مسلما هیچ چیزی ایده آل نیست و قطعا این روند المپیاد یه بدی هایی هم داره ( و صد البته خوبی هایی!) . من نمی خوام به این مسئله (اگه مسئله ای در کار باشه) به طور کلی نگاه کنم یعنی نمی خوام بگم این روند المپیاد بده یا خوبه به این دلایل... . اما به نظرم نگاه جزیی تری به موضوع که صرفا متوجه المپیاد نجوم میشه بهتر می تونه برای بحث تو این مکان مطرح بشه .مثلا یکی از ضررا که معمولا کمتر دیده میشه اینه :
به نظرم "جنبشی به اسم المپیاد" احتمالا هدفش اینه که یه سری آدم رو که تو یه زمینه از بقیه قوی ترن رو شناسایی کنه . مثلا تو ریاضی یه سری ملت واقعا نخبن و تو 3 سوت ایده میزنن در حد تیم ملی و بالاتر! یا فیزیک هم تا حدی همین طوره . ولی تمامی این ها با این فرضه که همه دانش آموزا تا یه حد "اموزش" دیدن . طبیعیه که اگه یه دکتر ریاضی محض پاشه بیاد با بچه های دبیرستانی المپیاد بده، خیلی خوب نتیجه می گیره اما ما آیا باید بهش بگیم باهوش ، نابغه یا از این جور الفاظ ؟؟؟
متاسفانه (یا خوش بختانه؟) ما تو مدرسه درس
ی به اسم نجوم نداریم . پس طبیعتا اموزش عامی برای این مطلب وجود نداره . پس بدیهیه که اگه کسانی باشن که کمی اموزش دیده باشن از بقیه جلو خواهند زد (مگر کسانی که خودشون به علت علاقشون نجوم خوندن).شاید اموزش نباید به این مفهوم تو برخی مدارس (از جمله مدرسه ی خودم) وجود داشته باشه ... شاید...! چیزی که gissoo هم بهش اشاره کرد ، کاملا درسته : یک دور باطل ! که المپیادی ها المپیاد درس می دهند و المپیادی تربیت می کنند تا آن ها المپیاد درس دهند و المپیادی تربیت کنند ....!(البته این صرفا یک نوع نگاهیه که از خارج به این موضوع میشه و یک اظهار نظر کاملا ناقصه و نمی شه با همین یه گفتار ، درست یا غلط بودنشو بررسی کرد...) پس همین موضوع می تونه "المپیاد" نجوم رو از هدفی که احتمالا داشته (یافتن بچه های باهوش تر در نجوم) دور کنه . این دور شدن از هدف اصلی دودش تو چشم کسایی میره که واقعا تو نجوم از بقیه قوی ترن (اما آموزشی ندیدن یعنی همون کسایی که به خاطر دل خودشون نجوم خوندن) . کسایی که توی دوره ی تابستانه من می دیدم و واقعا برای تلاششون احترام قائلم.