آف تاپیک

[Sunrise]

سلام به همه دوستان گل آوا استاری

خیلی پیش از این "hasti" عزیز تاپیکی با عنوان "مطالب کوتاه وخواندنی" ایجاد کرده بودن که پست های خوبی میخورد و در حکم آف تاپیک فروم محسوب میشد...
به همین دلیل بعد از مدتی و به صلاح دید مدير فروم عنوان تاپیک مذکور به "مطالب آزاد" تغییر کرد تا عمومیت عنوان، در محتوای اون هم موثر بشه و البته شد!...
اما مدتی بعد اون تاپیک بسته و به تالار غیر تخصصی منتقل شد تا حجم ارسالهای غیر علمی و غیر قانونی در فروم کنترل بشه...

حالا، امشب که شب مبارک عید غدیر هست - راستی عیدتون مبارک - و با موافقت آقای امام و سایر مدیران این تاپیک رو ایجاد میکنیم که :

محلی باشه برای طرح مسائلی که ارتباط زیادی با دامنه اصلی فعالیت نجومی فروم ندارند؛ مثل مطالب کوتاه و مطالبی که جنبه سرگرمی یا عمومی در سایت دارند. فعالیت در این بخش محدودیت ویژه ای نداره ولی رعایت قوانین کلی و شئونات سایت برای جلوگیری از دریافت اخطار در این بخش هم الزامیه...

یعنی مطالب سیاسی، مذهبی، دعوا و بحث بی مورد، ارسالهای مکرر و خارج از محدوده ادب ممنوع هستن!

لطفا حتما به توضیحات فوق دقت کنید تا باز این تاپیک بسته نشه!

یادتون که هست:
تاپیک "گنجینه امضا ها و آواتار ها " برای امضاهای قشنگی هست که عوض میشن!
تاپیک تبریکات برای تبریک های آوایی ماست!
تاپیک اشعار نجومی هم داریم!
و ...

موفق و منصور باشید.

.................................................. ................

کاربران گرامی توجه کنند که پستهای ارسالی آنها در آف تاپیک جز پستهای ارسالی شمارش نمی شوند

[مداد رنگیهام]

بعید میدونم در حالتی که بختک روی آدمه آدم بتونه خونسردی خودش رو حفظ کنه. نمیدونم تابحال تجربش کردید یا نه ولی همینقدر بگم کافیه که انقدر تجربه ترسناکیه که من از موقعی که تجربش کردم تا بحال حتی یکبار هم جرأت نکردم به پشت بخوابم.

ضمناً بعید میدونم عضله دیافراگم در این شرایط عمل کنه چون من خودم کاملاً احساس خفه شدن رو حس میکردم. انگار یکی گلوتون رو گرفته و داره خفتون میکنه. از همه بدتر احساس عجیب و وحشتناکی بود که تو مغزم حس میکردم. حتماً میدونید که وقتی یه چوب نازک و بلند رو رو هوا تند تند تکون بدیم چه صدایی میده. دقیقاً احساس میکردم که یه چیزی تو جمجمم خیلی خیلی سریع داره اینور و اونور میره و صدایی مشابه ایجاد میکنه طوری که انگار سرم هم همراه باهاش تکون میخوره و بدجوری گیج میره. دقیقتر بگم احساسی جنون آمیز و ترسناک بهتون دست میده.

ضمناً بختک اونقدرها هم علمی و Scientific به سراغتون نمیاد که بتونید خونسردی خودتون رو حفظ کنید. بلکه بشکل یک جن سیاه میاد بالای سرتون و بعد از زیر گلو به داخل جمجمه شیرجه میره. اصلاً هم شوخی بردار نیست و خیلی مواقع باعث مرگ میشه. مخصوصاً زنان باردار و دختران جوان خیلی زیاد دچار بختک‌های منجر به مرگ میشن.

