گشت رصدي،11 و 12 مهر- مرنجاب

[Mostafa]

گشت رصدي آوا استار - 11 و 12 مهرماه

كوير مرنجاب

سلام به همه اعضا گرامي

مركز نجوم آوااستار در نظر دارد در تاريخ پنجشنبه و جمعه 11 و 12 مهرماه گشت رصدي برگزار كند

زمان حرکت : پنجشنبه 11 مهر ساعت 13

زمان برگشت : بعد از ظهر جمعه 12 مهر

مکان : كوير مرنجاب - كمپينگ

خدمات : اتوبوس توریستی ، شام ، صبحانه ، پذيرايي، بیمه، امكانات رصدی

( این گشت با همکاری شرکت خدمات مسافرتی هماي سرزمين پارس برگزار می گردد )

هزینه گشت :

اعضای جدید : 80 هزار تومان

اعضای فعال : ( با احتساب 20 درصد تخفیف ) : 64 هزار تومان

اعضای ممتاز : ( با احتساب 30 درصد تخفیف ) : 56 هزار تومان

علاقمندان براي حضور در اين برنامه لازم است فرم زير را تكميل كنند و براي تكميل ثبت نام در ساعات اداري با دفتر آوااستار تماس حاصل فرمايند :

تلفن : 7-88540024

فرم ثبت نام

[Mostafa]

سلام به همه دوستان عزیز

لازمه قبل از هرچیز به خاطر مشکلات پیش آمده از همه دوستان عذر خواهی کنیم

البته سعی ما بر این بود که برنامه به بهترین شکل ممکن برگزار شود ، اما برخی مسائل پیشبینی نشده باعث شد تا تغییراتی در برنامه پیش بیاید

هرچند این بار مسائل پیشبینی نشده اعم از پنچری و گیر کردن در شن و خرابی ماشین و کنترل نیروی انتظامی و .... خیلی بیشتر از حد نرمال بود !

ولی خوشبختانه با همکاری و صمیمیتی که بین اعضای گروه بود بسیاری از مشکلات حل شد و برنامه با خوبی و خوشی و بدون تلفات به پایان رسید !!!

لازم است در اینجا از همه دوستان خوبمان علی الخصوص آقای فروغی ، خانم بنیادی ، خانم جعفری ، آقای ابراهیمیان ، آقای یوسف نژاد ، خانم کریمی و بقیه دوستانی که در برگزاری

این برنامه همکاری صمیمانه ای داشتند تشکر کنم

منتظر عکس ها و گزارش های همه دوستانی که حضور داشتند هستیم ...

[amir abbas saedi]

خیلی خوش گذشت . عالی بود

به قول یکی از دوستان

بسم الله الرحمن الرحیم
خوب بود و من الله توفیق !!!!!!

ولی من اومدم شما نیومدید ......

Аlireza الان با عصبانیت نگفتما !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

[Flare star]

سلام به همگـــــــــــــــــــــی
من 3،4 ماهي بود بخاطر درس و كنكور آن نشده بودم ولي واقعا اين رصد انقدر خوب بود كه نميتونستم چيزي ننويسم و گزارش های‌خوب دوستان (مخصوصا آقاي عليرضا(تو قدرمطلق قديم ) رو نخونم و تشكر نكنم
با اينكه بيشتر بلاها سر مينيبوس شماره 3 اومد ولي با اين حال همش خاطره س و اين رصد هم از رصدهاي به ياد موندنيمه.
كلا ميني بوس خيلي خوبي داشتيم!راننده ی‌خوش اخلاق،‌آهنگ های فوق العاده قشنگ! (‌البته به غير از قسمت شهرام شكوهيش! كه ياذ خاطرات رصد پارسال با ليدر خوبمون آقای معروفي رو هم زنده كرد! )، نداشتن كولر(البته لطف كردن بعد از كلي اصرار كولر رو روشن كردن ولي چيزي نگذشته بود كه پنچر شديم و رنگ كولر رو ديگه نديديم!! ) پنچری، گير كردن توي شن!ولي اصلا اين ها باعث نشد كه رصد بديــــــــــــــــــــــ ــــــی باشه تازه اينجوري وقتی به اين اتفاقا بر مي گرديم باعث خندمون هم ميشه
از ستاره ي عزيز به خاطر تمام زحماتش، اطلاعات خوبي كه در طي مسير در اختيارمون ميذاشت و همچنين بخاطر سرگرمي هاي توي مينيبوس ايجاد ميكرد ممنووووووووووووووووونم. همچنين آقاي امام كه خيلي زحمت كشيدن و آقاي فروغي كه در قسمت تداركات خيلي خيلي زحمت كشيدن نهايت تشكر رو دارم
به غير از رصد از قسمت هاي فوق العاده خوب رصد بالارفتن از رمل با پاهای برهنه و پياده روی بعدش با دوستای خوبم آقای ابراهيميان(Ehsan)،‌حجت ظفرخواه، ساسان(sasan20oo20)، مامانم!(gissoo) و دوست ديگه ای‌كه متاسفانه اسمشون رو فراموش كردم، بود.
تازه اينم بگم كه يه عقرب از بغل پام رد شد(قابل توجه كسايي كه نديدن! )تا دلتون بخوادم اونجا پر از خفاش و شتر بود!(من فقط همين سه مورد رو مشاهده كردم)

منتظر عكسای خوب دوستان عكاسمون هم هستيم

شلغم!

[gandom]

خیلی خوب بود...خوش گذشت...وقتی که داشت صب میشد من فک کردم که دوباره چراغای کاروانسرا رو روشن کردن از بس که زود گذشت
بحثای زیادی کردیم با همفسرا،از بحث به زبون انگلیسی بگیرین تا تکامل و بیگ بنگ!...رصد خیلی خوبی بود، تونستم خودم با دستای خودم خیلی از جرما رو بگیرم ....خلاصه که خیلی خوب بود دیگه حال ندارم بنویسم هر کسی ز ازش تشکر شده بود منم همچنین ازش تشکر می کنم هنوزم خستم

[kopernik]

دوستان این آقا یا خانم عکاس کجا هستند
همه منتظر عکس های رصدند یعنی هیچ کس عکس نگرفته
بابا اینهمه عکاس تو جمع بوده من گفتم دوستان تا ظهر می خوابند ظاهرا عکاسان کلا می خوابند و اصولا خوش خوابند آقا یعنی هنوز خواب هستند
یه خرده از رصد های قبلی یاد بگیرید
مثلا پلور تازه اونجا هوا ابری هم شد فرداش نشده این همه عکس آپلود شده بود
عزیزان اینجا عکس ها نیاز به تایید ندارد بگذار تا توانی به بازوی خویش البته بسته به سرعت آپلود خویش نیز می باشد همی
آقای امام یه مهلت ارسال آثار مشخص کنید

[mohsen4465]

سفری طولانی و خسته کننده اما بسیار پر خاطره بود. اگه شتباه نکنم بعد از حدود 50 تا 60 کیلومتر سفر خسته کننده در جاده خاکی حوالی 11 شب به کاروانسرای مرنجاب رسیدیم. من و محمد عزیز (Space) از همون اول که پیاده شدیم مجذوب آسمون زیبا و پر ستاره کویر شدیم. شروع به پیدا کردن صور فلکی کردیم که خیلی هیجان انگیز هم بود. بعد از اونجایی که آسمون بظاهر خیلی تاریک بود و اورانوس هم در مقابله بود پیشنهاد دادم که اورانوس رو با چشم غیر مسلح که از قدر 5.7 بود پیدا کنیم. بقیه بچه ها هم به ما پیوستن. یکی میگفت دیدم یکی میگفت نه ندیدم. کلاً آخرسر هم نفهمیدیم دیدیمش یا نه؟!! بعد از اون بسراغ اجرام مسیه رفتیم: M34 رو دیدیم! M52 رو دیدیم!!!! و جالب اینکه M76 رو هم دیدیم!!!!!!!!!!! با این تفاصیل اگه یکم تلاش میکردیم مطمئناً ISON رو هم میتونستیم با چشم ببینیم!

با وجود اینکه رصد غیر مسلحانه بسیار ناشیانه‌ای داشتیم اما تجربه‌ای شد برامون تا از این به بعد حداقل یدونه نقشه آسمون همراه خودمون ببریم و ستاره‌های کم نور اطراف اجرام مسیه رو بهتر بشناسیم.

در این فاصله و بعد از این شور نشاطی که با دیدن مسیه 76 بدون ابزار از قدر 12 کسب کردیم! مینی بوس زمین گیر شده کیفامون هم بلاخره از راه رسید و بعد از تحویل گرفتن کیف و چادر با اشتیاق دنبال یک مکان مناسب برای نصب چادر گشتیم. از اونجایی که زمین یکم شیب داشت با Space عزیز با چراغ قوه دنبال یه جای مسطح گشتیم که ناگهان بنده یک جای بسیار مسطح پیدا کردم که حتی خار هم نداشت. انگاری غلتک کشیده بودن روش. زیرانداز رو انداختیم و با وجود بادی که یک نفس میوزید و با کمک آقای Alireza و SAEED560 چهارتایی چادر رو بپا کردیم. بچه‌های دیگه از جمله خانم گندم و آقا احسان و بقیه که تو تاریکی خوب نمیدیدمشون هم اومدن و تلسکوپهاشونو همونجا گذاشتن. رصد فوق العاده‌ای داشتیم. جدای از سوتی‌هایی که بنده این وسط دادم (من جمله تلفظ اشتباه ذات الریه به جای ذات الکرسی!) کمی بعد و با رسیدن متعدد اتومبیل‌هایی که قصد عبور از وسط ما رو داشتن من و یکی از دوستان (فکر کنم آقا محمد) به سوتی بعدی که دادیم پی بردیم و اون نصب چادر وسط جاده بود!!! بهرحال صداشو درنیاوردیم و تا صبح همونجا موندیم (هر چند که آخرسر همه به گندی که ما زدیم پی بردن). بهترین و خاطره انگیزترین لحظه بنظر من عبور بسیار پرفروغ ISS بود در حدی که همه اول فکر میکردیم هواپیماست ولی بعد یواش یواش بهش شک کردیم و آخر سر هم که دیگه Alireza عزیز در یک حرکت سریع و بسیار ماهرانه جرم مورد نظر رو با دوچشمی گرفتن و مشخص شد که ISS هست. «مشاهده شانسی گذر ISS» + «زاویه بال بسیار مناسب اون که اینهو آینه نور خورشید رو منعکس میکرد و بظاهر تا قدر 3.5- درخشان شده بود» + «رصد اون با ابزار» همگی در کنار هم انواع و اقسام پنچری‌های راه رو از بین برد و باعث شد این رصد بدجوری واسم خاطره انگیز بشه. ضمناً کمی قبل از اون گرفتن عوارض زمینی در ورای افق توسط خانم گندم، از جمله اتوبوس و ماشین و ... هم خیلی خنده دار بود.

خود صحرا هم خیلی زیبا بود. از صعود از تپه ماهورهای شنی گرفته و اون عکس نوک قله که فقط من توش نبودم! (هنور دلم داره میسوزه!) + دنبال کردن رد مارپیچ مارها روی تپه شنی تا رسیدن به لونه هاشون که برای من و آقا SAEED560 خیلی جالب بود + اون به بیراهه رفتن من و ایشون تا نزدیکی های دشت نمکی دریاچه نمک واسه عکس گرفتنو، خستگی و تشنگی برگشتن به دفتر آوااستارو، خودمو لیس زدم دیدم شور شدمو، به تعویق افتادن بلیط برگشت منو، بسته شدن موقت جاده کندوانو، بیهوش شدن داخل اتوبوس از فرط خواب تا حد رد دادن خونه و، نصف شبی و خیابون خالی و بارون و دنبال دربستی واسه برگشتنو ............................
بهرحال خوش گذشت.

از آقای امام، خانم بنیادی، آقای فروغی، آقا احسان و همه کسانی که تو برگزاری این تور زحمت کشیدن خیلی متشکرم و همینجا بهشون خسته نباشید میگم. راستی اون برنامه گفتگوی رصدی به زبان انگلیسی فوق العاده کار قشنگ و جالبی بود و خیلی خیلی خوشم اومد. بازم از آقای امام از این بابت ممنونم. امیدوارم تو تورهای رصدی بعدی بازهم ایشون (اگه اشتباه نکنم آقای امینی) رو در جمع خودمون داشته باشیم و اینبار بیشتر رو این زمینه گفتگوی انگلیسی وقت بذاریم.

کلاً خیلی خوش گذشت، عالی، جاتون خالی.

[sesto]

[QUOTE=Flare star;69717]سلام به همگـــــــــــــــــــــی
من 3،4 ماهي بود بخاطر درس و كنكور آن نشده بودم ولي واقعا اين رصد انقدر خوب بود كه نميتونستم چيزي ننويسم و گزارش های‌خوب دوستان (مخصوصا آقاي عليرضا(تو قدرمطلق قديم ) رو نخونم و تشكر نكنم
با اينكه بيشتر بلاها سر مينيبوس شماره 3 اومد ولي با اين حال همش خاطره س و اين رصد هم از رصدهاي به ياد موندنيمه.
كلا ميني بوس خيلي خوبي داشتيم!راننده ی‌خوش اخلاق،‌آهنگ های فوق العاده قشنگ! (‌البته به غير از قسمت شهرام شكوهيش! كه ياذ خاطرات رصد پارسال با ليدر خوبمون آقای معروفي رو هم زنده كرد! )، نداشتن كولر(البته لطف كردن بعد از كلي اصرار كولر رو روشن كردن ولي چيزي نگذشته بود كه پنچر شديم و رنگ كولر رو ديگه نديديم!! ) پنچری، گير كردن توي شن!ولي اصلا اين ها باعث نشد كه رصد بديــــــــــــــــــــــ ــــــی باشه تازه اينجوري وقتی به اين اتفاقا بر مي گرديم باعث خندمون هم ميشه
از ستاره ي عزيز به خاطر تمام زحماتش، اطلاعات خوبي كه در طي مسير در اختيارمون ميذاشت و همچنين بخاطر سرگرمي هاي توي مينيبوس ايجاد ميكرد ممنووووووووووووووووونم. همچنين آقاي امام كه خيلي زحمت كشيدن و آقاي فروغي كه در قسمت تداركات خيلي خيلي زحمت كشيدن نهايت تشكر رو دارم
به غير از رصد از قسمت هاي فوق العاده خوب رصد بالارفتن از رمل با پاهای برهنه و پياده روی بعدش با دوستای خوبم و دوست ديگه ای‌كه متاسفانه اسمشون رو فراموش كردم، بود.
تازه اينم بگم كه يه عقرب از بغل پام رد شد(قابل توجه كسايي كه نديدن! تا دلتون بخوادم اونجا پر از خفاش و شتر بود!(من فقط همين سه مورد رو مشاهده كردم)

[B][COLOR=red]منتظر عكسای خوب دوستان عكاسمون هم هستيم


اره بستنی جا شلغم بعضی ها می خواستن منم انقدر دلم خواست
بعد برای این که دل من نسوزه گفتن اره نگرفتیم
منم دفعه بعد بابامو میارم
مستر حجت وساسان با شماره کاربری 700 ( خیلی روی این تاکید می کرد ) و محمد کلی عکس گرفتن بعد کل انداخت هرکی اولین عکس رو بزاره اما انگار هنوز خوابن
هنوز منتظر تاپیک پیشنهادی دوستان توی بحث داغشون تو مینی بوس هستیم

[sasan20oo20]

این است کاروان رصدی اوااستار به مدیریت مردی تاریخی ....





فعلا اینو داشته باشین بقیش فردا ..... با گزارش تصویری ... البته این عکس خودش گویاتر از صد تا گزارشه

[ستاره بنیادی]

این است کاروان رصدی اوااستار به مدیریت مردی تاریخی ....





فعلا اینو داشته باشین بقیش فردا ..... با گزارش تصویری ... البته این عکس خودش گویاتر از صد تا گزارشه

یعنی ساسان با همین یه دونه همه چی رو به تصویر کشیدی ! این عالیه :d )) )

[Taha Nagahi]

دوستان،عزیزان انقدر برای عکس ها عجله نداشته باشید. من که ساکن تهرانم ساعت 6:15 رسیدم خونه تازه نهار خوردم(البته من تو مسیر اصلاً گشنه نشدم، چون بیشتر راه رو خواب بودم )
نیم ساعت استراحت کردم بعد بردنم جایی تا ساعت 10:30 خسته کوفته آمدیم خانه خوابیدم تا 6، پاشدم رفتم مدرسه تا 2:30، بعد دیدم دوستان عکس می خواهند...
آخه این انصافه؟