قدر مطلق و درخشندگی
روشنایی یک جسم را چه چیزی تعیین می کند؟ آیا روشنایی یک کمیت ذاتی است؟ یا وابسته به پارامتر هایی است؟
یک چراغ قوه می تواند در فاصله ی یک سانتی متری از چشم شما بسیار «روشن» جلوه کند در حالی که یک نور افکن در فاصله ی 10 کیلومتری برای چشم ما «روشنایی» بسیار ضعیف دارد، غرض از طرح این مثال اشاره به تفاوت بین «روشنایی» و «درخشندگی» است، به طور واضح نور افکن باید بسیار «درخشان» تر از چراغ قوه باشد اما چراغ قوه «روشن» تر به نظر می رسد.
درخشندگی کمیتی ذاتی و مربوط به جسم است، درخشندگی به طور دقیق یعنی میزان انرژیی که جسم به صورت تابش در طی یک ثانیه ساطع می کند. در اخترفیزیک واحد درخشندگی وات (ژول بر ثانیه) است. برای مثال میزان درخشندگی یک لامپ 100 وات، حدودا 5 یا در بهترین حالت 10 وات است (علت این تفاوت در توان تابشی تولیدی با توان مصرفی در ساز و کار پر اتلاف لامپ رشته ای نهفته است! لامپهای رشته ای بیش از این که نور تولید کنند بخاری های خوبی هستند!) درخشندگی چراغ قوه ها نوعا از مرتبه ی چند ده میلی وات است. اما درخشندگی ستاره ها به طرز غیر قابل تصوری زیاد است. خورشید نسبت به متوسط ستاره ها، کوچک و کم نور است با این حال انرژیی که در یک ثانیه به فضا می فرستد بسیار بیشتر از کل انرژیی است که نسل بشری از ابتدای زندگی اش (ما قبل تاریخ) تا کنون تولید کرده است!
در واقع آنچه بیشتر برای اخترفیزیک دانان مهم است، درخشندگی ستاره هاست که ذاتی است و میزان برون داد انرژی به وسیله ی امواج الکترومغناطیسی را مشخص می کند. در شناخت ستاره ها ، دانستن میزان درخشندگی و رابطه ی آن با جرم و دیگر مشخصه های ستاره اهمیتی مضاعف پیدا می کند چرا که کمک شایانی به شناخت کهکشان ها و تحول آنها خواهد کرد.
درخشان ترین ستاره بیش از هشت میلیون برابر درخشان تر از خورشید است(!) با این حال روشنایی این ستاره به حدی کم است که در آسمان از قدر 12 دیده می شود (با یک تلسکوپ متوسط آماتوری به دور از آلودگی شهر می توان چنین ستاره ای را دید). علت این تفاوت فاحش بین چیزی که می بینیم (روشنایی ) با چیزی که هست (درخشندگی) معمولا فاصله است، خورشید بسیار به ما نزدیک است بنا بر این بسیار روشن دیده می شود، ستاره ی درخشان یاد شده در کهکشان همسایه است بنا بر این خیلی کم نور دیده خواهد شد.
کم شدن روشنایی با افزایش فاصله به دلیل پخش شدن انرژیی است که نور حمل می کند، در واقع روشنایی میزان پخش شدن انرژی امواج نوری را نشان می دهد؛ اگر یک دسته امواج نوری که با توان 10 وات تابش می شوند، همه شان به سطحی به مساحت یک متر مربع برسند، روشنایی می شود 10 وات بر متر مربع، اگر آن قدر پخش شوند که به مساحت ده متر مربعی بتابند و آن را پوشش دهند، یعنی امواج نوری بیشتر پخش شده اند و انرژیی که به هر متر مربع می رسد کمتر شده و در این مثال به یک وات بر متر مربع کاهش میابد. به طبع این سلسله رویداد ها روشنایی هم کم می شود. (دقیقا مثل فشار، فشار یعنی نیرویی که بر سطح وارد می شود و رابطه اش هم نیرو بر سطح است، در مورد روشنایی، نه دقیقا اما تقریبا روشنایی یعنی توان تابشی دریافتی تقسیم بر سطح)
صفحه ای که دورتر است، با وجود مساحت یکسان، انرژی کمتری می گیرید.
