سلام ٢:٣٠ بايد اونجا باشيم يا ٣؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام ٢:٣٠ بايد اونجا باشيم يا ٣؟
2:30 اینجا باشید ساعت 3 حرکت است.
سفر خوبی داشته باشید.
برید بدون ما خوش بگذره:(
هیییییی
گزارشات زنده فراموش نشه لطفا، ماشالله تکنولوژی که پیشرفت کرده...
منتظریم...
امشب فروم خیلی خلوته:snooty::snooty:
اقا قسمت نشد ما بیایم,واقعا چقد انتظار کشیدم واسه رصد,متاسفانه جور نشد:||
رصد خوبی داشته باشید ;)
دوستان اقای علیرضا قدرمطلق پس گزارش لحظه به لحظتون کو ؟؟
رفتید تو فاز سکرت ؟؟
این بود ارمان اوااستار ؟؟؟
خب کل اسپم های مجازمو مصرف کردم
:دی
منم میخاستممممممممممم باهاتون بیام
:( :(
دوستان گزارش زنده كه نداشتيد :(
حداقل وقتى برگشتيد عكس هاى سفر را زود آپلود كنيد ما هم ببينيم.
من پس از دو سال و نیم عضو بودن تو آوااستار الان حس میکنم از اون حالت غریبگی در اومدم :دی
در مورد آسمان : من با این انتظار اومدم که تا ساعت 4 صبح ابره بعدش دو ساعت حداکثر میشه رصد کرد .
ولی این جوری نبود . البته خوب یه آسمون فوق العاده که بری زیرش بگی وای چه خفن ، نبود ولی خوب از اون حدی هم که من ازش انتظار داشتم خیلی بهتر بود ( و نصفه شب خیلی بهتر شد ) دستش درد نکنه من ازش کلـــــی چیز یاد گرفتم .
رفت و آمد خوب بود . قسمت آموزشی داشت که به نظرم برا کسی که میخواست یاد بگیره خیلی جامع و خوب بود ، مفاهیم خیلی خوب توضیح داده شدن . هر جور امکاناتی که می شد باشه ، بود .
من همه ی شب های رصدی ای که داشتم یا تنها بودم یا با مدرسه رفتم و این اولین شب رصدیم خارج از اون جو و با آوا بود ، چون اکثر دوستام نبودن انتظار داشتم خیلی کمتر از رصدای مدرسه خوش بگذره ولی خیلی بیشتر از رصدای مدرسه خوش گذشت و مفید بود چون جو دوستانه بود من از همون اول که اومدم خانم ستاره بنیادی و آقای امام کلی تحویل گرفتن بعد دیدم همه چقدر با هم صمیمی هستن یه مقدار از اون حالتِ"برم یه گوشه بشینم " در اومدم :دی
شام و صبحونه هم خیلی خوب بود ( البته بماند که من با قاشق یه بار مصرف نمیتونستم غذا بخورم و نصف غذام پرتاب شد :65: ؛ دفعه بعد حتما قاشق چنگال میارم این آبروریزی تکرار نشه :65: )
کلی از کاربرایی که فقط به اسم میشناختم رو دیدم ، کلی دوست نجومی جدید پیدا کردم :دی :5:
فقط از دوستان خواهشمندم یکم صمیمانه تر بخوابن ... تهش هوا واقعا سرد شده بود کار من هم تموم شده بود میخواستم بخوابم اومدم آقای امام گفتن نیاین ... از همین اول پاتونو بذارین تو ، میره رو صورت یکی :22: . من هم به روی خودموم نیوردم که از خستگی و سرما دارم میمیرم همراه سایرین رفتم طلوع خورشیدی که هیچ وقت طلوع نکرد ( یا شایدم کرد و خوابیده بودم ) رو دیدم ( در اصل ندیدم ) بعدشم اومدم هر جایی جا گیر میوردم ، روی پله ، وسط راه ، توی اتوبوس و... میخوابیدم :دی
ولی خیـــــــــــــلی خوش گذشت
زیاد رصد نرفتم ولی بین همین رصدهایی که رفتم بهترین و مفید ترینشون بود
( چون هم جرم گرفتم هم قدر سنجی و زاویه سنجی کار کردم هم قطبی کردن یاد گرفتم هم یه سری خورده ریزه ی دیگه :دی )
سلام دوستان عزیز ............. :)
جای دوستان عزیزی که نبودن بسیار بسیار خالی بود و البته از آشنایی با دوستان جدید و دیدار دوستان قدیم بسیار بسیار خوشحال شدم ............ :)
در مجموع اینکه کارگاه های آموزشی برگزار شد و رصد اجرام داشتیم ، بارش شهابی هم به معنی بارش نداشتیم بلکه با قطره چکان شهاب می چکید ! :دی البته بعضی از شهاب ها واقعاً شهاب بودن ها ......... :دی
دیگه اینکه موقع طلوع فقط چند نفر بودیم که طلوع بسیــــــــــــار زیبا رو که از پشت ابر بیرون میومد ، دیدیم ؛ بقیه ی دوستان خسته بودن خسته ! و نتونستن به خواب دست رد بزنن :دی
بعد هم موقع برگشت ، پس از هنرنمایی آقای رونقی :) ، تپ افتادم و خوابیدم تا جلوی دفتر آوا :37: ( خوابیدن یعنی چنان خسته که صندلی آخر ماشین باشی و سرت همش به شیشه بخوره و همش بیدار بشی و بعد از یک ثانیه دوباره بیهوش بیفتی و هیچی تا مقصد نفهمی :دی )
در آخر از تک تک افراد زحمتکش که برای این رصد خوب زحمت کشیدن بسیار بسیار ممنونم ............... :):گل