در بررسی مسائل علمی "اعتقاد" جائی ندارد بلکه پذیرش آن براساس متدولوژی علمی قرار گرفته است. در فیزیک ذرات اتمی اصلی است بنام spontaneous emission ، که آشکارترین تظاهر آنرا ما در رادیواکتیوینه مشاهده میکنیم، خلاصه اش اینست که به هیچ وجه من الوجوهات! از لحاظ ریاضی نمیتوان مشخص کرد که کدام هسته اتمی دچار فروپاشی یا decay میشود، این عدم تعین بخاطر ذات و سرشت جهان خرد است نه جهل آدمیان. بعبارت دیگر تا هزاران سال دیگر هم نمیتوان آنرا مشخص کرد. ببینید ما یک مفهوم ذهنی خیلی مسلمی داریم بنام فضا، این فضا هم میتواند حجم یک لیوان باشد و هم در برگیرنده یک کهکشان با صدها میلیون سال توری مکعب(فقط کهکسان نوری دارای 100میلیون سال نوری قطر است)، طبق نظریه اثبات شده اینشتین؛ این فضا میتواند کش بیاید، فشرده شود، خم شود، حتی روی خودش گره بخورد(در مجاورت سیاهچاله ها) و حتی حجم بسیار عظیمی از فضا در یک نقطه کوچکتر از یک کوارک متقبض شود(تکینگی singularity)؛ ملاحظه میکنید؟ این فضائی است که در تداول زبانی به آن void خلا و یا حتی هیچ میگویند. این مثال واضحترین مثالی است که نشان میدهد باورهای عادی ما چقدر بر شالوده خطا و سوء فهم استوار است.
جائی خوانده ام که در شبه جریره دکن هند، 11 میلیون نفر اعتقاد راسخ دارند که لاکپشت آبی که برایشان بسیار مقدس است آفریننده جهان است، هیچ اشکالی ندارد، خیلی هم محترم است، ولی نباید انتظار داشته باشند که استادان دانشگاه دکن هم بر اساس این "اعتقاد" مبانی تبیین جهان را قرار بدهند. اعتقاد خیلی محترم است بشرطی که به اصطلاح پا رو دم متدولوژی علمی نگذارد!