نوشته اصلی توسط
solh
مثل اینکه شما درست به حرف های من توجه نکردید . و بهتر است این را بگویم که حرف های شما زیر مجموعه ای از حرف های من است و به عبارتی که بار ها گفتم آزادی زیر مجموعه ای از جبر است . به مثال زیر توجه کنید!!:
..
شما مانند کسی میمانید که بر بالای قله ای ایستاده است و ادعا میکند که آزادی انتخاب دارد و میتواند هر آن زندگی یا مرگ را برگزیند ، لیکن نمیداند که دلیل انتخاب خود چیست (هر چه که باشد ) . و من میدانم که انتخاب وی در نتیجه ی چند گزاره ی شرطی در ذهن او بوده است (مانند قضایای شرطی جبر که میگوید : اگر pآنگاه q،ذهن او نیز چنین ملاک هایی برای انتخاب دارد ) .
..
ما آزادیم که انتخاب کنیم ، اما باید به یاد داشت که چرا این گزینه را انتخاب کرده ایم ، به نظر میرسد پاسخ آن در دلایل جبری رفتار های ما باشد . که بر اساس آنچه دریافت میکند به ما میگوید که آنچه را که انتخاب میکنیم چیست و این عین جبر است .