سلام
ببینید من فکر کنم علی القاعده با کوچکتر شدن به واسطه بالارفتن فشار بر لایه های درون ستاره دما و همچنین درخشندگی بیشتر میشه و با باد کردن و بزرگ شدن این دما و درخشندگی کاهش پیدا میکنه مثل غولهای سرخ که دمای سطحشون از ستاره اولیه کمتره !!
نمایش نسخه قابل چاپ
وقتی کوچیک میشه که به احتمال زیاد درخشندگی کاهش پیدا میکنه ، و وقتی بزرگ میشه درخشدگی زیاد میشه ،مقایسه کنید تغییرات دمای نه چندان زیاد و تغییرات شعاع حیرت آور (تازه درخشندگی با توان دو شعاع رابطه داره ). فکر کنم منظورشون در رابطه با ستاره ی کوچک شار بود .
همانطور که در پست های قبل توضیح دادند: در متغیرهای تپشی وقتی ستاره منقیض می شود دمای آن بالا می رود و چون درخشندگی با توان چهارم دما ارتباط دارد(در حالی که با توان دوم شعاع متناسب است) تقریبا در حالت کوچکتر به بیشترین درخشندگی اش می رسد
نمودار زیر را ملاحظه کنید
http://www.aanda.org/articles/aa/ful...1-10/img21.png
ماخذ: A&A 519, A64 (2010
http://www.aanda.org/index.php?option=com_article&access=standard&Itemi d=129&url=/articles/aa/full_html/2010/11/aa14471-10/aa14471-10.html
خلاصه قضیه !:
اصولا اینکه بگیم دما توی مینیمم شعاع بیشینه هست اشتباهه .
مینیمم و ماکسیمم درخشندگی و دما دقیقا هر دو در یک شعاع رخ میدن ، که نه شعاع بیشینه هستو نه کمینه .
وقتی ستاره از کوچکترین شعاع به سمت بزرگتر شده میره ما شاهد دمای بیشینه و درخشندگی حداکثر خواهیم بود (در یک نقطه ).
و در روند باز گشت شاهد مینیمم دما و درخشندگی در همون شعاع خواهیم بود !
سلام
خیلی ممنون از پاسخ ها.....
ستاره وقتی کوچکتر هست , چون در حالت انقباض قرار داره .,فشار زیاد میشه ودما افزایش پیدا میکنه وداغتر هست , بنابراین روشن تر هم هست.
ویک حالت نوسانی داره که در پیک ها ما بیشترین درخشندگی رو داریم.به شکل زیر توجه بفرمایید.شاید به ظاهر افزایش حجم داشته باشیم , اما از طرفی با کاهش دما همراه هستیم.و اولویت و تاثیر دما بیشتر از تغییر سایز هست...
http://www.oglethorpe.edu/faculty/~m...iable_star.gif
پ.ن.ببخشید دیر جواب دادم ...مریض شدم
در هر صورت من مطمعنم تیک بالاترین درخشندگی و دما متعلق به پایین ترین شعاع نیست ، اتفاقا همین سوال که چرا اینطور نیست باعث میشه یه نظریه ای که قبلا ارائه میدادن برای این متغیر ها توش شک بیفته ، نمودار هم که واضحه ، متاسفانه نمیتونم نمودارهای کتاب ها رو اسکن کنم و گرنه اونجا واضح تره(در ضمن نمودار ارائه شده برای rrشلیاقی باید(نمودار آقای حسن زاده) باشه و برای دلتا قیفاووسی این قاعده خیلی واضح تر برقراره و نمودار تقریبا کامل سینوسیه ) ، اینکه شما میگید زیاد به شعاع ربط نداره درسته ، من اول اشتباه کردم( اشتباه گرفتم متغیر رو با چیز دیگه !).
دلیلش هم اینه که در یک تناوب کامل که دوبار ستاره شعاع مشخصی پیدا میکنه ، در دو حالت درخشندگی متفاوتی داره . وقتی روند افزایش شعاع به سمت بیرون باشه این درخشندگی بیشینه و وقتی رو به داخل باشه کمینه هست .
سلام
به نظر من این موضوع بستگی به پریود و دوره تناوب ستاره و تغییرات ستاره ودر نتیجه شیبی که در نمودار ایجاد میشه داره
در طول قوس های صعودی و نزولی برای رسیدن به قله ستاره داره تغییرات لازم رو در خودش انجام میده
البته تعصبی بر روی کوچکترین اندازه ی ممکن نیست .در واقع در یک بازه در نزدیکی مینیمم میتونه این اتفاق بیافته. چون ستاره میتونه پرتی دما داشته باشه و وقتی که در کوچکترین سایز هست هنوز دمای ماکزیمم رو نداشته باشه ولی یه خورده که گذشت دماش بیشینه بشه.که به نظر من باز به سرعت تپیدن ستاره میتونه داشته باشه که اگر سریع رخ بده , اجازه نده حرارتی از دست بده.وبرعکس.... که میتونه اون حد بازه رو کوچکتر بکنه....
