-
در این ستاره های متغیر rr بین تغییر شعاعشون و تغییر دماشون چه رابطه ای هست ؟منظورم اینه که اگه شعاع متوسط r1 در نظر بگیریم وقتی شعاعش نصف r1 بشه دماش چند برابر میشه؟اگر رابطه دقیق بین تغییر دما و تغییر شعاع و بدونیم با توجه به این که l به توان چهار دما و توان دو شعاع بستگی داره میتونیم بیشترین وکمترین درخشندگیو براش حساب کنیم...
-
سلام
خب حالا که رسما حرف شرایط بی در رو به میون اومد,بهتره کمی با معادله و دیدگاه هایی که وجود داره پیش بریم
در چند پست انشاالله مواردی رو ذکر میکنم که امیدوارم مفید باشه...فقط در چند پست میزارم که خسته کننده نباشه...
بعدشم دعوا که نداریم .سروکله تون رو به دیوار نزنید...:دی میخوایم در کنار هم بیشتر بیاموزیم ...
یه موضوع دیگه این هست که در مورد محاسبات در مورد ستاره ها ,عبارت مطلق رو به کار نمی بریم همه ی چیز حدودی هست...ولی در بعضی محاسبات شرایط ایجاب میکنه این فرض مطلق برقراربشه تا بشه محاسبه کرد...( پس اگر در پستهای قبلی واژه ی حدودی رو نگفتم سهوی بوده)
بی درو بودن هم حدودی هست وبسته به شرایط ستاره این انحراف میتونه کم یا زیاد باشه...
از قانون اول ترمودینامیک شروع میکنیم...
http://up.avastarco.com/images/ky48q4cwjjd87jfsqj.png
در یک سیکل نوسان کامل ستاره,انرژی داخلی به مقدار اولیه اش برمیگرده,و در واقع فقط تغییرات حرارت هست که با کار ,برابر میشه.
http://up.avastarco.com/images/9wnexvji0nk0fkhciad.png
برای انجام یک نوسان ,گاز باید کار مثبت روی سطحش انجام بده.پس باید حرارتی جذب کنه برای این فرایند.
برای انجام محاسبات ما میایم فرض میکنیم(دانشمندان این فکر رو میکنن)که سیستم تقریبا بی در رو هست.وگاز در یک سیکل به حالت اولیه اش برمیگرده.و داریم
http://up.avastarco.com/images/wcbgp6u1ei11emaxlo1.png
وبه همین دلیل انتروپی هم نداریم.
حالا بیایید فرض کنیم در یک سیکل سیستم تغییرات دمایی داشته باشه
http://up.avastarco.com/images/87fwkob64lsso6wyu1nu.png
که در ابتدا وانتهای سیکل این تغییر صفر نظر گرفته میشه.پس
http://up.avastarco.com/images/tkg08akiqm0uj3a8zmde.png
اگر این تغییر رو کم در نظر بگیریم و مخرج عبارت بالا بسط داده بشه, داریم
http://up.avastarco.com/images/icab70pn65lnvfl9q9k.png
http://up.avastarco.com/images/g3xplt7qjbqg1u5l1wo.png
وسپس برای کار انجام شده در یک سیکل تپش داریم
http://up.avastarco.com/images/vk7gal7gfbazzh4a4dk.png
http://up.avastarco.com/images/u3x7bge6c4r7c2w0u9ho.png
حالا گفته شد چون سطح ستاره میخواد کار انجام بده و عامل نوسان باشه, باید Q وT در بیشتر قسمت های این فرایند هم علامت باشند....
که dQ>0 وقتی دما افزایش پیدا میکنه وبرعکس...
نکته: من صرفا دارم قواعدی که در محاسبات برای این نوع ستاره استفاده میشه رو بیان میکنم نه دیدگاه شخصیم !!!!
-
بالاخره تکلیف این دما و شعاع چی شد؟
این پست رو مطالعه بفرمایید
در تکمیلش با این نمودار پیش میرویم که نتیجه ی یک شبیه سازی هست...
http://up.avastarco.com/images/imik0j5y9x6mqwr3a98a.png
همون طور که میبینید بیشینه ی درخشندگی به صورت متقارن جابه جا شده و مقداری بعد تر از مینیمم شعاع قرار گرفته. و یک جابه جایی و تاخیر به وجو امده.اما دقت کنید که بیشینه ی درخشندگی برای این نوع ستارگان که وابسته به بیشترین دمای سطح هست , در بیشترین شعاع قرار ندارد...
شاید الان بگید تو یه پست زده در کمترین شعاع ما بیشترین درخشندگی رو داریم .حالا میگه کمی بعد.چه جوریه؟؟؟:دی
در حقیقیت شبیه سازی ها نشان میدهند که در حداقل شعاع , درخشندگی ما به واسطه ی شرایط ستاره ونواحی یونیزاسیون در حالت بیشینه قرار داره.اما این وسط یه دیگه داره اختلال ایجاد میکنه.کمیتی به نام (ماتی)
یک مثال میزنم تا باهاش بیشتر اشنا بشیم.فکر کنید یک حجم دارید که داخلش غبار وجود داره .شما تا حدودی میتونید اطرافتون رو ببینید .اما اگر همون میزان غبار وجود داشته باشه , اما حجم کم بشه , چه اتفاقی میافته؟خب دید ما کمتر خواهد شد...
در ستاره ی تپنده هم به شکلی دیگر , این ماتی باعث میشه که درخشندگی ای که به واسطه ی ستاره ایجاد شده نزاره در حداقل شعاع ازاد بشه وبه سطح برسه.
پس بیشینه ی درخشندگی مجبور میشه در زمانی بعدتر خودشو به سطح برسونه....
حالا نکته ی جالب این هست که خود ماتی به این صورت تعریف میشه .ولی دراینجا به خاطر شرایط یونیزاسیون دچار استثنا میشه...
http://up.avastarco.com/images/zek2u0sl106cvag14myt.png
تمام
-------------------------
-
ستاره های گرفتیو که یادتون هست حالا این فیلم رو ببینین لذت ببرین :)
http://www.space.com/20088-eclipsing...rth-video.html