ممنون از توجهتان.
و البته بنده هم امیدوارم بحث خوب و پر باری باشد و به بسیاری از سوالاتمان در این زمینه پاسخ داده شود
موفق باشید
نمایش نسخه قابل چاپ
اگر منظورتان همین طالع بینی کتابهای رایج است که عرض کردم ،(به نظر بنده)اغلب چندان قابل اعتماد نیستند.اما تا آنجا که من میدانم آسترولوژی(هیئت) برای خود علمی بوده باقوانین خاص خودش که حتی دانشمندان و اندیشمندان بزرگی در این زمینه فعالیت داشته اند.مثلا قوانینی از این علم تحت عنوان احکام نجوم در کتاب التفهیم ابوریحان هم آمده اند.ومنابع مختلف (واغلب کتب قدیمی )در مورد آن وجود دارد.
و مورد دوم:من تصور میکنم امروزه مانند بسیاری از علوم قدیمی این علم هم دستخوش تغییر شده وبه دلایل بعضا جامعه شناختی از دسترس عموم خارج وحتی خرافه انگاشته شده.وقاعدتا چیزی که در آن مجال فعالیت صحیح نباشد به بیراهه میرود. تا نظر دوستان دیگر چه باشد؟.....
راستش من دستگاه را ندیدم اما تصویری از عکسهای گرفته شده در آنجا را قبلا دیده ام.
و جدیدا یکی از دوستان معتمد عکسهایی که درمحلی دیگر از هاله ی خودش گرفته شده بود را به من نشان داد.و چون این چیزی است که من با چشم خودم دیده ام باور کردم.(شما هم سعی کنید همین کار را بکنید!!!!!!!!)
با سلام مجدد .قصد بنده به هیچ عنوان زیر سوال بردن بیانات شما در مورد هاله ها نبوده ونیست .فقط عرض کردم چون بسیاری از ما ،هنوز با الفبای این مباحث آشنا نیستیم برای جلوگیری از مشکلات آتی بحث را به گونه ی دیگری پیش ببرید .ودر مورد بعدی هم فرصت فراوان است تا همدیگر را مجاب کنیم!!!!
به هر حال قصد جسارتی نبود واگر پیش آمده پوزش میطلبم.امیدوارم در جمعی دوستانه بحث را پیش ببریم
پیروز باشید.
سلام مجدد
اون تصاویری که میفرمایید احتمالا یا تصاویر ام آر آی، یا سیتی اسکن، یا امواج مغزی و یا امواج گرمایی ساطع شده از بدن هستند. تمامی این امواج از امواج الکترومغناطیسی هستند و این تصاویر از نظر علمی قابل توجیه است و صدها کتاب درباره اونها نوشته شده. اما چیزی که آن را هاله بنامیم وجود نداره. حداقل در هیچ بیمارستانی از هاله تصویربرداری نمیکنند. ابتدا باید منظور خودمون را از هاله بیان کنیم و بعد بگوییم که آیا وجود آن اثبات شده است یا نه. اگر منظور از هاله، تعریف این لینک پایین باشه که خب از نظر علمی ثابت نشده است.
http://en.wikipedia.org/wiki/Aura_%28paranormal%29
ابتدا عرض کنم تصور میکنم بنده هم تفاوت ام ار ای و.... رابا هاله بدانم و بعد اینکه ظاهرا تقریبا همگی فراموش کردیم قرار بود در این تاپیک به چه موضوعی پرداخته شود.
برای بازگشت به بحث اصلی :"تصور میکنیم واژه ی ...وجود ندارد"!!
