صفحه 13 از 15 نخستنخست ... 39101112131415 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 130 , از مجموع 150

موضوع: نجوم فلسفی - فلسفه نجوم

  1. Top | #1
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    شماره عضویت
    124
    نوشته ها
    164
    تشکر
    1,361
    تشکر شده 1,517 بار در 165 ارسال

    Post نجوم فلسفی - فلسفه نجوم

    در این تایپک قصد بررسیِ :

    چیستی ها ،و چرایی های متافیزیکی علم نجوم و پاسخ به پرسشهایی ماورائی آن را داریم.

    همچنین به دلایل ذهنی و مجردات عقلی بوجود آورنده این علم ، و پیشبرنده آن می پردازیم.




    ----------------------------------------------------------------
    خواهشمندم :
    گفتگو های فلسفی و اعتقادی خود را که ممکن است در تایپکهای دیگر ، بی ارتباط با موضوع آنها شکل گرفته باشد به این تایپک منتقل کنید.

    ----------------------------------------------------------------
    تذکر !
    این تایپک منحصرا به گفتوی های فلسفی با گرایش نجومی (و بر عکس : نجومی با گرایش فلسفی)، تعلق دارد.
    پس لطفا از بحث هایی که نجوم را منفّک از فلسفه (و فلسفه را منفّک از نجوم) بررسی می کند بپرهیزید.
    ----------------------------------------------------------------

    ویرایش توسط na3r : 03-03-2011 در ساعت 02:16 PM دلیل: تصحیح لینک تصویر
    امضای ایشان
    قراره بترکونم ..!


  2. Top | #121
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    شماره عضویت
    3738
    نوشته ها
    200
    تشکر
    819
    تشکر شده 796 بار در 195 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط Ehsan نمایش پست ها



    این «ما» چیه؟

    (منظورم اینه که چی باعث شده بگی «ما» انسانها؟ (با تاکید بر روی «ما») شاید بیشتر پرسشم راجع به خودآگاهی باشه، آیا موجوداتِ دیگه هم چنین خودآگاهی دارن؟ )
    سلام.منظورم از ما دقیقا ما انسان ها هستیم.مطمئنا باقی موجودات جز ما یه همچین حسی ندارن که اگه مثلا به ما ادما نگاه می کنن ارزو کنن جا ما بوده باشن ...حالا چی شده که ما ادما ادم به دنیا اومدیم؟
    امضای ایشان
    اوغات خوش آن بود که با دوست به سر شد
    باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

  3. 2 کاربر مقابل از berjis93 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  4. Top | #122
    مدیر ارشد

    عنوان کاربر
    مدير ارشد
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    شماره عضویت
    545
    نوشته ها
    1,564
    تشکر
    7,743
    تشکر شده 17,035 بار در 1,523 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط berjis93 نمایش پست ها
    سلام.منظورم از ما دقیقا ما انسان ها هستیم.مطمئنا باقی موجودات جز ما یه همچین حسی ندارن که اگه مثلا به ما ادما نگاه می کنن ارزو کنن جا ما بوده باشن ...حالا چی شده که ما ادما ادم به دنیا اومدیم؟
    خوب نکته همینه، اگه چنین اعتقادی دارید که حیوانات چنین درکی از «ما» ندارند بنابراین اگر ما حیوان بودیم «ما»یی در کار نبود، پس ما به این خاطر «ما» هستیم که انسانیم (یا برعکس، به این خاطر انسانیم چون از «ما» خبر داریم)

    (هنوز نمی‌دونم منظورمو خوب رسوندم یا نه، و حتی نکته اینه که شخصا نمی‌دونم حیوانات درکی از خودشون دارن (یا اصطلاحا خودآگاهی دارند) یا نه، من فقط به پرسشِ شما با پیش‌فرضهای خودتون جواب دادم، اما فارغ از این حرفها اعتقادم اینه که جوابِ این پرسش با شناختِ خودمون فراهم میشه، یعنی در هر صورت باید خودشناسی داشته باشیم)
    امضای ایشان
    یک سر به هوای کوچک در این دنیای بزرگ

  5. 2 کاربر مقابل از Ehsan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  6. Top | #123
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Feb 2013
    شماره عضویت
    7476
    نوشته ها
    552
    تشکر
    6,383
    تشکر شده 4,689 بار در 597 ارسال