قبل از این اتفاق چند شب بود که درب اتاقم رو میبستم و تو تاریکی مطلق میخوابیدم. بنظر من بهترین راه جلوگیری از بختک اینه که یه چراغ خواب نسبتاً پرنور تو اتاقتون بذارید. نمیدونم دلیل علمیش چیه ولی بمحض اینکه با همون دست فلجم با کلی زور و تقلا کوبیدم رو کلید برق اتاق، همه چی بطور کاملاً ناگهانی از بین رفت. خیلی وقتا به این فکر میکنم که اگه کلید برق کنار تخت بالای سرم نبود چه بلایی سرم میاومد. فقط همینو میدونم که اون جنه بدجوری از نور لامپ وحشت زده شده بود. با وجود اینکه خودمو یه آدم منطقی و علم گرا میدونم ولی بین دلایل علمی و ماوراءطبیعی بختک موندم و نمیدونم کدوم یکی واقعیت داره.

من خودم تا حالا سه بار این پدیده رو تجربه کردم بار اول خیلی ترسناک بود و یه شبه سیاه خیلی بزرگ رو دیدم که بالا سرم ایستاده و نمیتونم تکون بخورم انقدر ترسیده بودم که فقط چشمامو بستم که نبینمش وقتی چشمامو باز کردم خوب شده یودم ولی بار بعدیش نه شبهی رو دیدم نه چیز دیگه ای چون یادم بود که این موضوع به خاطر جن و این حرفا نیست و دلیل علمیش اومد تو ذهنم و سعی کردم بیدار شم هر چند که بیشتر از دفعه قبل طول کشید...پس خونسرد باشین یعنی اینکه یادتون باشه جنی در کار نیست و باید جای ترسیدن تلاش کنین که از خواب بیدار شید!

در مورد این صداها و اشکال که میبینیم و میشنویم اینو بگم که این ها توهمات خواب ( hypnagogic hallucinations) نامیده میشن.

در مورد عضله دیافراگم که فرمودید،از اون جایی ک ما در حین خواب نفس میکشیم امکان نداره عضله دیافراگ مثل بقیه عضلات دچار فلج بشه و این حالتی که تجربه کردین به خاطر تنگی نفسی هست که به علت ترس خیلی زیاد براتون اتفاق افتاده.
در مورد نور هم من چند جا خوندم که خیره شدن به منبع پر نور برای رفع این حالت کمک کنندس ولی مکانیسم دقیقشو نمیدونم ایشالله چند ماه دیگه اعصاب که گذروندم میام علمی ترشو براتون میگم

من پنج- شش ساله فک میکردم بختک اسمه یه جنه، که غذاش بغل کردن آدما و بو کشیدن اوناس،حتی در کتابی نوشته بود لازم نیس طرف خواب باشه همین که وقت شب تو تاریکی به پشت بخوابه این میاد سراغش و سنگینیش از پاها شروع میشه، نمیدونسم دلیل علمی داره، الان دلیل اصلی فلج خواب بختک یا بیدار نشدن مغز؟

کلا موجودی به نام بختک وجود نداره و همه این چیزایی که افراد در این حالت میبینن و میشنون توهمه .دلیل این حالتی که به انسان دست میده اینه که هنوز مغز ارتباطش رو با اندامها برقرار نکرده و اندام ها هنوز فلجن

آقای نوری، سلام!

این مطالب واسم خیلی عجیبه!!! حرف شما منو یاد بعضی اتفاق هایی که تجربشون کردم، میاندازه.... !!

مثلا اینکه چند وقت پیش یه روز خواهرم بدون هیچ مقدمه بهم گفت: تو چرا اصلا مریض نمیشی؟! ... منم پیش خودم گفتم: راست میگه ها.....! همون شب، بشدت... بشدت سرما خوردم... !

حالا یه چیز جالب تر اینکه: اوایل همین ماه رمضون بود که همینطوری... باور کنین همینطوری یه شب به سرم زد برم تو اینترنت درباره ی "سکته قلبی" مطلب بخونم... دقیقا فردای همون شب، سکته خفیف قلبی رو تجربه کردم... ! جوری که وقتی قلبم گرفت، افتادم رو مبل، تا نیم ساعت نمیتونستم حتی تکون بخورم... !

من خودم احساس میکنم یه رابطه ای این وسط هست ... الله اعلم...

آقای زارعی ! بیا برادر تعریف کن ببینیم دیشب دچار فلج خواب شدین یا نه!
چیزی راجب این موضوعی که فرمودید نمی دونم فعلا نظری ندارم ولی از استادامون میپرسم.

[rezash]

یادش به خیر.

قدیما خیلی میومد سراغم ولی خیلی وقته که دیگه ازش خبری نیست.بختک رو میگم!

اونموقع که خیلی دچارش میشدم واقعا" سخت بود ولی اواخرش دیگه عادت کرده بودم و نمیومد خودم سراغش رو میگیرفتم!!

ولی خیلی وقته دیگه بختکی نشدم.

یادمه که جائی در موردش خوندم و علتش را قانع کننده دیدم.

اینکه موقع وقوع این رویداد همه قسمتهای بدن و بویژه قسمتهائی از مغز به خواب نرفته اند و قسمتهائی دیگر از بدن به خواب عمیق رفته اند.


به زبان ساده
عضلات بدن شل شده و همینطور قسمتهائی از مغز در خواب هستند ولی قسمتی از مغز هنوز بیدار است و با دیگر قسمتها هماهنگ نیست و این قسمت از مغز از اینکه دیگر قسمتها بر خلاف روال عادی عمل میکنند منقلب میشود و باعث میشود ما بخواهیم به سرعت به روال طبیعی برگردیم که این مورد در آن هنگام به مثابه بلند کردن یک تریلی از زمین است.

برای همین فکر میکنیم که فلج شده ایم یا مانعی اجازه عکس العمل و بلند شدن ما را نمیدهد که به بختک معروف شده است.

من فکر میکنم این اتفاق وقتی ما خیلی خسته هستیم اتفاق میفتد.

البته تجربه شخصی ام بود و شاید درست نباشد.

[gandom]

یادش به خیر.

قدیما خیلی میومد سراغم ولی خیلی وقته که دیگه ازش خبری نیست.بختک رو میگم!

اونموقع که خیلی دچارش میشدم واقعا" سخت بود ولی اواخرش دیگه عادت کرده بودم و نمیومد خودم سراغش رو میگیرفتم!!

ولی خیلی وقته دیگه بختکی نشدم.

یادمه که جائی در موردش خوندم و علتش را قانع کننده دیدم.

اینکه موقع وقوع این رویداد همه قسمتهای بدن و بویژه قسمتهائی از مغز به خواب نرفته اند و قسمتهائی دیگر از بدن به خواب عمیق رفته اند.


به زبان ساده
عضلات بدن شل شده و همینطور قسمتهائی از مغز در خواب هستند ولی قسمتی از مغز هنوز بیدار است و با دیگر قسمتها هماهنگ نیست و این قسمت از مغز از اینکه دیگر قسمتها بر خلاف روال عادی عمل میکنند منقلب میشود و باعث میشود ما بخواهیم به سرعت به روال طبیعی برگردیم که این مورد در آن هنگام به مثابه بلند کردن یک تریلی از زمین است.

برای همین فکر میکنیم که فلج شده ایم یا مانعی اجازه عکس العمل و بلند شدن ما را نمیدهد که به بختک معروف شده است.

من فکر میکنم این اتفاق وقتی ما خیلی خسته هستیم اتفاق میفتد.

البته تجربه شخصی ام بود و شاید درست نباشد.

عکس این قضیه برای کسانی رخ میده که تو خواب راه میرن. قسمتی از مغز که مربوط به هشیاری انسان هستش به خواب رفته و قسمتی که مربوط به حرکات فیزیکی هستش بیداره. کلاً مغز خیلی چیز جالبیه!