در مورد ستارگان و اجرام دور، امواج ساطع شده از این ستاره ها در سطح یک کره پخش می شوند، مساحت کره با دو برابر شدن فاصله چهار برابر می شود بنا بر این روشنایی با دور شدن از جسم کاهش میابد چون نور در سطح کره ی بزرگتری پخش شده است. با این اوصاف اگر L درخشندگی یک ستاره باشد و d فاصله ی ستاره از ما و b هم روشنایی که از ستاره می بینیم، رابطه ی روشنایی و درخشندگی بر حسب فاصله این گونه خواهد بود:
با این رابطه اگر روشنایی را اندازه بگیریم و فاصله ی ستاره را هم داشته باشیم می توانیم به راحتی درخشندگی ستاره را حساب کنیم.
نور روی یک کره پخش می شود
در کره، مساحت ها با توان دوم فاصله افزایش می یابند
بنا بر این پخش شدن نور با افزایش فاصله بیشتر می شود و روشنایی کاهش میابد
برای این که معیار درخشندگی را با قدر هم آهنگ کنیم ، از مفهوم «قدر مطلق» استفاده می کنیم. اما قدر، مفهومی مربوط به روشنایی و روشنایی هم مربوط به فاصله است، پس قدر را چگونه می توان به معیار درخشندگی تبدیل کرد؟ ساده است! اگر همه ی اجرام نسبت به ما در یک فاصله باشند، عملا پارامتر فاصله حذف شده و جسمی که روشنتر دیده می شود واقعا درخشانتر هم هست، پس فرض می کنیم همه ی اجرام در یک فاصله از ما قرار گرفته اند و قدر اجرام را از این فاصله می سنجیم، البته این فاصله فرضی است، یعنی اجرام روی این فاصله قرار ندارند و ما فقط حساب می کنیم که اگر در این فاصله قرار داشتند، قدرشان چه قدر بود.
اخترفیزیک دانان این فاصله ی معیار را 10 پارسک، چیزی حدود 32.6 سال نوری، در نظر می گیرند. در این صورت قدر مطلق این گونه تعریف می شود: قدر اندازه گیری شده از ستاره، اگر ناظر از فاصله ی 10 پارسکی ستاره را نظاره کند.
بنا بر این اگر بگوییم قدر مطلق ستاره ی A ، منفی یک است، یعنی ستاره ی A در فاصله ی ده پارسکی، از قدر 1- دیده خواهد شد. قدر مطلق ستاره ها در بازه ای از 12- (به اندازه ی ماه کامل) تا 8 (فقط قابل رویت با دو چشمی) متغیر است. قدر مطلق خورشید 4.8 است! یعنی اگر خورشید در فاصله ی 10 پارسکی بود، از آسمان شهرها ی کوچک به سختی دیده می شد!
(اغلب قدر اندازه گیری شده توسط یک ناظر را «قدر ظاهری» می نامند، بیشتر به خاطر تفاوت قائل شدن با «قدر مطلق» چنین نامگذاری را بر گزیده اند، ما هم در این متن این قاعده را از این به بعد رعایت می کنیم )
حاشیه: روشنایی فقط به فاصله بستگی ندارد!! اگر در مسیر نور ستاره به سمت ما، موادی وجود داشته باشند که نور ستاره را جذب کنند، نوری که به ما می رسد ضعیف تر خواهد بود، چنین اثری عملا به خاطر حضور مواد میان ستاره ای وجود دارد و نور ستاره ها را بیشتر از آنچه که باید در اثر فاصله کم شود، تضعیف می کند. شبیه این اثر را می توان در طلوع و غروب ستارگان روی زمین مشاهده کرد؛ در نزدیکی های افق، جو نور ستاره را جذب می کند و نوری که به ما می رسد ضعیف تر از حالتی است که ستاره نزدیک سر سو باشد.