    اینکه چی شد که خدا یه سری موجودات رو انسان خلق کرد و یک سری رو غیر انسان به نظرم مربوط به حکمت الهی میشه و سوال راحتی نیست که بشه با قاطعیت براش یه جواب ارائه کرد چون ما به حکمت خدا احاطه نداریم و مخلوقیم اما اینکه حیوانها خود آگاهی ندارن و درکی از جمع خودشون ندارن رو خیلی قبول ندارم اگه یه نگاهی به زندگی مورچه ها موریانه ها و زنبورها داشته باشیم میتونیم تجلی "ما" رو توشون ببینیم هر چند که از دید اکثریت این وحدت مربوط به غریزشون باشه.
    امضای ایشان
    با احتیاط نا امید شوید معجزه خبر نمیکند

  7. 4 کاربر مقابل از مداد رنگیهام عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  8. Top | #124
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    شماره عضویت
    3738
    نوشته ها
    200
    تشکر
    819
    تشکر شده 796 بار در 195 ارسال

    [quote=مداد رنگیهام;74780]اینکه چی شد که خدا یه سری موجودات رو انسان خلق کرد و یک سری رو غیر انسان به نظرم مربوط به حکمت الهی میشه و سوال راحتی نیست که بشه با قاطعیت براش یه جواب ارائه کرد چون ما به حکمت خدا احاطه نداریم و مخلوقیم اما اینکه حیوانها خود آگاهی ندارن و درکی از جمع خودشون ندارن رو خیلی قبول ندارم اگه یه نگاهی به زندگی مورچه ها موریانه ها و زنبورها داشته باشیم میتونیم تجلی "ما" رو توشون ببینیم هر چند که از دید اکثریت این وحدت مربوط به غریزشون باشه.[/quote
    مسلما این که حکمت خدا در کار بوده درسته اما حکمت خدا بی دلیل و دیمی نیست و هر کار خدا دلیل منطقی داره.
    در باره حیوان ها هم باید بگم که منظور از عدم درک درک مقوله اجتماعی بودن نبوده منظور درک جایگاه خودشون تو طبیعت و در قیاس با باقی موجودات بوده وبدیهیه که حیوان ها هم برای خودشون دنیای خاص خودشون حتی ادبیات خاص خودشون رو دارن که به قول شما تو غریزه تعریف میشه...
    امضای ایشان
    اوغات خوش آن بود که با دوست به سر شد
    باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

  9. کاربر مقابل از berjis93 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  10. Top | #125
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    شماره عضویت
    1003
    نوشته ها
    505
    تشکر
    137
    تشکر شده 3,297 بار در 484 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط fatemeh.zar نمایش پست ها
    اگه قراره هممون بمیریم، پس چرا اینقدر برای آیندمون تلاش میکنیم؟؟؟
    بستگی داره مردن را چطوری تعریف کنیم. اگر مردن به معنی نابودی و پایان کار انسان باشه بله سوال شما کاملا سوال بجایی است. در واقع کسانیکه مردن را پایان کار می دانند و اعتقادی به زندگی پس از مرگ ندارند هرگز نمی توانند سوال شما را پاسخ دهند و بطورکلی هیچگاه فلسفه اخلاق را نمی توانند برای خودشون توجیه کنند.
    اما اگر مردن پایان کار نباشد بلکه آن را مرحله حساسی از زندگی بدانیم که از یک حالت به حالتی دیگر گذر می کنیم و نوع این گذر و انتقال هم بستگی به تلاش قبلی ما دارد، در اینصورت دیگه این سوال مطرح نیست. بلکه باید گفت: چون قراره بمیریم پس باید برای آینده مون تلاش کنیم.


    نقل قول نوشته اصلی توسط berjis93 نمایش پست ها
    پیش خودم میگم چرا ما ادما ادم خلق شدیم؟این همه موجود تو دنیا موش گربه سگ ویه عالمه دیگه جک و جونور رو زمین دارن زندگی میکنن و ما میتونستیم یکی از اونا باشیم
    یادمه اولین سوالی که از همان دوران ابتدایی ذهنم را درگیر میکرد همین سوال بود. چرا من من هستم؟؟
    تو این همه موجودات عالم از سنگ وچوب و درخت و حیوانات و حشرات و... میشد هر کدوم از اینها باشم اما نشد. گاهی به خودم افتخار میکردم می گفتم شاید خدا نظر خاصی به من داشته که مرا انسان آفریده. تو اینهمه موجودات عالم فقط یک موجود هست که آن را بخوبی احساس می کنم و آن موجود من هستم. من یکی یدونه تو این جهان هستی ام...
    حالا گذشته از این حرفها و منیت ها در مورد سوال اینکه چرا ما آدما آدم خلق شدیم و بطورکلی سوال چرا x، x است؟ باید گفت از لحاظ منطقی این سوال اساسا باطل است چون قبل از خلقت x اصلا xای وجود نداشته
    بجای این سوال بهتره در مورد شناخت خودمان سوال کنیم. ما درون موجودات دیگر نیستم و نمی دانیم آیا آنها هم احساساتی شبیه ما دارند یا نه؟ اما حداقل احساس خودمان را داریم پس باید از همینجا شروع کرد یعنی از خودمان. قطار حرکت انسان بسوی خدا از همین سوال آغاز می شود: من کیستم؟