[mohsen4465]

خونسرد باشین یعنی اینکه یادتون باشه جنی در کار نیست و باید جای ترسیدن تلاش کنین که از خواب بیدار شید!

خونسرد که خونسرده! راستشو بگم من اولش خیلی وحشت کرده بودم ول بعد اونقدر عصبانی شدم که بعد از روشن شدن برق جنه رو دنبال کردم که بزنمش ولی سرعتش خیلی زیاد بود (در حد مافوق صوت) و از پنجره اتاق زد بیرون. تازه یه چوبم دستم گرفته بودم که بزنمش (اینهو این بیسبالیست ها!) ولی وقتی همه چی تموم شد دستمو که یه چوب خیالی توش بود رو نگاه کردم و بعد به خودم گفتم: خـُل شدم ها!!! هر چند که دیگه تا صبح جرأت نکردم بخوابم!

در مورد عضله دیافراگم که فرمودید،از اون جایی ک ما در حین خواب نفس میکشیم امکان نداره عضله دیافراگ مثل بقیه عضلات دچار فلج بشه و این حالتی که تجربه کردین به خاطر تنگی نفسی هست که به علت ترس خیلی زیاد براتون اتفاق افتاده.

بله حق با شماست رفتم یه کوچولو در موردش خوندم. نوشته بود که بخاطر افتادن بافت نرم سقف دهان در اثر جاذبه و مسدود شدن مسیر هوا این خفگی ایجاد میشه. دلیل دیگرش هم نوشته بود که خوابیدن به پشت باعث میشه جاذبه اثر بیشتری روی ریه ها اعمال کنه. البته هر دو مورد بنظرم غیرمنطقین چون در این صورت خواب معمولی هم باید باعث ایجاد خفگی بشه.

کلا موجودی به نام بختک وجود نداره و همه این چیزایی که افراد در این حالت میبینن و میشنون توهمه .دلیل این حالتی که به انسان دست میده اینه که هنوز مغز ارتباطش رو با اندامها برقرار نکرده و اندام ها هنوز فلجن

یه چیزی بگم؛ خیلی وقت‌ها یه سری محقق جمع میشن و از یک جامعه یکسری آمار استخراج میکنن و بعد از روی این آمار نتیجه گیری میکنن. مثلاً میان روی اندازه استخوان ران پا و دیابت تحقیق میکنن. آمارشون نشون میده که افرادی که استخوان ران پاشون بلندتره کمتر به دیابت مبتلا هستن. انوقت سریع نتیجه گیری انجام میشه: هر کی استخوان ران پاش بلندتره احتمال کمتری داره تا به دیابت مبتلا بشه. یا مثلاً تو یه تحقیق دیگه میان و رابطه بین میزان مصرف سیگار و آمار خودکشی رو بررسی میکنن. آمار نشون میده خودکشی در افراد سیگاری نرخ بیشتری داره. اونوقت سریع نتیجه میگیرن که هر کی سیگار بکشه احتمال اینکه خودکشی کنه بیشتر میشه.

من همیشه دلم میخواست که یه روزی یکی از این محققا بخوره به پستم و بهش بگم چرا به این نتیجه رسیدی؟ از کجا معلوم که نتیجه ای که بدست آوردی معکوس نباشه. میدونین چی میخوام بگم؟ تو همون دوتا مثال بالا: از کجا معلوم هر کی استخوان رانش بلندتره دیابت کمتر میگیره؛ شاید واقعیت عکسش باشه و هر کی دیابت داره استخوان رانش بلندتره!!! یا اون یکی از کجا معلوم هر کی سیگار میکشه بیشتر خودکشی میکنه؛ شاید واقعیت برعکس باشه و هر کی بیشتر دوست داره خودکشی کنه بیشتر به سمت سیگار کشیده میشه!!!! مگه نه؟

حالا تو این مورد بختک. نمیخوام جن پرستی و اعتقاد به جن و ماوراءالطبیعه و ... رو رواج بدم. کلاً خودم آدم منطقی هستم و همیشه دنبال دلائل علمی میگردم. اما میگم از کجا معلوم از کار افتادن مکانیسم طبیعی بلند شدن از خواب و .... باعث ترس و توهم و دیدن اون جنه میشه. شاید برعکسش واقعیت داشته باشه و اون جنه باعث بوجود امدن اختلال خواب و تأثیرات بیولوژیکیش روی بدن بشه.