اگر دوستان مایل به ادامه بحث هستند نظرات خود را بیان کنند (البته با اجازه دوست عزیز شایان سلیم شهشهانی)
دررابطه باتحقیق موردنظرکه طالع بینی بخشی ازآن به قدرت روحی ومدیومی انسانی وبخش دیگرآن به پاره ایی ازعلم نجوم نیازدارد،صحت دارد.اگرالفبای علم تجربی طالع بینی راکه گاها آن راشبه علم نامیده اندمرورکنیدماهیت آن مشخص خواهدشد،نتیجه گیری دررابط بااین موضوع می تواندروشن باشد.درخصوص تکمیل گفته های جناب نجم62بایدبیان کردکه طالع بینی امروزه دوباربه صورت دوموضوع متفاوت مطرح شده است.بایددراین تاپیک موضوعات راجداکرد.یکی طالع بینی که به صورت شایعه پراکنی وسوءاستفاده های شغلی کاذب درآن قابل توضیح است که بعضی بااستفاده ازنیروهای منفی ویاحتی مثبت پیش گویی می کنندوعلت آن رابه حرکت ستارگان ربط می دهند!
جناب نجم 62به این ارتباط متافیزیکی اشاره کرده است امانوع نگرش مردم به این موضوع راواصل هدف آنهاازهاله هابرای استفاده غلط ازنجوم رابیان نکرده.پس دراین قسمت ازموضوع اصلابحث نجوم نیست وتوسط اشخاص دروغین به ستارگان ربط می دهند.اماموضوع دوم که توسط نجم62مفصلابیان شده است طالع بینی حقیقی ازراه ستارگان وپیش گویی ازراه آنهااست.بحث هاله هامفصل وازاین تاپیک وموضوع آن به دوراست فقط قسمتی ازنجوم که فرد،طیفی متناسب بین طالع بینی ونجوم وهاله های چاکرایی فرددارد مربوط می شود؛که مشخص است طالع بینی استفاده شده درجامعه میان مردم درمجلات کاملاناقص وحتی قضاوت صحیح درموردآنهااشتباست.
درکل طالع بینی حقیقی باتوجه به مستندعلمی اخیرقابل قبول بوده است.که توجه به آن اخیراکمی بیشترشده.علت این کم توجهی به حقیقت علم این بوده که عموم مردم به خرافه گویی ها وهمان استفاده های شوم ازنیروهای متافیزیکی ونیروهای خارج مادیت بسنده کرده وبه آنهامشغول شده وازاصل آن بازمانده اند.
موفق باشید.
سلام. من به دنبال پیدا کردن جهت اندرومدا در این فصل بودم که به این صفحه ها هدایت شدم و دیدم همگی ؛ در حال بحث در مورد تاثیر ستاره ها بر روی ما هستن. متاسفانه اصل موضوع رو همگی فراموش کردین. (فکر میکنم همگی). یعنی انگار در حال جلو رفتن تو هندسۀ اقلیدسی هستین؛ بدون اینکه اصول اولیه رو بدونین. نورتروپ فرای؛ در کتاب رمز کل؛ در جایی میگه که ؛ تمام طالع بینی؛ از اینجا ریشه میگیره؛ باید جهان رو مانندِ یک کُل در نظر بگیری. انگار تمام جهان ؛ اندامِ یک موجود یا یک انسان(یا اونطور که عرفا میگن خدا)هست. وقتی که شما با نگاه کردن و تشخیص احوال ستاره ای در دور دستها؛ میخوای ببینی سرنوشت خودت چیه؛ مثل این عمل میکنی که یک طبیب؛ با گرفتن نبض؛ میخواد حال شکم یا قسمت دیگه ای از بدنت رو تشخیص بده. ستاره هایی با میلیونها سال نوری فاصله؛ تاثیری روی ما ندارن؛ بلکه سرنوشتی مانند ما دارن؛ و طالع بین؛ از روی تشخیص وضعیت اونها و چیزی که در پیش رو دارن, میفهمه که شما ؛ چی چیزی در پیش رو خواهی داشت. مثال گرفتن نبض ؛ برای فهمیدن حال دماغ؛ مثال خوبیه. اینها رو برای درست یا غلط یا اصلا ممکن بودن طالعبینی نگفتم.بلکه خواستم ریشۀ اون رو(تا اونجایی که میدونم) بگم. نمیدونم این نوشته ؛ در کجای سایت شما ؛ ظاهر میشه. اگه صلاح دونستی ؛ به اونهایی که در موردش ؛ در حال بحث هستن؛ بفرمایین. ممنون وموفق باشین