صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 36

موضوع: جرم گمشده

  1. Top | #1
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    شماره عضویت
    482
    نوشته ها
    3
    تشکر
    0
    تشکر شده 37 بار در 4 ارسال

    جرم گمشده

    با سلام
    من حدود یک سال پیش مقاله ای خوندم که خلاصه ای از اون رو اینجا می آرم و می خوام که هر کسی که چیزی راجع به این موضوع می دونه اطلاعات خودشو در اختیار من و بقیه قرار بده. البته امیدوارم که خوب یادم مونده باشه.
    این مقاله درباره ی انحنای دنیایی بود که ما در اون زندگی می کنیم.پارامتری به نام امگا که انحنای فضا-زمانی دنیا رو معرفی می کنه وجود داره.اگر این پارامتر برابر یک باشد دنیا را تخت می نامیم اگر بزرگتر از یک باشد دنیا را باز و اگر کوچکتر از یک باشد دنیا را بسته می نامیم.حال با توجه به انتظارات و مشاهدات فعلی ما انتظار دنیایی بسته را داریم.البته این توضیح رو هم بدم که دنیای تخت دنیایی که بی وقفه در حال بزرگ شدن است و دنیای باز دنیایی که در حال بزرگ شدن با آهنگی صعودی است و دنیای بسته دنیایی است که در آن ابتدا دنیا تا جایی بزرگ شده و سپس شتابی کند شونده مانع این بزرگ شدن می شود و در نهایت دنیا دوباره جمع شده و مهبانگ(بیگ بنگ) اتفاق می اُفته.حال این که با محاسبات انجام شده این پارامتر یعنی اُمگا با چگالی دنیا رابطه ی مستقیم داره و همین طور با محاسبات اولیه ی انجام شده برای چگالی جهان دنیای ما دنیایی بسته و بنابر انتظار بدست آمد.چندی بعد موضوع ماده ی تاریک پیش آمد و به نظر رسید که محاسبات انجام شده اشتباه بوده و جرم ماده ی تاریک نیز باید اضافه گردد با اضافه شدن این جرم نیز مشکلی پیش نیمده و همچنان دنیای ما بسته بود مطابق انتظار.اما چندی بعد نظریاتی درباره ی مهبانگ ارایه شد که منجر به وجود جرمی گمشده حاصل از مهبانگ شد.وقتی که این جرم نیز به محاسبات افزوده شد دنیای ما با دقت یک در 8^10 دنیایی تخت بدست آمد که موجب حیرت شد چرا که این رو هم باید در نظر داشت که این پارامتر یعنی اُمگا با توجه به مقدار آن و پارامتر های دیگر جهان نرخ تغییراتی دارد.این نرخ به این صورت است که اگر اُمگا>1 باشد با گذشت زمان دنیا باز تر و باز تر خواهد شد و اگر اُمگا<1 باشد بسته و بسته تر و اگر دنیا تخت باشد تا ابد تخت می ماند.حال با گذشت سال های زیاد از مهبانگ اگر قرار باشد که دنیایی با این دقت تخت داشته باشیم باید در ابتدا دنیا با دقت یک در 80^10 تخت بوده باشد.اما این از نظر آمار احتمالات غیر ممکن است.
    حالا من می خواهم بیشتر راجع به جرم گمشده صحبت کنیم و کسی که اطلاعاتی داره به من هم بده

  2. 20 کاربر مقابل از kamyar1992 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. Top | #2
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    شماره عضویت
    479
    نوشته ها
    58
    تشکر
    0
    تشکر شده 553 بار در 57 ارسال

    در ادامه ی بحث باید بگم که وقتی در مورد تخت بودن یا بسته بودن دنیا سخن به میان میاریم ناگزیر باید از مفهوم انرژی تاریک استفاده کنیم.چون این دو مفهوم جدایی ناپذیرند.طبق بررسی های انجام شده در سالهای اخیر مشخص شده که دنیا در حال انبساط با شتابی مثبت است که کاملا با محاسبات پارامتر امگا در تناقضه.مدل سازی های پیچیده ی بیگ بنگ ما را بسوی انرژی تاریک سوق میده.زیرا مقدار انرژی و ماده ی شناخته شده در کیهان بسیار کمتر از مقدار انرژی و ماده ی لازم برای ایجاد تبهگنی بیگ بنگ است.اگر اشتباه نکنم حدود75% از جرم و انرژی اولیه به صورت انرژی تاریک باقی مانده که این انرژی را عامل شتاب مثبت انبساط می دانیم.

