطر '15، بیقواره، اندکی چهارگوش، با ستارهی مرکزی درخشان، بسیار بزرگ و غنی، متشکل از تعداد بسیاری از ستارگان درخشان و کم نورتر.”
اختر فیزیک
تا همین اواخر، فرض بر این بود که M38، همانند M36، در فاصله 4200 سال نوری از زمین قرار داشته، و همسایه نزدیکی برای آن در فضا، در فقط 150 سال نوری دورتر باشد. در حالی که افتنور بین ستارهای، معادل 1 قدر، در واقع برای هر دو خوشه تقریباً یکسان است، با این حال مطالعات اخیر فاصلهی M38 را رو به پایین و به 3500 سال نوری تصحیح کرده است. در نتیجه قطر واقعی آن به 15 سال نوری تغییر یافت.
درخشانترین ستارهی خوشه (قدر 7.9) یک غول G0 با 900 برابر درخشندگی خورشید میباشد. اگر خورشید در کنار این غول در M38 قرار داده میشد، تنها به صورت یک ستارهی کم نور از قدر 14 دیده میشد. غول G0 پیش از این، در زمانی که یک ستاره رشته اصلی بود، تمام هیدروژن درون هستهی خود را به هلیوم سوزانده است، و در حال حاضر در حال سوزاندن هلیوم به کربن است. از این موضوع سن خوشهایی بین 150 تا 200 ملیون سال را میتوان نتیجه گرفت.
خوشهی باز بسیار متراکم و کوچک NGC 1907 تنها در '30 جنوب غربی M38 قرار دارد.بیشتر منابع فاصلهای مشابه با M38 را برای آن پیشنهاد دادهاند، که این دو خوشه را، با جدایی شاید به کمی 30 سال نوری در فضا، همسایگانی نزدیک به هم میسازد. همچنین برخی مؤلفان سن مشابهی را برای این دو خوشه پیشنهاد می کنند. اما بر اساس آخرین مطالعات اخیر، NGC 1907 بنظر در فاصلهای 1000 سال نوری دورتر از M38 و نزدیکتر به M36 و M37 قرار گرفته است. علاوه بر این، این خوشهی کوچک سنی دو برابر M38 دارد.در فاصلهی 4300 سال نوری، اندازهی فیزیکی آن فقط 5 سال نوری است، و درخشانترین ستارهی آن از قدر 10.5 میباشد.
رصد
همانند سایر خوشههای مسیه در ارابهران، M38 برای روئیت با چشم غیر مسلح به شرایط ایدهآل یک شب صاف کوهستانی نیاز دارد. دوربین دوچشمی 50×10 آن را به صورت یک ناحیه سحابآلود بهمراه سوسوهایی از اولین ستارگان آن را نمایان می کند. جزئیات کامل این خوشهی باز بوسیله یک تلسکوپ شکستی 2.5 اینچی حاصل میشود.
یک تلسکوپ 4.7 اینچی خوشهای زیبا و غنی را نمایان میکند. درخشانترین ستارههای آن بشکل حرف یونانی ϖ مرتب شدهاند. اما همچنین ممکن است تصوری از صلیب اسمیث را ایجاد کنند. برای تشخیص رنگ زرد درخشانترین ستاره در لبه ی شمال شرقی از خوشه و چندین ستاره دیگر از خوشه، دهانهی بزرگتری مورد نیاز است.
NGC 1907 همجوار توسط یک تلسکوپ 4.7 اینچی بصورت ابر کوچک سحابیوار اما دانهداری دیده میشود؛ تعداد کمی از ستارگان ممکن است سوسو بزنند. یک دهانهی 14 اینچی در بزرگنماییهای بالا این خوشه را به تجمع متراکمی از ستارگانی از قدر 11هم تا 13هم تفکیک میکند، درحالی که بزرگنماییهای پایین همچنان یک سحابی را نشان میدهند. مسقیماً در جنوب آن دو ستاره درخشان وجود دارد. عرض NGC 1907 تنها '5 است و مجموع درخشندگی برابر با قدر 8.2 دارد، ولیکن ممکن است بطور شایستهای زیباترین خوشهی صورتفلکی خود باشد.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
سلام :دی
منم اومدم اعلام آمادگی کنم برای ترجمه و حتی تایپ های طولانی متن :دی
هانیه امیری
09-14-2013, 03:02 PM
سلام :دی
منم اومدم اعلام آمادگی کنم برای ترجمه و حتی تایپ های طولانی متن :دی
سلام بر شما :)
بله چشم، پس منم یه ترجمه طولانی بهتون میدم ;)
از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 11 رو ترجمه کنید و در عرض 4-5 روز به بنده بفرستید. :)
برای تایپ متن هم به زودی پیغامی براتون میفرستم. ;)
ممنون از اعلام آمادگیتون :)
خواهش..امیدوارم خوب عمل کنم
تا 5 روز دیگه تحویل میدم
لطف کردید ...
من منتظر هستم برای تایپ متن مخصوصا فارسی
برای تایپ متن هم به زودی پیغامی براتون میفرستم. ;)
ممنون از اعلام آمادگیتون :)
بازم ترجمه به من بدید :دی
دانشگاه و درس تا نیومده :دی
هانیه امیری
09-18-2013, 09:41 AM
بازم ترجمه به من بدید :دی
دانشگاه و درس تا نیومده :دی
سلام عزیزم :)
ممنون از انرژی زیادت :گل
باز هم از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 23 و 26 رو ترجمه کنید و در عرض 4-5 روز به بنده بفرستید. :)
چون کوتاه بودند دو تا تعیین کردم ;)
موفق باشید :)
سلام عزیزم :)
ممنون از انرژی زیادت :گل
باز هم از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 23 و 26 رو ترجمه کنید و در عرض 4-5 روز به بنده بفرستید. :)
چون کوتاه بودند دو تا تعیین کردم ;)
موفق باشید :)
ممنون هانیه جان!
حتما!!
مشکلی نیست!
امیدوارم از کارم راضی باشید :دی
با عرض پوزش ولی من ترجمه تحویل دادم اما کسی جواب من رو نداد !!!؟؟ :( :((
چیکار کنم؟؟!
هانیه امیری
09-30-2013, 12:30 PM
با عرض پوزش ولی من ترجمه تحویل دادم اما کسی جواب من رو نداد !!!؟؟ :( :((
چیکار کنم؟؟!
سلام بر شما :)
قرار نیست شما کاری انجام بدید ;) به دلیل مشغله های بنده و ویراستار محترم خانم gandom و به دلیل تعداد زیاد ترجمه ها، بعد از ویرایش به ترتیب تاریخ تحویل در سایت قرار خواهند گرفت. :)
*artemis
09-30-2013, 02:23 PM
سلام بر همگی
متنی برای ترجمه هست ؟
می خوام دوباره تو ترجمه متن برای ویکی نجوم با دوستان دیگه همکاری کنم . اگه ممکنه
با سپاس
هانیه امیری
09-30-2013, 06:53 PM
سلام بر همگی
متنی برای ترجمه هست ؟
می خوام دوباره تو ترجمه متن برای ویکی نجوم با دوستان دیگه همکاری کنم . اگه ممکنه
با سپاس
سلام دوست عزیز. :)
بله همیشه متنی برای ترجمه هست ;) پس از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 17 رو ترجمه کنید و در عرض 4-5 روز به بنده بفرستید. :)
فقط دقت کنید که مطالب مسیه 17 بعد از تصاویر نیز ادامه دارد. :)
ممنون از اعلام آمادگیتون :)
سلام بر شما :)
قرار نیست شما کاری انجام بدید ;) به دلیل مشغله های بنده و ویراستار محترم خانم gandom و به دلیل تعداد زیاد ترجمه ها، بعد از ویرایش به ترتیب تاریخ تحویل در سایت قرار خواهند گرفت. :)
دیگه به من ترجمه نمیدید؟ :(
هانیه امیری
10-12-2013, 12:37 PM
دیگه به من ترجمه نمیدید؟ :(
سلام آذین جان
چرا نمیدیم، تا دلت بخواد ترجمه هست ;) پس از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 9 رو ترجمه کنید و در عرض 2 روز به بنده بفرستید. :)
موفق باشید :)
سلام آذین جان
چرا نمیدیم، تا دلت بخواد ترجمه هست ;) پس از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 9 رو ترجمه کنید و در عرض 2 روز به بنده بفرستید. :)
موفق باشید :)
دوروز رو قول نمیدم اما تا آخر هفته می فرستمش :)
هانیه امیری
10-17-2013, 11:25 PM
با سلام خدمت دوستان عزیز :)
با تشکر از خانم AZIN جهت ترجمه خوبشون و با تشکر از خانم gandom برای ویرایش ترجمه
و این هم ترجمه نهایی در ویکی نجوم:
مسیه 11 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M11)
لطفا دوستانی که ترجمه در دست دارند و هنوز تحویل نداده اند، به صورت پیغام به بنده اطلاع بدهند. :)
موفق باشید :)
خوش حال می شووووم تا قبل میانترم یه چندتا ترجمه دیگه بدید بهم :))))
سیریش هستم =)))))))
هانیه امیری
10-18-2013, 10:36 PM
خوش حال می شووووم تا قبل میانترم یه چندتا ترجمه دیگه بدید بهم :))))
سیریش هستم =)))))))
سلام آذین جان.
