از لطف شما ممنونم
برای موفقیت شما دعا میکنم
پیروز باشید
نمایش نسخه قابل چاپ
از لطف شما ممنونم
برای موفقیت شما دعا میکنم
پیروز باشید
علم نجوم در تمدن های نخست: ستاره شناسی یکی از کهن ترین علوم به شمار می رود و منجمان قدیم از روی مکان خورشید در آسمان و وضعیت ستارگان زمان را تعیین کرده و به تنظیم تقو یم و تعیین فصل ها وجهتها می پر داختند. درحقیقت شناخت فعلی ما از کیهان تا حد زیادی مدیون کار ستاره شناسان قدیم است. شاید بتوان گفت سومریان نخستین قومی بودند که به برسی حرکات ستارگان پرداختند ، چینی ها به خسوف وکسوف توجه زیادی داشتند اما بابلی ها خورشید را بیشتر از همه می پرستیدند . مصریان قدیم نیز خورشید را ( رع ) می نامیدند وعقیده داشتند که خدای بزرگ هر روز به هنگام طلوع با سوار شدن در قایقی که بر پشت الهه آسمان ( نوت ) قرارداشت، از پهنه اقیانوس فضا می گذشت.
اولین رصد خانه ای که ساخته شد نیز در محل ( استون هنج ) ، انگلستان کنونی است که از آن برای پیش بینی پدیده های نجومی استفاده می کردند. درسال 624 قبل از میلاد ( اراسطاطالیس ) متولد شد، وی اولین منجم شناخته شده است و میگویند به کرویت زمین پی برده بود. بعد از او منجمان بزرگی همچون ( ارسطو ، آریستار خوس ، بطلمیوس و... ) به رشد علم نجوم در تمدن های نخستبن کمک های فراوانی نمودند.
نجوم در سر زمین های اسلامی: می گویند اولین فردی که نگاهی ویژه به آسمان انداخت حضرت ادریس بوده ، بعد از او افراد بسیاری به آسمان نگاه کردند اما در قرن دوم هجری ، محمد بن خوارزمی نقش مهمی را در پیشرفت علم نجوم ایفا کرد و در این سرزمین ها با ساختن ابزار محاسبات نجومی به نام ( اسطر لاب ) ونوشتن کتابهایی در باب ستاره شناسی رونق گرفت. در قرن هفتم خواجه نصیر الدین طوسی ، رصد خانه ای را در مراغه ساخت ودرست در همین قرن بود که نخستین تقویم مکانیکی دندانه دار که مشخص کننده 365 روز بود ، ساخته شد.
نجوم در اروپا: اولین بار ، آلفونس دهم یکی از پادشاهان اروپا از منجمان حمایت کرد و به این ترتیب این علم به اروپا انتقال یافت و با ظهور ( تیکو براهه ، کوپرنیک ، کپلر وگالیله ) وکشفیاتی توسط آنها نجوم در اروپا هم جلوه خاصی به خود گرفت. اثبات نظریه زمین مرکزی ، ساخت اولین تلسکوپ و کار های ارزشمند دیگری در این دوره منظر فعلی مارا از منظومه شمسی وجهان به جود آورده است. امروزه ، فرضیه های پیچیده انیشتین وسفرهای فضایی واکتشافات ناسا دید ما را نسبت به جهان عمیق گردانده است.
صورتهای فلکی وافسانه های آنان: انسان ها وقتی برای اولین بار به آسمان نگاه کردند شروع به تقسیم آن به اشکال ساده ای نمودند سپس این ستارگان را با خط های فرضی به هم وصل کردند و با توجه به اعتقاداتشان ، نام خدایان ، قهرمانان و حتی جانوران ، افسانه ای را بر آن نهادند تا به وسیله آن ها گردش آسمان و تقویمی طبیعی برای خودشان بسازند. به این نقوش ساده صورت فلکی می گویند.
به عبارت دیگر گروهی از ستارگان که بطور ظاهری گرد هم آمده اند و اولین قدم در یادگیری نجوم آماتور می باشند صورت فلکی نام دارد که تعداد آنها 88 عدد است و 60 تای آن در نیمکره شمالی آسمان قابل رویت است.
صورت فلکی ها سه دسته اند:
1- دور قطبی شمالی:
الف) دب اکبر - دب اصغر - قیفاووس - زرافه - ذات الکرسی - اژدها
ب) دور قطبی جنوبی : صلیب - مگس - آفتاب پرست و قنطورس
این صورت فلکی ها همیشه حول دو قطب آسمان در گردش اند که در نیمکره شمالی ، صورت فلکی های مذکور به دور ستاره قطبی می چرخد اما هیچ ستاره درخشانی در قطب جنوب آسمان وجود ندارد.
این فصل واین موضوع ادامه دارد.