  4. 17 کاربر مقابل از Milad.n عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. Top | #3
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    سلام
    من یک توضیحاتی راجع به اون چه که گفته شد بدم:
    اون پارامترِ اومگا به طور دقیق تر این طوری تعریف میشه:
    چگالیِ جهان تقسیم بر چگالی بحرانی (یا به قول دکتر منصوری چگالیِ آستانه) چگالیِ آستانه چگالیی است که اگر مقدارِ چگالیِ جهان از آن بیشتر باشد جهان دارای انرژی منفی و در نتیجه انحنای مثبت و نتیجتا جهانِ بسته که ذکر شد و اگر چگالیِ جهان از آن کمتر باشد انرژی جهان مثبت و در نتیجه انحنای آن منفی و نهایتا جهانِ باز خواهیم داشت!

    از بحث های فوق نتیجه میشه که اگه اومگا کمتر از یک باشه جهان باز هست و اگه بیشتر از یک باشه جهان بسته است!
    حالا نکته فعلا این نیست که چرا چگالی الانِ جهان، یک هستش (این یه مسئله ی جداست!!) مسئله اینه که اگه اومگایِ حالِ حاضرِ جهان حتی اگر دو، نیم یا دوازده و یا هر عددِ دیگه ای که تصورش رو می کنید باشه مدلِ استاندارد پیشبینی میکنه که چگالی جهان (اومگا) هر چه که به لحظاتِ آغازینِش نزدیکتر میشیم به یک نزدیکتر میشه به عبارتِ ریاضیش وقتی سنِ کیهان به صفر میل می کنه اومگا هم به یک میل می کنه!!!!!
    کیهان شناس ها به این میگن "تنظیم ظریف"
    میشه نشون داد اگر چگالیِ جهان در لحظاتِ آغازینش ذره ای - تاکید می کنم منظورم از "ذره" کوچکترین مقادیرِ قابلِ تصوره!- از یک انحراف داشت، ما الان این جا نبودیم و کیهان ما به هیچ وجه تواناییه شکل گیریه ساختارهایی مثل ستارگان یا کهکشان ها رو نداشت!!!!!
    و این ( چرا اومگای اولیه ی جهان باید با این دقتِ باور نکردنی نزدیک به یک باشه) یک فاجعه است چرا که اومگای اولیه ی جهان، یک شرایطِ اولیه محسوب می شه و کاملا دل به خواهی هستش!
    و این یکی از بزرگترین مشکلاتِ نظریه ی انفجارِ بزرگ و مدلِ استانداردِ کیهان شناسی هستش!!
    اگه پایه باشید راه حلِ این مشکل رو بهتون می گم!
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  6. 15 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. Top | #4
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    شماره عضویت
    479
    نوشته ها
    58
    تشکر
    0
    تشکر شده 553 بار در 57 ارسال

    در ادامه ی بحث دوستم باید بگم که تبهگنی بیگ بنگ با اومگای برابر 1 تطابق کامل دارد.تغییرات این پارامتر تا زمانی که بحث انرژی تاریک جدیت پیدا نکرده بود کمی دشوار بود.همان طور که همه ی ما می دونیم لحظات آغازین بیگ بنگ جرمی وجود نداشت.پس جرم فعلی از تبدیل انرژی به جرم پدید آمده.و چون ما پارامتر اومگا را با استفاده از جرم تعریف می کنیم پس تغییرات آن در گذر زمان(لحظات آغازین و زمان صفر کیهانی) برای ما واضح تر می شود

  8. 11 کاربر مقابل از Milad.n عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. Top | #5
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    574
    نوشته ها
    48
    تشکر
    21
    تشکر شده 288 بار در 27 ارسال

    من از این چیزایی که شما فرمودید چیزی حالیم نشد اما من چنتا مطلب شنیدم شاید بی ربط با بحث شما نباشه.
    یکی اینکه نظریه بیگ بنگ نمیتونه درست باشه به این دلیل که در صفر مطلق هیچ انفجاری صورت نمیگیره
    دوم اینکه شکل فضا زمان به شکل مدلی از دی ان ای هستش
    سوم اینکه فضا زمان قابل تفکیک نیست
    چهارم اینکه سرعت نور از 0 تا بی نهایته
    پنجم اینکه ما در قسمت دمل جهان قرار داریم
    ششم اینکه جهان 24 بعدیه البته تا امروز
    هفتم اینکه این مطالب رو از دکتر ناصری شنیدم و بخاطر کلی گویی از شما بزرگواران عذر خواهی میکنم. و امیدوارم از اینا که نقل قول کردم چیزی به درد بخور گیر شما دانشمندان آینده بیاد...
    امضای ایشان
    در چشم کسی که پرواز را نمی فهمد هرچقدر بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشوی...

  10. 9 کاربر مقابل از خورشید عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. Top | #6
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط خورشید نمایش پست ها
    من از این چیزایی که شما فرمودید چیزی حالیم نشد اما من چنتا مطلب شنیدم شاید بی ربط با بحث شما نباشه.
    یکی اینکه نظریه بیگ بنگ نمیتونه درست باشه به این دلیل که در صفر مطلق هیچ انفجاری صورت نمیگیره
    دوم اینکه شکل فضا زمان به شکل مدلی از دی ان ای هستش
    سوم اینکه فضا زمان قابل تفکیک نیست
    چهارم اینکه سرعت نور از 0 تا بی نهایته
    پنجم اینکه ما در قسمت دمل جهان قرار داریم
    ششم اینکه جهان 24 بعدیه البته تا امروز
    هفتم اینکه این مطالب رو از دکتر ناصری شنیدم و بخاطر کلی گویی از شما بزرگواران عذر خواهی میکنم. و امیدوارم از اینا که نقل قول کردم چیزی به درد بخور گیر شما دانشمندان آینده بیاد...
    ببخشید که اینو می گم ولی هر حرفی که راجع به کیهان ( به طور عامتر: فیزیک) زده می شه باید مبنای دقیقِ ریاضی داشته باشه! متاسفانه هیچ کدوم از حرفهای شما مبنا و معنای دقیقِ ریاضی نداره!! غیر از ششمی!!! البته حرفِ ششمی هم به حدی عدم اطمینان در مورذش وجود داره که بهتره فقط به عنوانِ نظریه گفته بشه نه حقیقتِ اثبات شده!
    در حالی که انفجارِ بزرگ از یک پایه ی محکم ریاضی برخورداره
    در ضمن بهتره اصلا به حرفهای آدمهایی مثل آقای ناصری (که شک دارم حتی برای یک بار هم که شده قلم به دست گرفته و با معادلاتِ کیهانشناسی بازی کرده باشه) بها ندید من از این دست آدم ها زیاد دیدم!
    ممنون
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  12. 10 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. Top | #7
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    574
    نوشته ها
    48
    تشکر
    21
    تشکر شده 288 بار در 27 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan نمایش پست ها
    ببخشید که اینو می گم ولی هر حرفی که راجع به کیهان ( به طور عامتر: فیزیک) زده می شه باید مبنای دقیقِ ریاضی داشته باشه! متاسفانه هیچ کدوم از حرفهای شما مبنا و معنای دقیقِ ریاضی نداره!! غیر از ششمی!!! البته حرفِ ششمی هم به حدی عدم اطمینان در مورذش وجود داره که بهتره فقط به عنوانِ نظریه گفته بشه نه حقیقتِ اثبات شده!
    در حالی که انفجارِ بزرگ از یک پایه ی محکم ریاضی برخورداره
    در ضمن بهتره اصلا به حرفهای آدمهایی مثل آقای ناصری (که شک دارم حتی برای یک بار هم که شده قلم به دست گرفته و با معادلاتِ کیهانشناسی بازی کرده باشه) بها ندید من از این دست آدم ها زیاد دیدم!
    ممنون
    درود...
    فکر میکنم کاملا حق با شما باشه من که اولش گفتم خودم چیزی در اینمورد نمیدونم و فقط نقل قول ناقصی از اقای دکتر مسعود ناصری بود. ایشون هفت عنوان مهندسی در زمینه های مختلف بخصوص هوا فضا دارن و یک دکترا در زمینه طب. و یکی از طراحان سازمان فضایی ناسا و طراح اصلی بال شاتل هستش. 4 کتاب مهم دارن کتاب یک در خصوص هومئو پاتی ،کوانتوم،شعور،و عرفانه نام کتاب 1 هستش. کتاب بعدی در خصوص داروهای هومئوپاتیه و کتاب سوم ایشون هوافضا و کتاب اخیرشون به نام 0 هست که من سعادت نداشتم این کتاب رو پیدا کنم... در هر حال از توصیه شما ممنونم موفق باشید...
    ویرایش توسط *sh : 02-22-2011 در ساعت 02:12 AM
    امضای ایشان
    در چشم کسی که پرواز را نمی فهمد هرچقدر بیشتر اوج بگیری کوچکتر میشوی...

  14. 8 کاربر مقابل از خورشید عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. Top | #8
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    شماره عضویت
    479
    نوشته ها
    58
    تشکر
    0
    تشکر شده 553 بار در 57 ارسال

    خدمت دوستان خوبم عرض کنم که ما نباید هدف فروم رو از یاد ببریم
    هدف فروم غیر از تبادل دانش میان همه ی اعضا،برطرف کردن ابهامات نیز هست.هیچ اشکالی نداره که دوستان اطلاعاتی که در ذهن دارند رو بیان کنند.((خورشید)) یک سری اطلاعاتی که در زمینه ی کیهان به دست آورده بود بیان کرد که هر کدوم جای بحث داره.ما قبل از نفی کردن صحبت دیگران باید توضیحات بیشتر بخواهیم.شاید منظور دکتر ناصری چیز دیگه ای بوده که ((خورشید )) کامل متوجه نشده.
    در هر صورت من هم اطلاعات دست و پا شکسته ای که دارم رو در اختیارتون قرار میدم.
    نظریه ی بیگ بنگ فعلا قوی ترین نظریه در مورد به وجود آمدن کیهان است که از طریق چند نظریه ی دیگر مثل ریسمان ها و ... تائید می شه.من منظورتون رو یا بهتره بگم منظور دکتر ناصری رو از صفر مطلق نفهمیدم!
    زمان صرفا یک بعد دیگه ی جهانه که با سه بعد فضا ، فضای چهار بعدی حال حاضر کیهان رو تشکیل میده.درک بعد چهارم برای ما کمی مشکله.
    ((فضا زمان قابل تفکیک نیست)) به یک اعتباری درسته.اگه منظورمون این باشه که این دو بعد به هم مربوطند و بر هم تاثیر می گذارند جمله ی درستیه.
    سرعت نور به عنوان یک ثابت جهانی با مقداری مشخص معرفی میشه که در تمام دستگاه های لخت ثابت و بدون تغییره(این تعریف تعریف نسبیتی سرعت نور است)
    در مورد اینکه ما در قسمت دمل جهان قرار داریم باید بگم که من نمیدونم دمل یعنی چی!!! اما مثال معروف بادکنک برای انبساط جهان اینجا به درد می خوره.وقتی یک بادکنک کاملا مچاله شده رو باد می کنیم تمام نقاط اون از هم دور می شن.ما نمی تونیم جایی روی بادکنک اختیار کنیم که اونجا مبدا انبساط بادکنک باشه.در مورد کیهان هم همین طوره،نقطه ی مرجعی وجود نداره که بگیم بیگ بنگ اونجا اتفاق افتاده.در واقع بیگ بنگ در تمام کیهان اتفاق افتاده.در ادامه ی همین مطلب واضحه که شکلی که ما از کیهان می شناسیم یک کره است(همهن کره ی که توانستیم رصد کنیم)که ما در مرکز این کره قرار داریم.این اشتباه پیش نیاد که کیهان یک کره است و ما در مرکز آن هستیم،این کره صرفا کره ای است که ما توانستیم ببینیم.
    در مورد ابعاد جهان هم چیزی نمی گم !!!!
    باز هم سوال یا ابهامی باشه من در خدمتم

  16. 14 کاربر مقابل از Milad.n عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. Top | #9
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    104
    نوشته ها
    1,626
    تشکر
    25,887
    تشکر شده 13,425 بار در 1,655 ارسال

    اتفاقا من سوالم در مورد ابعاد جهانه،من نمی فهمم 24 بعد یعنی چی؟؟؟؟!!!
    می دونم که در ابعاد کوانتومی،بعد های ما زیاد میشن،ولی......!!!!!!!!!!!!!!!!!
    امضای ایشان
    کمی ستاره روی صورتم بپاش
    سعی میکنم شبیه کهکشان شوم