اتفاقا خوشحال میشیم از اعلام آمادگی دوستان ;)
پس اگه حاضری یه ترجمه طولانی بهت میدم ;) پس از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 31 رو ترجمه کن و در عرض یک هفته به بنده بفرست. :)
سوالی داشتی بهم پیغام خصوصی بزن ;)
موفق باشی :)
هانیه امیری
10-21-2013, 02:29 PM
سلام خدمت دوستان عزیز :)
با تشکر از خانم AZIN جهت سرعت عملشون در ترجمه و با تشکر از خانم gandom برای ویرایش ترجمه
و این هم ترجمه نهایی در ویکی نجوم:
مسیه 23 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M23)
موفق باشید :)
سلام :) یه ترجمه دو سه روزه لطف کنید :) یه دیگه هم واسه هفته بعد بدید طووووووووووووولانی :) :))
هانیه امیری
10-27-2013, 05:50 PM
سلام :) یه ترجمه دو سه روزه لطف کنید :) یه دیگه هم واسه هفته بعد بدید طووووووووووووولانی :) :))
سلام آذین جان :)
خوب اول ترجمه دو سه روزه . از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 39 رو ترجمه کن :)
حالا اون ترجمه طولانی ;) خوب باز از همین کتاب مسیه 33 رو ترجمه کن و برام بفرست :)
ممنون از اعلام آمادگیت. :)
منتظر حضور و اعلام آمادگی سایر دوستان نیز هستیم :)
سلام آذین جان :)
خوب اول ترجمه دو سه روزه . از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 39 رو ترجمه کن :)
حالا اون ترجمه طولانی ;) خوب باز از همین کتاب مسیه 33 رو ترجمه کن و برام بفرست :)
ممنون از اعلام آمادگیت. :)
منتظر حضور و اعلام آمادگی سایر دوستان نیز هستیم :)
چشم :) حتما...
سایر نمیخواد..خودم یه تنه هستم :)))))
s.ataei
10-29-2013, 07:41 PM
اگر میشه من میخواهم یک متن کوتاه رو برای شرع کار ترجمه کنم میشه بهم یکی بدید؟!...
هانیه امیری
10-29-2013, 09:06 PM
اگر میشه من میخواهم یک متن کوتاه رو برای شرع کار ترجمه کنم میشه بهم یکی بدید؟!...
سلام بر شما و ممنون از اعلام آمادگیتون :)
از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 43 را ترجمه کنید و در عرض 4-3 روز به بنده بفرستید. :)
اگر موفق نشدید کتاب را دانلود کنید به بنده پیغام بزنید تا فقط صفحه مورد نظر را در اختیارتون قرار بدم. :)
موفق باشید :)
s.ataei
10-30-2013, 05:38 PM
بله حتما ترجمه رو تا سه چهار روز دیگه می فرستم براتون. کتاب هم راحت دانلود کردم و مشکلی نبود کلا.!
ممنون
هانیه جان سلام!
پوزش بابت تاخیر آخرین متن! میانترم و این قضایا پیش اومد.
چندتا ترجمه کوتاه بهم بدید تا هفته اول آذر تحویل بدم!
راستی یه سوال... همش مسیه ترجمه می کنیم؟! موضوعات دیگه؟
هانیه امیری
11-12-2013, 09:14 PM
هانیه جان سلام!