سلام
واقعا خوشحالم كه در مورد آموزش كودكان مي نويسيد.من تازه تو يه مركز شروع كردم به آموزش نجوم كودكان و مي تونم از اين بحثا خيلي استفاده كنم :have a nice day:
سلام
ممنون از تاپیک خوبتون
من هم با یه گروه کار میکنم که هر از چند گاهی یه نمایشگاه نجومی میذاریم که البته نمایشگاه بدون غرفه کودک نمیشه ممنون میشم اگه ایده های عملی بذارین .
بازم ممنون
با تشكر از اقا جواد ، براي تكميل اين بحث نكاتي از قلم افتاده:
يكي اينكه صورت فلكي هايي كه جواد اون ها را دور قطبي خطاب كرد حالا چه جنوبي چه شمالي ، ان صور فلكي فقط در عرض هاي جغرافيايي ٣٠-٦٠ و -٣٠:-٦٠ دور قطبيند ، در حقيقت اگر شما به دقيقا نقطه ي قطب شمال برويد ، تمام ٦٠ صورت فلكي شمالي اسمان براي شما دور قطبيند ، يا اگر در دقيقا نقطه ي قطب جنوب زمين برويد ، تمام ٢٨ صورت فلكي جنوبي اسمان دور قطبي مي شوند(يعني هيچوقت غروب نمي كنند)
نكته ي ديگر اينه كه در نيمكره ي جنوبي اسمان ما ستاره ي پرنور داريم ، مثل ستاره ي سهيل معروف كه دومين ستاره ي پرنور اسمان پس از شباهنگ است ، اما دقيقا در نقطه اي كه از جنوب چرخش زمين بسوي ان نقطه است ستاره ي پر نوري نداريم (دقيقا بر عكس در نيمكره ي شمالي ان نقطه ستاره ي الفاي صورت فلكي دب اصغر يعني همان ستاره ي قطبي خودمان است
با تشكر
ادامه فصل و موضوع:
2- صورت فلکی های دایرة البروجی ( دایره ماه ها ):
شامل 12 صورت اند: حوت ( ماهی ) - حمل ( بز ) - ثور (گاو ) - جوزا ( دو پیکر ) - سرطان ( خرچنگ ) - اسد (شیر ) - سنبله ( خوشه گیسو ) - میزان ( ترازو ) - عقرب ( کژدم ) - قوس ( کمان ) - جدی ( بزماهی ) - دلو ( آبریز ).
که اهمیت آنها و ضرورت شناختشان در این است که ماه و سیارات در این صورت فلکی ها حرکت می کنند و برای پیدا کردنشان و تشخیص آنها در زمینه ستارگان باید این صورت های فلکی را شناخت.
3- مابقی صورت های فلکی:
این صورت فلکی ها متعلق به چهار فصل و مابقی صورتهای فلکی می باشند،یعنی هر یک در فصل خاصی دیده می شوند مثلا صورتهای فلکی مختص فصل تابستان آنهایی هستند که تقریبا ساعت 10 شب درست در بالای سرمان دیده می شوند.
صورتهای فلکی فصل زمستان :جبار - جوزا - ثور - کلب اکبر - کلب اصغر - ارابه ران (شش ضلعی بزرگ زمستانه را تشکیل می دهد ).
صورتهای فلکی فصل بهار:عوا - سمبله - اسد - دب اکبر (چهارضلعی بهاره را تشکیل می دهند)
صورتهای فلکی فصل تابستان:شلیاق - دجاجه - عقاب +(مثلث تابستانه را تشکیل می دهند)
صورت فلکی فصل پاییز:فرس اعظم (مربع بزرگ پاییزه را تشکیل می دهند)
افسانه ی صورتهای فلکی:
افسانه ی دب اکبر:مشهورترین صورت فلکی آسمان است که برابر افسانه ها ، کالیستو با خدای خدایان زئوس ازدواج می کند و هرا همسر اول زئوس خشمگین شده و کالیستو را به یک خرس ماده تبدیل می کند.زئوس کالیستو را به همراه پسرش و برای نجات جانشان به شکل صورتهای فلکی دب اکبر و دب اصغر در آسمان جاودانه می کند.
افسانه ثور:یکی از مشخص ترین صورتهای فلکی است که در عهد بابلیها هم شناخته شده بود.مصریان باستان در این صورت گاو مقدس(اپیس)را می دیدند که در آغاز سال خورشید را میان شاخهایش می گرفت و به بالای آسمان می برد،در یونان نیز اینطور آمده که زئوس خود را به شکل گاوی تبدیل کرده و اروپا دختر شاه را بر پشت خود به جزیره ی کرت برده است.
خوشه ی پروین نیز یادآور 7 خواهر است که دختران اطلس کبیر اند و چون همیشه شکارچی آسمان در تعقیب آنها بوده،زئوس آنها را به آسمان برده است.
افسانه دلو:این صورت فلکی طوفان نوح را به خاطر می آورد،در افسانه ها این طور نقل شده است که تنها نجات یافتگان این بلای آسمانی(دویکالیون ها)و (پیورها)به فرمان زئوس شروع به پرتاب قلوه سنگها به پشت سر خود کردند و از هر قلوه سنگ انسان جدیدی متولد شده است.