===================================
شب نویس:
امشب دارین میخوابین نترسین ها! شوخی کردم هیجان موضوع بره بالا. اینایی که گفتم رو فراموش کنین و به همون دلایل علمیش فکر کنین. اگه باز خوابتون نبرد یه چراغ خواب پرنور بذارین تو اتاقتون. جنه بیچاره بدجور از نور میترسه.

[SAEED560]

بعضى وقتها براى ثابت شدن ىه موضوع احتىاج .به تجربه کردن موضوع نىست. به نظر من علمى که مادارىم هنوز به اندازه اى نىست که بخواهىم همه افرىده هاى خدا ر و حلاجى کنىم ولى مىتونىم خودمون روقانع کنىم که موجودى به نام جن وجود نداره چون با ترس بهش نگاه مىکنىم وچون دانشى از وجودش ندارىم به نبودش دل خوش کردىم.حالا به فرموده خود خدا مىشه فهمىد که اىن موجودات هستند ولى ما قادر به درکشون نىستىم .
ولى بختک دقىقا به دلىل دوگانگى مغز به وجود مىاد.منم درگىرش شدم جاتون خالى

[amir abbas saedi]

ولى بختک دقىقا به دلىل دوگانگى مغز به وجود مىاد

دقیقا چیه؟

[مداد رنگیهام]

دقیقا چیه؟

چی دقیقا چیه؟بختک؟
این پست رو بخونین

[Mostafa]

بدون شرح !!!

[آسمون]

اهواز برای بار سوم و به روایتی برای بار چهارم، لرزید.

امروز سه بار رفتیم روی ویبره.
مرکز این زمین لرزه مورموری در مرز استان ایلام و خوزستان و لرستان بوده، خبرها رو که توی خبرگزاری ها میتونین پیدا کنین فقط به عنوان شاهد عینی خواستم بگم.دوتا 6 ریشتری توی مورموری اومد و اون دوتا اینجا رو هم تکون داد جوری که من از خواب پریدم.این آخری هم همین چند دقیقه پیش بود.

حتی ساکنین شهرهای شمالی خوزستان مثل دزفول و شوش هم توی حیاط هستند و بهشون گفتن امکان لرزه به مرکزیت اون شهرها هم هست، چون تا ظهر یکی توی استان خوزستان هم ثبت شد.
دعا کنین که هر چی زودتر تموم بشه، خلاصه خوبی بدی دیدین حلال کنین

[mohsen4465]

امروز داشتم در مورد هیتلر و بمب اتم یه کوچولو مطلب میخوندم که به این صفحه رسیدم:

http://www.pcf.city.hiroshima.jp/kid...hatsu_1_e.html

خیلی زیبا و خلاصه وار همه چیز رو نوشته. از خلاصه کوتاهی از هیتلر و تلاشش برای دستیابی به بمب اتمی شروع کرده و بعد در مورد خود بمب اتمی و بمباران هیرشیما صحبت کرده. جزئیاتی که در مورد بمب اتمی و بمباران هیروشیما گفته با وجود خلاصه بودن متن خیلی کامله.

اما جدای همه اینها شعر تکان دهنده پایان مطلبه که خیلی منو تحت تأثیر قرار داد. شعر از زبان یکی از بازمانده های بمباران اتمی هیروشیماست که آدم رو بدجور تحت تأثیر قرار میده. پیشنهاد میکنم مطالب تمام صفحات اونو از اول تا آخر بترتیب بخونین.

-------------------------------------------------
پانویس: برای دیدن متن شعر صفحه آخر نیاز به Shockwave Player دارین.