پوزش بابت تاخیر آخرین متن! میانترم و این قضایا پیش اومد.
چندتا ترجمه کوتاه بهم بدید تا هفته اول آذر تحویل بدم!
راستی یه سوال... همش مسیه ترجمه می کنیم؟! موضوعات دیگه؟
سلام آذین جان. مشکلی نیست، ممنونم :)
نه صرفا مسیه نیست ولی فعلا در اولویت قرار دارن :) چون این مطالب در ویکی ناقص هستند، و در کتاب ها این مطالب یافت نمی شود. :)
از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 50،52 و 53 رو ترجمه کن و برام بفرست :)
موفق باشی :)
هانیه امیری
11-13-2013, 02:58 PM
سلام :)
با تشکر از کاربر گرامی s.ataei برای ترجمه مطلب زیر:
مسیه 43 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M43)
التماس دعا :)
H.Taeb
11-15-2013, 11:07 AM
سلام اگه میشه یک متن هم من و مادرم برای شروع میخوایم ترجمه کنیم :)
سپاس
هانیه امیری
11-15-2013, 11:13 AM
سلام اگه میشه یک متن هم من و مادرم برای شروع میخوایم ترجمه کنیم :)
سپاس
سلام بر شما و ممنون از اعلام آمادگی شما و مادر گرامیتون :)
از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 55 را ترجمه کنید و در عرض 4-3 روز به بنده بفرستید. :)
اگر موفق نشدید کتاب را دانلود کنید به بنده پیغام بزنید تا فقط صفحه مورد نظر را در اختیارتون قرار بدم. :)
موفق باشید :)
s.ataei
11-16-2013, 05:11 PM
خانم امیری من اماده ام تا مطالب دیگری رو هم ترجمه کنم و در خدمتم.
هر وقت متنی بود لطفا به من هم بدید.!
هانیه امیری
11-16-2013, 07:57 PM
خانم امیری من اماده ام تا مطالب دیگری رو هم ترجمه کنم و در خدمتم.
هر وقت متنی بود لطفا به من هم بدید.!
سلام بر شما :)
از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 56 را ترجمه کنید و در عرض 4-3 روز به بنده بفرستید. :)
ممنون از اعلام آمادگیتون. :)
هانیه امیری
11-17-2013, 11:31 AM
سلام خدمت کاربران گرامی :)
با تشکر از خانم AZIN بابت ترجمه خوبشون و با تشکر از خانم gandom برای ویرایش ترجمه.
این هم ترجمه نهایی در ویکی نجوم:
مسیه 26 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M26)
************************************************** ************************************************** **************************************
مسیه 10، 17 و 64 در دست دوستان داوطلب هست، لطفا در صورت ترجمه مطالب، تحویل دهید. در صورتی که وقت ترجمه ندارید لطفا به بنده اطلاع بدید تا به افراد دیگری محول گردد. :)
در صورت اطلاع ندادن، مسئولیت ترجمه به افراد دیگری داده خواهد شد. :) پس لطفا اگر در حال ترجمه هستید اطلاع دهید تا وقت و زحمتتان تلف نشود. :)
مسیه 50، 52، 53 ، 55 و 56 نیز در حال ترجمه توسط دوستان، در هفته جاری می باشد. :)
منتظر اعلام آمادگی سایر دوستان نیز هستیم :)
هانیه امیری
11-21-2013, 07:09 PM
سلام بر دوستان گرامی :)
به دلیل شلوغ نشدن پست اصلی تاپیک، لیست متن های ترجمه شده همراه با مترجمان آنها را در این پست می آوریم.
لیست موضوعات ترجمه شده از ابتدای تیر 92 تا آخر آبان ماه 92
مسیه 20 - Fery.JWST (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=62776&viewfull=1#post62776)
مسیه 28 - Alireza (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=62872&viewfull=1#post62872)
مسیه 34 - Astronomy (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=63048&viewfull=1#post63048)
مسیه 29 - gandom (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=63140&viewfull=1#post63140)
مسیه 30 - gandom (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=63344&viewfull=1#post63344)
مسیه 40 - Mat (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=63805&viewfull=1#post63805)
مسیه 40 - gandom (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=64020&viewfull=1#post64020)
مسیه 35 - رخساره روشنی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=64133&viewfull=1#post64133)
مسیه 37 - رخساره روشنی (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=64231&viewfull=1#post64231)
مسیه 2 - Ali Ahmadi (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M2)
مسیه 32 - Fery.JWST (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=64307&viewfull=1#post64307)
مسیه 36 - *artemis (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=64541&viewfull=1#post64541)
مسیه 18 - ESA moon (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=64807&viewfull=1#post64807)
مسیه 5 - storm (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M5)
مسیه 6 - Ali Ahmadi (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M6)
مسیه 104 ، قسمت اول - s_karam76 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M104)
مسیه 7 - s_karam76 (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M7)
مسیه 21 - artemis* (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=65960#post65960)
مسیه 51 - p.i.w (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M51)
مسیه 104 ، قسمت دوم - شبنم مختاری (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M104#.D9.87.D8.B3.D8.AA.D9.87)
مسیه 54-zeinab ashouri (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M54)
مسیه 104 ، قسمت سوم - raad (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M104#.D9.85.D8.B3.D8.A7.D9.81.D8.A A)
مسیه 38- Alireza (http://forum.avastarco.com/forum/showthread.php?1002-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85&p=68540&viewfull=1#post68540)
مسیه 11-AZIN (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M11)
مسیه 23-AZIN (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M23)
مسیه 43-s.ataei (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M43)
مسیه 26-AZIN (http://wiki.avastarco.com/index.php?title=M26)
انشالله که به زودی تمام اجرام مسیه توسط کاربران گرامی ترجمه خواهد شد. :)
gandom
11-23-2013, 08:22 PM
به منم میشه یه ترجمه بدی هانیه جان اصلاً در جریان اینکه چی کی کجا ترجمه شده نیستم :دی
هانیه امیری
11-23-2013, 11:03 PM
به منم میشه یه ترجمه بدی هانیه جان اصلاً در جریان اینکه چی کی کجا ترجمه شده نیستم :دی
خوب گندم جان شما که تو ویرایش کمکم میکنی، ترجمه هم اگه میخوای، با کمال میل :دی
پس از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 10 رو ترجمه کن ;)
سلام..امتحانا تموم شد منم اومدم!!!
یه چندتا ترجمه بهم بدید ... ^_^ لطفا
هانیه امیری
01-21-2014, 07:52 PM
سلام خدمت دوستان عزیز :)
امتحانات بنده هم تموم شد. انشالله به کمک شما دوستان گرامی و با یاری ویراستاران عزیز، به کارمون ادامه میدیم :)
سلام..امتحانا تموم شد منم اومدم!!!
یه چندتا ترجمه بهم بدید ... ^_^ لطفا
سلام آذین جان.
از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 17 رو ترجمه کن. بعد از تصاویر باز هم مطالبی نوشته شده، زحمت اونارم بکش. :)
موفق باشی :)
سلام خدمت دوستان عزیز :)
امتحانات بنده هم تموم شد. انشالله به کمک شما دوستان گرامی و با یاری ویراستاران عزیز، به کارمون ادامه میدیم :)
سلام آذین جان.
از کتابی که در پست اول آورده شده (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 17 رو ترجمه کن. بعد از تصاویر باز هم مطالبی نوشته شده، زحمت اونارم بکش. :)
موفق باشی :)
ممنون! چشم.. تا چندروز دیگه تحویل میدم!
حوریه آقانور
02-24-2014, 07:19 PM
سلام
خوشحال میشم اگه کمکی از دستم بربیاد انجام بدم....
هانیه امیری
02-24-2014, 08:30 PM
سلام
خوشحال میشم اگه کمکی از دستم بربیاد انجام بدم....
سلام بر شما و ممنون از اعلام آمادگیتون :)
از این کتاب (http://www.mediafire.com/download/3yy4ta2axbtfx93/atlas_messier.pdf)، لطفا مسیه 58 رو ترجمه کنید و به بنده بفرستید.
اگر سوالی بود به بنده پیغام بزنید. موفق باشید :)
astrophysics
02-25-2014, 10:20 AM
سلام دوستان
خوشحال میشم در این کار مساعدت کنم
vBulletin® v4.2.3, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.