  18. 6 کاربر مقابل از آسمون عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  19. Top | #10
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    جرم گمشده         
    نقل قول نوشته اصلی توسط آسمون نمایش پست ها
    اتفاقا من سوالم در مورد ابعاد جهانه،من نمی فهمم 24 بعد یعنی چی؟؟؟؟!!!
    می دونم که در ابعاد کوانتومی،بعد های ما زیاد میشن،ولی......!!!!!!!!!!!!!!!!!
    24 بعد به معنای دقیقِ ریاضیش یعنی شما بیست و چهار نوع عددِ مستقل از هم دارید (مستقل از هم یعنی اگه یکی از اعدادتون رو تغییر بدید بقیه لزوما تغییر نکنند) که یک ذره به طورِ کامل با این بیست و چهار عدد توصیف می شه! در نظر گرفتن ابعادِ اضافی بیشتر یک کارِ ریاضیه تا تبیینِ یک واقعیتِ فیزیکی و فیزیک دان ها بیشتر به عنوانِ مدلِ ریاضی به اون نگاه می کنند تا واقعیتِ فیزیکی اگه بخوام بیشتر توضیح بدم یعنی این پرسش که جهان چند بعد داره بی معنیه (البته در نظرِ فیزیکدان ها) ولی این پرسش که کدام مدل (سه بعدی چهار بعدی یا 24 بعدی) بهتر جواب میده خیلی بهتره! البته من زیاد از این دیدگاه راضی نیستم!
    اما ادامه ی بحثِ اومگا برابرِ یک:
    قبل از این که وارد بحثِ جوابِ فیزیک دانها به این مشکل که چرا اومگای اولیه ی جهان با این دقتِ باور نکردنی نزدیکِ یک بوده بشم بهتره یه سری جوابهای احتمالی رو بررسی کنیم!
    اولین جوابی که شاید خیلی زود به ذهن بیاد اینه که "این از بخت و اقبالِ بلندِ ما بوده" ولی در واقع این یکی مسخره ترین جوابها هستش چون امگای اولیه به حدی دقیق نزدیکِ یک هستش که از منظر احتمالاتی، احتمالش صفر است درست مثلِ اینه که بگیم این بخت و اقبال هست که سیارات طوری حرکت می کنند تا ما فکر کنیم قوانینِ کپلر درسته ولی در واقع قانونی وجود نداره و سیاره می تونه هر جور دلش بخواد حرکت کنه!!
    جوابِ بعدی که بیشتر به مذاقِ زیست شناسانی خوش میاد که دوست دارند همه چیز رو با عینکِ تکامل ببینند از این قراره: " تعدادِ بسیار زیادی «جهان» به صورت موازی با انفجارِ بزرگ تشکیل شدند که هر کدوم اومگا های اولیه ی متفاوتی داشتند و ما در کیهانی هستیم که اومگای اولیه اش نزدیکِ یک بوده" این جواب هم (البته خیلی کمتر از جوابِ قبلی) مسخره است چرا که "تنظیمِ ظریف" به قدری دقیق بوده که برای رخ دادنِ چنین حالتی باید بی نهایت جهان به وجود بیاد تا ضرب در احتمالِ صفرِ این پدیده، برابرِ چیزِ معقولی بشه البته از نظر ریاضی این احتمال (اومگا=1 ) به قدری کمه که هیچ بی نهایتِ گسسته ای نمی تونه ناصفرش کنه! یعنی این پدیده به معنای واقعیه کلمه غیر ممکنه!
    یک جوابِ دیگر هم که بیشتر به مذاقِ متالهانِ (الهی دانان) مسیحی و متاسفانه بعضا مسلمان خوش میاد اینه که " خداوند زمانی که جهان رو آفرید این پارامتر رو برابرِ یک قرار داد تا ما بتونیم به وجود بیاییم!" این جواب شاید بشه گفت خیلی مسخره تر از هر جوابِ دیگری است و نه مبنای علمی دارد و نه مبنای عقلی. زیاد به این جواب نمی پردازم چون بحثِ ردش بیش از این که علمی باشه، فلسفیه و جاش اینجا نیست. فقط در همین حد بگم که فیزیک دانان اصلا از این دست جوابها خوششون نمیاد و اصلا دوست ندارند که دستِ مشیتِ الهی داخلِ فیزیک بشه همون طور که فلاسفه ی یونانِ باستان زیاد دوست نداشتند اولهیت داخلِ جهان بشه! (نا گفته نماند که من هم با فیزیک دانها موافقم البته شاید از لحنِ گفتارم مشخص باشه!!)
    انشاالله در پست بعد میگم که فیزیک دانها چه جوری مشکلِ تخت بودنِ عالم رو حل می کنند!
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  20. 12 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد