لزوم شدت عمل بیشتر در برخورد با شایعه ها و خرافات
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
gissoo
بله متاسفانه تلاشها برای اطلاع رسانی غالبا باعث گرايش بيشتر افراد به سمت موضوعات خرافی ميشود. چه بسا اين به دليل نحوه ی عملكرد رسانه ها و يا عدم اطمينان مردم نسبت به نظرات آن ها يا موارد ديگری باشد كه شايد بهتر باشد در جايی( مثلا يك تاپيك جديد) بر روی نحوه ی مقابله با شايعات و خرافات و چگونگی اطلاع رسانی موثر بحث و تبادل نظر صورت صورت بگيرد.
همانطور كه آقای شعبانی ذكر كردند:
با وجود ارائه دلایل و علوم, بازهم خیلی از افراد دوست دارند موارد خرافی و ناصحیح را قبول کنند!
اصولا پايبندی به خرافات چيزی نيست كه با ارائه ی دلايل علمی ريشه كن شود! شايد در برخی افراد تنها بايد غلط بودن آنها را تجربه كنند يا به قول معروف در چاه بيفتند تا بفهمند!
علت دخالت من در اين بحث داستانی بود كه هفته ی گذشته برای خودم پيش آمد.
يكی از دوستان دانشگاهیم كه اتفاقا مهندس كامپيوتر موفقی هم هست با من تماس گرفت و گفت تو كه به نجوم علاقه داری بيا يك كلاس نجوم خوب سراغ دارم. پرسيدم تو چه زمينه ی نجوم هست و كجاست؟ جواب داد: من توی كلاس توجيهی اش شركت كردم خيلي جالب بود.....خلاصه بعد از كلی سوال و جواب فهميدم اين آقای مدرس نجوم مثلا ياد ميدهند كه برای انجام كارهامون چطور وقت و زمان مناسب را پيدا كنيم و اينكه چند سال پيش كه فرزندان ايشون ميخواستند اول مهر به مدرسه بروند اين آقا اجازه ندادند چون روز مناسبی برای كسب علم نبوده!!!!!!!!!!!
حالا با چه علم و منطقی ميشود غير علمی بودن اين امور را ثابت كرد؟!
جسارتا در این مورد خاص ما نیاز به کمی گستاخی و برخورد شدیدتر داریم (گستاخی از نظر من صفت بدی نیست اگر در جای خودش استفاده بشه!)!
جریان اینطوریه که فردی میاد شایعه ای را پخش می کنه که ممکنه عواقب اون حتی تا این حد هم پیش بره:
http://www.simowmg.ir/1391/12/02/%D9...C%D9%85%D9%88/
بعد واکنش ما چیه؟
میایم میگیم "دوست عزیز و گرامی، با احترام به نظر جنابعالی، لازم به ذکر است که ..."
و با این ادبیات نظرمون رو میگیم و اشتباهش رو ثابت می کنیم. اما چون این نظر به اندازه یک هزارم شایعه مورد نظر هم جنجالی و مخاطب پسند نیست، اصلا در جامعه پخش نمیشه، افراد زیادی از اون مطلع نمیشند، شایعه پیروز میشه در نهایت و خیلی از افراد هم از اصل ماجرا بی خبر میمونن و "شایعه دوست" و "خرافه پرست" باقی میمونن.
ما اینجا به چی نیاز داریم پس؟
به نظرم به کمی ادبیات تند و تیز تر! به ادبیاتی که حداقل در نظر خواننده به عنوان یک متن جذاب، کوبنده و حتی خنده دار جلوه کنه.
این اصلا به معنای دور شدن از اخلاقیات نیست. بذارید یک مثال بزنم:- فردی برای اثبات یک عقیده خرافی یا یک شایعه (مثل نابودی زمین در فلان تاریخ کذایی)، اینگونه دفاع میکنه و میگه:
"شما فقط یک درصد احتمال بدید که این قضیه بخواد درست باشه. اونوقت چیکار می کنید؟ تا حالا بهش فکر کردید؟!"
حالا در پاسخ به این دوست عزیز، دو سبک پاسخ گویی داریم:
بسته پیشنهادی اول برای پاسخ گویی: ببینید دوست گرامی
اینکه ما خواسته باشیم به هر چیزی که یک درصد یا این حدود احتمال وقوع داره بها بدیم، کاملا غیر علمی هست و مطابق اصول علمی پذیرفته نیست. اگر اینگونه باشد هیچ اولویتی در تخصیص توجه باقی نمی ماند و ما مجبور هستیم به هر موضوع کوچکی توجه کنیم و برای آن وقت و انرژی بگذاریم، که بدون شک چنین برخوردی ممکن و پسندیده نیست!
هر موضوع و نظریه مورد ادعا بایستی مدارک قابل توجیهی از نظر علمی داشته باشد و در آزمایشات متفاوت و گزارش های علمی مراجع و منابع معتبر مورد تایید قرار گرفته باشد. در غیر این صورت مسئله مورد نظر فاقد اعتبار علمی می باشد!
بسته پیشنهادی دوم برای پاسخ گویی: ببینید دوست عزیز!
جسارتا و با عرض احترام، اینگونه تصورات الان، در قرن 21، در دنیایی که به سمت علم و استفاده از عقل پیش میره، دیگه جایگاهی نداره. اگر قرار به قبول داشتن اینچنین دیدگاهی باشه، پس من هم اسکندر مقدونی هستم که در جسم فرد دیگری حلول کرده ام و قرار است با کمک سایر یاران خاص خود انقلابی به پا کنم. همینطور جالبه بدونید که بچه ها رو هم لک لک ها میارن و بابانوئل حقیقت داره و ...!
ضمنا اگر واقعا معتقد به این دیدگاه هستید، 10 میلیون تومن به من پول بدید! چون فقط یک درصد احتمال بدید که من فردا بهم یک ارث بزرگ برسه و میلیاردر بشم و چند برابر پول شما رو بهتون پس بدم! لطفا شماره همراهتون رو بدید تا شماره کارتم رو برای واریز پول براتون بفرستم.
با تشکر! :)
کدوم یکی بهتره به نظرتون؟! ;)
چرا اینگونه رفتار کنیم؟
همونطور که گفتم، بُرد و بازده ادبیات بیش از حد محترمانه و محتاطانه ما به هیچ وجه در مقابل شایعه ها کارساز نیست.
ما نیاز داریم که از ادبیاتی استفاده کنیم که:- جذابیت کافی رو برای خواننده داشته باشه.
- اونقدر جالب و کوبنده باشه که مخاطب بعدا برای دیگران هم اون رو تعریف کنه و با همون ادبیات به مقابله با افرادی که در بحث های روزانه در مورد شایعه ی روز صحبت می کنند بپردازه.
- اونقدر شدید باشه که کسی که مطلب رو میخونه، اصلا دوست نداشته باشه جای فرد شایعه ساز باشه و اینطوری شدید نظراتش رد بشه و در نتیجه از اون به بعد بیشتر مراقب نظراتش باشه تا خدای نکرده گیر یک همچین آدمایی نیفته! :دی
متاسفانه در شرایط فعلی این تنها راه باقیمونده هست.
برای آشنایی بیشتر با اینگونه ادبیات، از شما دعوت می کنم بحث های موافقان و مخالفان شایعات در بخش نظرات مطالب صفحه "ستاد مبارزه با چرندیات" در فیس بوک و خود مطالب این صفحه رو مطالعه مفصلی بفرمایید (سایت این گروه http://www.gomaneh.com/).
در این فروم هم به نظرم کسی که بیشتر از هر کسی به جزئیات این سبک مقابله با شایعه و انتقاد آگاه هست، جناب Mostafaی گرامی هست. :)
شاید نیاز باشه جناب مصطفی امام کلاسی آموزشی در این زمینه ترتیب ببینه. ;)
موفق باشید عزیزان.