  11. 8 کاربر مقابل از smhm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  12. Top | #126
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    10504
    نوشته ها
    12
    تشکر
    77
    تشکر شده 37 بار در 12 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط fatemeh.zar نمایش پست ها
    یه سوالی سالها تو ذهنم بود، الان فک کننم میتونم بپرسم.
    سوالم رو به صورت جوابی در سوال شما میگم!
    فرض کنید که هیچ چیز خارجی وجود نداره و فقط ذهن من وجود داره که اون همه چیز رو برای خودش می سازه (توهم میکنه). اونوقت توی دنیای ذهن من آدم های دیگه ای وجود دارن که توی دنیای واقعی نیستند(امیدوارم تفاوت دنیای واقعی و ذهنی کاملا محسوس باشه) و اون مربی ای که میاد کار من در پیدا کردن جرم x تو صورت فلکی y رو تایید می کنه هم در واقع ساخته ی ذهنی من هست! پس از نظر من اصلا آدم های متفاوتی وجود ندارند که بخوایم دربارشون صحبت کنیم!!! مثلا جناب berjis93:



    شما از کجا میدونید که من اون عکس رو یه اقیانوس نمی بینم؟؟؟؟
    خودم بهتون گفتم؟
    کی؟
    fatemeh.zar یکی از کاربران آوا استار که یک شبکه از دنیای مجازی است و دنیای مجازی بخشی از دنیای شما است. اما چه دنیایی؟ همان دنیایی که ذهنتان آن را ساخته. شما در ذهنتان می خوابید، بیدار می شوید، غذا می خورید، درس میخوانید و در آوا استار با من صحبت می کنید!!! من هم بخشی از توهمات شما هستم! پس اگه من به شما بگم اون تصویر رو اقیانوس نمی بینم در واقع توهمتون بهتون گفته.(و یا بطور دقیقتر ذهنتون) شما از این که من و شما تصویر آواتارتون رو یک چیز می بینیم نتیجه گرفتید که حقیقت وجود داره اما در واقع قبل از هرچیز فرض کردید که من و شما مستقل از هم در دنیای خارجی(یا واقعی که من فرقی بینشون نمیذارم) وجود داریم. خب شما شاید بتوانید وجود خود را اثبات کنید با این استدلال که من می اندیشم پس هستم. اما درباره ی من چه؟ آیا من مستقل از شما و تفکرات و ساخته های ذهنی تان وجود دارم؟ چطور میخواهید اثبات کنید؟ وقتی تنها ابزارتان استدلال است و لازمه ی استدلال استفاده از ذهن و ذهن همان فریبنده ی مخوف!!!؟
    حال اگر شما ثابت کردید من وجود خارجی دارم! چطور میخواهید مستقیم (بدون کمک گرفتن از ذهن؛ فریبنده ی مخوف)با من ارتباط برقرار کنید تا ببینید آیا من هم تصویر آواتارتان را همان می بینم که شما می بینید یا نه؟

    ممنون میشم یکی به سوالام جواب بده!
    با تشکر ازین مطلبتون ،
    ببینید امور نسبیند ودر حقیقت یا واقعیتشون نیز این گونه اند ،بین حقیقت یک چیز و واقعیت اون تفاوت موجوده ، اما یکی از مهم ترین خاصیت هر امری تکرار میکنم هر امری انعطاف اونه میزان انعطاف اون، که این مورد هم نسبیه دلیل تفاوتها در دریافت یا برداشت هریک از ما از انواع متفاوت صحبتهای مذکور هم به علت قفاوت ما در میزان انعطاف اندیشه ماست.
    امضای ایشان
    چه چیزی از همه بیشتر غیرقابل باور است آن را به من نشان دهید.
    به وبلاگ من هم سری بزنید.http://r.soltanikhah.loxblog.com/

  13. کاربر مقابل از r.soltanikhah عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  14. Top | #127
    کاربر جدید

    عنوان کاربر
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    10504
    نوشته ها
    12
    تشکر
    77
    تشکر شده 37 بار در 12 ارسال

    نقل قول نوشته اصلی توسط fatemeh.zar نمایش پست ها
    سلام بر منجمین و فلاسفه ی آوا استار! (فیلسوف یعنی کسی که خرد را دوست دارد، پس احتمالا هستید! )

    یک سوالی داشتم:

    اگه قراره هممون بمیریم، پس چرا اینقدر برای آیندمون تلاش میکنیم؟؟؟
    پاسخ این سوال بستگی به نگاه شما دررابطه با مرگ و آینده داره ، شما این دو رو چگونه می بینید؟ زمانیکه نوع رفتار شما در همین لحظه بر کلیت شما ( اندیشه ، عواطف و......) ونیز بر دیگران تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم داره بنظرتون جمع تمامی تحرکاتت یا بقول خودت تلاشهات می تونه چه تاثیری بر آینده داشته باشه حضور شما در همین ثانیه قسمتی از کل شماست در تمام وجود واین بودن درعین تاثیر پذیری موثر نیز هست کیفیت همین تاثیر پذیری و تاثیر گذاری شما یکی از تکرار میکنم تنها یکی از دلایل تلاشهای شماست.
    امضای ایشان
    چه چیزی از همه بیشتر غیرقابل باور است آن را به من نشان دهید.
    به وبلاگ من هم سری بزنید.http://r.soltanikhah.loxblog.com/

  15. 3 کاربر مقابل از r.soltanikhah عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  16. Top | #128
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    9965
    نوشته ها
    100
    تشکر
    341
    تشکر شده 376 بار در 94 ارسال

    با سلام خدمت منجمین آوا استاری!
    میخواستم ببینم نظرتون راجع به این مقاله چیه؟؟

    http://ag2.ir/1392/05/15/شعر-عالمانه...ب-اشعار
    امضای ایشان
    بـبــار ای ابـر مِی اندود من مسـتـانه ام کن
    بسوز اندیشه را از بیخ و بن، دیـــوانه ام کن
    چـو رودی بر روانـم شو روان ای دولت شـب
    بکَـن تن را ز من، من را ز جـان جانانه ام کن

  17. 2 کاربر مقابل از fatemeh.zar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  18. Top | #129
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    شماره عضویت
    3738
    نوشته ها
    200
    تشکر
    819
    تشکر شده 796 بار در 195 ارسال

    [QUOTE=fatemeh.zar;75316]با سلام خدمت منجمین آوا استاری!
    میخواستم ببینم نظرتون راجع به این مقاله چیه؟؟

    http://ag2.ir/1392/05/15/شعر-عالمانه...ب-اشعار[/QU
    سلام فاطمه خانم .خیلی عالی بود دستتون درد نکنه.من که خیلی تعجب کردم.این اشعار نزدیک به هزار سال پیش گفته شدن اما وقتی ادم می خونتشون احساس می کنه که یه کیهان شناس شاعر همین الان نشسته و این شعرو نوشته...
    امضای ایشان
    اوغات خوش آن بود که با دوست به سر شد
    باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

  19. 2 کاربر مقابل از berjis93 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  20. Top | #130
    کاربر ممتاز

    عنوان کاربر
    کاربر ممتاز
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    شماره عضویت
    3738
    نوشته ها
    200
    تشکر
    819
    تشکر شده 796 بار در 195 ارسال

    نجوم فلسفی - فلسفه نجوم         
    آمده اول به اقلیم جماد وز جمادی در نباتی اوفتاد
    سالها اندر نباتی عمر کرد وز جمادی یاد ناورد از نبرد
    وز نباتی چون به حیوانی فتاد نامدش حال نباتی هیچ یاد
    باز از حیوان سوی انسانیش می کشید آن خالقی که دانیش
    عقل های اولینش یاد نیست هم از این عقلش تحول کردنیست


    این من کیست که چنین سیر تکاملی را طی می کند؟ این من کیست که اول جماد می شود، سپس می میرد، و تبدیل به نبات یا گیاه می شود. باز در آن مرحله مرده، و دو باره زنده شده و به صورت حیوان در آوده، انگاه در حیوانی مرده و در زندگی مجدد آدم شده است. و باز در این سیر تکاملی و استکاملی در هیئت انسانی مرده و در تولد دوباره به صورت ملک یا فرشته در می اید و سرانجام به جائی خواهد رسید که در توهم انسان هم نمی گنجد. این من مورد بحث بسیاری از دانشمندان، فیلسوفان و اندیشمندان قرار گرفته که این مقاله گنجایش پرداختن به همه آنها را ندارد. اما می توان به نظر برخی از آنان اشاره کرد.
    دوستان نظر بدین راجب این مطلب.
    من کیست؟پطوری از جماد اومده به عالم نبات؟از نبات چجوری اومده به حیوانیت؟واز حیوانیت چطور رسیده به انسان؟اونم بعد از مردن های متوالی...؟

    امضای ایشان
    اوغات خوش آن بود که با دوست به سر شد
    باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

  21. 2 کاربر مقابل از berjis93 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 13 از 15 نخستنخست ... 39101112131415 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای آوا استار محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد