گزارش به روایتی دیگر ...........
سلام سلام به تک تک دوستان عزیزی که چه از تهران و چه از شهرهای دیگه اومدن و بسیار بسیار از دیدنشون خوشحال شدیم ............ :hope my fake smile
می خواستم گزارش برنامه رو بنویسم ، دیدم ماشالا دوستان دیگه حرفی باقی نگذاشتن ، به خاطر همین گفتم بزار از دیدگاه دیگه ای گزارش برنامه رو بنویسم . ( می بخشید اگر یکم طولانی شده )
خوب سر ظهر بود که یادآوری گوشیم ( خوب حافظم قویه دیگه !! باید گوشیم بهم یادآوری کنه !! :wink: ) ، بهم یادآوری کرد که قرار هست امروز برای جلسه ی آوا برم ، منم حرفشو گوش کردم و پا شدم که بیام .
در بین راه همراه یکی از دوستان اومدم به محل جلسه و اونجا با دیدن بعضی از دوستان که از راه های دور اومده بودن خیلی خوشحال و متعجب شدم ! بعضی ها هم که اولین بار بود منو می دیدن ، می شناختن !! ( گفتم تو که منو ندیدی ، از کجا می شناسی ؟ گفت : عکستو دیدم ! ( کجا ؟؟!! ) :wut: )
خلاصه جلسه با کمی تأخیر شروع شد ، و اما نکات : ( البته ترتیب بندیشون بر اساس اهمیت نیست )
( نوسانات قلبی در زمان های مختلف برنامه ، شدید متفاوت بود ، گاهی به سقف می رسید و گاهی به کف زمین ) ؛ چرا ؟ لطفاً به ادامه مراجعه کنید :
اول : از بس که بار ادبی محفل بالا بود ، اگر فرصت میشد ، یک مشاعره واقعاً جاش بود .
دوم : کلیپ « با ستاره زندگی می کنم » ، خیـــــلـــــــی عالــــــی بود ، دست همه ی دست اندرکارانش درد نکنه ........... ؛ بعضی جاهاشو که از خنده گونه هام درد گرفته بود ، و بعضی حرف های دوستان هم تیکه کلام شد .......... ;)
سوم : تشکر ویژه و فوق العاده فراوان از جناب ابراهیمیان ، بابت همه چیز و به خصوص پاورپوینت ؛ بنده از نزدیک شاهد تلاش ها و زحمات ایشون در جهت تهیه پاورپوینت فی البداهه بودم ، ( فرمول نویسی و ماشین حساب و تصاویر و متن و حتی رنگ ها و ........... ) ، واقعاً عالـــــــــــی بود ، ( هر چند وقت یک بار از ایشون می پرسیدم تموم شد ؟ تا کارگاه تموم میشه ؟ ( فکر کنم من بیشتر اضطراب تموم شدنشو داشتم ) ) ؛ خلاصه تموم شد ولی هزار بار حیف که فرصت نشد ارائه بدن .
چهارم : آقای امام در پایان صحبت هاشون ، با استعفاءشون یک شوک شدید وارد کردن ( نوسانات بالا رفت ! ) ( به طوری که اشک در چشمانم حلقه زده بود ) ، ولی بعد که آقای اکبرنیا رو برای جانشینی خودشون معرفی کردن بسی خوشحال شدیم ( و نوسانات پایین اومد ) .
پنجم : برای صحبت کردن در بخش تریبون آزاد ، جزء نفرات اولی بودم که برگه رو دادم و اسم هر کی رو که صدا می کردن ، کلی در حالت آماده باش بودم که نفر بعدی دیگه منم ؛ انقدر نفرات رفتند و رفتند و رفتند و زمان هم گذشت و گذشت و گذشت که دیگه به انتهای برنامه رسید ، و من دیگه آماده باش که چه عرض کنم ! با حالت افسردگی نشسته بود ، این جوری : :shy: ؛ که یک دفعه آقای اکبرنیا ، اسم منو گفتن ، و من : :whoow: . رفتم و از چند نفر از دوستان قدردانی کردم و دوستان هم با دست زدن های خوبشون همراهی کردن و همچنین پیشنهاداتی رو گفتم ( البته می خواستم که از چند نفر از دوستان دیگه هم قدردانی کنم و چند تا پیشنهاد دیگه هم بدم ، که به دلیل فرصت خیلی کم ، سریع حرف هامو خلاصه گفتم و مجال رو به دو دوست باقی مونده دادم ) .
ششم : کلیپ جناب Moha عالـــــــی بود ، اولش که برق ها رو خاموش کردن و با اون آهنگ خوف ناک و نوشته هاش اومد ، منم حســــــــــاس ........... کسی هم نزدیکم نبود که بگم می ترسم ! گفتم از سالن برم بیرون ! بعد گفتم شاید شوخی باشه و فوقش هم چشمامو می بندم و گوشامو می گیرم !! خلاصه به ناچار صندلی رو محکم گرفتم و کلیپ شروع شد ؛ نوسانات قلبی هر چند لحظه بالا می رفت و از شدت خنده این جوری : =)) می شدیم ، و هر چند لحظه هم پایین میومد و این جوری : :( می شدیم . ( خوبه آخرش جوری تموم شد که نوسانات به حالت طبیعی برگشت :meditate: )
هفتم : تشکر تشکر تشکر بسیــــــــــــــــار ............. از تک تک دوستان عزیزی که برای برپایی این برنامه به هر عنوانی زحمت کشیدن ، چه قبل از برگزاری و چه در حین برنامه و چه پس از برنامه ؛ و به ویژه آقای امام بزرگوار ، آقای اکبرنیا گرامی ، خانم حدادی دوست داشتنی ، خانم ایران نژاد عزیز ، آقای ابراهیمیان همیشه فعال ، آقای میرزا خلیل گرامی ( که خیلی سریع و خلاصه ، پاورپوینتشونو خیلی خوب ارائه دادن ) ، آقای اربابی فر گرامی که بعد از شوک آقای امام ، فضا رو عوض کردن و ملت رو شاد کردن ، آقای یوسف نژاد کوشا که دائم در طول برنامه در حال عکس گرفتن بودند ، آقای فروغی همیشه خندان و سایر عزیزان و بزرگواران ............ :گل