به عنوان مثال برای قیفاووسی چون دوره تناوب طولانی هست ,این فرایند افزایش و کاهش دما و سایز و درخشندگی با سرعت کمتری رخ میده و برای ستاره هایی مثل شلیاقی این فرایند خیلی سریعتر رخ میده .....
در واقع اصل عرض بنده این بود که فقط اندازه ی ستاره مهم نیست .بلکه دما هم نقش کلیدی رو برای ما بازی میکنه...
در ضمن این سه تا نمودار رو نگاه کنید
درسته که قیفاووسی منحنی منظمی دارند اما شلیاقی نوع Cهم نمودار سینوسی داره اما با اختلاف بازه و روشنایی متفاوت
http://astro.unl.edu/naap/vsp/graphics/RRc.png
http://astro.unl.edu/naap/vsp/graphics/cepheid.png
که خب به نوبه ی خودشون منظم هستند...
همراهی شما موجب امتنان هست
-------------------------------
یاد آوری
این موضوع رو هم توجه کنید.ستاره درگیر دو نیروی گرانش و فشار به بیرون هست .وقتی که ستاره داره منبسط میشه در واقع داره افزایش حجم توام با کاهش فشار و دما رو تجربه میکنه. و وقتی به بیشترین حجم رسید یعنی دیگه فشار رسالتش رو انجام داده و از طرفی در حالت برعکس ستاره داره رفته رفته افزایش فشار رو تجربه میکنه و در کوچکترین سایز ما بیشترین فشار رو داریم که به این دلیل دما افزایش پیدا میکنه....
میشه ریاضی تر هم به قضیه نگاه کرد، دو تابع در نظر بگیرید که سینوسی هستند و مثبت، اما 180 درجه اختلاف فاز دارند، اسم یکی رو میگذارم
t(x) l
و دیگری رو
r(x) l
و از این دو تابع یک تابع تعریف می کنم به اسم ِ
L(x)= t^4*r^2
حالا می خوام پیک ِ اینها رو بررسی کنم، فرض کنید t پنج درصد نوسان می کنه و r ده درصد، و آنگاه خداوند maple را آفرید :دی (قرمز شعاع، آبی دما و سبز درخشندگی هستش، فاز بر حسب رادیان بیان شده، واحد ها بر حسب درصد بیان شده) :
حالا فرض کنید t و r هر دو ده درصد نوسان کنند:
و اصلا فرض کنید t همان پنج درصد باشه و r این بار 25 درصد نوسان بکنه نتیجه میشه این:
می بینید که در هر حالت بیشینه ی درخشندگی چه قدر جا به جا شده؟ خیلی! (بنده هیچ مسئولتی قبول نمی کنم! همش کار ِ میپل هستش :)) )
پس واقعا به شرایط ِ ستاره ربط داره، حتی اگر فرض کنید بیشینه دما در کمینه اندازه رخ نمیده باز اوضاع بدتر میشه و تعیین ِ بیشینه درخشندگی سختتر میشه و نمیشه به راحتی راجع بهش نظر داد!
یعنی این بحثهای علمی در این تاپیک را دیدم لذت بردم :) انقدر زیبا بود که خواستم از همه دوستان عزیز شرکت کننده در بحث تشکر کنم :) ماشالا مثل کلاس دانشگاه میمونه :)
و این هیجان زدگی باعث زدن این پست اسپم شد که بعدا حذفش می کنم :)
دوباره باید بگم که این قضیه صادق نیست ، دلیلش هم اینه که تپش های متغیر بیدرو رو نیستند و دقیقا مشاهده ی نقض صحبت شما توی نمودارها (نمونش هم همون نمودار آقای حسن زاده ) باعث میشه مدل دیگری ارائه بشه ، نمیدونم چقدر اختر فیزیک اریکا بوم معتبره ولی این متنشه :
«وقتی اگر طی تپش هیچ تبادل انرژی ای بین لایه های مختلف ستاره وجود نداشته باشد ، انقباض و انبساط های بی دررویی خواهیم داشت که میتواند تا ابد ادامه داشته باشد . وقتی که ستاره دارای کوچکترین شعاع ممکن است ، دما بالاترین مقدار و بر عکس هنگامی که بزرگترین شعاع را دارد دما ،دما کمترین مقدار است .
در جلد اول (اونجا نمودارهای داده های رصدی هستن (این رو خودم نوشتم !))دیدیم که تغییرات نور و سرعت شعاعی رصد شده ستاره قیفاووسی مربوط به چنین تپش های بی دررو نیست . بالاترین دما هنگامی رصد میشود که ستاره در حال انبساط است و تقریبا به شعاع حالت تعادل رسیده است . کمترین دما نیز هنگامی ظاهر میشود که ستاره به طرف داخل حرکت کرده و دوباره به نزدیکی مقدا تعادلی شعاع رسیده است . کاملا واضح است که تپش ها بی دررو نیست .»
:melt: